توحید عملی | قسمت 8

 این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموخته‌اید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:

سوال:

با توجه به صحبت‌های استاد، در قسمت کامنت‌های این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

به این فکر کنید که:

به محض اینکه اوضاع  کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟

و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود،  قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟

همچنین توضیح دهید:

وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟

به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟

 

با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم

برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی‌، کلیک کنید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1

کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «راحله منشادیان» در این صفحه: 1
  1. -
    راحله منشادیان گفته:
    مدت عضویت: 784 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم

    وخانم شایسته مهربون

    با این فایل استاد من و برد به 8 سال گذشته که پسر سوم به دنیا آمدو با مشکلات مادرزادی

    وبه قول استاد هر دکتر و دانشمندی ی نظری داشتن

    ولی چیزای که من از این بچه میدیدم باز خیلی متفاوت بود ومن اصلا دوست نداشتم بپذیرم شرایطی که اونا میگفتن چون من دوتا پسر خیلی عالی وزیبا داشتم برام سخت بود

    یک دکتر می گفت،پول تون خرج نکنین

    یکی میگفت 3ماه بعد میمیره خلاصه خیلی از این چیزها

    واون موقع من اصلا با قانون آشنا نبودم ولی چون من شرایط اونا رو نپذیرفتم ناخودآگاه قانون برام کار می‌کرد ولی من خبر نداشتم

    الان که شما برام قانون باز میکنین من یاد اون روز ها میفتم

    که خیلی شرایط سختی بود و هردکتر چیزی میگفت خدایا چه کار کنم من چه کاری از دستم به عنوان مادر برای این بچه بر میاد

    وفقط دوست داشتم ی کاری انجام بدم فارغ ازاین که دکتر ها چی میگن

    خلاصه تا شش ماه خیلی با خودم کلنجار رفتم ی روز گفتم با خودم راحله پاشو تو ی قدم بردار ببین چی میشه اینم بگم که اینجا من دیگه دل از همه بریده بودم وفقط به خدا امید وایمان داشتم

    واین که الان اقا علی رضا ما بامن زندگی در بهشت رو میبینه وسفر به دور امریکا و فایل ها رو گوش میده من هر جا زندگیم که قدرت رو دادم به دست رب ی شاهکارهای برام انجام داد که خودم در حیرتم فقط رب است و رب و رب است که کون فیکون می‌کند برای ما

    دوستانم شما را به خداوند یکتا میسپارم

    خداوند نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: