توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 49

1127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    چنگیز قهرمانلو گفته:
    مدت عضویت: 1423 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام بر استاد عشق، دست خدا….

    عجب ۴۳ دقیقهء طوفانیی بود

    یکی از فایلهایی که توی رتبه بندی دانلودهای من تقریبا در صدر و پرتکرار ترین از لحاظ گوش دادن به اون و کلامی که معلومه از حنجره خدا توسط شما استاد جان بیان میشه

    توحید عملی،،،،،، عجب جمله پر تمتراقی پر از نیرو پر از درس به نظر من اگه به همین ۴۳ دقیقه فایل با گوشِ جان گوش بدیم و عمل کنیم مسیر رو پیدا میکنیم اون هم چه مسیری مسیری صاف و هموار با یه شیب ملایم و مناظری پر از شگفتی و غافلگیری های دوست داشتنی

    و درسته استاد عزیز همه چیز خداست همه چیز اون بارها و بارها و بارها خودش رو به ما ثابت کرده برای اینکه به ما کمک کنه ولی ما باز قدرت رو دادیم به مردم…مردمی که تا نگی مُردم ولت نمیکنن …

    خدایی که شما به ما معرفی کردی چقدر خدای خوب و مهربان و بزرگی که من توسط شما با خدا آشنا شدم و واقعا عاشقش شدم و چقدر زیبا و بی دغدغه داره کارهام رو انجام میده به همون خدا قسم وقتی قلبا و با آرامش کاری رو ازش میخوام معجزه وار کارم حل میشه

    ممنون از شما که دست خدایی و سپاسگزار از ربی که فرمانروای عالمه…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2907 روز

    سلام استاد

    یه چیز خیلی جالب و مهم رو میخوام اینجا بنویسم

    یکسری تجربه های جالب در مورد باورسازی

    استاد من بارها شده که مثلا به یک ایراد و یکسری ترمز توی ذهنم پی بردم و فهمیدم که این موضوع یک اشکال بزرگه و بعدش رفتارهایی که اشتباه بودن و من داشتم رو هم متوجه میشدم و میفهمیدم که این رفتارهام از باورهای اشتباه میاد

    من میومدم این باورهای نامناسبم رو توی کامنت های شرح میدادم و مینوشتم و رفتارهایی که از اون باورها نشات میگرفت رو هم مینوشتم و میگفتم این رفتارم اشتباه بود و…

    استاد یه چیز خیلی خیلی عجیب اینه که من وقتی اینکارو میکردم، یعنی به ایرادام واقف میشدم خیلی خوب، بعد از مثلا یکی دوماه یهویی متوجه میشدم که خدای من اون باوری که من ایراد داشتم توش و در موردش نوشته بودم تو کامنتا، به طرز عجیبی رفع شده توی ذهنم و رفتارهای درستی هم جایگزین شده!!

    یعنی میتونم بگم 70درصد عملکردم به طرز عجیب و به صورت خود به خود درست میشد ، بعد از اینکه میفهمیدم این رفتار و باور اشتباهه و من دارمش و نمود هاشم ایناست…

    این اتفاق چندین باور برام افتاده و خیلی بهم کمک کرده….میگم بعد از مدت مثلا دوماه میبینیم که خدای من، چقدر بهتر شدم توی اون مورد و چقدر خود به خود رفتارم درست شده…

    یعنی همینکه ما بنویسیم، تاکید میکنم، بنویسیم، نه اینکه تو ذهنمون باشه، که من فلان باور اشتباه رو دارم، رفتارهای اشتباهی که از روی اون باورها نشات گرفته هم این موارده…وقتی اینکار انجام میشه….کم کم ذهن تلاش میکنه برای رفعش…

    این اتفاق وقتی میفته که بپذیریم و منطقی باور کنیم که آقا من واقعا تو این مورد ایراد دارم و این نمودهاش!

    و استاد واقعا این کامنت نوشتن ها در بازه زمانی 1 ماه تا 3 ماه به طرز عجیبی تغییر میده آدمو

    استاد باورتون نمیشه من یکسری رفتارهای بشدت اشتباهم رو خودمم نفهمیدم کی کنار گذاشتم…بعد از مدتی به خودم میام میبینیم خدای من، من توی این شرایط همیشه فلان واکنش نامناسب رو نشون میدادم…اما الان اصلا اینجوری نیست و دارم رفتار درست رو انجام میدم!!!!!

    استاد این کامنت نوشتن و اینکه خودمون رو بررسی کنیم و بنویسیم ایرادهامون رو و بنویسیم رفتاهای نامناسبمون رو و بعدش باور و رفتار درست رو به خودمون یاد بدیم، این معجزه میکنه…آدم متوجهش نمیشه…ولی واقعا برای من اینکار جواب داده…بعد از مدتی اصلا بدون اینکه زور بزنم اون ترمز و رفتار اشتباهم درست شده خودش….

    استاد واقعا خیلی عجیبه این نوشتن….چه قدرت عجیبی داره…

    مهمتر اینکه همون موضوعی که شما توی قدم اول جلسه اول گفتید داره اتفاق میفته

    اینکه تمااااااام پیشرفت ها و تمام بهبود ها، از این نقطه شروع میشه که من بپذیرم این ایراد رو دارم و این رفتارهام اشتباه بوده….بپذیرم که من اشتباه کردم…من راه نادرست رو رفتم…من خطا کردم….

    اصلا این پذیرش خیلییییییی مهمه و خیلی تاثیرگذاره….کاملا هم داره ناخوداگاه اتفاق میفته….یعنی اینکه من بپذیرم رفتارم اشتباه بوده، به طرز عجیبی و خود به خودی باعث میشه دیگه اون رفتار رو انجام ندم یا حداقل خیلی کمتر انجام بدم….

    و استاد چقدر برای من این کامنت نوشتن ها تاثیر داشته و من وقتی فهمیدم تاثیرش رو که خود الانم رو با 2 ماه گذشته مقایسه میکنم و من واااااااقعا توی یکسری موضوعاتی که خیلی خیلی زیاد ایراد داشتم خیلی بهتر شدم و 70-80 درصد بهبود داشتم….

    واقعا خداروشکر میکنم بخاطر این نعمت نوشتن…

    قبلا میگفتم بابا من هرچی بخوام بنویسم رو توی ذهنم مرور میکنم و این کفایت میکنه! مگه چه فرقی داره!!

    ولی وقتی آدم شروع میکنه به نوشتن، اصلا همه چیز عوض میشه، خیلی اتفاقا میفته….اصلا آدم بیاد ترس هاش رو بنویسه، ایرادهاش رو بفهمه، ضعف های شخصیتیش رو بنویسه و بعد به خودش بگه رفتار درست اینه….معجزه رخ میده…

    نمیدونم شاید بقیه بگن که اگه اشتباهاتمون رو بنویسیم داریم توجه میکنیم بهشون، اما من با این نگاه که اشتباه کردم و باید درستش کنم مینوشتم و بعدش واقعا نتیجه گرفتم….

    برای من خیلی عالی داره جواب میده…

    یک نمونه استاد، در مورد احساس قربانی شدن توی دوره عزت نفس، من همین 3-4 هفته پیش در موردش نوشتم و گفتم که من فلان موقع و فلان موقع و در فلان شرایط احساس قربانی بودن میکنم….استاد الان من در مون شرایط دیگه احساس قربانی بودن بهم دست نمیده!!! باورتون میشه؟ اصلا انگار تو اون شرایط قرار نمیگیرم و دلم نمیخواد اصلا احساس قربانی بودن کنم….خیلی بهتر شدم..هیچ زوری هم نزدم که جلوی خودم رو بگیرم… فکر میکنم اهرم رنج و لذت تو ذهنم داره درست میشه با اینکار….نمیدونم…ولی خیلی برام جواب داده در عمل…

    و من رسیدم به این قدرت….

    و به دوستان پیشنهاد میکنم کامنت بنویسین…اصلا نیازی نیست کامنت شما بهترین باشه یا فقط در مورد پیشرفت ها باشه….بیاین خودتون رو بریزین وسط، ببینین تو ذهنتون چی داره میگذره…خودتون رو خالی کنید….ایرادهای شخصیتیتون رو بنویسید و بعد بنویسید چجوری میشه درستش کرد…یا با خودتون صحبت کنید…باور کنید خیلی نتیجه میده

    و الانم میخوام توی این فایل توحید عملی 5 در مورد یکسری باورهای بشددددددددت اشتباهم بنویسم و اینکه چقدر مهمه

    به نظر من اگه دلیل شکست روابط عاطفی کلا 3 تا باشه، یکیش اینه که ما بشدت بقیه رو مهم میکنیم….بقیه رو بزرگ میکنیم….

    خود من خیلی موقع ها بوده “برای اینکه بقیه خوششون بیاد” رفتارهایی رو داشتم….یا طرف رو خیلی مهم میکردم….در یک کلام برام مهم بود و خیلی تحویلش میگرفتم…

    یعنی برام مهم بود که همونجوری که من میخوام با من رفتار کنه…برام مهم بود که بمن توجه کنه…برام مهم بود که بهم توضیح بده!!!

    و وقتی این رفتارهارو داریم، به طرز عجیبی در نظر اون آدم کوچیک میشیم، و بی ازرش میشیم… و کار به جایی میرسه که به خودمون میگیم خاک بر سرم که این آدم رو انقدر برای خودم بزرگ و مهم کردم…

    در صورتی که اول رابطه، من بودم که خودم رو خیلی ارزشمند میدونستم و یجورایی طرف مقابل رو در حد خودم نمیدیدم…ولی رفته رفته انقدر رفتارهای شرک آمیز انجام دادم که بی ارزش شدم…

    اصلا نباید برای اینکه بقیه خوششون بیاد کاری کنیم…رفتاری کنیم….حرفی بزنیم….این خیلی مهمه….این جمله رو باید نوشت و زد روی دیوار اتاق….

    نباید رفتاری کنیم، برای اینکه بقیه از ما خوششون بیاد یا حال کنن

    این مورد خیلییییییی مهمه….

    نباید طرف مقابل برامون خیلی مهم باشه، جوری که رفتارهاش برامون مهم بشه، کجا میره با کی میره برامون مهم بشه، کی میخوابه چکار میکنه برامون مهم بشه…نباید اینچیزا برامون به اندازه ی سر سوزنی مهم بشه… که اگر بشه از همون آدم بدترین ضربه هارو میخوریم….

    به این معنی نیست تحقیر کنیم بقیه رو…به این معنیه که اصلا مهم نباشه برامون…عادی رفتار کنیم….تحقیر کردن . اعتراض کردن و داد و بیداد کردن هم دقیقاااااا نمونه ی بارز اینه که برامون خیلی مهمه اون آدم…

    سعی کنیم افراد برامون مهم نشن….یجورایی باید به جایی برسیم که تمام افراد جهان نتونن احساس و رفتار مارو تغییر بدن…این خیلی مهمه….

    کسی اگه به ما فحش داد اصلا اهمیتی ندیم و اگر که بهش اهمیت بدیم و ناراحت بشیم، بشدت اون آدم قوی میشه جلوی ما و بشدت ما بی ارزش میشیم جلوی اون….

    سعی کنیم در برابر رفتار دیگران واکنشی عمل نکنیم….برای اینکه طرف لذت ببره کاری نکنیم….اتفاقا برای اینکه خودمون لذت ببریم کاری کنیم….

    برای اینکه کسی از من خوشش بیاد حرفی نزنم، رفتاری نکنم، از خودم نَکَنَم، اذیت نکنم خودم رو….

    آقا برای اینکه کسی از تو خوشش بیاد، هیچ کاری نکن…خود واقعیت باش…

    برای رضای دلت و برای رضای خدا رفتار کن….

    این مورد خیلی مهمه و یجورایی پیچیده هم هست…چون خیلی موقع ها ما رفتارهایی رو داریم که فکر میکنیم دلیلش توحیده، اما دقیقا دلیلش شرکه!!!

    و خیلی از افرادی رو میبینیم که اصلا اهل نماز و این چیزا نیستن و اصلا حرفی در مورد خدا نمیزنن، اما بشدت توحیدی “عمل” میکنن…

    خیلی مهمه ببینیم، “دلیل” رفتارهامون چیه…. نه اینکه رفتارم چیه…

    اون دلیل مهمه….

    و اگه دلیل رفتارهامون اینه که بقیه حال کنن و بقیه لذت ببرن و بقیه از من خوششون بیاد و یا بقیه ناراحت نشن و یا حتی بقیه ناراحت بشن…اگه دلیل رفتارهام، بقیه هستن، نباااااااید انجامش بدم…

    استاد کسی که اینجوریه و برای خوشایند بقیه کاری انجام میده، واقعا خیلی تحقیر میشه…من بشددددددددت توی این مورد ضعف دارم….خیلی ضعف دارم….اصلا خانوادتا این مورد رو ضعف داریم….اینکه همیشه کاری میکنیم که بقیه خوششون بیاد از ما… و یا کلا کاری کنیم که بقیه لذت ببرن و من اذیت بشم….

    هرکسی اینجوریه، بشدت آدم حقیری میشه، هیچکس برای ارزشی قائل نیست و خیلی ضربه میخوره و اتفاقا بی ارزش ترین آدما بهش ضربه میزنن که قشنگ دردش هزار برابر بشه….!!!

    یعنی طرف میگه من چقدر خودمو کوچیک کردم که این آدم داره با من این رفتار رو میکنه!!! این آدمی که اول آشناییمون التماس من رو میکرد!!!

    واقعا شرک ورزیدن عذاب سختی داره….خیلی درد داره واقعا…لِه میکنه آدمو…

    پس هیچکس برامون اصلا مهم نباشه…از کسی انقدر تعریف و تمجید نکنیم و فکر نکنیم کیه….تو خلوت خودمون همیشه نکات مثبت آدمارو بگیم، اما اینکه جلوش بگیم و دلیلش این باشه که خیلی برامون بزرگه، این اشتباهه….

    کسی برامون انقدر مهم نشه که بتونه مارو ناراحت کنه، بتونه رفتار مارو عوض کنه…بتونه موجب واکنش از سمت ما بشه….نباید این اتفاق بیفته…

    اینکه طرف با کی هست، با کی بوده، با کی نبوده، چکار میکنه، با کی صحبت میکنه، با کی رفته بیرون، با کی رابطه داره، شغلش چیه، چقدر درامد داره، کی میخواد ازدواج کنه و…اینا تماما داره میگه اون فرد و رفتارش و کارهاش برای من خیلی مهمه…!!

    استاد من ضربه خوردم از این موضوع و به قول شما خدا بارها خوابونده توی گوشم بخاطر این رفتارها….اینکه بقیه رو مهم کردم و بزرگ کردمشون…

    به قول قران، الحمد لله….این لام، لام تخصیصه….یعنی سپاس و ستایش، مخصوص خداست، نه هیچکس دیگه ای….

    پس کسی برامون انقدر بزرگ نشه….انقدر مهم نشه…بدونیم بزرگی و سپاسگزاری و تعریف و تمجید خاص خداست….

    خیلی خوبه جلوی کسی از ویژگی های مثبتش بگیم، امااااااا باید ببینیم دلیل اینکارمون اینه که طرف خوشش بیاد از ما یا اینکه میخوایم حال خودمون خوب بشه؟

    شرک خیلی ریزه….

    برای خوشایند هیچکس، هیچکاری نکنیم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      عاطفه خواجه گفته:
      مدت عضویت: 1784 روز

      سلام امیرحسین جان، چقدر خوب نوشتی و خوب گفتی، خیلی خوب وارد جزئیات شدی، منم توی احساس لیاقت مشکل دارم و پاشنه آشیلمه، دارم روش کار میکنم، اونجایی که میگی مهم نباشه طرف با کی میره با کی میاد، مهم نباشه بهم توجه کنه، یا حتی مهم نباشه بهم توضیح بده، واقعا همینه، درسته انجامش سخته و باید انقدر این باور احساس لیاقت در ما تقویت بشه و درونی بشه که زور نزنیم که این شکلی رفتار کنیم و زور نزنیم که برامون مهم نباشه، بلکه کاملا درونی باشه و شخصیتمون به صورت بنیادین عوض شده باشه، کامنتتون مال ماه ها پیشه، امیدوارم حسابی روی خودتون کار کرده باشین و توی این مدت نتایج عالی گرفته باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 858 روز

      سلام دوست عزیز

      الحمد الله رب العالمین

      سپاس و ستایش مخصوص الاهی هستش که فرمانروا ،حاکم و صاحب اختیار تمام جهانیان چه در آسمان و چه زمینه

      قدرت تنها دست خودشه و لاغیر

      لذت بردم که یاداوری کردین که ال، اول الله برای اختصاص دادن حمد و سپاس مخصوص اون خدایی هستش که همون می‌دونیم همه چیز رو خلق کرده نه یه الاه های دیگه

      و اینکه نوشتین وقتی داریم از کسی تعریف و تمجید میکنید، یعنی داریم روی نکات مثبتش تمرکز میکنیم حواسمون باشه برای چاپلوسی کردنه یا برای حال خوب خودمون؟

      چاپلوسی شرکه، احساس خوب مساوی اتفاقات خوب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آلما آسایش گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام آقا امیر حسین

      نمیدونم چطور احساسم رو نسبت به کامنتتون ابراز کنم که حق مطلب ادا بشه.

      هرچی که نوشتی انگار حرف دل من بود کلمه به کلمه اش مال من بود.

      قربون خدا برم که همه چیزش نظم داره.

      به کامنتی هدایتم کرد که یادآور بشه اگر الان حالت بده که الان همسرت در نبود تو کجاها میره با کیا رابطه داره وخیلی چیزای دیگه که نشون میده من بهش اهمیت میدم و این شرکه.

      کامنتتون رو توی دفترم نوشتم وکلی دورش خط کشیدم تا هرموقع دوباره دچار این موارد شدم بیام ودوباره بخونم وبهم یادآوری بشه که نباید بیش از حد کسی رو بزرگ نکنم. همسر من با هرکسی میخواد باشه هرجا باشه هرکاری میکنه با هرکسی حرف میزنه نباید برام مهم باشه چون این افکار نه تنها دردی از من دوا نمیکنه بلکه هرروز خودمو کوچیک تر میکنه.

      از خدا جونم ممنونم که شما رو وسیله کرد تا بمن یادآور بشه

      از شما ممنونم آقا امیر حسین.

      در پناه خدا شاد وسالم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سارا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و بانوشایسته عزیز .

    چند روزی هست که حسابی چسبیدم به باورهای توحیدی و توحید عملی که در سایت دانلود می کنم و به آنها گوش میدهم روزهای اولی که به این فایلها گوش میدادم متوجه شرک مخفی در وجودم شدم .

    چند ساله که در راه آگاهی هستم .

    با علم فنگ شویی آشنا شدم از روی کنجکاوی وارد این حوزه شدم ببینم که در مورد چه چیزی توضیح میده و دوست داشتم بدونم که در مورد چه چیزهایی هست تااینکه متاسفانه به سمت آن کشیده شدم و شروع کردم به جهت یابی منزل و گذاشتن نمادهای در منزل .

    حس میکردم که حس و حال خونه هم مثل قبل نیست اون حس خوب قبل رو نداره ولی نمیدونستم علتش چیه . فکر میکردم خیلی درسته و یکی از چیزهایی که باعث شده بود اینجوری فکر کنم یکی از مربی هام بود که خیلی مومن و با خدا به نظرمی آمدن ایشان هم قبلاً کلاس فنگ شویی میذاشتم فکر میکردم که اگر فنگ شویی بده ایشون هم نباید دور این چیزها باشن حالا متوجه شدم که چقدر استدلال هام الکی بوده

    چقدر مسخره بوده .

    تازه با این فایل ها آشنا شدم اولین کاری که کردم تمام المان ها را از بین بردم پاره کردم در سطل آشغال انداختم و تمام چیزهایی که مربوط به فنگ شویی بود را در گوشی و در خانه از بین بردم.

    ولی با حرف هایی که گوش میدم متوجه شکل های دیگه ای در وجودم میشم.

    خیلی اوقات در زندگی بود که من به دیگران وابسته بودم و طرف خودش میومد بهم می گفتش که من این کار رو برات انجام میدم بدون اینکه من از اون تقاضایی کنم و من فکر میکردم که آخ جون این کار حل شد و در دقیقه ۹۰ پشت منو خالی می کرد و من مجبور میشدم که خیلی خسارت ها را جبران کنم و باز هم جالب اینجاست برای بار دوم از آن فرد ضربه میخوردم ولی دیگه برای بار سوم نگذاشتم همچین اتفاق بیفتد چقدر چقدر باید در زمینه شر ک روی خودم کار کنم.واین کار کردن همیشگی هست .

    به نظرم موضوع شرک خیلی حساس و سخته

    من الان یه ایده کاری برام اومده که همش دارم بهش فکر میکنم که آیا شرک داخلش هست یا توحید .

    خدایا خودت بهم کمک کن تا متوجه بشم

    خدایا سپاسگزارم 🙏 بابت اینکه مرا با این راه آشنا کردی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3443 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد موحد و دوستان آگاهم

    روز 70 ام سفر تحول زندگی

    امروزدنبال پاسخ یک سوال هستم که دقیقا چی باعث شده برای مدتی ثروت از من دور بشه،من برای اینکه فقط از خدا بخوام و روی توانمندیم کار کنم دیگه از هیچ کس پولی نگرفتم و گفتم هر چیزی لازم دارم باید خودم از درآمدم بدست بیارم

    الان به ذهنم رسید که باید سوالم رو درست کنم،سوال خوب جواب خوب

    چکار کنم که در ثروت به روی من باز بشه و جریان نعمت الهی به سمت زندگی من روانه بشه

    هر روز یک نکته هرروز تکرار هرروز کمی بهتر. شعار سفرنامه

    در پناه او

    🌸 🌸 🌸 🌸 🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 858 روز

      سلام زهرا ی عزیز

      سوال خوب، جواب خوب رو بسیار موافقم و لذت بردم از کامنتتون

      جوابش خدا رو باور کن بهت همه چیز میدهد به اندازه ای که باورش کنه

      جوابش که اینه ، ولی میمونه عمل به دانسته هامون که اصل قضیه همونجاست

      امیدوارم هر روز بیشتر و بیشتر باور کنیم و بپذیریم که خداوند تنها منبع جهان هستش که از بی نهایت طریق می‌تونه بهمون روزی بده و هر چیزی رو ازش بخواییم همونو بهمون میده

      ثروت بخوایی، ثروت میده، چون تمام ثروت‌های جهان نزد خودشه

      در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهراء گفته:
        مدت عضویت: 3443 روز

        سلام ساراجان

        از دعای خیرت تشکر و مرسی که برای من نوشتی

        درمورد ثروت اتفاقا دوست من بعد از این سوال من به جوابهای خوبی رسیدم همینجا از بین صحبت های استاد و کامنتهای دوستان

        برای تو و برای هر دوستی که کامنت منو میخونه اینجا مینویسم و برای یاداوری به خودم اول:من نباید برای رسیدن ثروت به خودم روش خاصی رو تعیین کنم.چون خدا بغیرالحساب میبخشه.نمیدونم ثروت از درامد کارم یا به صورت هدیه یا هزاران راهی که خدا میدونه.

        شغل ما فقط یک کانال برای رسیدن ثروت به ما هست و روزی دهنده خداست.بنابراین روی این کانال حساب نکنیم روی خدا حساب کنیم

        وقتی داریم به پول و ثروت فکر میکنیم تمرکزمون روی وجود یا عدم وجودشه؟!!!گاهی ما در حین خواستن پول داریم به نبودن پول توجه میکنیم و ناغافل از اینکه حسمون بده و نتیجه میشه ادامه پیدا کردن روند نبود پول

        اینکه ثروت یک وجه و نمود از خداست.خدا خودش به شکل پول در زندگیمون ظاهر میشه اگر باور کنیم اینو

        پول رو یک چیز شاخ و دم دار ندونیم.با پول راحت باشیم.طبیعی بدونیم بودن و داشتن پول رو

        فراوانی پول در حد هوا برای نفس کشیدن

        لیاقت داشتن و ظرفیت پذیرش و دریافت پول

        تمرین شکرگزاری قبل رسیدن به ثروتی که میخایم

        خدارو مهرن و رئوف باور کنیم که دوست داره و با کمال میل به ما میده

        وقتی خدا یه پولی به ما رسوند نگیم ای ول انگار که دیگه خب بسه همینقدرو این همون بزرگ کردن ظرف برای دریافته.شکرگزار همین مقدار باشیم و بدونیم که میتونه باز پول بیاد. مثل اینکه داریم ماهی صید کنیم. یه ماهی گرفتیم.خب خیلی هم خوب که یه ماهی گرفتیم اما پانشیم بریم.میتونیم باز ماهی صید کنیم.

        بعضی از این مثالارو از کامنتای دوستان عزیزی مثل اقا جمال و سعیده شهریاریرو غزل عطایی نوشتم.چون خیلی برا من تاثیرگذار بود و خوب شیرفهمم کرد.مونده تو ذهنم و اینجا هم نوشتم.

        من بعد این خداروشکر به مدار بالاتری از ثروت رسیدم.نمیگم الان خیلی پول ساختم اما خوبیش اینه که هر چی هست بیشتر و بیشتر از قبله و داره به ثبات میرسه.و من دیدم که میتونم جذب کنم و بسازم

        بعضی از موارد هم همین الان حین نوشتن اومد که اینجا بنویسم.

        این کامنت تو برای من یک نشانه بود. یه نشانه مهم.مرسی ازت واقعا

        و همیشه در ذهنم میچرخه که استاد من چه کار بزرگی کرده که این فضا رو برای ما فراهم کرده.و بعد خدا، تشکر ویژه برای ایشونه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سارا شکری امیدوار گفته:
          مدت عضویت: 858 روز

          سلام زهرا جان

          وقتی خداوند بهمون نعمتی میده بابتش سپاسگزاری کنیم و بگیم حالا اینم میخواییم ، کاملا درسته دریافت ثروت و نعمت مثل ماهگیری میمونه ، جایی که توش ماهیگیری میکنی پر از ماهیه ، وقتی یدونه گرفتی پا نشی بری، به قول استاد بیگ پیکچر، تصویر بزرگ رو ببینیم, بگیم خدایا شکرت که این ماهیو دادی، حالا یدونه بزرگترشو می‌خوام

          این خدایی که من درحال شناختنش هستم، همه چیز دست خودشه تمام قدرت، تمام ثروت تمام خوبی ها پیششه

          چرا به کم راضی بشیم ، بزرگ فکر کنیم و بزرگتر بخواییم ازش وقتی که هر جور که بخواییم بهمون میده چرا کم بخواییم اصلا؟!

          یادمون باشه همیشه ، بیگ پیکچر:)

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 1308 روز

    سلام به استاد عزیز خدا شکرت که توانستم این فایل فوق العاده را ببینم در مورد توحید وخدا است وقتی ما روی دیگران حساب می کنیم از مسیر اصلی خارج می‌شویم واین شرک هست

    شرک در دل مومن در دل تاریکی شب مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه است ما هر چیزی داریم از آن خداوند است خداوند دارد ثروت می‌دهد کل مردم جهان جمع شوند نمی توانند شما را پایین بیاورد ویا تو را بالا ببرند اگر روی خداوند حساب کنی

    تمام بدبختی ما این است مردم چی فکر می‌کنند در مورد ما هر چقدر قدرت را از مردم بگیرم وبه خداوند بدهیم هر روز پیشرفت می‌کنیم

    ما سپاس گزار اللهی هستیم که رب العالمین است

    یعنی قدرت منطق در دست اوست

    یه نیرو در جهان است که اون هم رب العالمین است وهمه کار ها در دست است

    ما وقتی به خداوند وصل شویم همه جهان عاشق ما می‌شوند

    شرک عامل بدبختی ماست خداوند منبع رزق وثروت است

    هر وقت قدرت در دست مردم می‌دهیم بدون دارید که از مسیر خداوند دور می‌شوی ولی وقتی قدرت را در دست خداوند می‌دهیم به همه چیز می رسیم

    باورهای توحیدی است که همه کارها را برای ما انجام می‌دهد به اندازه ی که خداوند را باور کنی او هم کار برای ما انجام می دهد ودیگران را دستی از دستان خداوند بدانیم

    هر خیری به ما می رسد از آن خداوند است وهر شری به ما برسد از طرف خود ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    زهرا ولایتی گفته:
    مدت عضویت: 1124 روز

    سلام استاد عزیزم

    این فایل هم هدایتی بی نظیر از سمت خدای مهربان و توانا بود.

    من این فایل رو دو سه بار توی یک روز گوش کردم ولی دلم می خواد انقدر گوش کنم که کلمه به کلمه اون رو حفظ کنم. البته مهم اینه که بتونم در زندگیم اجرا کنم.

    من خودم به شخصه خیلی وقت ها نگران این بودم که کاری نکنم که اعتبارم رو پیش مردم از دست بدم. یا مثلا اونا پشت سر من حرف بزنن و قضاوتم کنن.

    قبلا این نگاه در من خیلی خیلی بیشتر از الان بود. ولی الان خداروشکر به خاطر چیزهایی که آموزش دیدم و یاد گرفتم سعی می کنم اصلا حرف مردم برام مهم نباشه ، اصلا روی آدم ها حساب نکنم و فقط و فقط همه ی کارها رو بسپارم دست قدرتمند ترینه جهان

    گاهی اوقات نجواهای شیطانی بهم میگن که مثلا چرا می خوای فلان کار رو بکنی ، مگه با این کار مردم میان سمتت ؟

    بزارید منظورم رو شفاف تر کنم.

    مثلا برای کسب و کارم

    من وقتی میام تمرکز کنم که فلان کاری که عاشقشم و واقعا دوست دارم انجام بدم رو انجام بدم، این نجواها (که البته خود استاد هم میگن اینها همیشه هست مهم اینه که من بتونم کنترل شون کنم) میان و بهم میگن ، اگر این کار رو بکنی که ثروتمند نمی شی ، اگر این کار رو بکنی که مردم دوست ندارن، این کار به درد کسی نمی خوره ، با این کار معروف نمی شی و …

    ولی من سعی کردم این رو بفهمم که من هر کااااااااااااااااااری بخوام بکنم ، هر کاری که حتی هیچ کس هم نتونه رشدش بده ، خدای من می تونه

    اون خداست که این عالم رو خلق کرده

    اون خداست که قوانین ثابت و پایدارش رو در این جهان گذاشته

    اون خداست که بدون اذنش حتی یک دونه برگ از درخت بر زمین نمی افته

    اون خداست که اگر کسی رو بخواد بکشه بالا ، همه ی جهان جمع بشن نمی تونن کاری بکنن

    اون خداست که اگه کسی رو بخواد بکشه پایین هم ، همه ی جهای جمع بشن نمی تونن کاری بکنن

    آره اون خداست

    اون رب قدرتمند و توانای این جهانه

    اون توانایی هر کااااااری رو داره

    منم عاشقشم

    عاشقه خدایی که وقتی تو ۱۰۰% بهش ایمان داشته باشی ، وقتی بهش توکل کنی ، همه جوره کمکت می کنه

    همه جوره بهترین ها رو برات رقم می زنه و در بهترین مسیر ها قرارت میده ، بهترین در ها رو برات باز می کنه، بهترین دستانش رو در اختیارت قرار میده

    وااااای خدای عزیزم من عاشششششقتم و خیلی دوست دارم بتونم ایماااااااااااااانم رو فقط به سمت تو بیارم و روی بنده هات حساب نکنم.

    شرک در دل مومن ، مثل مورچه ای سیاه ، روی سنگی سیاه ، در دل تاریکی شب ، پنهانه

    خدای مهربانم

    به تمام بنده هات احترام میذارم

    از همه دستان الهی سپاسگزارم

    ولی ایمانم فقط به توست

    فقط به معجزات تو ایمان دارم

    فقط به قدرت بی انتهای تو توکل می کنم

    و سعی می کنم همییییییشه فقط و فقط و فقط تو رو در قلب خودم بگذارم.

    بی نهایییییییییییت عاشقتم

    استاد شما هم یکی از دستان الهی هستید.

    شما هم از طرف خدایید و خداوند از زبان شما این صحبت هایی که اگر فقط یک ذره اش رو انجام بدیم زندگیمون زیر رو رو میشه رو به ما می رسونه.

    استاد عاااااااااشقتونم

    واقعا یک دنیا ازتون ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    فقط روی خدا حساب باز کن و فقط به اون تکیه کن.من چقددر باید روی خودم کار کنم تا به این ایمان برسم.جایی که دیگه نه چیزی میترسونت نه چیزی ناراحتت میکنه.همه نشونه های خدا رو میبینی و توی دلت میخندی به بحث آدم ها راجب دولت.

    این فایل با شرایط من جوره. دقیقا وقتی به سمتش هدایت شدم که نیاز داشتم بشنوم. این روزا پیش هر کی میشینم از تقلب توی کنکور حرف میزنه و از قدرت شکست ناپذیر بقول خودشون کله گنده ها. اونا رو توی ذهن خودشون بزرگ کردن خدا کردن و خودشون رو در برابر اونا دست بسته میبینن. کسی که نمیتونه به هیچ خوشبختی برسه تا وقتی اون ها هستن.

    خداوندا هزاران بار سپاسگزارتم که من و هدایت کردی به سمت توحید الان بیشتر توی مرحله شناخت هستم تا عمل اما میخوام که تا آخرین لحظات عمرم تلاش کنم و توحید رو عملی کنم.

    روی کسی حساب باز نکن وگرنه با مخ میخوری زمین. روی بابام حساب باز کرده بودم که بهم ماشین بده نداد، روش حساب باز کرده بودم پول عینکم و بده،نداد.این جور وقتا خدا میگه عههه از بابات میخوای؟همونکه مثل تو نیازمنده؟اوکی من دیگه کاری بهت ندارم برو تا همون بابات نیازات و برطرف کنه…

    توی روابط بارها این و تجربه کردم. هم از طرف خودم هم از طرف اون شخص.دوستی بود که همیشه به من میگفت تو پر از آرامشی و به من آرامش میدی جوری که همه فکر و نجوا های ذهنم خاموش میشه همون شخص به من وابسته شد و من ناخوداگاه دیگه اصلا ارتباط با اون شخص. و دوست نداشتم و اون هی میگفت چرا دیگه اینجوری نیستی و…و درنهایت همین وابستگی باعث شد که ارتباطمون قطع بشه درواقع جهان این کار و کرد.

    چند مدت پیش بود که من حوصلم بشدت سر رفته بود و ناراحت بودم و با خودم درصلح نبودم که دست خودم و بگیرم تنهایی ببرم بیرون. به یکی از دوستای نزدیکم اعتراض کردم و گفتم تو وقت نمیذاری با هم باشیم و اینا.خیلی قشنگ جوابمو داد.گفت من مسئول بی دوست بودن تو نیستم من نمیتونم همه توقعات تو رو انجامش بدم. اون چون تو یه فاز دیگه هست داشت به من تیکه میپروند که خودت دوستاتو از زندگیت حذف کردی حالا زجر بکش. اون دیدگاهش اینه که آدم ها با هر تیپ شخصیتی باید دوست باشی باهاشون اشکال نداره بذار اصلا طرف معتاد باشه بذار باور نامناسب راجب پول داشته باشه حتی به من گفت تو با این طرز فکرت هیچوقت دوست خوبی پیدا نمیکنی. من سکوت کردم چون دارم تمرین میکنم بحث نکنم. بعدش که تموم شد حرفمون به خودم گفتم آره فاطی اون راست میگه مشکل تو کمبود دوسته. تو با خودت،با خدای درونت دوست نیستی .اضلا برای اینکه بهت خوش بگذره حتما باید تمام خوشگذرونیات با اون باشه چون اون تنها دوستته؟مگه خودت چشه؟ دست خودت و بگیر برو دنیارو بگرد اینقدر به خودت محبت کن که نیاز به محبت هیچ کسی نداشته باشی..من از خدا نخواستم که هدایتم کنه به خوش گذرونی فقط روی این شخص حساب باز کردم و قشنگی داستان اینه که وقتی روی خودت کار میکنی دیگه از اون شخص و حرفاش ناراحت نمیشی تازه خوشحال هم میشی که یه تلنگر بهت زده و می‌پذیری که عامل رفتار این شخص خود خودت بودی🙂خدایا شکرت❤️❤️

    دیروز میخواستم عینک بخرم روی بابام حساب باز کرده بودم و البته با احساس عدم لیاقت ازش درخواست کردم قبول نکرد اما باز خدا گفت اشکال نداره بهم نعمت داذ و داداشم بدون اینکه ازش درخواست کنم پول عینکمو داد،❤️❤️خدایا شکرت ..هر چی اشتباه میکنم باز من و میبخشه باز بهم نعمت میده.شکرت💙

    از خدا میخوام که هممون به سمت ایمان بی نهایت بریم هممون بشیم ابراهیم و بالاتر از ابراهیم. جوری بهش ایمان بیاریم که بقول سپیده عزیز یادمون نیاد نگرانی چه حسی بود. نترسیم و از زندگیمون لذت ببریم,🙂❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    سلام استاد عزیزم

    باز هم کلام خدا از طریق شما به من رسید

    آنقدر کلمات دارن تو ذهنم میچرخن که نتونستم کامنت بچه ها بخونم و متوجه نمی‌شدم !

    استاد داشتم دنبال جواب سوالم می‌گشتم میخواستم برم ۱۲ قدم رو دوباره ببینم ،

    سوالم این بود

    خدایا چرا آدمهایی که میان تو زندگی من یهو غیب میشن و من روزها و ماهها از رفتنشون و رفتارشون در رنجم و چرا وابسته شون میشم ؟!

    فقط اسم آدمها داره عوض میشه و این موضوع هربار توسط آدمهای مختلف داره برای من تکرار و تکرار میشه ؟!

    گفتم خدایا کدوم قسمت برم چیو گوش بدم جریان چیه ؟!

    و می‌خوام بگم در مورد قسمت آخر فایل که گفتین همتون تجربه ش داشتین که وابسته کسی شدین بعد از همون ضربه خوردین!!!

    استاد دقیقا جواب سوال من همین بود که خدا بهم گفت بیا این فایل رو ببین و من هدایت شدم

    می‌خوام بگم شرک من چقدر پنهان بود جوریکه خودم نمی‌فهمیدم !

    آقا من هدایت رو باور داشتم وقتی کسی بهم لطفی میکرد یا عشق میورزید ، میگفتم خدایا شکرت دستی از دستان تو بود ، از اون آدم تشکر میکردم و میگفتم خب، من هدایت رو باور دارم و ایشون دستی از دستان خدا بود برای من

    تا اینجا درست

    اما به مرور بدون اینکه بفهمم ! اون آدم برای من میشد بت و تو ذهنم خیلی بزرگ میشد و بسیار شرک میورزیدم و دلتنگ میشدم وابسته میشدم و این داستان آنقدر تکراریه که میتونم چندین و چند تا مثال ازش بزنم و بعد میگفتم عهههه چی شد ؟!

    بعد یه مدت کوتاه به دلیل شرکی که تو ذهنم داشتم و ازش کاملا بی اطلاع بودم ، اون خدایی که برا من دستش رو فرستاد فراموشم شد و اون آدم شد همه کس همه چیز شد عشق شد آرامش شد ثروت !!!

    و به طرز عجیبی یهو ولم میکردن و میرفتن بدون اینکه من اصلا کاری کرده باشم یا چیزی شده باشه !!! .این داستان هی تکرار شد و در پی جوابش من به این فایل هدایت شدم که قبلاً هم گوشش داده بودم اما نگرفته بودم و این چنین خدا جواب سوالهای ما رو دقیق و به موقع میده !

    من روابطم رو از خدا نمی‌خواستم و باورهای شرک آلود و اشتباهی داشتم !!!

    و نتیجش میشد دقیقا از همونجایی ضربه خوردن که فکرش نمی‌کردم !

    خدایا شرک رو من ببخش که اگر کسی بهم عشق میورزید و خوبی میکرد اون تو بودی که قلب‌ها رو برام نرم کردی اما من بعد یه مدت کوتاه تورو فراموش کردم و عجب سیلی می‌خوردم !!! که نمیتونستم بلند شم تا ماه ها !!!

    خدایا شکرت که جواب سوالم رو گرفتم و همه چیز خدا میبخشه الا شرک!

    خدا از بی نهایت طریق به من خیر میرسونه و منبع خیر و خوبی و رزق هست ، اما از همونجایی که خدا از معادله م حذف شد و شد دو طرفه ! از همونجا همه چیز از هم پاشید !

    به قول خودتون استاد

    همین فایلهای توحیدی کافی هست .من تیکه اولش رو گرفته بودم و بسیار سپاسگزار خداوند بودم اما توحیدم نصفه و نیمه بود باز از یه جایی بعد گم میکردم مسیر رو و بسیار ضربه می‌خوردم !

    خدایا شکرت هزاران بار ، اگر از همینجا ، از همین لحظه بگیرم قضیه رو و توحید رو در عمل اجرا کنم ، به خودم کمک بزرگی کردم

    سپاسگزارم استاد عشق ❤️❤️❤️❤️😘🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    به نام خالق هستی

    سلام به تمام دوستان عزیزم و همراهان محترم و اساتید خوبم عشقم و دوستداشتنیییی دوستون دارم .

    خداروشکر که فرصت نوشتن ۷۰امین برگ سفرمو دارم و تا اینجا محکم متعهد بودم و ادامه دادم و هروز یک نشونه بوده برای من هروز برای من اگاهی اندازه یک عمر بوده خدایا شکرت خدایا ممنونم سپاس گذارم که در این فرکانس و مدار هستم 💚💚💚💚💚💚

    همینجور که استاد همیشه در بحص های توحیدی میگن منم حیلی زود فهمیدم که روی هیچکس نباید حساب کرد چون ضربه خوردم ولی نمیدونستم روی کی ولی از یجایی گفتم فقد روی خودم حساب میکنم ولی حس تنهایی خوره بود به جونم نمیدونستم کی باهامه نمیدونستم اثن مننننن از وجودش هستم من نمیتونم جدا شم همش تو ذهن منه از اونم نمیدونستم تا اینکه الان فهمیدم توحید یعنی چی و واقعا بقول استاد تنها جایی که من کلمه توحید رو قبل از استاد شنیدم پنج اصول دین بود فکر کنم توحید نبوت امامت و نمیدونم اصلا نمیدونستم یعنی چه …..

    خداروشکر که با استاد اشنا شدم تنها نستم خدا باهامه حس میکنم درون خودم حی میکنم توی اینه نگا میکنم میبینممممممم خدارو میبینم نگاهم به چیزای زیبا میوفته میبنم با جفت چشای خودم میبینم حس خوبی که مصله رنگ میریزه تو قلبم رو حس میکنممم میدونم از چه منبعی هسته و من برای این خداروشکر میکنم برای این شکر گذارم چند روزی هست که حساب بانکیم وسیع میشه هروز داراییام زیاد میشه اصلا وقت نمیکنم شکر گذاری کنم یادم میره از بس که شکر گذارم حاله خوبو اگاهی و ارامشی که دارم هستم یادم میاد من اینارو هم دارم از وقتی به خدا ایمان اوردم اینهمه چیزه دیگه هم اومده بغض تو گلوم میوفته حس نمیکنم که توی جهانی هستم که جسم داره حس میکنم خداوند را درونم میبینممممم .

    خداروشکر خدارو صد هزاااااار مرتبه شکر که اینجام ممنونم استاد ⁦❤️⁩

    این فایل بالای ۳ بار هم گوش دادم و نوشتم ولی هربار جمله هایی میشنوم و حس میکنم که انگار باره اوله و میدونم هروز دارم یک مدار عوض میکنم و خیلی خوبه و شکر گذارم برای همه چیز ولی برام یک یاداوری بزرگ بود من روی کسی حساب نمیکنم ولی از برخی ادما حساب میبرم و بهشون قدرت میدم که روم تاثیر دارن و وقتی میبفهمم دارم این کارو میکنم بیشتر میترسم ولی سریعا همین الان اقدام میکنم براش که به ایمان برسم که من ازادم و خداوند منو ازاد افریده و هیچکس روی من تاثیری نداره و میدونم که بخاطر باور های اشتباهمه ولی درستش میکنم چون نمیخوام به غیره خدا فکر کنم نمیخوام دستی دستی زندگیمو خراب کنم چون الان میدونم و باور دارم که فرکانس های من اتفاقات و تجربیاتمو میسازه پس درستش میکنم ⁦👌🏻⁩⁦👌🏻⁩⁦👌🏻⁩⁦👌🏻⁩

    انشالله که همگی در پرتوی وحی الهی باشیم عاقبت بخیر در دنیا و اخرت ⁦❤️⁩🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    امیر محمد گفته:
    مدت عضویت: 2368 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستانم

    ذکری رو برای توحید و اینکه یاداور بشم تنها قدرت خداست همیشه میگم

    لاحول ولا قوه الا باالله العلی العظیم

    هیچ قدرت و نیرویی نیست جز خدای بزرگ و بلند مرتبه

    وقتی این ذکر رو میگم تمام کسایی که تو ذهنم بهشون قدرت دادم رو میارم جلو چشم و میگم این قدرت خدا بوده نه اینا و قلبم اروم میگیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: