توحید عملی | قسمت ۳ - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-47.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-10 00:33:052024-02-28 14:11:32توحید عملی | قسمت ۳شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یکی از بهترین و به زنگاترین نشانه هایم بود…
درود برشما
بر این همه صداقت و عزت و صاف بودن
خدا رو شکر برای این آشنایی…
نشانه من امروز این فایل بود
خیلی زیبا بود ، هدف از ثروت مند شدن برای اینکه نشان دهیم خدا ثروت هم می دهد.
خدا فقط مال فقرا نیست خدا قادر است ثروت دهد به کسانی که از او دم می زنند
اما هدف من از ثروت رساندن خودم به امکانات و خوشبختی است
انگار آنقدر مردم برایم رنگ باخته و بی اهمیت اند که نظر و فکر اونها برام مهم نیست
اونقدر قضاوت ها و حرفها برام پوچه…
چون مردم واقعا همه چیز را در ظواهر می بینند
در پول خانه سلامتی همسر بچه لباس امکانات
و این چیز عادی است که در روایات و قرآن هم زیاد آمده است
دوست دارم حتی الامکان از مردم دور باشم و در تنهایی خودم روی باورهام کار کنم و با خدا دمساز بشم چون بهترین لحظات زندگیم تنهاییامه و با خدا بودن اون عشقی که سپاسگزاری بهم میده …
خدایا کمکم کن با شرایطی که داری برایم فراهم می کنی شروع کنم بصورت جدی تر به اصلاح باورهایم و رسیدنم به بهترین نعماتی که برایم تدارک دیده ای ای رب وهاب ای رب رزاق ای رب واسع خدایا شکرت
خدایا یاری مان کن از گزند هر چیز و هر کس
براستی که تو بهترین حفاظت کننده هستی
بنام صاحب اختیار جهان هستی
تعهد دادم به خودم که نشانه ی هر روزم رو که دنبال میکنم دیدگاهم رو هم راجبش بنویسم . استاد خیلی این جمله تون به دلم نشست که گفتین {همه به همدیگه میگن خدا سلامتی بده . خب اون خدایی که سلامتی میده ثروت هم میده }. احساس میکنم این تضادهای زندگی تون چقدر به شما کمک کرده اون نگاه ها و حرف های تمسخرآمیز که اطرافیان تون به شما داشتن اون نبود پولی که شما رو آزار میداده یه محرک پرقدرت شده واسه حرکت رو به جلو و چقدر تضاد خوبه . منم رشد مالی م دقیقا از زمانی شروع شد که به بزرگترین تضاد زندگی م برخوردم ( خروج از کارمندی ) خیلی روزهای سختی بود خیلی .
التماس این و اون میکردم به هر دری زدم رفتم پیش نماینده مجلس که کارم رو راه بندازه پیش هر کس و نا کسی رو انداختم تا من رو برگردونن سر کار قبلی م که کارمند بانک بودم . به غلط کردن افتاده بودم
چه روز های سیاهی بود تابستان ۹۷ . این قدر شرک داشتم که اصلا خدارو نمیدیدم.
وقتی فکرش رو میکنم میفهمم این تضاد ها باعث شد خدا رو پیدا کنم و چقدر خوشحالم که الان تو این جایگاه هستم و اهداف خیلی بزرگی دارم
میخوام وارن بافت بشم و پا جای پاش بزارم . این وعده ای بود که خدا بهم الهام کرد و هزاران بار تکرارش میکنم
آرزوی ثروت …..
سلام استاد عزیزم بینهایت دوستت دارم روز عزیزم را یاصدای آسمانی شما یا خانم شایسته گل شروع می کنم فایل مبارک توحید عملی ۳ نشانه امروز من بود دقیقا ماشین مورد علاقه ی من ۲۰۶ نقره ای است
چون اکنون پول ندارم داشتنش محال می دانستم وقتی کلام اسمانیت را شنیدم ودانستم باور شرک آلود دارم اشک سرا زیرشد واستغفار کردم ونو ری در دلم روشن شدبا وجودی که سنم زیاده ومریض احوالم سر درد ومشکل حافظه دارم ولی کلی امید وارشدم آرزوی سعادت دردنیا و آخرت برای استاد گرامی و خانواده صمیمی عباس منش و همه همراهان دارم
آرزوی شادی دل و رفع مشکلاتتون و رسیدن به هدفتونو دارم….
سلام بر استاد عزیزم
بازم مثل همیشه فایل فوق العاده ای بود سپاسگزارم واقعا لذت بردم و چقدر نکته داشت استاد نمی دونید با حرفهاتون چه شوقی در دل من برپا می کنید و چه طور خداوند رو به من شناسوندید که من تا حالا انگار یکتا پرست نبود من مثل شما در خیلی از زمینه ها پیشرفت کردم و در زمینه ثروت نه انگار یه ترمز خیلی قوی دارم و هنوز پیدا نکردم منم مدتهاست که همیشه توی ذهنم این میاد که یکی از در میاد و تمام جنسهای منو می خره و مشتری دائمی من میشه و وقتی شما درباره خودتون گفتید احساس کردم این نقطه توی ذهن من شرکه چرا منتظر هدایت خداوند نیستم چرا منتظر یکی بیاد منو نجات بده نمی دونم سعی می کنم روش کار کنم شاید بتونم این سد رو بشکنم بازم ممنون برای این اگاهی های ناب و سپاسگزار خدای مهربونم برای راهی که منو بهش هدایت کرد در پناه الله یکتا شاد و موفق باشید
maryam
سلام استادجان و سلام به همه اعضای خانواده عزیزم
میخوام یه مطلبی رو بگم که کلی قبلش باخودم تو کلنجار بودم ، چون همه بچه ها اغلب با حال خوب و عشق به خدا و با گفتن دستاوردهای زیباشون می نویسند ولی موضوع من الان حس خوب یا زیبایی نداره ، در واقع من میخوام از یک مشکل بنویسم که خیلی اذیتم میکنه و اونم داستان قطع وصل شدنه …
گاهی وقتها تمرکزی شروع به دیدن فایلها و گوش دادن میکنم و البته هزار مرتبه شکر اخیرا خوندن کامنتهای لایک شده هم بهش اضافه شده و کلی حس خوب امیدواری پیدا میکنم و …
اما گاهی هم یدفعه یه زمزمه شیطانی ، یه فکر یه شک به راهم و ناامیدی از نرسیدن به خواسته هام و مقایسه میاد سراغم ، من حدود ۷-۸ ماهه جزو این خانواده عزیز شدم و خوب به لطف خدا با یه سری از مفاهیم آشنام و یا حداقل شنیدمشون ولی وقتی اون فکرها میاد دیگه از پسشون برنمیام و اینقدر ادامه پیدا میکنه که حتی به شک به وجود خدا هم میرسه …
این قطع و وصلی از خدا و حتی انکار خدا و گاهی چسبیدنه شدید به خدا همیشه برای من بوده حتی از دوران دبیرستانم و داستان اعتماد و باور دایما برام شکل نوسانی داشته که مثلا آخریش دیشب با دیدن همین فایل برام دوباره شروع شد و اینقدر منو بهمریخت که شدیدا کلافه شده بودم از مقایسه دستاوردهام با داشته های دوستام گرفته تا انکار حرفای استاد ، انکار خدا و واقعا مغزم داشت میترکید من تمام زندگیم با موضوع توحید داستان داشتم اگرچه تو سایت بعداز فایلهای عزت نفس قلبا خواستم از توحید شروع کنم ، اخیرا شروع کردن به خواندن قران که شروعش هم با کلی ترس بود ولی برام جالبه که انگار یه جوره متفاوت تری دارم میفهممش
امروز همچنان با افکار دیشبم درگیرم ، خیلی خیلی خدا عجیبا غریبا هوای منو از قبل از تولدم داشته چون مادرم منو نمیخواسته و خیلی تلاش کرده من بمیرم 😂 ولی خدا واسه من حیات و تجربه زندگی رو خواسته اما چرا من رابطم باهاش عمیق نمیشه ؟؟؟؟رابطم با خدا انگار کاملا سطحیه و وقتی یه فکر مخرب میاد ستون تمام باورهای من می لرزه و این افت و خیز که اغلب از مقایسه داشته هام با داشته های افراد نزدیک زندگیم ، عجول بودنم ، ناامیدی شروع میشه فقط فقط سرعت منو کند میکنه
از خدا هدایت میخوام و نجات میخوام و ایمان و باور و توکل واقعی و دایمی و عمیق که سطحی نباشه لرزان نباشه و …
استادجانم با وجودیکه هنوز رو ویبره هستم 😄اما شدیداقدردانتونم و از خدا بخاطر وجودتون و بخاطر اینکه منو با شما و با صراط مستقیمش آشنا کرد سپاسگزارم 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
حتما و حتما منتظر شنیدنه نظرات ارزشمند همه دوستانم هستم . با سپاس فراوان 🌹
سلام و عرض ادب و خسته نباشید استاد عباسمنش به قدری حرف در دلم هست که در این کلمات قابل بیان نیست فقط خدا از دلم آگاهه منم شرایط مشابه شما را داشته ام پسر ۱۱ ساله ام را در تاریخ ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ بدون هیچ گونه مشکل جسمی یا نقصانی در سلامتی از. دست دادم وقتی که همسرم تمام زندگی را با خود برد و ترکم کرد از آن طرف به من خبر دادند که پسرم هم از دستم رفت، همه ی دنیا تنهام گذاشتند از پدر و برادر و خواهر گرفته تا دوست و آشنا اون هم در همان هفته اول مادرم که در قید حیات نبود، خدا همه را از من دور کرد تا بی نهایت تنها باشم نمیدونم چجوری از غم های دلم بگم و بهتر می دیدم که سکوت کنم و هیچوقت هم نظریه ای ندادم حتما خدا از تک تک لحظه های من خبر دارد خیلی مطالعه کردم و تنها دوستم کتاب بوده، در همین شرایط و اوضاع که در آن هستم باز هم بهم نارو زدند اما نه کفر گفتم و نه ناشکری کردم هر لحظه ذکر خدا را در دل و بر لب دارم همه را بخشیدم و رها کردم. قبلا نگفتم که چگونه با شما آشنا شدم اما الان میگویم، یک نفر که در یک خرید ملک با او به طور اتفاقی شراکت کردم و همان شخص هم به من نارو زد و حق مرا ضایع کرد از شما و زندگی شما برای من گفت و من دیدم چقدر زندگی من شباهت به زندگی گذشته شما دارد و بعد فایلهای شما را که کپی شده بود به من داد و بعد مرا در چند کانال تلگرام که به اسم شما بود عضو کرد از آنجا که شما در ابتدای صحبتهاتون در مورد خرید این فایلها و عدم رضایتتون در مورد استفاده از نوع کپی شده صحبت کرده بودید من معذب بودم و احساس سنگینی میکردم بنابراین همه را پاک کردم البته در همان معامله ای که حقم ضایع شد قصد داشتم با سود فروش آن ملک فایلهای شما را خریداری کنم که این اتفاق نیفتاد. اما نمیدانم چرا دوباره به سمت صحبتهای شما هدایت شدم و با اینکه همه ی فایلهای شما را پاک کرده بودم یکبار که یک سری آهنگ بدون کلام انگیزشی گوش میکردم یکی از فایلهای شما که خیلی توحیدی بود و اشک من را روان ساخت دوباره پخش شد و من متحیر مانده بودم که چطور این تراک پخش شد بااینکه من همه را پاک کرده بودم از آنجا بود که متوجه شدم این خواست خدا بوده که صحبتهای شما بشنوم، من با دفتر تهران هم تماس گرفتم و عرض کردم که در اسرع وقت فایلهای شما را خریداری میکنم از شما هم حلالیت می طلبم و هر روز دعاگوی شما هستم امیدوارم خداوند به شما عمر باعزت و سلامتی و ثروت بی حد و حصر عطا بفرمائید. امروز خیلی غمگین و خسته بودم خواستم وارد سایت بشم که رمزم را فراموش کرده بودم و بعد از ورود به سایت و رمز جدید دیدم که نوشته بود حضور شما اینجا اتفاقی نیست و هدایت شده ای و در مورد نیات قلبی که داری اینجا جوابی برات گذاشته شده که تا ۲۴ ساعت هست و فقط مال خود شماست وقتی مطالب را خوندم دوباره یک فایل رایگان در مورد توحید عملی قسمت سوم بود که برام گذاشته شده بود. والا نمیدونم چی بگم فقط نمیدونم مرادی و اینکه اینقدر با یاد خدا زندگی میکنم و از شرک متنفرم باز هم به من نشانه های توحیدی داده میشه آیا واقعا از خدا دورم آیا خدا خیلی دوستم داره که اینجور تنهام کرد و هر چه خدا خدا میگم بازم کمه، پس چرا اینقدر کارهام به بن بست میخوره چرا کارهام اینقدر طول میکشه فقط صبر کردم و شکر گفتم. حقیقت چیه…
سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بزرگوار و همه عزیزانی که درست نمیشناسمشون اما میدونم برای بهتر شدن کیفیت سایت و راحت تر شدن کار ما کاربرها تلاش زیادی میکنند. ❤️❤️❤️
استاد عزیزم واقعا ازتون ممنونم که اینقدر صاف و صادقانه و بی ادعا با ما حرف میزنین
میتونم اعتراف کنم تو زندگیم هیچوقت هیچکس اینجوری صادقانه و بی باکانه باهام صحبت نکرده
واقعا وقتی میاید و خیلی راحت میگین که چه اشتباهاتی در گذشته داشتین و چه ذهنیت هایی داشتین و بعد برای تغیر افکارتون اومدین چه کارهایی کردین من با خودم میگم واقعا چجوری میشه اینقدر صادقانه و راحت یک نفر بیاد و به اشتباهات گذشتش اعتراف کنه و به ذهن و قلب همه شنونده هاش این مطلب رو برسونه که منم یک انسان عادی بودم مثل همه شماها و همین افکار غلط رو داشتم و همین اشتباهات رو میکردم ولی میشه تغیر کرد من با شماها فرقی نداشتم و تونستم به این جایگاه بالا برسم پس شما هم میتونین. هرچقدر شما خودتون میگید که انسان ساده و عادی مثل ما بودین من و بقیه دوستان به مسیری که داریم توش قدم برمیداریم مطمئن تر میشیم و با عشق و امید بیشتری قدم هامونو برمیداریم😊❤️
واقعا چقد خوبه که ازتون شنیدم شما از سال 91 تا 96 فقط با 5 سال کار کردن روی ذهنیت و باورهاتون تونستین به اینهمه ثروت و خوشبختی برسین من فکر میکردم ثروتی که شما دارین مال ده ها سال کار کردن روی باورهای ثروت آفرین تونه اما واقعا بهم ثابت شد که جهان به سمت خیر و خوبی در حال پیشرفته و اگر بخوای به خوشبختی برسی خیلی وقت کمتری میبره تا اینکه بخوای زندگیتو خراب کنی و به بدبختی برسی🤔 واقعا اینهمه ثروت حاصل 5 سال درست زندگی کردنه و این واسه من خیلی خبر خوشحال کننده ایه و فهمیدم که منم میتونم همینقدر زود به خواسته هام برسم و توی همین جوونیم اتفاقاتی که دلم میخواد رو تجربه کنم.
واقعا یه وقتایی آدم نمیدونه واسه تشکر کردن چه واژه ای میتونه بکار ببره که کافی باشه منم الان دقیقا همون حسو دارم و نمیدونم چطوری بگم که خیلی خیلی ازتون ممنونم من خیلی خیلی دوستون دارم و خوشحالم که کلام خدا رو از زبان شما میشنوم و واقعا خدارو بینهایت سپاسگذارم که منو به سایت شما هدایت کرد و میدونم تمام این فایل هایی که توی سایت هست منو به راحتی به این وضوح میرسونه که این راه ، راه درست زندگی کردنه😇♥️
همه شما عزیزای دلمو به خدای بزرگم میسپارم😘
سلام خدمت استاد عزیز ، من چند سالی هست که عضو گروه شما هستم ، ولی متاسفانه این گونه فایل هایی که در مورد خدا و هدایت بود کلا گوش نمی دادم و رد می کردم به عبارت بهتر کلا درک نمی کردم ، بعد از گذشت چند سال و کار کردن روی باورها جالا درک می کنم که بهترین و راحت ترین راه رسیدن به خواسته هامون اعتقاد به هدایت شدن و گوش دادن به ندای درونی هستش . من خودم تازگیا خیلی روی موضوع هدایت دارم کار می کنم به کمک شما استاد عزیز . ممنون از همه زحمات شما که به ما آگاهی های لازم و درست ترین و بهترین راه زندگی را نشان می دهید. ❤❤❤
نیروهای پنهان هستی
تا وقتی که اسکناس های اصلی وجود نداشته باشند، اسکناس های جعلی به جریان نمی افتند؛ تا وقتی که پدیده های روانی واقعی وجود نداشته باشند، هیچکس نمیتواند پدیدههای روانی تقلبی بسازد.
با نگاه به دنیای اطراف خود، متوجه میشویم برنامهای برتر و حاکم وجود دارد که پیچیدگی های این عالم بیکران را هماهنگ کرده و نظم میدهد. با بررسی هر موجود زنده هر چقدر هم که ساده باشد، به نظم گستردهای که در اجرای آن تحت معیار خاصی سازمان یافته است، پی میبریم.
ما در میان نیروهای ناپیدایی زندگی میکنیم که گرداننده کائنات و تمام اجزای هستی اند. این نیروها خارج از سطح مادی میباشند و به ابعادی از جهان هستی تعلق دارند که با سطوح دیگری از آگاهی، که ما به آن عادت نکرده ایم، ادراک و دریافت میشوند.
در بخش ذهنی و پنهان هستی که با حواس ما غیرقابل درک و با دستگاههای دقیق غیرقابل اندازه گیری است، حوادث زیادی میتواند اتفاق بیفتد که انعکاس آن در سطح مادی موجودیت یابد. در این دنیای نامرئی، همانند دریا که پر از انواع ماهی هاست، موجوداتی زندگی میکنند، گرچه از بیرون قابل رؤیت نباشند و همان گونه که هنگام شکستن یک سد، آب، سرزمینهای اطراف را فرامیگیرد و درهم میکوبد، گاه این نیروهای نامرئی نیز میتوانند زندگی ما را در هم بپیچند، و گاهی هم مانند سپری از ما محافظت کنند