این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
به نام خداوند قادر و توانا
سلام و درود بر همه عزیزان به ویژه استاد عباسمنش گرانقدر
استاد گرانقدر؛ همزمانی هایی که اینروزها در زندگیم میبینم،نشانه هایی هستند از تائید خداوند بر مسیری که دارم طی میکنم.
دیشب در جواب کامنت یکی از دوستان عزیزم کامنتی نوشتم که در آن بحث توحید رو پیش کشیدم و صبح زود که تو رختخواب به زور چشمامو باز کردم دیدم نوشته توحید و خواب از سرم پرید. اول خیال کردم دوره جهان بینی توحیدی 2 است که در دوره جهانبینی 1 قولش رو داده بودید و من بی صبرانه مشتاق دوره جهان بینی 2 ام.بلافاصله فایل صوتی رو دانلود کردم و تو همان حالت تو رختخواب گوش دادم و به خودم گفتم خدایا چقدر این فرکانس ها و این همزمانی ها، داره قانونمندی هات رو در زندگیم بولد میکنه! قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم لینک کامنت دیشبم رو که هنوز تائید نشده اینجا قرار میدم تا اگه دوستان خواستند ببینند و ردپایی بشه برای خودم برای تقویت باورها و قانونمدیهای جهان.
abasmanesh.com
=============================================
توحید # شرک
هر چقدر بیشتر یاد میگیرم، هر چقدر بیشتر فکر میکنم،هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم و هر چقدر بیشتر خلق میکنم؛ بیشتر به نقش توحید بعنوان پایه و اساس هر چیزی در زندگیم پی میبرم. بگونه ای که باور دارم که اگه همه چیز در زندگیم داشته باشم، ولی توحید نداشته باشم. چیزی از زندگی حاصل نکرده ام! و اگر توحید داشته باشم، آنوقت هر چیزی بخواهم در زندگی برایم فراهم خواهد شد.
توحید چیست؟
هر چقدر که تعریف توحید برایمان شفاف تر و عینی تر شود، مظاهر شرک در زندگی برایمان واضح تر و کمتر می شود.
توحید یعنی اعتقاد به خداوند بعنوان یگانه قدرت موجود در جهان. همه ما این تعریفو قبول داریم ولی ناآگاهانه در زندگیمان طوری عمل می کنیم که نشات گرفته از هزاران شرک است.
شرک چیست به قول استاد عزیز شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی در زندگیمان است. با این تعریف هر کدام از ما به گذشته مان و حتی حالمان رجوع کنیم. میبینیم که با وجود اعتقاد به خداوند چقدر مشرکیم!!!
وقتی که میدانم خداوند تنها قدرت موجود در جهان است.
وقتی که میدانم این قدرت از رگ گردن به من نزدیکتر است.
وقتی که میدانم هر لحظه که ازش درخواست کنم، اجابت می کند.
وقتی که میدانم هر ثانیه دارد با الهامات و نشانه هایش مرا هدایت و یاری می کند.
وقتی که میدانم از روح خودش در من دمیده است و به من مثل خودش قدرت خلق کنندگی بخشیده است.
وقتی که میدانم این من هستم که با نوع نگاه، توجه و فکرم، فرکانس هایی رو به جهان می فرستم که شرایط و اتفاقات زندگیم را خلق می کند.
آیا حجت خداوند بر من تمام نشده است؟ آیا شایسته است که من به هر شکلی و به هر نوعی؛ بجز خداوند به کس یا چیز دیگری در زندگیم قدرت بدهم؟
وقتی زندگیمان آگاهانه نباشد. وقتی دائمآ این آگاهی ها را با خودمان مرور نکنیم و باور نسازیم و با اتفاقات و شرایطی که جذب می کنیم این باورمان را دائما تقویت نکنیم. وقتی به خودمان می آئیم که میبینیم غرق شرک شده ایم و تنها کسی در زندگیمان وجود ندارد؛ تنها کسی که در زندگیمان قدرت ندارد «خداوند» است!
شیطان کارش رو خیلی بهتر از آنچه ما تصورش کنیم بلد است. چنان موجه و سازگار با باورهایمان در وجودمان نفوذ می کند که خیال می کنیم این دقیقآ خود خداست!
به قول رسول گرامی اسلام «راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهانتر است»!
اگر غیر از این بود که شیطان زود دستش رو میشد و از زندگیمان کنار میرفت. در حالی که تا آخرین نفس زندگیمان در وجودمان هست و تلاشش را خواهد کرد تا ما را از خداوند دور کند.
============================================
ریشه شرک در آموزه های غلط دینی
آموزه های غلط دینی به جای این که ما رو به خداوند نزدیکتر کنند متاسفانه دارند دقیقآ برعکس عمل می کنند.
باز در اینجا ریشه انحرافات رو میتوان در عدم تشخیص اصل از فرع پیدا کرد. تمام ادیان؛ پیامبران؛ امامان؛ مذاهب همه یک رسالت دارند و آن هم اینست که به بشر پیام خداوند را ابلاغ کنند که خداوند تنها قدرت و یگانه فرمانروای جهان است. اما هر کسی و هر مذهبی آمد گفت من بلدیه بهتری هستم بیا تیم من تا ببرمت پیش خدا!! و هی واسطه پشت واسطه بقدری که خدا رو آنقدر دور دست یافتیم که برایمان دست نیافتنی بود.
خیلی ها هم برای خودشان از این غفلت کیسه دوختند یکی کشیش شد یکی مبلغ یکی آخوند یکی خاخام یکی راهب و …
و ما به جای اینکه دست به دامن خدا بشیم، دست به دامن اینها شدیم و دین و دنیای خودمان را دادیم دستشان و برای خودمان ذلت و خواری دنیا و آخرت خریدیم.
هنوز هم چه بسیار افرادی در اطراف ما که به گره زدن یا قفل کردن کلیدی در امامزاده ای معتقدند. یا بدتر از آن به فالگیر و رمال و فال و …پناه میبرند برای تغییر زندگیشان!
این تحریف بقدری در زندگی ما ریشه دوانده که در جامعه و اطرافیانم کسی را نمی بینم که از خداوند درخواست کند!!! همه پناه میبرند به خلق خدا یا به امامزاده یا امامی که ضریحی را زیارت کنند تا برایشان کاری انجام دهد.و خیلی ها هم بر تنور این شرک بنزین میریزند و هر روز مظاهر بیشتری از خرافه و شرک زندگیمان را احاطه می کند. آنهم به اسم دین. به اسم خدا.و با هدف رسیدن به بهشت.
بارها در کامنت های قبلیم هم اشاره کرده ام. اگر تنها نتیجه من از آموزشها و آگاهی های استاد همین یافتن توحید و خداوند باشد برای من کافیست. اینقدر این نگاه سیستمی به خداوند و این قانونمندیهای جهان زنگی مرا دگرگون نموده است که قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نخواهد بود.
===============================================
صحبت های استاد و باورهای عامه
وقتی که ما شاه کلیدی در دستمان داشته باشیم، آنوقت به راحتی هر قفلی را باز میکنیم. و هر چقدر بقیه زور بزنند قفلی بیارند که ما از پسش بر نیایم و ما رو شکست بدن بی نتیجه خواهد بود. آن شاه کلید همان «توحید» است. حالا میخواد دوست استاد عباسمنش کلید بیاورد باز کنیم یا استیون هاوکینگ! و این قدرت توحید است.
استاد چقدر قشنگ اشاره کردند که اگر ما 99.99% خودمان را خالق شرایطمان بدانیم و فقط 00.01% عوامل بیرونی رو دخیل در سرنوشتمان بدانیم .آنوقت به محض اینکه مشکلی برایمان پیش بیاید آن 00.01% در ذهنمان تبدیل می شود به 99.99% این دقیقآ عین واقعیت است. این دقیقآ همان شرک است.
این جمله استاد رو باید با طلا نوشت که گفتند: توی زندگی به جای اینکه ببینیم دانشمندان (علمی و عامه) چی می گویند، ببینم …
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
مراقب باش چه چیزهایی رو می پذیری!
مراقب باش چه چیزهایی رو باور کی کنی!
مغز ما دائمآ دنبال پیدا کردن مقصره در شرایط سخت! وقتی که میدانیم و میفهمیم مغز چه جور داره کار میکنه
نباید اجازه بهش بدیم که یه باوری رو بسازه یا اخباری رو گوش بده یا یه حرفایی رو بشنوه که قدرت رو از وجود من میگیره. اگه اینو بپذیریم آنوقت این فکره هر وقت که اوضاع و شرایط برایمان سخت میشه میاد بالا و آن شرایط یا افراد رو مقصر میدونه و باعث میشه ما حرکت نکنیم؛ ما ایرادامونو پیدا نکنیم چون عاملی رو نشونمون میده که خارج از وجود ماست و کنترلش در دست ما نیست.و به همین راحتی می پذیریم این سیکل باطل رو و میگیم همینه که هست و تسلیمیمم.هر چیزی رو «باور» کنیم؛ همان را در زندگیمان تجربه خواهیم کرد.
مثال عینی در این خصوص از زندگی خودم اینست که من همواره زود خسته میشدم و انرژی کافی نداشتم. دلیلش رو کم خونی مینور که یک نوع تالاسمی خفیف است می دونستند و من هم این مساله رو پذیرفته بودم و بعنوان اهرمی در جهت توجیه شکست هام استفاده می کردم و به من نقش قربانی رو میداد.آزمایشات پزشکی هم اینو تائید می کرد. همینه که هست!. شانس آوردید کم خونی ماژور نیستید. سابقه آن در نسل های خانوادگی اینو تائید می کرد. وقتی استاد گفتند یکی از اهداف دوره قانون سلامتی افزایش انرژی است تو خریدش درنگ نکردم با اینکه گفته بود افرادی که اضافه وزن ندارند دوره رو نخرند. خرید این دوره و عمل به آن خط بطلانی بر تمام باورهای قبلی من کشید و من بقدری سالمم که نزدیک یکساله حتی احساس سرماخوردگی هم نکردم و بقدری انرژی دارم که قبل از سال 2 ساعت استخر میرفتم و بعد از آن میرفتم باشگاه بدنسازی! دو ورزشی که هر کدوم برای یک فرد عادی هم بسیار انرژی بر است. و کیفیت خوابم قابل مقایسه با قبل نیست ومیزان خوابم هم بسیار کمتر از گذشته است.ژنتیک عامل نیست؛ من عاملم!
یا در بدنسازی که استاد مثال آوردند بدن من به قدری خوش فرم شده که خودم واقعآ از دیدن اندامم لذت میبرم. به قول بدنسازها بدن من خشک خشکه و هیچگونه چربی اضافه نداره. به همین دلیل عضلاتم کاملا مشخص اند. عضلات شکمم سیس پک شده اند دقیقآ شبیه شکم کریستیانو رونالدو! دخترم میگفت بابا تو اولین بابایی هستی که سیس پک داری خخخ. مربی باشگاهم میگفت هیچکسی باور نمیکنه بدنت در این مدت کوتاه که یکسالم نشده اینقدر رشد کرده اونم بدون هیچ مکمل و پروتئینی.خیلی ها که چندین ساله میان باشگاه اگه اندام تو رو داشتند برای همیشه میرفتند خونشون! من حتی تو ماه رمضان هم با یک وعده تمرین می کردم در حالی که مربیم خوردن چند وعده غذا برای رشد عضلاتم رو ضروری می دونست.و خدا رو شکر بدن زیبا و قوی ای دارم و لذت میبرم از باشگاه رفتن.
=========================================
شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه
واقعا فکر کردیم چرا شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه؟؟؟
قبلنا فکر می کردیم حق الناسه که خداوند نمی بخشه! معلوم نیست این باور از کجا اومده بود که هنوزم عامه مردم این باور و دارند.
وقتی به این جمله که استاد گفتند فکر کردم دیدم این قضیه مانند اینست که من عضو باشگاه مثلا پرسپولیس باشم ولی انتظار داشته باشم حقوق و مزایام رو باشگاه مثلا استقلال بده! همینقدر غیر منطقی و عجیب.
وقتی ما زیر پرچم کسی غیر از خدا رفتیم نباید انتظار بخشش از خداوند را داشته باشیم چون ما در زمین خداوند بازی نکرده ایم. پس چنین ادعا و خواسته ای از اساس اشتباه است! و این اهمیت توحید و یکتا پرستی رو در زندگیمان بولد میکنه.
ممنون قدردان استاد گرانقدر بابت این فایل ناب هستم که سرشار از آگاهی بود. امیدوارم توفیقی حاصل بشه که این فایلهای توحیدی ادامه پیدا کنه و شاهد تهیه دوره جهانبینی توحیدی 2 باشیم. زیرا هیچ چیزی در زندگیمان به اندازه توحید اهمیت ندارد.یا حق
سلام و درود آقا رضای گل
هر آنجه به من گفتید، انعکاس و بازتاب صفات و ویژگی های خودتون است عزیز؛ ممنون از لطف و نگاه زیباتون.
ما یه جمله گفتیم و شما با هزار جمله تشریحش کردی؛ توضیحش دادی؛ از کلام خدا گرفته تا شعر و نثر شاعران بزرگ!
احسنت به شما برای داشتن این گنجینه عظیم از علم و واژگان.آنهم از جنبه های مختلف. من که فقط لذت بردم و تحسینتون کردم بابت قلم توانا و نفوذ کلامی که دارید.
در تائید کلامتون همینقدر اشاره کنم که حتی پهلوانان و اسطوره های ما هم از امامان و سایرین مدد می گیرند تا از خداوند. بارها میبینیم طرف وزنه بر میداره میگه یا اباالفضل یا یا حسین. درست است همه آنها اولیا خداونداند اما خود همین بزرگواران جایگاهشان بواسطه ارتباط با خداوند کسب کرده اند. وقتی ما آنها را غایت و هدف خودمان میبینیم ، لاجرم غز خداوند دور میشویم و این همان شرک خفی است.
ممنونم آقا رضای عزیز دوست توحیدی و ارزشمندم، یاد گرفتم از کلامتون مررررررسی که هستین، براتون سلامتی و سعادت و ثروت از خداوند بخشنده و مهربان آرزو میکنم دوست عزیز،یا حق
خیلی باید مطالعه ک
سلام و درود رضوان عزیز
حتمـآ براتون پیش اومده خواستید جایی برید و بهتون گفتن اگه تو نیای لطفی نداره یا شما حتما باید باشید یا تو نیای منم نمیرم و …
میخوام بگم شما هم همین که هستید و لایک می کنید برای ما کافیه و انرژی مثبتتون دریافت میشه.حالا که منت گذاشتین و کامنت نوشتید که دیگه لطف و سخاوتتون رو در حق ما کامل نمودید.
مررررررسی که هستید رضوان جان. در پناه خدا غرق نور و صفا و آرامش باشید.یا حق
سلام و درود فهیمه عزیز
دلم نیومد برم بخوابم و کامنتتو فردا جواب بدم . انگار تکلیفی بر گردنم بود که باید انجامش می دادم تا راحت بخوابم، از قدیم هم گفتن کار امروز رو نباید به فردا انداخت زیرا ممکنست فردایی در کار نباشد.
فهیمه جان همینکه در مدار دریافت این آگاهی ها هستیم؛ همینکه این همزمانی ها را داریم تجربه میکنیم گواه بر اینست که در مسیر درستی قرار داریم.و این مایه خوشحالی و مسرت است. و از این بابت هم بهتون تبریک میگم.
ممنونم بابت لطف و محبت همیشگیتون و سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتید و کامنتم رو خوندید. امیدوارم این کامنت در بهترین زمان و در بهترین مکان به دستتون برسه.برایتان در این مسیر زیبا هر لحظه حضور خداوند در زندگیتان را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلام و درود خوشبخت عزیز
ممنونم بابت کامنت زیباتون؛ بابت انرژی مثبتی که دارید و آنرا با کامنتتون منتقل کردید که نشان از حال خوب و احساس قشنگتون دارد.امیدوارم این انرژی مثبتی که منتقل کردید، برگرده و صد برابرش را دریافت کنید.از نگاه مثبت و نظر و لطفی که داشتید سپاسگزارم.
راجع به تهیه همبرگر خانگی به روش دوره قانون سلامتی خدمتتون بگم خیلی تهیه غذا به شیوه این دوره راحت است.بگونه ای که هر آقایی هم میتونه غذای مورد نیازشو به این شیوه تهیه و آماده کنه.
برای درست کردن همبرگر خانگی من گوشت رو از قصابی ها یا مراکز فروش گوشت تهیه میکنم و دوبار چرخ میکنم. بعدش در بسته بندی های حدود 400 گرمی (بسته به میزان کالری مورد نیاز بدن) داخل فریزر میگذارم و هر روز که میخوام استفاده کنم میزارم یخچال یخش باز بشه و بعد با یک وسیله پلاستیکی (درب پارچ خخخ) که حالت دایره ای داره برای شکل دادن به گوشت استفاده میکنم که می تونید از قالب هایی که در بازار است هم استفاده کنید.
برای اینکه گوشت به قالب نچسبه یه نایلون فریزر میکشم روی قالب که گوشت راحت جدا بشه از قالب و روی سینی ای که نایلون فریزر کشیدم پهن میکنم . برای اینکه همبرگرها به هم نچسبند باز از نایلون فریزر بینشون استفاده میکنم و میزارم یخچال.
هر موقع میخوام استفاده کنم از یخجال بیرون میارم و در کباب پز خانگی که هم ذغالیه و هم گازی کباب میکنم . برای اینکه گوشت به سینی کباب پز نچسبه با روغن دنبه مرطوب میکنم قبلش و ده دقیقه ای غذایم آماده میشه. امیدوارم خوب توضیح داده باشم به سبک بفرمائید دوره قانون سلامتی خخخ
امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره. بهترینها رو براتون آرزو میکنم دوست عزیز.با سوالی بود اگه بتونم جواب بدم در خدمتم. یا حق
سلام و درود مجدد خوشبخت عزیز
دوست عزیز ببخشید اگه با تاخیر جواب میدم. واقعیتش الان بصورت اتفاقی پیامتونو دیدم! نمیدونم چرا گوی آبی خاموش شده بدون اینکه من این پیامو ببینم.
راجع به سوالتون عرض کنم که فرقی نمیکنه کجای گوسفند باشه. من خودم معمولا یه راسته گوسفندی رو سفارش میدم. موقع گوشت گیری هم میگم کمی گوشت همراه استخونها بذارن که برای درست کردن قلمه ازشون استفاده میکنم.
در خصوص چاشنی همسرم اوایل نمک و فلفل میزد به گوشت ولی بعدا خودم ازش خواستم که فقط نمک اضافه کنه و احتیاج به چیز دیگه ای نیست.
اینم بگم نمیخواد گوشتو زیاد ورز بدی مثل درست کردن کوبیده. و قالبی که استفاده می کنید زیاد ضخیم همبرگر ها رو نگیرید تا راحتتر و بهتر مغز پخت بشه.
بازم سوالی بود اگه بتونم جواب بدم با کمال میل اینکار را انجام خواهم داد. در پناه خداوند سالم و با نشاط باشید.یا حق
سلام و درود نفیسه عزیز
امیدوارم حال دلتون عالی باشه دوست عزیز. هر بار که فایلی روی سایت میاد با خودم میگم این دفعه دیگه نفیسه با کامنت های الهی و زیبایش ما رو مهمان خودش خواهد کرد و این انتظار یکماه است که ادامه دارد!
هر بار ندائی در درونم مرا صدا میزد که بیایم و برایت بنویسم و هر بار به امید فرداها و روزهای بعد به تعویق می افتاد. اما در این لحظه دیگر دست دست کردن را جایز ندیدم و خداوند دستانم را گرفت و از کاری که مشغول انجامش بودم (دیدن و نت برداری جلسه نهم دوره قانون کشف قوانین زندگی) باز داشت و نوشتن این کامنت را برایم واجبتر از انجام هر کاری دانست!
نفیسه عزیز با اینکه می دانم ایمان و باورهای شما آنقدر قوی و محکم هستند که حتی با کامنت ننوشتن هم فرکانس الهی تون برقرار و قوی است ولی شک نکن در این نقطه آبی ای که من از آن به چشم خدا تعبیر می کنم خیریتی نهفته است که فقط خدا میداند. به همین دلیل دوست دارم این کلماتی که خداوند بهم گفت و من برایت نوشتم را نشانه بگیری و کلام خدا را بر دستان و اندیشه زیبایت جاری کنی تا دستی از دستان خداوند باشی برای گسترش توحید و گسترش احساس خوب.
امیدوارم در بهترین زمان و در بهترین مکان این پیام را دریافت کنی دوست عزیز.در پناه حق
سلام و درود خداوند بر نگین عزیزم
پاسخت به این سوال دوستمون آنقدر زیبا بود که دلم نیومد که نیام و تحسینت نکنم و به افتخارت پا نشم و یه کف مرتب برات نزنم. وقتی که داشتم کامنتت رو می خوندم نمی دونم چرا یه لحظه انگار داشتم تصور می کردم که در یک محیط باز که فلاسفه یونان با همدیگه بحث می کردند انگار نشسته ام و شما روی سن نیمدایره شکلی دارید قدم میزنید و با شور و اشتیاق این سوال رو برای ما و حضاری که نشستیم توضیح می دین. دلیلش رو از خودتون نپرسین چون خودمم نمی دونم
خواهر عزیزم وقتی که سوال نسیبه جان را خواندم اصلا وسوسه نشدم که برم آیاتی رو که اشاره کردند رو بخونم تا بفهمم از چه زاویه ای ایشون داره به مسئله نگاه میکنه! دلیلش رو وقتی از خودم سوال کردم به این پاسخ رسیدم که دلیلش تکامله! هر چقدر بیشتر تکامل پیدا می کنیم، کمتر از این سوالات برامون پیش میاد. چرا؟ چون بهتر متوجه میشیم که اصل چیه و فرع چیه!
از آموزش های استاد عزیزمون یاد گرفتم که در هر زمینه ای دنبال اصل باشم نه فرع. از آموزش های استاد عزیزمون یاد گرفتم که هر باوری که داره بهم کمک میکنه رو فالو کنم و هر باوری که کمکی بهم نمیکنه را آنفالو! و این همان چیزی است که استاد برای فهم قرآن ما رو به اون ارجاع میدن یعنی آیه 7 سوره آل عمران که استاد آن رو کلید درک و فهم قرآن می دونند. خیلی از این سوالات بر میگرده به نگاه و باورهایی که در ما نسبت به خداوند و قرآن ساخته اند. برای همینست که افراد موحد یکتا پرست مثل ابراهیم اسوه و الگو معرفی میشن بسیار کم و تا دلمان بخواهد در زندگی مشرکیم! خواهر عزیز اگه اگه این کامنت رو میخونی میخوام بگم که هر باوری که به تو احساس خوبی میده و تو رو قویتر میکنه آنرا کلام خدا بدون و هر کلامی که تو را تضعیف میکنه و بهت احساس بدی میده رو خطاب به خودت تلقی نکن حتی اگر گفتند کلام خداست! زیرا ما خدا رو آنگونه که شایسته است نشناختیم و همه مشکلات و گرفتاری ها و غم ها و غصه های ما از دور بودن از همین منشآ و منبع هستی نشات می گیره.برای همینست که خداوند مومنان را کسانی خطاب می کند که نه ترسی دارند و نه غمی! روزگارتان توحیدی. یا حق