توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 59
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-65.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-31 06:15:372024-07-20 18:23:58توحید عملی | قسمت ۶شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
آره زندگی با اتفاقاتی که میوفته و رخ میده که من چون برنامه نویس هستم
بهش میگم زندگی مثل IDE یا کامپایلر میمونه
و اتفاقات هم به عنوان خروجی کد ها هست مثلا میدونم اگر فلان ارور داد مربوط به فلان قسمت از کده.
اره داشتم میگفتم زندگی از همان کودکی به خوبی با همین خروجی کد ها یا اتفاقات
بهم یاد داد که نباید روی هیچ کس حساب کرد مطلقا هیچ کس یا بهتر بگم
روی هیچ ادمی نباید حساب کرد یعنی هیچ کس جز خدا و رب.
اما همین چند ماه پیش بود با دیدن این فایل عشق سوزانی در وجودم زبانه کشید
و فهمیدم باید روی چه نیرویی حساب کنم.
مهم ترین کار زندگیم رو وصل شدن به همین نیرو میدونم .
وقتی به این نیرو وصل میشم هر چیزی که می خوام رو خلق میکنم عشق سوزانی تجربه میکنم و ناخودآگاه موهای
بدنم سیخ میشن و اشک از چشمان سرازیر میشه. و دلها تنها با یاد خدا آرام میگیرند.
وقتی که به اصل خودم به منبع خودم برمیگردم آروم میشم.
آره وقتی حساب میکردم روی قدرت ادما که برام فلان کار رو انجانم بدن و هیچ کمکی بهم نمیکردن
فهمیدم که ادمها قدرت کمک کردن به من رو ندارند.
یعنی هیچ تاثیری نمیتونن بزارن توی زندگیم. اما اینکه برام دردسر درست کنن رو شک داشتم
میگفتم بعضی ها آره و بعضی ها نه. اما الان میدونم که حتی تاثیر بدی هم نمی تونن بزارن توی زندگیم
اگر من به خدا وصل باشم. اگر من به منبع خودم وصل باشم و در آرامش باشم.
پس اگر ادمها خوبی نمیکنن کیه که داره بهم خدمت میکنه؟
خدا رو پیدا کردم دیدم خداست. از اونجایی که خدا ذاتش فقط خوبیه نیکیه پاکیه ثروت سلامتیع عشقه
پس فهمیدم حتی اگرم بخواد کسی به من ضربه بزنه دست خدا میشه و ناآگاهانه به نفع من عمل میکنه.
سپس هر باور خوبی که قبلا شنیده بودم و صحبت های استاد عباسمنش رو داخل سایت دیدم
فهمیدم همه از توحید دارن منشا میگیرن. این خیلی نامردیه این خیلی بی معرفتیه که خدایی که اینهمه
عاشقمونه با همه ی شرکمون رو بخوایم نادیده بگیریم بگیم من مدیون فلان ادمم که….
نه من فقط مدیون خداوندم. از دستان خداوند تشکر میکنم در واقع تمرکز روی نکات مثبت افراده
فقط برای اینکه احساس خودم بهتر میشه و دوست دارم عشقمو ببخشم مثل پول.
از وقتی با این فایل آشنا شدم انگار قبلش توی سایت عضو نبودم انگار فقط کمتر از 2 ماهه که توی سایت عضوم.
امروز یه ویدیو دیدم که میگفت کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه!!!!!
توحید جداست از هر دین و مسلک و توحید یه اصله یه اساسه مثل پی مثل ستون مثل دیوار مثل شناژ که برای هر سازه ای حیاتیع.
و اینطوریه که ربطی که چیزی نداره. همونطور که پی ساختمان ربطی به چیزی نداره.
هر چی تاریخو خوندم هرچی به تاریخ معاصر نگاه کردم دیدم ریشه تمام بد بختی های بشریت شرک
و عامل موفقیت بشریت توحید یکتا پرستی.
من این فایلو چندین بار دیدم و چندین صفحه در موردش نوشتم اما باز فرداش دلم هواشو میکنه
اخه من هیچ عشقی رو مثل این تجربه نکردم و مطمئنم که هیچ عشقی جز این وجود نداره.
اره زندگی در همان کودکی به خوبی حساب نکردن روی آدمها را به من یاد میده. خیلی درس های بزرگی گرفتم که جهان و خدا داشت فریاد میزد که روی هیچ کس مطلقا هیچ کس هیچ حسابی نکن. من خیلی ضربه خوردم تا آخرش به این رسیدم و الان کمتر شده اما هنوز خیلی جای کار داره خیلی خلا داره توحید. و همین سال پیش بود که فهمیدم باید روی چه کسی حساب کنم. کسی که برخلاف آدمها کامل است. همیشه دنبال یه چنین رفیقی بودم که وقتی ویژگی های خداوند را دیدم فهمیدم که خداوند برای من کافی است.
اره همونطور که روی خیلیا حساب میکردم و هیچ کمکی بهم نکردن پس هیچ ضربه ای هم به من نمیتونن بزنن. این قضیه ی دو شرطیه.
اینکه میگم روی هیچ کس هیچ حسابی نمیکنم دیگه یعنی حتی روی نزدیک ترین آدمهای زندگیم هست حتی پدر و مادر حتی خانواده.
هر وقت سعی کردم نگاهم رو توحیدی تر کنم واقعا اتفاقات عالی رو برای خودم رقم زدم. میدونی مثل ورزش میمونه مثل غذا میمونه مثل یه نیاز حیاتی برای روح که اگر بهش نرسه نابود میشه. اسمشو گذاشتم غذای روح توحید. چند روز که روش کار نمیکنم قشنگ احساس میکنم که روحم گرسنه است.
اره چرا من اصلا ندیده بودم قبلا این نکته رو که توی قران اصلا در مورد خوراک پوشاک مسکن و نیاز های حیاتی صحبت نشده . من به اینا میگم نیاز های حیوانی چون تا اینجا با حیوانات فرقی نداریم مثل ۹۵ درصد جامعه که روز و شب دنبال زنده موندن هستن. و از اینجا به بعدش انسان بودن معلوم میشه که عاشق رسالتت باشی تروجیش بدی کار کنی براش و پس از تامین نیاز تامین نیاز های اولیه به سوی هدفی که براش خلق شدی حرکت کنی.
و این نیاز ها به طور طبیعی وجود دارن و وارد زندگی میشن و فقط کافیه من جلوشون رو نگیرم . کاری لازم نیست انجام بدم همونطور که برای نفس کشیدن حتی توی خواب هم لازم نیست کاری من انجام بدم. مثل اکسیژن که هست مثل روز و شب مثل باران مثل خاک . همونطور که یه درخت تلاش نمیکنه برای تامین نیاز هاش و از قبل هست . همه ی اینارو گفتم اگر که توحید داشته باشیم. کمی خداگونه باشیم. تصمیم گرفتم تا ارتباطمو با خدا بهتر نکنم سراغ هیچ رابطه دیگه ای نرم.
تصمیم گرفتم همه رو خدا ببینم چون همه چی انرژیه و خداوند منبع انرژی جهان هستی هست و منم کسی که قدرت و اختیار تمام و کمال در زندگی ام دارم. اگر کسی داره به من خوبی میکنه اون خداست و اون فرد فقط وسیله و دست خداوند. اگر کسی بدی میکنه اگر من به خدا وصل نباشم منشاش خودمم چون خدا فقط خوبی میده و اگر به خدا وصل باشم اون فرد دستی از خدا میشه باز و رایگان به من خدمت میکنه.
توحید یعنی همین. فقط مسئله اینجاست چقدر ایمان داشته باشم که بتونم بیشتر اجراش کنم.
هر وقت سعی کردم که توحیدی تر شوم احساس عشق سوزانی رو تجربه کردم.
این بهترین تمرین منه که بیام در مورد توحید و یگانگی رب کار کنم.
آره زندگی به من از کودکی حساب نکردن روی ادمها رو یاد داد خیلی جاها گوشمو پیچوند اون ضربه هایی که خوردم.
و فهمیدم که نباید روی هیچ کس حساب کرد و وقتی وارد این مسیر شدم فهمیدم باید روی چه کسی حساب کرد.
فکر میکردم او هم مانند دیگران است که تا روی انها حساب باز میکنی و به انها اعتماد میکنی حسابی میزنن
توی ذوقت و ضربه ای می خوری که نمی دونی از کجا خوردی.
توحید که نباشه هیچی نیست نه رابطه ای نه ثروتی نه غذایی و نه موفقیتی.
سالها فکر میکردم باید دیگران به من جایزه بدهند و مرا تشویق کنند از توی مدرسه،
سالها فکر میکردم که باید برای کار از دیگران پروژه بگیرم و در به در دنبالش باشم،
منتظر بودم منتظر و غافل از اینکه هیچ وقت هیچ کدام از اینها اتفاق نیوفتاد.
و من تصمیم گرفتم به جای اینکه از دیگران توقع کادو جایزه و تشویق داشته باشم
خودم خودمو تشویق کنم و فهمیدم خداوندطوری تشویقم میکنه طوری کادو میده که تاحالا توی زندگیم
تجربه اش نکرده ام. من خودم خودم رو دوست دارم و اصلا فکر نمی کنم که کسی منو
دوست داره یا به اصطلاح امروزی توی قلب کسی جا دارم. البته من ادم ارزشمندی هستم.
و اینکه دیگه منتظر کار یا پروژه نموندم و دارم برای خودم کسب و کار ایجاد میکنم و خداوند هم منو
هدایت داره میکنه ازش سپاسگزارم.
ما که انتظار نعمتهای بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانستهایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
هیچی یعنی صفر یعنی یک بچه ی نوپا هم حتی کمتر.
همین الان با اینکه عیده اومدم سر ایستگاه تا با تاکسی بیام خونه و این فایلو گوش کنم
باورتون نمیشه فقط یک تاکسی بود و فقط یک مسافر کم داشت.
میبینید این یکی از ساده ترین هدایت های خداونده.
آره اصلا وقتی حرف از تاریخ میشه نا خداگاه ذهن میره سراغ حکومتها جنگها
و همیشه سر همین پوشاک و خوراک و مسکن جنگ بوده و بشر بهشون نیاز داشته.
اما در کمال تعجب داخل قرآن هرگز این چنین آیاتی در این باره وجود نداره!!!
چرا واقعا چرا خداوند در این مورد صحبت نکرده ؟ اصلا چرا به این موضوع توجهی نشده؟
من که تا قبل از این فایل این نکته رو نفهمیده بودم اونوقت ما میریم دنبال روش های
عجیب و غریب جذب مشتری و زیبایی و تیپ آن چنانی و جولان دادن توی شبکه های اجتماعی…
من اعتقاد دارم از طبیعت میشه درس های بزرگی گرفت و همیشه معلم من بوده.
ببینید همه چی طبیعیه اینکه بارون بیاد برف بیاد خورشید طلوع کنه غروب کنه
تازه درون اقیانوس ها که هزاران کیلومتر هست چه خبره.
تازه بیرون از زمین چه خبره؟ که بطور طبیعی زمین میدان مغناطیسی داره تمام اجرامی که باعث صدمه و برخورد
باهاش میشن رو دور میکنه یا لایه ازن.
یا اصلا فاصله ی زمین تا خورشید که هیچ سیاره ای بهتر و مناسب تر از زمین نیست…
و اینکه خدا میدونه روزانه چقدر زمین در معرض نابودی قرار میگیره و خداوند اونو بطور طبیعی حفظ میکنه.
من به این کتاب اعتقاد دارم ولی نه کامل یعنی سعیم اینه که کاملتر بشع.
بخاطر همین موضوع کع طی هزاران سال حتی یک حرفش کم و زیاد نشده.
و فقط در مورد باور به خداوند دور بودن از غم و توکل و ایمان صحبت میکنه.
پس من میگم همونطور که طبیعت همه چیش طبیعیه نیاز های اولیه مثل خوراک پوشاک مسکن هم باید بص.رت طبیعی تامین بشن
اگر من همون اصل و اساسی که در قرآن هست رو درک و اجرا کنم. اعتماد به رب موضوع خیلی مهم و اساسیه.
من فهمیدم که مهم ترین رابطه ای که میتونه در سطح کیهان و در زندگی من وجود داشته باشه
رابطه با منبع انرژی جهان هستی و رب و خداونده. که هر وقت باهاش دوست میشم هر وقت باهاش هماهنگ میشم
میتونم زندگی خودم رو به همون اندازه خلق کنم. من نتیجه گرفتم از اونجا که همین ارتعاشع فرکانسه انرژیه
و خداوند هم به عنوان منبع انرژی جهانه باید برای جذب انرژی ها به منبع متصل بود.
و هر وقت به این منبع وصل میشم و باهاش هماهنگ میشم دیگه برام داشتن فلان خونه و ماشین معنایی نداره انگار دارمشون
چون به منبع انرژی وصل شدم که تمام اون انرژی ها از اون جا منشع میگیرن.
آره هر کسی که بخواد برای من دردسر ایجاد کنه داره به نفع من کار میکنه . حالا چرا؟؟؟
چون هیچ کس هیچ تاثیری توی زندگی من نداره چه خوب چه بد و از اونجایی که خدا خودشو توی قران مثبت و خوب معرفی میکنه
یعنی چی یعنی اینکه وهابه دوسته قدرتمنده ثروتمنده نمی خوابه و کلا منشا همه چیزای خوب هست
و اینکه خدا فقط نیکی و رحمت داره به بندگانش پس اون دست خدا میشه نا آگاهانه که به ما کمک کنه.
حالا چرا ضربه نمیزنه؟ چون فقط خودم میتونم به خودم ضربه بزنم با فرکانسام با تنبلی با احساس بدم.
سلام دوست عزیز بسیار سپاسگذارم برایه وقتی ک گذاشتی برایه این کامنت زیبا و چ سوال خوبی ک من از خودم بپرسم منی ک انتظار نعمتهایه بیشماری رو دارم چقدر تونستم نگاهمو توحیدی کنم؟؟؟ بقض داره خفم میکنه شرمنده خدا هستم
دوست عزیز توحید همه چیزه ٫ و به خودتون سخت نگیرید فقط متعهد شید که تغییر کنید و جبران کنید ٫ ایمان دارم خداوند هرکس را که بخواهد با تمام وجود هدایت می کند٫ البته ایمانم به اندازه نتایجم است٫ فقط خداوند رو بشناسید دیگر تمام است٫
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید٫
یا ذالفضل العظیم
خدایا به تعداد تمام ذرات هستی تو را شکر
به بزرگی عظمتت تو را شکر
به وسعت همه لطف و کرمت تو را شکر
به پهنای رحمتت تو را شکر
از ازل تا ابدلحظه به لحظه تو را شکر شکر شکر ….
برای اینکه تمام وجود منو
تک تک سلولهای منو
پر کردی از روح بینهایت قدرتمند خودت
از روح بی نهایت شجاع خودت
از روح بی نهایت ثروتمند خودت
از روح بی نهایت سالم و شاداب و شاد خودت
از روح بی نهایت عالم و آگاه خودت
از روح بی نهایت سریع و بینهایت دقیق خودت
از روح بی نهایت مفید و بینهایت عزیز خودت
از روح بی نهایت پاک و بینهایت زیبای خودت
از روح بی نهایت بینا و بینهایت شنوای خودت
و از روح بی نهایت عاشق خودت
خدایا تو بی نهایت عاشق منی
ومن در بی نهایت شیفتگی وشیدایی
عاشقانه تو را می پرستم
و در مقابل تو یگانه معبود لا شریکم به خاک بندگی می افتم
و بزرگترین عشق زندگیم و بزرگترین افتخار زندگیم همین بندگی و پرستش تو مالک بی همتاست.
سلام به استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی و همه همراهان عزیز سایت عباس منش
امیداوارم که در هر لحظه و هر ثانیه حالتون عالی و احساس خوبی داشته باشین
فقط اومدم بگم بعد از دیدن این فایل فوق العاده هدایت شدم به خوندن این آیه :
ای اهل عالم بدانید که آسمان ها و زمین و هر چه در آن هاست همه مِلک خداست و او به هرچیز تواناست .
واقعا با تمام وجودم از استاد عباس منش عزیز و همه دوستانی که در این سایت حضور دارند و با نظرات خوبشون باعث هدایت افرادی مثل من میشن سپاسگزارم .
با سلام خدمت خانواده بزرگ عباسمنش
امروز هم یه اتفاق خوب دیگه برام افتاد که باورهای توحیدی منو قویتر کرد. اومدم اینجا بنویسمش تا هم برای خودم تکرار بشه و هم باورهای شما رو قویتر کنه.
من یک ماه پیش از دوستم مبلغی پول قرض گرفته بودم و قرار بود طی یکی دو ماه آینده هر وقت جور شد بهش پس بدم. از طرفی هم توی ماه اسفند همسر من درآمد زیادی نداشت و تا امروز که پنجم فروردین هست حسابش تقریبا خالی بود. من هم ازپساندازی که داشتم و عیدیهایی که گرفته بودم مبلغی جمع کرده بودم که هم قسط وامم رو پرداخت کنم و هم پول دوستم رو پس بدم. اما همسرم از من خواست پول دوستم رو فعلا ندم و اون پول رو نگه دارم اگر بهش احتیاج داشتیم خرج کنیم. من بهش گفتم نگران پولی که در آینده ممکنه بهش احتیاج پیدا کنیم نباش خدا میرسونه. این پول رو من باید بدم به دوستم. بهش گفتم اگر نگرانش باشی در آینده پول جدیدی به حسابمون نمیاد. ایشون هم قبول کردن. من پول رو به حساب دوستم واریز کردم و بسیار خدا رو سپاس گفتم که این پول رو به من داده و به من توان پرداخت بدهیم رو داده و برای پولهای دیگهای که به زودی قراره به زندگیمون بیاد پیشاپیش سپاسگزاری کردم. احساسم بسیار خوب بود. نیم ساعت بعد تلفن خونه زنگ خورد و من دو تا سفارش از یه آشنا برای یه کار هنری گرفتم. ایشون نمونه کار من رو در خونه خواهر همسرم دیده بودن و خوششون اومده بود و برای خودشون و مادرشون سفارش دادن. در حالی که من برای انجام این کار هنری ماهها بود هیچ مشتری نداشتم. بلافاصله به همسرم گفتم دیدی نباید نگران باشیم. خدا از راههایی که فکرش رو نمیکنیم به ما روزی میرسونه. به شرط ایمان.
آخ آخ اونجا که خدای درونتون به وسیله ی شما، استاد جان به طور واضح میگه:
” نه به خاطر اینکه من آدم خاصی هستم، به خاطر اینکه خدای من، خدای خاصیه. “”
واقعا اعتقاد دارم،
خداوند داره کارهای من را انجام میده.
سلام دوستان عزیز
لطفا دلیل های منطقی بیارید که هیچ چیز و هیچ کس حتی اگر با تمام وجود بخواد نمیتونه به ما اسیب بزنه
میخوام با منطق نجوای ذهنم رو خاموش کنم ازتون سپاسگذارم
سلام محمد جواد
خدمتت عرض کنم که خب اولا همه چیز در دنیای مادی اتفاق نمیفته. یعنی اول از همه باید به عالم انرژی هم اعتقاد داشته باشی (الذین یؤمنون باالغیب).
حالا خودت رو بزار جای انسانی که با همهی وجود میخواد بهت ضربه بزنه. آیا حالش خوبه؟ آیا واقعا از درون با انجام این کار خوشحال میشه؟ چه نتیجهای میتونه براش داشته باشه؟ چون پاسخ همهی این سوالها برای اون منفیه پس در واقع خودزنی کرده. به کلمات دقت کن. یه بار دیگه میگم «خودزنی» کرده.
حالا میریم سر جایگاه خودت. تو به عنوان شخصی که فقط به خدا ایمان داری و همهی تغییرات جهان هستی رو از خدا میدونی (لا حول و لا قوه الا باالله) خوشحال میشی که این توانایی رو به چالش بکشی یعنی به زبون خودمونی حریف میطلبی! این سطح از ایمان و توانایی بهت اعتماد به نفس عظیمی رو تزریق میکنه و چون نتیجش هم همونطور رخ میده که فکر میکردی، قدرت بیشتری بهت میده.
در واقع تا قبل از این چالش، حال و احوال تو و ضربه زننده هردو ۰ بود. بعد از اتمام این چالش، حال و احوال ضربه زننده ۵- و حال و احوال تو ۵+ میشه. به همین راحتی با اختلاف ۱۰ امتیاز جلوتر از اون میشی.
موفق باشی.
سلام به استاد عزیزم جناب عباسمنش و تمام هم فرکانسیهای عزیز
وقتی صحبتهای استاد رو گوش میدم و میگن فایلها رو چندین بار باید دید تا به اصلش پیبرد و اگر در مدارش نباشی نشونهها برات ظاهر نمیشن برای اینکه ترمزهام رو برای این مطالب حذف کنم همیشه این بیت از حافظ رو به خودم گوشزد میکنم که میگه:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
وقتی به ادبیات و اشعار بزرگان ما دقت کنیم تمام گفتههای استاد رو به شکل دیگری بیان کردن که ما بدون توجه و لمس آن و درک حقایق آن فقط به شنیدنش اکتفا کردیم. همانطور که خیلی از افراد صحبتهای استاد رو میشنون و چون در اون مدار نیستند نکاتش رو متوجه نمیشن.
باز حافظ در همین غزل که بیتی از آن را در بالا آوردم میفرماید:
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
مرسی از استاد که قوانین رو به ما به زبان امروزی و خیلی ساده آموزش میدن.
بخاطر علاقهای که به ادبیات دارم وقتی استاد حرفی میزنه. با خودم میگم چه جالب مثلا مولوی یا حافظ و … این رو به این شکل گفتن. چطور منظورشون رو نفهمیدم.
برای اینکه ایمان بیاریم حرفهای استاد واقعیت محض هست. فقط کافی نگاهی به اشعار و نوشتههای بزرگان بناممون کنیم که اونها هم همینارو میگفتن اما به صورت یک رمز که گوش نامحرم متوجه نشه.
مرسی از استاد عزیزم که نگاه من رو به زندگی تغییر دادند.
یه آرزوی دارم امیدوارم محقق بشه و اون اینه که گفتههای استاد رو به صورت یه کتاب با اشعار بزرگان شعر و ادب فارسی کنار هم بزارم و بگم که وقتی حافظ یا مولوی و … این رو اینجا گفتند منظورشون چیه و کدام قانون کائنات رو داره به گوشزد میکنه و ما چطور میتونیم این رو تو زندگیمون اجرایی کنیم.
و در آخر یک پیشنهاد: ایکاش استاد در کنار مثالهایی که میزنند و برای تاکیداتشون از قرآن آیهای میارن از شعرهای بزرگانمون هم استفاده کنند، همانطور که گه گاهی از اشعار مولوی استفاده میکنند.
سلام دوست عزیز
امیدوارم به این آرزوتون برسید چون واقعا اشعار حافظ و مولوی هم تاثیر گذارن
با آرزوی موفقیت های عالی برای شما
یکی از بهترین فایل های توحیدیتون بود چقدر من گریه کردم و با خدا عشق بازی کردم عالی بود خدا برای ما همانی می شود که میخوایم خدا برای ما هم پدر می شود هم مادر خدا برای ما کودکی می شود که در پشت خانه مان تاب بازی میکند اما به شرط ایمان به شرط باور