توحید عملی | قسمت ۴ - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/05/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-05-09 08:17:012024-07-11 10:01:33توحید عملی | قسمت ۴شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر بهترین استاد در زندگیم…خیلی کارت درست و بی نظیره…چقدر زیبا خدا را شما معرفی کردی…دلم میخواد بپرم تو بغلش و هیچ وقت پایین نیام …شب قبل 23 ام ماه رمضان.حدودا ساعت 2 شب بود یهو به سرم زد بیام کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم..چقدر زیبا این خدا و سیستم هوشمند را بیان کردین..قشتگ تا شب بعدش که شب قدر بود ذهنم درگیر خدا و سیستمش و داستان پیامبران در باره این سیستم بود و این جمله طلایی در فایل مسابقه باور درباره خداکه شما با یک عشق خاصی بیان کردین هم عجیب در ذهنم بود ( پیرو آیین ابراهیم باش که او موحد بود و از مشرکان نبود)..تو مراسم که این جمله مثل پرنده ایی هی توی ذهنم پرواز می کرد ..تا اینکه رسیدیم به مراسم قرآن به سر..قرآن را باز کردم دیدم سوره ایی آمد نامش ابراهیم بود.و فقط چند لحظه خشکم زد ..این خدا چقدر ساده با من صحبت کرد و اینجوری صحبت های شما اثبات می شود….خلاصه خیلی دوست دارم استاد گلم..بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
وقتی انتخاب درست در مسیر احساسات خوب و آرامش داریم . به مدار خواست ها و خداوند می رویم .
انگار جریانی از خداوند در ما به وجود می آید.
در این دنیای فضا زمانی که تقدم و تاخر مطرح است اما در انتخاب ما هماهنگ شدن یا همسو شدن ما با خدا تقدم و تاخر نقشی ندارد .
من بهش می گویم در هم تنیدیگی . قبلا در نظراتم در موردش حرف زده بودم.
به نظر من فرقی ندارد خداوند انتخاب می کند یا من انتخابگرم . اینجا با هم هم آهنگ شدیم و دیگر زمان مطرح نیست .
انسان هم می تواند خارج از بعد زمانی قرار گیرد ..
انتخاب هدف و خواسته و رسیدن ما به انها مستلزم این هم آهنگی است . هم آهنگی ما با خداوند .
این به هدف یا رسالت رسیدن دلیل بر برتری یا بهتر بودن یا خاص بودن آن فرد ندارد همه می توانند خاص باشند همه می توانید با خدا هم سو یا در هم تنیده شوند . لطف خدا شامل حال کسی می شود که با او هم سو شود و قدرت بی نهایت خالقش را در اختیار خواهد داشت.
وقتی به هدف نرسیدیم یک فاصله فرکانسی حس می کنیم
این فاصله با احساسمان است
آگاهی و روحمان همیشه حس اطمینان دارد اما ذهن می بیند نه مگر می شود یا تردید دارد یا احساس بد
اما وقتی اتفاق می افتد که حس آرام باشد یعنی ذهن و روح مشترک باشند دیدگاهی مثل هم داشته باشند و ذهن این بار می داند که می شود این نزدیک شدن به دیدگاه روح یا همان منبع است
قبلا در یکی از نظراتم گفته بودم خداوند در زمان حال حضور دارد و برای درک بهتر باید در این زمان حضور داشت.
نمی گویم درست نیست .
اما الان می دانم خدا همه جا هست در آینده ما در خواست ههای محقق نشده ما یا همان کم تراکم ها در تصورات ما یا حتی در گذشته های ما .
هر جا نگاه کنیم هست هم در ذهن است هم در آگاهی هم در جسم
به قول خودش ظاهر و باطن همه هست
راحت باشیم خدا همه جا هست
دوستان عزیز .. دلم میخواست یموضوع خیلی مهم رو باهاتون باشتراک بزارم. موضوع در زمینه ی اعمال ما و باورهای ماست که بصورت بما قدمت ایدیهم هست .. و میخوام شما خدارو توذهنتون بیارین و ایمان داشته باشید واز این تله ی شیطان رها بشید ..
یمواقعی روی باورهای خودم و تمرین ها کار میکردم .. و احساس خوب اتفاقات خوب رو بوجود میاره .. همیشه نشانه های کوچک هم بودش همراه تغییرهام .. اما چون باورهام در ابدای تغییرشون بود و من انتظار نتایج بزرگ رو داشتم .. یمقدار ناامید میشدم و دست میکشیدم.
همیشه ابتدای کار ممکنه یکم سخت باشه به چند دلیل ..
مثلا شما انتظار اتفاقات مالی رو دارین .. باورهاتون درموردش خیلی مخرب بوده و تازه شروع به اصلاحش میکنید.. به این علت که توی ذهنتون ترمزهای زیادی هست .. و سیستم فرکانسی هم به شکلیه که شما زندگی حال حاضرتون نتیجه ی باورهای قبلتون هستش و همگی بصورت بما قدمت ایدیهم هست .. پس ممکنه یه مدتی طول بکشه تا واقعا نتایج تمرینهاتون روی مساله ی مالی بارور بشه .. وقتی بارور میشه که خب قاعدتا ایمانتون هم بیشتر میشه..
اما قبلش بیاین فکر کنیم باورهای خودتون رو سعی میکنین اصلاح کنین ..تمرین میکنین.. تجسم میکنین .. سپاسگزاری میکنین .. و به فراوانی ها دقت میکنین وهرتمرینی موجب ثروتمند شدن هست رو انجام میدین..اما ازونجا که ترمزها زیاد بوده و باورپذیری سخت تر بوده ممکنه نتایج بزرگ یکماه ، دوماه یا شاید سه ماه طول بکشه سراغتون بیاد ..
چون شما دارین با فرکانس مناسب به جهان این رو اعلام میکنین اما اینجور نیستش که درابتدای کار سریعا دریافت کنین.. یفاصله ای وجود داره .. باتوجه به عمق باورهاتون و ترمزها و شدت تمرین ها و تمرکزتون.
خب این مدت چه اتفاقاتی میافته؟ یسری از نتایج رو میبینین که از باورهای قبلی شما براتون بوجود اومده و الان دارین درکش میکنین .. و احتمالا نتایج خوبی نیستن چون با فرکانس فقزر ویا کمبود برای خودتون بصورت بما قدمت ایدیهم فرستادین در گذشته و الان دارین درو میکنین نتایج اون باورهارو..
خب اینجا یه حس بدی به شمشا میگه .. پس کو اون نتایج.. تو هرچی هم سعی میکنی که فایده نداره .. ببین نتایج امروزتو.. و بعد تو ناامید میشی ..
توی این تله ی شیطان میافتی و به قوانین شک میکنی .. ویا بدتر از اون میگی برای دیگران جواب میده برای من نمیده ! و بعد برمیگردی و تمرینها رو ول میکنی.. و بنابراین میشه همون که استاد میگفتن که توقران هست : ان سعیکم لشتی ! همانا سعی شما پراکنده هست!
خب چون شیطان تا اینجا برتو حکومت کرده یسری نجواهای بد دیگه هم میاد.. مثلا بهت استرس میده و میگه کو اون نتایج مالی که انتظارشو داشتی ..و تورو وابسته میکنه به نتایج .. و تورو میترسونه .. و ازونجا که وابسته شدن به چیزی و ترس و استرس نرسیدن بهش اونو ازت دور میکنه طبق قوانین بنابراین کیش و مات میشی.
تازه خیلی عواقب دیگه داره که نمیگم تا تمرکزمون زیاد روی مسائل منفی نباشه.. حالا راه حل رو بهتون میگم.که یعالمه استاد هم تکرارش کرده ..
وقتی شروع به تغییر باورهات میگیری باید قبول کنی که ممکنه طول بکشه یکم و تعهدت رو هرگز فراموش نکنی تا به نتیجه برسی .. و البته همیشه راهو باید ادامه بدی حتی بعد اینکه بهشون رسیدی.
دوم اینکه خداوند و جهان هستی یسری نشونه ها ی واضح و انکار نشدنی رو بهتون میده .. که قطعا میبینیشون.. برات مثل معجزه هستن .. اما کوچکن .. خب تو باید با تمام وجود اون نشونه ها رو به پای تغییر باورهات بزاری .. تاییدشون کنی .. یادداشتشون کنی .. بخاطرشون سپاسگزاری کنی .. تحسینشون کنی و بابت هرکدوم که هرروز داره برات اتفاق میافته یعالمه تکرار و تایید انجام بدی ..
تایید کردن نشونه ها باورهات رو قوی تر میکنه و بنابراین خیلی زود به نتایج و خواسته هات میرسی چون باورپذیری اینکه بهشون میرسی با تایید نشونه ها بیشتر میشه برات.
سوم اینکه باید خواسته هات رو یبار بنویسی .. تصورشون کنی که بهشون رسیدی و ازشون داری لذت میبری اما خودت رو رها کنی ازشون .. بگو رسیدن به این خواسته ها منطقی هستش ..و به من داده میشه ..و نباید خودتو بهشون وابسته کنی و همش بگی پس کی میرسم.. چک دارم .. فلان مسافرتو الان باید برم .. قول دادم به فلانی باید زودتر نتیجه بیاد و .. اینها همش مصادیق وابسته شدن به نتیجه هستش برات.
حالا باید چیکار کنی؟ باید نتایجو رها کنی .. اون ارامشو تو قلبت پیدا کنی .. ایمان داشته باشی که بوقتش ودقیقا به وقتش به خواسته هات میرسی ..نه یک دقیقه زودتر و نه یک دقیقه دیرتر و حتما بهت داده میشه.. و اینقدر کیف کنی از روند تغییرت و احساست رو هرلحظه خوب کنی بخاطر اینکه داری تو مسیر رسیدن به خواسته هات قدم برمیداری (که نشنه اش احساس خوبته) که راحت باشی ..
دوست من از مسیر لذت ببر.. خداروشکر کن که بعد اینهمه سال به این مسیر هدایت شدی .. و ایمان داشته باش که خدا خوابش نمیبره و بهت داده میشه خواسته هات .. و اگر ایمان داشته باشی که بهت میده .. احساست خوب میشه .. و فرکانست هم مثبت میشه و بعد به خواسته هات هم میرسی .. اینقدر اسون که خنده ات میگیره..
اما تاکید میکنم..اینقدر باید ایمان داشته باشی که احساست توپ باشه .. مثل قرعه کشی های خونگی هستش که دقیقا میدونی فلان ماه پول ماله تو هستش.. چقدر خیالت راحته که اون پوله بموقع تو حسابته؟ باید همونقدر هم خیالت راحت باشه که خداوند همه ی خواسته هات رو بهت میده .. دقیقا به موقعش .. وقتی ایمانت رو اثبات کردی .. و پاداش ایمانت رو میگیری دوست خوبم..این وعده ی خداونده.
و بخدا هیچ کسی قول محکمتری از خدا تو کل هستی بهت نداده و نخواهد داد ..
پس تایید کن نشونه های کوچک رو تابرات بزرگ تر بشن ..
ز اتفاقات کوچک کیف کن و لذت ببر.. اینقدر که کل صورتتو لبخند بپوشونه ..
ایمان داشته باش که خدا بهت خواسته هات رو میده .. خیلی بیشتر از اونچه تصور کنی و خیلی ساده تر از اونچه فکرشو بکنی ..اما به شرط ایمان ..
اینقدر اینکارو بکن تا احساست خوب بشه .. یادت باشه که معیارش اینه که احساست خوب شده باشه و ته دلت راحت و مطمعن باشه و توکلت به خدا باشه..
تمرین کن .. تایید کن ..سپاسگزارباش و بنویس .. نشونه ها رو بنویس وفریادشون بزن ..وبامسیرت عشق کن.
همین الان جایی که هستم بارونی شروع به باریدن گرفت که تابحال توزندگیم ندیده بودم..
من اینو ینششونه ی بزرگ میبینم .. و میگم به خاطر باور من بوده .. و خدا و جهان هستی برای من این بارون رو فرستادن .. ودرحقیقت من با جهان هستی و فرکانس خدا هماهنگ شدم و الان حسم عالیه..
خدارو شکر میکنم.
بی اندازه .. بیشتر نمینویسم .. میخوام برم زیر بارون و خیس بشم… :) …
سلام دوست عزیز
وااای چقدر کامتتون عالی بود خیلی نکته داشتتت خیلییی ،ازش اسکرین شات گرفتم ولی با خودم گفتم تو دفترم بنویسمش بهتره الان دارم میرم که بنویسمش خیلی عالی بووود ..امیدوارم تو کانال تلگرام استاد قرار بگیره که دوستان دیگه هم لذت ببرن.
شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام دوست عزیزم امیدوارم که حالتون همیشه عااالی باشه
بسیار لذت بردم و باورهام تقویت شد
واقعا هم همینطوره که میگید
من چند روز پیش که تولدم بود خداوند بزرگترین سوپرایز هارو برام ایجاد کرد طوری که به چند تا خواستم رسیدم اونم توی یک شب و جالب اینجا بود که نمیدونستم جزو خواسته هام بود یک لحظه افتاد به دلم رفتم لیست آرزوهام رو نیگا کردم دیدم بععععله اینا همون چیزایی بود که میخواستم و چند لحظه ای مات و مبهوت داشتم لبخند میزدم و میخندیدم
واقعا که وقتی اینجوری به خواسته هات میرسی برات خنده داره که اینقدر آسون بوده
امیدوارم که به آرزوهاتون برسه
استاد خوبم سلام
خداروشاکرم که منوبه این مسیر هدایت کرد نمیدونید الان چه حالیم چند روز بود که میخواستم این فایلتونو گوش بدم اماتایکی دو دقیقه اولش که پخش میشد نت ام قطع میشد یا اتفاقی میفتاد که نبینمش تا امروز.
استاد خوبم من با شما معنای توحید وشرک ویکتایی وهزاران مورد دیگه رو درک کردم من تازه متوجه شدم که چه وقتایی افکارم شرک ااامیز بود ونفهمیدم.امروز یه اتفاق خیلییییی بدی برام افتاد که حتی از شدت ناراحتی نمیتونستم باخدای خودم صحبت کنم فقط ازش خواستم کنارم باشه وکمکم کنه بیشتر از همیشه.
تا اینکه کاملا اتفاقی خواهرم لپ تاپمو باز کرد یهو رفت روصفحه ی سایت شما ومن با اوج ناراحتی فقط خواستم با صحبتای شما یکی از مداری که هستم فاصله بگیرم مجددا رفتم سراغ این فایل وبا تک تک جملاتتون اشک ریختم.استاد خوبم خدای مهربونم در کلام شما بامن صحبت کرد وبهم گفت من برای توکافی ام.نگران نباش هیشکیییی جز خودت تسلطی به زندگیت وسرنوشتت نداره (موردی که منو ناراحت کرده بود که تصمیم فلانی چه تاثیری رو آینده ی من داره)شما گفتین که تاخودت باور نکنی هیچ کسی نمیتونه رو زندگیت تاثیر بذاره.انقدر آروم شدم که سریع فیلم و نگه داشت موخواستم حرفاموبگم.تشکر کنم از شما استاد عزیزتر از جانم وخالق یکتاو مهربونمون که چقدر زیبا باماست وچقدر دوسش دارم وچقدر دوست دارم بیشتر وبیشتر بشناسمش
سلام وقت بخیر این متن ترکیبی از معانی ایات چند سوره قران کریمه ک فکر کردم بد نیست بچه ها هم بخونن؛
سوگند به روز؛ وقتی که نور می گیرد و سوگند به شب؛ وقتی که آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام. افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا بگویمت که دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را و فی الواقع که مرا به سخره گرفتی. و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید و اگر هم پیامی رسید روی گردانیدی. و با خشم رفتی و گمان بردی که هرگز بر تو قدرتی نداشته ام و مرا به مبارزه طلبیدی و این در حالی است که اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او بازپس بگیری. باز هم وقتی مشکلات از آسمان و زمین بر تو وارد شدند و چشم هایت از وحشت فرورفتند و جانت به لب آمد و تمام وجودت لرزید، وای از آن لرزش ها، به تو گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم باورم می کنی یا نه. اما تو باز هم بر من گمان بردی، و وای از آن گمان ها!
و زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد و حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری. پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من باز گردی. آه که من مهربان ترینم در بازگشتن! وقتی به زاری مرا در تاریکی ها خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوهت رهانیدم اما باز هم مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. این عادت دیرینه ات بوده است؛ هرگاه که تو را خوشحال کردم از من روی گردانیدی و هرگاه دشواری ای به تو روی کرد از من ناامید گشتی. آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ پس کجا می روی؟! پس از این سخن به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟! چه چیز جز بخشندگی ام باعث شده که تا مرا می بینی خودت را می گیری؟
مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کند و ابرها را پاره پاره کرده و به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از دل آن ها بیرون بجهد و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی! و این درحالی بود که پیش از فروباریدن آن قطره ی باران ناامیدی تو را پوشانده بود.
من همانم که می دانم روحت در روز چه جراحت هایی برمی دارد و در شب روحت را به تمامی از تو باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم باز گردی به این کار ادامه خواهم داد. من همانم که وقتی وحشت می کنی به تو امنیت می دهم. برگرد! مطمئن برگرد!
قرآن – ترکیبی از آیات سوره های ضحی، یاسین، انعام، انبیا، یونس، حج، احزاب، توبه، اسراء، اعراف، شرح، تکفیر، انفطار، مرسلات، روم، قریش، فجر و مائده.
سپاس گذارم چقدر زیبا ، چقدر عالی بود ، ممنونم برای این اشتراک گذاری عالی ????
سلام عرض میکنم به استاد عباسمنش عزیز ودوستان عزیزم در این محفل انس وآرامش وامید وقدرت.
من ٣٠ سالمه پزشک هستم ومطلقه.مادرم رو ١٢سال قبل به علت سرطان از دست دادم واین اتفاق دقیقأ سال کنکور من اتفاق افتاد وهمزمان با ازدست دادن مادرم پزشکی قبول شدم!من از بچگی بدون اینکه بدونم از قانون استفاده میکردم وبه شدت تخیل قوی داشتم برای رسیدن به هرچیزی که میخواستم ونداشتم و مشاور کنکورم میگفت اگه ازاین تخیلات خارج نشی هیچی قبول نمیشی!ولی من با این ایمان ومیل وتخیل قوی که داشتم تو اوج شرایط بد پزشکی قبول شدم.بعدها با قانون جذب آشنا شدم خیلی ذوق زده بودم وتا مدتی نتایج خوب میگرفتم ولی به خاطر اینکه تمرینات رو ادامه ندادم ده سااال از زندگیم به بدترین شکل وبطالت گذشت!ودر واقع از قانون برعلیه خودم استفاده کردم وآدمها روابط وشرایط بد رو ناآگاهانه جذب میکردم وخب یه ازدواج غلط وسخت رو هم تجربه کردم که البته معتقدم همه اینها قویترم کرد.از اسفند ٩6 تو شرایطی که خسته بودم ومیدونستم یه چیزی اشتباهه که انقدر زندگیم بده به طور اتفاقی ویس استاد رو از یه کانال ثروت گوش دادم وحس نزدیکی وآشنای خیلی خوبی بهم داد وادامه دادم به گوش دادن ویس های بیشتر وبعد چندتا از محصولات رو خریدم وتوی این سه ماه انقلابی درونم برپا شده که وصف ناشدنیه!!حس میکنم تازه متولد شدم وحسهای فوق العاده ایو تجربه کردم که تا به حال نکرده بودم.(خداروصدهزارمرتبه شکر) بعداز طلاقم با پسری آشنا شدم که فکر میکردم عشق زندگیمه وبه شدت بهش وابسته بودم ولی خونوادش به علت طلاق منو نخواستن ولی ما اصرار داشتیم این رابطه رو ادامه بدیم تا هرطوری که شده بهم برسیم!وفکر میکردم این همون عشق افسانه ایه منه که باید به خاطرش بجنگم! وقتی با استاد آشنا شدم بزرگترین وزیباترین اتفاقی که برام افتاد این بود که برای اولین بار خدامو پیدا کردم!اونم نه تو آسمونا که همیشه فکر میکردم خدا اونجاست!خدارو درست کنار خودم ودرون خودم حس کردم وانقدر تکرار کردم که من لایق هم صحبتی با خدا هستم که بالاخره این اتفاق هم افتادومن الان هرلحظه،هرلحظه با خدای خودم هستم واین فوق العادس!!وتنها دونفره ی زندگیم من وخدا هستیم وبقیه نفرات بعدی هستن..وبعداز سه ماه کار کردن مداوم روی باورهام واعتماد وایمان صد در صد به خدای قدرتمند عزیزم تونستم به اون رابطه اشتباه پایان بدم اونم خیلی راحت وبدون ناراحتی ودلتنگی!وقتی به خدا تکیه میکنم کل قدرت دنیارو دارم ولی وقتی به هرررر چیزی غیرازخدا تکیه کردم مثل آدمها موقعیتها وحتی موقعیتهای خوب خودم(تحصیلات زیبایی اعتبار اخلاق..) نه تنها نفعی نرسوندن بلکه موجب ضرر هم شدن والان به جایی رسیدم که فقططططط خدا رو میبینم وهر چیز خوبی که دارم اونم خداست نه من!منیتم به صفر رسیده وپراز خدا شده ونمیدونین چه حال خوبیه!!دلم میخواد همه آدمهای دنیا حال دلشون عااالیه عالی باشه وپراز توحید بشن وخداوند بهمون قدرت بده که این راه رو ادامه بدیم بهترینارو براتون از خدا میخوام ?فعلأ…
سلام ،?
چقدر امروز حال خوبی دارم در مرکز سینه ام احساس شادی و انرژی موج میزنه
بعد مدتها امروزصبح تجسم کردم یه آرزوی خیلی نزدیک رو که خدا به خیلی ها داده یعنی آشنایی…
میدونم که اگر فرکانسم رو بهتر کنم و احساس خوبم ادامه داشته باشه
اون شخصی که توی فرکانس مناسبه خیلی راحت به من میرسه انگار از قبل روحش پیش من بوده. منو درک میکنه کمک میکنه …
بدون هیچ التماس و زاری و وابستگی های شرک آلود خیلی راحت میشه به اون شخص مناسب رسید.
بیا تا شمع هم پروانه ی هم یار هم باشیم
در این گلشن بهار هم گل هم خار هم باشیم
پریشان خاطران بر گرد هم از جان و دل گردیم
ز شهر آوارگان در دشت غم غمخوار هم باشیم
به صحرای صفا در پرده با هم راز هم گوییم
به گلزار وفا هم ناله ی هم، زار هم باشیم
شبان تیره را روشن کنیم از مهر یکدیگر
در این تاریک محفل شمع گل رخسار هم باشیم
ز یک رنگی به هم آیینه وار اوصاف هم گوییم
به یکتایی دل هم دیده ی بیدار هم باشیم
به جان سوزی رفیق شعله های اشتیاق هم
به دلداری حریف خصم آتش بار هم باشیم
چو یاران نبی در صفه توحید بنشینیم
صفای هم گل هم باغ هم گلزار هم باشیم
اویس و بوذر و مقداد و سلمان و حبیب و هم
کمیل و زید و حجر و میثم و عمار هم باشیم
گروهی بی سر و سامان سر اندر راه هم بازیم
سپاهی گمشده سلطان سپه سالار هم باشیم
رقیب ار آتش افروزد که ما را آشیان سوزد
پناه هم ز آب دیده ی خون بار هم باشیم
عدوی کینه جو بر هم زند گر آشیان ما را
خرابی را وطن سازیم و جغد زار هم باشیم
در این سختی طبیب درد بی درمان هم گردیم
بدین زندان گروه بی دلان دلدار هم باشیم
متاع جان پاک ما رقیب ار قدر نشناسد
بهای گوهر هم رونق بازار هم باشیم
شب ظلمت چراغ شادی از صحبت بر افروزیم
به روز هوشیاری رهبر افکار هم باشیم
حریفان مست و تیر انداز و ما پروای هم داریم
رقیبان رند و غافل گیر و ما هوشیار هم باشیم
گر از دام بلا رستیم هم پرواز هم گردیم
ور از تیر فلک خستیم در طومار هم باشیم
الهی دشمنان دادند دست دوستی با هم
چرا ما دوستان پیوسته در پیکار هم باشیم
“حکیم مهدی الهی قمشه ای”
abasmanesh.com
در ادامه این نظر :
به نظرم شرک به احساس برمی گردد نه این که همیشه از کسی کمک بخواهیم حتما شرک است
جنس ما انسان ها مادی هم هست و به وسایل مادی و گاهی درخواست از بقیه نیاز داریم
خیلی ساده یک درخواست از یک شخص است که می تواند وسیله ای از جانب خدا باشد یا نباشد
درخواست کنید اگر جواب نداد ناامید نباید شد چرا که خداوند راه های بهتری به ما پیشنهاد می کند .