این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستانم
بعد از شنیدن این فایل عالی و اصل سعی کردم توی زندگیم عملی کنم این توحید رو و از شرک دوری کنم
یه اتفاقی افتاد و من خواستم با شما دوستان عزیزم به اشتراک بزارم
چند روز پیش من برای سفر به جایی مجبور به سوار هواپیما شدن شدم چرا مجبور؟ چون یکی از ترس های من تو ارتفاع بودنه و من هربار اذیت میشم
اینبار هم از چند ساعت قبل پرواز استرس و اظطراب من شروع شد و من فقط سعی میکردم به خدا توکل کنم و خودمو آروم کنم
ولی مقاومت های ذهنم اینقدر بالا بود که تأثیر نمیذاشت
من سوار شدم و قبلش کلی درخواست کردم که حداقل کنار پنجره نباشم
اما وقتی مهماندار گفت صندلی شما اینه دیدم کنار پنجره ام اولش خواستم به همسرم بگم تو بشین
ولی به خودم گفتم شیدا به ترست غلبه کن توکل کن به خدا از منظره زیبا لذت ببر
با همه ی ترس هام نشستم کنار پنجره
تو حین پرواز بعد از یک ساعت استرس شدید سرم رو گذاشتم روی میز جلوم شروع کردم حرف زدن با خودم
این فایل رو مرور کردم و با خودم تکرار میکردم که اگر به خدا توکل کنی خداوند کمکت میکنه تا آرامش بیشتری رو تجربه کنی و…
تقریبا 3,4دقیقه با خودم داشتم حرف میزدم که یهو
خلبان خواست با مسافر ها صحبت کنه
باورتون نمیشه چی میشنیدم
خلبان گفت به خاطر اینکه الان داریم تو جهت موافق باد حرکت میکنیم و سرعتمون فلانه و بقیه اش رو نشنیدم ما 15 دقیقه زودتر میرسیم
گفتم چی؟؟؟
من فقط داشتم سعی میکردم به خدا توکل کنم هنوز کامل توکل نکرده بودم
من فقط سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم
این اتفاق بی دلیل نیست واسه منی که هی ساعت و نگاه میکردم چقدر گذشته و چقدرش مونده معجزه بود این اتفاق
از شدت خوشحالی داشتم بال درمیاوردم
و از پنجره بیرون رو نگاه میکردم چقدر کره زمین زیباس چقدر زیبایی داشتم میدیدم دیگه چشمام باز شده بود
ایمانم بیشتر شده بود آرامش کامل رو داشتم واسه اولین بار تجربه میکردم و چقدر خدا زود پاسخ میده
چقدر توکل به خدا آرامش رو به زندگی میاره
آره دوستان خداوند همینقدر سریع و الجوابه
خداروشکر میکنم به خاطر همه چیز
و از شما استاد عزیزم بسیار سپاسگزارم
بعداز اون اتفاق ایمانم خیلی بیشتر شده و توکل به خدا بیشتر شده
و این قانون رو بهتر دارم تو زندگیم انجام میدم
دوستون دارم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به دوستان و استاد عزیزم
چه فایل فوق العاده ایی بود استاد جانم ازتون بسیار سپاسگذارم
دیروز با مهرک داشتیم فایل های زبان جدیدی که میخوایم یاد بگیریم رو دانلود میکردیم و با هم میگفتیم این زبان هم یاد بگیریم تو رزومه کاریمون دیگه 3 تا زبان مینویسم بخوایم به کشور جدید مهاجرت کنیم دیگه زبانمون فول شده و تاثیر میزاره که کارمون انجام بشه
چیییی؟؟؟ تاثیر میزاره؟؟عوامل بیرونی تاثیر میزاره؟؟
اگر هربار از خودم میپرسیدم چند درصد به عوامل بیرونی اعتقاد داری یه جوری محکم میگفتم معلومه که صفر درصد خودمم باورم میشد صفر درصده
ولی تو مکالمه هام از این حرف ها هزاران بار استفاده کردم فارغ از اینکه بدونم دارم قدرت رو به چی میدم
روزی که ما دوستای ثروتمند وارد زندگیمون شدن بارها این جمله رو گفتیم خوبه ما دوستای اینجوری داریم اگر فلان جور بودن اینجوری میشد اونجوری میشد
روزی که مهاجرت کردیم گفتیم وای خداروشکر اگر تو اون کشور بودیم اینجوری بود الان شرایطمون پس خوبه که اینجاییم
روزی که وارد مسیر شغلی خودمون شدیم و خواستیم طراحی رو شروع کنیم گفتیم خداروشکر ما یه حرفه بلدیم وگرنه چجوری میخواستیم ثروت بسازیم
چیی داره میگذره تو این ذهن؟؟؟؟چقدر راحت گول میخوریم
پیش خودمون مثلا داشتیم شکرگزاری هم میکردیم
مگه استاد هزار بار نگفته ثروتمند شدن شما به شغلتون هیچ ربطی نداره هرکس توهرکاری که هست میتونه ثروت بسازه مگه تو اینو قبول نکرده بودی؟
جهان همگ گفت خب دوست من تو همه ی این هایی که به دست آوردی به خاطر روزی بود که روی تمام باورهات کار کردی به خاطر روزی بود که تاثیر عوامل بیرونی صفر بود واست و حالا که فکر میکنی این ها تاثیر میزارن توی زندگیت
بزار ببرمت هموون جاها تا اونها تاثیرشون رو بزارن
اینجوری اینقدر راحت گول ذهنی که تو اولین سختی به سرعت نور مقصر رو پیدا میکنه رو خوردم
ذهنی که اون ته ته ها با صدای آروم برای من میگه ولی اگر فلانی فلان روز اونکارو باهات نمیکرد اون چیزها رو تجریه نمیکردی
چی میگی ذهن من ؟؟
من دارم صد در صد اتفاقات زندگیم رو خودم خلق میکنم صد درررررررررر صد
اون چیزی که تو زندگی من تاثیر گذاره نه کشوری که توش دارم زندگی میکنم نه تخصصی که بلدم نه زبان جدید
فقط افکار من باورهای من تو زندگی من تاثیر گذاره
فقط افکار من باورهای من تو زندگی من تاثیر گذاره
فقط افکار من باورهای من تو زندگی من تاثیر گذاره
همین تموم شد رفت
چقدر با این فایل به خودم اومدم
استاد عزیزم ازتون بسیار سپاسگذارم و خداروشکر میکنم که کنار شما تو این مسیر هستم
ممنون از همه دوستان که از خوندن کامنتاشون لذت میبرم
عاشقتونم
سلام دوست عزیزم
با مهرک صبح که بیدار شدیم کامنتتو خوندیم و لبخند میزدیم و بغض میکردیم منم ازت ممنونم بابت کامنت قشنگی که برام نوشتی
الله هم به شما گفت چی بنویسی هم با من حرف زد و هدایتم کرد
آره دوست عزیزم حسن جان تنها عاملی که تاثیر گذاره تو زندگیمون فقط و فقط باورهامونه اونقدری به این جمله ای که گفتم ایمان دارم که ایمان دارم الان زنده ام
چون بارهاااا تو زندگیم دیدم وقتی افسار ذهنم رو تو دستم میگیرم وقتی ناظر میشم به افکارم و کنترلش میکنم وقتی روی باورهام کار میکنم اتفاقاتی تو زندگیم میوفته که نمیدونم چجوری باید خداروشکر کنم
هرروز دارم سعی میکنم که یکم از دیروزم بهتر عمل کنم
هرروز تو سایتم اگر کامنت نزارم قطعا دارم کامنت میخونم ولی سعی میکنم بیشتر از این کامنت بزارم
چون هم خودم احساس بهتری دارم هم دوست دارم که بتونم باور خوبم رو به دوستای خوبم بگم تا اوناهم استفاده کنن
در پناه الله شاد و ثروتمند باشی دوست عزیزم