زندگی، در همان کودکی و نوجوانی، به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم.
کمی طول کشید تا درک کنم، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواستههایم ندارند، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمتها به زندگیام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمیکنم، از گزندشان هم بیمناک نمیشوم. مجموع این دو نگاه، توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.
سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم، بیشتر ارتباط میان «توحید» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» میداند را درک کردم و فهمیدم، «توحید»، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.
به یقین، دلیل تمام موفقیتهای زندگیام، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزشهایم بر «درک و اجرای این اصل در تمام جنبههای زندگی» استوار گردیده است.
توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که میگوید: زندگی ما، تماماً توسط باورهای خودمان رقم میخورد.
توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بتهاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند، چه برسد به نجات آدمها.
توحید، یقین ابراهیم است که میتواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازهی او به ربّ متصلاند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان میگذارد.
توحید، توکل، سرسپردگی، تسلیم و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که، میتواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.
نگاه توحیدی، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است که خود را در عمل، هنگام ورود به آتش نشان میدهد. چون میداند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد، اگر قدرتش را باور نکند
ما که انتظار نعمتهای بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانستهایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
و اگر این نگاه را ساختهایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!
چرا میترسیم حتی اگر مسیر درست را برویم، کار درست را انجام دهیم و باورهای خوبی بسازیم، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی، رأی یک سیاستمدار، لغو یک قانون، قیمت دلار، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که، در تمام این سالها ساختهایم؟!
این نگرانیها همان بخشهای ساخته نشدهی توحید در نگاهمان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس، باز گذاشتهایم و همان بخشهای ساخته نشدهی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.
میزان ورود نعمتها به زندگی ما، به اندازه باورهای توحیدیمان است.
به اندازهی یقین به این قانون که: «فرکانسهای خودمان زندگیمان را خلق میکند»، توحیدی میشویم و به همان اندازه نیز، در آرامش میمانیم، از خطرها مصون میمانیم، آتش برایمان گلستان میشود، عدو سبب خیر میشود و برکتها راهشان را به سوی زندگیما پیدا میکنند.
تمام نتایج زندگی من، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدیام بوده است. تا روی آدمها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که، قدرت خلق هر خواستهای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواستهای گشته.
این نگاه توحیدی است که، هر روز نعمتهای بیشتری را روانه زندگیام میسازد و عزّت، ثروت، عشق و سلامتی بیشتری به من میبخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم، دچار سوء تفاهم شده و به فرعیات بیهوده چسبیدهاند.
اساسی ترین تلاشهای بشر در تمام اعصار تاریخ، صرف تأمین خوراک، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ به راه انداختهاند. اما وقتی وارد قرآن میشویم و داستان زندگی پیامبران را میخوانیم، هیچ اثری از این دغدغهها که کل بشریت درگیرش بوده، نمیبینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینههایش نیست، چون اصل چیز دیگری است.
قرآن یکصدا توحید را فریاد میزند، آن را اصل میداند و خداوند همه چیز، جز شرک به خودش را میبخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروتآفرین هدایت میشویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگیمان مییابد.
با این حال، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیاتاند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی میبینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی میکنند الّا باورهایشان و روی هر عاملی حساب میکنند الّا خداوند.
به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحیدی، به دنبال آموختن روشهای بازاریابی، شیوه جلب مشتری، تبلیغات و … اند.
به جای ساختن باور احساس لیاقتِ تجربه عشق، به دنبال جراحی زیباییاند.
به جای ساختن باور فراوانی، به دنبال یافتن دنبالکنندگان و لایکهای بیشترند.
به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.
آنها هزاران عامل را، به عنوان عامل اصلی لحاظ میکنند، الّا توحید و توکل را، که اصل است و این وعده را میدهد:
تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی، سلامتی، ثروت و عشق است، میتوانی با باور کردن رابطهات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمتها، سلامتی و عشق، راه ورود آنها را به زندگیات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربهشان کنی.
وقتی در مسیر توحید قرار میگیری، مشتریها پیدایت میکنند، ایدههای ثروتساز سراغت میآیند، قلبهای مهربان اطرافت جمع میشوند و به تو عشق میورزند و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز میکند.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD471MB38 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶30MB38 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته پر انرژی
چقدر من این فایل رو دوست دارم چقدر تو فایل نکات اساسی و کلیدی اشاره شده
و بی نهایت از خدا سپاسگزارم که هر لحظه داره منو هدایت میکنه به مسیرهایی که درسهای از زندگی رو از قانون خدا رو یاد بگیرم
میخوام یه مثالی از خودم بزنم که فکر کنم به خیلی از بچههایی که تو این مسیر هستند میتونه بهشون کلی امید و انگیزه بده برای ادامه دادن این روند
خیلی برام جالبه از اونجایی که من از خدا یه مدتی خواستم که خدایا کمکم کن من میخوام تو مسیری قرار بگیرم که ابراهیم پیامبر قرار داشت و من میخوام مثل ابراهیم تسلیم هدایت پروردگار باشم
و الان هر چی بیشتر جلو میرم و این تضاد سخت مالی و بیزنسی الان بهش دچار شدم
دقیقا حس میکنم خدا به درخواستهای من داره پاسخ میده
و خداشکر ارام ارام دارم بهتر فکر خدا رو میخونم که خداوند داره با این تضادها توحید و موحد بودن منو امتحان میکنه و بمن یاد میده که چطور تسلیم باشم
چون دقیقا تو بیزنس من موقعیت و فرصت پولسازی فراهم شده تا حالا نمونه شو ندیده بودم الان نزدیک به ۱۰ نفر از تولید کننده و کشاورزها با من تماس گرفتن و میگن بیا محصولمون رو از ما بخر و این فرصت عالی برای پول ساختن فراهم شده
اما از اونجایی که من متعهد شدم که تسلیم پروردگار باشم و بذارم خداوند کارها رو برای من انجام بده بنابراین هنوز برای هیچ خریداری خودم تماس نگرفتم برای معامله کردن
چون من میگم اون خدا باید مشتری و خریدار رو سمت من بفرسته همین خدا تونسته ۱۰ از تولیده کنندهها رو سمت من بفرسته پس خریدار هم خیلی راحت میتونه سمت من بفرسته پس من دخالت نمیکنم من تسلیمم برای من خدا باید همه کار بکنه
یادم میاد تو همین ۲ ، ۳ ماه قبلتر من تو این موارد تا حدودی شرک داشتم
یعنی یه فروشنده یا همون تولید کننده با من تماس میگرفت برای فروش
من همون لحظه کلی از خدا سپاسگزاری میکردم و اعتبار اینکار رو به خدا میدادم و تا اینجای کار خوب توحیدی عمل میکردم
اما بعدش بصورت نااگاهانه مشرک میشدم
و این فرصت رو یه موقعیت عالی میدیدم برای پول ساختن و هر جور بود نمیخواستم این فرصت رو از دست بدم و به اون بنده خدا قول میدادم که حتما محصولتو برات میفروشم
حالا شرک مخفی منو ببین
اول اینکه من چسبیده بودم به این موقعیت و نتونستم این نعمت رو از خدا ببینم
درسته اولش من سپاسگزار خدا بودم بابت هدایت این نعمت سمت من
ولی در ادامه مشرک میشدم
چطور ؟
کسی که نعمت رو از طرف خدا بدونه دیگه نگران نیست ، خیالش راحته که خداوند از بینهایت طریق بهش کلی نعمت و ثروت میده
( پس عجله و بدو بدو یا بجوم تا تنور داغه این فرصت رو پول کنیم نباید وجود داشته باشه ) این خودش شرکه من تا همین دو سه ماه پیش اصلا متوجه این شرکم نبودم
دوم اینکه با خریدارها و مشتریهایی که براشون سفارش رو تامین میکنم تماس میگرفتم و میگفتم محصول خوب اماده شده بیاد ازم بخرید
خوب این شرک مخفی دوم
یعنی چی ؟
اگر من این نعمت رو از طرف خدا میدونم و این نعمت رو خدا برای من فرستاده خوب برای این خدا کاری نداره که خریدارش هم خودش بفرسته چرا من باید زنگ بزنم و التماس خریدار رو بکنم
قبلا خلاصه با این شرک خفی و ریزی که داشتم خلاصه تعداد معامله انجام میشد خیلی محدود بود با اون حال دردسر و انرژی که برای جابجا کردن بار از من میگرفت خیلی زیاد بود و بعدش سود مالی خیلی کمتری برای من داشت
نسبت به مواردی که تو بعضی از معاملات بیشتر توحیدی عمل میکردم و کار رو میسپردم دست خداوند تا خود خدا برای من انجام بده
برای همین این موارد و این تجارب بارها بارها تو بیزنس من رخ داد و از اونجایی که همیشه دارم روی خودم و کنترل ذهنم کار میکنم
و جالبتر از همه اینکه از خدای مهربان خواستم کمکم کنه تا مثل ابراهیم پیامبر موحد باشم و تسلیم هدایت پروردگار باشم
ارام ارام منو هدایت کرد به درک بهتری توحید و قدرت دادن فقط به خداوند برسم
و از خدا هدایت خواستم تا کمکم کنه توحید رو به معنای واقعی تو عمل نشون بدم
و الان تو موقعیت بسیار استثنایی قرار گرفتم
شرایط مالی بسیار سخت یعنی موجودی حسابم در حد ۵۰۰ هزار تومن مونده با یه خانواده ۴ نفری مستجر هم هستم و حتی اجاره نرمال سر برج رو هم ندارم و جدا از این قرار داد من تموم شده و صاحب خونه قرار مبلغ اجاره رو افزایش بده و جدا از این گوشت تو خونه هم تموم شده و پول خرید گوشت هم ندارم تا بتونم دوره قانون سلامتی رو ادامه بدم
حالا این از شرایط بسیار بحرانی که الان توش قرار دارم
ولی با این من خیلی بیخیال هستم
که بارها شده همسرم بمن گفته که اگر من این حس بیخیالی تو اگر میداشتم از خدا هیچی دیگه نمیخواستم
خدایاشکرت
برای همین به خودم میگم من اینجاها باید ایمان و توکل خودم رو نشون بدم خدا خودش بموقعش کارها رو برای من انجام میده
این در حالی که تو بیزنسم موقعیت پولسازی عالی ایجاد شده نزدیک به ۱۰ تولید کننده با من تماس گرفتن برای فروش محصول تازه اون هم با زیر قیمت بازار یعنی تو این ۳ سالی هیچ وقت این موقعیت عالی برای من فراهم نشده بود
حالا حساب چه تعداد و حجمی بار وجود داره برای معامله و اونم با چه سود عالی
و الان نزدیک به یه هفتهست من حتی برای یه خریدار از مشتریهام تماس نگرفتم
در صورتی با یه تماس کوچولو میتونم بهشون خبر بدم و اعلام موجودی کنم ولی اینکار نکردم
و تازه به هیچ کدوم از تولید کنندهها قول خرید هم ندادم گفتم شما خودتون پیگیر فروش باشید من اگر شرایط معامله ایجاد شد و سفارش گرفتم باهاتون هماهنگ میکنم اگر نه شما منتظر من نباشید من هم بهتون هیچ قول خرید نمیدم
یعنی دیگه خودتون حساب کنید کل مدیریت بیزنس خودم رو صد در صد سپردم دست خدا و گفتم خدا باید برای من تمام کارها رو انجام بده
و من اینجا باید توحید در عمل رو به معنای واقعی نشون بدم
این در صورتی که همین ۳ ماه پیش ۱/۲۰ این فرصت پولسازی برای من ایجاد میشد من زمین و زمان رو بهم میدوختم و هر جور شده بود باید بار رو جابجا میکردم
حالا بماند چقدر دردسر داشت و اخر سر هم با سود خیلی ناچیز معامله میشد
ولی این سری قضیه کاملا متفاوته من اصلا برای خودم این تضاد رو یه تمرین عالی برای خودم در نظر گرفتم برای ساخت باور توحیدی و موحد و تسلیم بودن در برابر هدایت خداوند
من گفتم همون جور که خداوند این همه فرصت پولسازی رو برای من فراهم کرده همون خدا بقیه کارها رو خودش انجام میده نیاز نیست من پدر خودم رو در بیارم و زور بزنم و از همه بدتر بیام التماس غیر خدا رو بکنم که بیاد از من بخره
این شرایط الان زندگی خودم رو براتون توضیح دادم که دقیقا متوجه باشید از اون طرف شدیدا تو فشار مالی خیلی سخت قرار دارم
و از این طرف چه فرصت عالی پولسازی برای من فراهم شده با اینکه یکسره نجواهای شیطان و دور اطراف داره ذهن منو بمباران میکنه
حتی میگم من گوشت تو یخچال هم ندارم
هدف من پیشرفت تو بیزنس و ثروتمند شدن و رسیدن به سلامتی و روابط عالی با خانواده و دیگران و معنویت و نزدیک شدن به خداوند و رسیدن به ازادی مالی ، ازادی مکانی و ازادی زمانی تو این جهان هست
بنابراین من برای رسیدن به این خواسته هر کاری انجام میدم
من متعهد هستم من تو این جهان یا به این هدفهام میرسم و هر سری سعی میکنم این روند رو بهبود بدم یا از این دنیا میرم و میمیرم
بنابراین به خودم گفتم اگر شده من بجای خوردن گوشت عوضش تخم مرغ و پای مرغ که تو بازار ارزون ترین چیز هستند رو مصرف میکنم ولی یه قدم از دوره قانون سلامتی پایینتر نمیام
و از لحاظ مالی هم پول اجاره خونه و قرار داد جدید هم ندارم
گفتم بمن ربطی نداره من یکسال مستجر بودم پول تمام اجاره ماه ماه خونه رو خدا خودش پرداخت کرد اگر قرار باشه تو این خونه بمونم خوب باز هم خودش پولش و شرایطش رو خیلی راحت برام فراهم میکنه و اگر نه قرار تو این خونه نباشم خیلی راحت منو هدایت میکنه به جای بهتر
حتی به خودم گفتم اگر شد میرم خونه انسانهایی که نیاز به سرایدار دارند و میرم اونجا سکونت میکنم تا ببینیم اوضاع چی میشه
بنابراین من باید اینجاها توحید و تسلیم بودن در برابر هدایت خداوند رو نشون بدم
با اینکه اوضاع از لحاظ بیزنسی و مالی و زندگی یه جورایی از افتضاح هم اون طرفتره
ولی خدا شکر حالم و احساسم خوبه و از همه مهمتر از زندگیم با همین شرایط دارم لذت میبرم
بنابراین گفتم اشکال نداره من اینجا باید ایمان خودم نشون بدم
خدایا شکرت خیلی ارامش دارم از اینکه وجود خدا رو بیشتر در درونم خودم دارم حس میکنم و خیلی امید و انگیزه دارم که با این فرکانس عالی که من دارم به جهان میفرستم چه اتفاقات و چه نعمتهایی عالی در انتظار من هست تا من در مدار برخورد به اون نعمتها قرار بگیرم انشالله
استاد این فایل به خدا اندازه یه دوره اموزشی ارزش و اگاهی داشت بی نهایت ازتون سپاسگزارم وقتی که به ندای درونتون گوش میدید و این اگاهیهای خالص رو با ما به اشتراک میذارید
و عاشق شما هستم
انشالله هر کجا هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
🙏🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته پر انرژی
من تازه دارم صحبتهای استاد رو درک میکنم وقتی معمولا تو فایلهاشون اخر جملاتشون همیشه میگن این صحبتها رو بارها گوش بدید فکر نکنید این حرفها تکراری هستند
واقعا الان دارم درک میکنم چون من یادم میاد این فایل رو من قبلا بارها بارها گوش داده بودم ولی عمرا اگر این حرفها رو نشنیده بودم
چقدر این صحبتهای استاد به جونم نشست
و چقدر خدا رو سپاسگزاری کردم باز هم بابت اینکه منو هدایت کرد تا این صحبتها رو بشنوم
چون این دقیقا چیزی بود که من الان نیاز داشتم
و لازم بود تو این شرایط بظاهر سخت ایمان و توکل و توحید داشته باشم
چقدر بعد فایل اشک شوق ریختم
و چقدر خداوند رو در وجودم خودم بیشتر حس کردم که چطور لحظه به لحظه زندگیم میاد بمن میگه که بنده من الان چیکاری بکن و الان چیکاری رو نکن و منو هر لحظه هدایت میکنه و با نشونهها و الهاماتش مسیر رو برای من هموار میکنه
واقعا یادم میاد تو زندگیم هر موقع روی کسی حساب کردم که بیاد بمن کمک کنه سر اخر نتیجه تنها به نفع من نشد بلکه باعث شد کلی ضرر هم بکنم
مثلا تو خرید خونه یادم میاد چند سال پیش من یه دستگاه خونه خریدم با کلی قرض و وام و بدهی که بعدش دادم اجاره حدود ۵ تا ۶ سالی من میدادم اجاره
شاید باور نکنی من هر سال کلی مشکل و هزینه و داستان داشتم برای اجاره و خرابی خونه درگیری با مستجر و همسایهها و خلاصه اینکه تو این مدت اصلا سودی نکردیم هیچ تازه کلی برام دردسر داشت و بعد که خونه رو فروختم
جالبه یکسال بعد قیمت خونه ۲ تا ۳ برابر حتی بیشتر افزایش قیمت داشت در صورتی که تو این ۶ سال بزور تونستم دو برابر بفروشم
الان میفهمم اون زمان تو مدار کمبود بودم
و اون هم پولش رو نفهمیدم کجا خرج شد و بعد از مدتی هیچ پولی تو حساب نداشتم
خوب این نشون از شرک بود دیگه من روی بانک روی خانواده و اقوام و خلاصه همه حساب کرده بودم بغیر از خدا و خلاصه نتیجه هم بخاطر باورهای افتضاحی که داشتم معلوم بود دیگه
و بارها شده بود هر کجا که یه ذره توحید داشتم و از خدا خواستم که خودش کارها رو برای من انجام بده و منو هدایت کنه به طرز جادویی کارها خوب و عالی به نفع من پیش رفت که بعدش من خودم نمیتونستم باور کنم که اینقدر نتیجه عالی بشه
یادم میاد دو هفته پیش من تو بیزنسم مشتری برای خرید محصول نداشتم و یکی از کشاورزها تماس گرفت هر جور شده محصول منو بفروش خلاصه من گفتم فعلا نمیشه بار تو نگهدار ۶ ماه دیگه رد کن
این بنده خدا یه هفته بعد دوباره پیگیر شد که بارش رو رد کنم ولی حرف قشنگی تو گفتههاش بمن زد
گفتش اقای نوری شما تو جملات همیشه حرف قشنگی میزنی بگو انشالله خیر و خدا بزرگه کار درست میشه
من همون موقع یهویی کلام خداوند رو از زبون این بنده خدا شنیدم و گفتم إه راست میگه چرا من از خدا درخواست نمیکنم این نشونه اومده حتما قرار اتفاق خوب رخ بده
و بعد گفتم باشه انشالله که خیر ببینیم چی میشه
با اینکه به طرف قول ندادم گفتم اگر خبری شد بهت اعلام میکنم
و جالبه یه هفته هم نشد یکی از خریدارها تماس گرفت گفت اقای نوری من سفارش جدید دارم محصولتو بفرست من میخوام
همون جا گفتم الله اکبر ببین هدایت رو
من همین ۵ روز پیش به این بنده خدا گفته بودم گفت فعلا بار نمیخوام
الان ببین خداوند چطور داره کارها رو برای من انجام میده ببین خداوند خودش محصول سمت من فرستاده و خودش هم خریدار بار هم فرستاده و تازه با قیمتی توافق کردیم که من تاحالا تو معاملههای قبلیم اینقدر نتونسته بودم سود بگیرم که روی این بار گرفتم
و جالبتر از اون بار چطور جابجا شد ؟
من فقط با دوتا تلفن هماهنگی رو انجام دادم و تموم شد رفت و بعدش رفتم پی تفریحات خودم
کجا ؟
تو جنگل داشتم قارچ جنگلی میچیدم
🍄🍄
و تازه موبایلم هم انتن نمیداد گفتم اشکال نداره خدا خودش این موقعیت پولسازی رو فراهم کرده بقیه کارها رو هم خودش انجام میده و نیاز نیست من دقیقه به دقیقه تماس بگیرم و پیگیری کار رو انجام بدم
و بعد اون روز کار انجام شد بارگیری شد و بار خداشکر صحیح و سالم رسید مقصد و چقدر هم مشتری از کیفیت بار راضی بود
و چقدر برای من منفعت مالی داشت
خوب در صورتی که من اصلا هیچ کاری نکردم تمام کارها رو خود خدا برای من انجام داد
تازه من سر اماده کردن سفارش و بارگیری اصلا نبودم من دنبال تفریحات خودم بودم
در صورتی که من اصلا قبلش فکر نمیکردم بشه معامله انجام داد
ببین خدا چطور میاد وارد زندگی تو میشه تک تک کارهای تو رو انجام میده برات محصول خوب و باکیفیت میشه برات مشتری و خریدار خوب میشه و با قیمت خوب و پر سود برات معامله میکنه و حتی محصول چیده و بارگیری میکنه و خودش هم صحیح و سالم میفرسته دست مشتری بدون اینکه من هیچ کار خاصی بکنم
و تازه کلی پول و ثروت هم تو حسابت واریز میکنه
خدایا از این بهتری چی میخوای این نشون میده من توسط خداوند هر لحظه دارم هدایت میشم
تو این مثال دوم من فقط یه ذره باور توحیدی از خودم نشون دادم که خداوند تا این حد برای من سنگ تموم گذاشت
حالا حساب کن اگر بیشتر روی توحید و توکل و ایمان خودم کار کنم چه نعمتهایی فراوانی سمت من هدایت خواهد کرد
خدایا شکرت از اینکه هر لحظه داری منو هدایت میکنی و منو به خواستهام نزدیک و نزدیکتر میکنی
عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
🙏🌸
سلام دوست من یزدان نظری عزیز خیلی خوشحال با دوستانی مثل شما عزیزان در این مسیر زیبا و الهی هم قدم شدم
خیلی متن زیبا و خوبی بود
با خوندن متن شما خیلی کمکم کردی تا قانون توحید رو بهتر درک کنم
بینهایت ازتون سپاسگذارم
انشالله که همیشه شاد و سالم باشید
💖💖💖