این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام استاد روز بخیر
در مورد یک موضوع که چند ساله ذهنم رو درگیر کرده سوال داشتم اول اینکه شغل من فروشنده قطعات یدکی خودرو هستم
حالا سوال اینکه : آیا شما به جابجایی محل کسب یا خونه در راستای ورود خیر برکت به زندگی اعتقاد دارید یا خیر ؟ چون من یک تجربه در این زمینه دارم دوست داشتم با شما به اشتراک بذارم و نظر شما رو بدونم
تجربه من اینکه من حدودا 5 سال در یک مغازه در تهران مشغول به کسب و کار بودم و تقریبا هر روز میرفتم مغازه و غروب دست خالی بر میگشتم خونه حتی بعضی روز ها دشت هم نمیکردم و هی این روند تا 5 سال ادامه داشت هر روز میگفتم امروز درست میشه فردا درست میشه و دیدم هیچ اتفاق مثبتی در روند فروشم نمی آفته این ماجرا 5 سال طول کشید به امید اینکه امروز فردا مشکل فروش حل بشه اما دیدم نه درست نمیشه یک روز به خودم گفتم اینجوری فایده نداره باید از این مغازه دربیام و جابجا بشم برم ی مغازه دیگه اجاره کنم و رفتم یک مغازه دیگه اجاره کردم و بعد از یک هفته فروش خوب شد و هر روز داشت عالی تر میشد همون مشتری هایی که قبلا من بهشون التماس میکردم از محصولات من استفاده کنید و قیمتم خیلی از بقیه رقیب ها مناسب تر و جنسم با کیفیت تر هست و از من خرید نمیکردن و وقتی جابجا شدم و وارد مغازه جدید شدم همون مشتری خودبخود یهویی سر و کله مشتری پیدا شد و اینبار اونا به من التماس میکردن ما دوست داریم از محصولات شما خرید کنیم و من هر قیمتی که میگفتم یعنی بالاتر از قیمت قبل میگفتم مشتری میخریدن و من همینجوری گیج و منگ مونده بودم چی شد یدفعه !!!! بعد متوجه شدم از وقتی که جابجا شدم و وارد مغازه جدید شدم این اتفاق خوب برام افتاد و اینو بگم من همون آدم قبلی با همون افکار و نگرش بودم و حتی من اون موقع اصلا نمیدونستم تاثیر افکار و فرکانس چی هست تو زندگی که مثلا بخوام بگم من افکارم رو عوض کردم که این اتفاق افتاد و فقط به خودم میگفتم اون مغازه قبلی چقدر نحس و بی خیر برکت بود که 5 سال از عمرم رو تلف کرد بعدا خیلی راجبش فکر کردم و بررسی کردم و به این موضوع پی بردم ملک هایی که رو به شرق و جنوب هست خیلی خیر و برکت دارن تا ملک هایی که در جهت غرب و شمال هستن به این نتیجه رسیدم اون مغازه قبلی غربی بوده که اصلا روزی نداشتم و حالا که اومدم تو این مغازه شرقی خیلی روزی زیادی خداوند برام فرستاده نمیخوام بگم من عامل رزق روزی رو غیر از خدا میدونم اما من فکر میکنم این هم یکی از قوانین جهان و خداوند هست و من بعد از اون جریان ملک ها و مغازه ها و خونه های زیادی رو برسی کردم که دیدم واقعا درسته و بهم ثابت شد که جهت ملک خیلی مهم هست در خیر و برکت و رزق در زندگی و همچین خیلی تاثیر داره در کل روابط خانواده و به این موضوع هم پی بردم که خداوند به پیامبر گفت از مکه به مدینه هجرت کن و متوجه شدم واقعا جابجایی و هجرت کردن خیلی موثر هست در حل خیلی از مسایل حالا استاد دوست دارم نظر شما هم رو بدونم و یک فایل راجب این موضوع و تجربه من ظبط کنید سپاسگذارم