توحید عملی | قسمت ۶

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

زندگی‌، در همان کودکی و نوجوانی‌، به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم‌.

کمی طول کشید تا درک کنم‌‌، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواسته‌هایم ندارند‌، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمت‌ها به زندگی‌ام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمی‌کنم‌، از گزندشان هم بیمناک نمی‌شوم. مجموع این دو نگاه، توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.

سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم‌، بیشتر ارتباط میان «توحید‌» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» می‌داند را درک کردم و فهمیدم‌، «توحید»‌، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.

به یقین‌، دلیل تمام موفقیت‌های زندگی‌ام‌، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزش‌هایم بر «درک و  اجرای این اصل در تمام جنبه‌های زندگی» استوار گردیده‌ است.

توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که می‌گوید: زندگی ما‌، تماماً توسط باورهای خودمان رقم می‌خورد.

توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بت‌هاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند‌، چه برسد به نجات آدمها.

توحید‌، یقین ابراهیم است که می‌تواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازه‌ی او به ربّ‌ متصل‌اند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان می‌گذارد.

توحید‌، توکل، سرسپردگی، تسلیم و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که‌‌، می‌تواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.

نگاه توحیدی‌، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است‌ که‌ خود را در عمل، هنگام ورود به آتش نشان می‌دهد. چون‌ می‌داند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد‌، اگر قدرتش را باور نکند

ما که انتظار نعمت‌های بیشمار را داریم‌، باید از خود بپرسیم چقدر توانسته‌ایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!

و اگر این نگاه را ساخته‌ایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!

چرا می‌ترسیم‌ حتی اگر مسیر درست را برویم‌، کار درست را انجام دهیم‌ و باورهای خوبی بسازیم‌، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی‌، رأی یک سیاستمدار‌، لغو یک قانون‌، قیمت دلار‌، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که‌، در تمام این سالها ساخته‌ایم؟!

این نگرانی‌ها همان بخش‌های ساخته نشده‌ی توحید در نگاه‌مان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس‌، باز گذاشته‌ایم و همان بخش‌های ساخته نشده‌ی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.

میزان ورود نعمت‌ها به زندگی ما‌، به اندازه باورهای توحیدی‌مان است.

به اندازه‌ی یقین به این قانون که: «فرکانس‌های خودمان زندگی‌‌مان را خلق می‌کند»، توحیدی می‌شویم و  به همان اندازه نیز‌، در آرامش می‌مانیم‌، از خطرها مصون می‌مانیم‌، آتش برای‌مان گلستان می‌شود‌، عدو سبب خیر می‌شود و برکت‌ها راه‌شان را به سوی زندگی‌ما پیدا می‌کنند.

تمام نتایج زندگی من‌، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدی‌ام بوده است. تا روی آدم‌ها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که‌، قدرت خلق هر خواسته‌ای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواسته‌ای گشته.

این نگاه توحیدی است که‌، هر روز نعمت‌های بیشتری را روانه زندگی‌ام می‌سازد‌ و عزّت‌، ثروت‌، عشق و سلامتی بیشتری به من می‌بخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم‌، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم‌، دچار سوء تفاهم شده‌ و به فرعیات بیهوده چسبیده‌اند.

اساسی ترین تلاش‌های بشر در تمام اعصار تاریخ‌، صرف تأمین خوراک‌، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ‌ به راه انداخته‌اند. اما وقتی وارد قرآن می‌شویم‌ و داستان زندگی پیامبران را می‌خوانیم‌، هیچ اثری از این دغدغه‌ها که کل بشریت درگیرش بوده‌، نمی‌بینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر‌، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینه‌هایش نیست‌، چون اصل چیز دیگری است.

قرآن یکصدا توحید را فریاد می‌زند‌، آن را اصل می‌داند و خداوند همه چیز‌‌، جز شرک به خودش را می‌بخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم‌، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروت‌آفرین هدایت می‌شویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگی‌مان می‌یابد.

با این حال‌، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیات‌اند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی می‌بینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی می‌کنند‌ الّا باورهای‌شان و روی هر عاملی حساب می‌کنند الّا خداوند.

به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحید‌ی‌، به دنبال آموختن روش‌های بازاریابی‌، شیوه جلب مشتری‌، تبلیغات و … اند.

به جای ساختن باور احساس لیاقت‌ِ تجربه عشق، به دنبال جراحی زیبایی‌اند.

به جای ساختن باور فراوانی‌، به دنبال یافتن دنبال‌کنندگان و لایک‌های بیشترند.

به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی‌، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.

آنها هزاران عامل را‌، به عنوان عامل اصلی لحاظ می‌کنند‌، الّا توحید و توکل را‌، که اصل است و این وعده را می‌دهد:

تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی‌، سلامتی‌، ثروت‌ و عشق است‌، می‌توانی با باور کردن رابطه‌ات با این نیرو‌ و باور کردن فراوانی نعمت‌ها‌، سلامتی و عشق‌، راه ورود آنها را به زندگی‌ات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربه‌شان کنی.

وقتی در مسیر توحید قرار می‌گیری‌، مشتری‌ها پیدایت می‌کنند‌، ایده‌های ثروت‌ساز سراغت می‌آیند‌، قلب‌های مهربان اطرافت جمع می‌شوند و به تو عشق می‌ورزند‌ و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز می‌کند.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    471MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶
    30MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عباس نوربخش» در این صفحه: 1
  1. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    خدایاسپاسگزارم “ممنونم”شکرت”خدای من ازت رازیم//

    استادعزیزم ازت سپاسگزار ورازیم/

    بازیادآوری توحیدبه خودم :استادمن تا 20سالگی تحت هیچ شرایطی به کسی قدرت نمیدادم حتی پدرم که دردیدگاه خواهرها وبرادرم یک دیکتاتورتمام بود والان هم میگندهست وازش میترسن “خدامیدونه به هیچ عنوان ازش نترسیده ام ونمیترسم چون قدرت فقط خدام هست واینهاعامل موفقیتم تاقبل”از” ازدواج باهمسراول م بود تااینکه ازدواج کردم بازبه کارو خانواده خودم همان پدرو دیگران وجامعه ودولت هیچوقت قدرت نمیدادم ونه ترسی داشتم ونه حراسی”اما درمنزل از همسرم “مثل چی میترسیدم “بزاریدبگم برای چی “بخاطراینکه :ساده بودم “دورازجان خریت داشتم”دل رحم بودم و ترس ازآبرویی که نمیدونستم همه چی دست خدام هست “تااینکه قرآن روخواندم وفیلم یوسف رودیدم واونجا که یوسف شرک کردو7سال جریمه شرکش شد”زار”زارگریه میکردم وفهمیدم دلیل این همه مشکلات درزندگیم همین بوده شرک به همسرسابقم واستادبخداقصم ازاون موقع تاالان 10 سال میگزره واز”همان زمانی که فهمیدمتاالان ” ازدرودیوارواززمین وآسمان برام نعمت وشادی وخوشبختی میباره “چون من ازبچگی شرک نمیکردم “شایداشتباهات دیگه ای داشتم “اماخدامیدونه شرک نمیکردم “واین ازبچگیم حفظش کرده بودم دروجودم ونمیدونستم که نباید به هیچ کس “حتی زن وفرزندهم قدرت دادوبعدازاینکه فهمیدم زندگیم درتمام ابعادتغییرکردواونم یک تکامل 10ساله داشت “اما خداروشکرفهمیدم وهمه چی اوکی شد”من استادالان ازهیچ چیزی نمیترسم فقط ازیک چیز میترسم قدرت وعظمت خداوندوخدامیدونه دراین 3سالی که درگیلان بودم کارهایی برام خدا کرده که اگر یکیش روبگم موهای تنتون سیخ میشه :من رو دوسال پیش دادگاه سیاهکل با دروغ ونیرنگ وفریب دادن” که برم دادگاه برای یکسری کارهای همسرسابقم ومن بعدازاینکه فرزندانم روبردم مدرسه باعشق جدیدم رفتیم دادگاه “عشقم دلشوره داشت “اما من نه رفتم دادگاه “اونها منوبازداشت کردن ومیخواستن به زورمنوببرندقزوین زندان تاحالا”حالا ها برای مهریه درزندان بمانم ونقشه شیطانیشون هم همین بود”اما من ازرییس اونجا درخواست کردم وعشقم ازقاضی درخواست کرد”اما هیچ کدام اجازه ندادندکه من برم لباس مناسب ویا سکه بیارم تامنوآزادکنندواونجا گفتم باشه خدایا توخودت به دادم برس”استادودوستان عزیزه هم سایتیم شایدباورتون نشه یک دفعه آسمانی که آفتاب بود به حدی ابرهای سیاه فراگرفت که “مثل شب تاریک شددادگاه تااینکه چراغهارو”روشن کردن ویک سیل بی سابقه ای اومدهمشون ترسیده بودن اما من میخندیدم وخداروشکرمیکردم”خلاصه ازساعت7تاساعت11طول کشیدومنوسوارماشینی کردن که نگوطرف پدرخانم رییس اجرایی دادگاه بوده وبا باجناق سابق من رفیق قدیمی وآره”آره…من توراه فهمیدم ازکجا؟ازاونجا که دیدم همسرسابقم داره باهاشون تلفنی صحبت میکنه وبهش بعدازتلفن اینوگفتم برو به همسرم بگواگرتمام زمین وزمان جمع شوند وباتودست به یکی کنندبازنمیتونی کاری بامن بکنیدچون خدای من بزرگترازهمه هست اون طرف پوزخندی زدو نفهمیدواستادرفتم قزوین وشایدباورتون نشه چنان آسان کردکارهاموخدام به صورت شیک ومجلسی جلوی همسرسابقم همه ماموران ودادگاه باادبانه ازم استقبال کردن وکارهاموانجام دادندوآزادم کردندکه همسرسابقم ازحرس خودخوری میکردومن فقط خداروشکرمیکردم”استادباورتون نمیشه تواین 3سال معجزاتی خدای من توزندگیم انجام داده که اگربخوام بنویسم یک کتاب 1000صفحه ای خواهدشد///

    حقیقتا بعدازدیدن این فایل زیبااول خداروشکرکردم وبعدازخدای شماسپاسگزاری کردم امایک چیزی درقلبم میگفت بنویس ومن هم نوشتم ///

    ودرآخربگم اگرمیخوایددوستان عزیزم به همه چی “به همه چی درتمام ابعادزندگی برسید شرک نکنید”شرک آدم وبیچاره میکنه وحتما قرآن بخوانیدتا هدایت بشیدمثل:منواستادبه مسیرهای درست/وبه اعتقاداتتون قصم تمام مشکلات زندگیتون حل خواهدشد”اگرازخوده خداکمک بخواید الی غیر(زن وفرزندوپدرومادرومال وثروت ودولت وجامعه ومردم ووو…)هیچ کس فقط خوده خدا…

    دوستون دارم وازخالق یکتا براتون آرزوی:شادی/سلامتی/خوشبختی/ثروتمندی وسعادتمندی دردنیاوآخرت روخواستارم

    یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: