توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیاوش» در این صفحه: 1
  1. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1547 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم.خانم شایسته مهربان و همه دوستان هم خانواده ایم

    استاد چقدر این فایلهای توحید رو من از شنیدنشون سیر نمیشم.همشون رو روی گوشیم دانلود کردم و هرباره گوش میدم هرجا که حس میکنم به یه کمکی نیاز دارم و این فایلها خیلی بهم کمک میکنه که روی کی باید حساب باز کنم و از کی بخوام.

    استاد ننتایج زندگی من از اونجایی شروع شد که پذیرفتم من هستم که شرایط زندگیم رو رقم میزنم با کانون توجهاتم.از وقتی خداوند هدایتم کرد به سمت شما تازه با مفهموم توحید و شرک آشنا شدم و بمحض فهمیدنش متوجه شدم من بشدت روی عامل بیرونی پدر حساب میکنم.هر کم و کاستی که توی زندگیم داشتم سریع ذهنم میگفت که اگه پدرت اینکارو میکرد الان شرایط اینطور نبود.اگر فلان ماشین رو برات میخرید الان مجبور نبودی همش توی تعمیرگاه باشی واسه تعمیر پراید درب و داغونت.اگر و اگر و اگر… . استاد من خلاف شما توی خانواده مرفه بزرگ شدم با پدری ثروتمند و کاملا خانواده جو آرام و شادی دارن.اما من بودم که با قدرت دادن به همین یک عامل بیرونی جلوی کلی از خوشیها و لذت هام رو گرفته بودم و این قدرت دهی و این باور که پدر من باعث و بانی بدبختی های من هست مثل یک سد جلوی ورود نعمت ها به زندگیم رو گرفته بود. از وقتی که شروع کردم به کار کردن روی توحید دقیقا همون پدر رفتارش با من 180 درجه تغییر کرد و رفتارهایی با فقط من فقط من و فقط من میکرد که حتی مادر من هم باور نمیکرد که این پدر همون پدره.از محبت ها گرفته تا حرفهایی که مطمِنم توی کل زندگیش فقط به من گفته.این باور همیشه یک ترسی رو در وجودم ایجاد میکرد نسبت به پدرم که من حتی کوچکترین صحبتی رو با پدرم نمیتونستم داشته باشم و تا سن 30 سالگی میتونم بگم که جمعا سی دقیقه با پدرم صحبت نکردم.این در حالی بود که پدر من معروف هست به خوش تعریفی و خوش برخوردی و وقتی با دوستام در این مورد صحبت میکردم میگفتن اگه خوده خدا هم همین الان بیاد بگه تو داری راست میگی ما باور نمیکنیم.

    این ترس به تمام زندگیم هم مثل ویروس سرایت کرده بود و در برخورد با موضوعات مختلف هم به شیوه های مختلف خودش رو نشون میداد.مثلا در روابط,ترس از از دست دادن.در شغل,ترس از بیکاری و و و.

    اما از وقتی تصمیم به تغییر نگاهم نسبت به زندگی و نسبت به همین پدر گرفتم,اوایل از اینجا شروع شد که بصورت کاملا عجیب(البته الان میگم طبق قانون) پدرم برای احوالپرسی به من زنگ میزد,چیزی که سابقه نداشت.یعنی قبلا من هر وقت شماره پدر رو روی صفحه گوشیم میدیدم یا جواب نمیدادم یا بعد از جواب دادن مواجه میشدم با یه رفتار تقریبا تند(که اون هم بخاطر خودم بود و مسِولیتش رو پذیرفتم).و همه اینها رو بعنوان نشانه تغییر میدیدم.شاید برای کسیکه رابطه خوبی با پدرش داره این براش خنده دار باشه ولی برای من اتفاق خیلی بزرگی بود.و این مسیر رو ادامه دادم و ادامه دادم تا الان که واقعا هم خودم دلم برای پدرم تنگ میشه هم دل ایشون برای من و بابت حل شدنه این موضوع هزاران بار از خدای خودم سپاسگزارم بابت وجود شما استاد که توی این مسیر به زیبایی نشونم دادی باید چیکار کنم.

    و کار کردن روی این باور و جایگزین کردن باورهای خوب نسبت به پدرم کلی درهای رحمت بروی زندگیم باز شد.از نظر مالی از نظر احساس خوب از عزت نفس گرفته از از بین رفتن ترس هام که خیلی برام مهم بود چون حس میکردم آدم ترسویی هستم که کلا این با ذاتم در تضاد بود و از درون داشت روحم رو نابوود میکرد.

    وقتی این الگو رو درک کردم و الگو اومد دستم سعی میکنم توی تمام جنبه های زندگیم ازش استفاده کنم و در کنار آموزش های شما که مثل موتور جت میمونه و خیلی سریع و با لذت به خواسته هام میرسم.

    حرف زیاده استاد.بزودی میام میبینمت تا کلی لذت ببرم از حضورت.

    سپاسگزارم بابت این فایل فوق العاده.

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: