توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حدیث» در این صفحه: 1
  1. -
    حدیث گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    وای استاد زنده باشین و سلامت

    من از تجربه خودم بگم از زمانی که سنم 14 بود همه میگفتن رشته ریاضی برای دخترها نیست برای پسرهاست نباید به اون سمت بری و شکست میخوری و بی پول و بیچاره میشی و خدای من الان که شروع کردم به نوشتن یادم اومد که بهم میگفتن خل میشی چون من یک عمه دارم ایشون تنها فرد فامیل بود در اون سالها که دانشگاه رفته بودن برای علوم پایه و شیمی میخوندن ترم آخر دانشگاه به خاطر رماتیسم قلبی و آریتمی دریچه های قلب دچار سکته مغزی شدن اون هم سر جلسه یکی از امتحانات دانشگاه و چون از نظر رفتاری و چهره من شبیه ایشون بودم کل فامیل و خانواده به من این رو بارها استاد شاید هزاران بار هر بار میخواستم تکالیف مدرسه ام رو انجام بدم میگفتن نخون مثل عمه ات دیوانه میشی اون هم اینقدر درس خوند دیوانه شد و..‌. و خدا شاهد الان یادم اومد چه ترس و وحشتی داشتم موقع درس خوندن اما در اون سن واقعا خودم رو تحسین میکنم بهشون گفتم سخت وجود نداره اگه بقیه یک درس رو با یکبار خوندن متوجه بشن من ده بار میخونم متوجه میشم، و با توکل بر خدا فقط بر خدا(یادمه شبها فقط با خدا صحبت میکردم و تصویر سازی میکردم توی اون سن که معلم شدم و دارم ریاضی درس میدم) برای خودم دریم برد کشیده بودم که استاد دانشگاه شدم و فیزیک درس میدم (بماند که خانواده ام چه مشکلاتی پیش آوردن که درس نخونم و شبیه دخترهای اطرافم به فکر ازدواج و این چیزها باشم) من قوی رفتم رشته ریاضی و فیزیک و قوی وارد دانشگاه دولتی توی رشته فیزیک شدم و جزو دانش آموزهای تاپ توی دوران های تحصیلم بودم اینقدر که از طرف اساتیدم برای ادامه تحصیل و کار به چند کشور معرفی شدم و الان هم 2 سال هست کار خودم رو شروع کردم یک موسسه آموزش علوم مفهومی دارم و برای انتشارات به نام کشور کتاب کمک درسی تالیف میکنم و فیلم های آموزشی دارم و فقط با توکل بر خدا و ایمان چون دقیقا یادمه فقط یک نیرو رو در زندگیم میدیدم خدای بزرگ و توانمند، الان هم در هر لحظه ای از زندگیم به مشکل میرسم و میخوام مشرک بشم صدایی درونم میگه همونقدر نتیجه میبینی که خدات رو قدرتمند کرده باشی، سپاسگزار خداوندم در این روز چون امروز من صبح بیدار شدم و به خاطر شرایط زندگیم که تغییر کرده شروع به گریه کردن کردم و اومدم داخل سایت و هدایت کن رو زدم و این فایل زیبا جواب حال من بود…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: