توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Sanaz» در این صفحه: 1
  1. -
    Sanaz گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    سلام به استاد و مریم جان و همه دوستان گرامی در این سایت بهشتی

    من یه تحربه رو می خوام به اشتراک بزارم که به همین تازگی برام پیش اومد

    در مورد شرک و دادن قدرت به شخص

    دو هفته پیش که تصمیم داشتم به تهران سفر کنم و هم به خانواده ام سر بزنم هم یه کاری داشتم که باید انجام میدادم و از کارفرما خواستم حقوق منو زودتر واریز کنه چون پول لازم دارم

    وقتی به ایشون گفتم و ایشون در جواب من گفت برو نگران نباش من نمیزارم بی پول بمونی

    و من چقدر خوشحال شدم و با خیال راحت رفتم

    اما وقتی رفتم و به ایشون زنگ زدم که برای من پول بزنید گفتن که الان نمی تونم پول بزنم چون مثلا فلانی که هنوز پول نداده که من بتونم به شما پول بدم

    چند وقت پیش ما شراکتی برای کسی کار انجام داده بودیم و اون هنوز پول ما رو نداده به هر حال دقیقا منو توی سفر بی پول گذاشت چرا چون من که الان چند وقته روی خودم کار می کنم امتحان شدم وقتی هر روز برای هر کاری از خدا کمک خواستم و اون هر لحظه کمکم کرد

    مثلا قبل سفر عموم فوت کرد و من دو روز مجلس ختم می رفتیم و من از خدا خواستم به راحتی و آسونی برم و بیام و جای عالی برای نشستن بده تا خسته نشم گرم نباشه و از هر نظر عالی باشه و خداوند مهربانم منو دقیقا به همون جا هدایت کرد و چقدر جایی که من نشستم از هر لحاظ عالی بود و حالا بعد این همه کار کردن به این جا رسیدم که باید امتحان بشم و از امتحان رد شدم چرا ما اصلا امتحان می شویم چون خدا می خواد به ما ثابت کنه که هنوز این باور جدیدت جای کار بیشتر داره دوباره محکم تر و استوار تر و عمیق تر روش کار کن چون خدا عاشق منه و دوست داره که رشد کنم بنابراین منو امتحان می کنه که این راه درسته ثبتش کن نهادینه اش کن

    به هر حال درس بزرگی برای من داشت من توی این چند وقت که روی خودم و باورهام کار می کنم خداوند بارها گفت چشم خیالت راحت و من آرامش عالی داشتم حالا چرا باید به خاطر گفتن این جمله شخصی که میگه برو خیالت راحت من نمیزارم بی پول باشی انقدر شاد باشم و قدرت رو بدم به شخص به جای خدای مهربونم

    خدایا منو ببخش

    وقتی برگشتم هم عصبانی بودم هم ناراحت از دست خودم که چرا ما شرک می ورزیم به یگانه قدرت آسمان‌ها و زمین و باز به خودش پناه بردم که ربم منو از دست خودم نجات بده کا دارم به خودم ظلم می کنم

    در پناه الله یکتا

    می خوام اینو بگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: