اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
به به چه فایلی پر آگاهی های نابی کلی لذت بردم و قابل تحسین هست این فایل
واقعا یه باور اشتباه که خیلی از مواقع که از مقایسه کردن خودم با دیگران به خصوص با خانواده های که نسل در نسلشون در یه کاری موفق بودن میاد از هم ژنتیک در ذهن من میومد و این رو کرده بودم یه دلیل که مثالا موفق بودم برای اون خانواده باید انجام بشه چون اونا زنیتیکی این جوری هستند ولی من چون مثلاً پدر و پدر پدرم نبودن پس ما باید دهن خودم رو سرویس کنم تا تازه بتونم زندگیم رو اون جوری که میخوام درست کنم
و واقعا باور مخربی هم هست و چقدر ریشه هم زده درون ذهنم و دقیقا باعث میشه جایی که گیر کنم ولو آندازه ثانیه ای هم از ذهنم بگذره دیگه جلو نرم چون باعث میشد که فکر کنم اونا که موفقیت حقشون بوده و هست ولی من باید با جون کندن بدست بیارم و دلسردم میکرد ولی هیچ موقع به این فکر نکردم که اگرم حتی این باور درست باشه که نیست بالاخره یکی از این طایفه درست عمل کرده قوانین و از اون به بعد مابقی الگو گرفتن
و منم اون یک نفر هستم که قرار هست از من به بعد همه چی تغییر کنه ولی بیشتر برعکس این موضوع استفاده میکردم و….
خب بگم از یک اتفاق اخیر که هنوزم دارم روش کارمیکنم، مسئله از این شروع نیهش که بنده قدرت رو به عوامل بیرونی در ذهنم دادم، حالا بنا به ورودی های من شکل گرفت این شرک، حالا قصد خوبیم داشتم از اون ورودی ها، اما همیشه ورودی هاب ه این شکل بود که قول فلان، مثل قول کنکور، قول فلان عادت بد، قول فلان کار بد و نامناسب، و همه ی این هارو به طوری اورد که فلان چیز قدرت داره، حالا تو مثال کنکور ، کنکور رو برای ما خدا کردن، و یه چیزی که انگار قدرت داره از خودی خود، یا حتی عادت هیو مختلف، و وقتی که یا به محض اینکه کوچکترین اشتباهای میکردم و میکنم، و اوضاع سخت میشه ذهن نیاد میگه تموم شد، کارت تمومه، اتفاقا کار به جایی رسدی که آخرین بار به محض اینکه علائم بیماری رو نشون دادم ذهنم گفت کارت تمومه، دیگه اون مسئله ای که درگیرشی برگشته ، و آخر این گفتگوها در شرتیط سخت شد استرس بیشتر و اود کردن مسئله و کار به پزشک و مکان های بهداشتی و داستان های ادامه دار کشید و….
خب اینجور که مشخصه واقعا شرایط که سخت شده خودمرو به مسائل، تضادها و سختی های واقعا زیادی رو ایجادکردم.
این تجربه من از شرک ورزیدنه، و به قول استاد که اشاره به قرآن داره، درجا این مسئله تسویه میشه با ما.
به همچنین چه جاهایی که من توحیدی عمل کردم و ه ایت شدم به جوری که میخوام ،جایی که یناز دارم، چیز یکه گیخوام و دستان خدا وارد عمل شدن.
متاسفانه کم به این موضوع میش خودم فکرکردم، نیازه که کمی بیشتر فکر کنم تا یادم بیاد و حتما مینویسم باز.
در مورد طب سنتی فرمودید . من خودم سالها و سالها بدنبال طب سنتی و روش های درمان و بهترین دکترهای طب سنتی بودم
ولی نکته ی مهمش این است که من باور کرده بودم که فقط با طب سنتی من یا دخترم و یا هر کسی خوب میشه و چقدر به این و اون سفارشات داروهای سنتی را می دادم و این خودش فرکانس خدای برای من نداشت این را به جهان اعلام کرده بودم و همیشه بیمار بودم و تا یه سرما خوردگی کوچیکی می گرفتیم همهی آدرس و آدرس های مطب و عطاری ها را داشتم و به همه هم توصیه می کردم
یه روز به خودم اومدم و گفتم
همه را میزارم کنار
همه را رها کردم
البته هنوز همسرم دنبال می کنه.
ولی من اصلا و ابدا و به هیچ وجه
خدا را صد هزار مرتبه شکر
این را هم بگم که تا ذهنم می گفت برو ببین طب سنتی چه دارویی داره و چی گفته و وی میگه وووو
بهش می گفتم همه را جمع کرده اند
اصلا دیگه نیست
دیگه تموم شد و
همین را ادامه دادم و ادامه دادم
تا الحمدلله رب العالمین الان خیلی وقته در سلامتی هستم و اعتبارش از خداوند است
من از وقتی به این سایت هدایت شدم شروع کردم به دیدن فایل ها و خریدن محصولات و کار کردن روی خودم، همیشه با خودم فک میکردم من باورهای اشتباه زیاد دارم ولی شرک نه!!! با خودم فک میکردم من همیشه دست خدا رو تو زندگیم میبینم و برای همه کارهام ازش کمک میخوام .
من از 17 سالگی کار میکردم و همیشه پول دراوردن رو دوست داشتم ولی از همون موقع ها هیچوقت پول برام نمیموند یا خرجش میکردم یا قرض میدادم یا تو ی شرایط های خاصی از دست میدادم! تا اینکه من در یک برهه زمانی با پدرم همکار شدم و با اون شروع کردم به کار کردن که واقعا پول خیلی خیلی خوبی هم درمیوردم ولی باز هم نمیموند ی روز که فروش خیلی خوبی داشتم همون لحظه پدرم بهم گفت که تو به من بدهکاری و باید این مبلغ رو بهم بدی! و من اون لحظه عصبانی شدم و با خودم گفتم ( البته هیچی چیزی به پدرم نگفتم و مبلغ رو دادم) که این ها هیچوقت نمیذارن من پولی دستم بمونه و همیشه هر وقت پولی درمیارم ازم میگیرند!!! خدایا خودت شاهدی که همون لحظه ی صدایی درگوشم گفت!! دیدی خودت باور داری این اگه شرک نیست پس چیه!!!
خدا جوووونم همون لحظه فهمیدم که من قدرت رو از تو گرفتم به دست پدر و مادرم دادم!!! من همیشه باورم این بود که من هر پولی درمیارم خانواده م ارم میگیرن و نمیذارن اون پول دست کن بمونه و همیشه و همیشه این اتفاق میفتاد!!! من به نیروی خدا و به قدرت خدا اینان نداشتم و قدرت رو به خانواده ام داده بودم و از همین ضربه خوردم !!! هنوز دارم روی این باور اشتباهم کار میکنم و هنوز هم یکهو فراموش میکنم و ناراحت میشم که ای وای، اگه پول دربیارم اگر بفهمن ازم میکیرن.
دختر خوب!!! اگه خدا بخواد هیچکس نمیتونه این پول رو ازت بگیره!!! هیچکسسسسس!
چقد ترمز های پنهانی!!! اینکه هیچوقت پول دستم نمیموند یا ترس از پول دراوردن داشتم این بود که فک میکردم اکه پولدار بشم اینا ازم میگیرن و بار من میمونم و دستی دراز در برابر اینا!!!
استاد عباسمنش ممنونم ازتون که زاویه نگاه من رو تغییر دادی به سمت بهتر شدن و دیدن شرک های پنهانی٫
بخاطر این سن خودم رو نوشتم که وقتی این فایل رو می دیدم شما استاد به یک باوری اشاره کردید که ماهیچه های بدن انسانهابعد از 40 سالگی رشد نمیکن نمونه بارز این مثال خودم هستم من از قبل جست و گریخته ور زش میکردم ولی هیچ وقت تداوم نداشت به تورمثال2 یا 3 ماه ورزش میکردم ولی چندین سال ورزش نمیکردم و عملا یعنی ورزش نمیکردم برج 2 امسال تصمیم گرفتم ورزش مستمر داشته باشم فقط وفقط برای سلامتی البته با یکی از دوستانم شروع به این کار کردم
بعد سه ماه من یه بدنی درست کردم که اولا خودم کیف میکنم که از همه چیز برام بهتر هستش به گفته دوستم که حریف تمرینی من هستش میگه من خودم باورم نمیشه که توی این سه ماه تونستی بدن تو آنقدر بسازی
لازم به ذکر که اولا هیج رژیم غذا یی ندارم یعنی سفره که خونه پهن میشه منهم مثل همه
خانواده همون غذاهای که مهمون می خوریم
من هم می خورم
و هیچ نوع مکملی استفاده نمیکنم
منظورم از این همه توضیح این هست که
فقط تمرکز روی همون ماهیچه ایی که دارم ورزش میکنم هست و میخوام سلامت باشم ورزش میکنم فقط برای سلامتی ورزش
الان که دارم این متن رو می نویسم
6 ماه گذشته چند روز پیش که داشتم ت رختکن لباس عوض میکردم همون دوستم که با هم تمرین میکردیم گفت اگر بخوای میتو نی تو مسابقات بالای 50 سال شرکت کنی
من که فقط برای سلامتی رفتم باشگاه و نه میخواستم شرکت کنم نه میخوام
بچه ها
همه چیز باوره
باور من نوعی هم به بدنم به ماهیچه و همه چیز که با آن در ارتباط هستم
من در خانواده مذهبی بزرگ شدم که همه اش حرف از خدا و پیغمبر و امامان و امام زاده ها و شهدا و…… هر ادمی که فکر میکردن مقدسه رو گذاشته بودن کنار خداوند و تقدیس میکردن..من سالیان سااااال عمرم رو اینطوری گذراندم که هر چی میخوام باید اول به امامان بگم اونا به خدا میگن و خدا به خاطر اینکه اونا پیشش آبرو دارن ( حتما من آبرو نداشتم) حاجت من رو میده و من سالیان سال نذر کردم و حتی ی حاجت هم نگرفتم..
همه مسائل زندگیمون به دست رئیس جمهور و فلان شخص فامیل که حالا موقعیت اجتماعی داره حل میشد و اگر اون آدم شغلی یا کاری که ازش خواسته بودیم انجام نمیداد به شدت منفور میشد و باور میکردیم آدم وقتی رشد میکنه مالی و جایگاهی مغرور میشه پس ثروت و قدرت خوب نیست ..
از دوستم دلگیر میشدم که حالمو نپرسیدنه بود چون اون قدرت داشت و موثر بود در خوبی و بدی حال من …
و از این مثالها فراوانه متاسفانه
استاد عزیزم،،ابراهیم زمان،، وقتی با شما اشنا شدم و فایل باورهای ثروت ساز در نامه 31 امام علی رو گوش دادم فهمیدم حتی توسل به ائمه هم شرکه..وقتی فایل فقط روی خدا حساب کن و چه کسی مالک توست؟ رو گوش میدم و گذشته خودم رو در نظر میارم می بینم من همه عمرم مشرک بودم،،یک مشرک تماااااام در حالیکه فکر میکردم من مسلمانم
شما خیلی بتها رو واسه من شکستی،،شما من رو با خودم و تمام ترسهام و دروغهای از روی ترس و شرکم روبه رو کردی
از اون روز تمام تلاشم اینه که فقط روی باورهای توحیدی ام کار کنم..و همه اش حواسم هست کجا دارم با شرک عمل میکنم
عضو ی تیم کاری بودم که میترسیدم ازشون جدا شم فکر میکردم فقط با وجود اونا میتونم پول دربیارم یا رشد کنم اما تصمیمم رو گرفتم و بعد از اینکار آخرمون که چند روز دیگه تمام میشه با شجاعت میخوام بهشون بگم: میخوام واسه خودم کار کنم و تیم رو ترک میکنم
تو محل کارم دیدم ی وقتهایی صدام خیلی ولومش پایینه وقتی با مسئولمون کاری دارم ، ولیذالان خیییلی خوب هر درخواستی که بخوام میدم چون باور دارم رازق من فقط خداست و بس و ترسی ندارم که ی وقت بگن نیا( البته بسیار انسانهای خوبی هستن و بابت وجپدشون سپاسگزارم)
دارم روی این اخلاقم که بسیاااار ادم متوقعی بودم از دیگران کار میکنم و خییلی خوب شدم چون باور دارم وقتی من از دیگران توقع داشته باشم یعنی دارم بهشون قدرت میدم و این یعنی شرک
دولت و سیاست و دلار و…همه واسم رفتن کنار و مسئولیت زندگی ام را میپذیرم و فقط روی خدای خودم حساب میکنم
حتی از همسرم هم سعی میکنم توقعی نداشته باشم چون میدونم همه چیز به درخواست من و خواست یگانه قدرت جهان هستی صورت میگیره
حتی باور داشتم که هر پاییز و زمستان من تا باد سرد بخوره به پیشونیم سرم درد میگیره چون من سینوزیت دارم و امسال پاییز من هنوز سر درد نگرفتم..البته یکبار در حد خفیف بود که حتی مسکن هم نخوردم،من قدرت رو از باد گرفتم و اتفاقا تا باد میاد میگم خدا داره بهم عشق میده و همه اش میگم من باور دارم که تک تک سلولهای من در جهت سلامتی و سرحالی من به من با عشق خدمت میکنن و همین هم هست
از وقتیکه دارم قدرت رو در عمل نه فقط حرف به خدای خودم میدم،به رب العالمین ،، واقعا زندگی آرامتری دارم،،آدم شادتری شدم،،و این بی نیازی من به آدمها به شدت حالم رو خوب کرده و ادمها رو به خاطر خودشون دوستدارم و کسی رو که در کنارش حالم خوب نیست به خاطر شرایطش نگه نمیدارم..و این باعث زیبایی و خوشی در زندگی من شده
خدارو بایت وجود پر برکت شما استاد عزیزم سپاسگزارم و واقعا بهترین آگاهی که حال من رو خیلی خوب میکنه اینه که هیچ چیزی دست هیچکس نیست جز خدا و خدا هم که عاشق منه و واسم سنگ تمام میزاره
دوستتون داااارم در پناه الله یکتا مانا و پایا باشید
اونجا که گفتید حتی از همسرم هم توقعی ندارم عالی بود و خیلی برای شخص من تاثیر گذار بود
چون همسر من ماهیانه به من حقوق می دهد بابت این لطف الهی از خداوند ممنونم ولی این نباید باعث متوقف شدن من شود یا نباید باعث شود که من نگاهم به دست این آدم باشه که به من پول بده بلکه اپل باید از خداوند سپاسگزارم باشم و بعد روی خودم کار کنم تا خودم بتونم پول در بارم از توانایی هام
البته قبلاً همسرم این طور نبود ولی از وقتی من در سایت هستم حقوق و پول به من میدهد
و این را می خواهم بگم که این باعث شرک مخفی و خفی در من بنده نشود که اعتبارش را از خداوند بگیرم و از همسرم بخواهم که درآمد من را زیاد کنه
صبح همه دوستانم بخیر از یک روز برفی و آسمانی مه گرفته از نزول لطف و برکات الهی
درست وقتی همه گفتن امسال زمستان به درد نمیخورد دیگه و زمستان نداشتیم،چقدرررر زیبا زمستان آغاز شد و باز هم خدای بخشنده مهربان گفت تو نگران هیچ چیزی در آینده نباش.
رهای عزیزم نتیجه ای که شما از همراهیتون با آموزشهای استاد عزیزمان در سایت گرفتید و از طریق همسر محترم حقوقی دریافت میکنید عالیه..
اما نباید مثل من وابسته بشید..یعنی ثروتمندیتون رو به ثروتمندی همسرتون گره بزنید..
وگرنه که همه آدمها با هر نسبتی،غریبه یا آشنا دستان خداوند هستند و قطعا هر چه داریم از آن خداوند مهربان و بخشنده است..
خدارا شکر میکنم که در مسیری قرار گرفته ایم که هر روز از کلام استاد عزیزمان با تنها قدرت هستی،خدایمان و شرک خفی و آشکار مان آشنا میشویم.
همه اینها در ذهن من قدرت خدای مهربان و پروردگار بزرگ را نشان می دهد
خدایی که این همه مناظر زیبا را آفریده است
آیا او نمی تواند خواسته های من را محقق کند
خواسته های که در نظر من خیلی بزرگ هستند ولی برای آفریننده کوه و دریاها هیچ نیست
تمام صحبت های استاد در این باب همگی بخشی از توحید و خداشناسی است
هر چه بیشتر من روی خودم و خدای خودم شناخت بهتر و بیشتری داشته باشم بی شک من خوشبخت تر خواهم بود
درس زیبایی را استاد در این فایل به من آموزش دادند
قدرت دادن به دیگران در ذهن خودم
این نوعی شرک است
چرا که هر زمان من قدرت را در دست دیگران ببینم برای من جز رنج و درد و سختی و عذاب هیچ چیز دیگری وجود نخواهد داشت
یاد بگیرم که هیچ چیز در زندگی من نقش ندارد مگر و مگر باورهای من
باید روی باورهای خودم کار کنم به نوعی که بدانم این من خودم هستم که با افکار و باورهای خودم خالق زندگی خودم هستم
مراقب باشم چه می بینم و چه می شنوم
همه اینها برای من درس هایی را دارد که هر چه بیشتر روی آنها توجه کنم من آسوده تر خواهم بود
هر وقت از دیگران انتظار داشتم کار به درازها می کشید و همیشه کلی دردسر و خواهش و التماس باید می کردم تا کار من انجام بشود
وای که وقتی از او کمک می خواستم به بهترین شکل ممکن
به بهترین حال ممکن
کار من رواج پیدا می کرد و آنهم براحتی و آسانی که خودم باورم نمی شد که اینقدر به آسانی کار من انجام شد
بله خدای من برترین قدرتی است که او دست به کار شود هیچ کس نمی تواند مانع او بشود
باور
هر جوری که ببینم
هر جوری که بشنوم
همان را باور می کنم
این می شود باور
وقتی که ببینم در کشور من قطعی و گرسنگی و فساد و تورم زیاد است در همین راستا هم همین اتفاقات برای من رخ می دهد و آنقدر می بینم که برایم دیگر مثل روز روشن می شود که در کشور تورم و فساد و رشوه است
حال برعکس آن
اگر این باور را داشته باشم که در کشور خودم براحتی می توانم به پول و کسب درآمد برسم
می توانم از پس همه مسائل بربیایم
باور به این داشته باشم که خدای مهربان همیشه درکنار من است و مراقب من است
این باور برای من محقق می شود و در همین راستا هم بیشتر و بیشتر برای من در زندگی من رخ می دهد
پس می توانم
پس می شود
پس بیایم از حالا به خودم قول بدهم و سعی کنم که جور دیگر فکر کنم
جور دیگر ببینم
از نتایج متفاوت آن هم لذت ببرم
این همان است که من را جز پنج درصد متفاوت افراد جامعه می کند
خداروشکر که با شما آشنا شدم استاد.من خیلی وقته میگم همه چیز دست خداست و توکل بر خدا چیز را به سادگی حل میکنه ولی تازه دو سه ماهه که فهمیدم همش حرف میزدم و در عمل باوری بهش نداشتم.ولی از وقتی که دلی و در عمل همه چیزو به خودش سپردم و حرکت کردم.خداروشکر یکی یکی مساعلم داره حل میشه و آرامش بیشتری دارم.و اینو مدیون فایلهای شما هستم.خیلی وقته که نه فیلم نگاه میکنم نه اخبار و نه هیچ چیز دیگه و فقط خوراکم شده فایلهای شما..وجودت نعمته …خیلی ازت ویژن میگیرم.یه روز میام و از نزدیک می بینمت.
سپاس گزارم از خداوند که من را در مسیر درست هدایت کرد و سپاس گزارم از استاد عزیزم که چقدر قشنگ این بحث توحید رو به ما آموزش میدن
من خودم فایل های توحید عملی رو یکی یکی در حال گوش دادنشون هستم و خیلی تاثیر گذاشته روی من
قبل از اینکه از نتایجم بگم جا داری یک نکته رو من بگم اینجا
استاد توی یک فایلشون گفتن هر چیزی رو همینجوری نپذیرید و برید تحقیق کنید راجعبش . من حقیقتا دارم روی بحث باور ها که اصلا باور چی هست و از کجا اومده که استاد انقدر روش پا فشاری دارن دارم تحقیق میکنم به طور کاملا علمی چون مغز من خیلی منطقیه و تا یک چیزی رو مغزم به طور علمی (یعنی خودم برم تحقیق کنم تا جایی که بشه و بهش برسم )البته بگم من روی مسائل فیزیکی دارم کار میکنم (چه کلاسیک . چه کوانتوم )
به این نتیجه رسیدم تا حدودی که . ما در دنیای زندگی میکنیم که سیستمی عمل میکنه حالا سیستم چی هست اصلا ؟؟ سیستم یک مجموعه ای هست که اجزا اون در هماهنگی کامل با هم هستن .
ما 3 نوع سیستم داریم (باز ,بسته , ایزوله )
سیستم باز : سیستمی هست که در تعامل کامل ماده و انرژی هست با اطرافش (مثل انسان . حیوانات . گیاهان و ….)
سیستم بسته : سیستمی هست که در تعامل انرژی هست فقط و ماده نداره (مثل زمین . منظومه شمسی . کهکشان ها که انرژی رو فقط انتقال میدهند)
سیستم ایزوله: اصلا هیچچ تبادل ماده و انرژی نداره (مثل کل عالم . کل کیهان که فقط داخل خودش تبادل داره و هیچ چیز بیرونی نداره )
حالا ما انسان ها یک سیستم کوچک هستیم در سیستم های بزرگتر . و همواره در تبادل انرژی هستیم (چرا؟. چون ما خودمون از انرژی هستیم (یعنی به صورت سلسله مراتب تشکیل انسان و همه موجودات رو که بخوایم بگیم . از سلول تشکیل شده و سلول از مولکول و مولکول از اتم و اتم از پروتون و نوترون. . و خود پروتون و نوترون از ذرات ریز اتمی به نام کوارک تشکیل شده که کوکچکترین و اصلی ترین ذرات تشکیل دهنده ی عالم همین کوارک ها هستند که خود این کوارک ها هم به صورت ذره هستند و هم موج هستند. و کوارک ها خود از ریسمان های بسیار باریک موجی که اصلا قابل دیدن نیستن( طبق نظریه ریسمان) و سراسر موج هستن و در حرکت
پس ما از داخلی ترین ذره تشکیل دهنده خودمون که بخوایم نگاه کنیم کلا موج و انرژی هستیم (به خاطر همین استاد میگن ما از انرژی هستیم )
که این انرژی که ما و موجودات رو تشکیل داده با انرژی منبع (که میتونه سیستم کائنات و سیستم بزرگترکه خداوند هست ) هست. در ارتباط و هماهنگیه کامل هست
و جالب اینجاست که انرژی که ما به محیط میدیم دقیقا با اون انرژی که از محیط میگیریم کاملا با هم برابرند نه ذره ای کمتر و نه بیشتر
و این انرژی ها به هم تبدیل میشوند و انرژی که ما میدیم به صورت های دیگر انرژی (مثل کار . که حالا این کار میتونه شرایط و اتفاقات و. باشه ) و دقیقا انرژی که ما میدیم با اون صورت های دیگر انرژی که میتونه کار باشه . یا شرایط باشه . یا اتفاقات باشه کاملا با هم برابرند
و این موضوع از نظر علمی(تحقیقات خودم هست و نظر من اینه ) ثابت شده
علمیش : قانون اول ترمودینامیک هست
که قانون بقای انرژی و کار هست . یعنی انرژی به وجود نمیاد و از بین هم نمیره(یعنی پایداره و باقیه) بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشع که اون حالت میتونه ی انرژی دیگه باشه . کار باشه یا هر چیز دیگه ای
مثلا ما یک سیب رو میخوریم . سیب انرژی پتانسیل داره . این انرژی پتانسیل سیب وقتی وارد بدن ما میشه به همون اندازه ای که وارد شده . طبق عمل سوخت و ساز بدن ما تبدیل میشه به انرژی جنبشی و باعث نیرو دادن به ما برای حرکت میشه پس انرژی از بین نرفت فقط تبدیل شد و نتیجه این تبدیل شدن حرکت کردن ماست
که به نظر من این قانون همون قانون کارماست
یعنی مابه عنوان یک سیستم باز یک انرژی (که میتونه یک باور باشه یا یک فکر باشه که فکر و باور هم خودشون انرژی هستن) به محیط اطرافمون (که همون کائنات ) هست میدیم و اون هم انرژی ما رو تبدیل میکنه به انرژی دیگه (که این انرژی میتونه ی کار باشه . ی شرایط باشه . ی اتفاق باشه یا هر چیزی ) به همون اندازه نه کمتر و نه بیشتر
به خاطر همینه که ما به هر اندازه انرژی (چه مثبت و چه منفی ) به محیط بدیم . محیط هم به همون اندازه. نتیجه رو بهمون میده
و این مصداق آیه ی
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿7﴾پس هر که هموزن ذره اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (7) وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿8﴾و هر که هموزن ذره اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (8)
و این اصل دقیقا قانون کارما و قانون انرژی و قانون باور های ماست
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
به به چه فایلی پر آگاهی های نابی کلی لذت بردم و قابل تحسین هست این فایل
واقعا یه باور اشتباه که خیلی از مواقع که از مقایسه کردن خودم با دیگران به خصوص با خانواده های که نسل در نسلشون در یه کاری موفق بودن میاد از هم ژنتیک در ذهن من میومد و این رو کرده بودم یه دلیل که مثالا موفق بودم برای اون خانواده باید انجام بشه چون اونا زنیتیکی این جوری هستند ولی من چون مثلاً پدر و پدر پدرم نبودن پس ما باید دهن خودم رو سرویس کنم تا تازه بتونم زندگیم رو اون جوری که میخوام درست کنم
و واقعا باور مخربی هم هست و چقدر ریشه هم زده درون ذهنم و دقیقا باعث میشه جایی که گیر کنم ولو آندازه ثانیه ای هم از ذهنم بگذره دیگه جلو نرم چون باعث میشد که فکر کنم اونا که موفقیت حقشون بوده و هست ولی من باید با جون کندن بدست بیارم و دلسردم میکرد ولی هیچ موقع به این فکر نکردم که اگرم حتی این باور درست باشه که نیست بالاخره یکی از این طایفه درست عمل کرده قوانین و از اون به بعد مابقی الگو گرفتن
و منم اون یک نفر هستم که قرار هست از من به بعد همه چی تغییر کنه ولی بیشتر برعکس این موضوع استفاده میکردم و….
خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت آگاهی های ناب استاد عباس منش عزیزم خدایا هزاران مرتبه شکرت
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام استاد،
خب بگم از یک اتفاق اخیر که هنوزم دارم روش کارمیکنم، مسئله از این شروع نیهش که بنده قدرت رو به عوامل بیرونی در ذهنم دادم، حالا بنا به ورودی های من شکل گرفت این شرک، حالا قصد خوبیم داشتم از اون ورودی ها، اما همیشه ورودی هاب ه این شکل بود که قول فلان، مثل قول کنکور، قول فلان عادت بد، قول فلان کار بد و نامناسب، و همه ی این هارو به طوری اورد که فلان چیز قدرت داره، حالا تو مثال کنکور ، کنکور رو برای ما خدا کردن، و یه چیزی که انگار قدرت داره از خودی خود، یا حتی عادت هیو مختلف، و وقتی که یا به محض اینکه کوچکترین اشتباهای میکردم و میکنم، و اوضاع سخت میشه ذهن نیاد میگه تموم شد، کارت تمومه، اتفاقا کار به جایی رسدی که آخرین بار به محض اینکه علائم بیماری رو نشون دادم ذهنم گفت کارت تمومه، دیگه اون مسئله ای که درگیرشی برگشته ، و آخر این گفتگوها در شرتیط سخت شد استرس بیشتر و اود کردن مسئله و کار به پزشک و مکان های بهداشتی و داستان های ادامه دار کشید و….
خب اینجور که مشخصه واقعا شرایط که سخت شده خودمرو به مسائل، تضادها و سختی های واقعا زیادی رو ایجادکردم.
این تجربه من از شرک ورزیدنه، و به قول استاد که اشاره به قرآن داره، درجا این مسئله تسویه میشه با ما.
به همچنین چه جاهایی که من توحیدی عمل کردم و ه ایت شدم به جوری که میخوام ،جایی که یناز دارم، چیز یکه گیخوام و دستان خدا وارد عمل شدن.
متاسفانه کم به این موضوع میش خودم فکرکردم، نیازه که کمی بیشتر فکر کنم تا یادم بیاد و حتما مینویسم باز.
سلام به همه
سپاس از حرفهای منطقی و زیبای استاد عباس منش
تجربه خودم را در این زمینه بگم
طبق علاقه ای که به طب سنتی داشتم سال 1392 تهران اومدم
تا تو دانشگاهی که زیر نظر یکی از بزرگان طب سنتی ایران بود درس بخونم
حدود 3 ترم هم خوندم و به خیلی از مطالب علمی و زیبای این علم داشتم می رسیدم
ولی اتفاقی افتاد که کلاسهای ما را تعطیل کردند
ما از این موضوع ناراحت بودیم (ولی خیری در این بود )
و بعد که تنهایی مطالعات را ادامه دادم به یه مطلبی بر خوردم که خیلی برام جالب بود
و اون تاثیر اعراض نفسانی(حالات روحی روانی ) بر بیماریها بود
و تو جلد 1 کتاب قانون ابن سینا (قانون 8 جلد است و کتاب پزشکی است )
رو این موضوع هم خیلی فکر کردم
به این نتیجه رسیدم که حالات روحی روانی بالای 50 درصد موثر است
نا گفته نماند که تا اون زمان هنوز کتابهایی که موثر بودن حالات روحی را گفته باشند
مثل کتاب شفای زندگی لوئیز ال هی و کتابهای کاترین پاندر و … را نخوانده بودم
و این برداشت شخصی خودم بود
و همین برداشت بعد منو به سمت مطالعه در این زمینه برد
و باعث شد که کلا طب سنتی و مطالعه در مورد آنرا رها کنم
به این نتیجه رسیده بودم که حالات روحی روانی یا به عبارتی
احساسات ما روی سلامتی ما خیلی موثرند
نکته ای که تو طب سنتی خیلی روی آن تاکید می کردند
مزاج افراد بود که به نوعی همان ژنتیک امروزی باشه
خصوصا مزاج پایه افراد یا همون مزاج جبلی افراد
البته من خودم به شخصه منکر علم و تحقیقات علمی نیستم
خصوصا در زمینه طب سنتی و مزاج شناسی که خیلی علمی و قوی می تونه کمک کنه ولی
به قول استاد عباس منش فهمیدم
با وجود اینکه این حرفها علمی و درست هستند اما حرف و روش بالاتر و بهتر
از اینها هم هست و اون باور یه که ما به این حرفها داریم
اگه باور کنیم که چون مزاج ما صفراویه و زود خشمگین میشیم همینطور خواهیم بود
ولی اگه باور کنم من که صفراوی هستم می تونم آرام باشم همینطور خواهم شد
چون می رم چیزهای را یاد بگیرم که از من یه آدم آرام بسازه.
و این باعث شد که هرچه دوستان طب سنتی گفتند بیا ادامه بده نرفتم
چون من به علم بالاتر از اون چیزها دست پیدا کرده بودم
و اون علم تاثیر باور و تاثیر احساسات یا همان حالات روحی روانی در سلامتی بود
شاد و سالم و سعادتمند باشید
به نام خدا
سلام
در مورد طب سنتی فرمودید . من خودم سالها و سالها بدنبال طب سنتی و روش های درمان و بهترین دکترهای طب سنتی بودم
ولی نکته ی مهمش این است که من باور کرده بودم که فقط با طب سنتی من یا دخترم و یا هر کسی خوب میشه و چقدر به این و اون سفارشات داروهای سنتی را می دادم و این خودش فرکانس خدای برای من نداشت این را به جهان اعلام کرده بودم و همیشه بیمار بودم و تا یه سرما خوردگی کوچیکی می گرفتیم همهی آدرس و آدرس های مطب و عطاری ها را داشتم و به همه هم توصیه می کردم
یه روز به خودم اومدم و گفتم
همه را میزارم کنار
همه را رها کردم
البته هنوز همسرم دنبال می کنه.
ولی من اصلا و ابدا و به هیچ وجه
خدا را صد هزار مرتبه شکر
این را هم بگم که تا ذهنم می گفت برو ببین طب سنتی چه دارویی داره و چی گفته و وی میگه وووو
بهش می گفتم همه را جمع کرده اند
اصلا دیگه نیست
دیگه تموم شد و
همین را ادامه دادم و ادامه دادم
تا الحمدلله رب العالمین الان خیلی وقته در سلامتی هستم و اعتبارش از خداوند است
گفتم این را عنوان کنم که برای من شد و درست شد
خدا را صد هزار مرتبه شکر
هر چی داریم از خداوند است
سلام به استاد عباسمنش و دوستان همراه
امان ، اماااان از شرک پنهان،
من از وقتی به این سایت هدایت شدم شروع کردم به دیدن فایل ها و خریدن محصولات و کار کردن روی خودم، همیشه با خودم فک میکردم من باورهای اشتباه زیاد دارم ولی شرک نه!!! با خودم فک میکردم من همیشه دست خدا رو تو زندگیم میبینم و برای همه کارهام ازش کمک میخوام .
من از 17 سالگی کار میکردم و همیشه پول دراوردن رو دوست داشتم ولی از همون موقع ها هیچوقت پول برام نمیموند یا خرجش میکردم یا قرض میدادم یا تو ی شرایط های خاصی از دست میدادم! تا اینکه من در یک برهه زمانی با پدرم همکار شدم و با اون شروع کردم به کار کردن که واقعا پول خیلی خیلی خوبی هم درمیوردم ولی باز هم نمیموند ی روز که فروش خیلی خوبی داشتم همون لحظه پدرم بهم گفت که تو به من بدهکاری و باید این مبلغ رو بهم بدی! و من اون لحظه عصبانی شدم و با خودم گفتم ( البته هیچی چیزی به پدرم نگفتم و مبلغ رو دادم) که این ها هیچوقت نمیذارن من پولی دستم بمونه و همیشه هر وقت پولی درمیارم ازم میگیرند!!! خدایا خودت شاهدی که همون لحظه ی صدایی درگوشم گفت!! دیدی خودت باور داری این اگه شرک نیست پس چیه!!!
خدا جوووونم همون لحظه فهمیدم که من قدرت رو از تو گرفتم به دست پدر و مادرم دادم!!! من همیشه باورم این بود که من هر پولی درمیارم خانواده م ارم میگیرن و نمیذارن اون پول دست کن بمونه و همیشه و همیشه این اتفاق میفتاد!!! من به نیروی خدا و به قدرت خدا اینان نداشتم و قدرت رو به خانواده ام داده بودم و از همین ضربه خوردم !!! هنوز دارم روی این باور اشتباهم کار میکنم و هنوز هم یکهو فراموش میکنم و ناراحت میشم که ای وای، اگه پول دربیارم اگر بفهمن ازم میکیرن.
دختر خوب!!! اگه خدا بخواد هیچکس نمیتونه این پول رو ازت بگیره!!! هیچکسسسسس!
چقد ترمز های پنهانی!!! اینکه هیچوقت پول دستم نمیموند یا ترس از پول دراوردن داشتم این بود که فک میکردم اکه پولدار بشم اینا ازم میگیرن و بار من میمونم و دستی دراز در برابر اینا!!!
استاد عباسمنش ممنونم ازتون که زاویه نگاه من رو تغییر دادی به سمت بهتر شدن و دیدن شرک های پنهانی٫
این کامنت رو گذاشتم برای خودم که یادم بمونه
قدرت فقط و فقط دست خداست… ولاغیر
اگر اون نخواهد برگی نمیافتد
در پناه خدا و در پناه حق!
دوستتون دارم
سلام به استاد عزیزم
خداروشکر بابت دریاچه و درختان زیبا
من از وقتی باسایت شما اشنا شدم حالم نسبت به قبل خیلی بهتره شده چون با یه باورهایی زندگی کردم که تا الان فقط درجا زدم از اینکه با این سایت
اشنا شدم خیلی خوشحالم وسپاسگذارم از خداوندمنم دوتا برادریم ولی
افکارمون باهم دیگه زمین تا آسمان فرق میکنه
منم بختیاری هستم تو یه شهری بزرگ شدم که از
بچگی یه باورهایی تو ذهنمون کردن که از وقتی
فایل های شما را گوش کردم دیدم چقد افکار من داغونه خداروشکر میکنم که با ساییت شما اشنا شدم که بتونم روی باورهام افکارم کار کنم و ذهنمو کنترل کنم
سپاسگذارم از استاد عزیز
سپاسگذارم از خدای مهربان
سلام استاد عزیز
وخدا قوت به مریم شایسته خستگی ناپذیر
من محمد فولادوند هستم متولد 1351
بخاطر این سن خودم رو نوشتم که وقتی این فایل رو می دیدم شما استاد به یک باوری اشاره کردید که ماهیچه های بدن انسانهابعد از 40 سالگی رشد نمیکن نمونه بارز این مثال خودم هستم من از قبل جست و گریخته ور زش میکردم ولی هیچ وقت تداوم نداشت به تورمثال2 یا 3 ماه ورزش میکردم ولی چندین سال ورزش نمیکردم و عملا یعنی ورزش نمیکردم برج 2 امسال تصمیم گرفتم ورزش مستمر داشته باشم فقط وفقط برای سلامتی البته با یکی از دوستانم شروع به این کار کردم
بعد سه ماه من یه بدنی درست کردم که اولا خودم کیف میکنم که از همه چیز برام بهتر هستش به گفته دوستم که حریف تمرینی من هستش میگه من خودم باورم نمیشه که توی این سه ماه تونستی بدن تو آنقدر بسازی
لازم به ذکر که اولا هیج رژیم غذا یی ندارم یعنی سفره که خونه پهن میشه منهم مثل همه
خانواده همون غذاهای که مهمون می خوریم
من هم می خورم
و هیچ نوع مکملی استفاده نمیکنم
منظورم از این همه توضیح این هست که
فقط تمرکز روی همون ماهیچه ایی که دارم ورزش میکنم هست و میخوام سلامت باشم ورزش میکنم فقط برای سلامتی ورزش
الان که دارم این متن رو می نویسم
6 ماه گذشته چند روز پیش که داشتم ت رختکن لباس عوض میکردم همون دوستم که با هم تمرین میکردیم گفت اگر بخوای میتو نی تو مسابقات بالای 50 سال شرکت کنی
من که فقط برای سلامتی رفتم باشگاه و نه میخواستم شرکت کنم نه میخوام
بچه ها
همه چیز باوره
باور من نوعی هم به بدنم به ماهیچه و همه چیز که با آن در ارتباط هستم
و همه چیز باید دوره تکاملی خودشو کامل کنه
استاد ممنونم بابت همه آموزشهای بر نقض
اگر من با گوش جان بفهمم و عمل کنم
سپاس گذارم
به نام یگانه قدرت جهان هستی
سلام به استاد بینهایت عزیزم
و سلامی گرم خدمت دوستان هم فرکانسی من در این بهشت
من در خانواده مذهبی بزرگ شدم که همه اش حرف از خدا و پیغمبر و امامان و امام زاده ها و شهدا و…… هر ادمی که فکر میکردن مقدسه رو گذاشته بودن کنار خداوند و تقدیس میکردن..من سالیان سااااال عمرم رو اینطوری گذراندم که هر چی میخوام باید اول به امامان بگم اونا به خدا میگن و خدا به خاطر اینکه اونا پیشش آبرو دارن ( حتما من آبرو نداشتم) حاجت من رو میده و من سالیان سال نذر کردم و حتی ی حاجت هم نگرفتم..
همه مسائل زندگیمون به دست رئیس جمهور و فلان شخص فامیل که حالا موقعیت اجتماعی داره حل میشد و اگر اون آدم شغلی یا کاری که ازش خواسته بودیم انجام نمیداد به شدت منفور میشد و باور میکردیم آدم وقتی رشد میکنه مالی و جایگاهی مغرور میشه پس ثروت و قدرت خوب نیست ..
از دوستم دلگیر میشدم که حالمو نپرسیدنه بود چون اون قدرت داشت و موثر بود در خوبی و بدی حال من …
و از این مثالها فراوانه متاسفانه
استاد عزیزم،،ابراهیم زمان،، وقتی با شما اشنا شدم و فایل باورهای ثروت ساز در نامه 31 امام علی رو گوش دادم فهمیدم حتی توسل به ائمه هم شرکه..وقتی فایل فقط روی خدا حساب کن و چه کسی مالک توست؟ رو گوش میدم و گذشته خودم رو در نظر میارم می بینم من همه عمرم مشرک بودم،،یک مشرک تماااااام در حالیکه فکر میکردم من مسلمانم
شما خیلی بتها رو واسه من شکستی،،شما من رو با خودم و تمام ترسهام و دروغهای از روی ترس و شرکم روبه رو کردی
از اون روز تمام تلاشم اینه که فقط روی باورهای توحیدی ام کار کنم..و همه اش حواسم هست کجا دارم با شرک عمل میکنم
عضو ی تیم کاری بودم که میترسیدم ازشون جدا شم فکر میکردم فقط با وجود اونا میتونم پول دربیارم یا رشد کنم اما تصمیمم رو گرفتم و بعد از اینکار آخرمون که چند روز دیگه تمام میشه با شجاعت میخوام بهشون بگم: میخوام واسه خودم کار کنم و تیم رو ترک میکنم
تو محل کارم دیدم ی وقتهایی صدام خیلی ولومش پایینه وقتی با مسئولمون کاری دارم ، ولیذالان خیییلی خوب هر درخواستی که بخوام میدم چون باور دارم رازق من فقط خداست و بس و ترسی ندارم که ی وقت بگن نیا( البته بسیار انسانهای خوبی هستن و بابت وجپدشون سپاسگزارم)
دارم روی این اخلاقم که بسیاااار ادم متوقعی بودم از دیگران کار میکنم و خییلی خوب شدم چون باور دارم وقتی من از دیگران توقع داشته باشم یعنی دارم بهشون قدرت میدم و این یعنی شرک
دولت و سیاست و دلار و…همه واسم رفتن کنار و مسئولیت زندگی ام را میپذیرم و فقط روی خدای خودم حساب میکنم
حتی از همسرم هم سعی میکنم توقعی نداشته باشم چون میدونم همه چیز به درخواست من و خواست یگانه قدرت جهان هستی صورت میگیره
حتی باور داشتم که هر پاییز و زمستان من تا باد سرد بخوره به پیشونیم سرم درد میگیره چون من سینوزیت دارم و امسال پاییز من هنوز سر درد نگرفتم..البته یکبار در حد خفیف بود که حتی مسکن هم نخوردم،من قدرت رو از باد گرفتم و اتفاقا تا باد میاد میگم خدا داره بهم عشق میده و همه اش میگم من باور دارم که تک تک سلولهای من در جهت سلامتی و سرحالی من به من با عشق خدمت میکنن و همین هم هست
از وقتیکه دارم قدرت رو در عمل نه فقط حرف به خدای خودم میدم،به رب العالمین ،، واقعا زندگی آرامتری دارم،،آدم شادتری شدم،،و این بی نیازی من به آدمها به شدت حالم رو خوب کرده و ادمها رو به خاطر خودشون دوستدارم و کسی رو که در کنارش حالم خوب نیست به خاطر شرایطش نگه نمیدارم..و این باعث زیبایی و خوشی در زندگی من شده
خدارو بایت وجود پر برکت شما استاد عزیزم سپاسگزارم و واقعا بهترین آگاهی که حال من رو خیلی خوب میکنه اینه که هیچ چیزی دست هیچکس نیست جز خدا و خدا هم که عاشق منه و واسم سنگ تمام میزاره
دوستتون داااارم در پناه الله یکتا مانا و پایا باشید
به نام خدا
سلام
خیلی نوشته هاتون عالی بود
اونجا که گفتید حتی از همسرم هم توقعی ندارم عالی بود و خیلی برای شخص من تاثیر گذار بود
چون همسر من ماهیانه به من حقوق می دهد بابت این لطف الهی از خداوند ممنونم ولی این نباید باعث متوقف شدن من شود یا نباید باعث شود که من نگاهم به دست این آدم باشه که به من پول بده بلکه اپل باید از خداوند سپاسگزارم باشم و بعد روی خودم کار کنم تا خودم بتونم پول در بارم از توانایی هام
البته قبلاً همسرم این طور نبود ولی از وقتی من در سایت هستم حقوق و پول به من میدهد
و این را می خواهم بگم که این باعث شرک مخفی و خفی در من بنده نشود که اعتبارش را از خداوند بگیرم و از همسرم بخواهم که درآمد من را زیاد کنه
از خداوند بخواهم و لاغیر
سلام رهای عزیزم
صبح همه دوستانم بخیر از یک روز برفی و آسمانی مه گرفته از نزول لطف و برکات الهی
درست وقتی همه گفتن امسال زمستان به درد نمیخورد دیگه و زمستان نداشتیم،چقدرررر زیبا زمستان آغاز شد و باز هم خدای بخشنده مهربان گفت تو نگران هیچ چیزی در آینده نباش.
رهای عزیزم نتیجه ای که شما از همراهیتون با آموزشهای استاد عزیزمان در سایت گرفتید و از طریق همسر محترم حقوقی دریافت میکنید عالیه..
اما نباید مثل من وابسته بشید..یعنی ثروتمندیتون رو به ثروتمندی همسرتون گره بزنید..
وگرنه که همه آدمها با هر نسبتی،غریبه یا آشنا دستان خداوند هستند و قطعا هر چه داریم از آن خداوند مهربان و بخشنده است..
خدارا شکر میکنم که در مسیری قرار گرفته ایم که هر روز از کلام استاد عزیزمان با تنها قدرت هستی،خدایمان و شرک خفی و آشکار مان آشنا میشویم.
روز و روزگارتون عاااالی
سلام استاد عزیز
سلام دوستان خوب خودم
دیدن این مناظر زیبا واقعا لذت بخش هستند
همه اینها در ذهن من قدرت خدای مهربان و پروردگار بزرگ را نشان می دهد
خدایی که این همه مناظر زیبا را آفریده است
آیا او نمی تواند خواسته های من را محقق کند
خواسته های که در نظر من خیلی بزرگ هستند ولی برای آفریننده کوه و دریاها هیچ نیست
تمام صحبت های استاد در این باب همگی بخشی از توحید و خداشناسی است
هر چه بیشتر من روی خودم و خدای خودم شناخت بهتر و بیشتری داشته باشم بی شک من خوشبخت تر خواهم بود
درس زیبایی را استاد در این فایل به من آموزش دادند
قدرت دادن به دیگران در ذهن خودم
این نوعی شرک است
چرا که هر زمان من قدرت را در دست دیگران ببینم برای من جز رنج و درد و سختی و عذاب هیچ چیز دیگری وجود نخواهد داشت
یاد بگیرم که هیچ چیز در زندگی من نقش ندارد مگر و مگر باورهای من
باید روی باورهای خودم کار کنم به نوعی که بدانم این من خودم هستم که با افکار و باورهای خودم خالق زندگی خودم هستم
مراقب باشم چه می بینم و چه می شنوم
همه اینها برای من درس هایی را دارد که هر چه بیشتر روی آنها توجه کنم من آسوده تر خواهم بود
هر وقت از دیگران انتظار داشتم کار به درازها می کشید و همیشه کلی دردسر و خواهش و التماس باید می کردم تا کار من انجام بشود
وای که وقتی از او کمک می خواستم به بهترین شکل ممکن
به بهترین حال ممکن
کار من رواج پیدا می کرد و آنهم براحتی و آسانی که خودم باورم نمی شد که اینقدر به آسانی کار من انجام شد
بله خدای من برترین قدرتی است که او دست به کار شود هیچ کس نمی تواند مانع او بشود
باور
هر جوری که ببینم
هر جوری که بشنوم
همان را باور می کنم
این می شود باور
وقتی که ببینم در کشور من قطعی و گرسنگی و فساد و تورم زیاد است در همین راستا هم همین اتفاقات برای من رخ می دهد و آنقدر می بینم که برایم دیگر مثل روز روشن می شود که در کشور تورم و فساد و رشوه است
حال برعکس آن
اگر این باور را داشته باشم که در کشور خودم براحتی می توانم به پول و کسب درآمد برسم
می توانم از پس همه مسائل بربیایم
باور به این داشته باشم که خدای مهربان همیشه درکنار من است و مراقب من است
این باور برای من محقق می شود و در همین راستا هم بیشتر و بیشتر برای من در زندگی من رخ می دهد
پس می توانم
پس می شود
پس بیایم از حالا به خودم قول بدهم و سعی کنم که جور دیگر فکر کنم
جور دیگر ببینم
از نتایج متفاوت آن هم لذت ببرم
این همان است که من را جز پنج درصد متفاوت افراد جامعه می کند
سپاس از استاد عزیز بخاطر این همه آگاهی
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
خداروشکر که با شما آشنا شدم استاد.من خیلی وقته میگم همه چیز دست خداست و توکل بر خدا چیز را به سادگی حل میکنه ولی تازه دو سه ماهه که فهمیدم همش حرف میزدم و در عمل باوری بهش نداشتم.ولی از وقتی که دلی و در عمل همه چیزو به خودش سپردم و حرکت کردم.خداروشکر یکی یکی مساعلم داره حل میشه و آرامش بیشتری دارم.و اینو مدیون فایلهای شما هستم.خیلی وقته که نه فیلم نگاه میکنم نه اخبار و نه هیچ چیز دیگه و فقط خوراکم شده فایلهای شما..وجودت نعمته …خیلی ازت ویژن میگیرم.یه روز میام و از نزدیک می بینمت.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستانم
سپاس گزارم از خداوند که من را در مسیر درست هدایت کرد و سپاس گزارم از استاد عزیزم که چقدر قشنگ این بحث توحید رو به ما آموزش میدن
من خودم فایل های توحید عملی رو یکی یکی در حال گوش دادنشون هستم و خیلی تاثیر گذاشته روی من
قبل از اینکه از نتایجم بگم جا داری یک نکته رو من بگم اینجا
استاد توی یک فایلشون گفتن هر چیزی رو همینجوری نپذیرید و برید تحقیق کنید راجعبش . من حقیقتا دارم روی بحث باور ها که اصلا باور چی هست و از کجا اومده که استاد انقدر روش پا فشاری دارن دارم تحقیق میکنم به طور کاملا علمی چون مغز من خیلی منطقیه و تا یک چیزی رو مغزم به طور علمی (یعنی خودم برم تحقیق کنم تا جایی که بشه و بهش برسم )البته بگم من روی مسائل فیزیکی دارم کار میکنم (چه کلاسیک . چه کوانتوم )
به این نتیجه رسیدم تا حدودی که . ما در دنیای زندگی میکنیم که سیستمی عمل میکنه حالا سیستم چی هست اصلا ؟؟ سیستم یک مجموعه ای هست که اجزا اون در هماهنگی کامل با هم هستن .
ما 3 نوع سیستم داریم (باز ,بسته , ایزوله )
سیستم باز : سیستمی هست که در تعامل کامل ماده و انرژی هست با اطرافش (مثل انسان . حیوانات . گیاهان و ….)
سیستم بسته : سیستمی هست که در تعامل انرژی هست فقط و ماده نداره (مثل زمین . منظومه شمسی . کهکشان ها که انرژی رو فقط انتقال میدهند)
سیستم ایزوله: اصلا هیچچ تبادل ماده و انرژی نداره (مثل کل عالم . کل کیهان که فقط داخل خودش تبادل داره و هیچ چیز بیرونی نداره )
حالا ما انسان ها یک سیستم کوچک هستیم در سیستم های بزرگتر . و همواره در تبادل انرژی هستیم (چرا؟. چون ما خودمون از انرژی هستیم (یعنی به صورت سلسله مراتب تشکیل انسان و همه موجودات رو که بخوایم بگیم . از سلول تشکیل شده و سلول از مولکول و مولکول از اتم و اتم از پروتون و نوترون. . و خود پروتون و نوترون از ذرات ریز اتمی به نام کوارک تشکیل شده که کوکچکترین و اصلی ترین ذرات تشکیل دهنده ی عالم همین کوارک ها هستند که خود این کوارک ها هم به صورت ذره هستند و هم موج هستند. و کوارک ها خود از ریسمان های بسیار باریک موجی که اصلا قابل دیدن نیستن( طبق نظریه ریسمان) و سراسر موج هستن و در حرکت
پس ما از داخلی ترین ذره تشکیل دهنده خودمون که بخوایم نگاه کنیم کلا موج و انرژی هستیم (به خاطر همین استاد میگن ما از انرژی هستیم )
که این انرژی که ما و موجودات رو تشکیل داده با انرژی منبع (که میتونه سیستم کائنات و سیستم بزرگترکه خداوند هست ) هست. در ارتباط و هماهنگیه کامل هست
و جالب اینجاست که انرژی که ما به محیط میدیم دقیقا با اون انرژی که از محیط میگیریم کاملا با هم برابرند نه ذره ای کمتر و نه بیشتر
و این انرژی ها به هم تبدیل میشوند و انرژی که ما میدیم به صورت های دیگر انرژی (مثل کار . که حالا این کار میتونه شرایط و اتفاقات و. باشه ) و دقیقا انرژی که ما میدیم با اون صورت های دیگر انرژی که میتونه کار باشه . یا شرایط باشه . یا اتفاقات باشه کاملا با هم برابرند
و این موضوع از نظر علمی(تحقیقات خودم هست و نظر من اینه ) ثابت شده
علمیش : قانون اول ترمودینامیک هست
که قانون بقای انرژی و کار هست . یعنی انرژی به وجود نمیاد و از بین هم نمیره(یعنی پایداره و باقیه) بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشع که اون حالت میتونه ی انرژی دیگه باشه . کار باشه یا هر چیز دیگه ای
مثلا ما یک سیب رو میخوریم . سیب انرژی پتانسیل داره . این انرژی پتانسیل سیب وقتی وارد بدن ما میشه به همون اندازه ای که وارد شده . طبق عمل سوخت و ساز بدن ما تبدیل میشه به انرژی جنبشی و باعث نیرو دادن به ما برای حرکت میشه پس انرژی از بین نرفت فقط تبدیل شد و نتیجه این تبدیل شدن حرکت کردن ماست
که به نظر من این قانون همون قانون کارماست
یعنی مابه عنوان یک سیستم باز یک انرژی (که میتونه یک باور باشه یا یک فکر باشه که فکر و باور هم خودشون انرژی هستن) به محیط اطرافمون (که همون کائنات ) هست میدیم و اون هم انرژی ما رو تبدیل میکنه به انرژی دیگه (که این انرژی میتونه ی کار باشه . ی شرایط باشه . ی اتفاق باشه یا هر چیزی ) به همون اندازه نه کمتر و نه بیشتر
به خاطر همینه که ما به هر اندازه انرژی (چه مثبت و چه منفی ) به محیط بدیم . محیط هم به همون اندازه. نتیجه رو بهمون میده
و این مصداق آیه ی
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿7﴾پس هر که هموزن ذره اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (7) وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿8﴾و هر که هموزن ذره اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (8)
و این اصل دقیقا قانون کارما و قانون انرژی و قانون باور های ماست
امیدوارم این کامنت براتون تاثیر گذار باشه
دوستتون دارم
سلام دوست خوبم
خیلی مفید و علمی بود استفاده کردم
لذت بردم
س پاسگذارم
یه نکته کوچیک :
فکر کنم سیستم باز و بسته جا به جا بیان شد
چون سیستم بسته یه سیستم بازخورد داره به عبارتی فید بک داره
ولی سیستم باز فید بک نداره.
باز هم سپاس از بحث زیبای علمی تون
شاد و سعادتمند باشید
به نام خدا
سلام بهار خانم
خیلی لذت بردم
چقدر عمیق تحقیق کرده بودی عزیزم
عالی بود
برای ذهن من که خیلی تاثیر گذار بود
خداوند بهم گفت برو و کامنت ها را بخوان الان به نوشته های شما هدایت شدم
تنها سلاحی که می تواند ذهن نجواگر را خاموش کنه منطق است
وقتی از ریشه به منطق رسیدی جای شک و تردیدها نیست دیگه.
باید ریشه ای کار کرد چون باید نتیجه را در بر بگیره
بازم ممنون.
خدایا شکرت برای هدایت های تا به الآنم
خدایا خودت می دانی که به چه نوشته های هدایت شوم که همه دست خودته و من نمی دانم
بهار جان بازم سپاس