توحید عملی | قسمت ۴

با سلام خداقوت

استاد گرانقدرم سید حسین جان خیلی دوستت دارم.سید حسین عباسمنش تو با ما چیکار کردید.خدایا شکرت خدایا شکرت واقعا از وقتی که پیام های پیامبر زمانمان را گوش می دهم عمل می کنم اقدام میکنم.حرف ها و صحبت های مردم در خصوص تاثیر دیگران در مسیر رشد و ترقی مان را خنده دارترین و چرت ترین حرف می دانم.خداوند همه چیز است .پیامبر عزیزمان پیام ها و قوانین کیهانی را به زبان ساده و با لذت و با تاثیر عمیق بیان میکنند .و هر روز با عمل کردن به این آموزه ها باورهایم، اطمینانم و ایمانم به خدا بیشتر می شود من چند روزی است تمرکزم را گذاشتم روی کتاب لذت بخش،رویاهای که رویا نیستند.در فصل اول که استاد می فرمایند رویا های ما آمدند که به ما وسعت دهند و آیه 186 سوره بقره را بیان میکنند .که چند روز است که همیشه این آیه را با خودم زمزمه میکنم و هر بار هم بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر میشود.و باور و یقینم به خداوند راسخ تر میشود.((و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب و دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون.))آنگاه که بندگانم درباره من از تو بپرسند.من نزدیکم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت میکنم.البته در صورتی که آن ها نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان بیاورند تا شاید رشد یابند.از وقتی که این کتاب زیبا را مطالعه میکنم.در مورد فراوانی ثروت و نعمت های بیکرانی که خداوند به ما ارزانی کرده این طور فکر میکنم که در بیرون از ذهن ما یه عالمه فرصت های شغلی پول ساز،چند صد کارخانه مورد علاقه،چند هزار ماشین مورد علاقه بهترین خونه ها و ویلاها و زمین های زیبا دم در ذهن ما منتظر ما هستند که این در هم به نسبت اینکه روی باور هایمان کار میکنیم و ایمان مان مثل مادر موسی پولادین می شود و به یقین و اطمینان می رسیم باز میشود و به تدریج این نعمت ها و ثروت ها به زندگیمان سرازیر میشود.

در عمل به صحبت های استاد در فصل سوم جای که استاد می فرمایند هر وقت ذهن از ثروت و نعمت موجود در جهان مطمئن شود و سپاسگزار داشته هایت باشی و بر نکات مثبت اکنون زندگیت تمرکز کنی و احساس خوبی که از این تمرکز ایجاد میشود به هماهنگی ذهن و روح برسی آنگاه است که نعمت و ثروت بسیاری به زندگیت سرازیر میشود..لذت بردم چند روز است هر لحظه تند تند بابت تمام داشته هایم شکر گزاری میکنم و بابت تمام خواسته های که دارم بازم شکرگزاری میکنم.دیشب قبل از خواب در حال شکر گزاری خوابم برد.نزدیکهای 4 صبح بود بیدار شدم و متوجه شدم ناخود آگاه ذهنم هنوز هم در حال تکرار کلمات شکرگزاری است خیلی احساس زیبای داشتم و صبح که از خواب بیدار شدم در حال رفتن به محل کارم متوجه شدم دارم یک شعری را با خودم زمزمه میکنم و فهمیدم این شعر برایم در خواب الهام شده است و بی اختیار اشک ریختم که خداوند ما را این طور هدایت میکندکه خیلی برایم لذت بخش بود چند بار تکرار کردم و تو اینترنت زدم دیدم این شعر اسمش است توحید .گفتم. خدایا شکرت این شعر زیبا را حکیم سنای غزنوی شاعر قرن ششم گفته است و استاد حسام الدین سراج به زیبای سروده است.گفتم این تجربه زیبا را با شما به اشتراک بذارم و بگم وقتی ما روی باور هایمان و روی یکتاپرست بودنمان کار میکنیم خداوند نشانه هایش را هم به تدریج نمایان میکند تا ایمانمان روز به روز بیشتر وبهتر بشود خدایا شکرت .متن این شعر زیبا را برایتان مینویسم و حتما از اینترنت دانلود کنید و گوش دهید خیلی عالیییییییییه.

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی وخدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو حکیمی ،تو عظیمی،تو کریمی ،تو رحیمی تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی بری از بیم و امیدی برای از عیب و خطایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایی

همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و سخایی

در پناه الله یکتا ،یکتا پرست باشید.

ماشالله آفرین و صد آفرین بر اعظم قدرتمند،شجاع ثروتمند و سعادتمند.