این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز، سلام به دوستای عزیزم، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، چقدر عالی بود این فایل، من خیلی از فایلهای توحید عملی لذت میبرم، جالبه که توی اکثر قسمتها مثال هست از یک دوست عزیزی که صحبتهاشون باعث شده به مفهوم توحید و شرک برسید و فایلی براش تهیه کنید. تحسینتون میکنم استاد عزیزم.
استاد جان، یه مثال از خودم میتونم بزنم که توی دورهای که کارشناسی میخوندم، یادم میاد که باور کرده بودم خارجیها شبکههای اجتماعی مثل واتس آپ و تلگرام و … رو درست کردن که مغز ایرانیها رو روانشناسی کنن و هر بار هم داره شناختشون از ما بیشتر میشه تا بخوان حکومت ما رو به یه طریقی زمین بزنن. آدمی نبودم که بحث سیاسی کنم، اما احساس ناامنی میکردم، میومدم با اینترنت کار کنم، مثلا توی ذهنم میگفتم بذار حساب کتاباشون رو بهم بزنم، با وجود اینکه هیچ علاقهای به فوتبال نداشتم، مثلا آمار بازیها رو گرفتم یا مثلا اون موقعها میرفتم خبرگزاری های موافق و مخالف رو بررسی میکردم ببینم درباره فلان موضوع یکسان نظرشون چیه و باز احساس بد رو تجربه میکردم. خودتون میدونید موضوعات اخبار درباره چیه و من با خودم میگفتم نود درصد اخباری که هر روز اتفاق میوفته درباره موضوعاتی هست که ناراحت کننده است.
من یه بار از دوستم شنیده بودم یه مطلبی رو، دقیق یادم نیست، که مثلا وقتی به اینترنت وصل میشی، امنیت نداری، امکان داره فایلهای کامپیوترت رو بدزدن، یا وبکم لپ تاپ ازت عکس بگیره و بذاره توی دید عموم. خب این باور بهم احساس عدم امنیت میداد و من پذیرفته بودم این قضیه رو و بخاطر این باور چقدر شرایط نادلخواهی رو تجربه کردم. من یه چسبی روی وبکم لپ تاپم زدم و حالا که فکرش میکنم خود دیدن این چسب و اینکه دوستان میپرسیدن که این چیه به وبکم زدی، کل موضوع برام یادآوری میشد و روزهای اول که میخواستم به اینترنت وصل بشم، یادم نمیره، دو تا سی دی گرفتم، بعدش، بلد هم نبودم، دیدم پیغام میده که میخوای سی دی رو بصورت فلش دربیاری، یا سی دی باشه. ما هم فلش رو انتخاب کردیم که قابلیت پاک کردن و نوشتن اطلاعات داشته باشه و توی هزینههامون صرفهجویی بشه، یه سری عکسها و اطلاعات شخصیم رو روی این سی دیها ریختم و توی لپ تاپم پاکشون کردم، برای اینکه با لپ تاپ میخواستم به اینترنت وصل بشم. خلاصه بعد از چند روز که خواستم اطلاعات سی دیها رو استفاده کنم، دیدم نیست، هیچکدوم از اطلاعاتی که میخواستم نبود، بخاطر حالت فلش بود یا مخفی شده بود نمیدونم، چقدر توی دردسر افتادم و ناراحت شدم که دیدی، اطلاعاتم پرید، تا اینکه سی دیها رو بردم پیش پسر عموم و اون هم گفت تا حالا با همچین مسئلهای برخورد نکرده، اما اطلاعات رو برام از توی سی دیها خارج کرد.
توی بحث سلامتی هم من مدتها باور کرده بودم که بدنم من ماهیچه نمیسازه، دیگه بیست و چند ساله که اینطوریه، اصلا بدن من نمیتونه ماهیچه بسازه. الان نمیگم نتیجه دستمه، اما میگم اون شرایط گذشته من بخاطر باورهای قبلیم بوده و بدن من میتونه عضله بسازه.
استاد جان، چقدر باید به خودم یادآوری کنم، من مسئول زندگیم هستم، من خالق صد در صد اتفاقات و شرایط زندگی خودم هستم.
چقدر این ذهن چموشه، وقتی یه کار درست رو مثلا مطالعه زبان رو یک هفته انجام نمیدی، میاد میگه نگاه کن نتونستی، نگاه کن یک هفته است که ادامه ندادی. حالا ممکنه توی اون یک هفته صد تا کار رو عالی انجام داده باشی، اونها مهم نیست، این رو نتونستی.
از طرفی میاد به من میگه: با خودت صادق باش، توی این سی سال گذشته، کسی به عنوان شریک زندگی توی رابطه با تو بوده، من هم ناخودآگاه میگم نه، میگه پس در آینده هم کسی نمیاد توی زندگیت، یا میگه در گذشته تونستی مثلا ده میلیون تومن پول بسازی؟ میگم نه، میگه: درسته درآمد داری ولی این دیگه تهشه، از این بالاتر نمیتونی بری.
استاد جان عجب مثالی زدید که اون افرادیکه نتایج الان شما رو میبینن و شما رو توی یه خانوادهای با یه پدر سختگیر دیدن و خودشون توی یه خانواده خوب بودن، این بهانه رو میارن که اگر پدر ما هم به ما سخت میگرفت، ما هم پیشرفت میکردیم. حالا اکثر این افراد اگر شرایطشون سخت بود، باز هم بهانه داشتن که پدرم باعث شد من این آدم بشم، اون با من این کار رو کرد. بهانه آوردن باید برام خط قرمز باشه.
چقدر زیبا گفتید که وقتی داری قدرت رو به عوامل بیرونی میدی، یادت باشه که این کار شرکه.
استاد جان، من هم این بحث سیدها رو شنیدم که امروز چهارشنبه است یا دیگه حکومت دست سیدهاست، حکومت آخوندیه دیگه، این سیدها هم زود قاطی میکنن، یواش یواش از شوخی به یه باور جدی تبدیل میشه.
از جمله شوخیهایی که جدی میشه اینه که مثلا هر وقت فلانی میاد پیشم کارهام خوب پیش نمیره یا اینکه دیدی از وقتی سوار ماشینت شدم، همینطور داره برات مشتری میاد (توی مثال تاکسی) و این باور که قدمم خیره یا اینکه هر وقت که مثلا برم فلان شهر هوا گرد و خاک میشه.
از نظر من اصلا ربطی نداره که به خاطر آمدن این فرد هوا گرد و خاک شده باشه، یا چون فلانی با ماشین کارواش شده آمده بیرون خدا بارون بباره، ربطی نداره، طرف هم ممکنه اصلا این موضوعات رو از روی شوخی بگه، اما جهان کار نداره شما شوخی میگی یا جدی، با باورهات کار داره، با خودت میگی: نگاه کن توی این دو مورد، ماشینم رو کارواش کردم، تمیز، دقیقا همون روز بارون گرفت و چون باورش میکنه، تجربهاش میکنه.
استاد جان، سپاسگزارم بخاطر آگاهیهایی که به ما میدید.
استاد جان چقدر عالی بود که نمای پرادایس رو گذاشتید ابتدای فایل، چه آهنگ زیبایی بود، چقدر ابرها قشنگ بودن، سریع هم حرکت میکردن، خدایا شکرت. چی بگم، چقدر درختها فوقالعاده هستن، چقدر پرادایس با وجود اون فواره رویاییتر شده.
چقدر استادم لباس سفید زیبایی پوشیده، چقدر بهتون میاد، استاد جان کلاهتون خیلی زیباست، تحسینتون میکنم بخاطر اندام فوقالعادهای که از مسیر ساده و لذتبخشی برای خودتون ساختید، خدایا شکرت.
خدایا شکرت که در مدار دریافت آگاهیهای این فایل قرار گرفتم. خدایا شکرت. استاد جان و خانم شایسته عزیز، از زحمات بیدریغتون روی سایت عباس منش دات کام تشکر و قدردانی میکنم. متشکرم.
امیدوارم همه دوستای گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند، زیبابین و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.