این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام استادعزیزم و مریم جان توانمندم
استادجانم من از دانشجوهای دوره سلامتی ام و از سن 14سالگی که همیشه یادم میاد درحال رژیم گرفتن بودم تا لاغر بشم ورزشهای سنگین انجام میدادم فقط 7کیلو کم میکردم ولی دوبرابر برمیگشتم و همیشهههه یادمه مادرم میگفت شما ارث بردید از من چون مادرم چاق هست …
ولی وقتی دوره شما رو گرفتم تمام چلنج ذهنم شکست فقط فقط به شما گوش دادم و عمل کردم و من شکستم تمام اون باورهایی که میگفتن ارثی هستش و هزاران چیز دیگه ..
استاد من از وزن 78 کیلو الان درسلامت کامل و وزن 55 کیلو دارم می دوم .ورزش میکنم.یک وعده غذا میخورم و چقدررر انرژی دارم چقدر یعنی بعضی وقتا میگم تو کی خسته میشی بازم بخودم میگم هیچ وقت
ویک نمونه دیگه چند روز پیش احساس میکنم روغنی که گرفتم طبیعی قاطی داره باعث شد فقط یه دفعه حالت تهوع بگیرم و خوب شدم خدا شاهده داداشم باور کرد که من بیماری درحال حاضر رو گرفتم هرقدر گفتم بابا من خوبم میدونم چی شده ولی اون اصرار نه تو مریصی و جالب مریض شد و افتادددد
و رفت دکتر سرم و آمپول زد یعنی من فقط نگاهش میکردم و میگفتم خدایا جلل خالق این پذیرش چه زندگیهایی رو زیر رو کرده حالا یا به بالا یا به پایین ..
یعنی خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که قدرت خلق دست خودمونه..
وبازم شاکر خدام که شما رو سرراهم قرار داده تا بهترین خودم باشم