زندگی، در همان کودکی و نوجوانی، به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم.
کمی طول کشید تا درک کنم، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواستههایم ندارند، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمتها به زندگیام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمیکنم، از گزندشان هم بیمناک نمیشوم. مجموع این دو نگاه، توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.
سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم، بیشتر ارتباط میان «توحید» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» میداند را درک کردم و فهمیدم، «توحید»، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.
به یقین، دلیل تمام موفقیتهای زندگیام، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزشهایم بر «درک و اجرای این اصل در تمام جنبههای زندگی» استوار گردیده است.
توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که میگوید: زندگی ما، تماماً توسط باورهای خودمان رقم میخورد.
توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بتهاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند، چه برسد به نجات آدمها.
توحید، یقین ابراهیم است که میتواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازهی او به ربّ متصلاند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان میگذارد.
توحید، توکل، سرسپردگی، تسلیم و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که، میتواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.
نگاه توحیدی، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است که خود را در عمل، هنگام ورود به آتش نشان میدهد. چون میداند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد، اگر قدرتش را باور نکند
ما که انتظار نعمتهای بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانستهایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
و اگر این نگاه را ساختهایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!
چرا میترسیم حتی اگر مسیر درست را برویم، کار درست را انجام دهیم و باورهای خوبی بسازیم، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی، رأی یک سیاستمدار، لغو یک قانون، قیمت دلار، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که، در تمام این سالها ساختهایم؟!
این نگرانیها همان بخشهای ساخته نشدهی توحید در نگاهمان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس، باز گذاشتهایم و همان بخشهای ساخته نشدهی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.
میزان ورود نعمتها به زندگی ما، به اندازه باورهای توحیدیمان است.
به اندازهی یقین به این قانون که: «فرکانسهای خودمان زندگیمان را خلق میکند»، توحیدی میشویم و به همان اندازه نیز، در آرامش میمانیم، از خطرها مصون میمانیم، آتش برایمان گلستان میشود، عدو سبب خیر میشود و برکتها راهشان را به سوی زندگیما پیدا میکنند.
تمام نتایج زندگی من، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدیام بوده است. تا روی آدمها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که، قدرت خلق هر خواستهای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواستهای گشته.
این نگاه توحیدی است که، هر روز نعمتهای بیشتری را روانه زندگیام میسازد و عزّت، ثروت، عشق و سلامتی بیشتری به من میبخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم، دچار سوء تفاهم شده و به فرعیات بیهوده چسبیدهاند.
اساسی ترین تلاشهای بشر در تمام اعصار تاریخ، صرف تأمین خوراک، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ به راه انداختهاند. اما وقتی وارد قرآن میشویم و داستان زندگی پیامبران را میخوانیم، هیچ اثری از این دغدغهها که کل بشریت درگیرش بوده، نمیبینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینههایش نیست، چون اصل چیز دیگری است.
قرآن یکصدا توحید را فریاد میزند، آن را اصل میداند و خداوند همه چیز، جز شرک به خودش را میبخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروتآفرین هدایت میشویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگیمان مییابد.
با این حال، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیاتاند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی میبینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی میکنند الّا باورهایشان و روی هر عاملی حساب میکنند الّا خداوند.
به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحیدی، به دنبال آموختن روشهای بازاریابی، شیوه جلب مشتری، تبلیغات و … اند.
به جای ساختن باور احساس لیاقتِ تجربه عشق، به دنبال جراحی زیباییاند.
به جای ساختن باور فراوانی، به دنبال یافتن دنبالکنندگان و لایکهای بیشترند.
به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.
آنها هزاران عامل را، به عنوان عامل اصلی لحاظ میکنند، الّا توحید و توکل را، که اصل است و این وعده را میدهد:
تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی، سلامتی، ثروت و عشق است، میتوانی با باور کردن رابطهات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمتها، سلامتی و عشق، راه ورود آنها را به زندگیات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربهشان کنی.
وقتی در مسیر توحید قرار میگیری، مشتریها پیدایت میکنند، ایدههای ثروتساز سراغت میآیند، قلبهای مهربان اطرافت جمع میشوند و به تو عشق میورزند و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز میکند.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD471MB38 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶30MB38 دقیقه
سلام به خدای مهربانم که هرلحظه میخوادتا مارو خالص ترکنه این متنو مینویسم درادامه متن قبلم که ساعاتی پیش مشغول نوشتنش شدم اما تمام نشده کاری پیش اومد وازترس اینکه نکنه پاک بشه ودوباره بخوام با سرعت کمم بنویسمشون ارسال دیدگاه روزدم چون قبلا دیده بودم میتونم دیدگاهموویرایش کنم اما بعدکه برگشتم تا درحین ویرایش ادامه بدم کامنتمو دیدم چنین گزینه ای روالان ندارم یا من نمیبینمش وبلد نیستم که کجاست خلاصه اینکه ذهن مشرکو نجواگرهمیشگیم کمی بهم ریخت وحسش ازاون نابی داشت درمیومد رفتم توبخش مسائل فنی سایت تا پیداش کنم وکمی هم مطالعه کردم تا به قول آقا ابراهیم گل حلال مسائل بشم اما بازهم نفهمیدم از کجا میتونم اینکارو انجام بدم وقلبم گفت برو ادامه مطلب تو تویه دیدگاه دیگه بنویس چون باخودم قرارگذاشتم که رد پامو برای طی مراحل تکاملم حتی تونوشتن کامنتهای بهترببینم وانافا به خودم تبریک میگم از اول راهم خیلی بهترمیتونم تمرکز کنم وبنویسم همونجابود که مچ ذهن مشرکمو گرفتم که ازبس دنبال کمالگرایی ونشون دادن خودش بهم ریخته بود که چرا نتونسته دلنوشته هاشو ادامه دارومرتب بنویسه وفهمیدم که خدای من حتی تونوشتن کامنتهام هم میخودکه مشرک نباشم میخوادکه بشم شبیه ابراهیمش چون این توانایی واستعدادوبه من هم داده چون من هم لایق برگزیده شدن هستم پس باید شرک رو از لایه لایه های ذهنم پاک کنم تا برای بهتردیده شدن وتحسین دیگران ننویسم آرزوم اینه که برسم به زکدی به این حدازکمال تا جلوی ذهن مشرکو نجواگرمو بگیرم که فقط کفقط بدای قلب پاکم ازشرک وبرای خدای درونم بنویسه آمین
واما ادامه حرفهای قبلم که کریدیتشو به خدای مهربانم میدم چون این من نیستم که مینویسم بهم میگه که چی بنویسم واگرنباشه نداها والهامتش محاله ممکنه که من بتونم به این زیبایی بنویسم خدایا شکرت که درقلبم احساست میکنم وهدایتهاتو دریافت میکنم به زیبایی وشکر که باوردارم به زودی زیباترو ناب ترهم دریافتشون خواهم کرد
ادامه اذا سالک عبادی عنی …..(بقره ١٨۶)
واینگونه شد که زمانیکه خداوندرو اجابت کرد وبه اوایمان آوردرشدیافت ایمانی که باوری دادکه اگراوبخواهدآتش هم سوزانندگیش رابرای کسیکه تمام شرکهای وجودش را زدوده از دست خواهد داد چون خدای اوست که حتی سوزانندگی را به آتش داده است
پس قلبم گفت :که توهم بایدتجربه کنی تمام وجودخودت را نه برای اینکه به کسب بیاموزی نه برای اینکه تو وظیفه داری به دیگران راه درست را یادبدهی بلکه برای این پابه دنیانهادی تاتجربه کنی تمام وجودت وهمه ی استعدادهاوباورهایت را وتمام خدای درونت را که تو خوداوهستی وپاره ای از اوهستی مثل قطره ای از دریا که خود دریاست پس برگزین این توحیدخالص را که بناید به هیچ شرایطی متکی باشی غیرازخودت وخدای درونت
برگزین وانتخاب کن که هیچ چیز نمیتواند احساس توراخوب کندحتی اگردربهترین شرایط ظاهری باشی حتی اگرتمام شرایط مهیاست که تو با آرامش خاطر درکنار دوستان توحیدیت باشی وبتوانی بازمان وفرصت کافی کامنتهای آنهارابخوانی وحس وحال خوبی پیداکنی امابازهم انگارحست حتی برای خواندن آنهاهم عالی نیست چون این باورهای شرک آلودراهنوزهم داری که احساس برتری آنهاراذهنت نجوامیکند تا محزونت کند وشیطان نجواگردرونت حس حسادت درونت رابرمیانگیزاندکه ببین آنهاازتو بهترمینویسند وشرایط بهتری را تجربه میکنند ودرمراحل بالاتری هستند آخر ذهن مشرک توهنوز به این نگاه توحیدی نرسیده است که اگردوستانت شرایط بهتری تجربه میکنندچون باوهای نابتری ساخته اند وواینهانتیجه باورهای زیبا ودرستشان است واگر توهم باورکنی که لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین یعنی درک خواهی کرد که خودت با باورهای نادرست شرایطت را ساخته ای وباورمیکنی که خودت خالق زندگیت هستی دلخواه یا نادلخواه وتو هیچ تفاوتی باهیچکس نداری ومیتوانی با فرکانس ها وباورهای درست همه چیز را آنطورکه میخواهی بسازی واگرمیخواهی برگزیده شوی ابتداباید برگزینی شکستن تمام بتهای شرک الود درونت را حتی این حس کمالگرایی را
وزمانیکه میشکنی این بتهاراکه توباید شرایط مناسبی داشته باشی که کامنت دوستانت را بخوانی تا به احساس خوب برسی این حس شرک الود واین تضادبه تومیفهماندکه حتی نباید به این وابسته باشی که حال توراخواندن کامنتهاوحضورفعالت درسایت خوب کند وانگاه است که وقتی توبرمیگزینی که ازدل این تضادرشدپیدا کنی خداوندمهربان تو از کتاب فرزندت که بعنوان قصه ی شب برایش میخوانی داستان دانه ای را تعریف میکند که :
دانه ای که نمیخواست بروید
چون دانه میترسیداز اینکه اگرسرازخاک بیرون کند بی اب وغذا وگرسنه بماند وریشه درخت تنومندی که کنارش بودبازبان کودکانه به اوگفت که من ریشه درختی تنومندم که درکنارتوست واول مثل تودانه بود وکم کم ازخاک بیرون امد وهمین که بیرون رسید وسمت خودش راانجام داد همه چیزبرای رشدش آماده بود خداوند مهربانی که خورشیدرادستی برای گرما ونورش قرارداد وچشمه ی ابی که سیرابش کرد وخاکی که به اوغذا داد ونسبمی که خنکش کرد وپرندگان خوش اوازی که برایش ترانه هاسرودند واین مرا یاد استادانداخت که چگونه از دانه به درختی تنومند باریشه هایی قوی تبدیل شدبا وصل شدن به اصلش
وخواندن قصه ی شب بعد
کودکی بر آب
زمانیکه مادر موسی بادلسپردنش به خدای درونش این الهام الهی راشنید وباورکرد که اوهم لایق انست که مورد وحی الهی قراربگیرد وشنید که
واوحینا الی ام موسی ان ارضیعه فاذاخفت علیه فالقیه فالیم ولاتخافی ولاتحزنی انا رادوه الیک وجاعلوه من المرسلین (قصص ٧)
تا به تو نیز آرامش وحال خوب ببخشد وباورکنی که وقتی خواسته ای داری جوابی برایش هست وخدای توبه تمام هستی فرمان میدهدتاتورابه آن خواسته برساند ازدل یه کتاب کودکانه ازحرفهای دوستانت واز هرجای دیگری
وتوان قصه را کامل کنی برای فرزنددلبندت که همیشه شبهاوقت خواب میترسید ازتنهایی به خاطرباورشرک الوداینکه پدراست که ازاومحافظت میکند تاباارامش بخوابد که بی سابقه است وتونیز بااینکه بااین باورشرک الودمقابله کرده ای وتلاش برای ازبین بردنش که حتی دلهره هم نداشته باشی اگردرخانه تنهابمانی ان شب را بدون دلهره میخوابی چون خدای مهربانت دستی ازدستانش رابعنوان داستانهای تنهایی مریم بانوی عزیزم درپردایس برای شماتعریف کرده است که من تنهابودم زمانیکه استادنبود من تنهابودم وخدا واین باوربخوابی که خداراحس کنی درکنارت بدون دلهره درخانه ای که دوسال پیش ترس تنهایی ازان راداشتی چون باذهن مشرکت ازدوطرف حیاطی دارد که راحت میشود به ان نفوذکرد
وفردای انروز از خواب بیدارمیشوی ودرستاره قطبیت میخواهی که خدایا ممنونم که حال که امروز شرایط مهیاست برای زمان گذاشتنم روی سایت مراهدایت کن به چیزیکه حالم راعالیتر کندتابهره ی نابتری رادریافت کنم ومیبینی که ۵۴ مین روزتحولت مصادف شده با توحید عملی ۶ تابه تواین درکهارابهتربیاموزدکه درعمل باانهامواجه شده بودی تاباورت راقوی ترکندکه توافریدگاری مهربان وعادل داری که قوانینی ثابت رامعین کرده تا توخودت خالق زندگیت باشی درست مثل خودش که خلق کرده هرانچکه میخواسته وبه خودش فتبارک الله احسن الخالقین گفته تا توهم خالق وخدای زندگیت باشی وبه خودت وخدایت تبارک الله بگویی وشکر گزارباشی که الحمدالله الذی احسن خلقی
تا بهترازهرروزبرانی وبفهمی که تو به این دنیاامده ای تا خودت راتجربه کنی تاتجربه کنی مراحل تکاملت راکه میتوانی هرلحظه بیشتروبهتر صفات زیبای پروردگارت رادرخودت متجلی کنی که ازروح خودش درتو دمیده است مثل تمام بندگان صالحش
تابه توبیاموزد که خدای توخدای همسرت هم هست وهمسرت هم به همان میزان به منبع هستی متصل است وپروردگارتو هدایت رابرای اوهم تضمین کرده است تادیگر آرامش داشته باشی که برای شغلی که شروع کرده است وایده ای که به اوالهام میشود احترام بگزاری وباورش کنی که حتماوقطعا هدایت خدای درونش بوده است وبیشتر وباباوری قویتربگویی ,, الخیرفی ما وقع ,, هراتفاقی که بیفتدقطعا به نفع من است
انگاه مثل ابراهیم دیگر نگران فرزندت نخواهی بود که اوهم به منبع انرژی ومال وصاحب اختیارش متصل است که هرتصمیمی که برای زندگیش میگیرد حتما جواب خواسته های اوازپروردگارش است وهدایت اوست به خواسته اش ان زمان است که دیگردلهره نداری که نکند سرمایه ی زندگیش رابا ندانم کاریش به گمان تو ازدست بدهد چون میدانی که خدای تو ٩دای اوهم هست خدای توکه دانای همه چیزاست که گنجینه های آسمان وزمین دردستان با کفایت اوست خدای فرزند دلبند توهم هست
خدایا شکر برای این باورهای ناب
ای مهربانم شکر که اعتبار تمام این سخنان ازتوست تویی که برایم کافی هستی کافی تراز همه ی عالم
خداونداسپاس که به معجزاتت عادت کرده ام
“السلام علینا وعلی عبادالله الصالحین “
سلام برما وبربندگان صالح خدا
سلام برمن وبراستاد عزیزم سلام به من وبه مریم عزیزم سلام به من وبه دوستای عزیزودوستداشتنیم
سلام به ما که برگزیدیم خدای مهربانمان را تا ازصالحان زمین شویم وخدای مان مارابرگزیند
خداروشکربابت حضورم دراین فضای توحیدی
خداروشکربرای حضورم دراین فضای ابراهیمی که حنیف بود ومشرک نبود
خدارو شکر از آموزه های ۵۴ مین روز تحولم باورهای نابتری از توحید رادرک کردم
خداروشکر که مدارم بالاتر رفته ومراحل تکاملمو بهتر طی کردم که متن زیبای این فایل وصدای دلنشین استاد رو از باورهای خالصش بهتر شنیدم وگوشم شنواترشده بود وآماده تربرای شنیدن اسرارالهی
واین یعنی بهدخودم باید تبریک بگم که لیلای عزیزم عفت قشنگم مبارکت باشه این محرم اسرارشدنت
خوش اومدی به مداربالاتر عزیزدلم عزیزخدا برگزیده خدا شدنت مبارک چون توبرگزیدی یکتاپرستی رو پس بهترباورکن که میتونی برگزیده تربشی ومحرم تر فقط باید بهترباتمام وجودت درک کنی این مطالبو ودرعملت به فعل تبدیل کنی این دُرهای گرانبهارو
اما براشتها ودلنوشتهای الهام شده از خدای هدایتگرم به قلب من :
وقتی که این فایلو دیدم که بارگزاری شده وداشتم میخوندم متن الهی شو این سؤال همیشگی ذهنم رو دوباره شنیدم که
آیا انسانهای برگزیده وبندگان صالح خدا وانبیا وهرکس که تاثیری شگرف در جهان هستی گذاشته تمام اینکارهاروفقط برای اینکه به ما درس بده انجام داده وبهتربگم رسالتش این بوده وفقط داشته به رسالتش ووظیفه ش به قول ما عمل میکرده یعنی میخواسته تشخیص راه درست وغلط روبه ما بیاموزه ؟؟
تشخیص راه سعادت و خوشبختی رو یادمابده ؟؟ا با دیدن این فایل ذهنم این سوالو پرسیدو منو به چالش دعوت کرد تا ببینه من چند مرده حلاجم تا ببینم چقد یادگرفتم تواین مدت که توسایتم ودارم تلاش میکنم بدون تعصب همه چیزو بررسی کنم وقلبم گفت عزیزدلم اگه چیزی که تاحالا شنیدی وگاهی هم باورش کردی درست باشه واونافقط برای این زندگی کرده باشن ورفتارکرده باشن پس نظرات خودشون وباورهای خودشون چی میشه پس دیگه ختیاربه نظرت معنایی داره ؟؟
قلبم گفت : اونام مثل همه ی انسانهای دیگه اومدن
که خودشونوتجربه کنن خودواقعی شون که متصل به منبع هستی ودراین طی مسیرهاماروهم درتجربه های زیبا وناب وتوحیدی شون شریک کردن یعنی کسانیرو شریک کردن که بخوان درمسیر اونهاحرکت قراربگیرن ودرمداردریافت این زیباییهاباشن تااونهاهم خودواقعی شون روکه به منبع لایزال هستی وصله تجربه کنن
بعدجواب این سوالمودادکه ابراهیم وقتی بادیدن ستاره اونو به خدایی قبول کرد وبعدازافولش گفت من افول کنندگان رودوست ندارم
ووقتی ماه رودید واونورب اختیارکرد وبعداز افول اون گفت اگر رب من مراهدایت نکنداز گمراهان خواهم بود
و چون خورشیددرخشان رادید گفت این رب من است این عظیم تراست وزمانیکه خورشیدغروب کرد گفت ای مشرکان من ازانچه شماشریک خدامیخوانیدسخت بیزارم
انّی وَجّهت وجهی للذی فطرالسموات والارض حنیفا وماانا من المشکین (٧۴_٨١ ) انعام
برای این نبود که به دیگران یادبده تواونهاهم ازاویاد بگیرند
وزمانیکه ابراهیم خدای یکتا رو برگزید وتصمیم گرفت که بتهارو بشکنه وتبرروروشونه بت بزرگ گذاشت برای این نبود که به ما که بادید تعصب به این نمونه موضوعات نگاه کردیم ومیکنیم بگه که نباید بت بپرستید
بلکه ابراهیم خالق آسمانهاوزمین رو به ربوبیت انتخاب کرد ودین حنیف روبرگزید چون باورهاوتجربه های خودش رو زندگی کردوان باورهاروساخت تابرگزیده بشه و اونهایی که هم مدارباشن باابراهیم میتونن به این درک برسندکه بتهاروباید شکست چون اونهاهیچ قدرتی برای نفع بخشیدنبه ما ودفع کردن ضرری ازمارو ندارن انها حتی نمیتونن ازخودشون دفاع کنندوحتی نمیتونن بگن که کی اونهارو شکسته
خدارو شکر قلبم بهم درست پاسخ داد حالاکه تواین مدارتوحیدی قرارگرفتم میدونم که بندگان صالح خدابا باورهای زیبا وخواسته های بزرگشون خداوندروبرگزیدند تابرگزیده شوند تا بدونم اختیارهست وتفاوت هست بین بندگان صالح خدا که خودشون انتخاب میکنند تابرگزیده وبرترین باشن با فرشتگانی که آفریده شدندتا بی چون وچرا عبادت کنند خداوندرو بدون اینکه هیچ تمایل بشری داشته باشند
مگه نه اینه که ارتباط با خداوند یه ارتباط دوسویه است وخودش فرموده اُذکرونی اَذکرکم ویا اینکه شما فراموش کردید خدارو وخداهم شمارو فراموش کرد
خدارو شکر که درطی مراحل تکاملم به این درک زیباوتوحیدی رسیدم که ابراهیم خودش رو تجربه کرد ومراحل تکاملشو طی کرد تااینکه برسه به اون یکتاپرستی ناب وبشه پیروآیین حنیف مشرک نباشه وخداوندرو برگزید وباورکرد که اوست که زنده میکندومیمیراند واوست که میخنداندومیگریاند وزمانیکه بیمارمیشود شفایش میبخشد وهدایتش میکند تا اینکه خلیل الله شد وبرگزیده خدا واز تمام امتحانات الهی سربلندبیرون آمد
ابراهیم باورداشت ودرک کرده بود از اعماق قلبش وباتمام وجودش که
اِذا سئلک عبادی عنی فانی قریب ……(بقره ١٨۶)
واینگونه شدکه زمانیکه خداوندرا اجابت کرد
سلام به یزدان عزیز
دوست عزیزم کلامت بسیاردلنشین وتحسین برانگیز بود خصوصا اون قسمتی که گفتی خداوندهم مارو بورسیه میکنه به اصل بچسبیم ودست از فرعیات برداریم واقعا لذت بردم از کلامت تحسینت میکنم آقا یزدان گل 🌺
سلام به نسرین عزیزم
دوست عزیزونازنین وهمفرکانسم بهت تبریک میگم برای این دیدگاه زیباوتاثیر گزارت تبریک میگم برای درک زیبات از همزمانی خوندن سوره ابراهیم واین فایل توحیدی عزیزم تحسینت میکنم بابت نوشته دلنشینت وتحسینت میکنم که متن زیبات شایسته متن برترشده
ممنونم کهدحس قشنگتوبامابه اشتراک گزاشتی برات آرزوی بهترین درکهای توحیدی رو دارم عزیزدلم 😘😘
سلام نسرین عزیزم ممنونم برای آرزوی قشنگت خوشحالم که شمارویاد دوست داشتنیهاتون انداختم منم آرزوی بهترینهارو برات دارم عزیزم 😘