توحید عملی | قسمت ۴ - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

506 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن روزبه گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    سلام استاد عزیز

    ما خدا رو باور نداریم ،قدرتشو باور نکردیم ،و قدرت رو از رب به کسی که تمام جهان با نظم دقیقی خلق کرده،تمام ثروت ،تمام منشا این جهان است ،اونی که اراده کرده بهترین ها رو برای ما ففط باید باورش کنیم و اوست که رزق و روزی فراوان بتو میده ،هر کس به اندازه باورش از خداوند دریافت میکنه،هر چی به خداوند نزدیکتر باشی و باورات درست باشه خبرها و الهامات عالی و خوب هم زودتر از بقیه به تو میرسه،دیشب توی قران دیدم ایه ،که ایا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟پس مومنان فقط باید بر خدا توکل کنند .دوستان فقط باور ربوبیت و توحید را باید تقویت کرد بعد همه چیز درست میشه

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز..واقعا با دیدن فایلهای شما..انرژی فراوانی میگیرم.واقعاحرف حساب زدید.مگه زندگی ما دست ترامپه؟دلار بشه 10هزارتومن..اونکه رزق و روزی مارو میرسونه پروردگاره.دولت کیه..لذت میبرم شما همیشه خندانید..لذت میبرم همیشه راحت هستید.همیشه لباسهای راحت میپوشید..شلوارک و تیشرت..منم عاشق این راحتیم..والا..چیه لباس مجلسی و کت و شلوار و …دقت کردم همه مردها هم اونجا راحتن.عجب فروشگاهی پشت سرتون بود..عجب ماشینهای زیبایی رد میشدن..چ هوای بهاری..به به..همیشه فایلهاتون ب موقع میاد توسایت..زمانش مهم نیست..چه 15 دقیقه طول بکشه فایلتون ..چه 1 ساعت..مهم اینکه همیشه..همیشه.ب موقع میاد توسایت..لطفا ازتون خواهش میکنم همیشه تو این سبک لباس بپوشید و فایل بسازید..من یکی ک لذت میبرم از ازادی و راحتی شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    هادی گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    به نام خدای هادی و هدایتگر

    سلام خدمت تمام دوستان و استاد و خانم شایسته عزیز

    دونکته مهم این فایل داشت که خیلی مهمه

    هدایت و عمل

    1 هدایت شدن توسط خداوند

    کل این جهان بر پایه و اساس هدایت ساخته شده. تمام موجودات از اضل تا ابد هدایت میشدند .

    مثل اینکه چطور یه جوجه از تختمش بیرون بیاد یا اصلا اط یه تک سلولی خلق بشه هدایته

    اینکه یک درخت چطور از یک بذر یا دونه تبدیل میشه به یه درخت تنومند و بلند یک نوع هدایته

    اینکه یک کسی از درونش چیزی بهش گفته میشه که فلان کار رو بکن یا از این ور برو یا فلان چیز رو بخر همش یه هدایته

    کهکشان ها هدایت میشوند که کجا حرکت کنند و هر چیزی

    اگه حالت خوب باشه هدایت میشی به خوبی ها

    اگه زیبایی ها رو تحسین کنی هدایت میشوی به زیبایی ها

    اگه روی باور های پولسازی یا سلامتی یا روابط کار کنی هدایت میشی به همون چیز

    هدایت شدن یه عامل بزرگ داره که باید باورش کنی و اونم خداونده

    خدا کسیه که از بالا با هلیکوپتر تورو هدایت میکنه به خیابان خوشبختی

    کل قرآن بر همین پایه نوشته شده

    وقتی ادم رو به زمین فرستاد گفت نگران نباش که من تورو هدایت میکنم

    و در ادامه به ادم گفت که اگه از هدایت پیروی نکنی سخت مجازات میشوی هم در این دنیا و هم در اخرت

    یا مثلا به موسی گفت به سمت قصر عمر (دقیق یادم نیست ولی فکر میکنم عمر بوده) برو که من تورو هدایت میکنم

    کل حرف همینه خداوند هدایت میکند تمام کیهان رو لحظه به لحظه

    حالا انسان تنها موجودیه که میتونه این هدایت رو پس بزنه. چرا؟

    چون انسان موجودیه که حق انتخاب داره .

    در قران گفته که ما به همه پاسخ میدیم چه به کسانی که میخواهند بروند بهشت چه به کسانی که میخواهند بروند جهنم.

    به همین ختط موضوع شماره دوم میاد وسط.

    2 عمل کردن به الهامات

    بسیار لذت بردم از خانوم دکتر عزیز که گفتند

    من فاصله فکر و عملم صفره

    یعنی همون لحظه فکر میکنم و همون لحظه هم عمل میکنم

    واقعا کی میتونه ادعا کنه که من به تمام این الهاماتم عمل میکنم

    چون بعضی وقت ها الهامات عجیبی به ما گفته میشه .

    مثل اینکه وقتی دلار 3000 تومن شده 4000 تومن همون موقع الهام میاد که دلار بخر

    دلاری که گرونه

    حالا همیشه اینجور وقت ها نجوا های ذهنی زیادن و همه ی تلاشش رو میکنه که تو به الهاماتت عمل نکنی

    هرچقدر بیشتر روی خودت و باور هات کار کنی نجوا ها کم تر میشن ولی از بین نمیرن!!

    این هم نیاز داره که تسلیم خداوند باشی.

    نکته های زیادی در فایل وجود داشت مثل نکته شماره سوم

    3 زندگی به دست خوده ادم ها ساخته میشود که استاد مثال ترامپ و یک سری از مردم رو اورد

    واقعا چقدر این طرز فکر که ما خودمون زندگی خودمون رو خلق میکنیم به ادم احساس خوب و مهم تر از همه احساس ازادی میده

    4 دقت کردین تمرکز استاد روی فایل رو!!

    ادم دیوانه میشه

    همه چپ و راست استاد رو نگاه میکردن

    ماشین ها رد میشدند ولی استاد غرق صحبت هاش بود

    این نشون میده استاد عاشق کارشه و تمرکز نکته همیشگی فایل ها

    5 عزت نفس استاد رو خیلی دوست دارم

    اینکه دقیقا بیرون یه فروشگاه تو یه باغچه کوچک کنار درخت و بین ادم ها تو بتونی با صدای بلند سخرانی کنی بدون اینکه لحظه ای حواست پرت بشه واقعا قابل تحسینه

    6 یکم هم از زیبایی ها بگم

    ببین من اصلا دیوانه این تیشرت خفن شدم . به حدی این گربه روی لباستون زیباست که حد نداره!!

    رنگ ابی پر رنگ که گربه لای پتوی طرح پرچم امریکا پیچیده شده

    دوم هم اون دوربین خفن که اینقدر با کیفیت فیلم میگیره این جز خواسته های منه

    واقعا فایل بی نظیری بود و مثل تمام فایل هاتون پر از نکته های عالی .

    خدانگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    بردیا مددی گفته:
    مدت عضویت: 3311 روز

    سلام وقت بخیر این متن ترکیبی از معانی ایات چند سوره قران کریمه ک فکر کردم بد نیست بچه ها هم بخونن؛

    سوگند به روز؛ وقتی که نور می گیرد و سوگند به شب؛ وقتی که آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام. افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا بگویمت که دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را و فی الواقع که مرا به سخره گرفتی. و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید و اگر هم پیامی رسید روی گردانیدی. و با خشم رفتی و گمان بردی که هرگز بر تو قدرتی نداشته ام و مرا به مبارزه طلبیدی و این در حالی است که اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او بازپس بگیری. باز هم وقتی مشکلات از آسمان و زمین بر تو وارد شدند و چشم هایت از وحشت فرورفتند و جانت به لب آمد و تمام وجودت لرزید، وای از آن لرزش ها، به تو گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم باورم می کنی یا نه. اما تو باز هم بر من گمان بردی، و وای از آن گمان ها!

    و زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد و حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری. پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من باز گردی. آه که من مهربان ترینم در بازگشتن! وقتی به زاری مرا در تاریکی ها خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوهت رهانیدم اما باز هم مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. این عادت دیرینه ات بوده است؛ هرگاه که تو را خوشحال کردم از من روی گردانیدی و هرگاه دشواری ای به تو روی کرد از من ناامید گشتی. آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ پس کجا می روی؟! پس از این سخن به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟! چه چیز جز بخشندگی ام باعث شده که تا مرا می بینی خودت را می گیری؟

    مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کند و ابرها را پاره پاره کرده و به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از دل آن ها بیرون بجهد و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی! و این درحالی بود که پیش از فروباریدن آن قطره ی باران ناامیدی تو را پوشانده بود.

    من همانم که می دانم روحت در روز چه جراحت هایی برمی دارد و در شب روحت را به تمامی از تو باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم باز گردی به این کار ادامه خواهم داد. من همانم که وقتی وحشت می کنی به تو امنیت می دهم. برگرد! مطمئن برگرد!

    قرآن – ترکیبی از آیات سوره های ضحی، یاسین، انعام، انبیا، یونس، حج، احزاب، توبه، اسراء، اعراف، شرح، تکفیر، انفطار، مرسلات، روم، قریش، فجر و مائده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    چند روزی بود احساس خلأ میکردم، می‌دونستم باید با معبودم خلوت کنم تا پر بشم اما عقب مینداختمش، در کنارش یه مدتی بود توی رابطم به مشکل برخورده بودم و کلی از انرژی و تمرکزم و گرفته بود. از اون شخص رفتار هایی رو میدیدم که تا حالا ندیده بودم و ناراحت میشدم اونم منی که یادم نمیاد اخرین بار کی از دست کسی ناراحت شدم، ازش توقع محبت داشتم فکر میکردم به من توجه نمیکنه و توی رابطمون آرامش نبود…

    همین یک ساعت پیش دیگه خسته شدم از این نشتی انرژی و گفتم فاطمه وقتشه پاشو با خدا خلوت کن. من یه نعمت بزرگی که خالقم بهم داده اینه که هر وقت مینویسم به طرز معجزه آسایی بهم الهام میشه هم مشکلم ریشه یابی میشه و درکم از قوانین بالاتر میره هم راه حل بهم گفته میشه و هم ایمانم بیشتر.

    بعد از چند روزی که نجوای ذهنم نمیذاشت با ربم خلوت کنم رفتم و نوشتم و نوشتم و اشک ریختم، چیزهایی به من گفته شد که نمیدونستم شرمنده خدا باشم یا ممنونش باشم که به من این آگاهی هارو داره میده..

    باهام حرف زد بهم گفت فاطمه عزیزم، کسی که عاشقشم و حواسم هر لحظه بهشه دچار شرک شدی، تو از وجودت روی برگردوندی و اسیر شدی..تو احساست رو وابسته به کس دیگه ای کردی و تو اجازه خلق زندگیتو بهش دادی…تو قدرت و از خودت و از پروردگارت که سرچشمه قدرت هاست گرفتی و دادی به کسی که ناتوانه…تو خودت بین روابط خوب و عشق و آزادی و روابط مهیج و پر از بحث انتخاب کردی و تو تو تو تو خودت انتخاب کردی..من عزت نفس و از خودم گرفته بودم و محتاج توجه کس دیگه ای بودم که باعث میشد بیشتر محبتاش رو ازم بگیره..استارت این اتفاق هم با پریودی من افتاد..همه میگن آقایون دوران پریودی خانوم ها محتاج توجه میشن، حساس میشن بهشون توجه کنین و من این و باور کردم وقتی پریود میشدم چشام کاملا به اون بود که کم و زیاد به من نگه و فقط و فقط توجه کنه بهم. میخواستم خلأهامو با اون پر کنم و همیشه اون چیزی که می‌خواستم نمیشد و نجوای ذهنم شروع میکرد به حرف زدن تا احساسم و بد کنه..اما امروز وایمیسم جلوی تمام این حرفایی که توی جامعه ما راجب خانوما میگن و اونا بصورت پیشفرض بی عزت بنفس بار میارن زنان رو.مثلا من دیروز بعد مدت ها یه لحظه اینستا نصب کردم و بخاطر مداری که توش بودم رفتم توی یکی از پیج ها که راجب روابط عاطفی توصیه کرده بود(جالبیش اینه همیشه یدم میومد از این پیج ها و بنظرم چرت و پرت خالص بود اما دیشب برام جذاب شده بود) و توی پستاش گفته بود آقایون خانم ها نیاز به توجه دارن آقایون خانوما نیاز دارن بشنون احساستونو آقایون از ظاهر خانم ها تعریف کنید خانم ها نیاز دارن خانوما کارای مردونه نکنین آقایون براشون جذاب نیست و کلی حرف دیگه که گند میزد به عزت زن…من وایمیسم با تمام قدرت جلوی این حرف من یک زنم که وقتی پریود میشم نیاز ندارم به توجه کسی من فقط نیاز دارم به توجه پروردگارم، من یه زنم که نیاز ندارم کسی بهم توجه کنه من خلأهای وجودم رو با معبودم پر میکنم…من یک انسانم من آزادم من از روح معبودم زاده شدم چرا باید خودم رو اسیر توجه کس دیگه ای کنم،؟؟؟

    توی ذهنم این مدت همش مقایسه میکردم این شخص و با کسی که قبلا باش تو رابطه بودم و فکر میکردم مشکل از این شخصه اما من هیچوقت نگاهم به توجه فرد قبلی نبود و عزت نفسم بالا بود و اون همیشه دریای محبتش رو به پای من میریخت…حتی برای همین شخص هم من عزت نفس بالایی داشتم و تا زمانی که توقع توجه و محبت و چارتا دوست دارم ازش نداشتم بی دریغ بهم عشق میورزید و با بهترین لحن و احترام با من صحبت میکرد…خدای من اون عشق و محبت ها تو بودی نه این آدما.من به تو روی می آوردم و تو از اونور عشقتو نشون میدادی و من از تو روی برگردوندم و تو محبتت رو ازم گرفتی…الله اکبر ❤️

    ممنونتم

    ممنونتم که هر لحظه داری بهم آگاهی جدید و عمیق تر میدی ممنونم که توی سن ۲۰ سالگی دارم چیزهایی رو میفهمم که خیلی از ۷۰ساله هاشم نفهمیدن.. چطور میتونم ازت تشکر کنم❤️میدونم که من و میبخشی میدونم تو بخشنده ای و مهربان❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      ارشیا گفته:
      مدت عضویت: 2150 روز

      سلام فاطمه خانم گرامی.

      خب خوشحال شدم که خیلی جالب هدایت شدن بعد فایل به این کامنت با اینکه ممکنه کم میش بیاد من کامنتارو بلافاصله بعد فایل بخونم.

      اما خب واقعا جالب بود درنورد عاطفه.۱۰۰درصد من پسرهستم و خواهر هم ندارم.خب خبر ندارم از اینکه واقعا قائدگی برای یک دختر چگونه میگذره اما واقعا چیزی که میدونم اینه که چه مسر چه دختر بالاخره حس میکنن گاهی که عاطفه دوستدارن.وقتی غنی بودن و تانین بودن رو سعی براجرا میکنم و هرموقع واقعا توحیدی نگاه میکنم اون لحظست که واقعا همه چی بهتره.وقتی خدارو میارم هنه جی بهتره.این کامنت شما در ارتباطات من هم کمکم میکنه.من به زودی ۱۹سالم میشه و خب بالاخره به جنس مخالف ارتباط دوشتدارن داشته باشم و دارم.و واقعا تحسین میکنم شمارو که تونستید و این یعنی چه من و چه هرکس دیگه هم میتونه مخصوصا در زمانی که شاید یکم سخت باشه باز بتونیم با توحید آسانی رو میدا کنیم و همه چیرو مناسب کنیم.

      شاد و خوشبخت باشید در پناه خدای یکتا😃

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    به نام خداوند رزاق

    سلام خدمت استاد نازنین و خانم شایسته ی عزیز و تمام دوستان حاضر در این سایت الهی…

    نتیجه ی تغییر مدار،دسترسی راحت به ثروت و نعمت است

    جمله ای که با پوست و گوشت و استخون میشه درکش کرد!

    چند وقتی به خودم قول دادم روی باورهای ثروتم کار کنم و هر روز باورهای تقویت کننده و باورهای عالی رو می نوشتم و هم تمرکز بر نوشتن بود و هم دنبال مثال عینی و وقتی اینطوری تمرکز میزاری روی یه باوری،بسرعت با نشانه هاش میاد تا تایید کنه و مهر درستی میزنه بر اینکه کار کردن و تغییر باورها،نتیجه اش راحت و آسان وارد شدن ثروت و نعمت به زندگیمون هست و در مدت بسیار بسیار کمی که داشتم اون باورها رو تو ذهنم جایگزین میکردم ایده ایی بهم الهام شد و منم اجرایی کردم و بفاصله ی کمتر از یه ماه بیست و پنج میلیون پول وارد حسابم شد و طوری شد که روزانه درصد قابل توجهی پول بدون اینکه من کار خاصی یا کار فیزیکی سختی رو انجام بدم وارده حسابم بشه و با تایید و سپاسگذاری هر روز این ورودیه ثابت تر شد و شکر خدا هر روز این ایده برام باره مالی خوبی رو داره و چقدر راحت فراموش میکنیم بعده مدتی و فکر میکنیم که مدارمون ثابت شده و اون کارکردن روی باورها رو ادامه نمیدیم ولی این ایده که بقول استاد باشرایط فعلیمون بهمون الهام میشه و ما رو در همون مداری که هستیم رشد میده اون قدر برام لذت بخشه که از خدا میخوام کار کردن روی باورهای مالیم رو بیشتر کنه تا من به ثروت بیشتری دست پیدا کنم!

    خدایا شکرت و سپاسگذارت بخاطر اینکه قوانینت بی نقص هستند و پایدار و عمل کردن به اون ها ما رو در مدار ثروت و سلامتی و نعمت و حال خوب قرار میده!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    محمد علی محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2937 روز

    سلام به اساتید بزرگوارم اقایان عباس منش فلاح عرشیان و خانم شبخیز

    چن وقتی هست ک عبارات تاکیدی با این مضمون بیان میکنم و با صدای خودم گوش میدم(پیشنهادای کاری فوق العاده هر روز به سمت من میاد) و (ثروت معنویت میاره ثروت مند شدن معنوی ترین کار عالمه خدا عاشق پولداراست _پولدارا ادمای خوبی اند ) اوایل که ضبط کرده بودم و گوش میدادم خندم میگرفت به چیزی که دارم گوش میدم و با خودم میگفتم دیگه قرار نیست به خودم دروغ بگم که …این چه باوراییه آخه بعدش خودم میفهمیدم که این تمسخره درونیه من بخاطر ورودی های قبله بنابر این ادامه میدادم تا این که رفته رفته این احساس از بین رفت

    تا این که چن روز پیش داشتم از نمایشگاه کتاب برمیگشتم و تو مترو روی زمین نشسته بودم و کتاب هایی که خریده بودم رو نگاه مینداختم که یه پسره اومد کنارم نشست به همون حالتی که من نشسته بودم

    ظاهرش رو که دیدم فکر کردم میخواد بهم بگه داداش 5 تومن میدی برم ناهار بخورم!؟

    میخواست سر حرفو باز کنه گفت طلبه ای گفتم آره و چن تا سوال دیگه کرد گفت هر وقت اومدی قم خونمون بیا و شمارشم داد

    منم زیاد جدیش نگرفتم و همین جوری برا ناراحت نشدنش یادداشت کردم بعدش از خانوادش گفت منم گفتم خودت چیکار میکنی

    گفت هیچی یه سوهان پزی داریم نزدیک حرم تو قم یه دونه ام تولیدی دارم راه میندازم تو نوبنیاد تهران …هر وقت دوست داشتی بیا پیشمون کار کن و گفت همش تو صحبتاش میگفت پول دسته من امانته و باید در راه خدا خرجش کنم و خودم دوست دارم ساده باشم و …

    بالاخره خداحافظی کردیم و بعد که رفت دوهزاریم افتاد که خدا و جهانه سیستمیش فرکانسی که من بهشون ارسال کردم رو دریافت و پاسخ دادن

    هم ثروتمنده معنوی و هم موقعیت کاری

    اما دو تا نکته داشت

    اول اینکه من حدود سه هفته پیش از این موضوع درخواست موقعیت شغلی کرده بودم و تو این مدت یه خواسته ی دیگه تو ذهنم بزرگ شده بود و زمانی بهم داده شد که خواسته ام رو رها کرده بودم

    دوم این که من همیشه تصور میکردم که میرم راننده ی اسنپ میشم و بعدش یه مسافره پولدار منو میبینه و بهم پیشنهاده کار میده ولی خدا کلا تو یه موقعیته دیگه اجابت کرد که روش حساب نمیکردم

    از این رو میخوام توصیه کنم اگه خواسته هاتون رو تجسم میکنید , قله رو تجسم کنید ینی زمانی که به خواستتون رسیدید و به این فکر نکنید که چجوری اینجوری شد

    فعلا بای???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    سلام به استاد عزیز وهمه ی هم فرکانسی های عزیز حدود 5ماهه که به صورت تمرکزی روی باورهام کار میکنم توی این 5ماه همین طور که قبلاً گفتم از لحاظ روحی غلبه بر ترس توکل امید عشق کنترل ذهن آرامش و.. تغییراتی تو وجودم حس میکنم و میبینم تغییراتمو اما از لحاظ مالی هیچ تغییری نکردم

    با اینکه چندین بار این فایلو گوش دادم اما این دفعه یه نکته توش پیدا کردم

    واقعا شرک خیلی مخفیه خیلی وبا گوش دادن این آگاهی ها وگوش دادن وگوش دادن مدوام مثل یک با غچه که اونقدر شخم میزنی میزنی که علف های هرز رو بکشی بیرون اینطور عمل می‌کنه اما علف های هرز معلومه و اول اونا رو وجین میکنی

    اما نکته بسیار مهمی که هست اینه که باید اونا رو از ریشه بکنی که خشک بشن از ریشه باید به ریشه برسی فقط وجین کردن سطحی کافی نیست حتما باید از ریشه باشه از ریشه من همیشه میدونستم که این شرک تو وجودم هست که وابسته به تصمیم مشتری هام هستم که اگه اون بپسنده من درآمد خواهم داشت اگرم پسند نکنه من هیچ درآمدی نخواهم داشت همه کار میکردم که اون پسند بکنه ووابسته به تصمیمات مشتری هام بودم

    وهربار این شرک به شیوه مختلفی خودشو نشون میداد یا گولم میزد

    وهیچ وقتم هیچ مشتری پسند نکرده تا به امروز

    این یه شرک بزرگ تو وجودم بود همیشه اماامروز خیلی به از ریشه کندنش نزدیک شدم که روزی من دست خداست واکر من باور توحیدی داشته باشم خداوند مشتری های رو سر راهم قرار میده که کار منو پسند کنند

    خدایا شکرت برای این آگاهی ها وسپاسگذار استادم برای این آگاهی های ناب

    خداوند نگهدارتان باشدانشالله

    هیچ روزی کم نیامد روزیم

    چیست این ترس و غم و دلسوزیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیز

    وقتی توی مدار درستی قرار می گیری و باورهات در مورد ثروت درست میشه.

    یکی از اون راه کارها که شرایط رو بهتر می کنه اینه که یه حسی درونت بهت میگه که چکار بکنی بهتره👌

    استاد من اومدم اعتراف کنم که در مورد توحید همش فکر می کردم الان مثلا تونستم این نگاه توحیدی رو در وجودم ایجا کنم.!!

    اما وقتی در عمل از اون آگاهی ها باید استفاده میکردم فهمیدم که نا خود آگاه افکار و کارهایی رو انجام می دادم که همش شرک بود!!!

    این اتفاق بارها و بارها افتاد!!

    مثلا همش با خودم می گفتم که دیگه روی هیچکس جز خدا حساب نمیکنم ،

    اما وقتی به تمام روزم واتفاقاتی که افتاده بود فکر می کردم می دیدم که نه اصلا نتونستم عمل کنم🤐

    الان می فهمم که منظور شما از این جمله که بار ها از شما شنیدم چیه!!؟؟

    اینگه اول آگاهی ها رو می شنوی،بعد باید به درک قوانین برسی

    مرحله بعد عمل کردن اونهاس.

    من فهمیدم که دلیل عملگرا نبودنم اینه که من هنوز نتونستم خوب درک کنم،هنوز اون آگاهی ها رو خوب هضم نکردم توی ذهنم که به عمل منجر بشه.

    من فکر می کردم که خدا رو شناختم

    من فکر میکردم که دیگه شرک نمی ورزم

    من فکر می کردم که دیگه روی دیگران حساب نخواهم کرد

    من فکر می کردم که تونستم توحید رو درک کنم

    من فکر می کردم که حالا که یکتا پرستی رو انتخاب کردم

    دیگه همه چی حله!!!!

    دلیل ابن افکار هم الان میفهمم چی بود؟؟

    این بود که ذهنم من و میخاست منحرف کنه واس همین میگفت بعد از ۱۰-باردیدن هر فایل توحیدی دیگه تونستم بفهمم استاد چی میگه و دیگه تکراریه مطالبش!!

    من هنوز پر شرکم استاد:

    من هنوز وقتی پولم رو خرج می کنم و می بینم که داره تموم میشه می ترسم!

    من هنوز وقتی یه اتفاقی میوفته اولین افکاری که بذهنم می رسه شرک آلوده

    مث حساب کردن روی دیگران.

    (البته اینم بگم یه جاهایی خیلی کم تونستم و موفق بودم که روی خدا حساب کنم

    مثلا اگه کسی برام کاری کرده همونجا گفتم این کاره خداست و اون آدم دست خداست.

    اما در همین حد بوده ،نه بیشر)

    اما امید وارم و خوشحالم که کو چو لو کوچولو تونستم اینکار و بکنم.

    همین بهم انگیزه حرکت میده

    ولی خداییییییش خیییییلی سخته!!

    بنظر من سخت ترین مباحث و قوانین شما در قسمت توحیده.

    خییییلی سنگین و مخفیه این شرک ها!!

    اما اگه فقط توی دنیا یک نفر تونسته کاری رو در هر زمینه ای انجام بده

    پس منم میتونم💪

    من از دزست بودن مسیر که مطمنم،

    چن نتایج شما رو هر روز دارم میبینم

    ونتایج کوچیکی که خودم گرفتم.

    فقط کار کردن و تغیر باورها می مونه که اونم قدم به قدم انجامش میدم.

    بلاخره منم به نتایج بزرگ میرسم😎

    در مورد الهامات هم استاد چند روزی میشه که هر چی بهم گفته میشه عمل می کنم

    خیلی کو چیکه ،اما عمل میکنم خدا روشکر.

    و چه حس خوبی داره استاد

    واقعا تحسینتون می کنم که شما همیشه تونستین اینکارو بکنین👍

    👑توحید یعنی اینکه هیچکس تاثیری بر زندگی من نداره👑

    یعنی من خالق زندگی خویشم👑

    اگه فقط من همین یه جمله رو درک کنم و عمل دیگه میتونم بگم که کارم رو خوب انجام دادم .

    انموقع ست که نتایج میاد ومیشم مث شما😎

    این آرزوی منه استاد که هر روز بهتر از دیروز باشم توی توحید.

    تمام تلاسم رو می کنم که عمل کنم.

    تحسین می کنم اون خانوم دکتر رو که فاصله بین فکر و عملش صفره👍👍

    اما من فاصله بین فکر و عملم یه عالمه فکره!!

    و این فکر بیش از حد منو از اصل قضیه دور میکنه.

    میدونی استاد این قضیه مث اینه که خودت بحساب خودت رسیدگی کن،خودتو بررسی کن

    وقتی فقط خودتی و خودت نه می تونی به خودت دروغ بگی،نه ادا در بیاری واس خودت!!

    اما خدا اینقد کارش درسته که میشه دو باره و دوباره و دوباره تلاش کرد تا این ذهن چموس رو رام کرد.

    منم خوشحالم وقتی که خودمو با قبل آشنایی شما مقایسه می کنم می بینم خییییییلی چیزا درونم تغیر کرده پس فقط وفقط باید ادامه بدم تا آخر عمرم،تا ابد،مث استادم هر روز و هر روز روی خودش بعد۲۰سال کار میکنه.

    و هنوزم میگه من اصلا ادعا نمیکنم که تونستم توحیدی باشم من فقط سعی می کنم که این قسمت توحیدی رو بیشتر کنم🙏

    استاد منم سعی میکنم هر روز روی قسمت توحیدیم کار کنم تا بیشتر از اینی که الان هست بشه و من هم راضی تر بشم از عملکردم😇

    با توحید به آرامش می رسم خییییییلی زیاد🌺

    امروز یه کوچولو از عملکردم راصی نبودم در حوزه توحید

    اومدم نوشتم برای خدا،برای شما ، وبرای خودم که حالم بهتر بشه.

    که شد چن همیشه توی سایت به آرامش می رسم چن توحید موج می زنه اینجا.

    شاید همع بگن که از خانه کعبه بودن به آرامش برسن

    من تا بحال اونجا رو ندیدم

    اما این جا رو که دیدم

    حسم ،وجودم ،افکارم ،همه وجودم میگه این جا ولس من خانه خداست😢

    من هیچوقت آرزو نداشتم که برم خونه خدا

    اما

    ازین که اینجام ،احساس می کنم به یکی از آرزوهام رسیدم.

    چن من خدای واقعی رو این جا پیدا کردم💖

    من اگه چند رو ز این جا نیام دور میشم از اصلم.

    بنظر من شما ابراهیم دوم خدا هستین و این سایت هم خونه خداست که شما ساختین🌺🌺

    بهتون تبریک میگم و بسیییییییییار تحسینتون میکم👏👏

    استاد چند ماهی میشه که خیییلی روی خودم کار میکنم😎

    اوایل که بعد از یه مدت طولانی کامنت نزاستم و دهنم بشدت مقاومت می کرد(فایلهارو گوش میدادم اما کامنت نمیزاشتم یه مدتی)

    اومدم شروع کردن به نوشتن اوایل فکر می کردمو می نوشتم

    اما الان مدتیه که من فقط می نویسم

    انگار که یه نفر میگه و من فقط می نویسم.

    بعد که کامنتم رو بارها و بارها می خونم برای خودمم جالبه چیزایکه نوشتم🤩

    همیشه فقط وفقط با فایل های توحیدی به آرامش میرسم.

    معتاد شدم استاد به این فایل ها

    به توحید

    مث مسکن می مونه برام

    بالانس میشم با توحید

    بخصوص با فایل ۵و۶ توحید عملی

    که بی نظیرن استاد

    دمتون گرم👍👍

    اما امروز نوبت فایل شماره۴توحید بود که باید گوش میدادم و نت برمیداشتم.

    اون ۲تا فایل رو که می بینم اصلا دیونه میشم استاد

    بی

    فوق لعاده ان،بی نظیرن🌺🌺

    خدایا شکررررررررررت که یه جایی هست که بیام اگه یه کوچولو حال دلم بد بشه

    بیام اونجا و توحالمو خوب کنی و آرامشی فوق العاده بهم بدی🙏

    تشکر استاد که هستین🌺

    الان حال دلم خیییییلی خوبه🤗

    پایدار باشید استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      فاطمه کدخدا گفته:
      مدت عضویت: 2110 روز

      سلام دوست عزیز امروز این فایل نشانه امروز من بود.صحبت های استاد رو با دقت گوش دادم وچندین کامنت هم خوندم ولی چیزی رو درک نکردم نفهمیدم چرا من به این نشانه هدایت شدم.تا اینکه به کامنت شما برخوردم خواستم بخونم ولی رد شدم با خودم گفتم با خوندن این کامنت هم چیزی دستگیرم نمیشه

      یه لحظه که مکث کردم با خودم گفتم چی میشه خب اینو هم بخونم بعد

      کامنت ها رو ببندم ولی ازخوندن کامنت شما واقعا دگرگون شدم.اره منم مثل شما فکر میکردم تمام کارهای من توحیدی ست ولی واقعا خرید که میرفتم این حس ترس پول خرج کردن تو وجودم خودشو پنهان کرده بود وداشت جلوی پیشرفت منو میگرفت از این لحظه باید تلاش کنم تا این پاشنه اشیل خودمو نابود کنم و بیشتر بیشتر رو باورهای توحیدم کار کنم …از خداوند بزرگم میخوام منو بیشتر هدایت کنه وسپاسگزارم خداوند و دستای بی نظیرش همچون شما و استاد عزیز هستم.😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      لیلا فلاح گفته:
      مدت عضویت: 811 روز

      سلام دوست هم فرکانسیم چقدر قشنگ توضیح دادی و همه چیز های خوبی که بهت الهام شدو نوشتی تا ماهم لذت ببریم واقعا که راسته هیچ کس و هیچ چیز کوچکترین تاثیری نمیتونن تو زندگی ما داشته باشن مگر اینکه ما قدرت و از خودمون بگیریم به عوامل بیرونی قدرت بیم در حالی که ما خالق قدرتمندی هستیم و هیچ عامل بیرونی کوچکترین تأثیری تو زندگی ما نمیتونه داشته باشه مگر اینکه ما قدرت از خودمون بگیر قبول مسؤلیت نکنیم و قدرت با اون ها بدیم که نتیجه این میشه شرک احساس بد ،اتفاقات بدتر در حالی که هماهنگی با خدا و قوانینش برایمان کافیست م به قول استاد میزان رضایت ما از همه ی جنبه های زندگیمون به اندازه ی توانایی‌های مان در اجرای توحید عملی و خداوند زمین و زمان را مسخره من کرده تا من خلق کنم هر آنچه را که میخواهم پس باید باور کنم که خداوند قدرت کنترل ذهنمان به ما داده و میتوانیم با ایجاد باورهای قدرتمند کننده زندگی خود را آنگونه که میخواهیم خلق کنیم فارغ از اینکه اوضاع وشرایط اقتصادی مملکت چیست در هر صورت همه ی آن شرایط برای من فقط رحمت خواهد بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سایه گفته:
      مدت عضویت: 1429 روز

      سلام دوست عزیز و همفرکانسی من 🌸🌸🌸

      چقدر خداوندم منو قشنگ هدایت کرد به این کامنت ،چقدر کاراش حساب کتاب داره 🥰🥰

      قبل از اینکه کامنت شما رو بخونم داشتم فکر میکردم که من فکر میکنم که توحیدیم و حرف و عمل من یکی نیست و جاهایی که شرک میورزم رو باید بنویسم ،اما باز مقاومت ذهنم و تنبلی نمیزاره که من اینکار رو بکنم که به کامنت شما هدایت شدم که خودمون باید به حساب خودمون برسیم و چقدر این جمله منو تکون داد

      خداوند از بینهایت دستانش به ما نعمت می رسونه و ممنونم از خدای رزاقی که این هدایت رو رزق من قرار داد که من خودم رو حسابرسی کنم تا بیشتر رشد کنم ،بیشتر پاشنه های اشیلم رو بشناسم

      خدایا بابت انسانهای بزرگ و مثبت اندیش و درستکار و بابت دستانت که در این سایت قرار دادی و منو به این بهشت هدایت کردی

      سپاسگزارم🙏🙏🙏

      از شما دوست گرامی هم سپاسگزارم

      🙏🌸

      از استاد عزیزم به رسم ادب سپاسگزارم 🙏🙏💝💝

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    رويا قزوينه گفته:
    مدت عضویت: 2675 روز

    سلام عرض میکنم به استاد عباسمنش عزیز ودوستان عزیزم در این محفل انس وآرامش وامید وقدرت.

    من ٣٠ سالمه پزشک هستم ومطلقه.مادرم رو ١٢سال قبل به علت سرطان از دست دادم واین اتفاق دقیقأ سال کنکور من اتفاق افتاد وهمزمان با ازدست دادن مادرم پزشکی قبول شدم!من از بچگی بدون اینکه بدونم از قانون استفاده میکردم وبه شدت تخیل قوی داشتم برای رسیدن به هرچیزی که میخواستم ونداشتم و مشاور کنکورم میگفت اگه ازاین تخیلات خارج نشی هیچی قبول نمیشی!ولی من با این ایمان ومیل وتخیل قوی که داشتم تو اوج شرایط بد پزشکی قبول شدم.بعدها با قانون جذب آشنا شدم خیلی ذوق زده بودم وتا مدتی نتایج خوب میگرفتم ولی به خاطر اینکه تمرینات رو ادامه ندادم ده سااال از زندگیم به بدترین شکل وبطالت گذشت!ودر واقع از قانون برعلیه خودم استفاده کردم وآدمها روابط وشرایط بد رو ناآگاهانه جذب میکردم وخب یه ازدواج غلط وسخت رو هم تجربه کردم که البته معتقدم همه اینها قویترم کرد.از اسفند ٩6 تو شرایطی که خسته بودم ومیدونستم یه چیزی اشتباهه که انقدر زندگیم بده به طور اتفاقی ویس استاد رو از یه کانال ثروت گوش دادم وحس نزدیکی وآشنای خیلی خوبی بهم داد وادامه دادم به گوش دادن ویس های بیشتر وبعد چندتا از محصولات رو خریدم وتوی این سه ماه انقلابی درونم برپا شده که وصف ناشدنیه!!حس میکنم تازه متولد شدم وحسهای فوق العاده ایو تجربه کردم که تا به حال نکرده بودم.(خداروصدهزارمرتبه شکر) بعداز طلاقم با پسری آشنا شدم که فکر میکردم عشق زندگیمه وبه شدت بهش وابسته بودم ولی خونوادش به علت طلاق منو نخواستن ولی ما اصرار داشتیم این رابطه رو ادامه بدیم تا هرطوری که شده بهم برسیم!وفکر میکردم این همون عشق افسانه ایه منه که باید به خاطرش بجنگم! وقتی با استاد آشنا شدم بزرگترین وزیباترین اتفاقی که برام افتاد این بود که برای اولین بار خدامو پیدا کردم!اونم نه تو آسمونا که همیشه فکر میکردم خدا اونجاست!خدارو درست کنار خودم ودرون خودم حس کردم وانقدر تکرار کردم که من لایق هم صحبتی با خدا هستم که بالاخره این اتفاق هم افتادومن الان هرلحظه،هرلحظه با خدای خودم هستم واین فوق العادس!!وتنها دونفره ی زندگیم من وخدا هستیم وبقیه نفرات بعدی هستن..وبعداز سه ماه کار کردن مداوم روی باورهام واعتماد وایمان صد در صد به خدای قدرتمند عزیزم تونستم به اون رابطه اشتباه پایان بدم اونم خیلی راحت وبدون ناراحتی ودلتنگی!وقتی به خدا تکیه میکنم کل قدرت دنیارو دارم ولی وقتی به هرررر چیزی غیرازخدا تکیه کردم مثل آدمها موقعیتها وحتی موقعیتهای خوب خودم(تحصیلات زیبایی اعتبار اخلاق..) نه تنها نفعی نرسوندن بلکه موجب ضرر هم شدن والان به جایی رسیدم که فقططططط خدا رو میبینم وهر چیز خوبی که دارم اونم خداست نه من!منیتم به صفر رسیده وپراز خدا شده ونمیدونین چه حال خوبیه!!دلم میخواد همه آدمهای دنیا حال دلشون عااالیه عالی باشه وپراز توحید بشن وخداوند بهمون قدرت بده که این راه رو ادامه بدیم بهترینارو براتون از خدا میخوام ?فعلأ…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: