توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 62

1138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    بنام یگانه پروردگار محبوبم

    روز سی و چهارم سفرنامه ام!

    سلام و عشق تقدیم میدارم خدمت استاد جان ، خانم شایسته نازنین و دوستان زیبانگرم!

    خداروسپاسگذارم که هر لحظه تحت حفاظت و حمایت و هدایت اش قرار دارم و از استاد عزیزم تشکر میکنم بابت این فایل بی نظیر ات که دنیای از آگاهی بود و برای ما یاد میدهی که روی چی کسی باید حساب بکنیم و روی چی کسی باید حساب نکنیم اما برای خود ام یادآور میشوم و برای خودم مینویسم که گوش هایم بشنود و چشم هایم ببیند و باور هایم تقویت شود که ما متعلق به خداییم

    از نزد خدا آمده ایم

    در نزد خدا هستیم

    و بسوی خدا می رویم

    وقتی خدای داریم که به ما سلامتی میده آرامش میده، ثروت میده و هر آنچه در جهان داریم میبینیم از خداوند است پس ما واقعا و انصافا روی چی کسی حساب کنیم ؟

    بخودم میگم رضا اگر مردم برای تو ثروت میده برو مردم برای خود بت کن واگر ثروت متعلق به خداست پس چرا روی مردم حساب کنیم

    چرا یار جمع کنم ، چرا یه فرد خاص بولد کنم

    اگر کسی را پر رنگ میبینم و چشم ام فقط به اون است یعنی که به خدا ایمان ندارم تمام ،

    بخدا اگر با خدا باشیم تمام عزت های این دنیا و اون دنیا را بدست میاریم ، اگر بی خدا باشیم هر چی بدبختی است سراغ ما می‌آید…

    بخدا خدای که با چی عشق مارا خلق کرده ، با چی عشقی میلیاردها سلول های فوق هوشمند را در ما بوجود آورده پس از ما هیچی نمخاد فقط میگه توکل کن ایمان بیار و بمن دل بده..

    خدا از خودت کمک مخام این جسارت و قدرت را در درونم زنده کن تا تو را بپرستم و بنده خوبی برای تو باشم ، در دنیا و آخرت عزتمند و ثروتمند زنده گی کنم

    خدایا بمن یاری بده روی هیچ کسی حساب نکنم

    خدایا یاری ام کن تورا با تک تک سلول هایم باور کنم

    خدایا یاری ام کن که توحید را در زنده گیم عملی کنم

    خدایا تنها تو منبع آرامش و سلامتی هستی

    خدایا تنها تو منبع رزق و ثروت هستی

    خدایا تنها تو منبع خوشبختی و شادی هستی

    خدایا تنها تو منبع خیر وبرکت هستی

    خدا بما علم ، آگاهی ،دانش بده

    خدایا درونم را زیبا کن مارا شامل رحمت خویش قرار بده ، خدایا ما را در مسیر توحید و یکتا پرستی هدایت کن ، خدایا درک مارا بالا ببر و مارا خوشبخت هر دو جهان قرار بده

    همه تان به دستان خدای عشق ، ثروت، قدرت و نعمت می‌سپارم

    شاد باشید و شکرگذار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    از چند روزپیش که فهمیدم یکی از آشناهام قراره برای عرسیش بیاد پیش من همینجوری استرس دارم تا الان هر کاری میکنم هرجوری که فکر میکنم حالم خوب نمیشه.استرس دارم.دریچه های قلبم گرفته است و هیچ الهامی رو نمیتونم دریافت کنم.حتی وقتی این فایل رو دیدم هم باز قلبم باز نشد.تا اینکه کامنت یکی از بچه هارو خوندم که نوشته بود فایل امروز یه نشونه بود برام که بفهمم تو وجودم شرک دارم.

    خدایییییی مننننن خدااااای من چرا تا حالا اینو نفهمیده بودم.؟ واقعا چه دلیلی از این واضح تر که اینهمه ترس و استرس و نگرانی از حرف بقیه از کجا آب میخوره.فقط شرک چیزی جز شرک نمیتونه باشه.خدایا خودت ببخش منو و خودت کمکم کن 🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز34 سفرنامه

    توحید عملی 2

    من فکر میکردم که دیگه یاد گرفتم روی آدما حساب نکنم.مثلا اگه کسی بهم میگه فلان کارو برات انجام میدم من حسابی روش باز نمیکنم پس دیگه مشرک نیستم. ولی هرچی میرم جلوتر بیشتر ردپای شرک رو تو خودم پیدا میکنم اینکه وقتی میرم سالن میبینم شریکم هنوز نیومده عصبانی میشم این یعنی من از شریکم توقع دارم پس مشرکم وگرنه نباید عصبی میشدم…

    اینکه وقتی همسرم دیر میاد خونه کلا به هم میریزم یعنی هنوز وابستگی هامو قیچی نکردم وگرنه یه چیز به این کوچیکی نباید کل روز منو خراب کنه پس من هنوز مشرکم…

    اینکه از بی نظمی شریکام تو کار هنوزم عصبی میشم یعنی باور نکردم تنها قدرت جهان خداست و کسی با بی نظمیش نمیتونه تاثیری تو زندگی من بزاره اگه هنوزم یه همچین موردایی منو عصبی میکنه یعنی من مشرکم…

    اینقدرررررر باید ادامه بدم اینقدرررر باید رو ایمانم کار کنم که باور کنم تنها قدرت و رب جهان خداست واگر ایمانم به خدا قوی باشه نباید رفتار کسی منو عصبی کنه چون من به خدا تکیه کردم روی خدا حساب باز کردم نه روی آدما نه روی شرایط نه روی محیط فقط روی خدا حساب باز کردم.

    واگر واقعا روی خدا حساب باز کردم رفتارم نباید اینی باشه که الان هست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2982 روز

    بنام یگانه خالق هستی

    روز شمار تحول زندگی من روز 34

    استاد عزیزم مریم جان ودوستان گلم سلام خداراشکر میکنم که در مسیر عمل به تعهدم ثابت قدمم

    استاد چی بگم از این هم زمانی مطالبی که امروز مطالعه کردم وفایلهایی که گوش دادم خداراشکر در مداریم که نشانه ها را دریافت میکنم وقتی به خدا توکل کنیم اگر جواب منفی از کسی بشنویم به هم نمیریزیم میدونیم خدا از یه راه ویه دست دیگه به ما می رسونه دیگه از کسی توقعی نداریم وقتی بخدا توکل کنیم دیگه ترس ونگرانی نداریم استاد از هم زمانی گفتم و اینکه فایلهایی که امروز گوش کردم ومطالبی که خواندم همه حول محور یگانگی خدا بود دوتا اتفاق هم افتاد غروبی خواهر م تماس گرفت با مادرم شروع کردند به صحبت کردن وصحبتهاشون در مورد چشم زخم بود که فلانی چشمش شور وازاین حرفا من همان لحظه گفتم خدایا شکرت که مسیر من از آنها جداست گفتم خدایا شکرت که منو خالق زندگیم آفریدی ومن باور دارم دیگران وعوامل بیرونی بر زندگی من بی تاثیرند واتفاق دوم داداشم میخواست بره برا معاینه چشم برا گرفتن گواهینامه مادرم بهش گفت برو پیش فلانی خودت هم معرفی کن که کارت را زود انجام بده داداشم گفت نه منم گفتم جایی که خدا هست بنده خدا چرا برو توکل کن بخدا نگران نباش دادشم که برگشت گفت براحتی کارم انجام شده باوجودیکه خیلی هم شلوغ بوده

    استاد من قبل از آشنایی باسایت به خدا اعتقاد داشتم هزار بار شنیده بودم که از رگ گردن به من نزدیکتره از مادر به من مهربانتر ولی هیچ وقت خدا را اینجور که شما به من معرفیش کردی ننشناختم چیزهایی که میدانستم فقط در حد حرفهای قشنگ بود نه چیز دیگه ولی الان خدا را حس میکنم با من حرف میزنه بازم سپاسگزار شما هستم از خدا ممنونم که منو به این مسیر هدایت کرد

    دوستتون دارم در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رضا فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1860 روز

    عرض سلام و ادب خدمت همه دوستان و استاد جان

    من تازه به جمع شما پیوستم و خیلی خوشحالم که حرفای استاد دید منو نسبت به خدا و جهان هستی خیلی روشن کرد منی که فقط از خداشناسی همونایی که تو مدرسه به خوردمون داده بودن رو بلد بودم و بچه هامم را با همون دیدگاه داشتم بزرگ میکردم در حالی که این دیدگاه نظام بود نه خداشناسی

    همیشه بر این باور بودم که اداره ای که کار دارم دنبال پارتی باشم تا اون بتونه کارم رو تو بهترین حالت هدایت کنه که این عین شرک بود به قول استاد شرک یعنی قدرت قایل شدن به غیر خدا

    الان که خودم رو پیدا کردم شاید باورتون نشه کارای اسون رو خودم انجام میدم و کارای سخت رو میسپارم به خدا به شکلی که اصلاً باورش سخته من لایحتسب کارام راه میفته.

    اوایل این هفته رسیدگی مالیاتی داشتم یکی از دوستام شخصی رو به من معرفی کرد گفت کارتو خوب جلو میبره منم گفتم دمت گرم و خدا رو فراموش کردم به شکلی که تا الان ضایع نشده بودم ایشون منو تخریب شخصیتی کرد به خودم گفتم رضا حقته چون به غیر خدا قوت دادی.

    گفتم این داستان رو با شما دوستان به اشتراک بذارم تا یه تلنگری باشه واسه خودم و سایر دوستان که قدرت خدا رو در هیچ زمان و مکانی فراموش نکنن

    عاشقتونم در پنا الله یکتا شاد و سعادتمند و پر ثروت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    ب نام الله مهربان

    سپاس گزار خداوند متعال که باز هم اجازه داد من ی فایل دیگه ببینم

    و میدونم کلی اگهی جدید هست در این فایل زیبا

    چقد یاد آوری خوب و همشه باید

    اینو ما بخودمون بگیم و اسمترار داشته باشیم

    اگه شما با این ایمان قوی که دارید بگید توحیدتو قوی نیس

    پس من نوعی که باید بگم اصلن توحید ندارم

    ولی هیشمه لطف خداوند شامل حال من است و همیشه مواظب من است

    چقد این جمله زیباست که توی فایلهاتون میگین

    ب غیر از خداوند رو کسی حساب نکنیم

    و چقد این حرف شما تاثیر در زندگی میزاره

    و در همون لحظه چقد آرامش میده ب من 👏

    خداونده که منو ب این مسیر زیبا هدایت کرده

    خداوند که تمام سیستم ایمنی بدن منو تنظیم میکنه

    دقیقن من هم الان تعصبو از فوتبال برداشتم

    و اینقد عاشق خودم هستم که نمیخام برای یک دقیقه حالم بد بشه بخاطر فوتبال

    ولی اینم بگم ب خاطر شما حسم ب اسقتلال بهتر شد در ناخواگاهم

    دقیقن حرفتون درسته و خیلیا ایجوری میگن

    و چقد اقای دایی الگوی مناسبی که همیشه میگه ب خداوند تیکه کرده

    و همیشه از خداوند میگه 👏👏👏

    دقیقن افکار و باور که اتفاغاتو رقم میزنه

    حس میکنم الان بهتر این خرفتون میفهمم که همه چیز با ذهنم برای ادم اتفاغ می افته

    من هم مصاحبه افراد موفق رفتم و خیلی گوش میدم

    یعنی هر روز نیم ساعت تا جایی که بشه میبینم

    و چقد تاثیر خوب در زندگیم داشته

    و چقد افراد موفق در مورد قدرت ذهن حرف میزنن و چقد کمک کرد من ب قدرت ذهن ایمان بی اورم

    همین که الان ب این فایل هدایت بدم نشانه همینه که سعیمو کردم

    با خدا باشم و پادشاهی باشم

    واقعن چقد راه شما زیبا بوده و همیشه در مسیر خداوند بودید

    ب حرفهای خداوند گوش داد و این نتایج بی نظیر الان دارید

    همیشه هدایت خداوند در وجود شما دیدم

    و از خود خدا میخام ب من کمک کنه

    ببشتر باور کنم بیشتر ایمانم قوی تر بشه

    ب راحتی منو در مسیر درست قرار بده

    خداوند هدایت کنه در مسیر درست باشم همیشه

    خداوند را باور میکنم همینجور که تا الان کلی نعمت بهم دادی ثروت دادی سلامتی داده

    و‌مطمئنم همه نعمت هارو بهم میده

    و همیشه و همیشه روی قدرت خداوند حساب میکنم

    چقد فایل زیبایی بود و چقد ارامش گرفتم👏🙌

    برای تهیه این فایل زیبا و اشتراک گزاشتن این صحبت های با ارزش

    از شما بی نهایت سپاسپگذاریم♥️♥️♥️

    خدایا شکرت این همه درس میگیرم از استاد

    و چقد حرفهای شما در زندگی من نوعی تاثیر گزاشته

    و فقط باید عمل کنیم و فقط روی خدا حساب کرد

    عاشقتم استاد♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1121 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    تعهدروز سی و چهارم

    سلام بر استاد عزیز وتمامی همفرکانسی های عزیزم

    امروز فایلی که شنیدم رو به فال نیک شمردم

    اینکه در هیچ کاری از خدا غافل نشیم و من به مقوله ی شرک اینقدر ریز نشده بودم ولی واقعیت همینه شرک یعنی قدرت دادن به غیر خدا حالا هرچی که باشه یعنی شرک و این چقدر غم انگیزه که من با وجود دقت و حساسیت زیاد ولی ناخواسته چقدر مشرک بود م و خدار صد هزار بار شکر که امیدم به خدای غفور و رحمان برای امرزشم بسیار زیاده و این ارامش وجودم رو سبب میشه برای ادامه مسیر پر انرژی،اینکه دلیل پیشرفت هامون رو بقیه ندونیم و نتونسته تکیه نکنیم به غیرخدا که نتیجه ش شکست هاییست که تا الان داشتیم،و من هرلحظه خداروشکر میکنم که ادامه مسیر رو میتونم بدون شرک پیش ببرم به امید و یاری خدا،خدایا خیلی خوب و مهربونی خیلی دوستت دارم و میدونم خودتم بیشتر مشتاقی به احساس خوب من،سخته ولی دارم رو خودم کار میکنم که بدون خجالت و تعارف کردن با خدا صحبت کنم و هرچی میخوام ازش طلب کنم با گفتگو درونی. کاملا آرام و به دور تز استرس خدایا شکرت بابت این لیاقت حضور در این سایت و این مسیر سبز و نورانی

    در پناه الله یکتا پیروز و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    یاسر آزادی خواه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2800 روز

    خداوند یکتاست و بی حساب میبخشد

    خداوند رزاق است و ثروتمندان را دوست دارد

    خداوند سرشار از عشقه بینهایت است

    خداوند صاحب جان و مالو قلبه من است

    وابستگی به خداوند یعنی تجربه ی تمام رویاهایم

    توکل به خداونده جان یعنی ایمان به دستان مخفیش یعنی ایمان به غیب

    ثروت تنها زمانی وارد زندگیم میشود که با تمامه وجودم قدرتش را پذیرا باشم

    خداوند غفورو رحیم است

    خداوند اول میبخشد و بعد نعمت میدهد

    فراموش نمیکنم که اگر خواسته ای محقق نمیشود، خداوند میخواهد بزرگترش را عطا کند درواقع منتظره بزرگ شدنه سبدم است

    ثروتمند شدن معنوی ترین کاره دنیاست

    محال است که به قدرته رب، فرمانروای جهانیان ایمان داشته باشم و نعمتی شاملم نشود محال است که بر وعده اش عمل نکند

    خداوند خوش قول ترین است

    خداوند یک دقیقه دیر نمیکند

    هرجا که قصد رفتن به آن را دارم هرکاری که میخواهم انجام دهم خداوند قبل از من آنجا حضور دارد

    خداوند هرگز نمیخوابد هرگز

    خداوند هرگز تماسه من را رد نمیکند

    خداوند هرگز من را از آغوشش بیرون نمیندازد

    خداوند هرگز برای جواب دادن به من کوتاهی نمیکند

    خداوند همیشه رویاهایم را که روی کاغذ برایش نوشته ام را امضا میکند

    خداوند همیشه نیروهایش را برای کمک به من ارسال میکند

    او هرگز فراموشم نمیکند او هرگز دستش بند نیست

    خداوند در مقابله درخواست من نمیگوید که کار دارم بعدا بیا!!

    خداوند هرگز تقسیم نا عادلانه نمیکند

    خداوند خالق بی قیدو شرط است

    وقتی بخواهد من را بالا بکشد محال است کسی جلو دارم باشد

    خداوند در لحظه است در همین متن ها در همین ثانیه ها

    فاصله برای خداوند معنایی ندارد، هرچقدر از زادگاهم دور باشم او همچنان نزدیک است

    در مسجدو کلیسا در کوچهو خیابان در شهروهر کشوری در خانهو بیابان

    خداوند همیشگیست و پایانی ندارد

    خداوند هرگز نمیگوید بعدا هرگز نمیگوید حالا ببینم چی میشه هرگز نمیگوید الان که دیر شده برو بعدا بیا

    خداوند هرگز نمیگوید نمیتوانم هرگز نمیگوید سخت است هرگز نمیگوید بیخیال

    خداوند هر وقت من خوابم بیدار است هروقت دور میشوم او همچنان منتظره باز گشتم است هرگز درهای برگشت را بسته نگه نمیدارد

    خداوند برای بازگشت جا و مکانی مشخص نکرده است

    در داستان توبه نسوح بزرگی خداوند که اگر صدبار توبه شکستی باز با آغوشه باز منتظرت هست کاملا واضح است

    هرگز برای بازگشت به سمتش دیر نیست هرگز برای برگشتن به اصل خویش دیر نشده

    خداوند زمان و مکان ندارد او رئیس شرکت نیست که برای تاخیرم تنبیهم کند

    حتی وقتی فراموشش میکنم او باز به یاده من است در پیچیده ترین گرفتاری ها باز الهامم میدهد

    خداوند تنها انرژی است که همان مقدار که درکش میکنم و میپذیرمش واکنش نشان میدهد

    برایه همین است که این دوگانگی زیبا در جهان وجود دارد، برای شب روز، برای بیماری سلامتی، برای فقرثروت برای کند ها سرعت، برای غلط ها درست، برای کوچکها بزرگ، برای غم ها شادی، برای سنگینی ها سبک، برای دورها نزدیکی، برای غریبه ها آشنا، برای ترسوها جرعت، برای خروجها ورود، برای غروبها طلوع برای…

    و این دوگانگی فقط با باورهایمان انتخاب میشود، هرکه در هرکجا که هست دقیقا جای درستش میباشد

    خداوند دسته کسی را بیشتر و دسته کسی را کمتر نمیگیرد

    خداوند به یک اندازه میبخشد برای همه فقط کافیست که قبولش کنم با تمام وجود

    فقط کافیست که طوری بپذیرمش که بین من و او فاصله ای نباشد

    خداوند با جنبه ترین است هرچقدر که بخواهم میدهد

    خداوند مسخر میکند زمین و آسمانهارا برایه من

    وجوده من در این دنیا سهم ندارد بلکه تمامه جهان سهمه من است فقط کافیست برایش قدمی بردارم

    تنها زمانی باورهایم با خواسته هایم هماهنگ میشود که قدرتش را باور کنم

    (باور) کلمه ای که تا چندی پیش برایم فقط یه اصطلاح بود اما حالا یه کتاب پر بار است

    خداوند اشیا نیست که یکجا باشدو یکجا دیگر نه

    خداوند انسان نیست که یک روز بی حال باشدو یک روز خوشحال

    منبع شادی و رزقو روزیو خوشبختیو ثروت و سلامتی نامش رب است

    هرچه که خوبست در او خلاصه شده، حال با درخواست من از خوبیهایش میبخشد

    بی حسابو کتاب!!

    بی انکه بگوید تو پرو شده ای بی انکه بگوید بس است

    تا چندی پیش فقط نامش راشنیده بودم، اما حالا او برایم یک نام نیست بلکه یک وابستگی شیرین است

    به جای گله کردن از او فقط شکر گذارش هستم تا معجزه ها رخ دهد

    بعضی وقتها غافل گیرم میکند وقتهایی که حواسم نیست و جوری نعمتم میدهد که چشمانم خیره میماند

    تازه معنای اشک شوق را فهمیدم معنای خوشحالیه از ته دل

    هرگز فراموش نمیکنم که او رفیق نیمه راه نبود

    هروقت من نبودم او بود

    او هرگز جایی نرفت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فخرالسادات حسنی عطار گفته:
    مدت عضویت: 1107 روز

    سلام یادمه توی زندگی مشترک خیلی روی شوهرسابقم حساب میکردم وفکرمیکردم فقط اون میتونه خرج ومخارج زندگی من وبچه هام رو بده عزت نفس نداشتم میترسیدم وهمش میگفتم اگه اون خرج زندگیمون رو نده من با یه بچه کوچیک چجوری میتونم برم سرکار،به شدت بهش وابسته بودم نه از نظر عاطفی بلکه از نظر گذروندن زندگی،تا اینکه یه روز به خودم اومدم دیدم من با بچه شش ماهه وپسرم ول کرد ورفت وما حتی نمیدونستیم کجاست زنده هست یا اتفاقی براش افتاده حتی گوشیشم خاموش کرده بود روزای خیلی بدی بود مستاجربودیم پول پیش خونمون بابت اجاره هایی که هرماه نداده بودیم رفت ومن موندم ودوتا بچه واسباب اثاثیه خونم صابخونه هم بعدازگذشت یکسال گفت سریعا خونه رو خالی کنیم منم چندوقتی مهلت گرفتم وبا بچه هام رفتم خونه مادرم که اونم اجاره ای بود صابخونه مادرم هم وقتی قضیه ماروفهمید گفت خونه رو به مادرم اجاره داده وباید زودتر دنبال خونه باشم توکلم به خدا بود مونده بودم چیکار کنم از خدا خواستم کمکم کنه وبه طور معجزه اسایی پول جورشد وتونستم خونه ای نزدیک مادرم اجاره کنم صابخونم مرد خیلی خوبی بود همه جوره باهام راه اومد والانم سه ساله اونجا ساکنم اگه به خدا اعتماد کنیم همه کارواسمون میکنه بعضی وقتا از مسیر خارج میشیم ولی باید سریع برگردیم وفقط از خودش بخوایم که کارها رو ردیف کنه خدایاشکرت که تورو دارم خدایاشکرت که هرلحظه درقلبمی ومنوهدایت حمایت وحفاظت میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    حمید نورزاده گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    سلام بخدا،سلام به استاد عزیز،سلام به مریم جان عزیزم وسلام به خانواده گلم،به منتخبین الله یکتا،،،،،الهی شکررررر

    حقیقت اینه که نمیدونم از کجا بگم؟از چی شروع کنم ؟ قلبم داره میترکه از حجب وحیایی که نسبت به خداوند و معبودم دارم

    از کارهایی که کردم ،از مسیرهای زیبایی که برام درست کرد ومن براحتی از اونها خارج شدم ،از راههایی که سالها رفتم و جز درد چیزی عایدم نشدو نفهمیدم ،از ادعاهای دروغیم که من موحدم و خدارو دارم

    ،از ناهماهنگی عمل وکلامم،از تجربه های تلخ زندگی اعتیادی و منحرف شدنم، از انکار و انکار و انکاررررررررررر که چه کسی میتونه بفهمه انکار خودش رو؟؟؟؟؟ وچه کسی میتونه ندای درونش رو بشنوه؟که راه غلطه ،و باز درد و درد و درد و نفهمیدن ودرک نکردن کج بودن راه و گول شیطان رو خوردن و دنبال هوای نفس رفتن و گول لذتهای زودگذر و آنی رو خوردن و باز نفهمیدن و غرق در غرور و خود محوری

    ای خداااااااااااااااااااااای خوبم ،ای معبودی که همیشه و همه جا هستی و همیشه هوای همه مارو داری

    وباز هم ثابت کردی که رهام نکردی و باز حق با تو بود ،خدایا حتی یادآوری این مسیر اشتباه و نوشتن این کلمات و جملات هم کار تووووووو هستش ،این تویی که این سلسله افکار رو بحرکت درمیاری تا اول بخودم و بعد به بندگان دیگت مسیر رو نشون بدی ،خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتت،عاشقتم

    عزیزانم اگر بخوام بنویسم باید یک کتاب بنویسم ،همیشه میگفتم خدایا چرا من درس چوپان دروغگو و روباه مکار رو خوندم اما بجای درس گرفتن تمایلم بسمت امتحان راههای دروغ و مکاری بود؟

    همیشه برام سوال بود که چرا از 10 سالگی نمیتونستم با هم سن و سالهای خودم ارتباط بگیرم ودوس داشتم با 10 سال از خودم بزرگتر باشم ؟؟؟؟؟؟؟؟

    همیشه دنبال راهی بودم برای فرار از خونه ،و همیشه فکر میکردم کس دیگه میتونه من رو درک کنه بجز خانوادم ،همیشه خودم رو تافته جدا بافته میدونستم و فکر میکردم من از دیگران جدام ،همیشه فکر میکردم خوندن قرآن ومسجد رفتن و پای صحبت واعظین نشستن خوبه اما برای فقط چند دقیقه ونه همیشه ، همیشه دنبال دعا واجنه و فال و جادو بودم تا راهی برای خودم پیدا کنم ،همیشه دنبال پارتی و پول پدر و نگاه وامید به سرمایه اون داشتم که حامیم باشه

    اما نشدکه نشد ، وثمره همه این راهها و هزاران راه مشابه به این شکلی شد زندگی پر از درد و رنج وا عتیاد و تجربه تلخ ودرد آور خلافکاری و سالها در مواد مخدر غوطه ور شدن،و زندگی توام با نکبت و زجررررررررر

    اینها رو گفتم تا گفته باشم ممکنه ما از بچگی با احساسات متنوعی آشنا بشیم ومتوجه نشیم راه کجاست ، ونتونیم مسیر رو پیدا کنیم ،خیلی وقتها سوالات زیادی توی ذهنم میاد که چرا نتونستم در اون سالهای کم سن وسالیم راه درست رو انتخاب کنم و روی خدا اعتماد کنم و راه راست رو انتخاب کنم و چرا انقدر خلاهای درونی من زیاد بود که بجز راههای خودم نمیتونستم به راههای دیگه اعتماد و باور کنم

    اماامروز میفهمم که مسیر تکامل بعضی وقتها باید از سنگلاخها رد بشه و چون اون موقع فرکانس من وتفکرمن این رو میطلبید و من باید مسیرم رو میگذشتم ،بقول استاد که توی یکی از فایلهشون میگن اگر الان بمن بگن بیا از قم برو بندر عباس کار کن یا برو از قشم جوراب بیار بفروش بهشون ممکنه فوش بدم،

    اما اون روز این تفکر من بود واینم نتیجه من بود

    شاید اگر صدبار دیگه زنده بشم و زندگی کنم بازم همین مسیر رو برم

    اما بالاخره روزی اومد که از مسیر این زندگیم خسته شدم و دست به دامن خدا شدم و انقدر دعا کردم که بکمک خداوند پاک شدم و وارد مسیر جدیدی شدم که نمیخوام راجع بهش صحبت کنم فقط بدونید که به آنچه دلم میخواست رسیدم و همه چیز رو دریافت کردم(روابط زیبا،پول فراوان،سلامتی و ……….)

    اتفاقی که افتاد این بود که یک روزی یادم رفت که این خدابود که دستم رو گرفت و من رو از اون منجلاب بیرون کشید کم کم آدمها شدن برام خدا و دستان خدا رو خدا دیدم ،کم کم غرور باعث شد که به سوادم تکیه کنم،به عقلم ،به داناییم . فقط بحرف میگفتم که این خداست که داره کارهام رو کمک میکنه ومسیرها رو برام باز میکنه ،اما بدون اینکه خودم اصلا بفهمم داشتم بخودم دروغ میگم ،داشتم این کارو میکردم،من واقعا فقط حرف رو میزدم

    بعد از یک مدت کارم رو کنار گذاشتم به بهانه اینکه میخوام برم خارج و فلانی بهم قول داده باهم این کارو میکنیم بدون اینکه هیچ آمادگی داشته باشم این کارو کردم ،کاری که بابتش عمرم رو گداشته بودم و10 کارگر از اون کسب و کار نون میخورد ،

    هرچی داشتم و نداشتم رو فروختم و بخیال باطل که اون آدم کمکم میکنه راهی شرکتش شدم ،2 سال تمام براش مفتی کار کردم و شاید بارها باهم به خارج ایران برای توسعه کسب و کار ایشون که قرار بود منم شریک بشم توش رفتیم اما هیچ وقت نه اون راضی میشد که پروژمون رو پیش ببریم ن من آدم خارج زندگی کردن بودم ،کم کم خلاهای روحیم زدن بالا و وارد هزار راه کج و غلط بدتر دیگه شدم ،رابطم با همسر به اوج خرابی و بدی خودش رسید و تا پای طلاق رفتیم،رابطم با بچم با جامعه با خدااااااا آن چنان خراب شد که دیگه هیچ امیدی به چیزی نشدام ،و هیچ وقت نمیخواستم بپذیرم که من دارم شرک میورزم و همش دنبال مردم بودم ،پارتی،رابطه و……… بازم میگم شاید هر روز دعا میکردم و میگفتم خدایا شکرررررررررررررت و این تو بودی که کمکم کردی اعتیادم رو بزارم کنار و …….. اما در عمل و در نیتم حتی بصورت ناخودآگاه داشتم شرک میورزیدم

    انقدررررررر دنبال کارهای مختلف رفتم، انقدر جوب به جوب پردیم ،انقدر گول آدمها و ایدهای بدو هزار راه غلط رفتم که داشت کارم به روانپزشک میرسید،حتی یادآوریش هم دیوانه کنندس برام

    این رو هم بگم انکار من انقدر زیاد بود که باتوجه به اینکه سالها بود با استاد آشنا بودم اما آموزشها رو متوجه نمیشدم وفقط میخواستم یک شبه به همه چی برسم و باز هم خودم رو گول میزدم ،

    باورتون نمیشه من این فایل و هزاران فایل رایگان استاد رو 100ها بار گوش داده بودم،

    امااااااااااااااااااااااااا هیچ وقت نفهمیده بودم که دارم شرک میورزم

    تا اینکهههههههههههههههه::::::::

    به واسطه عجزم و اقرار به ناتوانیم در عدم توانایی جمع کردن منجلابی که خودم برای خودم درست کرده بودم و اینکه خداعشقه و همیشه هوای مارو داره ،باز دست من رو گرفت و معجزه شروع شد

    و دست خدا شد استاد عزیزم و ی روزی که باکورسویی از امید که در من بود باتوکل بخدا به سایت مراجعه کردم ودیدم استاد برنامه جدیدشون که نتایج دوستان از آموزهای استاد هست رو روی سایت قرار دادن ومصاحبه هادی عزیز رو دیدم که گویی زندگی خودم عین یک نوار ویدیویی از جلو چشام گذشت و دیگه نتونستم ساکت بشینم و انقدر این فایل رو گوش دادم و انقدر دعا کردم تا خدا دریچه های قلبم رو باز کرد و ذهن آشفتم رو به کلام هادی عزیزم مانوس کرد وبعد به گفته ایشون عمل کردم و وارد این فایل شدم (توحید عملی )وباورتون نمیشه من 100ها بار این فایل رو گوش داده بودم اما نمیتونستم آثار اون رو توی زندگیم ببینم ،نمیتونستم از دایره شرکم و امنم که اون مردم بودن بیرون بیام ،

    نمیتونستم بفهمم دارم با زندگیم چیکار میکنم،

    بچها من فکر میکنم اصلا اینجور نیست که من توی مسیرم ودارم فایل گوش میدم و حرکت میکنم و……….. بلکه این نگاه واقع بینانه و خارج از هر گونه توهم دانایی توانایی هستش که کمک میکنه مسیر درست رو درست انجام بدیم و بفهمیمممممممم که ادعا داشتن و غرور تهش چیزی جز شکست نیست و لازم داریم تا هرورز خودمون رو چک کنیم و طی طریق کنیم ودعا کنیم که خدایا مارو در مسیر درست ثابت قدم نگه دار نه ثابت مسیر ، ثابتتتتتتتتتتتت ققققققققققددددددددددددمممممممممم

    که الان من تازه متوجه شدم تعهد یعنی چی ،اهرم رنج ولذت یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تلاش درست یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟شرک یعنی چیییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وتوحید به چه معناستتتتتتتتتتتت؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    خدایا شکرت که قلبم آروم گرفت از گفتن این داستان و تجربم و هدایتم به سمت این فایل کارتوبود،،

    خدایا الان میفهممم که تو رهام نکردی ،

    الان دارم درک میکنم که شرک در من هر روز داره چطور من رو ازت دور میکنه

    و به چه راههای زیرکانه ای شیطان من رو بظاهر موحد اما مشرک پنهان از مسیر خارج میکنه

    استاد ممنونم

    خدا جونم ممنونتم وشکرت که عزیزی رو بهم دادی بنام سیدحسین عباسمنش و خانواده ای بهم دادی که آروم جونمن و زندگی باهاشون هروزم رو بهتر میسازه

    خدایا از ته قلبم واز اعماق وجودم شکرتتتتتتتتتتتتتتت

    الهی الحمدالله رب العالمین

    براتون بهترینها رو آرزومندم

    و من الله توفیق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: