اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد میخواهم بگم خود من اگه در این موضوع کج فهمی شرک و توحیدتا الان صد در صد مشکل نداشتیم اما 90 درصد مشکل داشتم و انگار تمام حرف هات در این فایل انگار فقط با من داشتی میگفتی و واقعا انگار صداهایی از جنس شکسته شدن شعارها
تند رفتن ها
طی کردن جاده خاکی اما بااین عنوان که در بهترین جاده ی آسفالتی بودم به زعم خودم
تا حدودی عامل بی عمل
لقمه برداشتن های بزرگتر از دهانم
اما واقعا با شنیدن صحبتهای این فایل انگار یه باوری از جنس مقاومت داشت در وجودم با صدای بلند شکسته و سر و صدا میکرد
بهتر فهمیدم تاالان بیشتر مانند رودخانه پر سر و صدا بودم اما از الان به بعد هرروز بیشتر مانند دریا عظیم اما آرام باشم
وقتی استاد عزیز این حرفارو میزد سجاد داشت بیشتر و بیشتر سرجاش نشست میکرد چونکه تاالان یه عالمه سر و صدا
شعار
من فلانم فلان میکنم
اینارو نمیگم که استاد یا دوستان بگن آفرین عجب آدم روراستی «نعععع»
بلکه واقعیت هایی که در وجودم داشت شکسته و اصلاح میشد
داشت این شخصیت سجاد عاقل تر میشد
افتاده تر میشد نه اینکه همه جا فقط جار بزنه آی ملت توحید،توحید،توحید
باور باور باور
باور کنید من با گوش دادن این فایل داشتم احساس میکردم که چقدر ادعام بیشتر از واقعیتم بوده
و اما الان چقدر بهتر و فقط حرفهای مفت نمیزنم
بااینکه خیلی داشت بهم برمیخورد
خیلی ذهنم داشت خورد میشد تحت فشار شکستن و مقاومت بود،،
اما با تمام این زجرهای ذهنی آماده پذیرفتن و هدایت شدنم
استاد وقتی گفتی خیلی ها آماده شنیدن این حرفا در حال حاضر نیستند درواقع منظورت از آماده بودن یعنی اینکه در مدار این نیستند که بدرستی و کامل وارد ذهنشون بشه،،
اما من احساس میکنم که واقعا آماده دریافت این صحبتها هستم چونکه خیلی ذهنم درگیرشون شد و احساس میکنم از دیروز تا الان 50درجه آرام تر شدم و نشستم سر جایم
که فاصله حرف تا عمل کهکشانهاست،،
و ایمان داشتن به خداوند واقعا مرد عمل میخواد نه فقط حرفای گنده گنده و قشنگ
من که به خودم الان نمره خوبی نمیدم اما خوشبختانه پذیرفتن اشتباهاتم رو کامل به عهده گرفتم
و اگه تا الان 1درصد هم سر و صدا میکردم الان دیگه همونم ندارم و سعی میکنم آرام باشم تا خداوند و نتایجم همه چیز رو تعیین کنه،،
استاد اصلا یه جوری هست انگار لازمه که هرچندوقت یه بار اکثر دوستان در قالب یه فایلی شخصیت و برداشت هاشون یه آپدیت اساسی بشند که آقای عزیز از خواب غفلت بیدار شو کجای کاری
ای خدا چقدر ما زود گمراه میشیم و خودمون هم هواسمون نیست یا نمیخواهیم بپذیریم خطاها و اشتباهات مون رو،،
اما قبول کردن و پذیرفتن و تلاش کردن برا تغییر این چیزها واقعا سرنوشت و آخرت آدم رو میسازه،،
من برا همه اررش قائل هستم به همون اندازه که برا خودم ارزش قائلم
همه رو دوست دارم
از همه تشکر میکنم هرچند که همیشه اینکارو میکردم
از خدا تشکر میکنم
دیگران شخصیت دارند و زندگی پویا که من همیشه ازشون تشکر کنم اونا وسیله نیستند که من بهشون بگم این نبود یکی دیگه
استاد شما میگی حتی از برونی و مرغ هم تشکر میکنی باورتون میشه خود منم البته مدتهاست که از این ویژگی خودم آگاه شدم حتی با ابزارها و درخت توی خونمون هم نمیتونم توهین کنم انگار داره حرفامو میشنوه و فرکانس منو دریافت میکنه
خلاصه این فایل درس بزرگی بود برام و همچنین برا خیلی های دیگه
استاد خیلی من من می کنی من جا انداختم من اولین بار گفتم من فلان کردم کمی به حرفات فکر کن. بله شما به واسطه خدا خیلی چیزا رو گفتی که تاثیر گذار بوده می نویسم چون حرفت فشار آورد به من. فایل توحیدی و این همه ضد و نقیض قرار نیست که هر چی شما گفتی ما بگیم به به. حرفای خودتون رو در مورد پهلوان پدیده شاندیز به یاد بیارید که به قول خودتون می گفت من بازی تبلیغات و بلدم من می دونم چیکار باید بکنم شما اگرم برای اولین بارم گفته باشی پولشو درآوردی منتشو سر خدا میزاری یا سرما یا می خوای اونایی که بواسطه تو یا هر کس دیگه راه رو پیدا کردن تحقیر کنی
چقدر این فایل به موقع اومد برام،همون حرفهایی که منتظر شنیدنش بودم، جواب خیلی سؤالات ذهنم رو گرفتم،جواب خیلی شک و تردیدهامو گرفتم،
واین فایل دلیل درخواست خودم بود و من از خدا خواستم بشنوم،بفهمن جواب درگیری‌های ذهنم رو ..
فایلهای شما رو نمیشه با یکبار شنیدن فهمید ،بعد از چند بار شنیدن و نوشتن میتونم بفهمم حرفهاتون رو،،
میتونم مطمئن بگم بار اول ۱۰ درصد از حرفهاتون رو بیشتر نفهمیدم،،اصلا فکر کردم این حرفها که مهم نیستند ،اولش به خودم گفتم اینها که حرفهای ساده هستند ولی بعد از چند بار شنیدن فهمیدم،،نه توی هر حرفتون هزاران درک وجود داره،واقعا حرفهاتون حرفهای خدایی هستش و اون قسمتی از قلب رو بیدار میکنه که قلب دوست داره بشنوه،،،
یه چند روزی فکرم درگیر بود که منی که روی خودم دارم روزی ۶ ساعت کار میکنم،حس کردم باید یه تغییری توی رفتارم با همسرم و پسرم داشته باشم ولی نمیدونستم چه تغییری،
میدونستم یه جای کار ایراد داره و مرتب به خودم میگفتم من چه چه نتیجه ای گرفتم که به اونها خرده میگیرم و ایراد میگیرم ،البته توی ذهنم بیشتر ایراد میگرفتم و تمام تلاشم رو میکردم تا با زبانم آزارشان ندهم ،،ولی چند روزی بود به خودم گفتم نه من صلاحیت این رو ندارم که اونها رو قضاوت کنم ،،من هنوز نتیجه ای نگرفتم که بخواهم به اونها بگم کدوم کارتون درسته و کدوم نادرسته و خلاصه این فایل اومد که درخواست خودم بوده که برام باز کنه مطلب رو ،،،
عاشقتم استاد که چقدر زیبا بازش کردی برام و بهم خوب توپ و تشر رفتی که خودت رو جمع کن و داری چکار میکنی،،،مرسی استاد
من باید یاد بگیرم خیلی بیشتر از همسرم تشکر کنم و ممنونم باشم به خاطر همه چی ،،همه اون وقتی که میگذاره برای بچه‌هامون،،تا من بهتر بتونم روی خودم تمرکز کنم…
من نباید به پسرم ایراد بگیرم ،اون هم خدایی داره و داره هدایتش میکنه و من تا میتونم بهش عشق بورزم و در کنارش باشم…
من حرفهاتون را با اعماق وجودم پذیرفتم ،و سعی میکنم بیشتر و بیشتر تشکر کنم از عزیزانم،از همون کسانی که برام کار کردند،البته من شخصیتم خیلی تشکر میکنم از دیگران،،
ولی باید بیشتر تشکر کنم ،،،
توحیدی عمل کردن ،نه حرف زدن
توحید خودش رو توی عمل نشون میده نه حرف،اونجایی که با تمام وجودت به خدا مطمئن بودی و حرکت کردی و پا گذاشتی رو ترسهایت ،اون موقعی که نمیدونستی چه چیزی در انتظارته و حرکت کردی و به امید اینکه خدا کمکت میکنه ،،و چقدر شیرین است این توحیدی عمل کردن،،
وقتی خیالت راحته که خدا رو داری و هوایش بهت هست و به دیگران باج نمیدی و برده دیگران نمیشی،،وقتی مطمئن حرکت میکنی و میری سمت جلو و خداوند هم پاداش این حرکت توحیدی رو میده ،،،
من اون روزی توحیدی عمل کردم که با توکل به خدا و بدون اینکه بدونم چه در انتظارمه مهاجرت کردم ،اونم با سه تا بچه ،،همه چی رو گذاشتم و حرکت کردم و چون میدونستم که میخام پیشرفت کنم،،و میدونستم که خدا در کنارمه و خدا هیچ وقت تنهام نگذاشت ،،یه نگاهی که به این ۳ سال میندازم، میبینم که خدا خیلی کارها برام کرد و خیلی کارها رو هم دیگران برام کردند و من هم عاشقانه با قلبم و زبانم ازشون تشکر کردم ،،،و توی قلبم هم از خدا تشکر کردم که اون آدم‌ها رو سر راه من قرار داد تا کمکم کنند ….
توحید رو اونجایی نشون دادم،با آرامش کامل دیگه باج ندادم به اون آدمی که خداش کرده بودم برای خودم و از اون روز همون آدم چقدر تغییر کرده،چقدر بیشتر دوستم داره و بهم اهمیت میده،اون روزی که فقط روی خدا حساب کردم و اون آدم رو دیگه خدا ندیدم ….ولی هنوز ترسهایم از اون آدم کامل از بین نرفته و با اینکه رفتار اون آدم خوبه و من باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و همونطور که ذره ذره خداییش برام قوی شد ،همونطور هم ذره ذره از خدابودنش کم میکنم و این ترسها هم کم کم از بین میره ،تکامل رو باید طی کنم،،،،
استاد دلم میخاد داد بزنم،فریاد بزنم که عاشقتم و دوستت دارم و بگم عزیزمی،جانمی نفسمی، عزیز دل خواهر ،،،
عاشقتم و بهت افتخار میکنم خان داداش، ،،با تمام وجودم ازت سپاس گزارم که یه روزی تصمیم گرفتی ابراهیمی عمل کنی و من رو هم با خودت کشوندی به این سمت ،که روز به روز بیشتر و بیشتر پیشرفت میکنم،
من توی این شش ماهه که باهاتون آشنا شدم و ذهنم رو خالی کردم و گذاشتم حرفهاتون رو تجربه کنم ،نتیجه گرفتم ،،خیلی هم نتیجه گرفتم ،روند پیشرفتم رو خودم میبینم ،میبینم نتایجم رو ،،،و این رو مدیون شما هستم استاد که کمکم کردین توی این مسیر …
خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود باارزشت ،،،که هم خودت پیشرفت کردی و هم ما را توی مسیر درست قرار دادی و ما رو رشد میدهی….
عاشقتم مریم جان که حرفهایت خیلی باارزش هستند و چه به موقع حرف میزنی و چه زیبا هدایتم کردی برم سراغ فایلهای عزت نفس
سپاسگزارم بابت این فایل توحیدی و تمامی فایلهای توحیدی ای که داخل سایت گذاشتین
.
جا داره همین جا بگم که بخاطر تمامی فایل های توحیدی ای که شما داخل سایت میزارین از بس منو دگرگون میکنه و یک انفجاری در من رخ میده بهمین خاطر داخل کامپیوترم یک پوشه باز کردم و اسمش رو گذاشتم
,, دوره ی انفجاری توحید عملی,,
😅😅😅😅😅
.
از اونجایی که فرمودین هروقت خواستین از کسی ایراد بگیرید یا کسی رو قضاوت کنین رجوع کنید به نتایج خودتون ؛ … من هم دراینجا باید اعتراف کنم که با دیدن این فایل ، انقلابی درونی در من ایجاد شد که تمامی ضعف ها و ایرادات من خودشون رو نشون دادن ، جوری که خودم ازشون خبر نداشتم و یه جورایی نقاط ضعف من ،شده بودن مایه ی افتخارات من …
استاد عزیز بجای اینکه از اون دوست عزیزم انتقاد کنم که گفتن من باید از خدای شما تشکر کنم وگرنه مشرک میشم باید اعتراف کنم که اگر من هم جای ایشون بودم به اشتباه با باورهای غلطی که به خودم تزریق کرده بودم من هم همین حرف رو میزدم…
(همونطور که تو یکی از فایل های قدیمیتون گفته بودین : دیگران را قضاوت نکنیم و اگر هم خواستیم قضاوت کنیم باید خودمون رو بزاریم جای اون شخص )
کما اینکه قبلا هم درجاهای مختلف مرتکب همین اشتباه شده بودم .
باز هم باید اعتراف کنم این اشتباه هم ازجایی شروع شد که ، همونطور که گفته بودین بعضی ها از حرفهای شما همونی رو برداشت میکنن که دوست دارن بشنون منم از زمانی که توحید عملی ۵ شمارو دیدم این باور اشتباه در من شکل گرفت که گفته بودین :
,, روی دیگران حساب نکنین ، روی خدای اونا حساب کنین ,, گویا من این جمله رو به اشتباه فهمیدم و باور کردم ، اما امشب که فایل توحید عملی ۷ رودیدم متوجه این پاشنه آشیل خودم شدم و از شما با ذوق هر چه تمامتر سپاسگزارم که منو از گرداب این باور غلط نجاتم دادین و نذاشتین غرق افکار غلط و محدود کنندم بشم…
ای استاد عزیزم ، ای منجی من ، ای فرستاده ی خداوند و ای دستی از دستان پر مهر خداوند ، از شما سپاسگزارم که باالهامات توحیدی و انقلابی و سازنده مرا از یک منجلاب شرک آلود و گمراه کننده نجاتم دادید.
.
از خداوند بخشنده و مهربان برای شما و مریم جان عزیز خوشبختی و آرامش همراه با موفقیت های پی درپی آرزومندم.
مدتهاست که کامنت ننوشتم چون اون حس اینکه برای این بنویسم که لایک بگیرم اونقدرتو درونم قوی بود که حسمو واسه نوشتن بدمیکرد وازاونجا که مهمترین تمرین ما تواین سایت داشتن احساس خوبه ننوشتم ولی الان واسه دل خودم مینویسم که فقط بگم استاد واقعا یه دونه اید وواقعا الگوی زیبا وتمام عیاری هستید که هرروز هم یه ورژن زیباتری ازخودتونو نشون میدید واقعا ممنونم که ایدهای زیباتونو به راحتی وبه رایگان بی توقع دراختیارمون میزارید هروقت تودلم یه چیری هست تو سایت جوابشو پیدامیکنم یا به صورت فایل جدید میزارینش
به خاطر اینهمه اخلاص واتصالتون ازتون سپاسگزارم خداروشکر میکنم که آشنایی باشما منو ازبسیاری ازگمراهی هام وشرکهای پیداوپنهان درونم رهاکرد ورها میکنه آرزوم رسیدن به این حد ازایمان وباورتون به خدا وخودتون هست خداروشکر که با بدخوردم با تضادهای زندگیم اجابت خواسته شده آشنایی با شما که واقعا ابراهیم روبرام تداعی میکنه وآرزومه که منم مثل شما ابراهیمی باشم نمیدونم براتون چه آرزویی بکنم که بهش نرسیده باشید آرزومیکنم هرروز ابراهیمی تر وخالص تر وحنیف تر وتوحیدی تر بشید تا ماهم بادیدن شما باورکنیم که میتونیم ماهم اینگونه آرزوکنیم واحابت میشه خواسته مون 😘😘
من از شما بخاطر پوشیدن این لباس سبز خوشگل که چشم رو نوازش میده سپاسگذارم یه طرح برگ خوشگلم داره. بابت اون کلاه آبی خوشگل سپاسگذارم. اینکه هر بار با یک رنگ جدید میاد جلو دوربین سپاسگذارم. دمتون گرم
باعرض سلام خدمت استادعززززززیزم ازاینکه فایلهای شمارو دنبال میکنم بسیارخوشحالم ومعنای کامل توحیدرابه من آموختی که اصول درست زندگی کردن به شیوه حضرت ابراهیم روکه ازنظرخداوندمتعال موردامتحان قرارگرفت را در زندگی خود بکار ببرم و وجود خداوند را همه جا احساس کنم وهمان طورکه خداوند درقرآن گفته من ازرگ گردن به شمانزدیکترم
استادچقدر بامزه تعریف کردین اونایی که توحید رو خوب متوجه نشدن کلی خندیدم 😂😂😂 منم جز همون دسته از افراد بودم توحیدو خوب درک نکرده بودم و چک و لقدشم خوردم به قول شما انگار چیزی که خودم دوس داشتمو میخواستم بشنوم نه حقیقتو میشه گف شجاعت پذیرفتنشو نداشتم با اینکه هر بار این آلارمو به خودم میدادم وه شما میگفتین خیلیا حرف منو نمیشنون چیزی کهومیخوانو میشنون ومن همش به خودم میگفتم اره استاد راست میگه من که حرف خود لستادو میشنوم اوایل وابتدای مسیر خود حقیقت رو میشنیدم ولی رفته رفته ذهنم شروع کرد به کلی سوال پرسیدن که اگه این اینطوره پس فلان چیه استاد اینجا اینو گفت منظورش ینی همونیه که تو فلان فایل گفته خلاصه که خیلی اینطوزی بودم ولی دنبال حقیقتم بودم کل فایلاا رو گوش کردم و در موردشون فکر کردم حتی نوشتن وجواب میدادم قران میخوندم وهمه چی باهم قاطی پاطی شده بود برام واز طرفی کل زندگیم و تمرکزم فقط شده بود این موضوع ویه جورایی از خیلی چیزا دست کشیده بودم دست خودمم نبود اشتیاقی زیاد داشتم برای فهنیدم انقدر که کسی صدام میکرد نمیشنیدم 🙈ولی غیر اون اولیل که نتایجی میومد رفتع رفته لین نوع برخوردم با آگاهیهاافقط در حد تبادل اطلاعات و درک و یقین و تحیف میگذست ینی عملا عملی رو تمرینی که میگفتین رو به تکرار انجام نمیدادم تازه خیلیم مدعی بودم کسی رو حساب نمیکردم یا وسواس در تشکر کردن و عیب جویی میکردم و چقدر از خودم عیب میگرفتم و همش میگفم باور منفی منفی منفی حس بد =اتفاق بد 😥😆 یه جورایی شبیه این جادوگرای تو فیلما که همش ورد تکرار میکنن شده بودم و ازحتی ازیه فکرمثبت مثلا اینکه خدا دوستم داره چقدر کارم خوب بود یا خدا حتما پاسخ میده وقتی اینطوری عمل کتم وهر شوق و ذوقی از نتایج خودمو محروم میکردم هیچ تازه وقتیم از دستم در میرفت کلی حس بد میگرفتم وبه خودم میگفتم تو وابسته ای تو وابسته میشی تو خدارو که برای خودش نمیخوای بندگی که نمیکنی برای اون خواستت ذوق میکنی عاشق خدا که نیستی باز دوباره حسم بد میشد میومدم کلی دلیل میاوردم تا کارامو توجیه کنم و بگم نه من خود خدارو میخوام خدا خودش گفته باز دوباره ذهنم میگفت نه تو پس ذوقت چیه وقتی وعده فقر میدن چرا ناراحت میشی ولی وعده ثروت خوشحال حتی اگه از طرف خدا باشه و کلا اینطوری گیر کرده بودم نمیخوام با کلمات بازی کنم ولی واقعا شادی رو بخودم حروم کرده بودم و هرچی اتفاق خوب چیه حتی فکر اتفاق خوبم کوفتم میشد واز همه بدتر ارتباطمم با خدا بدشده بود همش من بودم انگار خدا نبود قوانین جهان هم برام خیلی بدتر از اون بتهایی که قبلا میپرستیدم بود این دیگه خود خود شرک بود چون فقط خودم رو میدیم و اون گرداننده اون پاسخ دهنده این خلقت این سیستم عظیم رو نمیدیم و هر عملی که ازم سرمیزد در راستای اجرای قوانین فیک فیک یود چون حس عشق نداشت توش بیشتر حرص و طمع بودوترس و نگرانی بیشتر از قبل درکنارش شک وتردیدو حس افسردگی و گیجی ویه حس بد مبهم بود بجای نتایج خوب روحی و معنوی و مادی وارتباطی این روند انقدرتکرار شد وبه تضادیرخوردم اونجا واقعا فقیر شدم به یک خیر از خدا چون کاملا چشیدن که هیچ چیزی نیست جز خدا که بتونه کمک کنه و بتونه و خدا هدایتم کرد به مسیری که درست دست گذاشت به حقیقت کلام شما و توحید و من چون از غیر شما میشنیدم بشدت مقاوت داشتم شک میکردم یکم که میرفتم و نتیجه اومد مقاوتهای دیگرم شروع شد و ذهنم واقعاا نمیخواست این حقیقت عظیم رو بپذیزه و فهمیدم اینکه میگفت چون استاد نیست و فلانه همش بهانه بوده وخلاصع که خیلی اذیتم کردتابپذیرمش و تسلیم بشم و آموخنم که قانون توحید همه خوب بودنه چیزی جز این نیست بقیه ادا و اطوار لفط و کلامه و من انشاالله میخوام از نو شروع کنم با نگاهی توحیدیم و نشانه بودن در مسیر را چیزی منطقی تر از نتیجه گرفتن دررنظر ندارم وبازهم انشاالله بتونم ثابت قدم باشم چون دیگه میدونم حتی به حرف و کلام نیست بلکه به عمله منم الان که این خرفارو زدم عملم تغییر کنه نتایج میاد نکنه همین آشو همین کاسع در پایان ازتون سپاسگزارم که راهنمای من بودین و نور امیدو برام به وجوداوردین درپناه حق باشید .
از دیروز تا الان هروقت اومدم بنویسم نشد ولی الان در سکوت زیبای شب دوست دارم بنویسم برات استاد عزیزم
راستش وقتی دیروز دیدم فایل 76 دقیقه ای گذاشتید با 92 تا دیدگاه به همسرم گفتم حتما موضوع مهمی هست که استاد در این ساعت این فایل طولانی را گذاشته ، همون وقت نشستم کامل گوشش کردم و این صحنه جلوی چشمم اومد که انگار ماها بچه های سایت ، یک عالمه آدم هستیم که در محیطی حضور داریم اما چشم بندهایی روی چشمهامون گذاشتیم و با اینکه در مسیر درست هستیم اما مدام به در و دیوار برخورد میکنیم و با هر بار به مانع خوردن ، اصلاح مسیر می کنیم ، اما همچنان درگیر اون چشم بندی هستیم که بین بینایی ما و جهان اطراف مون حائل شده و مطمئنا با هربار اصلاح مسیر ، به راههای درست تری هدایت میشیم ….
در اون قسمت گفتگو با دوستان وقتی دوست عزیزمون به شما گفت هرچی باشه شما هم یک انسان هستید و من نباید شرک بورزم و این حرفها ، من خیلی از روی شما خجالت کشیدم حتی پیش خودم گفتم اندیشه خدا بده شانس ، این کسی که قدر هم صحبتی با استاد را نمی دونه و اینجوری ناسپاسی میکنه ، از بین اینهمه آدم انتخاب شده که با استاد حرف بزنه بعدا تو که بارها خودت را روی سن تجسم کردی که مثلا یک روزی استاد بیاد ایران و تو را دعوت کنه که بری اون بالا و از نتایجت بگی ، این موهبت نصیبت نشد که الان با استاد حرف بزنی …. خلاصه اینا گفتگوهای ذهنی من با خودم بود تا اینکه شما این فایل را گذاشتید … و من اون صحنه ای را دیدم که همه ما یعنی هم من و هم اون دوست مون که در گفتگو با شما نمی خواست به زعم خودش مشرک باشه و هم خیلی های دیگه هر کدوم آدم هایی هستیم که چشم بند به چشم داریم با تو پیش میریم … ببخش استاد ، ببخش اگر گاهی به در و دیوار می خوریم و حرفی میزنیم که نه از ناپختگی بلکه از فقدان ایمان و نداشتن علم ایمانی ما نشأت میگیره … ببخش استاد که شاگرد اولی من در تمام سالهای تحصیلم ، در کلاس درس تو هرگز به دردم نخورد ….ببخش استاد که گاهی حرفهای تو که هیچ ، من حتی فریادهای تو را نمی شنوم …. ببخش که تنبل کلاست هستم …. گاهی از اینکه مجبوری یک حرف را از چند زاویه بگویی تا من بفهمم ، خجالت می کشم …. از اینکه اذهان شرک آلود با شامپوهای مخصوص خودشون شسته میشوند و تو هربار مجهز به شامپویی جدید میشوی تا ذهن ها را از زوایای دیگر بشویی ، خجالت می کشم …. نمی تونم بگم این رسالت توست که داری بهش عمل میکنی و به من ربطی ندارد …. نمیتونم از اینهمه انسانیت و مهربانی تو گذر کنم و بگم اگر این آدم نبود حتما شخص دیگری را خدا می فرستاد ….. نههههههه …..من همیشه بابت اینکه در زمان تو و حتی در همان سالی که تو به زمین آمدی من هم به زمین آمدم ، خدا را شکر کرده ام …. اما استاد اعتراف می کنم که هرگز نتونستم حتی ازایکی یکی از فایل های تو نمره کامل توحیدی شدن بیاورم … پس ببین چقدر ضعیفم و تو اینهمه شاگرد ضعیف را ببخش و کلامشان و قلب شان را اصلاح کن …. 76 دقیقه حرف بزن تا من من من تا من اصلاح شوم ، تا من سپاسگزار شوم … تا دل کسی را با ادعای اینکه من مشرک نیستم نشکنم ، تا مهربان باشم …. توحید ، بین من و خداست ، نیاز نیست من جار بزنم که مشرک نیستم …. امروز با خیال راحت مهربانی کردم ، امروز با خیالی راحت تر از هرروز دیگری همسرم را دهها بار بوسیدم و گفتم بابت حضورت در زندگیم خدا را شکر میکنم …. امروز من براش بستنی بردم با تزیین موز و هندونه و خواستم فرزندانم بدانند که چقدر پدرشان برای من عزیز است …. ممنونم استاد که به یاد من آوردی که این هم بخشی از آزادی ست که من بی اندازه عشق بورزم و از هر آنچه هست لذت ببرم …. ممنونم که به یاد من آوردی که بی اندازه سپاسگزار نعمت های اطرافت باش و این بی اندازگی تو را مشرک نمی کند … حتی از اون دوست هم سپاسگزارم که با کلام نه چندان صحیحش باعث شد شما 76 دقیقه برای یک جهان آدم حرف بزنی … شما با این فایل باعث شدی من امشب به خواهرم زنگ بزنم و بابت تمام حمایت ها و خوبی هایی که در حق من و فرزندان و همسرم میکند چندین بار سپاسگزاری کنم و آرام بگیرم و آرام بگیرم …. من فهمیدم که با سپاسگزاری ، آرام میگیرم …. انگار که جهان هم آرام میگیرد …. انگار که سپاسگزاری ، سایه آرامش و امنیت و محبت را گسترده میکند … انگار که سپاسگزاری ، اون سنگ مسیر نعمت ها را برمی دارد و جریان آب را سرازیر میکند ….
استاد عزیزم ببخش که تاتی تاتی کردن های خیلی از ما ، طولانی شده و تو مجبوری درس را دهها بار توضیح بدی ….اما بدان که به تاتی های من و امثال من جانی دوباره میدهی که اگر نباشی و حرف نزنی شاید من بنشینم و هرگز راه رفتن را نیاموزم … قبلا انقدر باد در کله داشتم که دلم می خواست از قهرمانی هایم در این راه بگویم اما حالا چنان آرام و تسلیمم که دوست دارم از تاتی هایم بنویسم ….. از لذتی که میبرم ، از قدم هایی که آرام و دست و پا شکسته طی میشوند اما درست و اصولی و با لذت و عشق طی میشوند ، بنویسم ….
فهمیدم استاد که شرک و توحید ، دو موضوع درونی هستند و هیچکس جز خود انسان از احساس خودش خبر ندارد ، پس فهمیدم که بیشتر از آنچه مراقب کلامم باشد که مبادا آغشته به شرک باشد ، مراقب ایمانم باشم که آلوده نجواهای درونم نشود … تو گفتی خداوند یک انرژی ست که گاهی به شکل کوه ، به شکل دریا و به هر شکلی که موجود است درآمده و اون انرژی این اختیار را به ما داده که بهش شکل بدیم ، خداوند یک انرژی بی شکل و نیرومند است ، خداوند قوی ترین فرمانروای عالم است که شکل انرژی دارد و فقط به انسان این اختیار را داده که بهش شکل بده و ما با افکار مون بهش شکل میدیم و خداوند به شکل ذهن ما در میاد …. چقدر این مفاهیم بزرگ و عظیم هستند …. و استاد عزیزم تو شکلی از خداوند هستی که من عاشقتم ، و آنچه که تو را محبوب کرده و هر لحظه بر محبوبیت تو اضافه میکنه همین خصلت خدایی بودن توئه که در قلب هزاران نفر جا می گیری و جواب درخواست ذهن هزاران نفر که دنبال خدا می گشتند شدی … تو محمد زمانه هستی …. وجودت را شکر
واقعا احساس کردم حرفهات حرفای منه که نمیتونستم جمعش کنم و بنویسم
سپاسگزارم بابت قلم زیبات و هر وقت چشمم به اسم زیبات در کامنت ها میخوره حتما با جون و دل کامنتتو میخونم…
من هم اون قسمتی که گفتی از روی استاد خجالت کشیدم و حتی بارهای بعد که میخواستم اون فایل رو گوش بدم اون قسمت اول رو کامل میزنم جلو… بعد از خودم خجالت کشیدم که اجازه ی ورود هر نجوایی رو به ذهنم میدادم و هزار کار شرک آمیز دیگه اما نمیفهمیدم و فقط وقت هایی که قلبم از سپاسگزاری برای استادمنفجر میشد همش به خودم نهیب میزدم که استاد دست خداست و چقدر بد معنی شرک و فهمیده بودم…. امروز با خیال راحت مهربانی کردم ، امروز با خیالی راحت تر از هرروز دیگری همسرم را دهها بار بوسیدم و گفتم بابت حضورت در زندگیم خدا را شکر میکنم …. چقد این جمله ت تحت تاثیرم قرار دادم چون من هم از روزی که این فایل رو شنیدم با آرامش وحااال خوب به همه ی اطرافیانم عشق ورزیدم و ازشون تشکر کردم
استاد قربونت برم میدونم که این کامنتمو میخونی که تایید کنی ، شما مسیر زندگیمو دوباره قشنگترو هموارتر کردی…چقدر خوشحالم که به سمت شما هدایت شدم…نمیدونم چی بنویسم که احساسمو نشون بده
ممنون از اینکه اینقدر خوب نوشتی و احساست را توضیح دادی ، من خودم عاشق اینم که یک آدم بتونه مسأله را باز کنه و همه چیز را بگه
میدونی من متوجه یک چیزی شدم و اون اینکه گاهی انقدر حرفهای استاد قشنگ هستند که ما می ترسیم باورشون کنیم ، گاهی انقدر حرفهای استاد خالص و ساده و بی دست انداز هستند که ما اینهمه بی آلایشی و سرراستی را قبول نمی کنیم …. وگرنه انقدر به خودمون سخت نمی گرفتیم ، انقدر دست و پاهای خودمون را نمی بستیم که نکنه اینجوری باشم نکنه اون‌جوری باشم نکنه مشرک باشم نکنه فلان نکنه بهمان …. در حالیکه کل این قوانین برای ساختن یک زندگی راحت و سر راسته ، یک زندگیی که آدم داخلش راحت باشه ، امیدوار باشه ، لذت ببره ، حتی انقدر حالش خوب باشه که از تضادها بدش نیاد و خیلی چیزهای دیگه…. اما متاسفانه موضوع همون چشم بندیه که بین ما و منبع نور حائل شده
اخ که چقدر چقدرر زیبا ترین نوشتی اشکاام تموم شد از این همه عشقق نابتت چقدر چقدر زیبا گفتی که دقیقا به درو دیوار میخوریمم و هردفعه چقدرر خداوند زیبا هدایتتت میکنه عاشقققانه عاشقققانه استاد نازنینمون با تمام عشقشون مسیر درست رو بهمون میگنننن چقدررعاشقق این عشق نابتممم چقدررعاشقق این اتصال نابتمم نورقلبم چقدررغ ق ترین میشمم دراین قلم نابتت قلم زیبایت
اخ اونجایی که گفتی ازخدذم خجالت کشیدممم من رفتم تو زمین و چقدررر غرق ترین شدم که خدای مننن خدای من چقدر کج فهمیدیم کلام وحی منزل ناب تورا که استاد نازنینم برزبانش جاری میکنه 😭😭 خدای من شکرت هزاران بارشکرت که چقدر عاشققمونه چقدرعاشق اینکه بهتر بهتر درک کنیم وبهتر بفهمیم و رشد کنیم وعمل کنیم مهتراز همه عمل کنیم خدای من شکرت هزاران بارشکرتت چقدربا تمام وجودمم این عشق نابت رو این درک بینظیرت رو جقدربینهایت بینهایت تحسینت میکنمم زیبای من جقدربینهایت تحسینتتت میکنمم چقدرعاشقققتممم نمیدونم چندمین باره میخونم هر دفعه غرق ترین غرق ترین میشممم عاشقق این عشق نابتمم عشق من چقدررزیبا نوشتیی چقدررر بینهایت بینهایت تحسینت میکنمم زیبای من چقربینهایتت این عشق نابت رو چقدرتحسینتت میکنم چقدررربینهایت تحسینتتت میکنمم عاشقققتممم بینظیربوددد بینطیربوددد سپاسگذارممم ازت جان منن چقدرررعاشقق این جمله شدممم که گفتی اره من با سپاسگذاری ارام میگیزم اخ که چقدر زیبا زدی وسط خال که من با عشقق ورزیدنن پرواز میکنم ارام میگیرمممم مست او میشم ومن عاشققق این عشثمممم چقدرعاشقق این عشقمم وچقدرمیخدام غرق ترینن غرق ترین بشممم دراین عشقش جقدرمیخوامم خدای من شکرت که هرلحظه هدایتمون میکنیی هرلحظه هدایتمون میکنی که همه چیززززتویی همه تویییی عاشققتمم عاشققتممم سپاسگذارم جان دلممم سپاسگذارم الهی که هرلحظه غرق بینهایت نعمت ها وفراوانی ها ثروتها عشق ارامش خداوندم باشی الهی که جریانی ازبینهایت نعمت جریانی از عشق ارامش و زیبایی جریانی اززز لذتتت درلحظه لحظه ات جاری ترین باشه عشق من بهترین های بهترین هارووو برایت میخواهمم بینهایت بهترین هاروو برایت میخداهممم از یگانه قدرت جهانن که تنهاا اوست که هرلحظه هدایتتت میکند تنهها اوستت که کافی ترینه. تنها قدرت اوستت و عاشقانه عاشقق ماست وهرلحظه هدایتتت میکنه خدای من شکرت هزاران بارشکرت 💖
خوشحالم که باعث ایجاد حس خوب در شما شدم ، خوشحالم که همه ما درس سپاسگزاری را با این فایل ناب استاد ، دوره کردیم …. چون همه مون نیاز داریم که مدام هدایت بشیم ، و برای هدایت شدن نیاز به دوره درس هامون داریم … موفق باشی عزیزم
چقدر طریف و هوشمندانه مرا یادآوری کردید که باید بارها و بارها قدردان وجود پدر و مادر دوست داشتنیم،همسر نازنینم و همه اطرافیان ارزشمندم باشم و سپاسگذار هر لحظه وجود آنها باشم
باز هم سپاسگذارم که برامون نوشتید و اینقدر ساده و از صمیم قلب بهم یادآور شدید که استادم چقدر ارزشمنده و همه مدله به من درس میده تا من امروزم بهتر دیروزم باشه و فردام بهتر از امروزم
ما هنوز تاتی تاتی راه رفتن رو تمرین میکنیم.زمین میخوریم اما باز هم نازنین استادمان چه با شوق و آرام و نرم نرمک دست مارو میگیره و میگه بیا، بازم بلند شو، تو میتونی مثل من باشی اگر بخواهی،سپاس بخاطر تو اندیشه ی عزیز که انقدر زیبا از سید حسین عباس منش گفتی تا تکرار نشود برایم این همه تکرار محبت هایش،تا بگویم سپاس مهربان رب من، به خاطر خودت و به خاطر بنده ی شایسته ات که دیدنش تو را به ذهنم می آورد و چه زیبا خاطری می‌سازد برایم این با استاد بودن و با شما دوستانه نابه خدا گونه ام بودن.
سپاس اندیشه جانم🌻🌻🌻
سپاس سید بزرگوارم🌹❤️🌹
سپاس تکیه گاه تمام لحظات خواب و بیدارم، رب العالمین من❤️❤️❤️
سلام اندیشه خانم عزیزم.از شما خیلی سپاسگزارم بابت نوشتن این متن زیبا که حرفهای خودم بود اما نمیدونستم چطور به قلم درشون بیارم.خیلی دوستت دارم اندیشه جان خیلی درس گرفتم❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤انشاالله هرروز در زندگیت رو به بالا و موفقیت های بیشتر باشی و خوشبخت زندگی کنی
سلام دوست عزیزم هنوز هم که دارم برای سپاسگزاری از شما مینویسم گریه امانم نمیدهد همینطور چشام خیس میشود.
نمیدونی که چقدر از خواندن کامنت های شما درس گرفتم چقدر با هر جمله بغض کردم چقدر معنی دوست داشتن واقعی رو درک کردم چقدر از ته قلبم احساس خوب داشتم و چقدر سپاسگزارتون شدم
من گریه میکنم برای این همه حس واقعی این همه خود واقعی بودن این همه علاقه به خدا و مخلوق خدا این همه عشق عشق عشق
واقعا جز عشق هیچ چیزی نمیشه در برابر این همه اگاهی صفت قرار داد.
من فقط میخوام همینو بگم که خیلی ازتون سپاسگزارم خیلی زیاد خیلی خیلی زیاد خیلی خیلی خیلی زیاد
از نجواهام گذشتم و باهاشون کلنجار رفتم تا بیام وبرات بنویسم و بی نهایت ازت تشکر کنم به خاطر کامنت زیبات ، اینقد به دلم نشست که های های به حال خودم اشک ریختم .
دقیقا حرفهات انگاری حرفای خودم بود ولی گم شده بودند تو همه همه ی ذهنم .
یاد روزایی افتادم که روی سر سوزن درک ها یا حتی خیلی کمتر از اون حساب کردم و سینه سپر به خودم گفتم که من توحیدی رفتار میکنم. وای من که من از توحید چی فهمیدم؟!
بعد شنیدن این فایل تازه فهمیدم که من چی نبودم.
آخه من رو کدوم درک و فهم حساب کرده بودم؟؟
چه کج فهمیهایی داشتم که برام شدند حائل و من حتی شکی هم بهشون نمی کردم.
خدا رو بی اندازه و بی نهایت سپاس واسه هدایتهاش ، واسه وجود الماس گونه استاد توحیدی و عزیزم ، واسه وجود ناب شما و کامنت پر از تلنگر و تذکری که بعد صحبت های استاد به ذهنم و جانم نفوذ کرد .
اندیشه عزیزم برات بهترینها و زیباترینهای عالم رو خواهانم .
من هم برای شما بهترین ها را میخوام و سپاسگزار شما هستم که منو به این فضای زیبا و به کامنت خودم و به قلب خودم هدایت کردی ، گریه شیرینی را تجربه کردم و بازهم ایمان آوردم
به یاد آوردم که در مسیر درست هستم چون اینجا هستم اما همیشه در مسیر درست بودن به تنهایی باعث موفقیت نمیشود بلکه این ما هستیم که در مسیر درست در فرکانس درست باشیم و با علم به اینکه به دلیل زمینی بودنمان همیشه درگیر حائل و چشم بند هستیم و همیشه شیطان در معرض ماست ، در این دنیا زندگی کنیم و علم به وجود شیطان و نجواهایی که همواره در آستانه ظهور هستند قطب مثبت را انتخاب کنیم ، بازهم از شما ممنونم.
ذره ای در تصورم نبود که از جانب شما تشکر و قدرانی دریافت کنم چون کاملا بی توقع از پاسخ دادن برات کامنت گذاشتم ولی به حسی که از درونم به سمتت فرستادم مطمئن بودم.
دقیقا موافقم از اینکه گفتی “اینجا هستم اما همیشه در مسیر درست بودن به تنهایی باعث موفقیت نمیشود بلکه این ما هستیم که در مسیر درست در فرکانس درست باشیم”
البته که بین فهمیدن و عمل کردن به آگاهی فاصله ای هست که حتما با احساس خوب پر میشه و با تکامل طی کردن به عمل کردن میرسیم .
من هم از شما فراوان سپاس گزارم به خاطر آگاهیهایی که باهامون به اشتراک میزارید.
با تمام وجودم برات بودن در زمان مناسب و در مکان مناسب کنار انسان های مناسب رو خواهانم.
به نام خدای زیبا، مهربون ودوست داشتنی ام. سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. امروز حال عجیبی داشتم حس می کردم با اینکه حدود یکسال ونیمه متعهدانه روی خودم کار می کنم ، گاهی تو در ودیوار م والبته زود متوجه می شم. تازه دارم می فهمم خیلی عجولم ورها نیستم، به خواسته هام می چسبم و از خودم خیلی انتظار دارم در واقع در مسیر درک واجرای قوانین کمال‌گرا هستم. در حالیکه خود استاد میگه درک قوانین یه رونده وتکامل می خواد. امروز هدایت شدم به فایل توحیدی فوق العاده که بعد کامنت زیبای شما رو خوندم. تحسینت می کنم که اینقدر حال دل هممون رو در غالب کلمات بیان کردی، با خوندن کلمه کلمه کامنت زیبات اشک ریختم وقلبم باز شد. خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر بابت این مسیر بهشتی. از خداوند می خوام کمکمون کنه تو این مسیر تا آخرین لحظه عمرمون بمونیم. بهترینها رو برات آرزو دارم. عاشقانه دوستت دارم. 😘😍
سلام اندیشه عزیزم عاشق ،عاشقانه نوشتن هاتون هستم اونقدر از خودندنش لذت میبرم که هر جا ی کامنت از شما ببینم قطعا ازش رد نخواهم شد و حتما حتما میخونم با لذت ظریف و زیر بینانه نوشتن هنر میخواد که به لطف خداوند در شما وجود داره خدا رو صد هزار بار شکر از شماهم ممنون و سپاسگزارم و از استاد جان هم سپاسگزارم بخاطر خانواده بزرگ عباس متش
با خوندن کامنتت چقدر دگرگون شدم چقدر لذت بردم چقدر احساس خوشبختی کردم که خداوند من رو به این مسیر هدایت کرده چطور هدایت شدم به سایت استاد بزرگم در کنار شما بودن برای من افتخاره به خودم می‌بالم که در کنار انسانهایی هستم که انقدر زیبا صحبت میکنن که صحبتهاشون بوی ناب انسانیت میده بوی خدا میده واقعا دوست دارم ده بار کامنت زیباتون رو بخوانم سپاسگزارم استاد بزرگم سپاسگزارم اندیشه ی عزیزم سپاسگزارم دوستان عزیزم از تک تکتون بابت آگاهی های نابتون سپاسگزارم ⚘⚘⚘
که اومدی و نوشتی و من امروز مدتها بعد از انتشار این کامنت هدایت شدم به خوندنش و با هر کلمه تو اشک ریختم و توی دلم گفتم راست میگه
و با هر عذرخواهی تو از استاد من هم عذرخواهی کردم که استاد مهربانم از هر دری میگه تا من بفهمم ولی من باز هم چیزی میشنوم که خودم دوست دارم .
اندیشه عزیزم چند بااار کامنتت رو خوندیم و هربار به پهنای صورت اشک ریختم و با خودم گفتم وقتی استادم حرفی میزنه و من نمی‌فهمم و باید ازش عذرخواهی کنم بابت کج فهمی هام .
ببین به درگاه خدا چقدر باید عذرخواهی کنم که هربار هدایت میکنه و هر بار نعمت رو بر من تمام میکنه و من انسان چه خودخواهانه رد میشم بدون حتی تشکری از خودش .
ولی میدونم که خدای من تواب و مهربانه و هر بار منو میبخشه و منتظره که برگردم .
وای اندیشه نازنینم نمیدونی با قلب و روح من چه کردی
و من تنها میتونم ازت سپاسگزاری کنم که کامنتی به این زیبایی برام نوشتی .
ممنونم عزیزم و برات بهترینها رو از خداوند رزاق درخواست میکنم
من هیچوقت تا حالا پاسخ به کامنت نگذاشتم و به خودم میگفتم که لازم نیس یا بقیه هستند یا از این حرفا.
اما کلام شما اونقدر زیباست و اونقدر از این متن لذت بردم که نتونستم برای کامنتتون پاسخی ننویسم. خواستم بیام ازتون سپاس گزاری کنم بابت این متن بابت این صداقت بابت حقیقت و پاکی قلبتون.
شما به من یاد دادید که نشون دادن واقعیت قلبمون به خودمون و دیگران چقدر دلها رو نزدیک میکنه و چقدر آرامش برامون میاره
امروز صبح از خدا خواستم فرکانس و انرژیم رو اونقدر بالا ببره که فوج فوج اشک از شادی بریزم و گفتم دوست دارم به بهترین فایل ها و کامنت ها هدایتم کنی!
بااینکه بیش از سه سال از این فایل توحیدی و کامنت میگذره اما اون قدر ناب و خالص بود که هر بار با نوشته هاتون اشک ریختم و از خدا و شما سپاسگذاری کردم!
از استاد و سایت و دوستان آگاه سپاسگذاری کردم!
از گوشی و اینترنت و این کیبورد
از توحیدی که همه ی ما تشنه ی آن هستیم و در هر لحظه ما رو میبره به سمت بی نهایت خودش!
چقدر اینجا فوق العاده و بهشتی ست!
چقدر دوستان آگاه و دانایی چون شما هست و ما اگر از شما سپاسگذاری نکنیم کفر کرده ایم و نعمت های خدا رو ندیده ایم یعنی به خودمان ظلم می کنیم اگر سپاسگذاری نکنیم و این باعث میشه که خدا هدایتمون نکنه ولی اگه سپاسگذاری کنیم باعث رشد و بزرگ شدن این نیرو میشیم و این نیرو ما رو به سمت اگاهی ها و کامنت های ناب و خالص هدایت میکنه!
شکرگزاری در هر زمینه ای همین کار رو میکنه!
امروز چقدر لذت بردم از سپاسگذاری های شما!
چون هر روز این کارها رو انجام میدم و با عشق خوردن و لذت بردن بچه ها و همسرم رو به تماشا می نشینم و هر روز چندین بار بهش میگم خدا جانم به خاطر این نعمت هایت تو را شکر و چقدر راحت و آسون بهمون گفتی که میشه از هر چیزی لذت برد و لذت بردن یعنی اینکه خدایا من دارم از نعمت هایی که بهم دادی استفاده میکنم و شکرگزارشان هستم!
نمیدونم الان توی سایت هستید یا نه ولی این کامنت فوق العاده ی شما امروز من رو سرمست کرد!
سعادتمند و خوشبخت و شاد و سپاسگذار در هر لحظه از زندگیتون باشید!
سلام عزیزم سپاسگزارم که سپاسگزاری کردی و من تونستم این قدردانی را دریافت کنم اما اما اما …. سپاسگزاری اون احساسیه که از شما تراوش میشه و شما را به مسیرهای خوب و دلخواهت هدایت میکنه . حتی اگر به من و به هیچکس این را بیان نکنی . سپاسگزاری ، اون بنزینیه که ماشین شما را حرکت میده حتی اگر هیچ آدمی ندونه که شما بنزین داری یا نداری . پس هرگز در فشار و منگنه تشکر نباش و فکر نکن که اگر کلامت را اعلام نکنی کفر کردی . چون این فکر ماست . آنا سیستم جهان اینطور نیست سیستم جهان اینجوریه که به تراوشات حسی شما پاسخ میده و نه به کلام یا نوشتار شما . هرچند که من را خوشحال میکنه اما برای شما اون کاری باعث هدایتت میشه که از حس شما توسط جهان دریافت میشه .
شکرگزاری یعنی حال کردن با نعمت ها بدون استرس از دست دادن اونها
بله عزیزم من تا وقتی زنده م در این سایت هستم و اینجا خونه منه
به نام تنها عظمت هدایت ها
سلام خانواده دوست داشتنی
استاد میخواهم بگم خود من اگه در این موضوع کج فهمی شرک و توحیدتا الان صد در صد مشکل نداشتیم اما 90 درصد مشکل داشتم و انگار تمام حرف هات در این فایل انگار فقط با من داشتی میگفتی و واقعا انگار صداهایی از جنس شکسته شدن شعارها
تند رفتن ها
طی کردن جاده خاکی اما بااین عنوان که در بهترین جاده ی آسفالتی بودم به زعم خودم
تا حدودی عامل بی عمل
لقمه برداشتن های بزرگتر از دهانم
اما واقعا با شنیدن صحبتهای این فایل انگار یه باوری از جنس مقاومت داشت در وجودم با صدای بلند شکسته و سر و صدا میکرد
بهتر فهمیدم تاالان بیشتر مانند رودخانه پر سر و صدا بودم اما از الان به بعد هرروز بیشتر مانند دریا عظیم اما آرام باشم
وقتی استاد عزیز این حرفارو میزد سجاد داشت بیشتر و بیشتر سرجاش نشست میکرد چونکه تاالان یه عالمه سر و صدا
شعار
من فلانم فلان میکنم
اینارو نمیگم که استاد یا دوستان بگن آفرین عجب آدم روراستی «نعععع»
بلکه واقعیت هایی که در وجودم داشت شکسته و اصلاح میشد
داشت این شخصیت سجاد عاقل تر میشد
افتاده تر میشد نه اینکه همه جا فقط جار بزنه آی ملت توحید،توحید،توحید
باور باور باور
باور کنید من با گوش دادن این فایل داشتم احساس میکردم که چقدر ادعام بیشتر از واقعیتم بوده
و اما الان چقدر بهتر و فقط حرفهای مفت نمیزنم
بااینکه خیلی داشت بهم برمیخورد
خیلی ذهنم داشت خورد میشد تحت فشار شکستن و مقاومت بود،،
اما با تمام این زجرهای ذهنی آماده پذیرفتن و هدایت شدنم
استاد وقتی گفتی خیلی ها آماده شنیدن این حرفا در حال حاضر نیستند درواقع منظورت از آماده بودن یعنی اینکه در مدار این نیستند که بدرستی و کامل وارد ذهنشون بشه،،
اما من احساس میکنم که واقعا آماده دریافت این صحبتها هستم چونکه خیلی ذهنم درگیرشون شد و احساس میکنم از دیروز تا الان 50درجه آرام تر شدم و نشستم سر جایم
که فاصله حرف تا عمل کهکشانهاست،،
و ایمان داشتن به خداوند واقعا مرد عمل میخواد نه فقط حرفای گنده گنده و قشنگ
من که به خودم الان نمره خوبی نمیدم اما خوشبختانه پذیرفتن اشتباهاتم رو کامل به عهده گرفتم
و اگه تا الان 1درصد هم سر و صدا میکردم الان دیگه همونم ندارم و سعی میکنم آرام باشم تا خداوند و نتایجم همه چیز رو تعیین کنه،،
استاد اصلا یه جوری هست انگار لازمه که هرچندوقت یه بار اکثر دوستان در قالب یه فایلی شخصیت و برداشت هاشون یه آپدیت اساسی بشند که آقای عزیز از خواب غفلت بیدار شو کجای کاری
ای خدا چقدر ما زود گمراه میشیم و خودمون هم هواسمون نیست یا نمیخواهیم بپذیریم خطاها و اشتباهات مون رو،،
اما قبول کردن و پذیرفتن و تلاش کردن برا تغییر این چیزها واقعا سرنوشت و آخرت آدم رو میسازه،،
من برا همه اررش قائل هستم به همون اندازه که برا خودم ارزش قائلم
همه رو دوست دارم
از همه تشکر میکنم هرچند که همیشه اینکارو میکردم
از خدا تشکر میکنم
دیگران شخصیت دارند و زندگی پویا که من همیشه ازشون تشکر کنم اونا وسیله نیستند که من بهشون بگم این نبود یکی دیگه
استاد شما میگی حتی از برونی و مرغ هم تشکر میکنی باورتون میشه خود منم البته مدتهاست که از این ویژگی خودم آگاه شدم حتی با ابزارها و درخت توی خونمون هم نمیتونم توهین کنم انگار داره حرفامو میشنوه و فرکانس منو دریافت میکنه
خلاصه این فایل درس بزرگی بود برام و همچنین برا خیلی های دیگه
خدا قوت به همگی ،،،،
استاد خیلی من من می کنی من جا انداختم من اولین بار گفتم من فلان کردم کمی به حرفات فکر کن. بله شما به واسطه خدا خیلی چیزا رو گفتی که تاثیر گذار بوده می نویسم چون حرفت فشار آورد به من. فایل توحیدی و این همه ضد و نقیض قرار نیست که هر چی شما گفتی ما بگیم به به. حرفای خودتون رو در مورد پهلوان پدیده شاندیز به یاد بیارید که به قول خودتون می گفت من بازی تبلیغات و بلدم من می دونم چیکار باید بکنم شما اگرم برای اولین بارم گفته باشی پولشو درآوردی منتشو سر خدا میزاری یا سرما یا می خوای اونایی که بواسطه تو یا هر کس دیگه راه رو پیدا کردن تحقیر کنی
سلام استاد عزیزم ،
چقدر این فایل به موقع اومد برام،همون حرفهایی که منتظر شنیدنش بودم، جواب خیلی سؤالات ذهنم رو گرفتم،جواب خیلی شک و تردیدهامو گرفتم،
واین فایل دلیل درخواست خودم بود و من از خدا خواستم بشنوم،بفهمن جواب درگیری‌های ذهنم رو ..
فایلهای شما رو نمیشه با یکبار شنیدن فهمید ،بعد از چند بار شنیدن و نوشتن میتونم بفهمم حرفهاتون رو،،
میتونم مطمئن بگم بار اول ۱۰ درصد از حرفهاتون رو بیشتر نفهمیدم،،اصلا فکر کردم این حرفها که مهم نیستند ،اولش به خودم گفتم اینها که حرفهای ساده هستند ولی بعد از چند بار شنیدن فهمیدم،،نه توی هر حرفتون هزاران درک وجود داره،واقعا حرفهاتون حرفهای خدایی هستش و اون قسمتی از قلب رو بیدار میکنه که قلب دوست داره بشنوه،،،
یه چند روزی فکرم درگیر بود که منی که روی خودم دارم روزی ۶ ساعت کار میکنم،حس کردم باید یه تغییری توی رفتارم با همسرم و پسرم داشته باشم ولی نمیدونستم چه تغییری،
میدونستم یه جای کار ایراد داره و مرتب به خودم میگفتم من چه چه نتیجه ای گرفتم که به اونها خرده میگیرم و ایراد میگیرم ،البته توی ذهنم بیشتر ایراد میگرفتم و تمام تلاشم رو میکردم تا با زبانم آزارشان ندهم ،،ولی چند روزی بود به خودم گفتم نه من صلاحیت این رو ندارم که اونها رو قضاوت کنم ،،من هنوز نتیجه ای نگرفتم که بخواهم به اونها بگم کدوم کارتون درسته و کدوم نادرسته و خلاصه این فایل اومد که درخواست خودم بوده که برام باز کنه مطلب رو ،،،
عاشقتم استاد که چقدر زیبا بازش کردی برام و بهم خوب توپ و تشر رفتی که خودت رو جمع کن و داری چکار میکنی،،،مرسی استاد
من باید یاد بگیرم خیلی بیشتر از همسرم تشکر کنم و ممنونم باشم به خاطر همه چی ،،همه اون وقتی که میگذاره برای بچه‌هامون،،تا من بهتر بتونم روی خودم تمرکز کنم…
من نباید به پسرم ایراد بگیرم ،اون هم خدایی داره و داره هدایتش میکنه و من تا میتونم بهش عشق بورزم و در کنارش باشم…
من حرفهاتون را با اعماق وجودم پذیرفتم ،و سعی میکنم بیشتر و بیشتر تشکر کنم از عزیزانم،از همون کسانی که برام کار کردند،البته من شخصیتم خیلی تشکر میکنم از دیگران،،
ولی باید بیشتر تشکر کنم ،،،
توحیدی عمل کردن ،نه حرف زدن
توحید خودش رو توی عمل نشون میده نه حرف،اونجایی که با تمام وجودت به خدا مطمئن بودی و حرکت کردی و پا گذاشتی رو ترسهایت ،اون موقعی که نمیدونستی چه چیزی در انتظارته و حرکت کردی و به امید اینکه خدا کمکت میکنه ،،و چقدر شیرین است این توحیدی عمل کردن،،
وقتی خیالت راحته که خدا رو داری و هوایش بهت هست و به دیگران باج نمیدی و برده دیگران نمیشی،،وقتی مطمئن حرکت میکنی و میری سمت جلو و خداوند هم پاداش این حرکت توحیدی رو میده ،،،
من اون روزی توحیدی عمل کردم که با توکل به خدا و بدون اینکه بدونم چه در انتظارمه مهاجرت کردم ،اونم با سه تا بچه ،،همه چی رو گذاشتم و حرکت کردم و چون میدونستم که میخام پیشرفت کنم،،و میدونستم که خدا در کنارمه و خدا هیچ وقت تنهام نگذاشت ،،یه نگاهی که به این ۳ سال میندازم، میبینم که خدا خیلی کارها برام کرد و خیلی کارها رو هم دیگران برام کردند و من هم عاشقانه با قلبم و زبانم ازشون تشکر کردم ،،،و توی قلبم هم از خدا تشکر کردم که اون آدم‌ها رو سر راه من قرار داد تا کمکم کنند ….
توحید رو اونجایی نشون دادم،با آرامش کامل دیگه باج ندادم به اون آدمی که خداش کرده بودم برای خودم و از اون روز همون آدم چقدر تغییر کرده،چقدر بیشتر دوستم داره و بهم اهمیت میده،اون روزی که فقط روی خدا حساب کردم و اون آدم رو دیگه خدا ندیدم ….ولی هنوز ترسهایم از اون آدم کامل از بین نرفته و با اینکه رفتار اون آدم خوبه و من باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و همونطور که ذره ذره خداییش برام قوی شد ،همونطور هم ذره ذره از خدابودنش کم میکنم و این ترسها هم کم کم از بین میره ،تکامل رو باید طی کنم،،،،
استاد دلم میخاد داد بزنم،فریاد بزنم که عاشقتم و دوستت دارم و بگم عزیزمی،جانمی نفسمی، عزیز دل خواهر ،،،
عاشقتم و بهت افتخار میکنم خان داداش، ،،با تمام وجودم ازت سپاس گزارم که یه روزی تصمیم گرفتی ابراهیمی عمل کنی و من رو هم با خودت کشوندی به این سمت ،که روز به روز بیشتر و بیشتر پیشرفت میکنم،
من توی این شش ماهه که باهاتون آشنا شدم و ذهنم رو خالی کردم و گذاشتم حرفهاتون رو تجربه کنم ،نتیجه گرفتم ،،خیلی هم نتیجه گرفتم ،روند پیشرفتم رو خودم میبینم ،میبینم نتایجم رو ،،،و این رو مدیون شما هستم استاد که کمکم کردین توی این مسیر …
خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود باارزشت ،،،که هم خودت پیشرفت کردی و هم ما را توی مسیر درست قرار دادی و ما رو رشد میدهی….
عاشقتم مریم جان که حرفهایت خیلی باارزش هستند و چه به موقع حرف میزنی و چه زیبا هدایتم کردی برم سراغ فایلهای عزت نفس
عزیز دلمی مریم جانم،خانمم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام خدمت استاد عزیزم وهمچنین مریم بانوی عزیز
سپاسگزارم بابت این فایل توحیدی و تمامی فایلهای توحیدی ای که داخل سایت گذاشتین
.
جا داره همین جا بگم که بخاطر تمامی فایل های توحیدی ای که شما داخل سایت میزارین از بس منو دگرگون میکنه و یک انفجاری در من رخ میده بهمین خاطر داخل کامپیوترم یک پوشه باز کردم و اسمش رو گذاشتم
,, دوره ی انفجاری توحید عملی,,
😅😅😅😅😅
.
از اونجایی که فرمودین هروقت خواستین از کسی ایراد بگیرید یا کسی رو قضاوت کنین رجوع کنید به نتایج خودتون ؛ … من هم دراینجا باید اعتراف کنم که با دیدن این فایل ، انقلابی درونی در من ایجاد شد که تمامی ضعف ها و ایرادات من خودشون رو نشون دادن ، جوری که خودم ازشون خبر نداشتم و یه جورایی نقاط ضعف من ،شده بودن مایه ی افتخارات من …
استاد عزیز بجای اینکه از اون دوست عزیزم انتقاد کنم که گفتن من باید از خدای شما تشکر کنم وگرنه مشرک میشم باید اعتراف کنم که اگر من هم جای ایشون بودم به اشتباه با باورهای غلطی که به خودم تزریق کرده بودم من هم همین حرف رو میزدم…
(همونطور که تو یکی از فایل های قدیمیتون گفته بودین : دیگران را قضاوت نکنیم و اگر هم خواستیم قضاوت کنیم باید خودمون رو بزاریم جای اون شخص )
کما اینکه قبلا هم درجاهای مختلف مرتکب همین اشتباه شده بودم .
باز هم باید اعتراف کنم این اشتباه هم ازجایی شروع شد که ، همونطور که گفته بودین بعضی ها از حرفهای شما همونی رو برداشت میکنن که دوست دارن بشنون منم از زمانی که توحید عملی ۵ شمارو دیدم این باور اشتباه در من شکل گرفت که گفته بودین :
,, روی دیگران حساب نکنین ، روی خدای اونا حساب کنین ,, گویا من این جمله رو به اشتباه فهمیدم و باور کردم ، اما امشب که فایل توحید عملی ۷ رودیدم متوجه این پاشنه آشیل خودم شدم و از شما با ذوق هر چه تمامتر سپاسگزارم که منو از گرداب این باور غلط نجاتم دادین و نذاشتین غرق افکار غلط و محدود کنندم بشم…
ای استاد عزیزم ، ای منجی من ، ای فرستاده ی خداوند و ای دستی از دستان پر مهر خداوند ، از شما سپاسگزارم که باالهامات توحیدی و انقلابی و سازنده مرا از یک منجلاب شرک آلود و گمراه کننده نجاتم دادید.
.
از خداوند بخشنده و مهربان برای شما و مریم جان عزیز خوشبختی و آرامش همراه با موفقیت های پی درپی آرزومندم.
سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنینم
مدتهاست که کامنت ننوشتم چون اون حس اینکه برای این بنویسم که لایک بگیرم اونقدرتو درونم قوی بود که حسمو واسه نوشتن بدمیکرد وازاونجا که مهمترین تمرین ما تواین سایت داشتن احساس خوبه ننوشتم ولی الان واسه دل خودم مینویسم که فقط بگم استاد واقعا یه دونه اید وواقعا الگوی زیبا وتمام عیاری هستید که هرروز هم یه ورژن زیباتری ازخودتونو نشون میدید واقعا ممنونم که ایدهای زیباتونو به راحتی وبه رایگان بی توقع دراختیارمون میزارید هروقت تودلم یه چیری هست تو سایت جوابشو پیدامیکنم یا به صورت فایل جدید میزارینش
به خاطر اینهمه اخلاص واتصالتون ازتون سپاسگزارم خداروشکر میکنم که آشنایی باشما منو ازبسیاری ازگمراهی هام وشرکهای پیداوپنهان درونم رهاکرد ورها میکنه آرزوم رسیدن به این حد ازایمان وباورتون به خدا وخودتون هست خداروشکر که با بدخوردم با تضادهای زندگیم اجابت خواسته شده آشنایی با شما که واقعا ابراهیم روبرام تداعی میکنه وآرزومه که منم مثل شما ابراهیمی باشم نمیدونم براتون چه آرزویی بکنم که بهش نرسیده باشید آرزومیکنم هرروز ابراهیمی تر وخالص تر وحنیف تر وتوحیدی تر بشید تا ماهم بادیدن شما باورکنیم که میتونیم ماهم اینگونه آرزوکنیم واحابت میشه خواسته مون 😘😘
من از شما بخاطر پوشیدن این لباس سبز خوشگل که چشم رو نوازش میده سپاسگذارم یه طرح برگ خوشگلم داره. بابت اون کلاه آبی خوشگل سپاسگذارم. اینکه هر بار با یک رنگ جدید میاد جلو دوربین سپاسگذارم. دمتون گرم
باعرض سلام خدمت استادعززززززیزم ازاینکه فایلهای شمارو دنبال میکنم بسیارخوشحالم ومعنای کامل توحیدرابه من آموختی که اصول درست زندگی کردن به شیوه حضرت ابراهیم روکه ازنظرخداوندمتعال موردامتحان قرارگرفت را در زندگی خود بکار ببرم و وجود خداوند را همه جا احساس کنم وهمان طورکه خداوند درقرآن گفته من ازرگ گردن به شمانزدیکترم
سلام استاد
استادچقدر بامزه تعریف کردین اونایی که توحید رو خوب متوجه نشدن کلی خندیدم 😂😂😂 منم جز همون دسته از افراد بودم توحیدو خوب درک نکرده بودم و چک و لقدشم خوردم به قول شما انگار چیزی که خودم دوس داشتمو میخواستم بشنوم نه حقیقتو میشه گف شجاعت پذیرفتنشو نداشتم با اینکه هر بار این آلارمو به خودم میدادم وه شما میگفتین خیلیا حرف منو نمیشنون چیزی کهومیخوانو میشنون ومن همش به خودم میگفتم اره استاد راست میگه من که حرف خود لستادو میشنوم اوایل وابتدای مسیر خود حقیقت رو میشنیدم ولی رفته رفته ذهنم شروع کرد به کلی سوال پرسیدن که اگه این اینطوره پس فلان چیه استاد اینجا اینو گفت منظورش ینی همونیه که تو فلان فایل گفته خلاصه که خیلی اینطوزی بودم ولی دنبال حقیقتم بودم کل فایلاا رو گوش کردم و در موردشون فکر کردم حتی نوشتن وجواب میدادم قران میخوندم وهمه چی باهم قاطی پاطی شده بود برام واز طرفی کل زندگیم و تمرکزم فقط شده بود این موضوع ویه جورایی از خیلی چیزا دست کشیده بودم دست خودمم نبود اشتیاقی زیاد داشتم برای فهنیدم انقدر که کسی صدام میکرد نمیشنیدم 🙈ولی غیر اون اولیل که نتایجی میومد رفتع رفته لین نوع برخوردم با آگاهیهاافقط در حد تبادل اطلاعات و درک و یقین و تحیف میگذست ینی عملا عملی رو تمرینی که میگفتین رو به تکرار انجام نمیدادم تازه خیلیم مدعی بودم کسی رو حساب نمیکردم یا وسواس در تشکر کردن و عیب جویی میکردم و چقدر از خودم عیب میگرفتم و همش میگفم باور منفی منفی منفی حس بد =اتفاق بد 😥😆 یه جورایی شبیه این جادوگرای تو فیلما که همش ورد تکرار میکنن شده بودم و ازحتی ازیه فکرمثبت مثلا اینکه خدا دوستم داره چقدر کارم خوب بود یا خدا حتما پاسخ میده وقتی اینطوری عمل کتم وهر شوق و ذوقی از نتایج خودمو محروم میکردم هیچ تازه وقتیم از دستم در میرفت کلی حس بد میگرفتم وبه خودم میگفتم تو وابسته ای تو وابسته میشی تو خدارو که برای خودش نمیخوای بندگی که نمیکنی برای اون خواستت ذوق میکنی عاشق خدا که نیستی باز دوباره حسم بد میشد میومدم کلی دلیل میاوردم تا کارامو توجیه کنم و بگم نه من خود خدارو میخوام خدا خودش گفته باز دوباره ذهنم میگفت نه تو پس ذوقت چیه وقتی وعده فقر میدن چرا ناراحت میشی ولی وعده ثروت خوشحال حتی اگه از طرف خدا باشه و کلا اینطوری گیر کرده بودم نمیخوام با کلمات بازی کنم ولی واقعا شادی رو بخودم حروم کرده بودم و هرچی اتفاق خوب چیه حتی فکر اتفاق خوبم کوفتم میشد واز همه بدتر ارتباطمم با خدا بدشده بود همش من بودم انگار خدا نبود قوانین جهان هم برام خیلی بدتر از اون بتهایی که قبلا میپرستیدم بود این دیگه خود خود شرک بود چون فقط خودم رو میدیم و اون گرداننده اون پاسخ دهنده این خلقت این سیستم عظیم رو نمیدیم و هر عملی که ازم سرمیزد در راستای اجرای قوانین فیک فیک یود چون حس عشق نداشت توش بیشتر حرص و طمع بودوترس و نگرانی بیشتر از قبل درکنارش شک وتردیدو حس افسردگی و گیجی ویه حس بد مبهم بود بجای نتایج خوب روحی و معنوی و مادی وارتباطی این روند انقدرتکرار شد وبه تضادیرخوردم اونجا واقعا فقیر شدم به یک خیر از خدا چون کاملا چشیدن که هیچ چیزی نیست جز خدا که بتونه کمک کنه و بتونه و خدا هدایتم کرد به مسیری که درست دست گذاشت به حقیقت کلام شما و توحید و من چون از غیر شما میشنیدم بشدت مقاوت داشتم شک میکردم یکم که میرفتم و نتیجه اومد مقاوتهای دیگرم شروع شد و ذهنم واقعاا نمیخواست این حقیقت عظیم رو بپذیزه و فهمیدم اینکه میگفت چون استاد نیست و فلانه همش بهانه بوده وخلاصع که خیلی اذیتم کردتابپذیرمش و تسلیم بشم و آموخنم که قانون توحید همه خوب بودنه چیزی جز این نیست بقیه ادا و اطوار لفط و کلامه و من انشاالله میخوام از نو شروع کنم با نگاهی توحیدیم و نشانه بودن در مسیر را چیزی منطقی تر از نتیجه گرفتن دررنظر ندارم وبازهم انشاالله بتونم ثابت قدم باشم چون دیگه میدونم حتی به حرف و کلام نیست بلکه به عمله منم الان که این خرفارو زدم عملم تغییر کنه نتایج میاد نکنه همین آشو همین کاسع در پایان ازتون سپاسگزارم که راهنمای من بودین و نور امیدو برام به وجوداوردین درپناه حق باشید .
سلام استاد عزیزم
از دیروز تا الان هروقت اومدم بنویسم نشد ولی الان در سکوت زیبای شب دوست دارم بنویسم برات استاد عزیزم
راستش وقتی دیروز دیدم فایل 76 دقیقه ای گذاشتید با 92 تا دیدگاه به همسرم گفتم حتما موضوع مهمی هست که استاد در این ساعت این فایل طولانی را گذاشته ، همون وقت نشستم کامل گوشش کردم و این صحنه جلوی چشمم اومد که انگار ماها بچه های سایت ، یک عالمه آدم هستیم که در محیطی حضور داریم اما چشم بندهایی روی چشمهامون گذاشتیم و با اینکه در مسیر درست هستیم اما مدام به در و دیوار برخورد میکنیم و با هر بار به مانع خوردن ، اصلاح مسیر می کنیم ، اما همچنان درگیر اون چشم بندی هستیم که بین بینایی ما و جهان اطراف مون حائل شده و مطمئنا با هربار اصلاح مسیر ، به راههای درست تری هدایت میشیم ….
در اون قسمت گفتگو با دوستان وقتی دوست عزیزمون به شما گفت هرچی باشه شما هم یک انسان هستید و من نباید شرک بورزم و این حرفها ، من خیلی از روی شما خجالت کشیدم حتی پیش خودم گفتم اندیشه خدا بده شانس ، این کسی که قدر هم صحبتی با استاد را نمی دونه و اینجوری ناسپاسی میکنه ، از بین اینهمه آدم انتخاب شده که با استاد حرف بزنه بعدا تو که بارها خودت را روی سن تجسم کردی که مثلا یک روزی استاد بیاد ایران و تو را دعوت کنه که بری اون بالا و از نتایجت بگی ، این موهبت نصیبت نشد که الان با استاد حرف بزنی …. خلاصه اینا گفتگوهای ذهنی من با خودم بود تا اینکه شما این فایل را گذاشتید … و من اون صحنه ای را دیدم که همه ما یعنی هم من و هم اون دوست مون که در گفتگو با شما نمی خواست به زعم خودش مشرک باشه و هم خیلی های دیگه هر کدوم آدم هایی هستیم که چشم بند به چشم داریم با تو پیش میریم … ببخش استاد ، ببخش اگر گاهی به در و دیوار می خوریم و حرفی میزنیم که نه از ناپختگی بلکه از فقدان ایمان و نداشتن علم ایمانی ما نشأت میگیره … ببخش استاد که شاگرد اولی من در تمام سالهای تحصیلم ، در کلاس درس تو هرگز به دردم نخورد ….ببخش استاد که گاهی حرفهای تو که هیچ ، من حتی فریادهای تو را نمی شنوم …. ببخش که تنبل کلاست هستم …. گاهی از اینکه مجبوری یک حرف را از چند زاویه بگویی تا من بفهمم ، خجالت می کشم …. از اینکه اذهان شرک آلود با شامپوهای مخصوص خودشون شسته میشوند و تو هربار مجهز به شامپویی جدید میشوی تا ذهن ها را از زوایای دیگر بشویی ، خجالت می کشم …. نمی تونم بگم این رسالت توست که داری بهش عمل میکنی و به من ربطی ندارد …. نمیتونم از اینهمه انسانیت و مهربانی تو گذر کنم و بگم اگر این آدم نبود حتما شخص دیگری را خدا می فرستاد ….. نههههههه …..من همیشه بابت اینکه در زمان تو و حتی در همان سالی که تو به زمین آمدی من هم به زمین آمدم ، خدا را شکر کرده ام …. اما استاد اعتراف می کنم که هرگز نتونستم حتی ازایکی یکی از فایل های تو نمره کامل توحیدی شدن بیاورم … پس ببین چقدر ضعیفم و تو اینهمه شاگرد ضعیف را ببخش و کلامشان و قلب شان را اصلاح کن …. 76 دقیقه حرف بزن تا من من من تا من اصلاح شوم ، تا من سپاسگزار شوم … تا دل کسی را با ادعای اینکه من مشرک نیستم نشکنم ، تا مهربان باشم …. توحید ، بین من و خداست ، نیاز نیست من جار بزنم که مشرک نیستم …. امروز با خیال راحت مهربانی کردم ، امروز با خیالی راحت تر از هرروز دیگری همسرم را دهها بار بوسیدم و گفتم بابت حضورت در زندگیم خدا را شکر میکنم …. امروز من براش بستنی بردم با تزیین موز و هندونه و خواستم فرزندانم بدانند که چقدر پدرشان برای من عزیز است …. ممنونم استاد که به یاد من آوردی که این هم بخشی از آزادی ست که من بی اندازه عشق بورزم و از هر آنچه هست لذت ببرم …. ممنونم که به یاد من آوردی که بی اندازه سپاسگزار نعمت های اطرافت باش و این بی اندازگی تو را مشرک نمی کند … حتی از اون دوست هم سپاسگزارم که با کلام نه چندان صحیحش باعث شد شما 76 دقیقه برای یک جهان آدم حرف بزنی … شما با این فایل باعث شدی من امشب به خواهرم زنگ بزنم و بابت تمام حمایت ها و خوبی هایی که در حق من و فرزندان و همسرم میکند چندین بار سپاسگزاری کنم و آرام بگیرم و آرام بگیرم …. من فهمیدم که با سپاسگزاری ، آرام میگیرم …. انگار که جهان هم آرام میگیرد …. انگار که سپاسگزاری ، سایه آرامش و امنیت و محبت را گسترده میکند … انگار که سپاسگزاری ، اون سنگ مسیر نعمت ها را برمی دارد و جریان آب را سرازیر میکند ….
استاد عزیزم ببخش که تاتی تاتی کردن های خیلی از ما ، طولانی شده و تو مجبوری درس را دهها بار توضیح بدی ….اما بدان که به تاتی های من و امثال من جانی دوباره میدهی که اگر نباشی و حرف نزنی شاید من بنشینم و هرگز راه رفتن را نیاموزم … قبلا انقدر باد در کله داشتم که دلم می خواست از قهرمانی هایم در این راه بگویم اما حالا چنان آرام و تسلیمم که دوست دارم از تاتی هایم بنویسم ….. از لذتی که میبرم ، از قدم هایی که آرام و دست و پا شکسته طی میشوند اما درست و اصولی و با لذت و عشق طی میشوند ، بنویسم ….
فهمیدم استاد که شرک و توحید ، دو موضوع درونی هستند و هیچکس جز خود انسان از احساس خودش خبر ندارد ، پس فهمیدم که بیشتر از آنچه مراقب کلامم باشد که مبادا آغشته به شرک باشد ، مراقب ایمانم باشم که آلوده نجواهای درونم نشود … تو گفتی خداوند یک انرژی ست که گاهی به شکل کوه ، به شکل دریا و به هر شکلی که موجود است درآمده و اون انرژی این اختیار را به ما داده که بهش شکل بدیم ، خداوند یک انرژی بی شکل و نیرومند است ، خداوند قوی ترین فرمانروای عالم است که شکل انرژی دارد و فقط به انسان این اختیار را داده که بهش شکل بده و ما با افکار مون بهش شکل میدیم و خداوند به شکل ذهن ما در میاد …. چقدر این مفاهیم بزرگ و عظیم هستند …. و استاد عزیزم تو شکلی از خداوند هستی که من عاشقتم ، و آنچه که تو را محبوب کرده و هر لحظه بر محبوبیت تو اضافه میکنه همین خصلت خدایی بودن توئه که در قلب هزاران نفر جا می گیری و جواب درخواست ذهن هزاران نفر که دنبال خدا می گشتند شدی … تو محمد زمانه هستی …. وجودت را شکر
سلام اندیشه خانم
خیلی عالی نوشتی
از اعماق وجود من نوشتی
دقیقا همینه که گفتید
مشتی چشم بند زده پشت سر استاد
همه اش به در و دیوار می خوریم
الله و اکبر
ممنونم از یادآوری ات
ممنونم از عمل به آگاهی هایی که کسب کردی
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
🌺🌷🥀🌹💐🌼🌻🏵️🏵️🌸
به نام خدای مهربان
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با احساس فوق العاده عالی و الهی م و با عشق برای دوست عزیزم مینویسم.
سلام اندیشه جان
سلام به روی ماه و زیبای شما دوست عزیزم
عزیزدلم کامنت زیباتون حس و حالم رو دگرگون کرد
حس و حالی که چشمام رو پر از اشک شوق کرده
حس و حالی که تمام وجودم رو پر از عشق خدا کرد
و با تمام وجودم ازتون ممنونم که این کامنت زیبا رو با قلب مهربونت بهمون هدیه دادی
و با تمام وجودم ؛ تمام وجود الهی و سپاسگزارت رو تحسین میکنم
و چقدر این کامنت زیباتون نه تنها به خودتون بلکه به منم ارامش رو هدیه داد
خدایا شکرت؛ بازهم ازت ممنونم عزیزم به خاطر این کامنت الهی تون
الهی که همیشه شاد شاد شاد باشی عزیزم
الهی که همیشه غرق در عشق خدا باشی
الهی که همیشه حساب های بانکی تون پر از پول به دلار و یورو باشه
الهی که همیشه غرق در ارامش الهی باشی
الهی که همیشه …
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
عاشقتم دوست بینظیرم
اندیشه ی عزیزم به زور جلوی اشکمو گرفتم
واقعا احساس کردم حرفهات حرفای منه که نمیتونستم جمعش کنم و بنویسم
سپاسگزارم بابت قلم زیبات و هر وقت چشمم به اسم زیبات در کامنت ها میخوره حتما با جون و دل کامنتتو میخونم…
من هم اون قسمتی که گفتی از روی استاد خجالت کشیدم و حتی بارهای بعد که میخواستم اون فایل رو گوش بدم اون قسمت اول رو کامل میزنم جلو… بعد از خودم خجالت کشیدم که اجازه ی ورود هر نجوایی رو به ذهنم میدادم و هزار کار شرک آمیز دیگه اما نمیفهمیدم و فقط وقت هایی که قلبم از سپاسگزاری برای استادمنفجر میشد همش به خودم نهیب میزدم که استاد دست خداست و چقدر بد معنی شرک و فهمیده بودم…. امروز با خیال راحت مهربانی کردم ، امروز با خیالی راحت تر از هرروز دیگری همسرم را دهها بار بوسیدم و گفتم بابت حضورت در زندگیم خدا را شکر میکنم …. چقد این جمله ت تحت تاثیرم قرار دادم چون من هم از روزی که این فایل رو شنیدم با آرامش وحااال خوب به همه ی اطرافیانم عشق ورزیدم و ازشون تشکر کردم
استاد قربونت برم میدونم که این کامنتمو میخونی که تایید کنی ، شما مسیر زندگیمو دوباره قشنگترو هموارتر کردی…چقدر خوشحالم که به سمت شما هدایت شدم…نمیدونم چی بنویسم که احساسمو نشون بده
الهی شکرت برای وجود شما در زندگیم 🌷
سلام وحیده جان
ممنون از اینکه اینقدر خوب نوشتی و احساست را توضیح دادی ، من خودم عاشق اینم که یک آدم بتونه مسأله را باز کنه و همه چیز را بگه
میدونی من متوجه یک چیزی شدم و اون اینکه گاهی انقدر حرفهای استاد قشنگ هستند که ما می ترسیم باورشون کنیم ، گاهی انقدر حرفهای استاد خالص و ساده و بی دست انداز هستند که ما اینهمه بی آلایشی و سرراستی را قبول نمی کنیم …. وگرنه انقدر به خودمون سخت نمی گرفتیم ، انقدر دست و پاهای خودمون را نمی بستیم که نکنه اینجوری باشم نکنه اون‌جوری باشم نکنه مشرک باشم نکنه فلان نکنه بهمان …. در حالیکه کل این قوانین برای ساختن یک زندگی راحت و سر راسته ، یک زندگیی که آدم داخلش راحت باشه ، امیدوار باشه ، لذت ببره ، حتی انقدر حالش خوب باشه که از تضادها بدش نیاد و خیلی چیزهای دیگه…. اما متاسفانه موضوع همون چشم بندیه که بین ما و منبع نور حائل شده
سلام به روی ماهت نازنین اندیشه ی من
اخ که چقدر چقدرر زیبا ترین نوشتی اشکاام تموم شد از این همه عشقق نابتت چقدر چقدر زیبا گفتی که دقیقا به درو دیوار میخوریمم و هردفعه چقدرر خداوند زیبا هدایتتت میکنه عاشقققانه عاشقققانه استاد نازنینمون با تمام عشقشون مسیر درست رو بهمون میگنننن چقدررعاشقق این عشق نابتممم چقدررعاشقق این اتصال نابتمم نورقلبم چقدررغ ق ترین میشمم دراین قلم نابتت قلم زیبایت
اخ اونجایی که گفتی ازخدذم خجالت کشیدممم من رفتم تو زمین و چقدررر غرق ترین شدم که خدای مننن خدای من چقدر کج فهمیدیم کلام وحی منزل ناب تورا که استاد نازنینم برزبانش جاری میکنه 😭😭 خدای من شکرت هزاران بارشکرت که چقدر عاشققمونه چقدرعاشق اینکه بهتر بهتر درک کنیم وبهتر بفهمیم و رشد کنیم وعمل کنیم مهتراز همه عمل کنیم خدای من شکرت هزاران بارشکرتت چقدربا تمام وجودمم این عشق نابت رو این درک بینظیرت رو جقدربینهایت بینهایت تحسینت میکنمم زیبای من جقدربینهایت تحسینتتت میکنمم چقدرعاشقققتممم نمیدونم چندمین باره میخونم هر دفعه غرق ترین غرق ترین میشممم عاشقق این عشق نابتمم عشق من چقدررزیبا نوشتیی چقدررر بینهایت بینهایت تحسینت میکنمم زیبای من چقربینهایتت این عشق نابت رو چقدرتحسینتت میکنم چقدررربینهایت تحسینتتت میکنمم عاشقققتممم بینظیربوددد بینطیربوددد سپاسگذارممم ازت جان منن چقدرررعاشقق این جمله شدممم که گفتی اره من با سپاسگذاری ارام میگیزم اخ که چقدر زیبا زدی وسط خال که من با عشقق ورزیدنن پرواز میکنم ارام میگیرمممم مست او میشم ومن عاشققق این عشثمممم چقدرعاشقق این عشقمم وچقدرمیخدام غرق ترینن غرق ترین بشممم دراین عشقش جقدرمیخوامم خدای من شکرت که هرلحظه هدایتمون میکنیی هرلحظه هدایتمون میکنی که همه چیززززتویی همه تویییی عاشققتمم عاشققتممم سپاسگذارم جان دلممم سپاسگذارم الهی که هرلحظه غرق بینهایت نعمت ها وفراوانی ها ثروتها عشق ارامش خداوندم باشی الهی که جریانی ازبینهایت نعمت جریانی از عشق ارامش و زیبایی جریانی اززز لذتتت درلحظه لحظه ات جاری ترین باشه عشق من بهترین های بهترین هارووو برایت میخواهمم بینهایت بهترین هاروو برایت میخداهممم از یگانه قدرت جهانن که تنهاا اوست که هرلحظه هدایتتت میکند تنهها اوستت که کافی ترینه. تنها قدرت اوستت و عاشقانه عاشقق ماست وهرلحظه هدایتتت میکنه خدای من شکرت هزاران بارشکرت 💖
سلام عزیزم
خوشحالم که باعث ایجاد حس خوب در شما شدم ، خوشحالم که همه ما درس سپاسگزاری را با این فایل ناب استاد ، دوره کردیم …. چون همه مون نیاز داریم که مدام هدایت بشیم ، و برای هدایت شدن نیاز به دوره درس هامون داریم … موفق باشی عزیزم
اندیشه جانم…
ممنونم که برای استاد نوشتی..
چقدر زیبا مینویسی و چقدر لذت بردم از اینکه از طرف ما هم از استاد عذرخواهی و سپاسگزاری کردی..
انگار تمام این حرفهارو خودم به استاد زدم و کلی خالی شدم..
من برای استاد قبلا کامنتِ سپاسگزاری نوشتم و یکی از دوستان منو متهم به مشرک بودن کرد و من دیگه ننوشتم..
یعنی حسم گفت جوابی بهش نده..
وامروز میبینم چرا دعوت به سکوت شدم.
اندیشه عزیزم ممنونم که نوشتی..
استادِ جانم..
با تمام وجودم خوشحالم که تو دنیایی زندگی میکنم که شما هستی..
تو دنیایی شنوایی دارم که شما صحبت میکنی و من میشنوم..
تو دنیایی هستم که دعوت به دیدن زیبایی ها میشم و شما اون زیبایی رو برای نگاه من تفسیر میکنی..
استاد خوشحالم که هستی…همیشه خوشحال بودم.
من از خوده خوده خودتون تشکر میکنم دورت بگردم
مرسی بابت بودنت…
🙏
به نام خداوند یکتا
سلام به دوست ارزشمندم
چقدر از کامنت بی نظیر شما لذت بردم
چقدر زیبا آگاهی هایی که درک کردید رو بیان کردید
چقدر طریف و هوشمندانه مرا یادآوری کردید که باید بارها و بارها قدردان وجود پدر و مادر دوست داشتنیم،همسر نازنینم و همه اطرافیان ارزشمندم باشم و سپاسگذار هر لحظه وجود آنها باشم
باز هم سپاسگذارم که برامون نوشتید و اینقدر ساده و از صمیم قلب بهم یادآور شدید که استادم چقدر ارزشمنده و همه مدله به من درس میده تا من امروزم بهتر دیروزم باشه و فردام بهتر از امروزم
سپاس بی کران
هممون رو بدستان یکتای بی همتا می سپارم💜💜⭐️⭐️🌈🌈👌👌
اندیشه ی عزیزم سلام🌹🌹🌹
چه زیبا و چه شیوا مثالی زدی عزیزه همکلاسی ام❤️
ما هنوز تاتی تاتی راه رفتن رو تمرین میکنیم.زمین میخوریم اما باز هم نازنین استادمان چه با شوق و آرام و نرم نرمک دست مارو میگیره و میگه بیا، بازم بلند شو، تو میتونی مثل من باشی اگر بخواهی،سپاس بخاطر تو اندیشه ی عزیز که انقدر زیبا از سید حسین عباس منش گفتی تا تکرار نشود برایم این همه تکرار محبت هایش،تا بگویم سپاس مهربان رب من، به خاطر خودت و به خاطر بنده ی شایسته ات که دیدنش تو را به ذهنم می آورد و چه زیبا خاطری می‌سازد برایم این با استاد بودن و با شما دوستانه نابه خدا گونه ام بودن.
سپاس اندیشه جانم🌻🌻🌻
سپاس سید بزرگوارم🌹❤️🌹
سپاس تکیه گاه تمام لحظات خواب و بیدارم، رب العالمین من❤️❤️❤️
سلام اندیشه خانم عزیزم.از شما خیلی سپاسگزارم بابت نوشتن این متن زیبا که حرفهای خودم بود اما نمیدونستم چطور به قلم درشون بیارم.خیلی دوستت دارم اندیشه جان خیلی درس گرفتم❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤انشاالله هرروز در زندگیت رو به بالا و موفقیت های بیشتر باشی و خوشبخت زندگی کنی
سلام دوست عزیزم هنوز هم که دارم برای سپاسگزاری از شما مینویسم گریه امانم نمیدهد همینطور چشام خیس میشود.
نمیدونی که چقدر از خواندن کامنت های شما درس گرفتم چقدر با هر جمله بغض کردم چقدر معنی دوست داشتن واقعی رو درک کردم چقدر از ته قلبم احساس خوب داشتم و چقدر سپاسگزارتون شدم
من گریه میکنم برای این همه حس واقعی این همه خود واقعی بودن این همه علاقه به خدا و مخلوق خدا این همه عشق عشق عشق
واقعا جز عشق هیچ چیزی نمیشه در برابر این همه اگاهی صفت قرار داد.
من فقط میخوام همینو بگم که خیلی ازتون سپاسگزارم خیلی زیاد خیلی خیلی زیاد خیلی خیلی خیلی زیاد
خدایا شکرت
شکرت خدای من شکرت
سلام اندیشه عزیزم
اولش اومدم برات بنویسم ولی نجواهام نذاشت
.
.
از نجواهام گذشتم و باهاشون کلنجار رفتم تا بیام وبرات بنویسم و بی نهایت ازت تشکر کنم به خاطر کامنت زیبات ، اینقد به دلم نشست که های های به حال خودم اشک ریختم .
دقیقا حرفهات انگاری حرفای خودم بود ولی گم شده بودند تو همه همه ی ذهنم .
یاد روزایی افتادم که روی سر سوزن درک ها یا حتی خیلی کمتر از اون حساب کردم و سینه سپر به خودم گفتم که من توحیدی رفتار میکنم. وای من که من از توحید چی فهمیدم؟!
بعد شنیدن این فایل تازه فهمیدم که من چی نبودم.
آخه من رو کدوم درک و فهم حساب کرده بودم؟؟
چه کج فهمیهایی داشتم که برام شدند حائل و من حتی شکی هم بهشون نمی کردم.
خدا رو بی اندازه و بی نهایت سپاس واسه هدایتهاش ، واسه وجود الماس گونه استاد توحیدی و عزیزم ، واسه وجود ناب شما و کامنت پر از تلنگر و تذکری که بعد صحبت های استاد به ذهنم و جانم نفوذ کرد .
اندیشه عزیزم برات بهترینها و زیباترینهای عالم رو خواهانم .
سلام عزیزم
من هم برای شما بهترین ها را میخوام و سپاسگزار شما هستم که منو به این فضای زیبا و به کامنت خودم و به قلب خودم هدایت کردی ، گریه شیرینی را تجربه کردم و بازهم ایمان آوردم
به یاد آوردم که در مسیر درست هستم چون اینجا هستم اما همیشه در مسیر درست بودن به تنهایی باعث موفقیت نمیشود بلکه این ما هستیم که در مسیر درست در فرکانس درست باشیم و با علم به اینکه به دلیل زمینی بودنمان همیشه درگیر حائل و چشم بند هستیم و همیشه شیطان در معرض ماست ، در این دنیا زندگی کنیم و علم به وجود شیطان و نجواهایی که همواره در آستانه ظهور هستند قطب مثبت را انتخاب کنیم ، بازهم از شما ممنونم.
سلام و درود بر شما دردانه ربّم
ذره ای در تصورم نبود که از جانب شما تشکر و قدرانی دریافت کنم چون کاملا بی توقع از پاسخ دادن برات کامنت گذاشتم ولی به حسی که از درونم به سمتت فرستادم مطمئن بودم.
دقیقا موافقم از اینکه گفتی “اینجا هستم اما همیشه در مسیر درست بودن به تنهایی باعث موفقیت نمیشود بلکه این ما هستیم که در مسیر درست در فرکانس درست باشیم”
البته که بین فهمیدن و عمل کردن به آگاهی فاصله ای هست که حتما با احساس خوب پر میشه و با تکامل طی کردن به عمل کردن میرسیم .
من هم از شما فراوان سپاس گزارم به خاطر آگاهیهایی که باهامون به اشتراک میزارید.
با تمام وجودم برات بودن در زمان مناسب و در مکان مناسب کنار انسان های مناسب رو خواهانم.
سلام اندیشه جان
سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون
بسیار لذت بردم و خداوند رو هزاران بار شکر که من رو هدایت کرد به مسیری که با شما دوستان عزیز آشنا بشم
و با کلامتون به رشد و پیشرفت من کمک میکنید و هزاران بار از استاد عزیزم
سپاسگزارم که چقدر عالی نشون میدن
ایمان داشتن و توحیدی عمل کردن یعنی چی
دوباره هم از شما سپاسگزاری میکنم که به من تذکر دادین که این فایل توحیدی رو دوباره گوش بدم
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سلامت باشین
به نام خدای زیبا، مهربون ودوست داشتنی ام. سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. امروز حال عجیبی داشتم حس می کردم با اینکه حدود یکسال ونیمه متعهدانه روی خودم کار می کنم ، گاهی تو در ودیوار م والبته زود متوجه می شم. تازه دارم می فهمم خیلی عجولم ورها نیستم، به خواسته هام می چسبم و از خودم خیلی انتظار دارم در واقع در مسیر درک واجرای قوانین کمال‌گرا هستم. در حالیکه خود استاد میگه درک قوانین یه رونده وتکامل می خواد. امروز هدایت شدم به فایل توحیدی فوق العاده که بعد کامنت زیبای شما رو خوندم. تحسینت می کنم که اینقدر حال دل هممون رو در غالب کلمات بیان کردی، با خوندن کلمه کلمه کامنت زیبات اشک ریختم وقلبم باز شد. خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر بابت این مسیر بهشتی. از خداوند می خوام کمکمون کنه تو این مسیر تا آخرین لحظه عمرمون بمونیم. بهترینها رو برات آرزو دارم. عاشقانه دوستت دارم. 😘😍
سلام و سپاسگزارم از اندیشه های ناب اندیشه
بدون فکر و احساس کلامی نگفتی، من عمق احساست رو درک کردم
ازت متشکرم ک به همان اندازه ک از دیدن فایل استاد لذت بردم و گریه کردم از خواندن متن تو نیز غرق لذت شدم.
استاد عزیزم شایسته ی شایسته ، بی نهایت بار بابت وجود نازنینتون سپاسگزار خودتان و خداوند هستم.
سلام اندیشه عزیزم عاشق ،عاشقانه نوشتن هاتون هستم اونقدر از خودندنش لذت میبرم که هر جا ی کامنت از شما ببینم قطعا ازش رد نخواهم شد و حتما حتما میخونم با لذت ظریف و زیر بینانه نوشتن هنر میخواد که به لطف خداوند در شما وجود داره خدا رو صد هزار بار شکر از شماهم ممنون و سپاسگزارم و از استاد جان هم سپاسگزارم بخاطر خانواده بزرگ عباس متش
سلام اندیشه ی عزیزم
با خوندن کامنتت چقدر دگرگون شدم چقدر لذت بردم چقدر احساس خوشبختی کردم که خداوند من رو به این مسیر هدایت کرده چطور هدایت شدم به سایت استاد بزرگم در کنار شما بودن برای من افتخاره به خودم می‌بالم که در کنار انسانهایی هستم که انقدر زیبا صحبت میکنن که صحبتهاشون بوی ناب انسانیت میده بوی خدا میده واقعا دوست دارم ده بار کامنت زیباتون رو بخوانم سپاسگزارم استاد بزرگم سپاسگزارم اندیشه ی عزیزم سپاسگزارم دوستان عزیزم از تک تکتون بابت آگاهی های نابتون سپاسگزارم ⚘⚘⚘
سلام به اندیشه عزیزم
سلام به اون روح پاک و خداییت
که اومدی و نوشتی و من امروز مدتها بعد از انتشار این کامنت هدایت شدم به خوندنش و با هر کلمه تو اشک ریختم و توی دلم گفتم راست میگه
و با هر عذرخواهی تو از استاد من هم عذرخواهی کردم که استاد مهربانم از هر دری میگه تا من بفهمم ولی من باز هم چیزی میشنوم که خودم دوست دارم .
اندیشه عزیزم چند بااار کامنتت رو خوندیم و هربار به پهنای صورت اشک ریختم و با خودم گفتم وقتی استادم حرفی میزنه و من نمی‌فهمم و باید ازش عذرخواهی کنم بابت کج فهمی هام .
ببین به درگاه خدا چقدر باید عذرخواهی کنم که هربار هدایت میکنه و هر بار نعمت رو بر من تمام میکنه و من انسان چه خودخواهانه رد میشم بدون حتی تشکری از خودش .
ولی میدونم که خدای من تواب و مهربانه و هر بار منو میبخشه و منتظره که برگردم .
وای اندیشه نازنینم نمیدونی با قلب و روح من چه کردی
و من تنها میتونم ازت سپاسگزاری کنم که کامنتی به این زیبایی برام نوشتی .
ممنونم عزیزم و برات بهترینها رو از خداوند رزاق درخواست میکنم
من هیچوقت تا حالا پاسخ به کامنت نگذاشتم و به خودم میگفتم که لازم نیس یا بقیه هستند یا از این حرفا.
اما کلام شما اونقدر زیباست و اونقدر از این متن لذت بردم که نتونستم برای کامنتتون پاسخی ننویسم. خواستم بیام ازتون سپاس گزاری کنم بابت این متن بابت این صداقت بابت حقیقت و پاکی قلبتون.
شما به من یاد دادید که نشون دادن واقعیت قلبمون به خودمون و دیگران چقدر دلها رو نزدیک میکنه و چقدر آرامش برامون میاره
سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم
سلام اندیشه ی عزیزم!
امروز صبح از خدا خواستم فرکانس و انرژیم رو اونقدر بالا ببره که فوج فوج اشک از شادی بریزم و گفتم دوست دارم به بهترین فایل ها و کامنت ها هدایتم کنی!
بااینکه بیش از سه سال از این فایل توحیدی و کامنت میگذره اما اون قدر ناب و خالص بود که هر بار با نوشته هاتون اشک ریختم و از خدا و شما سپاسگذاری کردم!
از استاد و سایت و دوستان آگاه سپاسگذاری کردم!
از گوشی و اینترنت و این کیبورد
از توحیدی که همه ی ما تشنه ی آن هستیم و در هر لحظه ما رو میبره به سمت بی نهایت خودش!
چقدر اینجا فوق العاده و بهشتی ست!
چقدر دوستان آگاه و دانایی چون شما هست و ما اگر از شما سپاسگذاری نکنیم کفر کرده ایم و نعمت های خدا رو ندیده ایم یعنی به خودمان ظلم می کنیم اگر سپاسگذاری نکنیم و این باعث میشه که خدا هدایتمون نکنه ولی اگه سپاسگذاری کنیم باعث رشد و بزرگ شدن این نیرو میشیم و این نیرو ما رو به سمت اگاهی ها و کامنت های ناب و خالص هدایت میکنه!
شکرگزاری در هر زمینه ای همین کار رو میکنه!
امروز چقدر لذت بردم از سپاسگذاری های شما!
چون هر روز این کارها رو انجام میدم و با عشق خوردن و لذت بردن بچه ها و همسرم رو به تماشا می نشینم و هر روز چندین بار بهش میگم خدا جانم به خاطر این نعمت هایت تو را شکر و چقدر راحت و آسون بهمون گفتی که میشه از هر چیزی لذت برد و لذت بردن یعنی اینکه خدایا من دارم از نعمت هایی که بهم دادی استفاده میکنم و شکرگزارشان هستم!
نمیدونم الان توی سایت هستید یا نه ولی این کامنت فوق العاده ی شما امروز من رو سرمست کرد!
سعادتمند و خوشبخت و شاد و سپاسگذار در هر لحظه از زندگیتون باشید!
سلام عزیزم سپاسگزارم که سپاسگزاری کردی و من تونستم این قدردانی را دریافت کنم اما اما اما …. سپاسگزاری اون احساسیه که از شما تراوش میشه و شما را به مسیرهای خوب و دلخواهت هدایت میکنه . حتی اگر به من و به هیچکس این را بیان نکنی . سپاسگزاری ، اون بنزینیه که ماشین شما را حرکت میده حتی اگر هیچ آدمی ندونه که شما بنزین داری یا نداری . پس هرگز در فشار و منگنه تشکر نباش و فکر نکن که اگر کلامت را اعلام نکنی کفر کردی . چون این فکر ماست . آنا سیستم جهان اینطور نیست سیستم جهان اینجوریه که به تراوشات حسی شما پاسخ میده و نه به کلام یا نوشتار شما . هرچند که من را خوشحال میکنه اما برای شما اون کاری باعث هدایتت میشه که از حس شما توسط جهان دریافت میشه .
شکرگزاری یعنی حال کردن با نعمت ها بدون استرس از دست دادن اونها
بله عزیزم من تا وقتی زنده م در این سایت هستم و اینجا خونه منه
موفق باشی
مرسی که برام نوشتی
لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق
یک حدیث از ائمه است
اگر از بندگان تشکر نکنید از خدا تشکر نکرده اید
روش زندگی را از قرآن وسخنان اهل بیت میگیریم
نروم جز به همان ره که تو ام راهنمایی
متشکرم استاد عزیز