توحید عملی | قسمت 8 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حیدر احمدی برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    به نام خداوند مهربان

    استاد جان سلام، مریم خانم مهربان سلام ، دوستان هم فرکانسی عزیزم سلام.

    خدا رو شاکرم که بازم هدایتم شدیم به سمت زیبایی ها و بهترینها رو آرزو میکنم برای همه خانواده صمیمی عباس منش.

    خدایا تنها و تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجویم.

    استاد جان بسیار سپاسگزارم از خداوند مهربان که بعد از سالها که در اعتقادات مذهبی اشتباه بودم و به قول معروف پشت به خورشید حرکت میگردم، و شرک خفی داشتم ، مرا به سمت نور و توحید هدایت کرد و با شما آشنایم کرد،

    از شما هم ممنونم که دستی شدید از دستان خداوند، برای هدایت به سمت نوحید.

    استاد جان ، باور همه چیز انسان می‌شود، و باور هست که نتایج را به دست می‌آورد، وقتی این باور شرک آلود را در ذهنت درست میکنی ، که افرادی هستن که می‌توانند تو را به خواسته هایت برسانند، به راحتی مشرک میشوی و قدرت را از صاحب اختیار عالم یعنی خداوند میگیری و به اشخاص دیگری این قدرت را می‌دهی، این اقسام باورهای شرک آلود در افراد مذهبی که من هم تا مدت ها قبل بودم ، بسیار است ، و میدیدم و میبینم که چه جور این باورهای غلط باعث شده که افراد از زندگی لذت نبرن و دائما در خرافات و فکرهای شرک آلود زندگی کنن، و زندگی را برای خودشان و اطرافیانشان در آور کنن.

    توحید و یکتا پرستی ، سر آغاز لذت بردن از نعمتهای خداوند مهربان میباشد، همانطور که در قرآن فرموده که (من همه چیز را مسخر شما کردم )

    من قبلا به واسطه این افکار شرک آلود که بسیار ریز بودن و به ظاهر دیده نمیشدن ، خیلی ضربه خوردم.

    در اغلب موارد در زمینه مالی بود که اگر این افکار شرک آلود را نداشتم ، تحولات بزرگی را می‌توانستم در زمینه مالی در زندگیم ایجاد کنم.

    مثلا به واسطه شغلم قرار بود معامله بزرگی را ترتیب دهم و سود بسیاری بدست بیاورم، آمدم و شروع کردم روی افرادی که در این معامله نقش داشتن حساب باز کردم و به قول استاد ، قدرت را دادم به عوامل بیرونی ،و نتیجه معامله به شکست انجامید ، و این قانون خداوند است ، که اگر شرک بورزید دچار ناراحتی و گرفتاری میشوید.

    شکر خدا دارم روی خودم کار میکنم و با تمام وجود خودم رو سپردم به دست صاحب‌ اختیار عالم یعنی خداوند مهربان و به قول معروف تسلیم شدم، و مطمئن هستم که اتفاقات خوبی در راه است.

    در آخر برای همه آرزوی سلامتی، شادی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستارم، آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    محمد رازی گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست گرامی که در ژنتیک به دنبال شادی میگرده

    با دو دلیل علمی و منطقی تحققققیقات بی پایه و اساس رو میشه تشخیص داد:

    1+ از میان 100کودک زیر یک سال نمونه گیری ژنتیک بشه و به این دانشمندان تحویل بدن تا مشخص کنند کدام افراد در آینده شاد و کدام افراد غمگین خواهند بود.؟؟

    2+

    100 نمونه ژنتیک از میان بزرگسالان که 50 نفر شاد و 50 نفر ناشاد هستند گرفته میشه و به این دااانشمندان تحویل می‌دهیم.(تحقیق کوتاه مدت)

    قاعدتاً باید از روی نمونه، افراد شاد رو تشخیص بدهند

    آیا میتوانند با تشخیص درستشان نظریه خودساخته خود را اثبات کنند؟ زیرا مدعی بوده اند ژن شادی و خوشبختی را کشششف کرده اند….

    میتوانید این دو سوال را به انگلیسی ترجمه کنید و برایشان ارسال بفرمایید

    احتمالا دو جواب خواهید گرفت:

    1_ آنقدر رفرنسی که این داستان ها را بافته بی صحاب بوده که جوابی دریافت نمی کنید

    2_ در پاسخ خواهند نوشت ؛ داداش هنوز دَرسمون به اونجا نرسیده (: اینجا رو آقا معلم به ما نگفته…

    و ضمنا مدیر مجله خواهد نوشت؛ ما یه چیزی تو بلاگ نوشتیم که چهار نفر از صفحه ما بازدید کرده باشن

    اگر ن منبعش به اندازه منبع آب پراید هم قابل استناد نیست…

    «در هرررررر زمینه ای که پای ژنتیک را پیش میکشند، میتوانید آن دو سوال بالا را مطرح کنید»

    اما در انتظار پاسخ ننشینید…

    زیرا دو سال منتظر پاسخ همان سوال ها در خصوص ژنتیک و لکنت زبان بوده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    آتنا گفته:
    مدت عضویت: 1680 روز

    به نام خداوند بخشاینده ی مهربان

    تنها تورا میخوانم و تنها از تو یاری میجویم

    استاد سپاسگذار شما هستم بابت فایل ارزشمندی که روی سایت قرار دادید و سواسگذار خداوندی که انقدر زیبا و ساده با من حرف میزنه و من رو هدایت میکنه همونجوری که با سلیمان و ابراهیم و موسی و محمد صحبت کرد و هدایتشون کرد.

    اول از همه بگم که لحجتون به شکل زیبایی تغییر کرده و مشخصه که هر روز دارید در زبان انگلیسی توانمند تر و ماهر تر میشید

    تصاویر زیبایی که از پرادایس برای ما منتشر میکنید دیوانه کنندست

    من جلوی پنجره ی اتاقم رو کامل درخت گرفته و هر روز صبح با صدای پرنده ها از خواب بیدار میشم و هربار که این صحنه رو میبینم وجودم پر از احساس خوب و سپاسگذاری از این زیبایی میشه و وقتی پرادایس رو میبینم با خودم میگم چه احساسی داره اینکه هر روز با این منظره و این ویو مواجه بشی وقتی از خواب بیدار میشی. بینظیره استاد بینظیره.

    سپاسگذار خداوند هستم به خاطر این فضای زیبا که به شما داده شده و به خاطر روند تساعدی رشد و پیشرفت شما و مریم عزیز که الگویی هایی برای من هستید که اگه شما با اون شرایط به همچین جایگاهی رسیدید پس من هم میتونم برسم

    من هم به اندازه ی شما و هر انسانی که به موفقیت و ثروت رسیده ارزشمند هستم به اندازه ی پیامبران خداوند ارزشمند و لایق هستم تنها تفاوت در باورهاست.

    استاد این مشکلیه که من دارم و دارم برای برطرف کردنش چند روزه تمرکزی تلاش میکنم و توی این راه به انجام کارهای فوق العاده ای هدایت شدم.

    من پارسال توی شرایطی که همه ی دوستان میگفتن بازار خرابه و مشتری نیست و گوشیامون زنگ نمیخوره و معامله انجام نمیشه گوشی من شبانه روز زنگ میخورد و 80 درصد مشتریا ای که خداوند به سمت من هدایت میکرد به معامله و نوشتن قرارداد ختم میشد.

    بعد از روی نا اگاهی و مشورت گرفتن از افراد به جای خداوند اومدم برای قانع کردن مشتری بازار های دلار و طلا و ماشین رو شروع کردم رصد کردن که بتونم مشتری رو با اون ها قانع کنم از اون موقع که شروع به این کار کردم کم کم باور اینکه بازار بعضی اوقات خوبه بعضی اوقات افتضاح رفت توی ذهن من. الان که دارم این کامنت رو مینویسم یادم اومد از کجا شروع شد این ماجرا. از قوانینی که بقیه گذاشته بودن تطلاعات کسب کردم. اطلاعات کاملا مضر و اشتباه. باورهای من کم کم تضعیف شد و توی دو ماه گذشته به اوج خودش رسید که منی که هیچ ماهی بدون معامله نبودم ماه گذشته و این ماه هیچ معامله ای ننوشتم و یک معاملم هم به خاطر همین باورهای اشتباه بهم خورد.

    چند روزه دوره ی قانون افرینش رو شروع کردم به شدت داره به من کمک میکنه و من رو توی مسیر نگه میداره. تصمیم گرفتم صدای خودم رو ریکورد کنم و باورهای درست رو با مثال هایی که اطرافم اتفاق افتاده و شاهدشون بودم و مثال هایی از خودم بگم و هر روز گوش کنم.

    امروز بعد از اینکه یک فایل راجب به اینکه خداوند به من نزدیکه و هدایتم میکنه ریکورد کردم گفتم من بهت ایمان دارم میرم تو سایت و هدایتم کن به فایلی که باید گوش بدم توی ذهن خودم این بود که نشانه ی امروز من رو ببینم اومدم توسایت و فایل های جدید که بالای صفحه میاد لود نمیشد واسم. اومدم پایین بزنم روی نشانه ی امروز من یه حسی گفت برو اول ببین فایل جدید چی اومده رو سایت نگاه کردم دیدم بله توحید عملی ، دوباره همون حسه گفت نشونت همینه ، همینو باید ببینی و دقیقا همون چیزی بود که بهش نیاز داشتم

    بعد از دیدن فایل با خودم هی میگفتم من خدایی رو میپرستم که خالق و فرمانروای همه چیزه. از همه چیز آگاهه نهان و آشکار آسمان ها و زمین رو میدونه ، بر هرکاری قادر و تواناست. اون به من نزدیکه و صدای من رو میشنوه و به من پاسخ میده و من رو اجابت میکنه. لحظه ای غافل نمیشه لحظه ای خوابش نمیبره. رحمت و هدایت خودشو بر من واجب کرده.

    این جهان یه بازیه. اونم یه بازیه یه نفره ، من هستم و خدای من که در همه چیز جاریه و همه چیز تحت امر و فرمان اوست. اون واسه من همه کاری میکنه… همه کاری

    شکرت که قوانین جهانت رو به من یاد دادی.

    شکرت که از هدایت یافتگانم

    شکرت که من رو از تاریکی بیرون کشیدی و به سمت نور هدایت کردی.

    شکرت که از زبان استاد انقدر ساده و روان با من صحبت میکنی و به من اموزش میدی.

    من هر موقع که قدرت رو از انسان ها و شرایط و موقعیت ها گرفتم و به خداوند دادم همه چیز همونجوری پیش رفت که میخواستم

    هر موقع خداوند رو باور کردم نتایج من از این رو به اون رو شد

    میخوام روی این قدرت حساب کنم میخوام روی خداوند حساب کنم

    شیطان ذهنم همیشه دنبال بهانه میگرده. دنبال عوامل بیرونی میگرده و اگه بهش اجازه بدم نتیجه میشه اتفاقی که توی دو ماه گذشته واسه من افتاد.

    من خالق زندگی خودم هستم. من خالق شرایط و اتفاقات زندگی خودم هستم

    اگه مشتری نداشتم اگه معامله نبستم به خاطر باور اشتباهی بود که گذاشتم توی ذهنم شکل بگیره و باعث بشه توی مداری قرار بگیرم که این اتفاقات واسه من رقم بخوره

    اگه باورهامو درست کنم و خودم رو توی مدار های بالاتر قرار بدم مثل قبل همیشه برای من مشتری هست. همیشه برای من معامله هست

    استاد جدیدا میرم دفتر هندزفری میزارم توی گوشم و با کسی صحبت نمیکنم که باورهای اشتباه رو به خورد مغزم بدن. از کسی سوال نمیپرسم جز خدای خودم و میگم جواب سوالمو یه جوری بهم میده اخه کی اگاه تر و حکیم تر از اون

    شکرت بابت مسیری که دارم توش حرکت میکنم و از احساسم و لذتی که دارم میبرم میدونم درسته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    آیدا گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    خدا جانم شکرت

    استاد عزیزم سلام

    دیروز که داشتم کامنت های اخیر میخوندم به کامنت علی جان خوشدل که رسیدم گفتن توحید عملی شش خیلی گوش کردن و خیلی نتیجه دیدن همونجا سریع رفتم فایل توحید عملی شش رو گوش کردم چقدر فوق العاده بود کامنتاشو میخوندم که دیدم آقا رضا عطار روشن عزیز چه متن و چه مثال قشنگی نوشته بودن از توحید عملی که تو زندگیشون داشتن که البته کامنت مربوط به سال 97 بود و ایشون گفتن که توحید عملی پنج چقدر تاثیر گذار بوده براشون و امروز داشتم اون فایل گوش میکردم که ….

    خدای من چقدر میتونه هدایت درست باشه که الان ببینم استاد توحید عملی هشت رو سایت قرار دادن

    قوربونت برم خدا که چقدر قشنگ از طریق دستان فوق العاده ات منو هدایت میکنی برای اینکه بدونم اشکال کارم کجاست و درستش کنم

    چند روزی بود که با پدر و مادرم بحث داشتم و بهشون میگفتم که شما همیشه تو شغل من دخالت کردین

    من پدرم مدیر یکی از شرکت های دولتی هست و از شروع کارم پدرم منو گذاشت سرکار و همیشه هر جایی هر مشکلی پیش میومد من میرفتم میگفتم و پدرم سریع مسئله رو حل میکرد و اگه از بخشی راضی نبودم منو جا به جا میکرد خیلی راحت و بدون دردسر

    الان داشتم سر این موضوع اعتراض میکردم که ای کاش پدرم منو این شرکت نذاشته بود که من خودم برای شغل خودم تصمیم میگرفتم و چقدر شرک تو کار من همیشه بوده از اولش تا الان که این موضوع انداختم گردن پدر مادرم ،

    و البته که خیلی دوستام همیشه بهم میگفتن کاش ما جای تو بودیم پدرمون مدیر همچین شرکتی بود و ما راحت هر بخشی که میخواستیم میرفتیم

    خدایا چقدر همه ی ما شرک داریم چقدر همه ی ما قدرت از تو میگیریم و به بنده های تو میدیم چقدر عامل خارجی رو دلیل اصلی نتایج زندگیمون میدونیم

    و اما این جمله که

    چه طوریه که ما ایمان پیدا میکنیم فردی میتونه کارمون راه بندازه مسئلمونو حل کنه ولی خدای ما که خالق همه ی این دنیاست نمیتونه و ما هیچوقت با ایمان کارهامونو به اون نمیسپاریم و همیشه چشم داریم ببینیم بنده هاش چیکار میکنن برامون !!!

    چند وقتیه این موضوع فهمیدم در مورد کارم در مورد این شرکی که خیلی وقته دارم نمیدونستم باید چیکار کنم بهم الهام شد مدت یک ماه از کارت فاصله بگیر تا قدم بعدی بهت گفته بشه تصمیم عجیبی بود ولی خب با شک و تردیدم اقدام کردم برای انجام این ایده که از هفته ی دیگه شروع میشه امیدوارم بتونم این شرکی که تو کارم دارم حل کنم خودم با باورهای درست خودم با ایمان عملی که میخوام نشون بدم

    بگم بابا منم تغییر کردم منم میخوام نتایج عالی تو زندگیم بگیرم منم میخوام فقط روی خدا حساب کنم

    توی دریم بُردم جمله ای از استاد نوشتم که هر روز میخونم که یادم بیاد همه ی نتایج زندگیم فقط و فقط از خودم نشات میگیره و اونم این جمله

    چیزی به نام واقعیت وجود ندارد آنچه من باور میکنم می‌شود واقعیت من

    وقت این جمله رو تو دوره فوق العاده عشق و مودت شنیدم اصلا نمیدونم چی بگم همش با خودم میگفتم چه

    جمله اییییییییی چقدر درست اخه واقعا همینه هااااا

    واقعا چیزی که ما باور میکنیم تو زندگیم میبینیم

    دوستی داشتم همیشه میگفت هیچ پسر خوبی دیگه وجود نداره و به معنای واقعی من میدیدم که هر پسری سر راه زندگیش قرار میگرفت ناجالب بود و بعد میومد بهم میگفت دیدی گفتم اصلا پسرای خوب دیگه نیستن ولی اون باورش بود که اون نتیجه رو بهش نشون میداد

    و به قول استاد واقعا چرا بیایم چیزایی که به نفع ما نیستن بخوایم باور کنیم چرا چیزی که حالمون بد میکنه چیزی که کنترلش از دست ما خارج باور کنیم

    مگه ما خودمونو دوست نداریم

    مگه برای خودمون ارزش قائل نیستیم

    مگه نمیخوایم زندگیمونو اونجوری که دوست داریم خلق کنیم

    پس چرا کمبود باور کنیم

    چرا مریضی و ژنتیک باور کنیم

    چرا تاثیر عوامل خارجی مثل پدر و مادر باور کنیم

    همه ی این حرفارو دارم به خودم میزنم به همین آیدایی که چند وقته با اینکه خیلی اگاهیارو داره ولی اونطور که باید بهشون عمل نمیکنه و میشینه به بقیه قدرت میده وابسته میشه نگران میشه

    اگه از شغلش دربیاد که پدرش اونجا نباشه چیکار کنه یا

    اگه اون ادم دیگه تو زندگیش نباشه چی میشه

    ولی اگه توحید واقعی باشه باید بدونم که اگه روی پای خودم باشم با حساب کردن روی خدام به همه چی میرسم و اینکه هیچکس و هیچ چیز نمیتونه تاثیری تو زندگی من بزاره

    خدایا خیلی قشنگ منو هدایت میکنی و من عاشقت هستم کنارم باش مثل همیشه تا بتونم از پس ذهنم و این نجواها بربیام و زندگیمو اونطوری که دوست دارم خلق کنم

    استاد عزیزم مریم جانم خیلی دوستتون دارم و چقدر که شما الگوهای فوق العاده ای هستین و

    همیشه ی همیشه تا آخر عمرم ممنون شما هستم بابت این آگاهی های ناب و بی نظیری که به ما آموزش دادین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    به نام پروردگار زیبایی ها

    سلام استاد عزیزم

    چقدر شرک میتونه متنوع باشه و ریز

    پنهان تو هزاران باور و افکار

    ولی خب یه کد داره که شما خیلی خوب بهمون گفتید

    اینکه اون باور چه کمکی به من میکنه؟

    زینب جان اون باور دست و پات و میبنده که تو خالق زندگیت نیستی؟

    پس بدو بدو بزارش کنار

    چون خداوند قانون گذار این دنیای سیستمی و قانونمند چون الله یکتا تو کتاب قانونش گفته من قدرت اول و اخرم و من اراده دادم به شما که خودتون رو در روی زمین تجربه کنید

    که خالق باشید

    که از من درخواست کنید باایمان با توکل و من به شما با عشق ده برابر ،صدبرابر بهترشو بدم

    حالااگر فکر کنی باور کنی خدای قادر مطلق بیادو فرق بزار به وسیله هرچیزی از جمله ژن ،ژنتیک و..هرچیز

    اولا زینب عداااالتش میره زیر سوال

    دوما قانونش میره زیر سوال

    وسوما خداییش

    چون قدرت و دو دستی تقدیم ژن ،تقدیم نداشتن پدرو مادر عالی،خانواده ثروتمند یا حتی مادرو پدر سخت گیر و با برنامه نداشتن ،یا هرچیییی میکنیم

    و میگیم نمیشه که دیگه اگر اونجور بود میشد و الان نمیشه

    قدرررت خداست

    قدرت برای خداست

    قدرت از آن خداست

    قدرت یعنی خدا

    قدرت به دست خداست

    قدرت مطلق خداست

    و چقدر قشنگ گفتی استاد

    و من به خودم میگم حرفتونو که زینب عزیزم

    فکر میکنی سرنوشت تو پر از سختی و ناملایمت؟ پس هست

    فکر میکنی سختتتت باید به خواسته هات برسی؟پس سخت میرسی

    فکر میکنی ادما شرایط موقعیت ها ژن بیماری پول قدرت بقیه در زندگی تو تاثیر گذار ؟

    پس درست فکر میکنی

    یاااا

    فکر میکنی تو قدرت خلق زندگی دلخواهتو داری؟

    پس درست فکر میکنی

    فکر میکنی تو لایق احترام عزت و عشق هستی؟

    پس واقعا هستی عزیزم

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    حواست باشه زینب چه افکاری دارن ریزو با دلایل الکی و بی منطقققق پاورچین پاورچین وارد ذهنت میشن و میشن باورت و در نهایت میشن تو

    استاد جان اکثرا تو فامیل ما مخصوصا پدری اضافه وزن دارن و یا دارن سعی میکنن اکثر اوقات رژیم بگیرن این بادرو داشتن ک ما آبم بخوریم چاق میشیم اما من همیشه بطور ناخوداگاه نمیتونستم بپذیرم با همون ذهن بچگانم میگفتم بابا اینا دارن قد ده نفر میخورن خب معلومه چاق میشن

    و نتیجش اینه تا به امروز اضافه وزن نداشتم که هیچ اندامم فوق العادس

    یا مثلا مادرو پدر من تحصیلات کمی دارن

    میدیدم تو مدرسه بچه هایی که خانواده های تحصیل کرده دارن و کمکشون میکنن یا حتی باعث شده باور کنن باهوشن

    و یسری ها میومدن که دیپلم بگیرن تو همون ابتدایی و راهنمایی

    ولی من میگفتم من باهوشم

    یادم یجا شنیدم تو بچگی مغز ادما مثل هم هرچی استفاده کنی بیشتر کارمیکنه و جوون تر میشه و.. منم میگفتم اگر کاری نکردم ازاون دختره ک مامانش درس خوندس بالاتر بشه نمرم

    و بهترین رتبه و دانشگاه و رفتم

    در مقابل

    تو روابط یجورایی فامیلامون اکثرا خانوما راضی نیستن و من از بچگی اینارو دیدم

    و پذیرفته بودم ک ماها شانس نداریم اصلا اخلاق و روحیاتمون اینجور اصلا فرهنگ اینجا یجور بر علیه خانوم

    دخترا اخرسر با کسی ازدواج میکنن ک دوسش ندارن و به زور خانواده میدتشون به کس دیگه

    وای یعنی قدرت و دادم به یسری عوامل بیرونی ،خانواده و جبرو …

    استادجان بااین باور رابطه عاطفی که چقدر دوسش دارم پراز تلاطم شد پراز آشوب که واقعا بیشتر نشخوارفکریم و ترسم از همین بود

    یا میگفتم ببین پسر بودم خیلی موقعیت داشتم

    حتی تو خونمون بهم بیشتراهمیت میدادن زن چیه زن بودن جیه جه ارزشی داره و سعی کردم هرجور بلدم یه موقعیت اجتماعی برا خودم بسازم

    فقط برااینکه پذیرفته بشم ولی دلم اروم نبود

    چیشد؟

    حس بد نسبت به برادرایی که دوسشون دارم داشتم

    تو رابطه عاطفیمم فکر میکردم خب من زنم اینقدر جایگاه خاصی ندارم و ارزش ندارم

    اینایی ک میگم پنهان بودا

    یعنی تازه میفهمم علت دعواهام تنش هام ناراحتی هام به نتیجه نرسیدن خواسته هام ایناست

    و اینا یعنی قدرت دادن به عوامل بیرونی به اشکال و با باورهای مختلف

    استادجان سپاسگزارم بابت فایل فوق العاده

    مرسی که هستید و به ما کمک میکنید بااین فایل های هدیه فوق العادتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سید محمود موسوی مهر گفته:
      مدت عضویت: 997 روز

      سلام

      دوست هم فرکانسی من

      واقعا لذت بردم از کامت زیباتون

      چقدر دقیق توضیح دادین

      ممنونم از توضیحاتتون

      من هم مانند استاد که مثال زدن سیدها اخلاقی تند دارن و زود جوش میارن وعصبانی میشن این باور در وجود من بود چون خود هم سید هستم هر وقت جایی تند برخورد میکردم میگفتم ما سیدها اخلاقمون همینجوریه زود جوش میاریم چون خیللی این باور و از بزگسالانمون شنیده بودم و شده بود باور ذهنیه خودم

      یا مثلا پادرد داشتم باورم این بود چون مادرم و دایی و خاله هام پادرد دارن پس من هم طبیعی که پادرد داشته باشم چون باورم این بود که ما ژنیتیکی پادرد داریم

      یا مثلا ریزش مو چون باور کرده بویم چون پدر ما موهاش ریخته پس ما هم باید طبیعتا کچل بشیم

      و آلان که فایل استاد و گوش میدادم متوجه شدم چقد این باورهای مخرب در وجود ما نهادینه شده

      وما ندانسته قدرت رو از خداوند گرفته وبه باورهای مخرب خودمون دادیم

      خدارو هزاران بار شکر میکنم که با فایل استاد عزیز و کامنتهای شما همفرکانسی عزیز این باورهای شرک آلود را پیدا کردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    دیدن این مناظر زیبا واقعا لذت بخش هستند

    همه اینها در ذهن من قدرت خدای مهربان و پروردگار بزرگ را نشان می دهد

    خدایی که این همه مناظر زیبا را آفریده است

    آیا او نمی تواند خواسته های من را محقق کند

    خواسته های که در نظر من خیلی بزرگ هستند ولی برای آفریننده کوه و دریاها هیچ نیست

    تمام صحبت های استاد در این باب همگی بخشی از توحید و خداشناسی است

    هر چه بیشتر من روی خودم و خدای خودم شناخت بهتر و بیشتری داشته باشم بی شک من خوشبخت تر خواهم بود

    درس زیبایی را استاد در این فایل به من آموزش دادند

    قدرت دادن به دیگران در ذهن خودم

    این نوعی شرک است

    چرا که هر زمان من قدرت را در دست دیگران ببینم برای من جز رنج و درد و سختی و عذاب هیچ چیز دیگری وجود نخواهد داشت

    یاد بگیرم که هیچ چیز در زندگی من نقش ندارد مگر و مگر باورهای من

    باید روی باورهای خودم کار کنم به نوعی که بدانم این من خودم هستم که با افکار و باورهای خودم خالق زندگی خودم هستم

    مراقب باشم چه می بینم و چه می شنوم

    همه اینها برای من درس هایی را دارد که هر چه بیشتر روی آنها توجه کنم من آسوده تر خواهم بود

    هر وقت از دیگران انتظار داشتم کار به درازها می کشید و همیشه کلی دردسر و خواهش و التماس باید می کردم تا کار من انجام بشود

    وای که وقتی از او کمک می خواستم به بهترین شکل ممکن

    به بهترین حال ممکن

    کار من رواج پیدا می کرد و آنهم براحتی و آسانی که خودم باورم نمی شد که اینقدر به آسانی کار من انجام شد

    بله خدای من برترین قدرتی است که او دست به کار شود هیچ کس نمی تواند مانع او بشود

    باور

    هر جوری که ببینم

    هر جوری که بشنوم

    همان را باور می کنم

    این می شود باور

    وقتی که ببینم در کشور من قطعی و گرسنگی و فساد و تورم زیاد است در همین راستا هم همین اتفاقات برای من رخ می دهد و آنقدر می بینم که برایم دیگر مثل روز روشن می شود که در کشور تورم و فساد و رشوه است

    حال برعکس آن

    اگر این باور را داشته باشم که در کشور خودم براحتی می توانم به پول و کسب درآمد برسم

    می توانم از پس همه مسائل بربیایم

    باور به این داشته باشم که خدای مهربان همیشه درکنار من است و مراقب من است

    این باور برای من محقق می شود و در همین راستا هم بیشتر و بیشتر برای من در زندگی من رخ می دهد

    پس می توانم

    پس می شود

    پس بیایم از حالا به خودم قول بدهم و سعی کنم که جور دیگر فکر کنم

    جور دیگر ببینم

    از نتایج متفاوت آن هم لذت ببرم

    این همان است که من را جز پنج درصد متفاوت افراد جامعه می کند

    سپاس از استاد عزیز بخاطر این همه آگاهی

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    سیدسعید خضری گفته:
    مدت عضویت: 1108 روز

    سلام به استاد خوبم و همه ی دوستان

    چقد هر روز این اگاهی هایی که بهمون میدی استاد باورهای شرک الود و ترمزهامون رو پیدا میکنه وتغییر میده

    تقریبا حدود سه سال پیش بود قبل این که با استاد اشنا بشم توی اینستا یه سری پیجای به ظاهر اگاهی دهنده رو دنبال میکردم که دقیقا باورهایی رو توی من ساخته بود راجبه ماتریکس که یه سری خانواده یهودی هستن که دنیارو کنترل میکنن و میخوان مارو مثل برده اداره کنن و به همه چیمون دسترسی دارن اگه ما اگاه نشیم خیلی زود این اتفاق میوفته و همین باور باعث شده بود ترس درونم ایجاد بشه و بگم با این وضع من هیچوقت نمیتونم دیگه ثروتمند بشم اون زندگی که میخوامو بسازم و قدرت خلق زندگیمو به راحتی از خودم گرفته بودم و تسلیم شده بودم

    و باوره دیگه ای که ایجاد کرده بودن این بود که همه ی کسب و کارهای حضوری از بین میره و فقط سیستم انلاین میشه اگه سریع تر نجونبی کارت تمومه و همین باور باعث شده بود توی کسبو کارم که فروشندگی بود هر روز به خودم میگفتم مشتری دیگه حضوری نمیاد همه انلاین خرید میکنن و هر روز مشتریا کمتر و کمتر شدن

    و اینم بگم فروش انلاین در کنار فروش حضوری خیلی خوبه ولی در صورتی که باورهای درست داشته باشی راجبه هر دوشون

    و وقتی که با استاد اشنا شدم توی این یک سال گذشته که دقیقا امروز شد365روز عضویت

    این باورهارو تغییر دادم و به اون اندازه ای که تغییر دادم نتیجه هارو دیدم

    و این باورو در خودم ایجاد کردم خیلی از مشتریا دوس دارن حضوری خرید کنن و اون چیزی که میخوان بخرنو لمس کنن بعد بخرن

    و الگو هایی رو دیدم که با فروش حضوریم کلی مشتری دارن و فروششون عالیه

    و مشتری که میاد با خودش یه مشتری دیگه میاره و…باورهای دیگه که طولانی میشه بگم

    و فروشم این چند وقت اخیر نسبت به سال گذشته

    تقریبا 8تا10 برابر شده با اموزش های استاد

    و خیلی از هم صنفیا نگاهشون به دلاره مدام البته خودمم تا ساله گذشته همین جوری بودم و میگن دلار میره بالا مردم خرید نمیکنن تا بیاد پایین وقتی دلار میاد پایین بازم خرید نمیکنن تا بیاد پایین تر خخخ همین باور کارو تموم میکنه باعث شده همیشه هشتشون گرو نهشون باشه

    من این باورو دارم که خیلی از مشتریا اصلا قیمت دلار براشون مهم نیست وقت ندارن قیمت دلار چک کنن اصلا و محصولی که میخوان بخرن نیاز دارن الان و به راحتی خرید میکنن

    و یه باوره دیگه راجبه اندامم که از بچگی من وزنم کم بود و همه میگفتن ژنتیکیه لاغری و به پدرت رفتی و استخون بندیت کوچیکه و بدنت ضعیفه و همین حرفا که از بچگی بهم گفتن جزو باوره من شد و به این نتیجه رسیدم که من همین جوریم دیگه کاریش نمیشه کرد

    ولی توی این چند وقت اخیر اومدم باورهایی رو ساختم که

    سیستم بدن همه ی انسان ها یکیه

    و ورزشکارایی رو دیدم که بچگی اندام لاغری داشتن و الان اصلا قابل مقایسه نیست بدنشون با اون زمانشون

    و ورزشو توی خونه شروع کردم با این باورها که هرچی میخورم جذب بدنم میشه و به راحتی میتونم وزن اضافه کنم چون سیستم بدن همه ما یکیه و بدنم به راحتی عضله میسازه

    و توی این یک ماه اخیر تونستم تقریبا 3تا4کیلو وزن اضافه کنم

    و یکی از همکارا بهم گفتش چیکار میکنی بدنت پر شده پودر مورد میخوری خخخ

    این چندتا موردی بود که تو کامنتا تونستم بگم امیدوارم بتونید استفاده کنید

    استاد ممنونم ازت بابت این اگاهی هایی که بهمون میدییی و هر روز توی این مسیر بهتر و بهتر میشیم

    ممنون از دوستای هم مسیر که کامنتو خوندن برای همتون ارزوی بهترینارو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2093 روز

    به نام خدای قوانین ثابت و شگفت انگیز، خدای همزمانی ها. خدای تضادهای پرخیر و برکت

    سلام به استاد شاداب و سالم و خوشتیپ

    جوان و پرانرژی مون.

    آخ که من عاشق این همزمانی ام دقیقا همین امروز صبح مرور می‌کردم چیزایی رو که باور کردم و دارم تجربه شون میکنم و حالا استاد یه فایل توحیدی گذاشتین که بازم یه لایه شرک خفی رو آگاهانه پاک کنه از ذهن مون،

    چقدر خداروشاکرم که لایق دریافتم کرده

    یه زمان که تو کتابای درسی خوندم ژن ها یا غالب هستن یا مغلوب .و اگه ژنی مغلوب باشه توی تعداد خیلی کمی از افراد یه نسل دیده میشه تو خانواده ی ما فقط خودم نزدیک بینی شدید داشتم

    گفتم همینه اون ژن مغلوبه، اگه حتی یکی تو یه نسل باشه اون منِ طفلی زهرام که مبتلا شدم و همیشه ناراضی بودم از این اجبار .

    سنم که بالاتر رفت بیماری قند و چربی والدینمو دیدم گفتم اینا ارثیه پس منم امکان ابتلا دارم البته خداروصدهزارمرتبه شکر که این تضاد که حدود سی سال قبل بود باعث شد به سبک غذایی م خیلی دقت کنم و بشدت مراقب بودم دارم چی میخورم و همینم باعث شده همیشه چکاپ سالانه م عالی باشه به لطف خدای حکیم و علیم که در دل تضاد بذر رشد قرار داد الحمدلله.

    بازم میرسم به کلام در و گهر استاد حقیقتا تمام صحبتا کلام الله ست که بر قلب گشوده شده شما الهام میشه همه رو به اندازه ظرفم درک کردم و از زمانی که باور کردم بدنم هوشیار و هوشمنده و بی نهایت توانایی داره برای سالم نگه داشتن هر روز تکرار و باور سازی کردم خداوندم هدایتم کرد به سبک غذایی ساده و طبیعی و دقیقا دقیقا استاد عزیز همونیه که شما همیشه برامون

    می گین همه چی باوره و از وقتی تمرکزی رو باور سلامتی م هستم تا این لحظه منی که به محض بیدارشدن اول باید چشممو مسلح می‌کردم تا بتونم ببینم و آرزو داشتم بتونم خودمو واضح توی آینه ببینم الان دارم با قدرتی که الله مهربان به من هدیه داده اینقدر راحت میبینم و تایپ میکنم.

    و هنوزم شفای چشمام ادامه داره با تمرکزم به سلامتی و نه قربانی تاثیر ژن اجدادم و دلخور بودن از اون عزیزان ارزشمند

    هر روز برای این خلق آگاهانه و باور توحیدی که از استاد توحیدی م آموختم وجودم سرشار از شکر و شادی و رضایته.

    من خودم خالق شرایط و اتفاقات زندگی م هستم و نه هیچ عامل بیرونی

    خداروشکر در پناه رحمت ،هدایت و حمایت خداوندیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    درود و سلام خداوند بر کاپیتان کشتی هدایت استاد گرانقدر عباسمنش عزیز که محبوب همه قلبهای ما هستند این نابغه قرن که جنس صحبت‌هایشان از نور توحید و هدایت الهی است،همچنین همسر به حق شایسته و ارزشمند ایشان که آرزوی سلامتی و خوشبختی و نیک بختی را برای ایشان و همگی مسافران این کشتی زیبای هدایت الهی از خداوند منان خواهان هستم

    امروز در حالی از خواب بیدار شدم که با خود می گفتم بخت خداوند است و رفتم سراغ سایت تا فایلی که استاد از ملاصدرا و توحید بود را یکبار دیگر بشنوم که دیدم الله اکبر فایل توحید عملی 8 روی سایت قرار گرفته با عکس زیبای استاد که انگشت اشاره را به سمت شقیقه نشان می دهد

    راستی که خداوند بخت و اقبال و همه چیز است خدا من خدا تو خدا ما وای که نگرش توحیدی چه خون تازه ای را در رگهای ما به جریان می اندازد.

    من یک کار دادگاهی داشتم که دنبال کسی می گشتم که سفارش من را به قاضی پرونده انجام دهد و یا وکیل نفوذی باشد که بعد از هدایت‌های الهی استاد دریافتم

    وکیل قاضی سند ضامن عدل میزان عدالت حاکم حکیم مجری داور هدایت آرامش توکل درخواست جواب منطق دلیل برهان مدرک و…

    خود خداوند است و صفر تا صد را به خدا واگذار کردم و گفتم هر اتفاقی بیافتد به نفع من است همه جهان آمده اند تا به من کمک کنند و دستان خداوند و معجزه و هم زمانی از راه می رسد

    وقتی قدرت را به خداوند دادم و نتیجه پایانی را به خداوند واگذار کردم قلبم آرام‌تر شد وگفتم تضادها آمده اند تا به رشد و آگاهی من کمک کنند

    افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

    ممنون هستم که استاد اینگونه با عشق این مطالب را به ما آموزش می دهند و انشاالله که شاگرد نمونه این مکتب توحیدی باشیم همواره ایشان و خانواده ایشان و شما عزیزان را دعا گو هستم

    ممنون که کامنت من را خوندین و ممنون از خداوند که این فرصت را به من داد تا تجربه خودم را با شما به اشتراک بگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    سید محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    سلام استاد عزیز

    من ریزش مو داشتم رفتم دکتور بمن گفت که دایی داری گفتم بله دارم گفت دایی هات ریزش مو دارم گفت اره کم گفت شما ژنی تیکی هست نمیتونه خوب بشه ارثی هست این مسله چند سال پیش بود تاکه فهمیدم دروغ هست بعدش ریزش موهام کم خوب شد از دایم تمام شد خندیم این چ ژنتیکی هست

    2 هروقتی که با مامانم حرف میزنم میگم مامان من معدم درد میکنه میگه ژنتیکی هست میگه بابات همین جوری هست یعنی بپذیر دیگه بعدش اومدم روی خودم کار کردم معدم خوب شد به مامانم گفت معدم خوب شد گفت حتمان ژنتیک گم شده خخخخ وای خدای من

    3من کمر درد داشتم چند سال هرکاری کردم خوب نشد توذهنم این بود که آدم های قدبلندهستم کمر درد میگیرم آمدم این ترموز را بر داشتم خوب شدم یعنی میخوام بگم ک همه این باور های شرک آلوده ماست خداوند کمک کنه تا بتوانیم این باور هارا درست کنم

    استاد ممنونم از شما بابت این فایل توحیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: