توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 31
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-61.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-12 09:31:382024-07-17 13:07:07توحید عملی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و همه ی هم سفران عزیز فقط خواستم سپاسگزاری خودم را از این همه عشق به قلب بزرگوارتون ارسال کرده باشم اول از خداوند و بعد از شما استاد جان سپاسگزارم
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و بچه های گل سایت که جمعا دستان خداوند هستین برای من
اصلا این فایل رو میگی خداوند برای نشونه امروز من به من داده بود
انگاری دقیقا همین الان و این ساعت باید میدیدمش
خداوندا شکرت از این مرجع فوق العاده و این فایل که الان برای چندمین بار دیدمش چقدر استاد انرژی داری واقعا خیلی حال میکنم اینجوری صحبت میکنی مثل اون فایل رایگان ترمز و گاز که سراسر شور انرژیه این فایل هم تمامش سراسر توحید با انرژی هست و چقد تاثیر گذار برای من و چقد نیاز بود این فایل رو ببینم و به سمت توحید بیشتر حرکت داشته باشم احساس میکردم که نتایج یه مقداری کم شده برام و فکر میکردم عادیه بخاطر شرایط این ویروسه اما الان متوجه شدم که توحیدم متزلزل شده و قرانی رو که میخوندم چند وقتی هست با خلوص نیت نمیخونم و معانی رو درست در نمیارم
اون خنده های اخر فایل چقدر فوق الاده بود
استاد عزیز نگیم که انیشتین چکار کرده
در واقع جاذبه کره زمین رو انیشتین کشف کرده و حتی کروی بودن اون رو
پس کارهای بزرگی کرده اما چون توحیدی بوده و البته افراد زیادی هم در اون زمان کارهای زیادی کردن برای گسترش جهان فقط به دلیل توحیدی بودن این مرد نگاه دیگه ای رو از خداوند جذب کرده و احترام واعتباری که مردم بهش میذارن هم ا ز جانب خداوند بوده
استاد عزیز با فایل هاتون همیشه انرژی میگیرم و درس های فوق العاده ای که باعث شده بعد از 4 سال از مسیر اشتباه وارد مسیر درستم بشم و رویاهامو بشناسم و علایق خودم رو و اینکه درک کنم که خودم خالق تمام زندگی خودمم واقعا از تون ممنونم که خداوند شما ور سر راه من قرار داد
در پناه الله یکتا موفق و پیروز باشید
سلام استاد
راز ماندگار بودن خدا در وجودمان چیه (مثله رانندگی کردنه بشه در وجودمان دیگه نیازی به درگیر بودن و تمرینو تکرار و دنده عوض کردنو میزون گردنه آینا رو و….) یعنی همیشه باشه دیگه شیطانو و وسوسه و ….نتونه کاری بکنه؟؟؟؟
سلاممم استاد عزیزم سلام رهایی بخش من خدایا میلیون ها بار هم در روز سپاسگزارت باشم بازم کمه خدایا شکرت که هدایتم کردی به اینجا خدایا خودت استاد عزیزم رو در پناه خودت حفظ کن استادددد اونجایی که میگید هیچ کسی تو زندگی ما نقشی نداره هیچچچ کس ینی اینگار مثل یک پرنده ای که تو قفس بودم و در قفس باززززز شد و رهاااا در آسمون آبی پر کشیدم خدایا خدایا چه حسی دادبهم شنیدن این قسمت که تو این دنیای پهناور خودمو خودتی فقطططط خدایا ببخش که نادانسته از همه ترسیدم از همه حساب میبردم خودم و نظرخودم وابسته به بقیه بود و این فایل این قسمت اینگار آب پاکی رو ریخت روم که هیچ کسی هیییچ کس تو زندگی من نیست و هیچ قدرتی نداره خدایا شکرت بابت این آزادی شکرت بابت این رهااااایییی شکرت بابت این آگاهی نابببببب خدایا شکرت بابت این هدایت
سلام.
خُدا قُوت خدمت همه ی دَستانِ ربَّم.
اُستاد دَمِت گرم ، خیلی خیلی خودِتی.
نمیدونم چطور این احساس خوبم رُ برسونم.
من محمد رضا رئیس آبادی که اُلگویی همچون اُستاد عباسمنش دارم عباسمنشی که اُلگویی همچون آلبرت انیشین داره و ما که ربّ رُ داریم خیلی خوشحالم که در فرکانسی قرار گرفتم که باورها وعقایدم میپذیره حرفای دلتون رُ و اِرور نمیده در مقابل صحبتهاتون ، خیلی.اُستاد از خُدا میخوام که من رُ هم وسیله ای قرار بده تا راهِ شما رُ در پیش بگیرم و ادامه بدم.
سپاسگزارم اُستاد ، سپاسگزارم از این دست بابرکتِ خُدا.
سلام استاد خوبم فقط و فقط خدا رو در نظر گرفتن و حرکت کردن یعنی موفقیت
شما این رو به ما میگید و لاغیر
پس چه راحته موفق شدن ولی ما چه سخت میگیریم به خودمون چونکه ذهنمون عادت داره به سخت تر کردن کارها
ولی یه فرمول ساده حرکت کردن و فقط از خدا هدایت خواستن با خدا بودن خدا رو در نظر گرفتن و دیگر هیچ این یعنی رسیدن به اوج محبوبیت ها رسیدن به اوج ثروت رسیدن به اوج سلامتی خوشبختی
این یعنی قانون تمرکز به دور از هر حاشیه
از خدا ممنونم و خدا رو شاکرم که شما را در سر راه موفقیتمون گذاشت تا بتونیم سریعتر راه بریم و بهتر درک کنیم
سلام
امروز بعد از گوش کردن به اخرین فایل سایت که موضوعش نقش هدف و انگیزه در سلامتی بود به این فکر کردم که چرا نمیتونم هدفی داشته باشم که شب و روزمو بگیره ازم؟
چرا هرچیزی و انتخاب میکنم برای رسیدن بهش حس خوبش موقته و دائمی نیست؟
همینطور که داشتم فکر میکردم گفتم خدایا چیه که حس منو خیلی خوب میکنه و لذت بخش تر هرچیزدیگه ایه برام؟
چیه غیر از ثروت و روابط و … که بیشتر از اینها حال منو خوب میکنه.اینها تو لحظه حال منو خوب میکنن و اسباب بازی هستن.
چرا هرچیزی که انتخاب میکنم به عنوان هدف،راضی نمیشم؟به اون حس خوبی که دنبالشم نمیرسم.
یادم افتاد من زمانی که رابطه خدا با خودمو از نزدیک لمس میکنم از درون زیر و رو میشم و دیگه تو پوست خودم نمیگنجم.
وقتی خدا جواب خواسته هامو میده بیشتر از اینکه از رسیدن به خواسته م خوشحال بشم،از اینکه خدا جوابمو داده خوشحال شدم.
زمان هایی که خدا هدایتم کرده،جواب خواسته هامو داده دقیقا از اینکه به خدا نزدیک تر شدم خیییییلی خوشحال تر شدم.
اره درسته من اگر به خدا نزدیک بشم خدا با چیزهایی که بهم میده این رابطه رو تصدیق وتایید میکنه.
امروز به این نتیجه رسیدم که اگر هدف اصلی زندگیمو بزارم نزدیکی به خدا و عمل به قوانین زندگی و توحید یا هر اسم دیگه ای که ته همشون به نزدیک شدن به خدا ختم میشه همیشه انگیزه دارم و همیشه تشنه رسیدن بهش هستم و هر روز و هر لحظه دنبال یک راه میگردم تا به این خواستم نزدیک تر بشم.
فقط این هدفه که تو هر لحظه میتونم تشنه رسیدن بهش باشم.
استاد توی فایهای توحید عملی بود فکر کنم گفتن توی قران هیچوقت گفته نشده پیامبران چطوری دنبال غذا میرفتن یا کارشون چی بود،اونهامیدونستن اگر خدارو داشته باشن همه چیز میاد سراغشون.خدا همه چیز و مهیا میکنه براشون(از طریق هدایت و الهام و هزاران دست خودش).
قشنگترین حس اینه که ببینی خدا شخصا داره از راه های مختلف باتو حرف میزنه.این حس با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
توحید و توحید و فقط توحید…
تنها چیزی که تو هر شرایطی میتونه به ادم انگیزه حرکت بده فقط ارتباط با خداست.
خیلی وقتها ادم وقتی ناراحت میشه یا دلش میشکنه و یا به هر دلیلی احساسش بد میشه فکر کردن به هیچ کدوم از اهداف مادی تو اون لحظه حال ادمو نمیتونه خوب کنه،فقط یک چیزه که تو هر شرایطی،تاکید میکنم توی هر شرایطی میتونه تو لحظه حالتو خوب کنه،اون فقط خداست.
فقط وعده های خداست که به ادم ارامش میده.
خیلی وقته دارم به این فکر میکنم که خدایا چرا هیچ کدوم از اهدافم حالمو دائمی خوب نمیکنه.تا اینکه امروز به این جواب رسیدم.یکتاپرستی،توحید و عمل به قوانین زندگی.
ازخدا هدایت خواستم،جوابش این فایل شد.
خدا با این فایل حجت و بر من تموم کرد و گفت برو درسته.
من اگر بتونم باورمو به خدا بهتر کنم،به مسیرها و ایده هایی هدایت میشم که ثروت و روابط و همه چیزهای خوب سر راهم قرار میگیره.
در واقع باید هر کاری انجام میدم در راستای رسیدن به این هدفم باشه.اگر دنبال ثروتم،اگر دنبال روابط خوبم،اگر دنبال حال خوبم بیام با خودم بگم چطور میتونم مثلا اینکارو انجام بدم که به خدا نزدیک تر بشم.
فایلهای توحید عملی فوق العاده ان.
برای چندمین بار میرم این فایل و با گوش جان بشنوم.
ان شاله بیام و از نتایجم تو این مسیر لذت بخش بنویسم.
الهی به امید تو.
سلام آوای عزیز چقدر زیبا نوشتی
ساعت ۲:۱۵ بامداده و من برات مینویسم جواب سوالم هدایت به پاسخت بود .
من با این دید که نظر یکی از دوستان رو که درخواست کرده بودم از سایت هر وقت دیدگاهی گذاشتن به من از طریق ایمیل اطلاع داده باشه اومدم اینجا و هدایت شدم به پاسخ شما
خداروهزار مرتبه شکر
توحید و یکتا پرستی هدف اصله حقیقت ناب و زیباییه
وقتی اصل رو درک میکنیم چرایی هایی که قبل از اگاهی برای هدفامون داشتیم اصلا انگیزه ای ایجاد نمیکنن
مشتاقم برای خوندن ِ حس زیبای تجربه هات
💗
سلام دوست عزیز.
واقعاً حرفِ دلَم رُ زدید.
یعنی:من هم تا این لحظه هدفی نداشتم و الآن با دیدن ای فایلِ بی نظیر از استاد، به احساس خیلی خوبی دست یافتم.
سپاسگزارم.
سلام آوای عزیز خیلی زیاد عالی نوشته بودی چون منم دقیقا همین حس رو دارم و وقتی نشونه ای میبینم یا جواب فرکانس هام رو خدا بهم میده اصلا اینقدر خوشحال میشم که حد نداره و به جای اینکه به خاطر رسیدن به خواستم خوشحال باشم بیشتر به این خاطر خوشحالم که به خدا نزدیکتر شدم یا ایمانم به قانون و خدا بیشتر شده
خوشحالم واسه این که خدا جوابم رو داده نه به خاطر اون جوابه و بیشتر سپاس گزار میشم به خاطر وجود قانون…
شاد باشی همیشه
عالییییییییییعالیییی بود مرسیییی برای منم راهگشا بود
سلام دوست خوبم چقدر خوب و عالی نوشتین
کامنت شما مصداق این آیه است که میگه تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد🌹
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم بسیار عالی بود عاشقتم عزیزم
این جمله : اگر دنبال حال خوبم بیام با خودم بگم چطور میتونم مثلا اینکارو انجام بدم که به خدا نزدیک تر بشم
منم حال خوب دائمی نمیگرفتم وبرام سوال بود چطوری حال خوبم بیشتر بشه ودائمی باشه وبا عشق کارام رو انجام بدم .
بهترین ها رو براتون آرزو میکنم
سپاسگزارم دوست عزیزم
سلام جان دوست عزیز ممنونم واقعا عالی بود تحسین میکنم شما رو خدایاشکرت منم دقیقا دارم تو کشف قوانین زندگی رو خودم کار میکنم که سؤالش این بود خواسته شما چیه من خواسته دارم ولی اون انگیزه خیلی زیاد نیست واز خدا خواستم که خودش واسم معلوم کنه که من اصلا چی میخوام دقیقا این خواسته نزدیکی به خدا یکتا پرستی به من این شوق وانگیزه رو میده واقعا عالی بود خیلی لذت بردم خدایاشکرت واقعا ازت ممنونم
به نام رب، تنها قدرت در جهان
سلام به خواهر عزیزم عادله یا آوا جان ، هر کدوم که باشه خیلی فرقی نمیکنه،به چه اسمی صدات کنم
خیلی زیبا نوشتی
مهم اینا که از با دلت نوشتی که بر دلم نشست
تحسینت میکنم این سطح از آگاهیت رو و اینکه رسیدی به جواب سوالی که در ذهنت بود و سوال خیلی از ماهام هستش
هدفی که همیشه بهمون انگیزه بده
همیشه حالمون رو خوب کنه
نزدیکی و حرف زدن و کمک خواستن و طلب کردن از یگانه قدرت در جهانه
کسی که ما و تمام جهانیان رو آفریده و هدایتمون میکنه در این راه تا جواب سوالتمون رو بیابیم
هر چه در جستن آنی ، آنی
تا در طلب گوهر کانی کانی
تا در هوس لقمه ی نانی نانی
این نکتهی رمز اگر بدانی دانی
هر چیز که در جستن آنی انی
عادله جان سلام
امیدوارم که خوب و خوش باشی
این فایل نشانه من بود و خیلی از کامنتت لذت بردم.
فکر کنم هممون یه زمانهایی این احساسی که شما نوشتی رو تجربه کردیم.
این جمله ات رو خیلی دوست داشتم و اینجا مینویسمش که برام ثبت بشه:
در واقع باید هر کاری انجام میدم در راستای رسیدن به این هدفم باشه. اگر دنبال ثروتم، اگر دنبال روابط خوبم، اگر دنبال حال خوبم بیام با خودم بگم چطور میتونم مثلا اینکارو انجام بدم که به خدا نزدیک تر بشم.
ازت ممنونم
درپناه خدا شاد باشی
سلام به خداوند بخشنده و مهربان
براستی که چه زیبا گفتین و نوشتین که چرا با اینکه به هر هدفی میرسم حالمو بصورت پایدار خوب نمیکنه و دقیقا این مورد رو من هم داشتم و هم اکنون دارم ، بارها شده بود هدفی برای خودم مشخص کرده بودم و خداوند خیلی زود من رو به هدف ام رسونده بود ولی چون سریع برام عادی میشد و میگفتم هیچی من نمیتونه به رضایت کامل برسونه .
دقیقا اگر هدف زندگی مون رو نزدیکی به خداوند و اجرای اصولش بزاریم اغلب شاد ، پرانرژی و با انگیزه خواهیم بود و نیاز به انگیزه ، انرژی عامل بیرونی نداریم و از درون به منبع انرژی بی نهایت و بی پایان وصل هستیم و این منبع انرژی در هر زمانی و در هر مکانی و در هر شرایطی با من است.
من هم این روزها از خداوند سوال کرده بودم چرا با اینکه من اصول جهان هستی آشنا شدم و چرا بصورت کامل و پایدار اجرا نمیکنم که خداوند پاسخ داد:
بخاطر شرک و عدم توحید
چون اولین و مهمترین چیزی که باید در ذهن مان درست کنیم توحید است مابقی چیزها براحتی حل می شوند و خدارو شکر من شروع به قرآن خواندن کردم تا خودم و بدون تقلید به توحید برسم و ان شاالله خداوند من را به درست ترین و موثرترین و ساده ترین مسیر توحید هدایت میکنه.
ته ذهن ام همیشه این سوال برام بود که چطوری استاد عباس منش که به همه چیز بیش از حد چیزی که فکر میکرده رسیده ولی هر روز انگیزه و انرژی برای کارهایش بیشتر میشه و پاسخ رو در کامنت شما پیدا کردم :
هدف اصلی زندگی من باید :
نزدیکی به خداوند، اجرای اصولش در زندگی ام و توحید باشه.
از شما بخاطر کامنت فوقالعاده تاثیر گذارتون سپاس گذارم.
ان شاالله خداوند همگی رو به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کند.
شب و روز تون پر از انرژی و خبرهای خوب
سلام استاد عزیزم
از اینهمه آگاهی زیبا بی نهایت ممنونم
استاد توی این فایل یه چیزی توجهمو جلب میکنه اینه که شما دارید از دایره تواضع خارج میشید
آیا واقعا لازمه که تو دقیقه ۲۳:۳۲ بگید که”بخدا این مسیری که من دارم میگم مسیر قرآنه و مسیر خداونده”
و اصلاحا قسم بخورید؟
یا اینکه قبلو بعدش هم میشنوم میفرمایید “من خودم تو این قضیه مشکل دارم”(۲۳:۴۷)
واقعا بیان این جمله نشان از چیه؟
آیا واقعا تواضعی که شما در این کلیپ نشون میدید به معنی واقعی تواضع یعنی(عدم خود برتر بینی)هستش؟
به نظر من گفتن جمله من خودم تو این قضیه مشکل دارم توی یک همچین فایلی با این مضمون بار منفی و پیام کمبود رو به بیننده منتقل میکنه.
پیام فایل بسیار زیبا و عالی بود و البته لذت بخش و مشوق.
خوشحالم که تونستم اینچنین خوب باهاتون ارتباط برقرار کنم.
سلام دوست بزرگوار.
اگه خوب دقت کرده باشید، اُستاد با یه لطظه برگردوندنِ انگُشت اشاره طرف خودشون میخواستن به افرادی که برداشت ناصحیح دارن ،این رُ بفهمونند که: نَه اینکه فکر کنید که شما قطعاً مشکل دارید بلکه من هم وقتی که در مدارِ شما بودم مشکل داشتم و همه میتوانند اینگونه باشند.
سلام.
عاشق این فایلم
عاشق خدای خوبم هستم
اصلا حالم عجیب و غریب میشه وقتی که این فایل رو گوش میدم.
وقتی که با گوش دادن این فایل به خودم یاد آوری می کنم که چه خدای بزرگی دارم
خدایا شکرت. خدایا شکرت برای آرامشی که بهم دست میده
برای اشکی که توی چشم هام جمع میشه
برای اینکه اجازه میدی و
هدایتم می کنی
به سمتی که به تو فکر کنم، که حالم دگرگون بشه :)
که غرق در آرامش بشم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
😚😚😚
سلام استاد دمت گرممممممم عالی فقط خدا
خدا رو شاکرم که با شما آشنا شدم
دوست داشتم در مورد این جمله ی استاد که میگن: «تو فقط روی خدا حساب کن….» و این مورد که «خداوند چگونه خواسته های مارو برآورده می کنه» تجربه ام رو بگم.
برای همه ی دوستانی که در مسیر توحیدی تر شدن قدم بر می دارن، الخصوص برای دوستانی که قصد ازدواج دارن این مطلب می تونه مفید باشه.
هفت سال قبل:
بخاطر باورها یا سبکی که بزرگ شده بودم و زندگی کردم، ارتباط با جنس مخالف بسیار وحشتناک بود برام. از طرفی احساس می کردم، به مرحله ای از تکامل رسیدم که ازدواج کنم و زندگی جدید شروع کنم. اما با هیچ آقایی در ارتباط نبودم و نمی خواستم هم ارتباط داشته باشم. حدود یکسال و نیم، در شرکتی مشغول به کار بودم. نماز می خوندم. ذره ای از خلوص نمازهام خاطرم نیست، چون یجورایی برای رفع تکلیف و ترس از خدا بود. چیزی که در خاطرم مونده، دعاهایی بودم که خالصانه و با عمق جان و دل از خداوند طلب می کردم. طلب یک عشق، همسفر و همسر. خیلی برام مهم بود که عاشق همدیگه باشیم نه اینکه صرفا ازدواج کرده باشم.
یکسال به همین روال ادامه دادم.(نکته: استمرار در درخواست)
اینکه یکسال طول کشید، ترکیب باورهای من بود، باورهای محدود کننده و باورهای قدرتمند. ترکیبی از گازها و ترمزها.
اینکه خداوند یک سیستم است و قوانین ثابتی دارد در این تجربه بیشتر برایم قابل درک شد.
من باور داشتم که ازدواج محدودیت است. و از خیلی از خواسته هامون باید بزنیم. یعنی برای رسیدن به خواسته ای باید بهایی پرداخت کنیم و من فکر می کردم بهاش از دست دادن برخی آزادی هاست.(و در حال حاضر گوشه هایی از این باور غلط در وجودم باقی مونده)
خیلی به فعالیت در درس و کلاسها و … علاقه داشتم و فکر می کردم بعد از ازدواج باید اینارو بزارم کنار.
در طول این یکسالی که از خداوند درخواست می کردم، در همان شرکت، با خانمی هم اتاقی بودم که متاهل بود و در طول روز با همسرش ساعت ها تلفنی صحبت می کرد. خانمی که پنج سالی بود ازدواج کرده بود. به مرور من شاهد این صحبت های محترمانه و عاشقانه بینشان بودم. اینکه باهم دیگه هماهنگ بودن، باهم کلاس میرفتن و …..
و به مرور باور من در مورد محدودیت بودن ازدواج (تا حد زیادی) شکست و باور بهتر(زیباتر بودن ازدواج) شکل گرفت. و بعد از آن بود که به ازدواج نزدیک تر شدم. (نکته: خداوند ما را هدایت می کنه تا باورهای بهتری بسازیم، سپس باورهامون باعث اجابت خواسته هامون میشه. چون قوانین حاکمه، نه دلسوزی خداوند)
در آن سال، سه تا خواستگار به خونمون اومدن. ولی اولی و دومی حسم بهشون خنثی بود. چون من از خداوند طلب عشق کرده بودم و آن ها عشقی در دل من زنده نکردن.
تا اینکه نفر سوم که همسرم باشه، نمایان شد و واقعا مثل فیلم ها یک دل نه صد دل عاشقم کرد.
ایشون الگوی عملی هستن برام که همسر الهی من است و فرستاده ی خداونده. به این دلایل:
ایشون(همسرم) در محل کارم در بخش های دیگری مشغول بودند. گفتم بخاطر سبکی که داشتم، نه تنها با آقایون خوش و بش نمی کردم، بلکه بسیار سربه زیر و بسیار جدی وارد قسمت هایی می شدم که آقایون حضور دارند.
نه تنها لباس های جذاب نمی پوشیدم، بلکه لباس کارهای گشاد می پوشیدم.
اصلا آرایش نمی کردم. البته از لحاظ تمیز و مرتب بودن، رعایت می کردم ولی آرایش صورت یا موها اصلا.
و دقیقا دوباره این جمله ی استاد که «شما هیچ کار عملی نباید بکنید تا به خواستتون برسید. جهان خود به خود پیش میاره» مثلا خیلی از دختر خانم ها در دوستانم بودند که کارهای زیادی از لحن صدا گرفته تا پوشش و … برای جلب نظر طرف مقابلشون انجام میدن.
و از همه مهمتر این بود که به دلیل اینکه ایشون فرستاده ی خدا بودند برای من، خداوند فقط منبع خیر و برکته و فقط خوشی میده. جالب اینجاست اصلا تفکیک نمی کنه که خب عشق درخواست کردی، اینم عشق. به قول استاد یه پکیج بی نظیر بهم عطا کرد. همسری که از نظر مالی سطحش از خودمون بالاتر بود، ثروتمندتر هستش. همسری که عاقل، بالغ، عاشق، محترم، چشم و دل پاک، خردمند، امروزی، ذهنیت باز، دست و دل باز، توانمند و باهوش، با اعتماد به نفس، مقتدر، مهربون و با سواد، خوش تیپ و ….
من چطور می تونستم یه شخص اینقدر عالی و هماهنگ با خودم در تمام جنبه ها پیدا کنم؟
خودشون عالی، خانوادشون عالی، از لحاظ مسئولیت پذیر بودن، از لحاظ ثروت، از لحاظ اخلاق، از لحاظ قد و هیکل و زیبایی، از تمام لحاظ حرف ندارن. منی که برای صحبت با آقایون میترسیدم و عذاب وجدان داشتم، چطور می تونستم به چنین ازدواجی برسم؟ آشکاره برام که خداوند پکیجی کامل و تمام عیار بهم عطا کرد.
چند وقت پیش که مایل بودم عشق بینمون رو بازهم بیشتر و بیشتر کنم، یه لیسی از مواردی که با هم هماهنگ هستیم نوشتم، چهارتا برگه آچار شد. ما در ریزترین موارد با همدیگه تفاهم داریم. و جالب تر اینکه حدود 80 درصد باورهایی که استاد آموزش میدن، ایشون دارن و من در این هفت سالی که با ایشون هستم، خیلی باورهام در مورد ثروت و جامعه و روابط بهتر شده.
ولی…ولی…
هفت سال پیش من در این مسیر نبودم. و به جای اینکه با این دید ببینم که «خداست که از طریق همسرم به من عشق می ورزه». به خود همسرم قدرت دادم، و وابسته شدم.(شرک) و قطعا در این مدت ضربه هایی هم خوردم. ولی الان که در مسیر درست قدم برمیدارم، به وضوح تغییرات همسرم رو هم شاهدم. که داره به حالت پیشفرض قبل برمی گرده.
ایشون به طور پیش فرض در تمام جنبه ها عالی بودن، وقتی به مرور تغییر کردن، پس معلومه باورهای من اینکار رو کرده. البته (به قول بازاری ها) از سود ضرر کردم. و الان سود بیشتری خواستارم و روز به روز شاهد زیباتر شدن روابطمون هستم.
سلام 💞💗💞
من داشتم این فایل استاد رو گوش میکردم و الان بار چهارمه که دارم تقریبا پشت سر هم گوشش میدم.. و همش این فکر ، این حس میومد که بیام اینجا و تشکر بنویسم برای استاد و بگم استاد چقدر خوشبختم که این فایل هست که آموزشهای شما هست..اما وقتی کامنت شما رو دیدم دلیل این هدایتو فهمیدم..حرفهای شما حرفهایی بود که باید میشنیدم.دقیییقا همون موضوع من بود..چقدر هدایتهای تو خدای من دقیق و زیباست..چقدر زیبا با ما صحبت میکنی به وسیله دستهات .دوست عزیزم سپاسگزارم انشالله که زندگیت سرشار از عشق بی قید و شرط الهی از طرق مختلف باشه💕💜❤💙🧡💌💖
سلام لیلای دوست داشتنی
خوشحالم که کامنتم مورد توجه تون بوده.😊🌹
ممنونم. منم براتون آرزوی خوشی وخوشبختی دارم🌸🤗
سلللللام زلیخاااا واییی چه کامنتی نوشتی
راستش یه بار که دیدگاهت خوندم برات پیام گذاشتم اما وقتی اومدم دوباره خوندمش تا وسطاش یهووو گفتممممم ایوووووول
اون کامنت پاک کردم و دوباره دارم مینویسم🤪💪🏼😂
ایوووووووول
آرامششش چه آرامشییی چه جملاتی
اصلااا حال کردممم
تا اونجا خوندم که نوشتی
دقیقا دوباره این جمله ی استاد که «شما هیچ کار عملی نباید بکنید تا به خواستتون برسید
وااااای که این جمله محشررررررررره
اصلا وقتی دارم الان بهش فکر میکنم به این جمله با خودم میگم
چه ایمانی رو داره بهم یاد اوری میکنه خداا
حسمم واقعا بهتر شدم
اصلا باید روی این جملات کار کنم
دقیقا زلیخا منم وقتی شروع کردم خدا باورهای خوب بهم یاد اوری کرد
و الان با خوندن کامنتت یه چیز یه معجزه یه حس خوب دیگه رو پیدا کردم در قلبم
خدایا شکرت
و حالاا زمانش رسیده فقط ادامه بدم و عمل کنم
چون این باورها باید خوب تغدیه بشن
خدایاااااشکرررررت
که هدایتمون میکنی
دارم بهتر میفهممت
باورت میشه دیشب از یکی از فایلای استاد این چراغ روشن شد توحید عملی ۵ گوش بدم با این که الان هنوز گوشش نکردم ولی با خوندن کامنتت اصلا دلم روشن شد این قدم هایی که این روزای اخیر دارم بر میدارم منو هدایتت کرد تا
بیام به کامنتت برسم و قلبم این اطمینان بهم بده که روابطتممم در حال بهتر شدن ، خودمم نشونه هایی کوچیکی دیدماا ولی انگیزه گرفتم روی توحید کار کنم
اصلا حرکت من و شروع ساختن باورهای توحیدی توی چیزی که علاقه دارم به من انگیزه داد که توحید در تمام قسمت های زندگیم گسترش بدم
💪🏼🤪♥️👸😍😘
سلام مریم نازم
چقدر احساس دوستی و صمیمیت رو در کامنتت حس کردم.😘😍☺️🤗
چقدر منم حسم عالی شد، وقتی دیدگاه تو برام نوشتی عزیزدلم.😘
امیدوارم روز به روز بیشتر به خواسته هات برسی.😊
دیروز یه داستان جالب شنیدم، به این جمله که «لازم نیست کار عملی کنیم» ربط داشت، مینویسم براتون.
یکی از آشناهای دور ما، یه زن و شوهری که نزدیک یازده ساله باهم ازدواج کردن. این آقا، اینقدر عاشق خانومشه که زبانزد کل شهر و فامیله. و جالبیش اینجا بود که این خانم، نه چهره ای آنچنان دلربایی داره، نه اندام جذابی. و حتی این خانم به شلختگی معروفه. درحالیکه همیشه به ما گفتن برای همسرت مرتب و ترگل ورگل باش.
موافق شلخته بودن یا ترگل ورگل نبودن نیستم.
ولی عین روز معلومه چیزی غیر از اینها دلیل عشق هستش.
این زوج اصلا اهل اینستا یا پیش دیگران بخوان به عاشق بودن، وانمود کنند، نیستن. در روستای پدری ام زندگی میکنن، و کل روستا(شهرکه الان) میدونن این آقا چقدر بی حد و مرز عاشق خانمشه.
چقدر این خانم در صلحه با خودش.
چقدر با خود درونیش، با خدا، ارتباط پاک داره که با همون شرایط همسرش میمیره براش.
عشق بی حد و مرز رو برای همه تون آرزو میکنم.🤗😊
سلااااام زلیخااای عزیزممم
چقدر تو با خودت در صلح خوبی
داستانی که تعریف کردی منو یاد روزاییم مینداره که با عشق روی عرت نفسم کار میکنم و لذت در صلح بودن اینقدر زیاده که ففط دلم میخواد بیشتر بیشتر بخوامش
خدایاشکرت، باید بیشتر بهت ایمان بیارم 💜♥️🤗
خانم جهانگیری عزیز سلام چقدر لذت بردم از اعتبار ازدواج خوبی که داشتید و زندگی عالیی که الان دارید رو به خدا دادید ،در آغوش پر از مهر رب زندگیی از این هم بهتر داشته باشید.از طرف یکی از اعضای خانواده صمیمی عباسمنش به همسر محترم سلام برسانید.
در پناه ربّ العالمین شاد باشید .
سلام
متشکرم از پیام انرژی بخشتان…از صمیم قلب زندگی خوب و عاشقانه را برای همه از خداوند بخشنده خواستارم.
سلام
آفرین برشما و دقیقا همین هست که گفتید نباید ازمسیر جداشد.
سلام زلیخا جانم.
خداروشکر میکنم بخاطر رابطه ی قشنگت و ازدواج عاشقانه ت.
راستش من امروز داشتم به خدا میگفتم خدایا من رابطه ی عاشقانه ی پایدار میخوام.من ازدواج قشنگ عاشقانه میخوام.
که هدایت شدم به کامنت زیبای شما و چقدر خوب بود و باورای خوبی بهم دادی.
من ۳۴ سالمه و هنوز نتونستم رابطه ای داشته باشم.
ازخدا میخوام که بزودی برام مثل رابطه ی شما عاشقانه و پایدار در تمام جنبه ها بهم بده.
خداروشکر بخاطر هر لحظه هدایتش.😘😘
دوستتون دارم
سلام دوست عزیزم زلیخا جان. چقدر این کامنت شما برای من که دختری هستم خواهان ی ازدواج خوب برام آموزنده بود. چقدر لذت بردم از اینکه نوشتین خداوند ی فردی که پکیجی از تمام چیزهای خوب هستش رو به سمت شما هدایت کرده. من هم خواهان همچین چیزی هستم و میدونم اگر تا حالا نیومده حتما من ی باورهای محدود کننده ای در ذهنم دارم چون خواستگار زیاد دارم اما ترکیبی از خواسته هام و ناخواسته هام هستن واین یعنی هنوز آماده ی دریافت این نعمت نیستم. ممنون میشم اگر باز هم تجربه ای دارین برام بنویسین .ممنون دوست خوبم
سلام نسرین عزیزم
امیدوارم خیلی زود به خواسته ای که داری، تجربه کردن عشق پاک و بی قید و شرط برسی دوست گلم.
با دیدن سریال زندگی در بهشت، تفکر در آن ها و هم صحبت شدن با خواهرای گلم که در این مسیر با همدیگه هستیم. باعث شد به موضوعی فراموش شده توجه کنم. وقتی به اون موضوع رسیدم یا به قول قران به یاد آوردم، خداوند کامنت شمارو به یادم انداخت، فهمیدم که باید بیام و بنویسم. با اینکه کامنت شمارو همون یکماه پیش خونده بودم و با پنج ستاره دادن تشکر کرده بودم ازتون، و دیگه فراموش کرده بودم، ولی دو روز قبل یک لحظه پیام شما به ذهنم رسید.
میدونی نسرین جان، ویژگی های اصلی که باید یک شخص داشته باشه، از خداوند بخواهید. از خدابخواهید یعنی چی؟ یعنی اعتقادتون اون باشه، یعنی توی ذهنتون باشه، یعنی مهم باشه براتون. دقت کردید وقتی مشغول صحبت کردن با دیگران در مورد یک موضوع هستید، شما بدون وقفه نظرتون رو اعلام می کنید؟ لازم نیست ساعت ها فکر کنید تا یادتون بیاد نظرتون در فلان موضوع چیه. مثل بحث اعتقادی. یک نفر بدون وقفه میگه من به فلان موضوع اصلا اعتقاد ندارم. یا توضیح و تفسیر بیشتر میده، درواقع نظر درونیش هستش. ملکه ی ذهنشه. دم دسته توی ذهنش. لازم نیست فکر کنه تا یادش بیاد.
یک سری درخواست هامون باید به این شکل توی ذهنمون باشن و استمرار داشته باشه. برای مثال اینطوری نباشه که خصوصیات فرد مورد علاقه ات رو یک روز بنویسی، و خیلی هاشو یادت بره. باید وقتی فلبداهه میخوای بشماری یادت باشه. بولد باشه توی ذهنت عزیزدلم.
پس ملکه ی ذهن بودن خصوصیات فرد مورد خیلی خیلی مهمه.
مورد مهم بعدی که ویژگی های اصلی رو درنظر داشته باشید. نه فرعی.
یادمه من همیشه توی دعاهام و در ذهنیتم یک شخصی رو میخواستم که با درک و شعور، فهمیده، پخته و با تجربه باشه. مخالف اینا میشه: کوته فکر نباشه، ذهنیت محدود نداشته باشه، در برخورد با مسائل بچه بازی درنیاره. و دیده بودم و مقایسه می کردم که یک نفر که فهمیده بود، که چطور در برخورد با مسائل خوب و راحت برخورد می کنه. به هم نمیریزه. منطقی رفتار می کنه. غرور بیجا نداره و … و آدم های مخالفش رو هم دیده بودم. و متوجه شده بودم یک نفر که پخته باشه، اعمال و رفتارهای بچه گانه و اذیت کننده برای طرف مقابل نداره.
و این یکی از مهمترین ویژگی هایی بود که با بافشاری درخواست داشتم.
زندگی در بهشت و رفتارهای استاد، این درخواست منو به یادم آورد. پیشنهاد میدم پایه ی ثابت این سریال باشید. به تک تک جزئیات توجه کنید. دقت کردید رفتار استاد رو توی این سریال؟ یه جایی مثل یک کودک با مریم عزیز خوشگذرانی می کنند. واقعا مثل یه کودک رفتار می کنند. یعنی اون بخش کودکانه که لذت بخش و شادی آوره و باعث میشه به دوتاییشون خوش بگذره. و یه جاهایی کاملا جدی و اصولی رفتار می کنن. اینکه یک شخص با تجربه و فهمیده مثل استاد، میدونه کجا چطور رفتار کنه و این یکی از بزرگترین نعمت هاست. دقت کردید کسانی که با یک تضاد، مثلا اختلاف با نامزدشون چطور می پاشن؟ چطور حرکت های غیرارادی و بی فکرانه انجام میدن؟ چطور باعث تلخ شدن زندگی خودشون و نامزشون و خانواده ها میشن؟؟! دقیقا متوجه منظورم میشید.
اینکه ما خیلی مواقع دوست داریم مثل بچه ها بازی کنیم، مثل بچه ها رفتار کنیم، خیلی خوبه. ولی در خوشگذرانی نه در برخورد با مسائل.
امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم که منظورم از بازی های بچه گانه چیه، که چقدر باعث شیرین تر شدن رابطه میشه. و تفاوتش رو در رفتارهای بچه گانه در برخورد با تضادها، چیه.
در کل کسی که این ویژگی ها(پخته، فهمیده، با درک و شعور و…) رو داره میدونه کجا بچه گانه رفتار کنه و کجا عاقلانه رفتار کنه.
من بارها از یکسری خانم ها شنیدم که میگن مردها مثل بچه ان باید بزرگشون کرد. ولی من اصلا همچین نظری ندارم و همچین ذهنیتی هم نسبت به همسرم ندارم. حتما همسر اونها دربرخورد با تضادهای زندگیشون ناپخته عمل کرد که همچین ذهنیتی پیدا کردن.
علاوه بر مسئله ی رفتار یک شخص پخته، وابسته بودن به چیزی هستش. وقتی همسر من (و استاد) باتجربه هستند، من میبینم در زندگی چه چیزهایی برایشان ارزش محسوب میشود. و این یکی از مهمترین خصلت ها هست. ارزش زندگی و زندگی کردن و خوشحال بودن، تجربه کردن و … برایشان مهم است.
خصلت های فرعی مثل اینکه کادو بخره، مسافرت ببره، خوب و با احترام رفتار کنه، پایبند بودن به زندگی و ….زیر مجموعه ی همون خصوصیت اصلی هستش. خصوصیت اصلی رو پیدا کن دوست خوبم. چون یک ذهن فهمیده بدون اینکه شما درخواست کنی، تمام این هارو انجام میده. چون میدونه چی ارزش داره میدونه مسافرت برید ارزش داره. کادو بخره شمارو خوشحال کنه ارزش داره. میدونه با احترام رفتار کردن با شما ارزش داره.
حالا این خصلت فهمیده بودن یکی از اون خصلت های اصل است.
یکی دیگه از خصلت های مهم که استاد در سریال زندگی در بهشت بهش اشاره کردند، این هست که هردو (استاد و مریم گلی) تمایل به تجربه کردن، دارن. لازم نیست هرکدوم، دیگری رو راضی کنه، که بیا مثلا مرغ و خروس بگیریم.
و یا اینکه شخصی باشه که اون هم مدام به دنبال بهبود شخصیتش باشه.
میتونید همینطور خصوصیات اصلی رو (نه فرعی) فکر کنید، توی ذهنتون داشته باشید و درخواست بدید.
کامنتم طولانی شد. احساس کردم باید بنویسم و نوشتم. امیدوارم به درد همکلاسی های خوبم در این دانشگاه پر از درس عباس منش، بخوره.
خدانگهدارتان باشد.
سلام دوست خوبم ذلیخا جان. خیلی نکات عالی رو نوشتی دوست عزیزم و راهکارهات هم عالی هستن. حتما این موارد رو بارها و بارها میخونم تا بهتر درکشون کنم و بعدش هم عمل. ممنون دوست عزیزم که برام وقتی گذاشتی
اووووووه چه خووووب نوشتی زلیخا جان، خیلی لذت بردم و استفاده کردم، اینکه میگی خصوصیات اصلی شامل ویژگی های فرعی هم میشه خیلی نکته قابل تامل و ریزی بود همینطور اینکه گفتی در لحظه باید بدونی چی میخوای، بدون فکر کردن، خیلی خوب نوشته بودی واقعا ممنونم
سلام زلیخای عزیز !
خیلی خیلی سپاس گزارم از این که ذهنم را روشن کردی که چگونه ویژه گی های اصلی را در مورد همسر آینده ام از خدا بخام خیلی وقته که مرتب از خودم می پرسیدم که چگونه می توانم ویژه گی های درست و اصلی را در مورد همسر آیندم از خدا بخام که دیدم خدای مهربان امروز منو به دیدگاه های عالی شما در این رابطه هدایت کرد. بازهم خییییلی سپاس گزارم خیلی خوش میشم که نظریات بیشتری را از شما در این رابطه داشته باشم.
سلام زلیخای عزیزم
اسمت زیبایی داری خانومی
بابت ازدواج عالی ات تبریک میگم .نوشته ات خیلی عالیه
متاسفانه من هم به همسرم خیلی وابسته شده بودم و خیلی از آزادی هام رو از دست دادم اما الان دارم روی خودم کار میکنم یه روزای ازشدت وابستگی به خودم میگفتم من اگه همسرم نباشه میمیرم . اما الان با آگاهی های که دارم خداروشکر دارم از اون فضای وابستگی اومدم بیرون البته هنوز کار دارم نوشته ات من رو یاد خودم انداخت که دیگه بعد ازدواج خودم نبودم و میخواستم مثل همسرم باشم . خدارو شکر رابطه مون خیلی عالیه برات آرزومیکنم روابطتت هر روز عالی تر از قبل باشه عزیزم
موفق باشی عزیز دل خواهر گلم
سلام دوست نازنینم
ممنونم برای حرفای قشنگی که بهم زدی عزیزدلم…
بهت تبریک میگم که روی خودت کار می کنی و رابطه تون بهتر شده، امیدوارم روز به روز عالی بشه گلم…
منم هرچقدر بیشتر با این آگاهی ها آشنا میشم، بیشتر میفهمم مشکل کجا بود، توی یک از لایوها استاد میگن خیلی ها وقتی به خواسته ای میرسن، درگیر اون خواسته میشن. از مسیر درست خارج میشن و یواش یواش تضادها شروع میشه.
من با تمام وجود گفته های استاد رو درک می کنم، با اینکه قبل ازدواج دختر فعال و با هدفی بودم، بعد از ازدواج کلا درگیر زندگی مشترک شدم و پیگیری اهدافم خیلی خیلی کم شد، یجورایی میشه گفت قطع شد، و تضادها شروع به رشد کرد… بعدش که با این مسیر آشنا شدم و سعی کردم برگردم به اصل خودم، تضادها کم رنگ شد و روزهای خوب آروم آروم از راه رسید…
و برام درس شد، هر موقع به هر خواسته ای رسیدم، بازهم خودمو در مسیر درست حفظ کنم…
جالب اینجاست اعظم جان، بعد از تفکر در این تجربه، توی قران هم خوندم که نوشته بود: زینت های دنیا آن ها را فریفت و از یاد خدا بازشان داشت.
قبلا این جمله رو در مزمت ثروت و خوشی های دنیایی میدیدم، ولی الان با آگاهی هایی که استاد میدن و تجربیات خودم، متوجه شدم منظور قران از اینجور آیات چیه!
الان فهمیدم منظورش اینه: این نعمت ها (یا زینت هایی) که بهمون عطا می کنه، مارو از یاد خدا غافل نکنه…
الان فهمیدم در هرحالی، حواسم به اتصال به خدام، خلوت گزینی باهاش، دعا یا صلات و آگاهی های استاد باشه و رها نکنم و درگیر نتایج نشم.
ممنونم که با پاسخ به کامنتم منو برگردونی به خوندن دوباره ی این کامنتم و یادآوری این نکات…
در پناه خداوند عاشق و ثروتمند و سلامت باشی عزیزدلم…
دوست عزیزم تحسین میکنم شما را برای این قلم شیوا و این حد از اعتماد به نفس، چقدر قشنگ بدون فکر کردن به قضاوتها نوشتی
و احسنت به خدا برای این هدایت و احسنت به قانون که تو اصلا لازم نیست کاری انجام بدی فقط کافیه درخواستت را ارایه کنی و باورهای هماهنگ با درخواستت و باورهای قدرتمند کننده بسازی و این گونه است که خدا، جهان دست به کار میشه به تو راه، باورهای بهتر و الگوهایی متناسب با باورها و خواسته آت نشون میده
این که تو خواستی و خدا تو رو در کنار دختری قرار داد که ازدواج کرده بود و البته رابطه ی عاشقانه داشت.
احسنت به تو و این رد پای زیبای قانون و البته که خدا و خرما با هم میشه، پکیج کامل میشه…
در پناه خداوند شاد و موفق باشید
دوست عزیزم سلام
منهمخواستم ازتون تشکر کنم که چقدر زیبا از بین حرفاتون جواب سوالى که همش توى ذهنم دارم در مورد داشتن روابط عالى خدا بهم داد
چقد زیبا و شیوا و واضح نوشتید و ممنون که با ما به اشتراک گذاشتید این دانش و آگاهى رو به این زییبایى زندگیتون همیشه پر از عشق الهى
سلام دوست عزیزوالهیم زلیخاجان چقدرباکامنتت حس خوبی گرفتم وچقدرمیبینم مابهم شبیهیم منم مثل شما زمان مجردیم ارتباط باجنس مخالف نداشتم و ترس ازارتباط داشتم واصلابخاطراعتقادات مذهبیم درست نمیدیدم رابطه داشتن ودوستی روخیلی ازدوستام میومدن ازدوست پسرهاشون برام تعریف میکردن ومیخواستن که منم مثل اونابشم وباکسی دوست بشم ولی من اصلاقبول نمیکردم تااینکه توسن پایین خواستگاری ازم شد ومنم اینقدرسنم پایین بودمیگفتم هرچی پدرومادرم بگن وعملاخودم نمیتونستم انتخابی داشته باشم گفتی آرزومیکردم زندگی عاشقانه داشته باشم منم همینطورآرزوم بودیه زندگی عاشقانه وبی دغدغه داشته باشم 4 سال طول کشیدبامخالفتهای پدروپدربزرگم برای ازدواجم وشرایطی که همسرم نداشت ازجمله کارمناسب ازاین کاربه اون کارمیرفت تاکارش درست شدو راضی شدن وماازدواج کردیم ولی برعکس شمامن همش به تضادبرخوردم همش ناخواسته چالش،مسئله بخاطرناپختگی هردومون الان که میگی مردخوبه فهمیده باشه به این مطلب پی میبرم که چقدرخوبه مردفهمیده باشه خلاصه همینطورتضادومسئله ومشکل قهرودعوا فقط به لطف خدامن چون خیلی دنبال قوانین وحقیقت بودم هدایت شدم به خودشناسی وکارکردن روی خودم وخوب کردن حالم که یادگرفته بودم حال خودموخوب نگه دارم وتواین مسیربه لطف خداکلی هدایتهای خوب داشتم جوری که طرفم توحال بدبوداطرافیانم ودیگران حالشون بدبود من حالم خوب بود الان سالهااززندگی مامیگذره وهنوزبه یه زندگی عاشقانه،رابطه خوب باآزادی بدون وابستگی آدم هماهنگ باخودم باویژگیهای که میخوام نرسیدم ودارم روباورام کارمیکنم همچنان ناامیدشده بودم که منم میتونم به خواستم برسم کامنت شماروکه دیدم فهمیدم میشه مثل شماازخدابخوای وخدابرات یه آدمی کاملاهماهنگ بایه پکیج کامل ازخصوصیاتی که میخوای فراهم کنه وکامنتتتون حالموخوب کرددوست دارم بیشترازباورهاتون بگیدچه باورایی داشتین که اینقدرتونستین فردمناسب باخودتونوپیداکنیدچه درخواستی داشتین ازخداکه هدایت شدین
به طرف شخص دلخواهتون؟
ممنون میشم اگه راهنماییم کنیدکه بتونم باورهای خوب بسازم درجهت خواستم
مرسی ازکامنت خوبتون دوست خوبم براتون بهترینهاروازخدای مهربونم خواستارم
سلام به خواهر عزیزم زلیخا جان
بسیار لذت بردم از کامنت زیبایت
و تحسینت میکنم چنین نکته سنجیت رو
منم خدا رو هزاران مرتبه شکر با مردی ازدواج کردم که چشم و دل پاکن و عاشق منو بچه هامونه، هر روز داریم ثروتمند تر میشم به لطف و رحمت خدا
البته هم من هم ایشون جای کار داریم هنوز خیلی
و من البته بیشتر
قبلنا منم خیلی وابسته ایشون بودم ولی الان به لطف الله
وقتی که از خداوند خواستم و هدایتم کرد به این مسیر سعی میکنم بیشتر روی خودم کار کنم
من یاد گرفتم ، من قادرم فقط خودم رو تغییر بدم.من ناتوانم از اینکه همسرم، بچه هام یا هر کسی دیگه رو تغییر بدم، تغییر اجباری اصلا فابده نداره و بدرد نمیخوره
من فقط و فقط قادر به تغییر زندگی خودم هستم و لا غیر
نه میتونم همسرمو تغییر بدم نه بچه مو
و نه اصلا این وظیفه من نیست که کسی رو تغییر بدم
وظیفه من کار کردن روی فقط و فقط خودمه تا قوانین حاکم بر جهان رو بشناسم و مطابق با اون قوانین عمل کنم تا نتیجه بگیرم
سپاسگزار شما و پروردگارم هستم
این کامنت شما برایم نشانه ای زیبا بود از جانب ربم که تنها قدرت در جهانه
چون بازم امروز از دست همسرم کمی دلخور شده بودم
من باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم ، فقط روی خودم و نه هیچ کس دیگه
من خلق میکنم هر آنچه را که بتونم تصور کنم
خداوند با منه، و هدایتم میکنه و یاری ام میکنه تا زندگی رویایی ام رو خلق کنم و زندگیش کنم
در پناه الله یکتا شاد سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به همگی
این جمله واقعا زیبا و توحیدی بود که :
خداست که از طریق همسرم به من عشق می ورزه.
پس من اینارو برای خودم اضافه کردم :
خداست که از طریق فرستادن مشتری به من عشق می ورزه.
خداست که از طریق تولید کنندگان من به من عشق می ورزه.
خداست از طریق فرزندانم به من عشق می ورزه.
خداست که از طریق سلامتی به من عشق می ورزه.
خداست که از طریق زیبایی ها و قشنگی ها به من عشق می ورزه.
پس اگر همه چیز و همه کس را به عشق ورزیدن خدا ربط بدهم کمتر به سمت شرک می روم و هر چیزی و هر کسی رو عشقی از سمت خدا میدانم.
مرسی بابت کامنت خوب و تاثیر گذارتون.
شب و روز تون پر از انرژی و خبرهای خوب