این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام آقای خوشدل
بخاطر کامنتهلی قشنگی ک میزارید متشکرم
چون با خوندن کامنتهای شما حرف استاد رو بهتر میفهمم
با خواندن کامنت قبلیتون و تعهد 40 روزه اخساس کردم ک من اصلا نسبت به خواسته هام غیرت نداشتم و زندگی رو خیلی سهل و آسون گرفتم و هیچ تلاشی نکردم ک بعد از خوندن کامنت شما و دیدن تعهدتون گفتم منم برنامه بریزم و یکم متعهدتر پیش برم
انگار حرفهای استاد رو درست درک نکردم و باید مثل سید علی خوشدل عمل کنم
ولی باز با خوندن این کامنتت نظرم عوض شد
واقعا کدوم درسته؟
سخت بگیریم به خودمون
یا راحت؟
امروز برادرم از استرالیا زنگ زد و کلی دعوام کرد ک ازت خواستم یه آیلس بگیری ولی ده ساله درجا میرنی و اقدام نکردی وگرنه راحت میتونستم بیارمت اینجا
تو ایران بخاطر بعضی مسایل گاهی خیلی خیلی به تضاد و مشکل میخورم ولی بازم اعراض میکنم و به خودم سخت نمیگیرم و میگم اگه خدا بخواد به بهترین و راحت ترین شکل مهاجرت من اتفاق میافته
خواهش میکنم اگه امکان داره به این سوال من جواب بدین
ک بالاخره تعهد بدیم و سخت کار کنیم یا راحت بگیریم و بسپریم بخدا تا هدایتمون کنه ؟
از طرفی سنم هم رفته بالا و زبان یاد گرفتن برام خیلی سخت شده
و همیشه فکر میکنم دیگه خیلی دیر شده 6سال پیش و یکبار هم 10 سال پیش دقیقا همین حس و حال رو داشتم پشیمونی شدید ک چرا نخوندم
و حیف ک الان دیر شده
منتظر جواب خداوند از طریق فکر و قلم شما هستم
خدایا توکل بخودت ️
سلام
توضیحاتت مختصر و مفید بود
متشکرم
انشااله ک خوب درک و در عمل اجرا کنم البته وقتی مسیله ای پیش بیاد واسه حل کردنش باید تلاش کرد ولی مهم اینه ک چی مسیله اس و چی مسیله نیست
مثلا دندون درد برا من مسیله اس و میرم دنبال حل کردنش ولی زبان خوندن واسه مهاجرت رو مسیله نمیدونم
شدشد نشدتشد
صابخونه میگه وقتت سررسیده بلند شو میرم دنبال خونه میگردم (خیلی خیلی اذیت میشم)
ولی واسه خرید خونه تلاشی نمیکنم چون میگم اگه خدا بخواد به وقتش خودبخود درست میشه تکاملم رو باید طی کنم …..
دو کامنتی ک سیدعلی خوشدل نوشتن برا دلیل نتایج پایدار و توحید عملی 8 کاملا با هم فرق میکرد
تو کامنت اول واقعا من تکون خوردم گفتم وای دلیل نرسیدنم به آنچه ک آرزو بود برام و آرزو موند
سخت گیری نکردن به خودم بود
و دلم میخواست یه تعهد بنویسم
ولی کامنت دوم به تکیه برخدا و زور نزدن واسه آرزوها
و مرگ ……صحبت کرد
نمیدونم شاید
مرز باریکی بین این دو هست ک نباید با هم قاطی کنیم
همیشه حرفهای امام علی تو مزمت دنیا و کوتاه کردن آرزوها حالمو میگرفت
کامنت سیدعلی هم به همون مطالب نزدیک بود