این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
بنام خداوند یکتا
سلام بر استاد و مریم عزیزم
سلام بر دوستان پاکم
استاد عزیزم در مورد رشته ام اخیرا در اینستا و فضای مجازی هوش مصنوعی خیلی صدا کرده و میگن قرار جایگزین ما بشه اولش ک اینو شنیدم خب ترسیدم اما بعدش حرفهای شما اومد توی ذهنم و فهمیدم هر چی را باور کنم دارم بهش قدرت میدم و این یجور شرک هست و در واقع اینو فهمیدم ک آدمها هر دفعه از طریقی میخوان بقیه را بترسانند و اونایی ک در این بازی میترسند و قدرت را ب کسی غیر از خداوند میدهند ضرر میکنند چون قدرت فقط متعلق ب خداوند هست و لاغیر.
مورد دیگه اینکه پاشنه آشیل من و خانواده ام از بچگی شده استاد عزیزم سرطان هست و از بس نمونه در فامیل دیدم از اسم این موضوع هم تا خود مرگ میریم و متاسفانه این ترس باعث شده کوچکترین آزمایش ما را کلی بترسونه، البته دارم روش کار میکنم تا خودم را حداقل از این ترس و افکار خلاص کنم چون قدرتی روی بقیه افراد خانواده ندارم و طبق قانون هر کسی مسئول افکار خودشه. دیروز با خودم اینطور فکر کردم چطور بدن میتونه زخمها و مریضیهای کوچک را درمان کنه اما برای سرطان و این مریضیهای این مدلی ناتوانه؟
بدن ک همون بدنه
یک فکر اومد توی سرم چون ترس داره ب اون بیماری قدرت میده و از همین ترس استفاده میکنند تا در این بیماریها تجارت راه بیندازند و پولهای مردمی ک ترسیدند را بگیرند و بگن درمانتون میکنیم اما اکثرا درمان نمیشن و فقط دوره ای با این درمانها زجر میکشند، چون باورها ایراد داره و من میشناسم افرادی را ک دکتر بهشون گفته سرطان داری و چند ماه دیگه میمیری اما اون فرد اینقدر ایمانش قوی بوده ک حتی پیگیر درمان نشده و رفته خوش گذرونده و گفته همه چیز در دستان خداست و بعد از چند ماه ک آزمایش داده هیچ اثری از اون بیماری نبوده، دلیلش هم باور قوی اون فرد بوده ک تسلیم ترس نشده و قدرت را ب سرطان نداده. اینا را گفتم از چیزهایی ک در اطرافم دیدم ولی لطفا اگر کسی این کامنت را خوند فکر نکنه ک باید درمان را متوقف کنه تا خوب بشه چون فقط باورهایت ک مهمه باید باور کنیم سرطان در برابر قدرت خداوند هیچ قدرتی نداره و این یک بیماری تجاری هست و شاید درمانش از سرماخوردگی هم راحتتر باشه فقط باید از اون ترس رها شد.
خداوندا هدایتم کن
الهی شکرت