این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام به استاد عزیزم
قلبم باز شد وقتی این فایلو گوش کردم نگرانی های کوچکی که این مدت سراغم امده بود برطرف شدن
استاد تو بینظیری
کلامت از خودت بینظیر تر است
یک مدت قبل با دوستم صحبت میکردم از بیماری خواهرش ناراحت بود خواهرش سالهاست بیمارهای متفاوتی دارد ، میگفت پزشکها میگن اصلا ما نمیتونیم پیدا کنیم عامل بیماری های تو چیست، سالهاست یک جوارایی توی خانه بستریه از صحبتهای دوستم میدونستم عامل بیماری خواهرش یک چیز ذهنیه با دوستم بیشتر صحبت کردم که عاملو پیدا کنم به شدت اعتقاد داشتن یکی براشون جادو میکنه وباور غلط دیگه ای که داشتن این بود وقتی فساد تو جامعه زیاد بشود بیماریها زیاد میشود و این باور غلط که خشک و تر با هم میسوزند خلاصه این دوست عزیز ما با باورهای غلطی که خودش و خواهرشون داشتند باعث شده بود سالهای سال بیماریهای متفاوت و ناشناخته ای بگیرد یک کم که باهاش صحبت کردم و خواستم باورای درستی بهش بدم مرتب استناد میکرد به احادیث که چشم زخم وجود داره،خشک و تر با هم میسوزند،وفساد زیادجامعه باعث بیماری خواهرم شده و کلی از ریز ریز منفی های جامعه خبر داشت این دوستم خانواده بسیار مذهبی و به اصطلاح خودشون اشنا به قران و احادیث هستند
صحبتمو باهش عوض کردم دیدم نمیتونم باورهایی که اینقدر با استناد و الگو تو ذهنش ساخته شده عوض کنم
و توی همه این باورها شرک را میشد پیدا کرد