توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهره آرزومندی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهره آرزومندی گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    بنام خالق ثروت افرین

    سلام به یادآوران نعمات زندگیمان و سلام به دوستان خوبم دراین مسیرالهی

    خداوندهمه چیزه همه چیز

    خدایاشکرت تو بزرگترین دارایی منی و تو بزرگترین شکرگذاری منی

    یادمه همیشه دوس داشتم تنها سفربرم تنهایی مهاجرت کنم تنهایی زندگی کنم

    ولی همیشه میگفتم نمیشه نمیزارن خانوادم

    استاد از وقتی که به این مسیرالهی هدایت شدم همه چیز تغییرکردبرای من

    از وقتی فهمیدم که خداوند درون منه ومنوهدایت میکنه به اون‌ مسیری که من میخوام و من خالق زندگی خودمم

    همه چیز تغییر کرد

    هرچقدر به خداوند نزدیکتر شدم همه چیزعالیتر رغم خورد

    من رویایی مهاجرت وسفربه تنهایی داشتم همیشه دوس داشتم از خانوادم دور باشم همیشه میگفتم قم برای من کوچیک شده

    دیگه اینجا جایی من نیس

    من باید برم دنبال زندگی خودم

    همیشه این خواسته رو داشتم از وقتی تو این مسیر و این اگاهی ها قرارگرفتم خواسته من واضح ترو پررنگترشد

    و این رویا برای من به حقیقت پیوست

    همه چیز خیلی راحت اتفاق افتاد

    و من مهاجرت کردم به تهران

    ی دختر تنها بدون هیچ اشنایی هیچ شناختی

    فقط میدونستم که باید برم

    قم برای من کوچیک شده

    وبر این باوربودم که من از پسش برمیام

    کاری نداره برای من

    خداکمکم میکنه

    خداوند شرایط و برای من رغم میزنه

    من چیزی کم ندارم و من با رفتن رشد میکنم موفق میشم

    درکل موضوع برای من خیلی اسان بود

    امکان پذیر بود

    از خداخواستم هدایتم کنه و من هدایت شدم در طول این مسیرهدایت شدم

    اصلا خداوندکاری کرد که مادرم برام ارزویی موفقیت کرد اصلا استاد واقعا خداوند مهرزد به کلام و قلب خانوادم هیچکس هیچی نگفت منی که میگفتم خانوادم نمیزارن

    خداوند همه چیزوبرای من اسان رغم زد

    و من هرچی که فکرمیکردم قرار ازش استفاده کنموبرداشتم

    و مابقی لباسامووسایلامودادم بیرون

    با ی چمدون لباس مورد نیازو9میلیون موجودی مهاجرت کردم

    بدون هیچ ترسی نگرانی اصلا درون من خیلی ارومه خیلی مطمئنم به اینکه خدا کمکم میکنه قم و تهران نداره توقمم خدا محافظ من بود اینجاهم خدامراقب منه اینجاهم خداوندروزی منومیده

    خیلی بخدایی خودم مطمئنم میدونم که خداوند به شجاعان پاداش میده و کمک میکنه

    خدا همه چیزه همه چیز

    منی که همیشه دوس داشتم دیگه چادر نپوشم تنهایی سفر برم مهاجرت کنم

    همه اینا اتفاق افتاد خیلی اسون و تنها دلیلش استاد اینکه من واقعا ازخداخواستم

    وخداوندبرای من خیلی اسون کردرسیدن به خواسته هامو

    ترس و نگرانی بودتومسیری که داشتم میومدم از ترس و نگرانی دستام سرد شده بودولی همش تو دلم میگفتم خدایا هدایتم کن خدایابهترین افرادو به سمت من هدایت کن خدایا ارومم کن خدایا دستاتوبزارروقلبم ارومم کن

    استادحرف زدن با خداوندخیلی ارومم میکرد گوش دادن به فایل ها ارومم میکردولی نه به اندازه حرف زدن خودم با خداوند

    شب اولی که تهران بودم بشدت دلتنگ بودم ی حس خیلی بدی داشتم احساس پوچی داشتم بااینکه این رویایی همیشگی من بودولی این حس داشتم

    دوباره صحبت باخداوند ارومم کرد

    گفتم خدایا ارومم کن بزاربیشتراز قبل احساست کنم بیشترازقبل بهت نیازدارم من هیچکسوجزتوندارم

    کنارم باش ارومم کن

    اصلا استاداینقدراین صحبت هامنواروم میکنه

    اینقدراحساس خوبی دارم

    شماواموزش هایی شما باعث شد تا من بفهمم خدایی خودموبفهمم بابا تو برای رسیدن به موفقیت نیازبه هیچکس و هیچ چیزی جز خدا نداری بهش بگواون بتومیده بی حدومرزمیبخشه بدون هیچ سوالی چشم داشتی خدایاشکرت

    ازشما استادعزیزم که باعث ایجاد این چنین ارتباط زیبا شدید بینهایت سپاسگذارم

    خداوند همه چیزه

    خداوند بیشترازمن میخواد تامن موفق بشم

    خداوندشرایط و برای من رغم میزنه به شرط ایمان و باور قلبی

    خدایا مرابه راه راست به راه کسانی که به انها نعمت داده ای هدایت کن

    خدایا مرابه سمت بهترین افرادوبهترین افرادبه سمت من هدایت کن

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای: