اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداوندیکه که هر روز با نشانه هایش ‘مرا هدایت میکند بسمت توحیدی عمل کردن،و قانون بدون تغییرش…
سلام و درود به اهل بهشتم..چقدر هماهنگیها عالیه.امروز به سوره بقره همین داستان’قوم موسی رو میخوندم’که با صحبت شما استاد گرامی.دقیقا جفت شد تو وجودم…
نشانه این فایل،برام واضح شدن..حرف با عمل بود…
چقدر این سپاسگزاری میتونه تو تمام جنبه های زندگیمون تاثیر گذار باشه..امروز در قبال کاری که پدرم برام انجام داده بود تونستم کلمه سپاسگزاری رو بهشون بگم’پدری که یه روز برام،یفرد قربانی بود…
رابطه من با افراد حتی نسبت به اعضای خانواده ام’کاملا تعقییر کرد..باعث شد تا من از درون به آرامش برسم….آرامشی که باعث میشه من هر روز درونم شکوفاتر بشه…
پونت این صحبتهای استاد عزیز…
توحیدی عمل کردن از درون هست..توحیدی که به محض انجام دادن کاری، تبدیل به عمل بشه و حرکت کنی…و ادامه بدی…
توحیدی که بری..همون داستان قوم موسی..گفتن ما سیر عدس ووو فلان چیزها رو میخاییم..بهشون گفت بریید فلان شهر همه اینها رو که میخایین وجود داره..
قرآن میگه..نهایتا خورای و مسکنت فراگیری بر آنان مقرر شد ،و به خشم خداوند دچار شدند..
یادمه روزهایی که من وارد این سایت الهی شده بودم..خداوند وجود منو میشناخت اوایل کار بودم..و بهم گفته بود.و الهامات زیاد بود..تا برنگردم..به خونه اول!
بهم گفت..بصورت واضح..تو مسیر من بمون هر چی بخای بهت میدم..یادمه توسط افراد خیلی سرکوب میشدم در مقابل خاسته ام….ولی از اونطرف خداوند نشانه ها رو مدام برام میورد.و بهم میگفت اینجا برات خوبه..مسیرت درسته…
در برابر گفته های کافران شکیبا باش.و مدام بهم میگفت کارت درسته…
ولی یجاهایی خالی میشدم..و بازم بهم یاد اوری میکرد..چون حقیقتا شخصیتم هنوز درست جا نگرفته بود…
بخاطر همینه خداوند مدام.تو ایات میگه افرادی که در مسیر درست هستن.نه ترسی دارند نه اندوهگین میشوند…یه صدای دائمی بهم میگفت..برو جلو ..کاری به دیگران نداشته باش…
خیلی جاها بقول استاد جهان بهت چک و لگد میزنه تا درستو بفهمی..و این نیازته…استاد منم خیلی خوب خوردم.نوش جانمم باشه.
توحید همینه…باج ندادن به عوامل بیرون..و در مسیر درست ماندن و حفظ کردن این نوع نگرش…
در مقابل…همون عزت نفس..ادامه دادن هدفت..و بتونی این کج فهمیها رو به درستی تبدیل کنی..ولی من همیشه سعی کردم در قبال کارهایی که اطرافیانم برام انجام بدن ،احساس ارزشمند بودنشونو با احساس خوب و با لبی پر از خنده بهشون تشکر کنم.در کل بخاطر روحیه خوبم..همیشه از میمک صورتم به افراد در قبال کاری که برام انجام میدن خیلی خیلی تشکر میکنم!
ولی ناگفته نمونه..رابطه ام با افراد،باج دادن بهشون بود..جوری که خودمو اذیت میکردم..که دارم روش خیلی کار میکنم..چون این احساس مهم بودن افراد،باعث شده بود یه نوع ‘برده،بودن اونا بشم..و چند برابر خودمو اذیت کنم…تا دیدم دارم قربانی میشم..
استاد این شخصیت تو درونم ‘شدت داشت..که دارم خیلی خیلی خودمو کندو کاو میکنم..
چون نابودت میکنه!من نابود شدم با این تفکر..بهمین خاطر انشالله هدایت بشم به دوره عزت نفس..
الان که دارم مینویسم بدنم میلرزه…یادمه با دوستی که خیلی با هم خوب بودیمم.وقتی ایشون یه هدیه میداد و من ازشون تشکر میکردم بجر تشکر..بهش باج میدادم.جوری که اذیت میشدم و کاری انجام بدم که بیشتر از اونچیزی که بهم داده.براش ارزش قائل باشم..
……
……
نکته بعد…الان همون تشکر رو میکنم.و از وجودم همون دیدگاه قبلمو دارم..ولی سعی میکنم دیگه خودمو اذیت نکنم.تا حس کنم،باید این ارزشمند بودن به افراد’باج دادن باشه..
هنوزم بازم خیلی جای کار دارم..که دارم کم کم نقطعه ضعفمو از بیین میبرم.
نکته دیگه از این فایل…
کلا استاد قانون خداوند باید احساسش احساس خوب و ارامش باشه…هر چیزی که از این دایره امن دور بشه ،اشتباهه..
من این حس ارزشمند بودن برای اطرافیانم.اذیت کردن خودم میدونستم…فکر میکردم اگه اون این هدیه رو به من داده من باید چند برابرشو بهش بدم..یه احساس بد پشتش بود.بهمین خاطر خیلی خودمو سرزنش میکردم..
و پونت دیگر..این احساس سپاسگزاری که من با زندگی نامه شما هر روز دارم آشناتر میشم و درک میکنم..و نسبت به عزیز دلتون داریید..میبینم.درونن’رشد شخصی هست.رشد احساس خوب بودنه..حس انسانیته.حس الهی گونه هست..حس عزت نفسه..
و این دیدگاه میخام و سعی میکنم مثل شماها داشته باشم.سپاسگزاری که به من حس احساس خوب میده..دیگران رو بهش احترام بزارییم.احترامی که باعث ارزشمند دونستن خودمونه….و این احترام رو در قبالش بخودمونم میرسه!..
استادم!یادمه بچه که بودم توسط افراد نزدیکم چقدر قولها میشنیدم ولی هیچ وقت عملی نمیدیدم..یا حرفهایی که خیلی زیبا بودن ،با همون نگاه ندونستن قانون…
میگفتم..چرا میگن قول قول مردونه..چرا خیلیا بهش عمل نمیکنن..
من این قولها رو تا چند سال برام تکرار میشد..حتی برای کارهای ادارییم..دیدم همه دارن فقط حرف میزنن.بهمین خاطر این نکته همیشه برام خیلی بولد بود…
قول قول مردونه..که من فقط اونو تو مردا باور داشتم..
در کل فردی بودم..شب که میخابیدم..کارهای روزانه مو خیلی بررسی میکردم..که چرا فلان جا اینحرفو زدم.چرا اینکار رو میکنم..ولی خیلی کمرنگ بود..
ولی الان خیلی دارم سعی میکنم که طبق قانون عمل کنم..بقول شما میگید سر جهان رو نمیتونید کلاه بزاریید….
آره استاد..همینه..سر جهان و خداوند رو نمیشه کلاه گذاشت.خیلی دقیق حساب شده هست.که من خیلی تو تمام رفتارهایم و رفتارهای اطرافیانم نسبت به من به واقعیت هر روز میدیدم..
خیلی خداوند عادل و درسته!
پس احترام به افراد و تحسین انها و سپاسگزاری آنها…و روبروش توحید عملی!…
توحیدی که قدرت رو از عوامل بیرونی بگیری و بدی بخدای خودت..دو موضوع کاملا متفاوت!
توحیدی که مانند ابراهیم..که موحد و مشرک نباشی..و نگی از اون کار انجام نشه.بخای خیلی روی دیگران حساب باز کنی..
که این توحید هیچ وقت کامل نیست تو درونمون .ولی میتونیم بهتر بشیم..
توحیدی که در مسیر درست…نتایج پایدار بهت میده..
استادم اون موقع خیلی حالت یو یو داشتم.ولی از موقعه ایی که درونم تعققیرر کرد.هر روز عطشم شدیرتر میشه..سعی ‘سعی’سعی میکنم که فقط عمل کنم.
نتایج وقتی پایدار میشه…دیگه قضاوتت در مورد دیگران..و پند و نصیحتت کمتر میشه..حقیقتا یه مدتیه کلا زبانم قفله.اصلا نمیتونم در مورد کارهایم با کسی صحبت کنم.
اتفاقا امروز یفرد نزدیک بهم گفت.معلوم تو چکار میکنی..معلوم کارت نیست.من فقط یه نیش خند زدم..
و هیچی نگفتم..گفتم فعلا نمیتونم در موردش صحبت کنم.چون توسط خانواده ام خیلی کنجکاون چکار میکنم.ولی من سعی کردم تا نتیجه تو دستم نیومده.صحبت نکنم و سعی کنم کاری به دیگران نداشته باشم..و با الهامات دارم پیش میرم..
حدودا چند وقت پیش وقتی یه فردی بهم میگفت،که اینم بخاطر تکاملم بود.یسری حرفهای چرت و پرت میزدم..جوری بودم که احساس مهم بودن’خومو به دیگران نشون بدم.یا جوری صحبت کنم که ..اینم ساخته شده ذهنم بود..تا دیگران بدونن من خیلی خوبم.یه حس قدرت پوچ…که فکر نکنن من زمانمو بطالت میرسونم.
کم کم روش کار کردم.که خواهرم به واقعیت بهم گفت…چرا هیچی نمیگی..چرا وقتی دارم،صحبت دیگران میکنم تو هیچ واکنشی نشون نمیدی..که من هیچی نگفتم..و خودمو به راه دیگه زدم..بهم گفت خیلی بیخیال شدی..
خیلی خوشحالم..استادم تا نتیجه تو دستم نیست..دیگه این روحیه ایی که احساس مهم بودن پوچ به دیگران بدم.و بخام مثل اوایل در مورد این صحبتها با دیگران در میون بزارم.چون کم حرف شدم.احساس میکنم..دیگه حرفهای پوچم دوربرم داره کمتر میشه..
و همین نادیده گرفتنم باعث شده.تا اونا هم هم از من دوری کنن…
خیلی جالبه برام…
من سپاسگزار این فایل نشانهای پروردگارم هستم.که انسان شریف و با صداقتی مثل شما رو تو راهم آورد.تا روزانه اعمال خودمو ببینم.و نخاد حرف مفت بزنم به دیگران..و اگه هم جایی یجورایی قانون از دستم در رفت..بیام خودمو اصلاح کنم..
اصلاحی که به عمل انجام بشه نه حرف مفت..
استادم.من اون حس خود ارزشمندی به دیگران رو به باج دادن تبدیل کرده بودم.باجی که منو به احساس بد میکشوند.خیلی چک و لگد خوردم و..میدونم هنوز جای کار دارم ..خیلی..
چون من بسیار فردی هستم.که وقتی یه خوبی در حق دیگران میبنیم..از تمام وجودم سپاسگزارشونم..وقتی برخورد اونا رو نسبت بخودم میبینم اونا هم خیلی بهم محبت میکنن.و کارامو انجام میدم.همین باعث شده..زندگیم پر از احساس خوب باشه…
بعد از وجودم تو این سایت..خیلی مهر و محبت.به افرادی که قبلا احساس میکردم این افراد ‘خیلی آدمهای ناجور هستن..
ولی اینقدر با تمام کامل ازشون احترام میبنم نسبت بخودم..فقط میگم خدایا شکرت ..
رابطه ام با جنس مخالف غریبه هنوز بهتر شده..خیلی راحت میتونم درخاست کنم.و با حالتی خوش خنده..که اون شخص بهم گفته.که به به خانم فلان با انرژی عالی اومد طرفمون.
اینو به واقعیت تو زندگی روزانه ام میبینم.که باعث میشه که یه وقتایی جنسی که میخرم بهم هدیه بدن!چیزی که قبلا اصلا تو زندگیم نبود…
همه چیز متفاوت شد وقتی من درونمو پاک کردم..
همه چیز اطرافم مسخ شده..و با قدرتی تمام راه میرم..
و کارهامو خودم،انجام میدم.بدون هیچ وابستگی به غیر..
جوری که افراد بهم میگن.خیلی دلم برات تنگ شده بود.گفتم ببینم چجوری..که باعث میشه منم به اون شخص هدایت بشم.و یه صحبتهایی بینمون رد و بدل بشه.و بجای خیلی خوبی کشونده بشه..
معجزات زیاد هست..که این معجزه نیست..جز روی خودم’کار کردن..پرورش عزت نفس.
استاد عزیزم !…بی نهایت سپاسگزارتونم.میدونم هنوز خیلی خیلی زیاد باید روی خودم کار کنم.ولی همینکه که هر روز نتایجم داره رو به بهبود میره..همین مایه افتخار منه…
و صحبتتون رو در این فایل باید طلا گرفت..
وقتی که گفتین توحیدمو بجا اوردم از بندرعباس هدایت شدم به تهران..و قولی که خداوند بهت داده بود..ناخودآگاه اشکانم ریخت..واقعا مایه افتخار منید..خیلی دوستتون دارم.از صمیم قلبم دوستتون دارم.در پناه خدادند در آرامش کامل باشید!…
این صحبت که خداوند..همیشه وفادار به عهدشه..چه کسی وفادار تر از خداوند…
خداوند فراموشکار نیست..من این ایه ها رو خیلی دوستدارم..
من جدیدا کامنت زیاد مینویسم تو یکی از فایلها یه کامنتی نوشته بودم یکی از بچه های سایت اومده بود از کامنتم سپاسگزاری کرده بود و خیلی با جملاتش حس عالی بهم داده بود من خوندم و خیلی خوشحال شدم ولی میخواستم بهش در پاسخ بنویسم که منم حس خوب گرفتم و خلاصه برای توجهش سپاسگزاری کنم یه درگیری ذهنی داشتم که از یه طرف ذهنم میگفت بابا شرکه چقدر دنبال جواب هستی و از یه طرف دیگه قلبم میگفت وقتی حس خوبی گرفتی اتفاقا این حس خوبتو قایم کنی و نگی شرک ورزیدی اینم بگم این صحبتها به خاطر گج فهمی های خودم بود از دوره احساس لیاقت جایی که استاد میگن دنبال لایک و کامنت و تایید دیگران نباشید من اینو گج فهمیده بودم استاد انجا منظورش این بود که وابسته به لایک و تایید و تحسین دیگران نباشید نه این که جایی حس خوب گرفتی یا کسی تحسینت کرد ازش سپاسگزار نباشی خلاصه بعد یه درگیری چند ساعته بین ذهنم وقلبم تسلیم قلبم شدم و با افتخار رفتم حس درونیمو نسبت به دوست عزیزم کامنت کردم و خوشحال بودم تا اینکه امروز این فایلو دیدم چقدر خوشحال شدم که تسلیم قلبم و خدای درونم شدم
من دیدگاهم اینه اتفاقا اگر خدا رو درست بشناسم از همه چی درونا سپاسگزارم حتی از یه لیوانی که چایی بهت میده توش بخوری چرا؟ چون خدا یه انرژی بی نهایته که کل هستی رو در برگرفته یعنی اگه از لیوان هم سپاسگزارم در حقیقت از خود خدا سپاسگزار بودم من برا همیشه با این دیدگاه این موضوع رو حل کردم برا خودم و سپاسگزاریهام خیلی درونی شده و با قلبم سپاسگزارم
استاد راست میگید چرا توحید شمارو تو این همه عمل کردنت نبینم این همه پارو ترسهاتون گذاشتی، برا این همه شجاعتتون، برای این همه نتیجه گرفتنون ،
نامردیه بیام اینهارو نبینم هر چند شما سپاسگزارترین آدمی هستید که من دیدم حتی از درختها و اشیا هم تو زندگیتون سپاسگزارید این به خاطر شناخت درست خداونده
کسی خدارو درست بشناسه درست و با قلبش سپاسگزاره
خدایا شکرت
استاد سپاسگزارم ازتون
این فایل نشانه بود برا من که دوره سپاسگزاری احتمالا تو راهه به لطف الله
چند وقت پیش توی عقل کل دنبال سوالها و جوابهایی میگشتم که بفهمم چه باور و ترمزی دارم که نتایج مالیم کم شده .
توی جوابها برخورد کردم به کامنت دوستی که خیلی روان و ساده و با تجربیاتی که داشت توی کسبو کار گفت احساس لیاقت داشتن حال خوی تمرکز بر روی زیبایی ها و نعمتها و داشتن باورهای ثروت اینا خوبه ولی یه چیز که از همه مهمتره و اصل خوشبختیه اون توحیده و از اونجا شروع کردم به مرور فایلهای توحید در عمل و تا این فایل دیدم اما این فایل از همه جدا بود من اینجا فهمیدم که توحیدی بودن واقعی یعنی چی .تازه فهمیدم که توحید از درون ادمه نه اینکه به بقیه بگیم .باید از ادما تشکر کنیم برای کارهایی که برامون انجام میدن اما از درون بدونیم که این دست خدا بوده.
توحید یعنی اونجایی که شما وقتی میخاستید از بندر عباس بیاید تهران و تمام اون خونه و امکاناتی که داشتید هدیه دادید به یه زوج جوان .
یا اون تاکسی که داشتید رو فروختید اما بدونه اینکه پولی از طرف دریافت کنید و یا پیگیرش باشید کهاون قسطای ماشین رو بر شما پرداخت کنه در صورتی که خیلی به اون پول احتیاج داشتید اینجاها توحید معلوم میشه .
من خیلی به افکار و اعمالم فکر کردم در زمان شنیدن فایل و فهمیدم که به ظاهر توحیدی شدم اما خیلی جای کار دارم تا مثل شما توحیدی عمل کنم .
واقعا اگر من توحیدی هستم و به خدا ایمان دارم چرا هر روز به دنبال اون افرادی هستم یا تماس میگیرم که پولم رو پرداخت کنن .
چرا همیشه تو ذهنم اون افرادی که ازشون طلب دارم رو مرور میکنم .
چرا فقط همین چندر غازی که برای مردم محصول تولید کردم رو میبینم .
من همیشه دارم به خودم میگم بی نهایت نعمت و ثروت در جهان وجود داره چرا کسبو کار تولید سفارش و مشتری رو محدود میبینم و فکر میکنم که کسبو کارم به اخر رسیده و باید جمع کنم و نمیتونم خرجم رو برسونم.
چرا همیشه به مردم دارم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز.
وقتایی که این فایلها رو میبینم ذهنم کمتر نجوا میکنه و بیشتر میتونم روی توحید کار کنم اما وقتایی که توی کسبو کارم هستم نجواها شروع میشه و دوباره باورهای محدود کننده شروع میکنن به تخریب کردن .
استاد بی نهایت ازتون تشکر میکنم که توحید رو واضح بهمون یاد دادید تا ما هم بتونیم توحیدی تر باشیم و از زندگی لذت ببریم.
خیلی خیلی شاکرم از خدا که منو تو این مسیر قرار داد
من تقریبا یک سالی میشه که با استاد آشنا شدم وکم وبیش فایلهای صوتی رایگان ایشون رو تو گروههای مختلف واتساپ وتلگرام میشنیدم تقریبا یکی دو ماهی هست وارد سایت شدم ودارم فایلهای رایگان استاد رو می بینم دوست دارم تو این راه ثابت قدم بمونم وخیلی از شرکهای پنهانی که توی وجود من بود رو توی این مدت شناختم وبه امید خدا
میخوام ودارم سعی میکنم که در رفع اونها قدم بردارم
خدارو شاکر وسپاسگزارم که هرچند دیر ولی بالاخره راه راست رو پیدا کردم ومیدونم که هیچ وقت برای تغییر دیر نیست ممنونم از استاد عباسمنش بزرگوار وهمه دوستانشون که در راه روشن شدن ما قدم بر می دارن وما رو از ظلمت وتاریکی وجود خودمون بیرون میارن وآگاهی میکنن دوستتون دارم وقدردان هستم
به نام رب یگانه فرمانروای کیهان کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست
درووود و سلام بر استاد عزیزم بر شما نور متجلی خدا و درود و سلام بر مریم جانه شایسته عزیزم که با شنیدن صداشون از فایل های هدایت شده امروزم به سمتشون حساابی حال دلم خووش شد و چقدررر دلم براتون تنگ شده مریم جانم.امیدوارم هر جا که هستید دلتون شاد و تنتون سالم باشه در پناه خداوند.
استاااد من اومدم اینجا مشقامو بنویسم و گاها خیلی مشقام طولانی میشه ببخشید وقت ارزشمندتونم میگیرم امیدوارم موثر واقع بشه برای من و باعث رشد بیشترم بشه و هر دوسته ارزشمندی که به سمت کامنت هام به لطف خودش هدایت میشه بحره ی کافی رو ببره و منم نقش خودم رو به حد توانم که تنها بیانشونه ایفا کرده باشم.والا که گاها خودمم میفهمم نوشته هام از عمل خودم و درک خودم حساابی عظیم تر و بزرگتره.
خدایا شکرت برای فرصت ارزشمند زندگی و نوشتنم.
استاااد من از کجا به کجا رسیدم و اینجا دارم به لطف خدا کامنتم رو مینویسم.یعنیییی من فایل هایی که بهشون هدایت میشم در طول یک روز مجموع همشون رو میشه به زیبایی یه پکیج فوق العاده در نظر گرفت و درک همینااا برای کل عمر کافیه.
سپااااسگزارتم استاد عشقم برای این مناعت طبعتون این سخاوتتون برای بیان این آگاهی ها.
فایل اول که فایل نشانه امروزم بود توحید عملی 7 بعد فایل گفتگوی شما با دوستان قسمت 33 که برای روز شمار تحول زندگی من و بعد فایل بعدیش یعنی 34.
استاااد زمانی که به زیبایی توضیح دادید که باید سپاسگزاار باشیم و من در حال گوش کردن فایلتون با هنسفری در بالکن آشپزخونه بهشتی با یک ویوی شگفت انگیز بودم همسر نازنینم وارد آشپزخونه شدن و شروع کردن ظرفهارو جا دادن تو کابینت ها و همینطور دایما به رسم همیشه شروع کردن به تشکر کردن از من که سپااسگزارتم با اینکه دیروز خیلی خسته بودی ظرفارو شستی با اون خستگی این یه کار فوق العاده بود سپاسگزارتم که انقدر تمیز و مرتبی سپاسگزارتم به زندگیمون میرسی چقدر همه چیز تمیزه و و و … و من اون لحظه غرق خوشبختی شدم از این نعمت بی نظیری که جلوی چشمامه و انقدر زیبا در یک هم زمانی اینجور با من زیبا رفتار میکنه اینجور الهی اینجور پاک اینجور خالص
استاااد نازنینم سپاسگزارتونم برای این سخنان پاکتون
من واقعا درک میکنم چی میگین من تمااام تلاشم رو میکنم شخصیت سپاسگزارتری از خودم بسازم از همه بعد از همه طریق از همه چیز
واااای که استاااد نازنینم چه توحید ناب و زیبا و خالصی رو به ما یاد دادین.به حدی غرق لذت شدم و سپاااسگزارتر شدم بابت بودن در کنار اینچنین شخصی که اینجور زیبا و موحد زندگی میکنه و هزاران بار قلبا هم از خودشون که تلاشام رو میبینه و بیان میکنه هم از خدایی که خلقش کرد منو هم مسیرش قرار داد و منو لایق تجربش قرار داد سپاسگزاری کردم
البته که منم همیشه ازش سپاسگزاارم.حتی زمان هایی که باهم ظرف میشوریم و اون آب میکشه ازینکه خیلی منظم ظرف هارو تو آبکش میچینه.اتفاقا یه کلیپم به رسم شوخی و خنده براش چند وقت پیش فرستادم در این مورد که وقتی آغایون ظرف میشورن و ظرفا مثل برج العرب شده بودن تا سقف میرسیدن.اصن قربونشون برم اثر هنری خلق میکنن سازه میساازن :))))
و بلههه چشمممم بازم سعی میکنم از اطرافیانم بیشتر سپاسگزار باااشم.
استاد جانم پیرو یکی از مشقای قبلیم از تاثیر شدید پدرم تو زندگیم گفتم و حالا اینجا میخوااام عامدااانه ازش سپاسگزاری کنم و قطعاااا مثل همیشه به رسم اخلاق سپاسگزاری که سعی کردم در خودم خلقش کنم به خودشونم میگم و سعی میکنم بیشششتر این کارو بکنم.
من از پدرم به خاطر صداقتش به خاطر شخصیت موحدش با تمام وجوودم سپاسگزاارم.جوری ریشه های شخصیتی من رو این مرد ساخت که هنوز که هنوزه دارم ازشون بحره میبرم و برای خیلی از رفتارهای اصولیه زندگیم علارغم سایرین من نیااز ندارم تلاش زیادی کنم چون فاندامنتال درستن.
من از پدرم برای تمااام عشق خالصی که به من در تمام لحظات زندگیم داد سپاسگزارم.
پدر من از کودکی مثل یک ملکه با من رفتار میکرد.خدای من گواهه به حدی من رو عزت و احترام میکرد رو پاش مینشوند برام بچگونه حرف میزد بزرگ شدم با صبر به تمام سخنرانی های نا تمومم گوش میکرد انقدر زیبا همیشه تحسینم میکرد و توی جمع منو بزرگ میکرد که من اعتماد به نفسی به دست آوردم که خیلییی کارهای بزرگی تو زندگیم کردم.
من دیده بودم چطور پدرم متفاوت از بقیست و من ترس متفاوت بودن رو نداشتم.
من اولین خدامو با پدرم شناختم و چقدر خدای زیبا و بزرگی بود و از قد درک اون زمان من خیلیم بزرگ بوود.
من از پدرم سپاسگزارم که با مثال عینی میدیدم نتایج توحید عملیش در زندگیش رو.به احدی غیر از پروردگار قدرت نمیداد.
من از پدرم سپاسگزارم که به حدی زیبا زندگی کرده که هنوز که هنوز اسمش با عزت بر سر زبان هاست و بابتش از خداوند سپاسگزارم.
من از پدرم سپاسگزارم که اگه بخوام یکی از کلمات تکراری عادتیش رو بگم اون چیزی نیست جز الله اکبر.به حدی این مرد بزرگ روح زیبایی داره که هر بار که یک شگفتی دید تنها چیزی که بر زبانش جاری شد الله اکبر بود.
پدری که بزرگترییییین چیزی که به من یاد داد جساارت بود.جساارتی که حتی من رو به حدی از قدرت رسوند که یه جاهایی با خودش مخالفت کنم اما ادبی رو بهم آموخت که حدود رو نشکنم و ارزش هایی رو برام پر رنگ کرد که هنوز و هنووزه بهشونون پایبندم و رابطه الهی پدر دختریمون با همون عشق پابرجاست.
پدری که انقدر منش بزرگی داره که با افتخار هر جایی میگم دخترشم.
پدری که چشم باز کردم بخاطر وجود نازنین و توحیدیش میزانی اندک از شهرت رو تجربه کردم که بفهمم نمیخوامش.پدری که همیشه خلوووص کلامش بر قلبم مینشست که همیشه گفت اعتباری که دارم از خداست.
خدایااااا شکرتتتت برای فرصت بزرگ شدنم در دامان همچین پدری.
پدری که با شخصیت توحیدیش جوری تو زندگیش رشد کرد که با سن کمش مثل ریش سفید فامیل شده بود و من اینو از بچگی میدیدم که چقدر کلامش تاثیر گذاره.
پدری که یه عالمه منو سفر برد یه عالمه منو گردوند یه عالمه باهام بازی کرد یه عالمه برام خریدهای متفاوت کرد پدری که نذاشت هیچ وقت کمبودی داشته باشم پدری که خیلییی دست و دلباز و به قولی لارج بود و من عاشق این اخلاقش بودم و هستم.
پدری که ازش یاد گرفتم کم نخواام.اصلا اصولی و فاندامنتال جوری باهام برخورد شد که یه چیزایی تو اسکیل انتخابیم نباشن.این باعث شد خیلی زود اگر رفتار ناپسندی دیدم بفهمم من عالیترینش رو تجربه کردم این در حد من نیست اگه غذای بی کیفیت بود اگه امکانات بی کیفیت بود هر چیزیییی رو یاد گرفته بودم که اسکیلم این نیست و یا اگه به اشتباه انتخاب میکردم زود بفهمم با من هم خونی نداره و حداقل برای رفع نیازام از اسکیل قبلیم به کمترش راضی نشم.
پدری که به جرات میتونم بگم داره به زیبایی زندگی میکنه و من عاشق این زندگی زیبا و در عین سادگی ولی مرفهش هستم و بهش میبالم.
من نمیتونم حتی ذره ای از زیبایی و قلب و منش و رفتار این مرد بزرگ رو عنوان کنم و ازش سپاسگزاری کنم فقط واجب دونستم که حتماااا اینجا بیانش کنم.چون به رسم خوی و منش انسانیم من با عدم توجه به این قانون و مشیت پروردگار که من تنها و تنها نتایج افکار و فرکانس های خودم رو میگیرم به نزدکیترین سیبل برای نشونه گرفتن و انداختن تقصیراتم به گردنشون چنگ زدم و اونا کسی نبودن جز والدینم در صورتی که وقتی نگاه میکنم میبینم حتی علارغم اینکه شاید دیگران آرزوی داشتن همچین مادر و پدری رو داشتن اما من با جهلم زمانی که ناسپاس وجودشون شدم تو گوشی های کفران نعمتم رو خووردم.
من با تمام وجووودم سپاسگزارشونم و از خدایی که خلقشون کرد سپاسگزارم و براشون از رب العالمین بهترین نعمات پاک الهی رو خواستارم.
هرچند که دارم به چشم میبینم که چقدر متفااوت از ساایر افراد دارن از زندگیشون لذت میبرن و با خودشون در صلحن و من از شادی و لذتشون سیراب خوشبختیم.خدایاااا شکرتتتتت.
استادم ازتون سپاسگزاارم
خیلییی چیزا میخواستم بگم اما به لطف راهنمای درونیم به بعد موکول میکنم.
نگین جان احسنت به تو میدونی کامنتت برام نشانه بود واصلا خودم موندم چرا به کامنتت هدایت شدم ،بعد فکر کردم که حتما نشانه ای داره برام
با خواندن هر کلمه از کامنتت تحسینت کردم چقدر بی نظیری
سپاسگزاری وحال خوب وعشقی که به همسر مهربانت وپدر خوش قلبت داری رو از کلمه به کلمه کامنتت دریافت کردم ومتوجه شدم چرا به کامنتت هدایت شدم یه مسئله ای غروبی ذهنم را درگیر کرده بود وسعی کردم نجواها را کنترل کنم گفتم خدایا خودت مسیر درست را پیش پای من وهمسرم بگذار ودر آخر آیه اول سوره طلاق تو ذهنم آمد که یه قسمتی از آیه خدا میفرماید اتفاقات بد را به فال نیک بگیرید وآینده هم به خدا بسپاریم بعد آمدم سایت تا یکی از فایلهای توحیدی را گوش بدمشروع کردم به کامنت خواندن ونشانه بعدی را از کامنت شما گرفتم
نگین عزیزم سپاسگزار وجود ارزشمندتم
امیدوارم در مسیر خوشبختی وسلامتی وتوحید چون اسمت مانند نگینی بدرخشید
بسیاااار خدارو شاکرم که کامنتم تونست نشونه ای برای سهل و آسان شدن مسیر زیبای الهیه زندگی ارزشمندتون داشته باشه.
ازتون سپاسگزارم که تحسینم کردید و حس ارزشمندی رو به من دادید.امیدوارم خداوند بهتر و بیشتر رو به قلب پاکتون ببخشه.
دقیقا همینطوره فهیمه جان.زمانی که در مسیر هستیم و اون روشنی دل رو به خاطر مطمین بودن از درستیه کل مسیر داریم باید ایمانمون رو حفظ کنیم که هر مساله ای حتی بر خلاف ظاهر ناخوشایندش برای ما پر از برکت و نعمت و درس هست.باعث رشد بیشترمون میشه باعث میشه ایمانمون قوی تر بشه توانایی حل مسالمون بیشتر بشه و باورمون به خودمون و عدالت و مشیت الهی بیشتر بشه.پس حواسمون باشه حالمون رو خوب نگه داریم تا خوب الهامات و نشونه هارو ببینیم.
بهترین هارو از پروردگاری که هر لحظه نعمت هاشو به سمتمون روانه میکنه و به محض ارسال فرکانس درخواست اجابت میکنه براتون خواستارم.
برای غذا،خانه،کاشانه،امنیت،بقا و بودن ازتو سپاسگزارم
آفریدگارا
برای سلامتی تن،توانمندی جان،جوانمردی دل و دل انگیزی حال از تو سپاسگزارم
رب العالمین
برای توانایی شکر گزاری،توانایی سخن گفتن و کلام پر مهر ازتو سپاسگزارم
الهی شکر بابت همه چیز
بابت این لحظه و همه لحظه ها
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری گز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
درود و عرض ادب و احترام فراوان به استاد جان و خانواده محترم ایشان
صدها درود به دوستان جان هم مسیرهای عزیز و خانواده بزرگم
امیدوارم هرکجا باشید بقول استاد
شاد و تندرست،سعادتمند و ثروتمند باشید
دوستان چند سالی میشه که با جناب عباسمنش از طریق فایلهای صوتیشون که در یک کانال کتاب صوتی دارم اشنا شدم ولی چن روزی میشه که با سایت اشنا شدم و عضوش شدم وخیلی هم خوشحالم که در جمع شما خوبان هستم
اون موقه ها نمیدونستم استاد سایت دارن و فایلهاشون رو اینجا بصورت جامع و کامل منتشر میکنن و من از طریق همون کانال کتاب و کانال انگیزشی که دارم بعضی فایلهارو گیر میاوردم و گوش میدادم تا اینکه خداوند مهربان منو هدایت کرد و با سایت اشنا شدم و الان چن روزیه که شب و روز دارم فایلهای هدیه رو گوش میدم و هر روز مشتاق تر و پر انرژی تر با انگیزه زیاد
دوستان به همون خدا قسم که دقیقا تو همین چن وقت که دارم فایلها رو گوش میدم و روی خودم کار میکنم و خودمو از انرژیهای منفی بواسطه تغییر در رفتارم و دوری از فضای مجازی دور میکنم و هر روز دارم به زیباییها توجه میکنم و اونها را مینویسم و سپاسگزاری فراوان میکنم
دقیقا همه چی بر وفق مراده و کارهام به راحتی انجام میشه و روی غلطکه
البته همه را مدیون افریدگار مهربانم و راهنماییهای استاد عزیز و شما دوستان خوب
البته قبلا هم کم و بیش همینطوری بود ولی من دقت نمیکردم
بحر حال خیلی خوشحالم که به این مسیر هدایت شدم
قبلا خودم هم نمیدونستم اصلا دنبال چی هستم و چی میخوام و خدا را از جاهای دیگه و بقول استاد توی عوامل بیرونی دنبالش بودم و الان فهمیدم که باید توی قلب خودم و ذهن خودم دنبالش باشم که توش دوبیت شعر بالا هم گفته شده
خیلی خوشحالم که به این مسیر هدایت شدم
و همین که اول مسیر حالم خوبه سپاسگزار خداوندم
حال و احساسم خوبه امیدوارم که شماهم همینطور باشید
دوستتون دارم و خوشحالم که درجمعتون هستم
استاد رو دوست دارم
حرفاش به دلم میشینه
جنس حرفا از دله
دقیقا برای من که انگار داره واقعیات زندگی منو میگهانگار دوتا رفیقی که از کودکی باهم بزرگ شدند و حرفاشون روی هم تاثیر داره و رو حرف هم حساب میکنن
سلام خدمت استاد عزیز من تازه به جمع شما اضافه شدم و خداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد
امروز روز چهارم تحول زندگی من بود این فایل استاد ونظر دوست عزیزمون اقا/ خانم شکیبا منو تحت تاثیر قرار داد من چند روزی بود که مدام فایل های توحیدی رو گوش میدادم از شوق زیاد فقط دوست داشتم شرک رو شناسایی کنم و به خانواده ام نشون بدم و به این صورت بود که به مسیر اشتباهی کشیده شدم که به همه میگفتم تو مشرکی همه مشرکن و توجه و تمرکز از خودم دور شد بعد نظر دوستمون رو که خوندم و صحبتهای استاد رو که شنیدم متوجه اشتباهم شدم و بسیار متاثر شدم به صورتی که انگار خود خداوند داشت با من صحبت میکرد و منو به مسیر درست راهنمایی میکردومن فهمیدم و خودمو اصلاح کردم با خودم عهد بستم دیگر درباره اموزشها با کسی حرف نزنم و فقط تمرکزم روی خودم باشه
استاد شما حرفاتون خیلی به جون ادم میشینه من خودم تنبلی زیاد میکنم قبول دارم تمااااااام صحبتاتونو فقط من یه مشگل بزرگی که تو نتایج توحیدیم نمیتونم به دست بیارم و متوجه نمیشم فرق بین اینه که اگه یه دست خدا و کسی در مسیرم قرار میگیره مثل شما که به اون آقا گفتین 5 سال دیگمونو بیا ببینیم نتیجه هامون چجوریه و اون اقا قبلش گفته بود اگه با من همراهی کنی گندت میکنم و…..من مثلا اگه جای شما بودم میگفتم خب این دست خداس داره برا من کار اکی میکنه منم پرویی نکنم لگد به بختم نزنم من از خدا خواستم خدام این ادمو سرراهم قرار داده من فرق بین این که این ادم دست خداس برای من و پیشرفتم تو این کار یا نه برم اکی بدم به این شرک کردم و نمیفهمم میشه لطفا کمکم کنین و راهنمایی بشم تشخیص بدم فرقشونو
با سپاس فراوان امیدوارم خدا من و تو این مسیر موفق کنه و منو تو این مدار قرار بده که بهتر متوجه سخنان ارزشمندتون بشم
یهو کامنتتون که خوندم چنان زنگی تو سرم خورد که همزمان موقع خوندن کامنتتون هم واسه من سوال شد هم جواب
گفتم اره واقعا کجا باید فهمید دست خدارو و کجا باید فهمید شرک خودمو
یادم اومد یکی چند بار بهم گفته که بیا من برات مغازه لوکس میگیرم مشتری عالی میارم تو هر چقد دوست داری قیمتت میگی من با مشتری جدا طی میکنم و پول تورو میدم بقیه بامن تا اینجا حله ولی دلم هیچ موقع این شیوه رو دوست نداشت الان دلیلش میگم
این ادم یه بار قبلا من تو خونه کار میکردم بهم پیشنهاد میداد تو کارات عالیه و برو یه جای بهتر
من یکی دوسال بعد مهاجرت کردم به شهر دیگه
یه روز داشتم با این ادم حرف میزدم از خوبی مهاجرت بهم گفت من همیشه میگفتم برو که دیدی چه خوب کردم گفتمم دیگه به من که نگو من مشوق بودم
ولی یه چیزی که فهمیدم اینه که بعضی ها ناخوداگاه فکر میکنن برات خدا شدن و تو هم ناخداگاه به جای دستی از خدا خود خدا میکنیشون
ولی اگه قرار باشه از ناحیه شرک نباشه خود به خودی اصلا جنسش فرق میکنه
مثلا من به خدا اعتماد میکنم و بدون نوبت میرم ازمایشگاه ولی طرف میگه عیبی نداره چون باباتو اوردی برو تو
یه جور جنساشون متفاوتن
یا من میخوام از دوستم بین دوتا دکتر برام نظر بده نظر میده و بعد میگه میشه منم باهات بیام دکتر اشنامونه
و انگاری وقتی شرک نیست و فقت هدایت خداست جنسشون مشخصه ترس رفتن و نبودن این ادم تو وجودت نیست چون از اول رو اون حسابی باز نکرده بودی
سلام خدمت همه دوستان عزیزی که دارند این نظر رو میخونند و از استاد عزیزم ممنونم که همچنین جمع بسیار عاشقانه و صمیمی رو دور هم جمع کرده .خیلی خداروشکر میکنم که تو این مسیر پر از لذت و عاشقانه همراه شما هستم و میخوام بگم که من همیشه تو مدار مثبت قرار داشتم این موضوع برمیگرده به حداقل 5 سال گذشته و اینکه من مطالعات زیادی تو این مباحث انجام دادم.و همیشه فکر میکردم که یه کیسه پول قراره از اسمون برام بیوفته پائین.استاد عزیزم ازتون ممنونم بخاطر اینکه به من یاد دادید که من هم میتونم خالق یک بیزنس موفق باشم و اینکه میتونم با توجه به توحیدی که دارم هر روز و هر لحظه توی خودم پرورش میدم بر هر ترسی غلبه کنم.من الان کاملا قدرت این رو دارم که هر چیزی بهم احساس وابستگی(مثل تغییر شغل.رها کردن روابط سمی)میده رو رها کنم و به نظرم این من رو خیلی قدرتمند میکنه.بازم از شما تشکر میکنم که انقدر منو به خالق کل کیهان نزدیک کردی من خیلی حال بهتری رو تجربه میکنم و میتونم بهتون بگم که احساس امنیت دارم چون که پشتم کاملا قرصه به خداوند .مرسی که بهم یاد دادی که از یک جهت دیگه بتونم خداوند رو ببینم, واقعا من هر روز و هر لحظه ازاد تر و رها تر میشم و واقعا دارم هر روز شجاع تر میشم و با قدرت میرم توی دل ترس هام .و اینکه این رو میدونم که من خیلی قراره شجاع تر و با ایمان تر و ارام تر باشم
مرسی ازتو استاد نازنینم .من هر لحظه دارم با صدای شما زندگی میکنم و دارم این اگاهی ها رو به خودم بمباران میکنم و هر روز با اشتیاق بیشتری به صحبت های پر از عشق و الهی شما گوش میدم
ممنونم از شما که این بستر رو فراهم کردید که من به اصل خودم یعنی قبول یگانگی خداوند و اینکه اونه که کل هستی دستشه و اداره میکنه ومنم که با قدرتی او بهم داده شرایط خودم رو خلق کنم برسم
دوستتون دارم دوستای گلم امیدوارم که همتون احساساتی که من هر روز تجربه میکنم رو تجربه کنید .عاشقتونم
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ،سپاسگزارم بابت این فایل پر محتوا و پر از آگاهی ، از خداوند میخواهم که هروز مرا به آگاهی های بیشتر هدایت کنه تا هم بتونم خودمو بهتر بفهمم و پیدا کنم هم خود خدارو بهتر بفهمم و پیدا کنم و دوست دارم اولین دوره ای که بهش هدایت میشم دوره عزت نفس باشه،آرزوی سلامتی و تندرستی و آرامش برای همه دوستان و استاد عزیز
بنام خداوند وهابم..
خداوندیکه که هر روز با نشانه هایش ‘مرا هدایت میکند بسمت توحیدی عمل کردن،و قانون بدون تغییرش…
سلام و درود به اهل بهشتم..چقدر هماهنگیها عالیه.امروز به سوره بقره همین داستان’قوم موسی رو میخوندم’که با صحبت شما استاد گرامی.دقیقا جفت شد تو وجودم…
نشانه این فایل،برام واضح شدن..حرف با عمل بود…
چقدر این سپاسگزاری میتونه تو تمام جنبه های زندگیمون تاثیر گذار باشه..امروز در قبال کاری که پدرم برام انجام داده بود تونستم کلمه سپاسگزاری رو بهشون بگم’پدری که یه روز برام،یفرد قربانی بود…
رابطه من با افراد حتی نسبت به اعضای خانواده ام’کاملا تعقییر کرد..باعث شد تا من از درون به آرامش برسم….آرامشی که باعث میشه من هر روز درونم شکوفاتر بشه…
پونت این صحبتهای استاد عزیز…
توحیدی عمل کردن از درون هست..توحیدی که به محض انجام دادن کاری، تبدیل به عمل بشه و حرکت کنی…و ادامه بدی…
توحیدی که بری..همون داستان قوم موسی..گفتن ما سیر عدس ووو فلان چیزها رو میخاییم..بهشون گفت بریید فلان شهر همه اینها رو که میخایین وجود داره..
قرآن میگه..نهایتا خورای و مسکنت فراگیری بر آنان مقرر شد ،و به خشم خداوند دچار شدند..
یادمه روزهایی که من وارد این سایت الهی شده بودم..خداوند وجود منو میشناخت اوایل کار بودم..و بهم گفته بود.و الهامات زیاد بود..تا برنگردم..به خونه اول!
بهم گفت..بصورت واضح..تو مسیر من بمون هر چی بخای بهت میدم..یادمه توسط افراد خیلی سرکوب میشدم در مقابل خاسته ام….ولی از اونطرف خداوند نشانه ها رو مدام برام میورد.و بهم میگفت اینجا برات خوبه..مسیرت درسته…
در برابر گفته های کافران شکیبا باش.و مدام بهم میگفت کارت درسته…
ولی یجاهایی خالی میشدم..و بازم بهم یاد اوری میکرد..چون حقیقتا شخصیتم هنوز درست جا نگرفته بود…
بخاطر همینه خداوند مدام.تو ایات میگه افرادی که در مسیر درست هستن.نه ترسی دارند نه اندوهگین میشوند…یه صدای دائمی بهم میگفت..برو جلو ..کاری به دیگران نداشته باش…
خیلی جاها بقول استاد جهان بهت چک و لگد میزنه تا درستو بفهمی..و این نیازته…استاد منم خیلی خوب خوردم.نوش جانمم باشه.
توحید همینه…باج ندادن به عوامل بیرون..و در مسیر درست ماندن و حفظ کردن این نوع نگرش…
در مقابل…همون عزت نفس..ادامه دادن هدفت..و بتونی این کج فهمیها رو به درستی تبدیل کنی..ولی من همیشه سعی کردم در قبال کارهایی که اطرافیانم برام انجام بدن ،احساس ارزشمند بودنشونو با احساس خوب و با لبی پر از خنده بهشون تشکر کنم.در کل بخاطر روحیه خوبم..همیشه از میمک صورتم به افراد در قبال کاری که برام انجام میدن خیلی خیلی تشکر میکنم!
ولی ناگفته نمونه..رابطه ام با افراد،باج دادن بهشون بود..جوری که خودمو اذیت میکردم..که دارم روش خیلی کار میکنم..چون این احساس مهم بودن افراد،باعث شده بود یه نوع ‘برده،بودن اونا بشم..و چند برابر خودمو اذیت کنم…تا دیدم دارم قربانی میشم..
استاد این شخصیت تو درونم ‘شدت داشت..که دارم خیلی خیلی خودمو کندو کاو میکنم..
چون نابودت میکنه!من نابود شدم با این تفکر..بهمین خاطر انشالله هدایت بشم به دوره عزت نفس..
الان که دارم مینویسم بدنم میلرزه…یادمه با دوستی که خیلی با هم خوب بودیمم.وقتی ایشون یه هدیه میداد و من ازشون تشکر میکردم بجر تشکر..بهش باج میدادم.جوری که اذیت میشدم و کاری انجام بدم که بیشتر از اونچیزی که بهم داده.براش ارزش قائل باشم..
……
……
نکته بعد…الان همون تشکر رو میکنم.و از وجودم همون دیدگاه قبلمو دارم..ولی سعی میکنم دیگه خودمو اذیت نکنم.تا حس کنم،باید این ارزشمند بودن به افراد’باج دادن باشه..
هنوزم بازم خیلی جای کار دارم..که دارم کم کم نقطعه ضعفمو از بیین میبرم.
نکته دیگه از این فایل…
کلا استاد قانون خداوند باید احساسش احساس خوب و ارامش باشه…هر چیزی که از این دایره امن دور بشه ،اشتباهه..
من این حس ارزشمند بودن برای اطرافیانم.اذیت کردن خودم میدونستم…فکر میکردم اگه اون این هدیه رو به من داده من باید چند برابرشو بهش بدم..یه احساس بد پشتش بود.بهمین خاطر خیلی خودمو سرزنش میکردم..
و پونت دیگر..این احساس سپاسگزاری که من با زندگی نامه شما هر روز دارم آشناتر میشم و درک میکنم..و نسبت به عزیز دلتون داریید..میبینم.درونن’رشد شخصی هست.رشد احساس خوب بودنه..حس انسانیته.حس الهی گونه هست..حس عزت نفسه..
و این دیدگاه میخام و سعی میکنم مثل شماها داشته باشم.سپاسگزاری که به من حس احساس خوب میده..دیگران رو بهش احترام بزارییم.احترامی که باعث ارزشمند دونستن خودمونه….و این احترام رو در قبالش بخودمونم میرسه!..
استادم!یادمه بچه که بودم توسط افراد نزدیکم چقدر قولها میشنیدم ولی هیچ وقت عملی نمیدیدم..یا حرفهایی که خیلی زیبا بودن ،با همون نگاه ندونستن قانون…
میگفتم..چرا میگن قول قول مردونه..چرا خیلیا بهش عمل نمیکنن..
من این قولها رو تا چند سال برام تکرار میشد..حتی برای کارهای ادارییم..دیدم همه دارن فقط حرف میزنن.بهمین خاطر این نکته همیشه برام خیلی بولد بود…
قول قول مردونه..که من فقط اونو تو مردا باور داشتم..
در کل فردی بودم..شب که میخابیدم..کارهای روزانه مو خیلی بررسی میکردم..که چرا فلان جا اینحرفو زدم.چرا اینکار رو میکنم..ولی خیلی کمرنگ بود..
ولی الان خیلی دارم سعی میکنم که طبق قانون عمل کنم..بقول شما میگید سر جهان رو نمیتونید کلاه بزاریید….
آره استاد..همینه..سر جهان و خداوند رو نمیشه کلاه گذاشت.خیلی دقیق حساب شده هست.که من خیلی تو تمام رفتارهایم و رفتارهای اطرافیانم نسبت به من به واقعیت هر روز میدیدم..
خیلی خداوند عادل و درسته!
پس احترام به افراد و تحسین انها و سپاسگزاری آنها…و روبروش توحید عملی!…
توحیدی که قدرت رو از عوامل بیرونی بگیری و بدی بخدای خودت..دو موضوع کاملا متفاوت!
توحیدی که مانند ابراهیم..که موحد و مشرک نباشی..و نگی از اون کار انجام نشه.بخای خیلی روی دیگران حساب باز کنی..
که این توحید هیچ وقت کامل نیست تو درونمون .ولی میتونیم بهتر بشیم..
توحیدی که در مسیر درست…نتایج پایدار بهت میده..
استادم اون موقع خیلی حالت یو یو داشتم.ولی از موقعه ایی که درونم تعققیرر کرد.هر روز عطشم شدیرتر میشه..سعی ‘سعی’سعی میکنم که فقط عمل کنم.
نتایج وقتی پایدار میشه…دیگه قضاوتت در مورد دیگران..و پند و نصیحتت کمتر میشه..حقیقتا یه مدتیه کلا زبانم قفله.اصلا نمیتونم در مورد کارهایم با کسی صحبت کنم.
اتفاقا امروز یفرد نزدیک بهم گفت.معلوم تو چکار میکنی..معلوم کارت نیست.من فقط یه نیش خند زدم..
و هیچی نگفتم..گفتم فعلا نمیتونم در موردش صحبت کنم.چون توسط خانواده ام خیلی کنجکاون چکار میکنم.ولی من سعی کردم تا نتیجه تو دستم نیومده.صحبت نکنم و سعی کنم کاری به دیگران نداشته باشم..و با الهامات دارم پیش میرم..
حدودا چند وقت پیش وقتی یه فردی بهم میگفت،که اینم بخاطر تکاملم بود.یسری حرفهای چرت و پرت میزدم..جوری بودم که احساس مهم بودن’خومو به دیگران نشون بدم.یا جوری صحبت کنم که ..اینم ساخته شده ذهنم بود..تا دیگران بدونن من خیلی خوبم.یه حس قدرت پوچ…که فکر نکنن من زمانمو بطالت میرسونم.
کم کم روش کار کردم.که خواهرم به واقعیت بهم گفت…چرا هیچی نمیگی..چرا وقتی دارم،صحبت دیگران میکنم تو هیچ واکنشی نشون نمیدی..که من هیچی نگفتم..و خودمو به راه دیگه زدم..بهم گفت خیلی بیخیال شدی..
خیلی خوشحالم..استادم تا نتیجه تو دستم نیست..دیگه این روحیه ایی که احساس مهم بودن پوچ به دیگران بدم.و بخام مثل اوایل در مورد این صحبتها با دیگران در میون بزارم.چون کم حرف شدم.احساس میکنم..دیگه حرفهای پوچم دوربرم داره کمتر میشه..
و همین نادیده گرفتنم باعث شده.تا اونا هم هم از من دوری کنن…
خیلی جالبه برام…
من سپاسگزار این فایل نشانهای پروردگارم هستم.که انسان شریف و با صداقتی مثل شما رو تو راهم آورد.تا روزانه اعمال خودمو ببینم.و نخاد حرف مفت بزنم به دیگران..و اگه هم جایی یجورایی قانون از دستم در رفت..بیام خودمو اصلاح کنم..
اصلاحی که به عمل انجام بشه نه حرف مفت..
استادم.من اون حس خود ارزشمندی به دیگران رو به باج دادن تبدیل کرده بودم.باجی که منو به احساس بد میکشوند.خیلی چک و لگد خوردم و..میدونم هنوز جای کار دارم ..خیلی..
چون من بسیار فردی هستم.که وقتی یه خوبی در حق دیگران میبنیم..از تمام وجودم سپاسگزارشونم..وقتی برخورد اونا رو نسبت بخودم میبینم اونا هم خیلی بهم محبت میکنن.و کارامو انجام میدم.همین باعث شده..زندگیم پر از احساس خوب باشه…
بعد از وجودم تو این سایت..خیلی مهر و محبت.به افرادی که قبلا احساس میکردم این افراد ‘خیلی آدمهای ناجور هستن..
ولی اینقدر با تمام کامل ازشون احترام میبنم نسبت بخودم..فقط میگم خدایا شکرت ..
رابطه ام با جنس مخالف غریبه هنوز بهتر شده..خیلی راحت میتونم درخاست کنم.و با حالتی خوش خنده..که اون شخص بهم گفته.که به به خانم فلان با انرژی عالی اومد طرفمون.
اینو به واقعیت تو زندگی روزانه ام میبینم.که باعث میشه که یه وقتایی جنسی که میخرم بهم هدیه بدن!چیزی که قبلا اصلا تو زندگیم نبود…
همه چیز متفاوت شد وقتی من درونمو پاک کردم..
همه چیز اطرافم مسخ شده..و با قدرتی تمام راه میرم..
و کارهامو خودم،انجام میدم.بدون هیچ وابستگی به غیر..
جوری که افراد بهم میگن.خیلی دلم برات تنگ شده بود.گفتم ببینم چجوری..که باعث میشه منم به اون شخص هدایت بشم.و یه صحبتهایی بینمون رد و بدل بشه.و بجای خیلی خوبی کشونده بشه..
معجزات زیاد هست..که این معجزه نیست..جز روی خودم’کار کردن..پرورش عزت نفس.
استاد عزیزم !…بی نهایت سپاسگزارتونم.میدونم هنوز خیلی خیلی زیاد باید روی خودم کار کنم.ولی همینکه که هر روز نتایجم داره رو به بهبود میره..همین مایه افتخار منه…
و صحبتتون رو در این فایل باید طلا گرفت..
وقتی که گفتین توحیدمو بجا اوردم از بندرعباس هدایت شدم به تهران..و قولی که خداوند بهت داده بود..ناخودآگاه اشکانم ریخت..واقعا مایه افتخار منید..خیلی دوستتون دارم.از صمیم قلبم دوستتون دارم.در پناه خدادند در آرامش کامل باشید!…
این صحبت که خداوند..همیشه وفادار به عهدشه..چه کسی وفادار تر از خداوند…
خداوند فراموشکار نیست..من این ایه ها رو خیلی دوستدارم..
بنام رب بسیار بخشنده و بی حساب رزاق من
استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر این فایل عالی
یه داستانی رو تعریف کنم خیلی مربوط به این فایله
مال همین یک روز پیشم هست
من جدیدا کامنت زیاد مینویسم تو یکی از فایلها یه کامنتی نوشته بودم یکی از بچه های سایت اومده بود از کامنتم سپاسگزاری کرده بود و خیلی با جملاتش حس عالی بهم داده بود من خوندم و خیلی خوشحال شدم ولی میخواستم بهش در پاسخ بنویسم که منم حس خوب گرفتم و خلاصه برای توجهش سپاسگزاری کنم یه درگیری ذهنی داشتم که از یه طرف ذهنم میگفت بابا شرکه چقدر دنبال جواب هستی و از یه طرف دیگه قلبم میگفت وقتی حس خوبی گرفتی اتفاقا این حس خوبتو قایم کنی و نگی شرک ورزیدی اینم بگم این صحبتها به خاطر گج فهمی های خودم بود از دوره احساس لیاقت جایی که استاد میگن دنبال لایک و کامنت و تایید دیگران نباشید من اینو گج فهمیده بودم استاد انجا منظورش این بود که وابسته به لایک و تایید و تحسین دیگران نباشید نه این که جایی حس خوب گرفتی یا کسی تحسینت کرد ازش سپاسگزار نباشی خلاصه بعد یه درگیری چند ساعته بین ذهنم وقلبم تسلیم قلبم شدم و با افتخار رفتم حس درونیمو نسبت به دوست عزیزم کامنت کردم و خوشحال بودم تا اینکه امروز این فایلو دیدم چقدر خوشحال شدم که تسلیم قلبم و خدای درونم شدم
من دیدگاهم اینه اتفاقا اگر خدا رو درست بشناسم از همه چی درونا سپاسگزارم حتی از یه لیوانی که چایی بهت میده توش بخوری چرا؟ چون خدا یه انرژی بی نهایته که کل هستی رو در برگرفته یعنی اگه از لیوان هم سپاسگزارم در حقیقت از خود خدا سپاسگزار بودم من برا همیشه با این دیدگاه این موضوع رو حل کردم برا خودم و سپاسگزاریهام خیلی درونی شده و با قلبم سپاسگزارم
استاد راست میگید چرا توحید شمارو تو این همه عمل کردنت نبینم این همه پارو ترسهاتون گذاشتی، برا این همه شجاعتتون، برای این همه نتیجه گرفتنون ،
نامردیه بیام اینهارو نبینم هر چند شما سپاسگزارترین آدمی هستید که من دیدم حتی از درختها و اشیا هم تو زندگیتون سپاسگزارید این به خاطر شناخت درست خداونده
کسی خدارو درست بشناسه درست و با قلبش سپاسگزاره
خدایا شکرت
استاد سپاسگزارم ازتون
این فایل نشانه بود برا من که دوره سپاسگزاری احتمالا تو راهه به لطف الله
به نام الله یکتا
سلام استاد عزیز
چند وقت پیش توی عقل کل دنبال سوالها و جوابهایی میگشتم که بفهمم چه باور و ترمزی دارم که نتایج مالیم کم شده .
توی جوابها برخورد کردم به کامنت دوستی که خیلی روان و ساده و با تجربیاتی که داشت توی کسبو کار گفت احساس لیاقت داشتن حال خوی تمرکز بر روی زیبایی ها و نعمتها و داشتن باورهای ثروت اینا خوبه ولی یه چیز که از همه مهمتره و اصل خوشبختیه اون توحیده و از اونجا شروع کردم به مرور فایلهای توحید در عمل و تا این فایل دیدم اما این فایل از همه جدا بود من اینجا فهمیدم که توحیدی بودن واقعی یعنی چی .تازه فهمیدم که توحید از درون ادمه نه اینکه به بقیه بگیم .باید از ادما تشکر کنیم برای کارهایی که برامون انجام میدن اما از درون بدونیم که این دست خدا بوده.
توحید یعنی اونجایی که شما وقتی میخاستید از بندر عباس بیاید تهران و تمام اون خونه و امکاناتی که داشتید هدیه دادید به یه زوج جوان .
یا اون تاکسی که داشتید رو فروختید اما بدونه اینکه پولی از طرف دریافت کنید و یا پیگیرش باشید کهاون قسطای ماشین رو بر شما پرداخت کنه در صورتی که خیلی به اون پول احتیاج داشتید اینجاها توحید معلوم میشه .
من خیلی به افکار و اعمالم فکر کردم در زمان شنیدن فایل و فهمیدم که به ظاهر توحیدی شدم اما خیلی جای کار دارم تا مثل شما توحیدی عمل کنم .
واقعا اگر من توحیدی هستم و به خدا ایمان دارم چرا هر روز به دنبال اون افرادی هستم یا تماس میگیرم که پولم رو پرداخت کنن .
چرا همیشه تو ذهنم اون افرادی که ازشون طلب دارم رو مرور میکنم .
چرا فقط همین چندر غازی که برای مردم محصول تولید کردم رو میبینم .
من همیشه دارم به خودم میگم بی نهایت نعمت و ثروت در جهان وجود داره چرا کسبو کار تولید سفارش و مشتری رو محدود میبینم و فکر میکنم که کسبو کارم به اخر رسیده و باید جمع کنم و نمیتونم خرجم رو برسونم.
چرا همیشه به مردم دارم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز.
وقتایی که این فایلها رو میبینم ذهنم کمتر نجوا میکنه و بیشتر میتونم روی توحید کار کنم اما وقتایی که توی کسبو کارم هستم نجواها شروع میشه و دوباره باورهای محدود کننده شروع میکنن به تخریب کردن .
استاد بی نهایت ازتون تشکر میکنم که توحید رو واضح بهمون یاد دادید تا ما هم بتونیم توحیدی تر باشیم و از زندگی لذت ببریم.
در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید
خیلی خیلی شاکرم از خدا که منو تو این مسیر قرار داد
من تقریبا یک سالی میشه که با استاد آشنا شدم وکم وبیش فایلهای صوتی رایگان ایشون رو تو گروههای مختلف واتساپ وتلگرام میشنیدم تقریبا یکی دو ماهی هست وارد سایت شدم ودارم فایلهای رایگان استاد رو می بینم دوست دارم تو این راه ثابت قدم بمونم وخیلی از شرکهای پنهانی که توی وجود من بود رو توی این مدت شناختم وبه امید خدا
میخوام ودارم سعی میکنم که در رفع اونها قدم بردارم
خدارو شاکر وسپاسگزارم که هرچند دیر ولی بالاخره راه راست رو پیدا کردم ومیدونم که هیچ وقت برای تغییر دیر نیست ممنونم از استاد عباسمنش بزرگوار وهمه دوستانشون که در راه روشن شدن ما قدم بر می دارن وما رو از ظلمت وتاریکی وجود خودمون بیرون میارن وآگاهی میکنن دوستتون دارم وقدردان هستم
به نام رب یگانه فرمانروای کیهان کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست
درووود و سلام بر استاد عزیزم بر شما نور متجلی خدا و درود و سلام بر مریم جانه شایسته عزیزم که با شنیدن صداشون از فایل های هدایت شده امروزم به سمتشون حساابی حال دلم خووش شد و چقدررر دلم براتون تنگ شده مریم جانم.امیدوارم هر جا که هستید دلتون شاد و تنتون سالم باشه در پناه خداوند.
استاااد من اومدم اینجا مشقامو بنویسم و گاها خیلی مشقام طولانی میشه ببخشید وقت ارزشمندتونم میگیرم امیدوارم موثر واقع بشه برای من و باعث رشد بیشترم بشه و هر دوسته ارزشمندی که به سمت کامنت هام به لطف خودش هدایت میشه بحره ی کافی رو ببره و منم نقش خودم رو به حد توانم که تنها بیانشونه ایفا کرده باشم.والا که گاها خودمم میفهمم نوشته هام از عمل خودم و درک خودم حساابی عظیم تر و بزرگتره.
خدایا شکرت برای فرصت ارزشمند زندگی و نوشتنم.
استاااد من از کجا به کجا رسیدم و اینجا دارم به لطف خدا کامنتم رو مینویسم.یعنیییی من فایل هایی که بهشون هدایت میشم در طول یک روز مجموع همشون رو میشه به زیبایی یه پکیج فوق العاده در نظر گرفت و درک همینااا برای کل عمر کافیه.
سپااااسگزارتم استاد عشقم برای این مناعت طبعتون این سخاوتتون برای بیان این آگاهی ها.
فایل اول که فایل نشانه امروزم بود توحید عملی 7 بعد فایل گفتگوی شما با دوستان قسمت 33 که برای روز شمار تحول زندگی من و بعد فایل بعدیش یعنی 34.
استاااد زمانی که به زیبایی توضیح دادید که باید سپاسگزاار باشیم و من در حال گوش کردن فایلتون با هنسفری در بالکن آشپزخونه بهشتی با یک ویوی شگفت انگیز بودم همسر نازنینم وارد آشپزخونه شدن و شروع کردن ظرفهارو جا دادن تو کابینت ها و همینطور دایما به رسم همیشه شروع کردن به تشکر کردن از من که سپااسگزارتم با اینکه دیروز خیلی خسته بودی ظرفارو شستی با اون خستگی این یه کار فوق العاده بود سپاسگزارتم که انقدر تمیز و مرتبی سپاسگزارتم به زندگیمون میرسی چقدر همه چیز تمیزه و و و … و من اون لحظه غرق خوشبختی شدم از این نعمت بی نظیری که جلوی چشمامه و انقدر زیبا در یک هم زمانی اینجور با من زیبا رفتار میکنه اینجور الهی اینجور پاک اینجور خالص
استاااد نازنینم سپاسگزارتونم برای این سخنان پاکتون
من واقعا درک میکنم چی میگین من تمااام تلاشم رو میکنم شخصیت سپاسگزارتری از خودم بسازم از همه بعد از همه طریق از همه چیز
واااای که استاااد نازنینم چه توحید ناب و زیبا و خالصی رو به ما یاد دادین.به حدی غرق لذت شدم و سپاااسگزارتر شدم بابت بودن در کنار اینچنین شخصی که اینجور زیبا و موحد زندگی میکنه و هزاران بار قلبا هم از خودشون که تلاشام رو میبینه و بیان میکنه هم از خدایی که خلقش کرد منو هم مسیرش قرار داد و منو لایق تجربش قرار داد سپاسگزاری کردم
البته که منم همیشه ازش سپاسگزاارم.حتی زمان هایی که باهم ظرف میشوریم و اون آب میکشه ازینکه خیلی منظم ظرف هارو تو آبکش میچینه.اتفاقا یه کلیپم به رسم شوخی و خنده براش چند وقت پیش فرستادم در این مورد که وقتی آغایون ظرف میشورن و ظرفا مثل برج العرب شده بودن تا سقف میرسیدن.اصن قربونشون برم اثر هنری خلق میکنن سازه میساازن :))))
و بلههه چشمممم بازم سعی میکنم از اطرافیانم بیشتر سپاسگزار باااشم.
استاد جانم پیرو یکی از مشقای قبلیم از تاثیر شدید پدرم تو زندگیم گفتم و حالا اینجا میخوااام عامدااانه ازش سپاسگزاری کنم و قطعاااا مثل همیشه به رسم اخلاق سپاسگزاری که سعی کردم در خودم خلقش کنم به خودشونم میگم و سعی میکنم بیشششتر این کارو بکنم.
من از پدرم به خاطر صداقتش به خاطر شخصیت موحدش با تمام وجوودم سپاسگزاارم.جوری ریشه های شخصیتی من رو این مرد ساخت که هنوز که هنوزه دارم ازشون بحره میبرم و برای خیلی از رفتارهای اصولیه زندگیم علارغم سایرین من نیااز ندارم تلاش زیادی کنم چون فاندامنتال درستن.
من از پدرم برای تمااام عشق خالصی که به من در تمام لحظات زندگیم داد سپاسگزارم.
پدر من از کودکی مثل یک ملکه با من رفتار میکرد.خدای من گواهه به حدی من رو عزت و احترام میکرد رو پاش مینشوند برام بچگونه حرف میزد بزرگ شدم با صبر به تمام سخنرانی های نا تمومم گوش میکرد انقدر زیبا همیشه تحسینم میکرد و توی جمع منو بزرگ میکرد که من اعتماد به نفسی به دست آوردم که خیلییی کارهای بزرگی تو زندگیم کردم.
من دیده بودم چطور پدرم متفاوت از بقیست و من ترس متفاوت بودن رو نداشتم.
من اولین خدامو با پدرم شناختم و چقدر خدای زیبا و بزرگی بود و از قد درک اون زمان من خیلیم بزرگ بوود.
من از پدرم سپاسگزارم که با مثال عینی میدیدم نتایج توحید عملیش در زندگیش رو.به احدی غیر از پروردگار قدرت نمیداد.
من از پدرم سپاسگزارم که به حدی زیبا زندگی کرده که هنوز که هنوز اسمش با عزت بر سر زبان هاست و بابتش از خداوند سپاسگزارم.
من از پدرم سپاسگزارم که اگه بخوام یکی از کلمات تکراری عادتیش رو بگم اون چیزی نیست جز الله اکبر.به حدی این مرد بزرگ روح زیبایی داره که هر بار که یک شگفتی دید تنها چیزی که بر زبانش جاری شد الله اکبر بود.
پدری که بزرگترییییین چیزی که به من یاد داد جساارت بود.جساارتی که حتی من رو به حدی از قدرت رسوند که یه جاهایی با خودش مخالفت کنم اما ادبی رو بهم آموخت که حدود رو نشکنم و ارزش هایی رو برام پر رنگ کرد که هنوز و هنووزه بهشونون پایبندم و رابطه الهی پدر دختریمون با همون عشق پابرجاست.
پدری که انقدر منش بزرگی داره که با افتخار هر جایی میگم دخترشم.
پدری که چشم باز کردم بخاطر وجود نازنین و توحیدیش میزانی اندک از شهرت رو تجربه کردم که بفهمم نمیخوامش.پدری که همیشه خلوووص کلامش بر قلبم مینشست که همیشه گفت اعتباری که دارم از خداست.
خدایااااا شکرتتتت برای فرصت بزرگ شدنم در دامان همچین پدری.
پدری که با شخصیت توحیدیش جوری تو زندگیش رشد کرد که با سن کمش مثل ریش سفید فامیل شده بود و من اینو از بچگی میدیدم که چقدر کلامش تاثیر گذاره.
پدری که یه عالمه منو سفر برد یه عالمه منو گردوند یه عالمه باهام بازی کرد یه عالمه برام خریدهای متفاوت کرد پدری که نذاشت هیچ وقت کمبودی داشته باشم پدری که خیلییی دست و دلباز و به قولی لارج بود و من عاشق این اخلاقش بودم و هستم.
پدری که ازش یاد گرفتم کم نخواام.اصلا اصولی و فاندامنتال جوری باهام برخورد شد که یه چیزایی تو اسکیل انتخابیم نباشن.این باعث شد خیلی زود اگر رفتار ناپسندی دیدم بفهمم من عالیترینش رو تجربه کردم این در حد من نیست اگه غذای بی کیفیت بود اگه امکانات بی کیفیت بود هر چیزیییی رو یاد گرفته بودم که اسکیلم این نیست و یا اگه به اشتباه انتخاب میکردم زود بفهمم با من هم خونی نداره و حداقل برای رفع نیازام از اسکیل قبلیم به کمترش راضی نشم.
پدری که به جرات میتونم بگم داره به زیبایی زندگی میکنه و من عاشق این زندگی زیبا و در عین سادگی ولی مرفهش هستم و بهش میبالم.
من نمیتونم حتی ذره ای از زیبایی و قلب و منش و رفتار این مرد بزرگ رو عنوان کنم و ازش سپاسگزاری کنم فقط واجب دونستم که حتماااا اینجا بیانش کنم.چون به رسم خوی و منش انسانیم من با عدم توجه به این قانون و مشیت پروردگار که من تنها و تنها نتایج افکار و فرکانس های خودم رو میگیرم به نزدکیترین سیبل برای نشونه گرفتن و انداختن تقصیراتم به گردنشون چنگ زدم و اونا کسی نبودن جز والدینم در صورتی که وقتی نگاه میکنم میبینم حتی علارغم اینکه شاید دیگران آرزوی داشتن همچین مادر و پدری رو داشتن اما من با جهلم زمانی که ناسپاس وجودشون شدم تو گوشی های کفران نعمتم رو خووردم.
من با تمام وجووودم سپاسگزارشونم و از خدایی که خلقشون کرد سپاسگزارم و براشون از رب العالمین بهترین نعمات پاک الهی رو خواستارم.
هرچند که دارم به چشم میبینم که چقدر متفااوت از ساایر افراد دارن از زندگیشون لذت میبرن و با خودشون در صلحن و من از شادی و لذتشون سیراب خوشبختیم.خدایاااا شکرتتتتت.
استادم ازتون سپاسگزاارم
خیلییی چیزا میخواستم بگم اما به لطف راهنمای درونیم به بعد موکول میکنم.
در پناه حق باشید.
بنام الله
سلام ودرود فراوان به نگین عزیزم
نگین جان احسنت به تو میدونی کامنتت برام نشانه بود واصلا خودم موندم چرا به کامنتت هدایت شدم ،بعد فکر کردم که حتما نشانه ای داره برام
با خواندن هر کلمه از کامنتت تحسینت کردم چقدر بی نظیری
سپاسگزاری وحال خوب وعشقی که به همسر مهربانت وپدر خوش قلبت داری رو از کلمه به کلمه کامنتت دریافت کردم ومتوجه شدم چرا به کامنتت هدایت شدم یه مسئله ای غروبی ذهنم را درگیر کرده بود وسعی کردم نجواها را کنترل کنم گفتم خدایا خودت مسیر درست را پیش پای من وهمسرم بگذار ودر آخر آیه اول سوره طلاق تو ذهنم آمد که یه قسمتی از آیه خدا میفرماید اتفاقات بد را به فال نیک بگیرید وآینده هم به خدا بسپاریم بعد آمدم سایت تا یکی از فایلهای توحیدی را گوش بدمشروع کردم به کامنت خواندن ونشانه بعدی را از کامنت شما گرفتم
نگین عزیزم سپاسگزار وجود ارزشمندتم
امیدوارم در مسیر خوشبختی وسلامتی وتوحید چون اسمت مانند نگینی بدرخشید
یا حق
درود و سلام فهمیه ی نازنینم
بسیاااار خدارو شاکرم که کامنتم تونست نشونه ای برای سهل و آسان شدن مسیر زیبای الهیه زندگی ارزشمندتون داشته باشه.
ازتون سپاسگزارم که تحسینم کردید و حس ارزشمندی رو به من دادید.امیدوارم خداوند بهتر و بیشتر رو به قلب پاکتون ببخشه.
دقیقا همینطوره فهیمه جان.زمانی که در مسیر هستیم و اون روشنی دل رو به خاطر مطمین بودن از درستیه کل مسیر داریم باید ایمانمون رو حفظ کنیم که هر مساله ای حتی بر خلاف ظاهر ناخوشایندش برای ما پر از برکت و نعمت و درس هست.باعث رشد بیشترمون میشه باعث میشه ایمانمون قوی تر بشه توانایی حل مسالمون بیشتر بشه و باورمون به خودمون و عدالت و مشیت الهی بیشتر بشه.پس حواسمون باشه حالمون رو خوب نگه داریم تا خوب الهامات و نشونه هارو ببینیم.
بهترین هارو از پروردگاری که هر لحظه نعمت هاشو به سمتمون روانه میکنه و به محض ارسال فرکانس درخواست اجابت میکنه براتون خواستارم.
در پناه حق باشید.
بنام دوست که هرچه داریم از اوست
خداوندا
برای این روز زیبا واین زندگی تازه از تو سپاسگزارم
مهربانا
برای غذا،خانه،کاشانه،امنیت،بقا و بودن ازتو سپاسگزارم
آفریدگارا
برای سلامتی تن،توانمندی جان،جوانمردی دل و دل انگیزی حال از تو سپاسگزارم
رب العالمین
برای توانایی شکر گزاری،توانایی سخن گفتن و کلام پر مهر ازتو سپاسگزارم
الهی شکر بابت همه چیز
بابت این لحظه و همه لحظه ها
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری گز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
درود و عرض ادب و احترام فراوان به استاد جان و خانواده محترم ایشان
صدها درود به دوستان جان هم مسیرهای عزیز و خانواده بزرگم
امیدوارم هرکجا باشید بقول استاد
شاد و تندرست،سعادتمند و ثروتمند باشید
دوستان چند سالی میشه که با جناب عباسمنش از طریق فایلهای صوتیشون که در یک کانال کتاب صوتی دارم اشنا شدم ولی چن روزی میشه که با سایت اشنا شدم و عضوش شدم وخیلی هم خوشحالم که در جمع شما خوبان هستم
اون موقه ها نمیدونستم استاد سایت دارن و فایلهاشون رو اینجا بصورت جامع و کامل منتشر میکنن و من از طریق همون کانال کتاب و کانال انگیزشی که دارم بعضی فایلهارو گیر میاوردم و گوش میدادم تا اینکه خداوند مهربان منو هدایت کرد و با سایت اشنا شدم و الان چن روزیه که شب و روز دارم فایلهای هدیه رو گوش میدم و هر روز مشتاق تر و پر انرژی تر با انگیزه زیاد
دوستان به همون خدا قسم که دقیقا تو همین چن وقت که دارم فایلها رو گوش میدم و روی خودم کار میکنم و خودمو از انرژیهای منفی بواسطه تغییر در رفتارم و دوری از فضای مجازی دور میکنم و هر روز دارم به زیباییها توجه میکنم و اونها را مینویسم و سپاسگزاری فراوان میکنم
دقیقا همه چی بر وفق مراده و کارهام به راحتی انجام میشه و روی غلطکه
البته همه را مدیون افریدگار مهربانم و راهنماییهای استاد عزیز و شما دوستان خوب
البته قبلا هم کم و بیش همینطوری بود ولی من دقت نمیکردم
بحر حال خیلی خوشحالم که به این مسیر هدایت شدم
قبلا خودم هم نمیدونستم اصلا دنبال چی هستم و چی میخوام و خدا را از جاهای دیگه و بقول استاد توی عوامل بیرونی دنبالش بودم و الان فهمیدم که باید توی قلب خودم و ذهن خودم دنبالش باشم که توش دوبیت شعر بالا هم گفته شده
خیلی خوشحالم که به این مسیر هدایت شدم
و همین که اول مسیر حالم خوبه سپاسگزار خداوندم
حال و احساسم خوبه امیدوارم که شماهم همینطور باشید
دوستتون دارم و خوشحالم که درجمعتون هستم
استاد رو دوست دارم
حرفاش به دلم میشینه
جنس حرفا از دله
دقیقا برای من که انگار داره واقعیات زندگی منو میگهانگار دوتا رفیقی که از کودکی باهم بزرگ شدند و حرفاشون روی هم تاثیر داره و رو حرف هم حساب میکنن
و صد البته که
هر سخن از دل براید لاجرم بر دل نشیند
دوستان مسیر طولانی داریم و در عین حال لذت بخش
از استاد عزیز و شما خوبان ممنونم
دوستتون دارم
الهی شکر الهی شکر$
سلام خدمت استاد عزیز من تازه به جمع شما اضافه شدم و خداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد
امروز روز چهارم تحول زندگی من بود این فایل استاد ونظر دوست عزیزمون اقا/ خانم شکیبا منو تحت تاثیر قرار داد من چند روزی بود که مدام فایل های توحیدی رو گوش میدادم از شوق زیاد فقط دوست داشتم شرک رو شناسایی کنم و به خانواده ام نشون بدم و به این صورت بود که به مسیر اشتباهی کشیده شدم که به همه میگفتم تو مشرکی همه مشرکن و توجه و تمرکز از خودم دور شد بعد نظر دوستمون رو که خوندم و صحبتهای استاد رو که شنیدم متوجه اشتباهم شدم و بسیار متاثر شدم به صورتی که انگار خود خداوند داشت با من صحبت میکرد و منو به مسیر درست راهنمایی میکردومن فهمیدم و خودمو اصلاح کردم با خودم عهد بستم دیگر درباره اموزشها با کسی حرف نزنم و فقط تمرکزم روی خودم باشه
سلاام خدمت استاد عزییییییییییزم
استاد شما حرفاتون خیلی به جون ادم میشینه من خودم تنبلی زیاد میکنم قبول دارم تمااااااام صحبتاتونو فقط من یه مشگل بزرگی که تو نتایج توحیدیم نمیتونم به دست بیارم و متوجه نمیشم فرق بین اینه که اگه یه دست خدا و کسی در مسیرم قرار میگیره مثل شما که به اون آقا گفتین 5 سال دیگمونو بیا ببینیم نتیجه هامون چجوریه و اون اقا قبلش گفته بود اگه با من همراهی کنی گندت میکنم و…..من مثلا اگه جای شما بودم میگفتم خب این دست خداس داره برا من کار اکی میکنه منم پرویی نکنم لگد به بختم نزنم من از خدا خواستم خدام این ادمو سرراهم قرار داده من فرق بین این که این ادم دست خداس برای من و پیشرفتم تو این کار یا نه برم اکی بدم به این شرک کردم و نمیفهمم میشه لطفا کمکم کنین و راهنمایی بشم تشخیص بدم فرقشونو
با سپاس فراوان امیدوارم خدا من و تو این مسیر موفق کنه و منو تو این مدار قرار بده که بهتر متوجه سخنان ارزشمندتون بشم
سلام کیانا جان
یهو کامنتتون که خوندم چنان زنگی تو سرم خورد که همزمان موقع خوندن کامنتتون هم واسه من سوال شد هم جواب
گفتم اره واقعا کجا باید فهمید دست خدارو و کجا باید فهمید شرک خودمو
یادم اومد یکی چند بار بهم گفته که بیا من برات مغازه لوکس میگیرم مشتری عالی میارم تو هر چقد دوست داری قیمتت میگی من با مشتری جدا طی میکنم و پول تورو میدم بقیه بامن تا اینجا حله ولی دلم هیچ موقع این شیوه رو دوست نداشت الان دلیلش میگم
این ادم یه بار قبلا من تو خونه کار میکردم بهم پیشنهاد میداد تو کارات عالیه و برو یه جای بهتر
من یکی دوسال بعد مهاجرت کردم به شهر دیگه
یه روز داشتم با این ادم حرف میزدم از خوبی مهاجرت بهم گفت من همیشه میگفتم برو که دیدی چه خوب کردم گفتمم دیگه به من که نگو من مشوق بودم
ولی یه چیزی که فهمیدم اینه که بعضی ها ناخوداگاه فکر میکنن برات خدا شدن و تو هم ناخداگاه به جای دستی از خدا خود خدا میکنیشون
ولی اگه قرار باشه از ناحیه شرک نباشه خود به خودی اصلا جنسش فرق میکنه
مثلا من به خدا اعتماد میکنم و بدون نوبت میرم ازمایشگاه ولی طرف میگه عیبی نداره چون باباتو اوردی برو تو
یه جور جنساشون متفاوتن
یا من میخوام از دوستم بین دوتا دکتر برام نظر بده نظر میده و بعد میگه میشه منم باهات بیام دکتر اشنامونه
و انگاری وقتی شرک نیست و فقت هدایت خداست جنسشون مشخصه ترس رفتن و نبودن این ادم تو وجودت نیست چون از اول رو اون حسابی باز نکرده بودی
نمیدونم احساسم تو کامنت بیان شده یا نه
زیاد حالتون عالی
سلام خدمت همه دوستان عزیزی که دارند این نظر رو میخونند و از استاد عزیزم ممنونم که همچنین جمع بسیار عاشقانه و صمیمی رو دور هم جمع کرده .خیلی خداروشکر میکنم که تو این مسیر پر از لذت و عاشقانه همراه شما هستم و میخوام بگم که من همیشه تو مدار مثبت قرار داشتم این موضوع برمیگرده به حداقل 5 سال گذشته و اینکه من مطالعات زیادی تو این مباحث انجام دادم.و همیشه فکر میکردم که یه کیسه پول قراره از اسمون برام بیوفته پائین.استاد عزیزم ازتون ممنونم بخاطر اینکه به من یاد دادید که من هم میتونم خالق یک بیزنس موفق باشم و اینکه میتونم با توجه به توحیدی که دارم هر روز و هر لحظه توی خودم پرورش میدم بر هر ترسی غلبه کنم.من الان کاملا قدرت این رو دارم که هر چیزی بهم احساس وابستگی(مثل تغییر شغل.رها کردن روابط سمی)میده رو رها کنم و به نظرم این من رو خیلی قدرتمند میکنه.بازم از شما تشکر میکنم که انقدر منو به خالق کل کیهان نزدیک کردی من خیلی حال بهتری رو تجربه میکنم و میتونم بهتون بگم که احساس امنیت دارم چون که پشتم کاملا قرصه به خداوند .مرسی که بهم یاد دادی که از یک جهت دیگه بتونم خداوند رو ببینم, واقعا من هر روز و هر لحظه ازاد تر و رها تر میشم و واقعا دارم هر روز شجاع تر میشم و با قدرت میرم توی دل ترس هام .و اینکه این رو میدونم که من خیلی قراره شجاع تر و با ایمان تر و ارام تر باشم
مرسی ازتو استاد نازنینم .من هر لحظه دارم با صدای شما زندگی میکنم و دارم این اگاهی ها رو به خودم بمباران میکنم و هر روز با اشتیاق بیشتری به صحبت های پر از عشق و الهی شما گوش میدم
ممنونم از شما که این بستر رو فراهم کردید که من به اصل خودم یعنی قبول یگانگی خداوند و اینکه اونه که کل هستی دستشه و اداره میکنه ومنم که با قدرتی او بهم داده شرایط خودم رو خلق کنم برسم
دوستتون دارم دوستای گلم امیدوارم که همتون احساساتی که من هر روز تجربه میکنم رو تجربه کنید .عاشقتونم
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ،سپاسگزارم بابت این فایل پر محتوا و پر از آگاهی ، از خداوند میخواهم که هروز مرا به آگاهی های بیشتر هدایت کنه تا هم بتونم خودمو بهتر بفهمم و پیدا کنم هم خود خدارو بهتر بفهمم و پیدا کنم و دوست دارم اولین دوره ای که بهش هدایت میشم دوره عزت نفس باشه،آرزوی سلامتی و تندرستی و آرامش برای همه دوستان و استاد عزیز