اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز صبح داشتم قسمت ۱۸۱ سریال زندگی در بهشت رو میدیدم و مریم جان را در دلم و در کامنتی که برای این قسمت گذاشتم تحسین میکردم که به تنهایی توی پارادایس می مونه بدونه اینکه ترسی از این موضوع داشته باشه
در همون موقع اتفاقا این موضوع به ذهنم خطور کرد که چرا ما آدم ها مثل خودم اینقدر اهل افراط و تفریط هستیم؛ به طور مثال یکسری آدم ها به شدت معتاد به رابطه هستن و رابطه تموم نشده رابطه دیگری رو شروع میکنند و یکسری آدمهای دیگه مثل خودم با یه سری جملات قشنگ که این روزها توی فضای مجازی مد شده؛ مثل اینکه دختر قوی این کار رو میکنه و پسر قوی فلان کار؛ خودشون رو توی این موضوع ایزوله کردن و فکر میکنن قوی بودن یعنی نیاز به هیچکس و هیچ چیز نداشتن
در حالی که وقتی با عباسمنش و مریم شایسته آشنا میشی میبینی که چقدر قشنگه که یه آدم از جنس این آدمها کنارت باشه
و این موضوع هیچ منافاتی با قوی بودن نداره بلکه بهت کمک میکنه از اینی که هستی جلوتر بری و ورژن بهتری از خودت رو بسازی
چند روز پیش نشستم و یه سری باگهای شخصیتیم در مورد رابطه رو پیدا کردم از جمله اینکه همیشه از اینکه وارد رابطه ای بشم و افسار زندگیم رو بدم دست کسی دیگه ای ترسیدم؛ ولی بعد به خودم نهیب زدم که همه اینها قبل از آشنایی با عباسمنش بود چرا پس هنوز اون ته تهای ذهنت مونده؛ عباسمنش به من یاد داد که من اگر در عمل و نه در حرف شخصیت قوی ای از خودم بسازم فقط و فقط آدمهایی از جنس خودم وارد زندگیم میشن
به من یاد داد که هر اتفاقی از هر جنسی توی زندگیم اتفاق میفته باعث و بانیش فقط و فقط خودم هستم ولاغیر
بر خلاف همه کسانی که از شنیدن این موضوع ناراحت میشن و گارد میگیرن؛ من وقتی این موضوع رو فهمیدم جشن گرفتم اصلا مثل اسیری بودم که آزادش کردن؛ وقتی فقط خودم مهمم و باورهام پس قدرت دست خودمه نه کس دیگه ای؛ و برای اصلاح هر موردی در زندگیم فقط با خودم طرفم نه هیچ کس دیگه ای در زندگیم
عباسمنش به من یاد داد که رابطه درست رابطه ای که بدون کوچکترین وابستگی باشه؛ اولش اصلا نمی دونستم معنی این حرف یعنی چی؟ چون در همه کتابها و فیلم ها و سریالها بهم یاد داده بودن که اگه کسی رو دوست داری باید دلتنگش بشی؛ مدام ازش سراغ بگیری؛ اگه نباشه باید افسرده بشی و هزاران چیز آزاردهنده دیگه و اگر خلاف این رفتار کنی پس یعنی عاشق نیستی یعنی سردی یعنی طرف برات مهم نیست
و برای منی که به شدت برام حریم شخصیم و احترام به شخصیتم مهم بود ؛ رابطه فقط و فقط یه چیز دست و پاگیر بود که بدتر من رو از هدفهام دور میکرد وقتی خودم به تنهایی می تونستم از پس زندگی خودم بربیام
من سالهای سال آرزوی یه عشق لیلی و مجنونی میکردم اتفاقا یه مجنونی هم پیدا شد ولی اونقدر وابستگیها عمیق بود اونقدر عدم تعادل در احساس شدید بود که بیشتر از چهل روز نتونستم تحمل کنم؛ تازه فهمیدم چنین عشقی جز زجر هیچ چیز دیگه ای نداره و فقط به درد همون داستانها میخوره
امروز مدام با خودم فکر میکردم چطور می تونم در عمل توحیدی بشم
که با دیدن مریم جان که خودش رو سپرده بود در آغوش خداوند
با دیدن استاد که مدام از عزیز دلش سپاسگزاری میکنه
با دیدن این زوج عباسمنشی که مدام و در هر حالتی میگن خدایا شکرت؛ فهمیدم توحیدی شدن و توحیدی عمل کردن یعنی توی همه چیز حواست به اون بالایی باشه؛ مثل یه رفیق فابریک توی هر موضوعی نظرش رو بخوای و ازش کمک بگیری و به کمکهایی که بعضا با تفکرات محدود تو زمین تا آسمون فرق میکنه عمل کنی
من جمعه ها سرکار نمیرم و تعطیل هستش کارمون من جمعه ها معمولا خودمو غرق میکنم تو فایل های شما نه اینکه عمدا ها نه دیگه به فایل گوش میکنم دلم نمیخواد از این فضا بیام بیرون استاد . مرسی مرسی ممنونم استاد سپاسگذارم ازتون یک اینکه فهمیدم منم جزو این دسته آدمهام خیلی از اوقات تشکرم به این شکله که ممنونم از خدا که تورو تو مسیر من قرار داد خب بعد استاد میدونید این باعث میشد که من اگه ذوق کنم برای وجود یک نفر و خوشحال باشم سریع احساس گناه بهم دست بده فکر کنم مشرک شدم فکر کنم خدا میگه عهههه حواست پرت اون شد گنده اش کردی فکر کردی خبریه یادت رفته من دادم اوکی اوکی بزار ببین چه بلایی سرت میارم کجا دستتو بزارم تو گل بمونه .
یعنی اصلا اون خداروشکر کردناهم دلی نبود حالا که دارم مینویسم فهمیدم از رو ترس بود که هدایا ببین من حواسم هست که تو فرستادیا هوا مارو داشته باش حالا ابرو داری کنی تنهامون نزاری…
چه نفس راحتی کشیدم چقدر احساس راحتی کردم وقتی این فایل رو شنیدم متشکرم استاد متشکرم
امروزروزعیدغدیره وخاستم ویژه به استادمون تبریک بگم .
استادجونم عیدت مبارک باشه ازخدامیخام همیشه مثل الانت بدرخشی ودرهمه حال تنت سلامت ودلت شادشادباشه درکنارعزیزانت.
مثل همیشه صحبتهاخوب وعالی بود.
ازصمیم قلبم سپاسگزارخداوندهستم به خاطروجودشمااستادعزیز،چون خیلی عالی توضیح میدید.ودرموردهرمبحثی واضح صحبت می کنید.ونیازی به کندوکاو،نیست .
بحث توحیدهمیشه قشنگ ودلنشین بوده وهس .
هرچقدازخداوندوایمان به خداصحبت بشه بازکمه ،آخه خیلی جاهاادعاهم داریم که خدارامی پرستیم ولی درعمل همون شرکی که استادمیگن ،روداریم
.جای تاسفه ولی نمیدونم چراانقدباورهامون توعمل ضعیفه .چرابه وقتش درست استفاده نمی کنیم ویادمون میره که جایگاه خداچیه وکجاس ؟
خودمن تاقبل یادگیری و تغییرباورهام ،هیچ وقت فکرنمیکردم که یه جاهایی دارم به خداشرک می ورزم .الان باتوجه به آموزه های استادمی بینم خیلی جاهاشرک داشتم بدون اینکه متوجه باشم .
پس بایددقتمون رابالاببریم خیلی موضوع حساسیه واگه یاد بگیریم چقدرمیتونه کمکمون کنه .حتمن انجامش میدیم.
البته برای تغییربه این مهمی ،تلاش بیشتری بایدکرد.چون فکرمیکنم اصل واصول جهان هستیمونه .
بایدهرروزتوهررفتاروموضوع زندگیمون به خودمون یادآوری کنیم که آیاباایمان به خداداریم حرکت می کنیم یانه روکله ی خودمون .
اینطورکه استادازتجربه هاش حرف میزنه من که دلم آب میشه وبقدری هیجان می گیرم که دلم میخادتمام مسیرزندگیموباهدایت خودش پیش برم .تعریف ازخودنباشه انصافاتواین چندماه اخیرخیلی سعی کردم اینطورباشم واوضاع خیلی عالیترشده ازهرنظری که فکرشوبکنید.
به قول استادفقط بانتیجه گرفتن میتونیم ادعاکنیم که آیاتونستیم باوری راتغییربدیم یانه؟
اگرچه تاچندوقت پیش من این موضوع رازیاددرک نمیکردم .خودمم آگاهی هام زیادشده بودولی نتایج همون قبلیابود.رابطه ی خودموبااستادطوری می بینم که انگارسرکلاسم وبایدتاهفته ی بعدتکالیفمودرست انجام بدم تااستادنمره ی خوبی بهم بده .واقعنی همچین حسی دارم وبه خاطرهمین خیلی بادقت بیشترهم گوش میدم هم سعی میکنم درست انجام بدم .وجواب رو،تونتایج ومتفاوت بودن وبدست آوردن آرامش میبینم که امیدوارم هرروزباکسب آگاهی بیشتر،موفقترباشم .
این خوبه که آگاهانه به هرچیزی توجه داریم .ینی حواسمون هس اگرچه طبق عادتهای قبلی هنوزایرادهای زیادی داریم ولی بازم برای شروع ،عالیه .اینکه دوست دارم وباتمایل زیادپیگیرتغییراتم هستم خودم راضیم .
درموردپندونصیحت ،راسش صادقانه بگم خودمن گاهی برای بعضی ازافرادنزدیکم ،این رفتاروانجام میدادم.
وهمیشه حس منفی دریافت میکردم چون میفهمیدم که هیچکی ازنصیحت خوشش نمیاد.امابرای اینکه نشون بدم من آگاهیم بیشتره .اینکاروگاهی انجام میدادم گاهی مستقیم گاهی غیرمستقیم .
خیلی کمش کردم الان واقعن متوجه نمیشم اگرم یه وقت نصیحتی کنم .به عمد،دیگه اینکاروانجام نمیدم .
دقیقا به حرف استادرسیدم که فقط نتایج تومیتونه درس وپیامی برای کسی باشه .بقیش دورازجون حرف مفته.
بله حتمن حتمن سپاسگزاری میکنم وانصافاهم جهان بیشتردرحقم خدمت میکنه .دستان خداوندراخیلی زیادمی بینم .حس خوب راازاطرافیان خیلی خوب می گیرم.عزت واحترام انسان هم بالامیره وچقد،توجهت به نکات مثبت افرادبیشترمیشه وکسی هم بخادبه هرطریق رفتاری یاکاری کنه که باعث رنجش بشه ،می بینی مثل قبل عصبانی نمیشی واون موضوع روفراموش می کنی .
سپاسگزاربودن ازتک تک کسانی که خدمتی به مامیکنن ،ارزش دادن به خودمون رانشون میده .چون درمقابلش خیلی چیزهای مثبتی رودریافت می کنیم .
خداروصد هزار مرتبه شکر امروز کلا احساس ارامش عجیبی داشتم شادی لذت و شوقی وصف ناپذیر که همش از دیدن فایل جدید سریال زندگی در بهشت و عید قربان و فایل جدید استاد در مورد برای رسیدن به هدف چه چیزی را باید قربانی کنم هستش یعنی دقیقا این احساس رو میدونم که ابش خورش از گوش جان سپردن به این فایل های ارزشمند هستش و به خودم گفتم فرکانس یعنی ادامه دار بودن و باز دارم ادامه میدم
اما موضوعی که برمیگرده به فایل توحید عملی قسمت 7 اتفاقی هست که دیشب افتاد منو برادرم رفتیم سراغ بچه هام برادرم ی مقدار موز برای خودش خریده بود که وقتی بچه ها رو سوار کردیم من به پسرم گفتم اگه میخوای ی دونه از موز ها بردار برای خودت ی حرفی بهم زد که خودم جا خوردم از اون حرفش خودم یکه خوردم که این بشر چقدر فهمیدست و میدونه چیزی که مال خودش نیست و بهایی براش پرداخت نکرده رو نمیتونه استفاده کنه حالا اگه بر میداشت هم مساله ای نبود
ولی برگشت گفت بابا مال خودمونه؟
گفتم نه پسرم مال عمو امیره
گفت نه من اگه مال خودمون بود میخوردم
یعنی این کلمه از دهان پسرم انگار ی پتکی بود که توی سرم خورد و شاکله ذهنیم در مورد پسرم هیچ عوض شد بلکه ی مقدار به خودم اومدم که قانون چطور داره کار میکنه
هر رفتاری هر کلامی هر تمرکزی اساسش رو توی زندگیمون میبینیم
خوب من به شخصه در خانواده ای تقریبا مرفه با پدری مهربان و کار کن و متوکل بزرگ شدم و نصبت به دارای های پدرم بیتفاوت بودم همیشه و الان کسب و کار خودم رو دارم یعنی بارها پیش اومده بهم گفتن که چرا نمیری پیش پدرت کت شلوار بپوشی و از این حرف ها ولی من خیلی وقته مستقل هستم و الان دارم میبینم اون نتیجه ای که فرزندم داره مثل خودم بار میاد
حالا من چیزی به فرزندم نگفتم اصلا در این مورد یعنی نشستم بگم پسرم باید بها پرداخت کنی و از این حرف ها این کاریه که جهان برای من کرد این همون
بازخوردیه که دیروز تاریخ زدم بالای دفتر نکته برداریم که ببینم چه نکته ای باعث ایجاد چه فرکانسی میشه و چه نتیجه ای برام در بر داره و به این کلام از دوست خوبم رسیدم که گفت من یک درصد سهم خودم رو انجام میدم 99درصد خداوند و الان میدونم ابش خور اون حرف پسرم جزیی از اون 99 درصده بوده که خداوند برای ما انجام داده
الان به خودم میگم من سلامتی میخوام حسابی رابطه عاشقانه میخوام که توش احساس ارامش و ازادی کنم استقلال مالی میخوام فلان ماشین رو میخوام درامدی میخوام شغلی میخوام که نه تنها ارزوهای خودم رو بلکه ارزو های نوه و نتیجه هام رو هم براورده کنه و برای خداوند کاری نداره
موضوع بعدی که مربوط میشه به سپاسگذاری خوب من ی کارمندی دارم که تا حدودی با این مباحث اشنا هستش چون من دارم هر روز سر کار فایل میبینم مینویسم و بعضی وقت ها باهاش در این خصوص صحبت میکنم اون هم سرو کار داره اما نه به اندازه من که کلی وقت روی خودسازی خودم انجام دادم
بعد همین موضوع رو که استاد میگه رو میبینم در رفتارش حالا چیزی به من نمیگه ولی از رفتارش مشخصه که میگه توکی بابا خدا
و من هم الان دارم بازگو میکنم که مربوط به این فایله و سعی میکنم تمرکزم رو بزارم روی نقاط مثبتی که داره و نبینم این چیزارو یا خودم رو سر گرم کنم تا جهان بهش بازخوردش رو بده که مطمینم میده
یعنی خودم به شخصه امتحان کردم ی بحثی پیش اومده مثلا با همسرم داغ کرده پیام داده و به محض این که من سپاسگذاری کردم ازش با بت عملکرد و رفتاری که داره انگار ی تنگ اب سرد ریختی روی اتش کلا کلامش عوض شده
و سعی میکنم از این به بعد این موضوع رو ادامه بدم و نتایجی که میگیرم رو حتما توی سایت برای خودم سایر عزیزان به اشتراک میزارم
استاد عزیزم من دلم میخواد شما راجع به توحید حرف بزنید و من غرق بشم تو فرکانسش چقدر فایل های توحید جنسش فرق داره عجب لحظاتی رو برات رقم میزنه میبرتت تو یه دنیای دیگه
راستش استاد عزیزم من فایل های گفتگو با دوستان که گوش میدادم داشتم با خودم میگفتم نه من اصلا کامنتی میزارم نه اگه شرایطش بود میومدم صحبت میکردم چون نتیجه ای نیست که بخوام راجع بهش حرف بزنم یا اگه بوده خیلی جای صحبت نداره
بعد تو ذهنم متوجه شدم نتیجه رو فقط مالی میدونم انگار
متوجه میشم که این ترمزمه چون یادمه قبلا چندجای دیگه هم در مورد این موضوع صحبت کردم که نتایج و فقط مالی ندونم و اگه هنوزم دارم صحبت میکنم پس معلومه این باور در من هنوز تغییر نکرده شرک و ناسپاسی
یوقتایی میشینم یسری موضوع ها و تغغیرات و برای ذهنم میگم درجا میخکوب میشه مخصوصا وقتی جلسه اول فایل قدم اول و گوش دادم همش میخوام دیگه برای ذهنم منطق بیارم چون فوری ساکت میشه
اما یوقتایی که افسارش از دستم خارج میشه باز میگم من که نتیجه ای نگرفتم
حالا میخوام بگم چقدر شکرگزار خداوندم و چقدر ممنون شما و مریم جون عزیزم و خود دوست داشتنیم که تغییر و انتخاب کرد آرامشم وای خدای من آرامشم معجزه خدا بود جوری آروم شدم و بی دغدغه که به وضوح اینو متوجه میشم هم خودم هم اطرافیانم بهم این نکته رو میگن که ندا جوری سرخوش و جوری زندگی میکنه که انگار فقط خودش تو این دنیاست (البته اینو دوستانه تر میگن 🤣)
دارم جایی کار میکنم که مسیر و منطقه و مکانش تقریبا ۹۰درصد با خواهرم یکیه وقتایی که باهم میریم تو مسیر فقط راجع به قانون حرف میزنیم و وقتایی که جدا میشیم همش تو سایت شما پرسه میزنیم وقتی تو محل کارمم تمام سعی هم اینه که فقط روی کارم تمرکز کنم و وقتی هم برمیگردم یا تو سایتم یا دارم فایل گوش میدم وقتای استراحتمم با دوستام دنبال شادی و تفریح هستیم اگه هم خونه باشم و فایل گوش ندم میرم سراغ برنامه های شاد که یا خندست یا شادی یا انگیزشی و یادگیری
با دوستانی همفرکانس شدم که اصلا بلد نیستن از شرایط جامعه گله کنن غر بزنن منفی نگر باشن لابلاشون هستن درصد پایینی که دنبال منفی باشن یا یوقتا صحبت منفی کنن اما اینقدر کوچیکه یا کمه که براحتی با اعراض کردن محو میشن یا اون صحبته محو میشه اینقدر به شادی و خوشحالی توجه کردم که هربار شرایطی بوجود میاد که شادی و خوشحالی بیشتری نصیبم بشه
راجع به بحث مالی هم همینکه هزینه هام داره ثابت میشه یعنی دیگه برای خرجها و هزینه های غیر نمیره یعنی دارم تکامل و تو بحث مالی طی میکنم و البته که میدونم اگه جریانی جلوش گرفته شده خودمم که کلی ترمز دارم تو این بخش خدا رو بسیار بسیار شاکرم که الان مشغول کار روی دوره عشق و مودتم بسیار دوره عالی و شناخت عجیبی راجع به خودم و خدای خودم بهم داده ممنونم استاد جونم ازین دوره بینظیر😍
چقدر عالی که توضیحاتی بهمون دادین که مسیر و کج نریم و دچار کج فهمی ها نشیم چون من خودم عادت به تشکر و مهم جلوه دادن کارهای آدمهای اطرافم بودم و فکر میکردم شرکه اما تو دوره عزت نفس که توضیح دادین کامل متوجه شدم اصلا اعتبار کارها رو تو قلبت به خدا بدی و انسان ها نیاز به توجه دارن اما نه افراطی که ازونور بوم بیفتیم توی یکی از لایوهاتونم توضیح عالی دادین در این باره الانم با این فایل دیگه تکمیلش کردین مممونم انسان بینظیر 😘
سلام استااااد عزیزم و خانواده عشقم وای که چقدر این فایل رو من به موقع گوش کردم و وقتی گوش کردم که بیدار شدم استاد عباس منش گرامی و مریم عزیزم راستش من از وقتی که شروع کردم به بت نکردن آدم ها و سپاس گذاری کردن از خداوند و اینکه آدمها رو خدا دستی از دستان خودش قرار میده برای کمک به ما دقیقا همین اتفاق واسه من افتاد که به جایی رسیدم که گاهی میگفتم این آدم وسیله اس و من باید از خداوند سپاسگذار باشم اما ته قلبم حس خوبی به این موضوع نداشتم و البته خیلی زیاد از این جاده سپاسگذاری نسبت به آدم ها خارج نشدم و این اتفاق متوجه شدم که یه ماهه تقریبا برای من و من با اینکه اومدم کمک کنم از دیروز برای جابجایی اسباب کشی خاله ام که تازه به شهر ما نقل مکان کردن وسط اسباب کشی به این فایل هدایت شدم و چقدر با تمام وجود تک تک گفته های شما رو با تک تک سلول های وجودم حس کردم و فهمیدم قربون خدا بشم که اینقدر زود هدایتم کرد و نزاشت خیلی غرق در اشتباه بشم و زود به مسیر درست برگشتم استاد عزیزم این فایل رو باید ده ها بار گوش بدم خیلی خیلی عالی بود باید سپاسگذاری از خداوند کاملا درونی باشه در وجودت باشه اگر هزاران بار زبانی سپاسگذار خداوند باشی تا زمانی که با دلت از ته قلبم با تک تک سلول های وجودت نباشه هیچ ارزشی نداره اما برای سپاسگذاری از آدمها باید زبانی باشه و حتی عملی و چقدر میتونی حال یه نفر رو بخاطر کوچکترین کاری که واست کرده با سپاسگذاری خوب کنی و خوشحالش کنی و روزش رو بسازی و باعث بشی که بخواد اون هم بیشتر خوبی کنه استاد عزیزم ازتون سپاسگذارم که این فایل عالی رو برای ما بزارید و خدا رو سپاس که اینقدر قشنگ من رو هدایت میکنه
استاد امروز اومدم ی جای سرکار موقت البته شاید بمدت ۱۵ روز
ی جمله روی دیوار نوشته خیلی جالب البته یک حدیث هست از حضرت رسول الله.
هر کس دیگری را به کار نیکی امر کند یا او را از کار زشتی باز دارد یا اینکه او را به خیری راهنمائی نماید و یا اشاره به امر خیری داشته باشد در ان کار نیک شریک خواهد بود.
استاد و دوستانی که کامنت میزارید به پرسشها پاسخ میدید و…
خوشبحال همه شما عزیزان الا بیشتر متوجه شدم که خوندن کامنتها گوش دادن به فایلها توجه به زیبایها و کار کردن روی خودمون چقدر نتایج فوقالعاده ای داره الله اکبر
تمرین ستاره قطبی من امروز این بود که راحترین و ساده ترین قسمت کار امروز انجام بدم که خداروشکر
از صبح تا حالا تو اتاق زیر کولر خنک خنک نشستیم و کامنت میخونیم😍😍
بعدش هم همینطور پیش میره
ارامش خونسردی ایمان و توکل بیشتر
کنترل ذهن و به یاد اوردن قانون در طول روز کار من و درخواست من از ستاره قطبی هر روز من است
من لذت میبرم از دوازده قدم بینهایت عالیه بینهایت.
خدایا شکرت فقط باید روی باور اینکه به راحتی میشه پول ساخت کار کنم چون من کار دارم پول هم داره کم کم بیشتر میشه اما هنوز بسختی پول میسازم به راحتی نیست پس میشه پول ساخت
میشه بیشتر پول ساخت میمونه کار کردن روی به راحتی پول ساختن که دیگ دارم روش کار میکنم
سلام
امروز صبح داشتم قسمت ۱۸۱ سریال زندگی در بهشت رو میدیدم و مریم جان را در دلم و در کامنتی که برای این قسمت گذاشتم تحسین میکردم که به تنهایی توی پارادایس می مونه بدونه اینکه ترسی از این موضوع داشته باشه
در همون موقع اتفاقا این موضوع به ذهنم خطور کرد که چرا ما آدم ها مثل خودم اینقدر اهل افراط و تفریط هستیم؛ به طور مثال یکسری آدم ها به شدت معتاد به رابطه هستن و رابطه تموم نشده رابطه دیگری رو شروع میکنند و یکسری آدمهای دیگه مثل خودم با یه سری جملات قشنگ که این روزها توی فضای مجازی مد شده؛ مثل اینکه دختر قوی این کار رو میکنه و پسر قوی فلان کار؛ خودشون رو توی این موضوع ایزوله کردن و فکر میکنن قوی بودن یعنی نیاز به هیچکس و هیچ چیز نداشتن
در حالی که وقتی با عباسمنش و مریم شایسته آشنا میشی میبینی که چقدر قشنگه که یه آدم از جنس این آدمها کنارت باشه
و این موضوع هیچ منافاتی با قوی بودن نداره بلکه بهت کمک میکنه از اینی که هستی جلوتر بری و ورژن بهتری از خودت رو بسازی
چند روز پیش نشستم و یه سری باگهای شخصیتیم در مورد رابطه رو پیدا کردم از جمله اینکه همیشه از اینکه وارد رابطه ای بشم و افسار زندگیم رو بدم دست کسی دیگه ای ترسیدم؛ ولی بعد به خودم نهیب زدم که همه اینها قبل از آشنایی با عباسمنش بود چرا پس هنوز اون ته تهای ذهنت مونده؛ عباسمنش به من یاد داد که من اگر در عمل و نه در حرف شخصیت قوی ای از خودم بسازم فقط و فقط آدمهایی از جنس خودم وارد زندگیم میشن
به من یاد داد که هر اتفاقی از هر جنسی توی زندگیم اتفاق میفته باعث و بانیش فقط و فقط خودم هستم ولاغیر
بر خلاف همه کسانی که از شنیدن این موضوع ناراحت میشن و گارد میگیرن؛ من وقتی این موضوع رو فهمیدم جشن گرفتم اصلا مثل اسیری بودم که آزادش کردن؛ وقتی فقط خودم مهمم و باورهام پس قدرت دست خودمه نه کس دیگه ای؛ و برای اصلاح هر موردی در زندگیم فقط با خودم طرفم نه هیچ کس دیگه ای در زندگیم
عباسمنش به من یاد داد که رابطه درست رابطه ای که بدون کوچکترین وابستگی باشه؛ اولش اصلا نمی دونستم معنی این حرف یعنی چی؟ چون در همه کتابها و فیلم ها و سریالها بهم یاد داده بودن که اگه کسی رو دوست داری باید دلتنگش بشی؛ مدام ازش سراغ بگیری؛ اگه نباشه باید افسرده بشی و هزاران چیز آزاردهنده دیگه و اگر خلاف این رفتار کنی پس یعنی عاشق نیستی یعنی سردی یعنی طرف برات مهم نیست
و برای منی که به شدت برام حریم شخصیم و احترام به شخصیتم مهم بود ؛ رابطه فقط و فقط یه چیز دست و پاگیر بود که بدتر من رو از هدفهام دور میکرد وقتی خودم به تنهایی می تونستم از پس زندگی خودم بربیام
من سالهای سال آرزوی یه عشق لیلی و مجنونی میکردم اتفاقا یه مجنونی هم پیدا شد ولی اونقدر وابستگیها عمیق بود اونقدر عدم تعادل در احساس شدید بود که بیشتر از چهل روز نتونستم تحمل کنم؛ تازه فهمیدم چنین عشقی جز زجر هیچ چیز دیگه ای نداره و فقط به درد همون داستانها میخوره
امروز مدام با خودم فکر میکردم چطور می تونم در عمل توحیدی بشم
که با دیدن مریم جان که خودش رو سپرده بود در آغوش خداوند
با دیدن استاد که مدام از عزیز دلش سپاسگزاری میکنه
با دیدن این زوج عباسمنشی که مدام و در هر حالتی میگن خدایا شکرت؛ فهمیدم توحیدی شدن و توحیدی عمل کردن یعنی توی همه چیز حواست به اون بالایی باشه؛ مثل یه رفیق فابریک توی هر موضوعی نظرش رو بخوای و ازش کمک بگیری و به کمکهایی که بعضا با تفکرات محدود تو زمین تا آسمون فرق میکنه عمل کنی
استاد عاشقتم خب عاشقتم دلم میخواد گریه کنم ساعت ها گریه کنم ساعت ها..
من جمعه ها سرکار نمیرم و تعطیل هستش کارمون من جمعه ها معمولا خودمو غرق میکنم تو فایل های شما نه اینکه عمدا ها نه دیگه به فایل گوش میکنم دلم نمیخواد از این فضا بیام بیرون استاد . مرسی مرسی ممنونم استاد سپاسگذارم ازتون یک اینکه فهمیدم منم جزو این دسته آدمهام خیلی از اوقات تشکرم به این شکله که ممنونم از خدا که تورو تو مسیر من قرار داد خب بعد استاد میدونید این باعث میشد که من اگه ذوق کنم برای وجود یک نفر و خوشحال باشم سریع احساس گناه بهم دست بده فکر کنم مشرک شدم فکر کنم خدا میگه عهههه حواست پرت اون شد گنده اش کردی فکر کردی خبریه یادت رفته من دادم اوکی اوکی بزار ببین چه بلایی سرت میارم کجا دستتو بزارم تو گل بمونه .
یعنی اصلا اون خداروشکر کردناهم دلی نبود حالا که دارم مینویسم فهمیدم از رو ترس بود که هدایا ببین من حواسم هست که تو فرستادیا هوا مارو داشته باش حالا ابرو داری کنی تنهامون نزاری…
چه نفس راحتی کشیدم چقدر احساس راحتی کردم وقتی این فایل رو شنیدم متشکرم استاد متشکرم
خدااااااای من سلام
استاد جان سلام
دلم گفت بنویسم که توحید سرلوحه بهار قلبمونه
هر چقدر که جلوتر میام انگار یه کلمه توعالم است اونم توحید وبس
توحید ستایش استادم است
توحید گرمی آغوش عشقم است
توحید تجلی وفور نعمت است
توحید بهار قلبم است
توحید خنده ام است که گاهی پریشان میشوم
توحید حضور خدا توقلبمه که لحظه به لحظه روشنایی قلبم رو بیشتر میکنه
استاد جان به اندازه تمام زمین واسمان متشکرم که راه توحید وخود توحید رویادمون دادین
هرچه من توحیدی تر باشم ثروتمندترم
هرچه من توحیدی تر باشم عاشق ترم
هرچه من توحیدی تر باشم بهتر قدم برمیدارم برای رشد زندگیم
هر چه من توحیدی تر باشم آغوشم برای زیبایی ها بازتر است
سپاس استاد سپاس
ممنونم از اینهمه زیبایی و آگاهی
سلام ممنون بابت اینکه هستید🙏🌹
بسیار از اینکه باهاتون آشنا شدم خوشحالم
چقدر نگاهتون ب زندگی زیباست
چقدر حسی که منتقل می کنید عالیه
پیش فرض های ذهنیم با شما داره تغییر می کنه
امیدوارم یه روزی پیام بدم بگم همه دوره هاتونو دیدم و به همه خواسته هام رسیدم و …🤞
سلام شکیبای عزیز
چقدر خوشحالم که یک همشهری عباس منشی دارم 😍
و چقدر از خواندن پیامت لذت بردم و چقدر اموختم 😍
چقدر قشنگ در مورد سپاسگزاری همراه با احساس توضیح دادی ، ممنونم ازت
راستی گفتین دوره دوازده قدم رو تهیه کردین.من هم سه قدم از این دوره را تهیه کردم 😍😍چقدر خوشحالم که در این مسیر هم قدم شدیم 😍
موفق باشی شکیبا عزیز
برات بهترینها را آرزو میکنم 🌹
سلام به آقاسیدعزیزمون ،آقای عباس منش .
امروزروزعیدغدیره وخاستم ویژه به استادمون تبریک بگم .
استادجونم عیدت مبارک باشه ازخدامیخام همیشه مثل الانت بدرخشی ودرهمه حال تنت سلامت ودلت شادشادباشه درکنارعزیزانت.
مثل همیشه صحبتهاخوب وعالی بود.
ازصمیم قلبم سپاسگزارخداوندهستم به خاطروجودشمااستادعزیز،چون خیلی عالی توضیح میدید.ودرموردهرمبحثی واضح صحبت می کنید.ونیازی به کندوکاو،نیست .
بحث توحیدهمیشه قشنگ ودلنشین بوده وهس .
هرچقدازخداوندوایمان به خداصحبت بشه بازکمه ،آخه خیلی جاهاادعاهم داریم که خدارامی پرستیم ولی درعمل همون شرکی که استادمیگن ،روداریم
.جای تاسفه ولی نمیدونم چراانقدباورهامون توعمل ضعیفه .چرابه وقتش درست استفاده نمی کنیم ویادمون میره که جایگاه خداچیه وکجاس ؟
خودمن تاقبل یادگیری و تغییرباورهام ،هیچ وقت فکرنمیکردم که یه جاهایی دارم به خداشرک می ورزم .الان باتوجه به آموزه های استادمی بینم خیلی جاهاشرک داشتم بدون اینکه متوجه باشم .
پس بایددقتمون رابالاببریم خیلی موضوع حساسیه واگه یاد بگیریم چقدرمیتونه کمکمون کنه .حتمن انجامش میدیم.
البته برای تغییربه این مهمی ،تلاش بیشتری بایدکرد.چون فکرمیکنم اصل واصول جهان هستیمونه .
بایدهرروزتوهررفتاروموضوع زندگیمون به خودمون یادآوری کنیم که آیاباایمان به خداداریم حرکت می کنیم یانه روکله ی خودمون .
اینطورکه استادازتجربه هاش حرف میزنه من که دلم آب میشه وبقدری هیجان می گیرم که دلم میخادتمام مسیرزندگیموباهدایت خودش پیش برم .تعریف ازخودنباشه انصافاتواین چندماه اخیرخیلی سعی کردم اینطورباشم واوضاع خیلی عالیترشده ازهرنظری که فکرشوبکنید.
به قول استادفقط بانتیجه گرفتن میتونیم ادعاکنیم که آیاتونستیم باوری راتغییربدیم یانه؟
اگرچه تاچندوقت پیش من این موضوع رازیاددرک نمیکردم .خودمم آگاهی هام زیادشده بودولی نتایج همون قبلیابود.رابطه ی خودموبااستادطوری می بینم که انگارسرکلاسم وبایدتاهفته ی بعدتکالیفمودرست انجام بدم تااستادنمره ی خوبی بهم بده .واقعنی همچین حسی دارم وبه خاطرهمین خیلی بادقت بیشترهم گوش میدم هم سعی میکنم درست انجام بدم .وجواب رو،تونتایج ومتفاوت بودن وبدست آوردن آرامش میبینم که امیدوارم هرروزباکسب آگاهی بیشتر،موفقترباشم .
این خوبه که آگاهانه به هرچیزی توجه داریم .ینی حواسمون هس اگرچه طبق عادتهای قبلی هنوزایرادهای زیادی داریم ولی بازم برای شروع ،عالیه .اینکه دوست دارم وباتمایل زیادپیگیرتغییراتم هستم خودم راضیم .
درموردپندونصیحت ،راسش صادقانه بگم خودمن گاهی برای بعضی ازافرادنزدیکم ،این رفتاروانجام میدادم.
وهمیشه حس منفی دریافت میکردم چون میفهمیدم که هیچکی ازنصیحت خوشش نمیاد.امابرای اینکه نشون بدم من آگاهیم بیشتره .اینکاروگاهی انجام میدادم گاهی مستقیم گاهی غیرمستقیم .
خیلی کمش کردم الان واقعن متوجه نمیشم اگرم یه وقت نصیحتی کنم .به عمد،دیگه اینکاروانجام نمیدم .
دقیقا به حرف استادرسیدم که فقط نتایج تومیتونه درس وپیامی برای کسی باشه .بقیش دورازجون حرف مفته.
واژه وکلمه ی زیبای (سپاسگزارم )رامنم ازاستادیادگرفتم والان خیلی خیلی استفاده میکنم ..
خیلی جاهاغرورم اجازه نمیدادازبعضی کسانی که لطفی درحقم میکنن تشکرکنم وگاهی وظیفه میدونستم .خداروشکرکه نگاهم به اطرافیان وعزیزانم ،تغییرکرده وقدردان کارهاشون هستم .
بله حتمن حتمن سپاسگزاری میکنم وانصافاهم جهان بیشتردرحقم خدمت میکنه .دستان خداوندراخیلی زیادمی بینم .حس خوب راازاطرافیان خیلی خوب می گیرم.عزت واحترام انسان هم بالامیره وچقد،توجهت به نکات مثبت افرادبیشترمیشه وکسی هم بخادبه هرطریق رفتاری یاکاری کنه که باعث رنجش بشه ،می بینی مثل قبل عصبانی نمیشی واون موضوع روفراموش می کنی .
سپاسگزاربودن ازتک تک کسانی که خدمتی به مامیکنن ،ارزش دادن به خودمون رانشون میده .چون درمقابلش خیلی چیزهای مثبتی رودریافت می کنیم .
سعی کنیم دیگران رادرک کنیم ومثل طلبکارا،باهاشون رفتارنکنیم که انگاربرده ی ماهستن .
همون طورکه خودمون ازاحترام گذاشتن دیگران لذت می بریم متقابلاخودمون هم با دیگران بااحترام برخوردکنیم که اگه کاری هم برای ماانجام میدن باعشق باشه .
ممنون وسپاسگزارهردستی ازدستان خداهستم امیدوارم منم ازدستان خوب خداباشم برای دیگران .
سیدحسین جان بازم عیدت مبارک .ممنون که روزعیدآگاهی جدیدی ازت دریافت کردم .اینکه هیچ وقت کسیونصیحت نکنم به هیچ وجه.
واینکه هرکسی حتی کارکوچیکی انجام دادبرام ،ازش سپاسگزاری جانانه کنم .
خداروشکروسپاسگزارپروردگاری هستم که استادتوانمندی چون شمارادرمسیرزندگی من قرارداد.
به نام الله یکتا
سلام و هزاران سلام به دوستان عزیزم
خداروصد هزار مرتبه شکر امروز کلا احساس ارامش عجیبی داشتم شادی لذت و شوقی وصف ناپذیر که همش از دیدن فایل جدید سریال زندگی در بهشت و عید قربان و فایل جدید استاد در مورد برای رسیدن به هدف چه چیزی را باید قربانی کنم هستش یعنی دقیقا این احساس رو میدونم که ابش خورش از گوش جان سپردن به این فایل های ارزشمند هستش و به خودم گفتم فرکانس یعنی ادامه دار بودن و باز دارم ادامه میدم
اما موضوعی که برمیگرده به فایل توحید عملی قسمت 7 اتفاقی هست که دیشب افتاد منو برادرم رفتیم سراغ بچه هام برادرم ی مقدار موز برای خودش خریده بود که وقتی بچه ها رو سوار کردیم من به پسرم گفتم اگه میخوای ی دونه از موز ها بردار برای خودت ی حرفی بهم زد که خودم جا خوردم از اون حرفش خودم یکه خوردم که این بشر چقدر فهمیدست و میدونه چیزی که مال خودش نیست و بهایی براش پرداخت نکرده رو نمیتونه استفاده کنه حالا اگه بر میداشت هم مساله ای نبود
ولی برگشت گفت بابا مال خودمونه؟
گفتم نه پسرم مال عمو امیره
گفت نه من اگه مال خودمون بود میخوردم
یعنی این کلمه از دهان پسرم انگار ی پتکی بود که توی سرم خورد و شاکله ذهنیم در مورد پسرم هیچ عوض شد بلکه ی مقدار به خودم اومدم که قانون چطور داره کار میکنه
هر رفتاری هر کلامی هر تمرکزی اساسش رو توی زندگیمون میبینیم
خوب من به شخصه در خانواده ای تقریبا مرفه با پدری مهربان و کار کن و متوکل بزرگ شدم و نصبت به دارای های پدرم بیتفاوت بودم همیشه و الان کسب و کار خودم رو دارم یعنی بارها پیش اومده بهم گفتن که چرا نمیری پیش پدرت کت شلوار بپوشی و از این حرف ها ولی من خیلی وقته مستقل هستم و الان دارم میبینم اون نتیجه ای که فرزندم داره مثل خودم بار میاد
حالا من چیزی به فرزندم نگفتم اصلا در این مورد یعنی نشستم بگم پسرم باید بها پرداخت کنی و از این حرف ها این کاریه که جهان برای من کرد این همون
بازخوردیه که دیروز تاریخ زدم بالای دفتر نکته برداریم که ببینم چه نکته ای باعث ایجاد چه فرکانسی میشه و چه نتیجه ای برام در بر داره و به این کلام از دوست خوبم رسیدم که گفت من یک درصد سهم خودم رو انجام میدم 99درصد خداوند و الان میدونم ابش خور اون حرف پسرم جزیی از اون 99 درصده بوده که خداوند برای ما انجام داده
الان به خودم میگم من سلامتی میخوام حسابی رابطه عاشقانه میخوام که توش احساس ارامش و ازادی کنم استقلال مالی میخوام فلان ماشین رو میخوام درامدی میخوام شغلی میخوام که نه تنها ارزوهای خودم رو بلکه ارزو های نوه و نتیجه هام رو هم براورده کنه و برای خداوند کاری نداره
موضوع بعدی که مربوط میشه به سپاسگذاری خوب من ی کارمندی دارم که تا حدودی با این مباحث اشنا هستش چون من دارم هر روز سر کار فایل میبینم مینویسم و بعضی وقت ها باهاش در این خصوص صحبت میکنم اون هم سرو کار داره اما نه به اندازه من که کلی وقت روی خودسازی خودم انجام دادم
بعد همین موضوع رو که استاد میگه رو میبینم در رفتارش حالا چیزی به من نمیگه ولی از رفتارش مشخصه که میگه توکی بابا خدا
و من هم الان دارم بازگو میکنم که مربوط به این فایله و سعی میکنم تمرکزم رو بزارم روی نقاط مثبتی که داره و نبینم این چیزارو یا خودم رو سر گرم کنم تا جهان بهش بازخوردش رو بده که مطمینم میده
یعنی خودم به شخصه امتحان کردم ی بحثی پیش اومده مثلا با همسرم داغ کرده پیام داده و به محض این که من سپاسگذاری کردم ازش با بت عملکرد و رفتاری که داره انگار ی تنگ اب سرد ریختی روی اتش کلا کلامش عوض شده
و سعی میکنم از این به بعد این موضوع رو ادامه بدم و نتایجی که میگیرم رو حتما توی سایت برای خودم سایر عزیزان به اشتراک میزارم
خدارو شکر میکنم خیلی سپاسگذارم از این اگاهی ناب
سلام
استاد عزیزم من دلم میخواد شما راجع به توحید حرف بزنید و من غرق بشم تو فرکانسش چقدر فایل های توحید جنسش فرق داره عجب لحظاتی رو برات رقم میزنه میبرتت تو یه دنیای دیگه
راستش استاد عزیزم من فایل های گفتگو با دوستان که گوش میدادم داشتم با خودم میگفتم نه من اصلا کامنتی میزارم نه اگه شرایطش بود میومدم صحبت میکردم چون نتیجه ای نیست که بخوام راجع بهش حرف بزنم یا اگه بوده خیلی جای صحبت نداره
بعد تو ذهنم متوجه شدم نتیجه رو فقط مالی میدونم انگار
متوجه میشم که این ترمزمه چون یادمه قبلا چندجای دیگه هم در مورد این موضوع صحبت کردم که نتایج و فقط مالی ندونم و اگه هنوزم دارم صحبت میکنم پس معلومه این باور در من هنوز تغییر نکرده شرک و ناسپاسی
یوقتایی میشینم یسری موضوع ها و تغغیرات و برای ذهنم میگم درجا میخکوب میشه مخصوصا وقتی جلسه اول فایل قدم اول و گوش دادم همش میخوام دیگه برای ذهنم منطق بیارم چون فوری ساکت میشه
اما یوقتایی که افسارش از دستم خارج میشه باز میگم من که نتیجه ای نگرفتم
حالا میخوام بگم چقدر شکرگزار خداوندم و چقدر ممنون شما و مریم جون عزیزم و خود دوست داشتنیم که تغییر و انتخاب کرد آرامشم وای خدای من آرامشم معجزه خدا بود جوری آروم شدم و بی دغدغه که به وضوح اینو متوجه میشم هم خودم هم اطرافیانم بهم این نکته رو میگن که ندا جوری سرخوش و جوری زندگی میکنه که انگار فقط خودش تو این دنیاست (البته اینو دوستانه تر میگن 🤣)
دارم جایی کار میکنم که مسیر و منطقه و مکانش تقریبا ۹۰درصد با خواهرم یکیه وقتایی که باهم میریم تو مسیر فقط راجع به قانون حرف میزنیم و وقتایی که جدا میشیم همش تو سایت شما پرسه میزنیم وقتی تو محل کارمم تمام سعی هم اینه که فقط روی کارم تمرکز کنم و وقتی هم برمیگردم یا تو سایتم یا دارم فایل گوش میدم وقتای استراحتمم با دوستام دنبال شادی و تفریح هستیم اگه هم خونه باشم و فایل گوش ندم میرم سراغ برنامه های شاد که یا خندست یا شادی یا انگیزشی و یادگیری
با دوستانی همفرکانس شدم که اصلا بلد نیستن از شرایط جامعه گله کنن غر بزنن منفی نگر باشن لابلاشون هستن درصد پایینی که دنبال منفی باشن یا یوقتا صحبت منفی کنن اما اینقدر کوچیکه یا کمه که براحتی با اعراض کردن محو میشن یا اون صحبته محو میشه اینقدر به شادی و خوشحالی توجه کردم که هربار شرایطی بوجود میاد که شادی و خوشحالی بیشتری نصیبم بشه
راجع به بحث مالی هم همینکه هزینه هام داره ثابت میشه یعنی دیگه برای خرجها و هزینه های غیر نمیره یعنی دارم تکامل و تو بحث مالی طی میکنم و البته که میدونم اگه جریانی جلوش گرفته شده خودمم که کلی ترمز دارم تو این بخش خدا رو بسیار بسیار شاکرم که الان مشغول کار روی دوره عشق و مودتم بسیار دوره عالی و شناخت عجیبی راجع به خودم و خدای خودم بهم داده ممنونم استاد جونم ازین دوره بینظیر😍
چقدر عالی که توضیحاتی بهمون دادین که مسیر و کج نریم و دچار کج فهمی ها نشیم چون من خودم عادت به تشکر و مهم جلوه دادن کارهای آدمهای اطرافم بودم و فکر میکردم شرکه اما تو دوره عزت نفس که توضیح دادین کامل متوجه شدم اصلا اعتبار کارها رو تو قلبت به خدا بدی و انسان ها نیاز به توجه دارن اما نه افراطی که ازونور بوم بیفتیم توی یکی از لایوهاتونم توضیح عالی دادین در این باره الانم با این فایل دیگه تکمیلش کردین مممونم انسان بینظیر 😘
سلام استااااد عزیزم و خانواده عشقم وای که چقدر این فایل رو من به موقع گوش کردم و وقتی گوش کردم که بیدار شدم استاد عباس منش گرامی و مریم عزیزم راستش من از وقتی که شروع کردم به بت نکردن آدم ها و سپاس گذاری کردن از خداوند و اینکه آدمها رو خدا دستی از دستان خودش قرار میده برای کمک به ما دقیقا همین اتفاق واسه من افتاد که به جایی رسیدم که گاهی میگفتم این آدم وسیله اس و من باید از خداوند سپاسگذار باشم اما ته قلبم حس خوبی به این موضوع نداشتم و البته خیلی زیاد از این جاده سپاسگذاری نسبت به آدم ها خارج نشدم و این اتفاق متوجه شدم که یه ماهه تقریبا برای من و من با اینکه اومدم کمک کنم از دیروز برای جابجایی اسباب کشی خاله ام که تازه به شهر ما نقل مکان کردن وسط اسباب کشی به این فایل هدایت شدم و چقدر با تمام وجود تک تک گفته های شما رو با تک تک سلول های وجودم حس کردم و فهمیدم قربون خدا بشم که اینقدر زود هدایتم کرد و نزاشت خیلی غرق در اشتباه بشم و زود به مسیر درست برگشتم استاد عزیزم این فایل رو باید ده ها بار گوش بدم خیلی خیلی عالی بود باید سپاسگذاری از خداوند کاملا درونی باشه در وجودت باشه اگر هزاران بار زبانی سپاسگذار خداوند باشی تا زمانی که با دلت از ته قلبم با تک تک سلول های وجودت نباشه هیچ ارزشی نداره اما برای سپاسگذاری از آدمها باید زبانی باشه و حتی عملی و چقدر میتونی حال یه نفر رو بخاطر کوچکترین کاری که واست کرده با سپاسگذاری خوب کنی و خوشحالش کنی و روزش رو بسازی و باعث بشی که بخواد اون هم بیشتر خوبی کنه استاد عزیزم ازتون سپاسگذارم که این فایل عالی رو برای ما بزارید و خدا رو سپاس که اینقدر قشنگ من رو هدایت میکنه
سلام وقت همگی بخیر
استاد امروز اومدم ی جای سرکار موقت البته شاید بمدت ۱۵ روز
ی جمله روی دیوار نوشته خیلی جالب البته یک حدیث هست از حضرت رسول الله.
هر کس دیگری را به کار نیکی امر کند یا او را از کار زشتی باز دارد یا اینکه او را به خیری راهنمائی نماید و یا اشاره به امر خیری داشته باشد در ان کار نیک شریک خواهد بود.
استاد و دوستانی که کامنت میزارید به پرسشها پاسخ میدید و…
خوشبحال همه شما عزیزان الا بیشتر متوجه شدم که خوندن کامنتها گوش دادن به فایلها توجه به زیبایها و کار کردن روی خودمون چقدر نتایج فوقالعاده ای داره الله اکبر
تمرین ستاره قطبی من امروز این بود که راحترین و ساده ترین قسمت کار امروز انجام بدم که خداروشکر
از صبح تا حالا تو اتاق زیر کولر خنک خنک نشستیم و کامنت میخونیم😍😍
بعدش هم همینطور پیش میره
ارامش خونسردی ایمان و توکل بیشتر
کنترل ذهن و به یاد اوردن قانون در طول روز کار من و درخواست من از ستاره قطبی هر روز من است
من لذت میبرم از دوازده قدم بینهایت عالیه بینهایت.
خدایا شکرت فقط باید روی باور اینکه به راحتی میشه پول ساخت کار کنم چون من کار دارم پول هم داره کم کم بیشتر میشه اما هنوز بسختی پول میسازم به راحتی نیست پس میشه پول ساخت
میشه بیشتر پول ساخت میمونه کار کردن روی به راحتی پول ساختن که دیگ دارم روش کار میکنم
خدایا شکرت بینهایت شکرت
ممنونم استاد عزیزم و دوستان بزرگوار.😍😘😇🤗