توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا سهیلی» در این صفحه: 1
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1770 روز

    سلام به استاد عزیز خیلی جالبه واقعا هر بار که به هر فایلی تو سایت گوش میدم نسبت به چند ماه قبلم درک بهتری ازش دارم

    زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

    به این فکر کنید که:

    به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

    و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

    یکی از باورهای اشتباهی که من داشتم این بود که هنر تو این کشور پول ساز نیست

    ایرانی ها تو خرج روزانشون هم موندن بعد بیان تابلو نقاشی بخرن

    و تو ذهن من این بود که اگر یک کشور دیگه ای زندگی میکردم اوضاع بهتر بود برام و قطعا میتونستم از علاقم پول بسازم

    این باورها تمامش باعث شده بود من اصلا رو عااقمم درست کار نکنم برم تو حوزه های دیگه مثل مهندسی و بتونم پول در بیارم

    نتیجشم این بود نه تو هنر خیلی خوب میشدم نه مهندسی

    و اینقدر این باورهام قوی بود حاضی نبودم یه پیج ساده بزنم کارمو معرفی کنم

    وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

    به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

     

    من اومدم با کلی فایل که از شما میدیدم گفتم بزار حداقل یه پیج بزنم

    اولین باوری که تغییرش دادم این بود که اتفاقا کاری که عاشقشی بیشتر برات پول میسازه و بیخیال مهندسی دست و پا شکستم شدم

    بعد آروم اروم تکاملی با این باور آشنا شدم که بابا این کاری که انجام میدی طبق آیه های قرآن روزی بهت داده میشه این شغلی که داری انجام میدی یه بخشی از اون روزی رو قراره بده و هزاران راه هست

    همش کارت نیست

    و هزاران هنر مند مختلف چه تو ایران چه خارج از ایران رو رفتم دیدم

    آمار فروش حراج تهران رو رفتم دیدم که تقریبا 90 درصد کارایی که دارن تو این حراج فروش میرن هنرمندهاشون زندن

    چه قدر هر روز باورهای فراوانی مشتری کار کردم و دارم کار میکنم

    نتیجش این شده که دقیقا برعکس باور قبلیم من از این کار مورد علاقم دارم پول میسازم

    هر روز ایده های باحال تر و جالبتر به ذهنم میرسه که دوست دارم امتحانشون کنم

    اینقدر ایده دارم که نمیدونم به کدوم برسم

    اینقدر فرصت های مختلف جلوی پام هست که نمیدونم اول سراغ کدوم برم

    خوشحالم که چند سال پیش باور کردم که کار مورد علاقمم پول ساز میتونه باشه

    پس بازم خودم تاثیر اصلی رو داشتم نه عوامل بیرونی

    یکی دیگه از مواردی که تا همین چند وقت پیش بهش باور داشتم دقیقا همون صحبت های دوستانتون بود که میگفتم من هم چون پدر مادر خیلی حمایت گری داشتم و پشتمو خالی نکردن بلد نشدم پول بسازم

    بعد یکم اومد جلوتر رو باورام کار کردم رو دوره ها کار کردم و به وضوح دیدم وقتی دارم رو باورام کار میکنم و شخصیت خودمو بهتر میکنم راحتتر پول میسازم

    در صورتی که پدر مادر من همون آدمای قبلی هستن!

    پس این تقصیر خودمه که پول بیشتری بخوام بسازم باید رو خودم کار کنم اون بندگان خدا تاثیری ندارن

    پس اینجا بازم عوامل بیرونی تاثیر نداشتن خودم بودم همش

    یه باور اشتباه دیگه ای که داشتم میگفتم چون فرهنگ ایران اینطوریه این اقدامات رو از من نمیپزیره و من یه جا ها یی مجبورم دروغ بگم که تایید دیگران رو بگیرم و خانوادم ازم راضی باشن

    این موضوع خانواده از من راضی باشه اینقدر تاثیر داشت که من حتی تو شغلم یه سری ایده های جدید رو امتحان نمیکردم چون میترسیدم اونها راضی نباشن و مسخرم کنن

    بعد اومدم منطق هاش رو پیدا کردم

    رفتم سراع کسایی که همین مشکل من رو داشتن تو عقل کل

    و دیدم بابا خانواده و فرهنگ تاثیر ندارن باورهای اونها تاثیر نداره تو زندگی من

    منی که میخوام اونچیزی که دلم میخواد رو بسازم باید یاد بگیرم اندازه ی خودمو ببرم بالاتر

    اون افراد حق دارن هر واکنش و رفتاری نشون بدن ولی مهم منم که باید از لحاظ شخصیتی بزرگ بشم

    نتیجش چی شد

    خیلی جالبه قبل از اینکه این باورها رو درست کنم خانواده کلن مخالف من بود با رفتار نسبتا بد

    بعد از این باورها خانواده مخالف منه ولی رفتار های نسبتا بد تقریبا داره به صفر میرسه

    در صورتی که من همون کارای قبلی رو میکنم فقط با باورهای بهتر

    پس اینجا بازم عوامل بیرونی تاثیر نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: