توحید عملی | قسمت 5

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

یکی از موضوعاتی که در درک اصول ساده اما بسیار اساسی زندگی به من کمک نموده، گوش دادن به مصاحبه با افراد موفق بوده است. به شخصه علاقه زیادی به یافتن و تجزیه تحلیل قوانین خداوند از لابه لای داستان موفقیت ها یا حتی شکست های افراد دارم.

زیرا این کار به من کمک می کند تا موانع مخفی ای را بشناسم که عامل گمراه شدن از مسیر صحیح است و متعهد به اجرای اصول ساده ای باشم که به خاطر ساده بودنش اغلب نادیده گرفته می شود، در صورتیکه اصل و اساس موفقیت است.

نکته مهم و مشترک اغلب مصاحبه هایی که با آن برخورد داشته ام، “شرک” بوده است. در جریان این ماجرا بیشتر متوجه شدم که فارغ از اینکه افراد چه دین، مذهب یا ملیتی دارند، میزان موفقیت افراد به میزانی است که توانسته اند توحید را در عمل اجرا نمایند و میزان شکست های آنها بی آنکه خودشان مطلع باشند، به میزانی است که اسیر و برده شرک شده اند.

شنیدن داستان افرادی که مرتباً دلیل موفقیت های خود را “مردم” (به عنوان عواملی غیر  از خداوند به عنوان نیرویی که همه چیز از اوست)، می دانند و از هر 5 کلمه شان، یک کلمه “فقط به خاطر مردم – فقط به خاطر طرفدارهایم  و جملاتی از این دست است”، نقش و اهمیت توحید در تجربه سعادت به شکل عشق، سلامتی، ثروت و بی نیازی و رضایت از زندگی را بیشتر به من شناساند و بیشتر به من فهماند که:

شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریک شب، چقدر مخفی است.

وقتی مرتباً عامل موفقیت های خود را به غیر خدا نسبت می دهی یا می ترسی عاملی بیرونی مانع موفقیت ات شود یا موفقیت ات را در گرو حمایت عاملی بیرون از خود می دانی، متوجه نیستی که چگونه برده شرک شده ای و با چه سرعتی در حال دور شدن از مسیر خوشبختی هستی!

وقتی عامل موفقیت هایت را مردم و تعداد علاقه مندان یا دنبال شوندگانت می دانی و تلاش می کنی جمله ای را بگویی که آنها دوست دارند و کاری را انجام دهی که مورد رضایت آنهاست، در واقع این تو هستی که برده، بنده و دنبال شونده آنها شده ای و به همان اندازه نیز از مسیر نعمت و رحمت دور می شوی.

بنابراین باید از خودمان سوال کنیم که:

چرا با وجود اینکه هر بار روی غیر خدا حساب باز کردیم، به شدت شکست خورده ایم، باز هم نقش توحید را درک نکرده ایم و همچنان روی غیر خدا (دولت، حکومت، دلار، مشتری، خانواده و…)حساب می کنیم؟!

چرا نمی توانیم آدمها و عوامل خیر رسان در زندگی مان را عشق هایی از طرف نیروی برتری بدانیم که همه قدرت در دست اوست و همه ما به یک اندازه به او وصل هستیم؟!

چرا نمی توانیم اعتبار این نعمت ها را به نیرویی بدهیم که رابطه مان با او ازلی و ابدی است؟!

حقیقت این است که:

قدرت تنها از آنِ انرژی است که همه ما جزئی از او هستیم و به اندازه ای که به این انرژی وصل می شویم و روی او حساب می کنیم و به هر عاملی غیر از او غیر وابسته می شویم، توحیدی می شویم و می توانیم برکت این نیرو را از طریق دستان بی نهایتش و به شکل های متفاوتی در زندگی مان ظاهر و تجربه کنیم.

به اندازه ای که  از بدنه ی جامعه شرک زده  فاصله می گیریم، جامعه ای که هر عاملی مثل قیمت دلار، ارتباط موثر با کارفرما، دولت، طرفداران و … را موثر می داند الاً خداوند به عنوان منبع قدرت، به همان اندازه نیز به سمت جریانی از نعمت، برکت و خوشبختی هدایت می شویم.

برای تجربه خوشبختی تنها یک راه وجود دارد:

باید انرژی و زمانی را که صرف شرک ورزیدن می نمایی، یعنی صرف زیر پا گذاشتن اهداف، ایده ها و خواسته های خود می کنی تا کاری را انجام دهی که دیگران را راضی و دنباله رو و طرفدار خود نمایی تا شاید درآمدی کسب نمایی،  صرف اجرای توحید عملی و دنباله رو ی خداوند به عنوان منبع تمام خیر و برکت ها و قدرت ها نمایی و به او وابسته شوی.

آنوقت این نیرو به عنوان منبع همه قدرتها و انرژی ای که تو جزئی از او هستی و به پشتوانه ی رابطه ی همیگشی ات با او پا به این جهان گذاشتی، همانگونه که بدون ذره ای تلاش، سلامتی را از طریق تنظیم عملکرد هزاران عضو در بدنت جاری ساخته، به همین شکل نیز از طریق هزاران دستش برای کسب و کارت مشتری می شود، به تو عشق می ورزد، برایت آرامش، سلامتی و ثروت می شود.

زیرا این یک قانون است که تمام موفقیت های ما به اندازه ای است که می توانیم توحید را در عمل اجرا نماییم و تمام ناخواسته های ما حاصل مشرک شدن و به غیر این نیرو وابسته شدن است.

به دلیل نقش مهم توحید است که رسالتم را اشاعه توحید عملی در سراسر جهان می دانم  و در این راستا، یک روز مصاحبه هایی را با افراد موفق انجام می دهم و باورهای توحیدی ای را از لابه لای داستان موفقیت شان استخراج می کنم تا درک کنیم، فارغ از اینکه چه دین، مذهب و ملیتی داریم، همه ما بخشی از انرژی ای هستیم که همه چیز از اوست و به اندازه ای که به این منبع وصل می شویم و روی او حساب می کنیم، از موهبت و خیر و برکتش برخوردار خواهیم شد.

سید حسین عباس منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    43 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 5
    0MB
    43 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Asmakarimi» در این صفحه: 3
  1. -
    Asmakarimi گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    سلام ب استادعزیزم

    بادیدن و گوش کردن بارهاو بارها این فایل هنوزممم میفهمم چقدرشرک تووجودمه

    انقدرامشب حالم بدبودانقدرخسته و رونده ازهمجاو همه کس بودم اومدم توسایت ومثل هرشب گفتم بذاریکی ازفایلهای توحیدی رو دانلودکنم من ک همیشه ب ترتیب دانلودمیکردم حسم گفت فایل توحید5رودانلودکن و فهمیدم این حال و روزالانم فقط بخاطرشرکه چراانقدرفراموشکارم خدایا؟چراابااین ک چندین بارضربه خوردم بازم وابسته ی ادمات شدم

    چرابااینک گفتم باخودم ک این ادماازطرف خدادستی ازطرف خداهستن ولی بازم بهشون وابسته شدم چرا نمیتونم خدای خودم رو منبع عشق و محبت ببینم؟

    من ک اینهمه فکرمیکنم قانون رو فهمیدم

    هنوزاینقدرشرک دارم ک این شرک داره همچیو ازم میگیره

    ارامشمو،تمرکزمو.انگیزمو.امیدمو.و شایدخیلی چیزای دیگ وخیلی خواسته های دیگ ک خودمواماده ی دریافتش کردم

    چرادارم همچیوخراب میکنم؟

    چرابخودم نمیام؟

    چقدروقتی شرک تووجودمه ازخدادورترمیشم

    و چقدروقتی اینجوری درمونده میشم یادش میفتم و نشونه میذاره برام ک اسما بازم یادت رف…بازم وابسته شدی ب ادما

    خدای من

    خدای خوبم

    خدای مهربونم

    منوببخش ک جزتوبه ادمات وابسته میشم

    منوببخش ک قدرتتومیدم دست کس دیگه ای

    منوببخش ک اینقدرازت فاصله میگیرم ک یادم میره فقط باتوقلبم اروم میشه فقط باتوئه ک همچی رو بدست میارم

    منو ببخش

    خدایامن توروپیداکردم خدای واقعیمو…فقط گاهی بازم فراموش میکنم ک بایدتوروبیشترببینم گوش کنم و حست کنم،فراموش میکنم باتومیتونم همچی داشته باشم

    دقیقا الان من دنبال خورده نونا دست مردمم

    میخوام لبریزبشم ازعشقت خدا

    من عشقتومیخوام محبتت رو این واسه من همچی میاره…یادحرف استادافتادم حسم گفت،رفتی توسایه!بیاتوافتاب تابتونی دریافت کنی

    خدایامنوپرکن ازعشقت انقدرک دیگ محتاج بنده ات نباشم انقدرک بتونم باعشقت بایادت انقدرقلبم اروم باشه بتونم کارهای بزرگی رو انجام بدم ب خواسته هام برسم و بیشترباورت کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    Asmakarimi گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    سلام دوست عزیز

    امیدوارم حال دلت خوب باشه

    بهت تبریک میگم و خوشحالم ک پاتوی این مسیرگذاشتی مسیری ک هرچقدرک واردش میشی برات زیباترمیشه

    مسیری ک خداباتوئه

    خدای واقعیرودرک میکنی و حسش میکنی

    واقعانمیدونم چطوربابت این همه هدایت خداشکرگزارباشم

    ک الان گفتم بذاربرم توسایت و دیدم یکی برام کامنت گذاشته

    اول اومدم خوندم ببینم خودم چی نوشته بودم؟و اینکه بازم یاداورخودم شدم توحیدو ایمان فقط و فقط ب خدا

    و وقتی دیدم خدایاشماروزاوله ک عضوسایت شدین چقددددرخوشحال شدم و چقدرخوشحال شدم ک کامنت من روخوندین و چقدرحس خوبی رودرشمابه وجود اورده.واقعاازخداممنونم بابت این اتفاق خوب و عالی ک حسموعوض کردچقدرحالم بهترشدم…

    بخداباورکنیداقای زیرک من توی این 1سال و خورده ای ک سعی کردم تغییرکنم و میخواستم و میخوام ک روزبه روزبهترازقبل بشم…الان معنی شرک و توحیدو ایمان رو میفهمم.اصلامیگم چرامن تواین چندوقت رواین موضوع کارنکردم هرچی فکرمیکنم میبینم یادم نمیادفایلی شنیده باشم یادیده باشم راجبع توحیدیاشایدم دیدم و شنیدم و فراموش کردم

    ولی الان باورتون نمیشه همچیه من شده این موضوع ک توحیدداشته باشم ایمان داشته باشم ب خدا و شرک رو توی زندگیم کم کنم،میخوام ازاعماق وجودم این چندروزاخیرازخدامیخوام ک فقط منوباعشق خودش پرکنه،میخوام توحیدروبهش عمل کنم…ایمانم بخودش باشه.وابستگیم ب خودش باشه و بس…

    اقای زیرک خداخیلی شمارودوست داشته و داره…ک شماروزاول ک واردسایت شدین هدایت شدین به این فایل ،چقدرخداشمارودوست داره…

    و چقدرتومدارش بودین…و هستین

    چقدراین موضوع توحیدمهم بوده و هست ک من تاالان نمیفهمیدمش درکش نمیکردم و شایدتوی مدارش نبودم…ولی الان ک یه سرنخ رو گرفتم و حس میکنم احتمالادرکم بیشترشده ک هدایت شدم به سمت توحیدو یگانگیه خداوند و من بایدیادبگیرم ک فقط خداروتوی قلبم بزرگ کنم ن کس دیگه ای رو نه شرایط دیگه ای رو…

    ازخدای مهربونم میخوام که کمکم کنه تواین مسیربمونم و یادبگیرم و خودمو رشدبدم روحمو رشدبدم…

    و قطعاخداوندماروهدایت میکنه مثل همین الان…مثل همیشه

    فقط این ماهستیم ک بایدبهش گوش کنیم

    چقدراین سکوت ذهن این هدایته ارامش بخشه وقتی ک انگارهیچ غمی و ترسی نداری

    فقط نمیدونم چرازودفراموش میکنم

    چرا؟هنوزخیلی کارداریم

    واقعاهرروزو هرروزباید روی خودمون

    روی ایمان

    توحید

    باور

    و افکار

    و ذهنمون کارکنیم

    من واقعاالان متوجه میشم چرامیگیم خدالایتناهی هست جاودانه

    و ماتکه ای ازخداوندیم

    واسه همین همیشه جاودان بودنه س که هرچقدررررروحمون رو رشدبدیم بازم کمه بازم جاواسه بهترشدن هست هرچقدرک تجربه کنیم اگاهی کسب میکنیم و یه لول میریم بالاترو روحمون وسیع ترمیشه

    نمیدونم چراوقتی شروع کردم به تایپ کردن زمان ازدستم خارج میشه

    بیشترازهرچیزی میخوام یاداوری کنم بخودم…ک بایدبیشترکارکنم بزرگترشم

    انگارالان برام خیلی زیباشده ک بخوام بزرگترشم

    انگاریجورایی این منو متمایزمیکنه ازدیگران،

    متمایزبه معنای اینکه من میخوام تغییرکنم رشد کنم و اگاهی کسب کنم…میخوام بخدای خودم نزدیکترشم

    میخوام باخداهمیشه یکی باشم و وابسته ی اون باشم فقط

    این میتونه خیلی بهم کمک کنه میتونه بهم ارامش قلبی بده ک هیچچچچ چیز نمیتونه این حس رو بده

    اقای زیرک بخداهرچی ک استاد میگن حقیقته محضه من خودم همین الان توشرایطیم ک رو ادما حساب بازکردم

    وابسته ی ادماشدم

    ب اونادلخوش کردم

    و وابسته شدم

    نتیجشم دارم میبینم

    ولی اینباردیگه نه!این بارسعی میکنم هوشیارترعمل کنم و زودتردرسامو بگیرم و پاس کنم…

    فقط میگم که خداروباورکنید

    فقط میگم هروقت داشتیدزیادی ادماروبت میکردین توذهن و قلبتون

    بخودتون بیاین…و بگیدک این ادمه دستی ازطرف خداست

    گاهی مابه زبون میگیم ولی باورمون این نیست

    ته ذهنمون یچیز دیگس

    مثل من!

    منم میگفتم این ادمه این ادما دستی ازطرف خداهستن ولی قلبا به خداباورنداشتم دستشو داشتم میدیدم ن خودشو

    ولی اونموقع متوجه نبودم

    الان متوجه میشم ک فقط زبونی میگفتم

    ته ذهنم این بوداگه این ادم نباشه من نمیتونم زندگی خوبی داشته باشم من نمیتونم خوب زندگی کنم اگه به حرفش گوش نکنم برام بدمیشه ازدستش میدم

    فکرمیکردم فقط باوجوداوناحالم خوب و اوکیه..

    واقعامن شرک تووجودم بود،الانم هست الانم وابسته ی غیرازخداوندم

    میخوام بگم که گاهی ذهن واقعاماروگول میزنه…منم فکرمیکردم باورم اینه ک این ادمهادستی ازرف خداهستن ولی وقتی توشرایط قرارگرفتم دیدم نه…بایدالان عمل کنم و ایمانم رو نشون بدم

    استادهمیشه این حدیث رو میگن که شرک در دل مومن ن در دل کافر

    مثل راه رفتنه مورچه ای برروی تکه سنگ سیاهی در دل

    تاریکی شب پنهانه

    یعنی اینقدرپنهانه این شرک

    و مابایدخیلی حواسمون باشه و خیلی هوشیارباشیم‌..

    براتون ارزومیکنم ک همیشه تااخرعمرتوی این مسیربمونید ورشد کنید

    درپناه رب

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Asmakarimi گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    سلام و درودبه شما اقای زیرک

    امیدوارم حال دلتون خدایی باشه

    خیلی خوشحالم ک حس فوق العاده رو تجربه میکنید

    واقعاحس عجیبیه

    من خودم هم یه حس اطمینان قلبی تواین چندروزنسبت به یک اتفاق دارم ک اصلاانقدرخیالم راحته اینقدرقلبم ارومه ک خودمم باورم نمیشه چرااینقدرریلکسم

    ولی این احساس همش ازاونجایی شروع شد که من خواستم فقط خودم رو تسلیم خداکنم ووووو……خیلی چیزای دیگه

    به هرحال خیلی خوشحالم و سپاسگزارخداوندم ک اینجادرکنارهم و هم فرکانس هم حضورداریم…

    خداپشت و پناهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: