توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگین» در این صفحه: 2
  1. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2727 روز

    درود و سلام دوسته الهی من

    الرجال قوامون علی النسا

    قوام کلمه ای عربی هست که به معنای نگه داشتن هستش.در قرآن آیه قوام المسجد نیز داریم.یعنی نگه دارنده ی مسجد.

    این آیه تاکید داره بر درک تفاوت ذاتی زن و مرد نه از حیث کرامت انسانی

    ازین حیث که مردان بخاطر شرایط ذاتی و فیزیکیشون وظیفه حماایت و نگهداری از خانواده رو دارن و مناسبترن برای تامین معاش و الزامات زندگی

    حال اینکه زنان بخاطر لطافت درونی مناسبترن برای حفظ کانون گرم خانواده و فرزند پروری

    به هیچ عنوان منظور از قوام تسلط و اجازه مالکیت یا برتری مرد بر زن نیست

    هم زن و هم مرد دارای کرامات انسانی یکسان هستند و هر دو فرصت رشد و بالندگی یکسان دارند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد

    حضور و همراهی زن و مرد با توامان شدن این تفاوت های ذاتی در کنار هم در اوج اختیار و حقوق انسانی طرفین موجب داشتن خانواده ای کامل و روابطی عالی میشود

    حال رسیدن به این درک که برای اثبات توانایی های خود دست از جنگ با ذات لطیف خود برای اثباتش به دیگران برداریم چه بسا لذت زندگی صدچندان میشود.

    متاسفانه در عصر حاضر با بازی با کلماتی چون فمینیست برداشت های اشتباه فکری ازین جهت که زن آزاد است که هر کار بخواهد بکند یا واژگانی چون استقلال باعث نزاعی درونی برای جنس لطیف زن شده است.

    قدم برداشتن در مسیر اهداف و امیال و خواسته هایمان چه ارتباطی به تلاش برای اثبات توانمندیمان یا اینکه ما از پس خودمان بر می آییم دارد

    پر واضح است که از پس خودمان و ده ها و صدها و حتی هزاران قبیله بر می آییم

    اما این برآمدن برای دل خودمان است یا اثبات توانمندیمان به دیگران

    مردان درونا و ذاتا حمایت کردن و تامین کردن را دوست دارند و زنان زنانگی و حمایت فکری و روانی و تربیت را

    ما برای لذت بردن از زندگی و رشد و بالندگی آمدیم نه برای اثبات خودمان به کسی

    مردان موحد و با تقوا هرگز زیر بار کنترل احدی حتی همسر خود نمیروند چون هم سو با افکار الهیشان نیست زیرا که ایمان دارند تنها کسی را که میتوانند کنترل کنند خودشان و افکارشان است و همینطور زن مومن و موحد و با تقوا نیاز به کنترل همسرش ندارد چون او میداند که آنقدر ارزشمند است که شکی در این ارزشمند بودنش او را به کنترل همسر سوق نمیدهد

    بدون وابستگی در کنار هم اما با عشق پاک مامنی الهی به اسم خانواده یا هر چیز که این مفهوم الهی را دارد به دور از هر اسم و قالبی با توجه به درک تفاوت های زیبای یکدیگر برای رشد هم و زندگیشان قدم برمی دارند

    آنجا که جسارت و مردانگی میطلبد حضور مرد پر رنگ میشود و آنجا که لطافت و نرمی میطلبد مدیریت زن نمود پیدا میکند در کمال همراهی هم فکری و احترام و لذت بردن از این تفاوت های یکدیگر که لذت زندگی را صدچندان میکند

    حال آنکه لطافت زن برای مرد زیبا و دلبرانه است و مردانگی مرد برای زن جذاب و دلگرم کننده

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2727 روز

    درود و سلام نازنین برادرم

    سپاااس و تشکر من از صمیم قلبم را پذیرا باااشید

    چه زیبا مثال زدید چه زییا تحسینم کردید و چقدر لذت بخش به دلم نشست

    واای منو یونانو فلاسفه و سخنرانیم روی سن

    دل انگیز و دل پذیر و پر از هیجان بود

    ممنوونتم برادر جانم برای مهر عظیمت

    دقیقااااا همین گونه است که فرمودید.با تمام وجوودم سپاسگزار وجود نازنینتان هستم که به زیبایی برایم متذکر شدید.به گوش جان میسپااارمش.

    حقیقتا من آن شب رویایی به صورتی اتفاقی به این کامنت هدایت شدم.ابتدا برای پیدا کردن یکی از سوالهایم در عقل کل چرخ میزدم که با سوال این دوسته عزیزمون در اونجا که به نحو دیگه ای مطرح شده بود مواجه شدم اما گذر کردم و بعد به اینجا هدایت شدم و دیدم بعد از چند وقت هنوز این سوال برایشان مطرح بوده و حل نشده.حقیقتش من آنقدر کنجکاو نبودم که حتی یک بار هم تا به کنون سراغ فهمیدن چرایی این آیه رفته باشم.در واقع به همان سبک و سیاق و فرمول خودم هرچه که به کارم بیاید را میپذیرم.اما مدتی بود که این آیه ذهنم را درگیر کرده بود و نمیدانییید که چه انقلابی در من به وجود آورد وقتی بطنش را فهمیدم.

    آن نیمه شب آماده بودم که بخوابم و ازین کامنت گذر کردم اما پروردگار گفت بنویس.گفتم من که چیزی نمیدانم به حدی که ذهن پرسشگرم قانع شود جستجویی کردم چه بنویسسم؟گفت میگویم بنویس تو قرار نیست چیزی از خودت بگویی من بر تو جاری میکنم.

    خدای من گواهه که من در ابتدای شروع به نوشتن هیچ نمیدونستم که به چه سمت و سویی میره.چون من هیچ دانشی نسبت به قرآن ندارم.

    اما بی وقفه آمد و من فقط تایپ کردم.

    نمیگویم کامنت من هست میگویم کامنت اوووست.

    من گاهی در حین نوشتن کامنت این حس را که تنها واسطه ام برای بیان را حس میکنم اما این کامنت واقعاا متفااوت از هر کدوم بود برای من.خلوصش را در لحظه فهمیدم.

    وقتی برای عشق جانم روز بعدشم خواندمش هر دو حیرت زده بودیم و انصافا نتوانستم اعتبارش را به خودم بدهم

    نمیداانم نمیداااانم من پرسش هایی در ذهنم بود و به حد درکم خدا اینگونه بر من جاری کرد.

    من برای سوالی دیگر رفته بودم اما گویا به نحوی ریشه ای خدا مغز مرا جراحی کرد و در واقع این مسیرهای اخیرم برای درخواست هدایتش هست که هر بار گوشه ای را ترمیم میکند.

    خدارا شاااکرم سپاسگزارم

    وجود الهی و ارزشمندتون رو تحسین و قدردانی میکنم

    در پناه حق باااشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: