توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-65.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-31 06:15:372024-07-20 18:23:58توحید عملی | قسمت ۶شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام یکتای هستی بخش
سلام…
امروز تقریبا 10روزی میشه که وسیله هامو جمع کردم اومدم خونه ی مادرم و درخواست طلاق دادم…
راستش سالها و ماه ها و روزها روی این مسئله فکر کردم و بررسی کردم تا بالاخره تونستم به تصمیم درست برسم و در آرامش کامل و با قلب باز و گشاده به این تصمیم رسیدم که مسیر من جداییه و قدم برداشتم براش…
راستش روزای اولی که اومده بودم خیلی حس و حالم خوب بود و خیلی مطمئن بودم از تصمیمم…اما کم کم با تماسهایی که از سمت همسرم و خواهر همسرم داشتم شک و تردیدهای من شروع شد…منی که هزار تا دلیل تو دفترم نوشتم که به این دلیل من تصمیم به طلاق گرفتم با حرفای زننده و بی منطق خواهر همسرم وجودم پر از احساس گناه گناه شد..پر از ترس حرف مردم شد…کلا به همه چی شک کردم…به خودم …به استاد …به مسیرم…
شب گذشته یکی از بدترین شبهای زندگیم بود که بین زمین و اسمون معلق بودم…
نه میتونستم برگردم چون میدونستم هیچ چیزی تغییر نمیکنه نه میتونستم نسبت به تصمیمم به اطمینان و یقین برسم…
برای مدتی احساس پوچی و بی ارزشی وجودمو گرفت …و حرفای خواهر همسرم که کاملا قصد تخریب منو داشت و حتی مهلت حرف زدن نمیداد و پشت سرهم از بدیهای من میگفت مثل پتکی تمام شب به سرم میخورد و با خودم گفتم من چقدررر آدم پستی بودم و نمیدونستم…
راستش خیلی ترسیدم…ترسیدم از حرفایی که بعد از طلاق خونواده ی همسرم پشت سرم بگن و منو تو مردم خراب کنن…ترسیدم از اینکه عزت و ابروم رو بین مردم از دست بدم…
ترسیدم از اینکه هیچ وقت رنگ خوشی رو نبینم…
تمام شب رو با دلهره و ترس و نگرانی پشت سر گذاشتم…صبح که بیدار شدم اومدم تو سایت تا بلکم بتونم خودمو از این آشفتگی و پریشونی نجات بدم که هدایت شدم به این فایل…
راستش من تمام دیشب به قدری حالم بد بود که به استاد و این مسیر کلا شک کردم و با خودم گفتم نکنه من دارم به بیراهه میرم و توهم زدم که مسیر توحید رو دارم میرم…امروز که این فایلو گوش دادم وقتی رسیدم به اون قسمتی که استاد داشتن درمورد ابراهیم حرف میزدن…اصلا انگار این قسمت مثل آبی بود روی آتیش دل من…که گفتم اگر ابراهیم پیرو و همراهی نداشته اگر خودش بوده و خودش منم میخوام مثل ابراهیم باشم…اگر تمام دنیا هم بگن مسیر من اشتباهه همین که بدونم ابراهیم راهی رو رفته که 99درصد جامعه باهاش مخالف بودن پس منم میتونم که این راهو برم…اگر همه دنیا بگن من اشتباه کردم اگر همه ی دنیا بهم بد و بیراه بگن اگر از چشم همه ی مردم دنیا بیفتم همین که بدونم راهی رو میرم که روزی ابراهیم رفته بدون اینکه براش مهم باشه مردم چی درموردش قضاوت میکنن یا ترس داشته باشه از اینکه مردم نابودش کنن پس منم میتونم برم…
من تو یه محیط روستایی بزرگ شدم که همه همدیگه رو میشناسن و هنوزم که هنوزه طلاق یک امر بسیار کریه و ناپسند از نظر مردم منه…اما با این وجود داستان حضرت ابراهیم بهم دلگرمی میده…که قرار نیست همه ی مردم باهات موافق باشن تا تو فکر کنی که مسیرت درسته
سلام به خدای خوبم و سلام به استاد عزیزم و همه ی اعضا خانواده ام یش
توحید اصل است و اساس و چقدر این اصل مهم را اشتباه به باورمان رسانده اند و همیشه ما را از خدا ترسانده اند و آنگونه افراد و آدمها را در زندگیمان بزرگ و قدرتمند کرده اند که دیگر در حد یک سایه در زندگیمان به خدا نگاه می کنیم آنقدر شرک را با تکرارشان در ذهنمان و باورهایمان عمیقا ریشه دوانده اند که بر روی همه چیز حساب میکنیم به جز خدا.
استاد عزیز مدتی بود که بر روی باور توحیدی خودم کار می کردم و همیشه این موضوع ذهنم را مشغول می کرد که چطور می توانم دیدگاه و باور توحیدی را عمیقا ریشه دار نمایم و چطورمی توانم نگاه شرک آلودم را کمرنگ تر نمایم با اینکه جملات تاکیدی نیز با خود تکرارمی کردم باز نگران بودم و منتظر سریع نتیجه بودم اما با شنیدن این فایل متوجه شدم که یکی از نشانه های حرکت در مسیر توحید و خدا را قدرت مطلق دانستن عدم نگرانی است و آن آرامش است یعنی خیالت راحت می شود که همه چیز از یک منبع قدرتمند تحت کنترل است و تو در امنیت کامل هستی و اگر بتوانیم بر روی باور های توحیدی خوب کار کنیم به این نتیجه می رسیم که هر کسی در حال انجام هر کاری هست در حال کمک کردن به من است و این باور شکل می گیرید و با شکل گیری آن از نگرانی کم می شود .
چقدر سخت است که ریشه ای ترین باور (نگاه شرک آلود)را در خودمان تغییر دهیم و آنگاه که شروع به تغییر باورهایمان در این زمینه می کنیم وسوسه های ذهن نیز بیشتر می شود و تکرار و تکرار و تکرار و گوش دادن به فایلهای توحیدی استاد است که مسیر ذهنمان را برای پذیرش باور توحیدباز می کند .جلسه 9 و10 راهنمای عملی دستیابی به رویا ها در ایجاد باورهای توحیدی بسیار تاثیر گزار است چون تصویری از خدا ایجاد میکند که با پذیرش فقط همان حرف ها نیمی از آرامشی که نیاز داری برای شروع تغییرت را به تومی دهدهر روز و هر روز که با خودم تکرار میکنم که خدا انرژی است که فقط و فقط به فرکانسهایمان واکنش نشان میدهد باورم عمیق تر می شود که همه چیز در دست افکار و فرکانسهای من است و اینگونه می شود که وقتی در مسیر حرکت هستی به قول استادهمه چیز به طور طبیعی اتفاق می افتد و رخ می دهد حرف هایی که باید بشنوی در قالب یک فایل به تو گفته می شود مسیری که باید بروی ناخود آگاه در دیده ات پر رنگ تر می شود و هزاران نشانه ها و هدایت هایی که استاد در سخنانش بیان می کند و اینگونه است که هر روز کمی بر ایمانت افزوده می شود به شرطی که نشانه ها را باور کنیم وتوحید را با تمام وجود درک کنیم وسعی کنیم در عمل ولحظه لحظه زندگی روزمره مان به کار بندیم.
استاد عزیز و دوستان گلم همواره سلامت شاد و سعادتمند باشید .
درود بر استاد عباس منش و خانواده خاص گروه تحقیقاتی عباس منش. میخوام خیلی خلاصه دیدگاهمو نسبت به این فایل بی نظیر استاد بگم. واقعا همینه . چی همینه؟! اصل توحید همینه . تو زندگی خودم بارها و بارها به چالش خوردم و ته تهش بعد عبور از اون چالش یا مانع به این نتیجه رسیدم که این فقط خود من بودم که تونستم این مشکل و حل کنم و کس دیگه ای به کمکم نیومد. حتی بعضی وقت ها که به ظاهر کسی تو زندگیت کمکت میکنه اونم باز کار خودته ؟! چرا ؟! چون تو خودت اونو به زندگیت جذب کردی و درواقع کمک اون به تو کار خودت بوده نه درواقع لطف اون طرف به تو. در مورد مساعل دیگه هم همینه . اگه کسی تو زندگیت بهت آسیب رسوند درواقع این تو بودی که به اون قدرت دادی و باور تو بوده که پذیرفته کسی خارج من میتونه بهم آسیب برسونه و اون شخص به واسطه همین باور به شکل ایجاد مشکل در زندگیت ظاهر شده و تو هر بار پذیرفتی اینو و هر بار باور شرک آلودتو بیشتر کردی. این فایل استاد تو بهترین زمان ممکن وارد زندگیم شد و الان دیگه خیلی از مساعلی که 1 ساعت پیش برام مبهم بود روشن شد و فهمیدم که خودمم …خودمم..خودمم…خودمم…خودمم…خودم.م..خودمم… چی خودمم؟! همه چی خودمم. خدا یک زندگی در این جهان بهت داده و گفته من بهت قدرت خلق زندگیتو میدم . حالا دوست داری باور کن دوست داری باور نکن . که باور کردنش یعنی توحید و باورنکردنش یعنی شرک. دوست داری کدومش و انتخاب کنی ؟ زندگی کردن به شکل یک قربانی که هر کس و هر اتفاقی میتونه اونو خوشبخت یا نابود کنه یا زندگی کردن به شکل یک امپراطور که دستور میده چی و میخواد و چیو نمیخواد و قدرت خلق همه چیو داره. این حرفارو به زبان ساده و بدون هیچ کلیشه ای به خودم میگم نه به کس دیگه ای چرا که الان دیگه میتونم عینکمو تمیز کنم و خیلی چیزهارو شفاف تر از قبل ببینم. سپاس از استاد به خاطر این فایل عالی.
به نام خداوند بی نهایت بخشنده مهربان
من چند روزی هستی روی باورهای توحیدیم کار میکنم ،۵تا فایل توحید عملی و گوش میدادم وااای که چقدر بیشتر به عظمت خداوند پی بردم چقدر ادم به ارامش قلبی و ایمان به خدا و چقدر راحت میشه به خدا وابسته باشی و روی کسی تو زندگیت حساب نکنی شاید اولش یکم سخت باشد ولی وقتی جلو میری با خدا رفیق میشی و هم صحبتت خدا میشه دیگه اصلا سراغ کسی نمیری از کسی بجز خداوند توقع نداری و هیچ ترس و نگرانی نداری (این ترس و نگرانی به مرور کمتر میشه)
و آدم چقدر خیالش راحت میشه تو زندگی وقتی روی خدا حساب میکنی همه ی کارها به مرور واست اتفاق میفته ??????????
تو این فایل واقعا حس میکردم خدا داره بامن حرف میزنه???
خدایا شکرت هزاران مرتبه???
استاد جونم عالی بود
سلام.
واقعانبایدروی کسی حساب بازکردبه جزخدا
ازوقتی که وارداین سایت شدم دقیقامتوجه شدم وبازهم فهمیدم که فقط بایدتوکلت به خداباشه نه بنده خدابایدبه خودخدانکاهی کنی حتی حساب بانکیت وقتی یه دوستی یارفیقت بهت قول میده من سرمایه بهت باهم کارمیکنیم روی رفیقت حساب بازمیکنی بعدکه به خودت میای عمری ازت گذشته روزهاکذشته وهیچکاری نکردی اززندگیت عقب افتادی وهمه دارن پیشترفت میکنن توهنوزمنتظری که ازیجای کمکی یاازاون بالاپول برات بیادیادوستت که بهت قول داده کمکت میکنه هنوزداری روهمون حساب میکنی وقتی ترس نمیذاره به کارت ادامه بدی دیکه دلیلی نداره که ….فقط بایدروی خداحساب بازکنی وقتی تومسیرتوحیدقرارمیگیری وقتی توکلت به خداباشه وقتی بدونی اون مالک توهست وقتی روی خوده خداحساب بازمیکنی به خودش خدانکاه میکنی وقتی توکلت به خداست وباورهایت این هست که امروزهم خداخودش هست کمکت میکنه دیگه منتظرنه مادرت ونه پدرت ونه خواهرت ونه دوست نباش اون اون هست که توراهدایت میکنه وکمکت میکنه سلامتیت ازخداداری زندکیت ازخداداری همه چیزوهمه چیزخداراشاکرم بخاطرهمه نعمتهایش بخاطربودن درکنارم واحساسش درزندکیم هرلحظه سپاسگزارم????
سلام استاد و دوستان عزیز
امروز داشتم فایل چه کسی مالک توست رو گوش میکردم و یاداشت برداری میکردم و دارم تمام فایلهای استاد رو که مخصوص توحید کار میکنم . شاید باور تون نشه همین که فایل تموم شد و من داشتم نکات رو تو خلوت خودم مرور میکردم یکی از دوستان من زنگ زد که واسه کاری که من میکنم سه تا مشتری داره و قرارش رو واسه فردا عصر گذاشتم. به خدا من که بعد از این اتفاق از خود بی خود شده ام و خدا رو شکر میکنم همین تور بی وقفه و الان اشک تو چشام جمع شده. به قول استاد اینها همه نشانه است نشانه. اگه همین نشانه های کوچک رو جدی بگیریم نشانه های بزرگ میاد. استاد تو یکی از فایل های مصاحبه با استاد گفتن که اساس هر کاری از اعتماد به نفس انسان شروع میشه و من مدت زیادی رو اعتماد به نفس خودم کار کردم ولی الان میبینم که همه چی توحید و هر چه توحیدی تر با اعتماد به نفس بالاتر . مگه میشه با اعتماد و توکل به قدرت ذات مقدس رب العالمین اعتماد به نفس نداشت . دوستان حرفهای استاد گوهره نابه ناب ناب . ولی درکش زمان میخاد تا تو فرکانسش قرار بگیری. من که دارم عشق بازی میکنم اینجا با خودم ، با خدای خودم و فایلهای استاد . خدایا به من قدرت بده که روز به روز از شرک دور شوم و به توحید نزدیک تر
امین یا رب العالمین
یا حق
سلام به استاد عزیزم جناب عباسمنش و تمام هم فرکانسیهای عزیز
وقتی صحبتهای استاد رو گوش میدم و میگن فایلها رو چندین بار باید دید تا به اصلش پیبرد و اگر در مدارش نباشی نشونهها برات ظاهر نمیشن برای اینکه ترمزهام رو برای این مطالب حذف کنم همیشه این بیت از حافظ رو به خودم گوشزد میکنم که میگه:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
وقتی به ادبیات و اشعار بزرگان ما دقت کنیم تمام گفتههای استاد رو به شکل دیگری بیان کردن که ما بدون توجه و لمس آن و درک حقایق آن فقط به شنیدنش اکتفا کردیم. همانطور که خیلی از افراد صحبتهای استاد رو میشنون و چون در اون مدار نیستند نکاتش رو متوجه نمیشن.
باز حافظ در همین غزل که بیتی از آن را در بالا آوردم میفرماید:
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
مرسی از استاد که قوانین رو به ما به زبان امروزی و خیلی ساده آموزش میدن.
بخاطر علاقهای که به ادبیات دارم وقتی استاد حرفی میزنه. با خودم میگم چه جالب مثلا مولوی یا حافظ و … این رو به این شکل گفتن. چطور منظورشون رو نفهمیدم.
برای اینکه ایمان بیاریم حرفهای استاد واقعیت محض هست. فقط کافی نگاهی به اشعار و نوشتههای بزرگان بناممون کنیم که اونها هم همینارو میگفتن اما به صورت یک رمز که گوش نامحرم متوجه نشه.
مرسی از استاد عزیزم که نگاه من رو به زندگی تغییر دادند.
یه آرزوی دارم امیدوارم محقق بشه و اون اینه که گفتههای استاد رو به صورت یه کتاب با اشعار بزرگان شعر و ادب فارسی کنار هم بزارم و بگم که وقتی حافظ یا مولوی و … این رو اینجا گفتند منظورشون چیه و کدام قانون کائنات رو داره به گوشزد میکنه و ما چطور میتونیم این رو تو زندگیمون اجرایی کنیم.
و در آخر یک پیشنهاد: ایکاش استاد در کنار مثالهایی که میزنند و برای تاکیداتشون از قرآن آیهای میارن از شعرهای بزرگانمون هم استفاده کنند، همانطور که گه گاهی از اشعار مولوی استفاده میکنند.
سلام دوست عزیز
امیدوارم به این آرزوتون برسید چون واقعا اشعار حافظ و مولوی هم تاثیر گذارن
با آرزوی موفقیت های عالی برای شما
توحید عملی 6
به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
با سلام خدمت استاد عزیزم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
استاد عزیزم به برکت دوره سلامتی من امروز صبح ساعت 5 و نیم صبح بیدار شدم رفتم توی حیاط ماه زیبا رو توی آسمون دیدم و تک ستاره ای که با تجلی سپیده دم هنوز توی آسمان بود از هوای خنک صبجگاهی لذت بردم حیاط رو تمیز کردم و ی فایل از دوره دوازده قدم رو به صورت هدایتی از خدا خواستم همون چیزی که لازم بود با توجه به حال و های دیشبم لازم بود که گوش بدم
بعدش نشتم پای قدم پنجم و جلسه پنجم رو که دیروز شروع کرده بودم رو نکته برداری کردم و تمومش کردم و بعدش رفتم با عشق برای خواهرزادم از برکتی که خداوند داره وارد زندگیم میکنه خرید کردم این شده کار همیشگی من که از ثروتی که خداوند داره وارد حسابم میکننه بخشی رو با عشق خرج میکنم چون میدونم چند برابرش به حسابم ر میگرده .بعدش ی قهوه ای برای خودم درست کردم و نشستم که ی فایل توحیدی کار کنم قلبم من رو دوباره کشوند سمت این فایل و الان دارم با عشق و با چشمانی اشک بار گوش میدم و مینویسم کلام خدا رو که بر زبان شما جاری شده دوست دارم بارها و باها گوش بدم و بنویسم نکاتی رو که شما در مورد توحید میگین در مورد اصل بودنش در مورد سنگ بنا بودنش در مورد ستون محکم بودنش تا یادم نره که از وقتی که سعی کردم به این اصل توجه کنم و بنار ظرفیت وجودی خودم بهش عمل کنم چقدر همه چیز خوب شده چقدر زندیگیم زیبا شده .چقدر دارم لمس میکنم زندگی با لذت رو .الان دارم درک میکنم که وقتی میگفتین اگر توحید درست بشه یعنی چه .اگر ما باورهای توحیدی در خودمون ایجاد کنیم زندگی عالی میشه یعنی چی .
اینم نکاتی که برای خودم مینویسم بارها و بارها که حواسم باشه از چه مسیری اومدم که الان اینجام :
توحید اصل و اساس قرآنه
اگر ما باورهای توحیدی در خودمون ایجاد کنیم زندگی عالی میشه
قرآن در مورد توحید در مورد ایمان در مورد توکل صحبت میکنه نه مسایل معیشتی پیامبران : بله استاد عزیزم من بعد از چهل سال غفلت از قرآن برای اولین بار خوندم این کتاب هدایت رو و الان تصدیق میکنم این حرفهای شما رو.تا زمانی که نخونده بودم همش رو میگفتم چون شما میگین حتما همین طوره .اما الان که دارم برای دومین بار میخونم خودم به یقین رسیدم که همینه و جز این نیست
اگر ایمان و توحید درست بشه مسایل مالی درست میشه : این رو هم دارم تجربه میکنم استاد عزیزم که از وقتی که سعی کردم قدرت رو بدم به خدای خودم در زمینه رزق و روزی خداوند داره از طریق دستانش حساب رو پر میکنه به اندازه ی ایمانم به اندازه ظرف وجودیم ظرفی که نسبت به 3 سال قبل بزرگتر شده کمی و به همون اندازه هم ورودی مالی بزرگتر شده .
خداوند تنها قدرت و مالک این جهانه و قدرت بی انتهای خلق زندگی هر کسی رو به خودش داده
هیچکسی ذره ای تاثیری روی زندگی ما نداره چه در جهت مثبت چه در جهت منفی : توی این زمینه هم من آدم خیلی ترسو و محافظه کاری بودم و همیشه سعی میکردم جوری رفتار کنم و صحبت کنم که به کسی برنخوره حتی اگر میدونستم داره اشتباه میکنه چون فکر میکردم میتونن روی زندگیم تاثیر بزارن اما خدا رو شکر الن خیلی بهتر شدم. به آدم ها احترام میزارم با هر دیدگاهی اما بهشون باج نمیدم
داشتن دیدگاه توحیدی باعث میشه که نتایج آدم ها متفاوت بشه
هیچ کس تاثیری روی زندگی ما نداره مگر اینکه ما این رو باور کنیم
ما هر کدوم داریم توی ی دنیای مجزایی داریم زندگی میکنیم که با باورها و افکار خودمون شکل میگیره
هر گونه ترس و نگرانی یعنی شرک
توحید و شرک هیچ وقت مطلق نیست
اگر پیشرفتی وجود نداره یعنی ی مانعی در درون ماست که نمیذاره
نگاه توحیدی فارغ از دین و مذهبه ی چیز درونیه
نگاه توحیدی یعنی نگاه ابراهیمی فقط خودت و خدای خودت
جریان ثروت و تعمت ی جریان طبیعی و دائمیه مگر اینکه ما با باورهای شرک آلود جلوش رو بگیریم
اگر در مسیر توحید باشیم هر اتفاقی در نهایت به نفع ما میشه
اون خدایی که توی قرآن هست :
دنیا و آخرت رو با هم خواسته .مصداقش آیه های زیر :
مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا بَصِیرًا( نساء 134)
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه (بقره 201)
به بندگانش ظلم نمیکنه :
ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ(آل عمران 182): این عذاب به خاطر کارهایی است که به دست خود پیش فرستادید، و خدا هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ﴿۱۰۱هود ﴾و ما به آنان ستم نکردیم ولى آنان به خودشان ستم کردند پس چون فرمان پروردگارت آمد خدایانى که به جاى خدا[ى حقیقى] مى خواندند هیچ به کارشان نیامد و جز بر هلاکت آنان نیفزود
هرچی رو بخوایم میده :
منْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ(هود 15)
مسخر کرده زمین و آسمانها را برای ما:
وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: ﴿۱۳جاثیه﴾ و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد همه از اوست قطعا در این [امر] براى مردمى که مى اندیشند نشانه هایى است
هدایت میکنه متوکل کنندگان رو و دوست داره اونها رو:
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا: و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است(طلاق 3)
فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ(آل عمران 159)
ای پیامبر! پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند؛ بنابراین از آنان گذشت کن، و برای آنان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
سپاسگزارم استاد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به دوست موحد و ثروتمندم
کامنت شما عالی بود
فقط یک نکته خواستم عرض کنم
آیه ۱۵ سوره هود که گفتین مصداق کسایی هست که فقط و فقط زندگی دنیا رو میخوان
و در ادامه وعده آتش به اونها داده میشه
بقول استاد وقتی آیه ای رو میخونیم چند تا آیه قبل و بعدشم بخونیم که متوجه کانسپت صحیح اون آیه بشیم:
12
فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ ۚ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿١٢﴾
ممکن است به سبب آنکه [دشمنان] می گویند: چرا گنجی بر او نازل نشده، یا فرشته ای همراهش نیامده؟ برخی از آنچه را به تو وحی می شود ترک کنی و سینه ات [از ابلاغ و اظهار آن] تنگ شود [به سبب موضع گیری های دشمنان از ابلاغ پیام حق خودداری مکن] تو فقط بیم دهنده ای و خدا بر هر چیز نگهبان است. (۱۲)
13
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿١٣﴾
بلکه [در برابر همه قرآن می ایستند و] می گویند: او این قرآن را از نزد خود ساخته [و به خدا نسبت می دهد] بگو: اگر راستگویید، شما هم ده سوره مانند آن بیاورید و هر کس را غیر خدا می توانید، به یاری خود دعوت کنید. (۱۳)
14
فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿١۴﴾
پس اگر آنان دعوت شما را اجابت نکردند [که هرگز اجابت نمیکنند] بدانید که آنچه نازل شده به دانش خداست وهیچ معبودی جز او نیست، پس آیا تسلیم [حق] می شوید؟ (۱۴)
15
مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ ﴿١۵﴾
کسانی که زندگی دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین] دنیا به آنان می دهیم و در اینجا چیزی از آنان کاسته نخواهد شد. (۱۵)
16
أُولَٰئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١۶﴾
اینان کسانی هستند که در آخرت، سهمی جز آتش برای آنان نیست و آنچه [در دنیا از کار خیر] کرده اند، در آخرت تباه و بی اثر میشود، و آنچه همواره [ریاکارانه] انجام می دادند، باطل است. (۱۶)
در پناه خدا باشید
سلام دوست عزیزم اکرم خانم .مرسی از نظر لطفتون. بله دوستم خوبم من خودم هم میدونم این آیه در مورد خواستن دنیاست ولی با این دید این رو نوشتم که خداوند همون چیزی رو به ما میده که میخوایم.اگر طالب دنیا باشیم توی همین دنیا همه چیزهایی رو که میخوایم رو بهمون میده و دریغ نمیکنه .
«ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد ؛ در هیچ سر خیالی زین خوبتر نباشد (ای خدای مهربان من)»
سلام و درود به استاد عزیزم. استاد سپاس فراوان از شما، من از کوه الماس شما دو تا الماس استخراج کردم، بییییییییینظیر بود استاد. فایل صوتی و تصویری همین توحید عملی قسمت ششم. استاد اخر فایل میگید لذت میبرید در مورد این چیزا صحبت کنید، باور کنید ما هم بی نهایت لذت میبریم از توحید بشنویم. از خدا بشنویم. این اساس خلقت همه انسانهاست که یاد خدا باعث آرامش و اطمینان قلبی باشه و خضوع و آرامش ایجاد کنه. از درگاه خداوند درخواست میکنم من رو در مدار توحید بیشتر و بیشتر هدایت کنه، به اندازه ابراهیم نبی که موحد بود و مشرک نبود.
استاد همین یک ساعت پیش یه دوج چارجر دیدم گذر موقت توی مسیر داشت میرفت و من بینهایت از دیدنش لذت بردم. بسیار حس خوبی داشت دیدن یه ماشین آمریکایی، و با خودم گفتم این نشون دهنده اینه که من در مسیر خواسته ام هستم. خدایا شکرت ، خدایا من یه ماشین آمریکایی میخواااااام.
«انک انت الوهاب»
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و همه دوستان
نمیدونم از کجا شروع کنم چون حتی جرأت کامنت گذاشتنم نداشتم ولی دیگه با دیدن این فایل زدم به سیم آخر.
یک سال و خوردی هست که من عضو سایت استاد عزیز هستم و خدا رو شکر میکنم که تو این مدار قرار گرفتم و از خواهر عزیزم ممنونم که سایت استاد رو معرفی کرد
پدر من کشاورز بزرگی توی قم هست که یکی از زمین های کشاورزیش 300 هکتار هست و دامداریهای صنعتی،که من هم از ده سالگی که پدرم دامداری شروع کرد پیش پدرم مشغول کار شدم تا بعد از ترک تحصیل به طور جدی مشغول بودم عاشق کار کشاورزی ودامداری به دلیل کار زیاد تجربه دار در همه زمینه های فنی حتی جوشکاری و لوله کشی و…. متخصص شده بودم ولی پدرم موافق حقوق دادن نبود و میگفت هرچی هست باهم میخوریم از این حرفا و اصلا به حرفش عمل نمیکرد و از روش و رفتارهای پدرم ناراحت بودم وهمین باعث نارضایتی در کارم بود تا اینکه ازدواج کردم و با یه دعواهایی راضی شد که ماهی هفتصدهزار تومن بده تا خدا بهم بچه داد که خدارو شکر میکنم،بعد حقوقم شد یک ملیون واقعا خیلی بیش از حد کم بود(سال1395) اون کارایی که من میکردم حداقل باید ده ملیون میگرفتم ولی حتی پدرم همون یه تومن هم بهم نمیداد دیگه خسته شدم و شرایط خیلی برام سخت شده بود ولی به خدا اعتقاد عجیبی داشتم تا اینکه جرأت پیدا کردم کلا از قم مهاجرت کردم به شمال وپدرم بهم میگفت تو هیچی نمیشی و خیلی حرفای نامربوط دیگه خلاصه با خانومم و بچه دو ماه با دو ملیون پول که هشتصد تومون دادم به کامیون بقیشم خرج خونه و اجاره شد یواش یواش زندگیم خیلی بهتر از قبل شدولی پدرم به خواطر جدا شدن ازش باهام قهر بود تا اینکه خواهرم استاد معرفی کرد گفت خودش درست میشه منم اول زیاد محل ندادم ولی بعدا رفتم فایل صوتی استاد شروع کردم به گوش دادن تا اینکه اول حالم خوب شد اصلا یه جور دیگه ای شدم واقعا حرفای استاد اشکم رو در میاورد مو به بدنم سیخ میشد و یاد حرفای پدرم میفتادم که میگفت هیچی نمیشی ولی من به قول استاد تمام چیزای منفی رو از خودم دور کردم تا اینکه آدم های جدید وارد زندگیم شدن و کارم ارتقاء پیدا کرد اخلاقم خیلی بهتر شد شاد تر شدم وضعیت مالیم بهتر شد خیلی چیزای خوبی که کنارم بود نمیدیدم به چشمم اومدن اعتماد به نفسم خیلی بهتر شد ماشین خریدم من که اصلا قدرت خرید نداشتم و جالب تر اینکه پدرم خودش زنگ زد بهم باهام حرف زد خیلی جالب بود تعجب کرده بودم و زندگیم همینطور رو به پیشرفت بود منم فکر میکردم تموم شد همه چی خوب شد کمتر گوش میکردم به استاد تا دوباره دیدم همه چیز برام وایساد پیشرفت آنچنانی نداشتم و برای کمک به پدرم رفتم قم که چند روزی کمکش کنم که توی قم پشه سالک بهم زد که حداقل زمان درمانش با واکسن و اذت یک سال طول میکشه به همین دلیل اسمش پشه سالک هست یک روز دوباره خواهرم دیدم گفت چیکار میکنی با استاد حالت چطوره درباره سلامتی از این چیزا حرف زد که خودش با حرف های استاد تنگی نفسش خوب شده بود بعد فکر کردم تا اینکه به جای اینکه به کارای بیهوده برسم خوب حداقل یک ساعت به فایلای استاد گوش میدم که چند ماه پیش بود به شدت از اول شروع کردم ب گوش دادن با دقت بیشتر قوی تر با تعهد بیشتر تو راه سرکار برگشت به خونه به جا دیدن تلوزیون فایل گوش میکردم و واقعا ایندفعه خیلی عالی تر شدم اتفاقای بهتری برام افتاد و زخم پشه سالک تو سه ماه داره خوب میشه الان یه دختر پنج ساله دارم یه پسر پنج ماهه که برای فرزند دوم تو قرعه کشی ایران خودرو ماشین برنده شدیم که تونسنم خیلی راحت 90ملیون بدم من که یه روزی آرزو داشتم 500تومن تو جیبم باشه والان شغلم کشاورزی کار با تراکتور وساختن ادوات کشاورزی توی شمال و حتی زنبورم دارم خودم باورم نمیشه آدمای جدید پول بیشتر و تمام اینا باعث شده که ارتباطم با خدا از قبل خیلی بهتر شده دل جرأت پیدا کردم و این عکسی که تو پروفایلم گذاشتم کنار ماشین ماشین فورد عکس گرفتم نمیدونم برای کیه ولی ی روز میخرمش چون عاشقشم گذاشتم تا اینکه هی ببینمش قوی تر محکم تر بچسبم به زندگی یکی از رویاهام اینه که یکی از کشاورزای موفق آمریکا باشم و مطمئن هستم که میشم و خدارو شکر میکنم.
خیلی دوست داشتم کامنت بزارم ولی جرأت نمیکردم تا اینکه خواستم فایل استاد رو گوش بدم شانسی دستم خورد روی فایل تصویری گفتم حالا که اومد میبینم دیگه و دیدم و چقدر استاد محکم حرف میزنه چقدر عالی حرف میزنه همین باعث شد که کامنت بزارم از این به بعد تمام تصویری هارو میخوام ببینم چون صداقتی که تو صورت استاد هست بیشتر منو مجاب میکنه خدا شکرت که توی مدار استاد قرار گرفتم