زندگی، در همان کودکی و نوجوانی، به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم.
کمی طول کشید تا درک کنم، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواستههایم ندارند، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمتها به زندگیام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمیکنم، از گزندشان هم بیمناک نمیشوم. مجموع این دو نگاه، توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.
سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم، بیشتر ارتباط میان «توحید» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» میداند را درک کردم و فهمیدم، «توحید»، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.
به یقین، دلیل تمام موفقیتهای زندگیام، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزشهایم بر «درک و اجرای این اصل در تمام جنبههای زندگی» استوار گردیده است.
توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که میگوید: زندگی ما، تماماً توسط باورهای خودمان رقم میخورد.
توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بتهاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند، چه برسد به نجات آدمها.
توحید، یقین ابراهیم است که میتواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازهی او به ربّ متصلاند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان میگذارد.
توحید، توکل، سرسپردگی، تسلیم و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که، میتواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.
نگاه توحیدی، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است که خود را در عمل، هنگام ورود به آتش نشان میدهد. چون میداند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد، اگر قدرتش را باور نکند
ما که انتظار نعمتهای بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانستهایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
و اگر این نگاه را ساختهایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!
چرا میترسیم حتی اگر مسیر درست را برویم، کار درست را انجام دهیم و باورهای خوبی بسازیم، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی، رأی یک سیاستمدار، لغو یک قانون، قیمت دلار، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که، در تمام این سالها ساختهایم؟!
این نگرانیها همان بخشهای ساخته نشدهی توحید در نگاهمان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس، باز گذاشتهایم و همان بخشهای ساخته نشدهی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.
میزان ورود نعمتها به زندگی ما، به اندازه باورهای توحیدیمان است.
به اندازهی یقین به این قانون که: «فرکانسهای خودمان زندگیمان را خلق میکند»، توحیدی میشویم و به همان اندازه نیز، در آرامش میمانیم، از خطرها مصون میمانیم، آتش برایمان گلستان میشود، عدو سبب خیر میشود و برکتها راهشان را به سوی زندگیما پیدا میکنند.
تمام نتایج زندگی من، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدیام بوده است. تا روی آدمها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که، قدرت خلق هر خواستهای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواستهای گشته.
این نگاه توحیدی است که، هر روز نعمتهای بیشتری را روانه زندگیام میسازد و عزّت، ثروت، عشق و سلامتی بیشتری به من میبخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم، دچار سوء تفاهم شده و به فرعیات بیهوده چسبیدهاند.
اساسی ترین تلاشهای بشر در تمام اعصار تاریخ، صرف تأمین خوراک، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ به راه انداختهاند. اما وقتی وارد قرآن میشویم و داستان زندگی پیامبران را میخوانیم، هیچ اثری از این دغدغهها که کل بشریت درگیرش بوده، نمیبینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینههایش نیست، چون اصل چیز دیگری است.
قرآن یکصدا توحید را فریاد میزند، آن را اصل میداند و خداوند همه چیز، جز شرک به خودش را میبخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروتآفرین هدایت میشویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگیمان مییابد.
با این حال، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیاتاند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی میبینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی میکنند الّا باورهایشان و روی هر عاملی حساب میکنند الّا خداوند.
به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحیدی، به دنبال آموختن روشهای بازاریابی، شیوه جلب مشتری، تبلیغات و … اند.
به جای ساختن باور احساس لیاقتِ تجربه عشق، به دنبال جراحی زیباییاند.
به جای ساختن باور فراوانی، به دنبال یافتن دنبالکنندگان و لایکهای بیشترند.
به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.
آنها هزاران عامل را، به عنوان عامل اصلی لحاظ میکنند، الّا توحید و توکل را، که اصل است و این وعده را میدهد:
تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی، سلامتی، ثروت و عشق است، میتوانی با باور کردن رابطهات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمتها، سلامتی و عشق، راه ورود آنها را به زندگیات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربهشان کنی.
وقتی در مسیر توحید قرار میگیری، مشتریها پیدایت میکنند، ایدههای ثروتساز سراغت میآیند، قلبهای مهربان اطرافت جمع میشوند و به تو عشق میورزند و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز میکند.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD471MB38 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶30MB38 دقیقه
زندگی در همان کودکی و نوجوانی به خوبی حساب نکردن روی غیر خداوند را به من یاد داد.
اما تا همین الان طول کشید که بدانم روی چه چیزی باید حساب کنم.
همان ادمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواستههایم را ندارند
قدرتی نیز برای مانع شدن در برابر ورود نعمت ها به زندگیم را ندارند.
پس همانگونه که روی انها حساب نمیکنم پس از گزندشان نیز نباید بیمناک شوم.
توحید تمام عوامل بیرونی را که موجب نگرانی و اتلاف انرژی شده بود را حذف میکند.
زیرا چیزی که درک و اجرا و کمی نتیجه گرفتم این است که توحید اصل است
و بقیه چیز ها به قول انیشتین فقط جزئیات هستند.
برای همین میخواهم از خدا که مرا به فضای تنهایی چند روزه هدایتم کند برای خلوت با خود.
پس از اینکه چندسال پیش این فایل زندگی مرا متحول کرد و شروع
تمام پیشرفت هایم با این فایل بود امروز دوباره تصمیم گرفتم
و هدایت شدم به سمت این فایل برای خلق زندگی با احساس بهتر
و لذت بیشتر همراه ثروت و پول.
زندگی در همان کودکی به من نیز به خوبی حساب نکردن روی غیر
از خدا را به من یاد داد . تاکید میکنم هر انچه غیر از خدا.
و پس از انکه دریافتم باید روی چه نیرویی حساب کنم پیشرفت هایم اغاز شد
و ادم دیگری شدم.
ادم ها تنها دستانی از دستان بی نهایت خداوند هستند و تنها حکم پستچی را دارند.
همین ادمهایی که قدرت رساندن من به جایی را ندارند
قدرتی نیز برای دور کردن من از نعمت ها وثروتها ندارند.
اگر نعمتی به من برسد تنها از سوی خداوند است خدا به وسیله دستانش
فقط خیر میرساند حتی اگر دستی از دستان خداوند بخواهد به من
زیان برساند فقط رایگان به من خدمت میکند .
و این تجربه ای است که هر بار داشتم.
زندگی در همان کودکی نیز حساب نکردن روی ادمهارا به من یاد داد.
هر زمانی که روی فردی حساب میکردم به طرز عجیبی نتیجه کاملا برعکس شد.
و کمی طول کشید تا قدرتی را یافتم که باید روی ان حساب کنم.
پس از چندسال ازمون و خطا فهمیدم این همان مسیری است که باید بروم.
این مسیر خوشبختی است.
درکی که از توحید دارم هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
در دنیای من تنها من هستم و خدای من و نه هیچ کس دیگری.
من با خدای خودم در دنیای مجزای خودم زندگی میکنیم.
و نه کسی هست که بخواهم به او وابسته شوم تا به من کمک کند
و نه کسی که بتواند گزندی به من برساند.
همانطور که ادمها نمیتوانند به من کمکی بکنند هیچ گزندی نیز نمی توانند برسانند.
اگر نعمتی یا کمکی هست تنها از سوی خداست
و اگر گزندی تنها از سوی خودم و فرکانس هایم.
توحید در دنیای امروز کاملا غریب و متفاوت است.
به همین خاطر است که تنها 2 درصد افراد جامعه خوشخبت موفق و ثروتمند هستند.
توحید اعتماد به الهامات و هدایت خداوند است.
توحید همین کتابی است که ذره ای تغییر نیافته است.
من تنها فقیر به خداوند هستم به هر خیری که از سمت تو به من برسد.
در هر چیزی تنها خدا را ببینم و روی او فقط حساب باز کنم.
توحید که می اید دیگر نگرانی هایی که عوامل بیرونی ایجاد میکردند محو میشوند.
من هستم که میسازم زندگی خودم را با خدای خودم. نه هیچ عامل بیرونی دیگری.
مگه کل این دنیا چنتا مثل این نیرو دارد که بخواهم به غیر از او واسته شوم.
به قول قران در برابر خدا سروری نخواهی یافت.
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن
آره زندگی با اتفاقاتی که میوفته و رخ میده که من چون برنامه نویس هستم
بهش میگم زندگی مثل IDE یا کامپایلر میمونه
و اتفاقات هم به عنوان خروجی کد ها هست مثلا میدونم اگر فلان ارور داد مربوط به فلان قسمت از کده.
اره داشتم میگفتم زندگی از همان کودکی به خوبی با همین خروجی کد ها یا اتفاقات
بهم یاد داد که نباید روی هیچ کس حساب کرد مطلقا هیچ کس یا بهتر بگم
روی هیچ ادمی نباید حساب کرد یعنی هیچ کس جز خدا و رب.
اما همین چند ماه پیش بود با دیدن این فایل عشق سوزانی در وجودم زبانه کشید
و فهمیدم باید روی چه نیرویی حساب کنم.
مهم ترین کار زندگیم رو وصل شدن به همین نیرو میدونم .
وقتی به این نیرو وصل میشم هر چیزی که می خوام رو خلق میکنم عشق سوزانی تجربه میکنم و ناخودآگاه موهای
بدنم سیخ میشن و اشک از چشمان سرازیر میشه. و دلها تنها با یاد خدا آرام میگیرند.
وقتی که به اصل خودم به منبع خودم برمیگردم آروم میشم.
آره وقتی حساب میکردم روی قدرت ادما که برام فلان کار رو انجانم بدن و هیچ کمکی بهم نمیکردن
فهمیدم که ادمها قدرت کمک کردن به من رو ندارند.
یعنی هیچ تاثیری نمیتونن بزارن توی زندگیم. اما اینکه برام دردسر درست کنن رو شک داشتم
میگفتم بعضی ها آره و بعضی ها نه. اما الان میدونم که حتی تاثیر بدی هم نمی تونن بزارن توی زندگیم
اگر من به خدا وصل باشم. اگر من به منبع خودم وصل باشم و در آرامش باشم.
پس اگر ادمها خوبی نمیکنن کیه که داره بهم خدمت میکنه؟
خدا رو پیدا کردم دیدم خداست. از اونجایی که خدا ذاتش فقط خوبیه نیکیه پاکیه ثروت سلامتیع عشقه
پس فهمیدم حتی اگرم بخواد کسی به من ضربه بزنه دست خدا میشه و ناآگاهانه به نفع من عمل میکنه.
سپس هر باور خوبی که قبلا شنیده بودم و صحبت های استاد عباسمنش رو داخل سایت دیدم
فهمیدم همه از توحید دارن منشا میگیرن. این خیلی نامردیه این خیلی بی معرفتیه که خدایی که اینهمه
عاشقمونه با همه ی شرکمون رو بخوایم نادیده بگیریم بگیم من مدیون فلان ادمم که….
نه من فقط مدیون خداوندم. از دستان خداوند تشکر میکنم در واقع تمرکز روی نکات مثبت افراده
فقط برای اینکه احساس خودم بهتر میشه و دوست دارم عشقمو ببخشم مثل پول.
از وقتی با این فایل آشنا شدم انگار قبلش توی سایت عضو نبودم انگار فقط کمتر از 2 ماهه که توی سایت عضوم.
امروز یه ویدیو دیدم که میگفت کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه!!!!!
توحید جداست از هر دین و مسلک و توحید یه اصله یه اساسه مثل پی مثل ستون مثل دیوار مثل شناژ که برای هر سازه ای حیاتیع.
و اینطوریه که ربطی که چیزی نداره. همونطور که پی ساختمان ربطی به چیزی نداره.
هر چی تاریخو خوندم هرچی به تاریخ معاصر نگاه کردم دیدم ریشه تمام بد بختی های بشریت شرک
و عامل موفقیت بشریت توحید یکتا پرستی.
من این فایلو چندین بار دیدم و چندین صفحه در موردش نوشتم اما باز فرداش دلم هواشو میکنه
اخه من هیچ عشقی رو مثل این تجربه نکردم و مطمئنم که هیچ عشقی جز این وجود نداره.
اره زندگی در همان کودکی به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد میده. خیلی درس های بزرگی گرفتم که جهان و خدا داشت فریاد میزد که روی هیچ کس مطلقا هیچ کس هیچ حسابی نکن. من خیلی ضربه خوردم تا آخرش به این رسیدم و الان کمتر شده اما هنوز خیلی جای کار داره خیلی خلا داره توحید. و همین سال پیش بود که فهمیدم باید روی چه کسی حساب کنم. کسی که برخلاف آدمها کامل است. همیشه دنبال یه چنین رفیقی بودم که وقتی ویژگی های خداوند را دیدم فهمیدم که خداوند برای من کافی است.
اره همونطور که روی خیلیا حساب میکردم و هیچ کمکی بهم نکردن پس هیچ ضربه ای هم به من نمیتونن بزنن. این قضیه ی دو شرطیه.
اینکه میگم روی هیچ کس هیچ حسابی نمیکنم دیگه یعنی حتی روی نزدیک ترین آدمهای زندگیم هست حتی پدر و مادر حتی خانواده.
هر وقت سعی کردم نگاهم رو توحیدی تر کنم واقعا اتفاقات عالی رو برای خودم رقم زدم. میدونی مثل ورزش میمونه مثل غذا میمونه مثل یه نیاز حیاتی برای روح که اگر بهش نرسه نابود میشه. اسمشو گذاشتم غذای روح توحید. چند روز که روش کار نمیکنم قشنگ احساس میکنم که روحم گرسنه است.
اره چرا من اصلا ندیده بودم قبلا این نکته رو که توی قران اصلا در مورد خوراک پوشاک مسکن و نیاز های حیاتی صحبت نشده . من به اینا میگم نیاز های حیوانی چون تا اینجا با حیوانات فرقی نداریم مثل ۹۵ درصد جامعه که روز و شب دنبال زنده موندن هستن. و از اینجا به بعدش انسان بودن معلوم میشه که عاشق رسالتت باشی تروجیش بدی کار کنی براش و پس از تامین نیاز تامین نیاز های اولیه به سوی هدفی که براش خلق شدی حرکت کنی.
و این نیاز ها به طور طبیعی وجود دارن و وارد زندگی میشن و فقط کافیه من جلوشون رو نگیرم . کاری لازم نیست انجام بدم همونطور که برای نفس کشیدن حتی توی خواب هم لازم نیست کاری من انجام بدم. مثل اکسیژن که هست مثل روز و شب مثل باران مثل خاک . همونطور که یه درخت تلاش نمیکنه برای تامین نیاز هاش و از قبل هست . همه ی اینارو گفتم اگر که توحید داشته باشیم. کمی خداگونه باشیم. تصمیم گرفتم تا ارتباطمو با خدا بهتر نکنم سراغ هیچ رابطه دیگه ای نرم.
تصمیم گرفتم همه رو خدا ببینم چون همه چی انرژیه و خداوند منبع انرژی جهان هستی هست و منم کسی که قدرت و اختیار تمام و کمال در زندگی ام دارم. اگر کسی داره به من خوبی میکنه اون خداست و اون فرد فقط وسیله و دست خداوند. اگر کسی بدی میکنه اگر من به خدا وصل نباشم منشاش خودمم چون خدا فقط خوبی میده و اگر به خدا وصل باشم اون فرد دستی از خدا میشه باز و رایگان به من خدمت میکنه.
توحید یعنی همین. فقط مسئله اینجاست چقدر ایمان داشته باشم که بتونم بیشتر اجراش کنم.
هر وقت سعی کردم که توحیدی تر شوم احساس عشق سوزانی رو تجربه کردم.
این بهترین تمرین منه که بیام در مورد توحید و یگانگی رب کار کنم.
آره زندگی به من از کودکی حساب نکردن روی ادمها رو یاد داد خیلی جاها گوشمو پیچوند اون ضربه هایی که خوردم.
و فهمیدم که نباید روی هیچ کس حساب کرد و وقتی وارد این مسیر شدم فهمیدم باید روی چه کسی حساب کرد.
فکر میکردم او هم مانند دیگران است که تا روی انها حساب باز میکنی و به انها اعتماد میکنی حسابی میزنن
توی ذوقت و ضربه ای می خوری که نمی دونی از کجا خوردی.
توحید که نباشه هیچی نیست نه رابطه ای نه ثروتی نه غذایی و نه موفقیتی.
سالها فکر میکردم باید دیگران به من جایزه بدهند و مرا تشویق کنند از توی مدرسه،
سالها فکر میکردم که باید برای کار از دیگران پروژه بگیرم و در به در دنبالش باشم،
منتظر بودم منتظر و غافل از اینکه هیچ وقت هیچ کدام از اینها اتفاق نیوفتاد.
و من تصمیم گرفتم به جای اینکه از دیگران توقع کادو جایزه و تشویق داشته باشم
خودم خودمو تشویق کنم و فهمیدم خداوندطوری تشویقم میکنه طوری کادو میده که تاحالا توی زندگیم
تجربه اش نکرده ام. من خودم خودم رو دوست دارم و اصلا فکر نمی کنم که کسی منو
دوست داره یا به اصطلاح امروزی توی قلب کسی جا دارم. البته من ادم ارزشمندی هستم.
و اینکه دیگه منتظر کار یا پروژه نموندم و دارم برای خودم کسب و کار ایجاد میکنم و خداوند هم منو
هدایت داره میکنه ازش سپاسگزارم.
ما که انتظار نعمتهای بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانستهایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
هیچی یعنی صفر یعنی یک بچه ی نوپا هم حتی کمتر.
همین الان با اینکه عیده اومدم سر ایستگاه تا با تاکسی بیام خونه و این فایلو گوش کنم
باورتون نمیشه فقط یک تاکسی بود و فقط یک مسافر کم داشت.
میبینید این یکی از ساده ترین هدایت های خداونده.
آره اصلا وقتی حرف از تاریخ میشه نا خداگاه ذهن میره سراغ حکومتها جنگها
و همیشه سر همین پوشاک و خوراک و مسکن جنگ بوده و بشر بهشون نیاز داشته.
اما در کمال تعجب داخل قرآن هرگز این چنین آیاتی در این باره وجود نداره!!!
چرا واقعا چرا خداوند در این مورد صحبت نکرده ؟ اصلا چرا به این موضوع توجهی نشده؟
من که تا قبل از این فایل این نکته رو نفهمیده بودم اونوقت ما میریم دنبال روش های
عجیب و غریب جذب مشتری و زیبایی و تیپ آن چنانی و جولان دادن توی شبکه های اجتماعی…
من اعتقاد دارم از طبیعت میشه درس های بزرگی گرفت و همیشه معلم من بوده.
ببینید همه چی طبیعیه اینکه بارون بیاد برف بیاد خورشید طلوع کنه غروب کنه
تازه درون اقیانوس ها که هزاران کیلومتر هست چه خبره.
تازه بیرون از زمین چه خبره؟ که بطور طبیعی زمین میدان مغناطیسی داره تمام اجرامی که باعث صدمه و برخورد
باهاش میشن رو دور میکنه یا لایه ازن.
یا اصلا فاصله ی زمین تا خورشید که هیچ سیاره ای بهتر و مناسب تر از زمین نیست…
و اینکه خدا میدونه روزانه چقدر زمین در معرض نابودی قرار میگیره و خداوند اونو بطور طبیعی حفظ میکنه.
من به این کتاب اعتقاد دارم ولی نه کامل یعنی سعیم اینه که کاملتر بشع.
بخاطر همین موضوع کع طی هزاران سال حتی یک حرفش کم و زیاد نشده.
و فقط در مورد باور به خداوند دور بودن از غم و توکل و ایمان صحبت میکنه.
پس من میگم همونطور که طبیعت همه چیش طبیعیه نیاز های اولیه مثل خوراک پوشاک مسکن هم باید بص.رت طبیعی تامین بشن
اگر من همون اصل و اساسی که در قرآن هست رو درک و اجرا کنم. اعتماد به رب موضوع خیلی مهم و اساسیه.
من فهمیدم که مهم ترین رابطه ای که میتونه در سطح کیهان و در زندگی من وجود داشته باشه
رابطه با منبع انرژی جهان هستی و رب و خداونده. که هر وقت باهاش دوست میشم هر وقت باهاش هماهنگ میشم
میتونم زندگی خودم رو به همون اندازه خلق کنم. من نتیجه گرفتم از اونجا که همین ارتعاشع فرکانسه انرژیه
و خداوند هم به عنوان منبع انرژی جهانه باید برای جذب انرژی ها به منبع متصل بود.
و هر وقت به این منبع وصل میشم و باهاش هماهنگ میشم دیگه برام داشتن فلان خونه و ماشین معنایی نداره انگار دارمشون
چون به منبع انرژی وصل شدم که تمام اون انرژی ها از اون جا منشع میگیرن.
آره هر کسی که بخواد برای من دردسر ایجاد کنه داره به نفع من کار میکنه . حالا چرا؟؟؟
چون هیچ کس هیچ تاثیری توی زندگی من نداره چه خوب چه بد و از اونجایی که خدا خودشو توی قران مثبت و خوب معرفی میکنه
یعنی چی یعنی اینکه وهابه دوسته قدرتمنده ثروتمنده نمی خوابه و کلا منشا همه چیزای خوب هست
و اینکه خدا فقط نیکی و رحمت داره به بندگانش پس اون دست خدا میشه نا آگاهانه که به ما کمک کنه.
حالا چرا ضربه نمیزنه؟ چون فقط خودم میتونم به خودم ضربه بزنم با فرکانسام با تنبلی با احساس بدم.
اره به نظر من تاریخ داره دوباره تکرار میشه فرمول و قانونش یکیه فقط شکلش رنگی تر شده. وقتی که نگاهی به دروس تاریخی که خوندم میندازم میبینم اره همه از اون انسان های اولیه تا الان به دنبال تامین خوراک و لباس و مسکن بودن. و چیزیه که توی قران بهش اشاره نشده
چرا من تاحالا به این موضوع نرسیده بودم؟ چرا من این موضوع رو نفهمیده بودم؟
وقتی نگاهی به طبیعت میندازم میبینم که همه ی حیوانات هم به دنبال همین نیاز ها هستند. پس تا اینجا انسان با حیوانات فرقی نداره.
بعدشم تازه به طور طبیعی همه ی اتفاقات و رویداد ها اتفاق میوفتن مثلا به طور طبیعی خورشید طلوع میکنه به طور طبیعی اب یخ میزنه
به طور طبیعی شب و روز میشه به طور طبیعی اب بخار میشه و…
و انسان اومده تا از این نیاز های حیوانی فراتر بره. هرکس رو توی تاریخ بشریت ببینیم که به جایی رسیده و موفق بوده
از پیامبران گرفته تا امروز همه از نیاز های حیوانی گذشته بودن یعنی درگیر نون شبشون نبودن.
از نیاز های اولیه عبور کردند و به راس هرم رسیدن. از نظر من انسان ها اینجا دو دسته میشن اونایی که دارن تقلا میکنن تا به صفر برسن یا نیاز های حیوانی خودشونو تامین کنن و اونایی که از صفر عبور کردن و به جاهای بالاتری رسیدن.
وقتی خداوند به جهانیان میگه بر انسان سجده کنید یعنی که ما می توانیم و باید و به طور طبیعی از صفر بالاتر هستیم
اگر فرکانس های منفی ارسال نکنیم. من فکر می کنم اگر یک انسان از کودکی در یک جنگل بزرگ شه از همه ی جانورانی که در یک جنگل هستند بیشتر بالاتر میره. و اینکه میگه خداوند ما جهان را مسخر شما کردیم یعنی به طور طبیعی یا به قول استاد خود به خود همه چی برای مهیا شده تا به درجات بالاتر از صفر و تا بی نهایت برسیم. تا جایی که خودمون سیر بشیم و بخوایم بریم اون دنیا.
اینم بگم که من یه کامنت زیبا نوشتم اما از بین رفت و خیلی هم ناراحت شدم و دوباره نشستم نوشتم.
من که می خوام نیاز های اولیه خودمو از قبیل یه اپارتمان 90 متری در پونک و پارس ای ال ایکس 2000 و درامدی که بشه باهاش نیاز های تغذیه ای که در برنامه غذایی و ورزشی و اینترنت و … هست رو تامین کنم و بعدش برم سراغ پله های بالاتر.
خوشبختانه در حال حاضر به رسالتم دست یافتم و برنامه هایی برای گذشتن از صفر دارم که با مهاجرتم که برنامه ریزی کردم شروع میشه.
ولی توی قران من ندیدم در مورد این نیاز ها صحبت کنه پس یعنی اینا لازم به توضیح نیست اینا خودشون هستن از لحظه ی تولد
از اون اکسیژنی که تنفس می کنیم تا والدین.
عاشق این کلمه خود به خود هستم تصمیم گرفتم بیشتر روی ایمانم کار کنم.
اینم بگم که از لحظه ای این فایل رو دیدم و کامنت اولم که پاک شد رو نوشتم اتفاقات خوبی و باحالی رخ داده و می خوام با کار کردن روی اینا مثل گوله برفی بزرگترش کنم.
اره منم زود فهمیدم که نباید روی هیچ کس حتی پدر و مادر حساب کرد. چون روی خیلی ها حساب کردم و بعدش ضربه شدید خوردم.
حتی وابستگی هم از عدم توحید منشا میگیره.
تصمیم گرفتم که قدرت رو فقط به پروردگارم بدم و فقط روی اون حساب کنم و به هیچ وجه روی دیگران حساب نکنم.
و روی چه کسی حساب کنم هم زود فهمیدم چون پروردگار تنها کسی بود که تو سرم نزد و منت سرم نزاشت و عاشقانه و خالصانه هر وقت روش حساب کردم تمام و کمال منو به بهترین نحو ممکن هدایت کرده.
منم قبلا میترسیدم از قدرت ادما ولی الان خیلی کمتر شده. بادیدن ایات ظلم در قران که میگه خودتون به خودتون ظلم میکنید. با دیدن نتیجه ی راه نادرست مثل دزدی رفتن که بعدش به خودم اسیب زدم و قول دادم که دور راه نادرست رو خط بکشم.
تصمیم گرفتم خوبی ادم هارو از طرف پروردگار ببینم و از اونها به بخاطر دست خداوند تشکر کنم و بدی اونهارو از خودم ببینم و اونها رو کاملا بدون تاثیر بدونم.
ولی نمیدونم چرا هر چقدر این فایلا رو گوش میدم مثل بار اول تاثیر گذار نیستند و بهم نمیچسبن؟؟!!
فهمیدم که و تصمیم گرفتم اینطور نگاه کنم که هر چیز خوبی که در زندگیم رخ میده از طرف خداست و هر چیز بد از طرف خودم.
تصمیم گرفتم اینطور نگاه کنم که هیچ مثل شما استاد هیچ نمی تونه تاثیر منفی داشته باشه اگر من با خدای خودم در ارتباط باشم و چه زیبا می گوید که دلها تنها با یاد خدا ارامش می یابد ، چرا نمی تونه چون اولا دست خداست و خدا فقط خوبی میده و انسانها فقط وسیله هستند همین و بعدشم من مسئول زندگی خودم هستم و همونطوری که اون دنیا هیچ کس به دادم نمیرسه پس این دنیا هم هیچ کس نمی تونه تاثیری توی زندگی من داشته باشه. بارها دیدم همون افرادی که بهم خدمت کردن از طرف خدا در یه شرایطی رفتارشون کلا تغییر میکنه.
اصلا وقتی باگ توحید پچ میشه همه چی نگم حداقل بیشتر همه چیزا اوکی میشه.
و این نامردیه بی ادبیه به نظر من که بیایم با این شرایط شرک بورزیم که از حیوانات هم کمتر میشیم اون موقع و به خاطر اینکه به اون هدف اصلی نرسیدیم عذاب میشیم.
اما پروردگارا اگر من قبلا شرک ورزیده باشم و الان فهمیده باشم و توبه کرده باشم و دیگه تکرار نکنم بازم منو نمی بخشی؟!
پروردگار تمام موئمنان را بیامرز و رحمتت و فضلت را بر ما نازل کن و مارا به راه راست هدایت کن .
واقعا الحمدالله رب العالمین
تصمیم گرفتم دیگه تلویزیون هم حتی نبینم هیچی هیچی چون یه سری فیلم ها رو میبینم چون دلیلش رو هم فهمیدم.
چه آهنگ فوق العاده ای با فایل متناسبه
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید
دوست عزیز توحید همه چیزه ٫ و به خودتون سخت نگیرید فقط متعهد شید که تغییر کنید و جبران کنید ٫ ایمان دارم خداوند هرکس را که بخواهد با تمام وجود هدایت می کند٫ البته ایمانم به اندازه نتایجم است٫ فقط خداوند رو بشناسید دیگر تمام است٫
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید٫