توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگین» در این صفحه: 1
  1. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    سلام دوست عزیز

    تو دوره کشف قوانین و خیلی جاهای دیگه استاد فرق آسان گرفتن کارها با هیچ عملی انجام ندادن و تنبلی رو کامل توضیح دادن

    میگن گاهی برای رسیدن یه یک هدف ، یک اقدام به شما گفته میشه ، مثلا همین مهاجرت ، یکی به شما میگه خب برو دنبال آموزش زبان

    استاد میگن اینطور مواقع من نمی شینم بر و بر به اون ایده نگاه کنم بگم خودش انجام میشه

    ولی

    سخت هم‌نمیگیرم که وااااای یه زبان غریبه رو چطوری یاد بگیرم و…

    آسون میگیرم میگم خب من فلان کار و فلان کار و… هم اولش بلد نبودم یاد گرفتم اینم یاد میگیرن

    و این آسون گرفتن من تو ذهنم ، باعث چی میشه؟

    باعث این میشه که هدایت بشم به راه‌های آسون برای انجام اون ایده، افراد و موقعیت‌هایی سر راه من بیاد که به آسونی اون کار و بهم یاد بدن

    من این حرفها رو به خودم هم باید بزنم ، هزاران کار سخت و انجام دادم ، از یادگیری رانندگی فرار میکنم همش و دنبال توجیه. بهانه م

    درصورتیکه الگوهایی رو هر روز می بینم که یک دهم من هم توانایی و شرایط ندارن ولی براحتی دارن رانندگی میکنن

    امیدوارم حرفام راهگشا بوده باشه هم برای خودم هم شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: