اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به روشا جان و دیدگاه تاثیرگذارش که با اینکه فایل هنوز در حال دانلود شدن هست اشکم جاری شد با خوندن دیدگاه قشنگت .
تو این چند روز یه شرایطی برام پیش اومده بود مثل شرایط روشا جان با یه گروه جدید صحبت کرده بودم برای قرارداد جدید کاری خیلی هم استقبال کرده بودند و من هم بعدش کار فعلی رو یه جورایی برده بودم به سمت خاتمه و تموم شدن ولی از تیم جدید هنوز هم خبری نشده حالا بماند که چه جوری و چه قدر قشنگ با این گروه وارد مصاحبه شدم که اونم واقعا معجزه و هدایت خدا بود اصلا خود خدا بود .
نمیدونم چی بگم فقط دارم هر چی تو ذهنم میاد رو با انگشتام می نویسم (خدایا شکرت خدایا شکرت) دیشب بعد از اینکه آرامش شبانه فرا گرفته بودم صفحه ای رو که چند روز بود باز نگه داشته بودم یعنی ((دستهی اجرای توحید در عمل)) باز کردم اونم خیلی خیلی اتفاقی این صفحه بیش از چند روز هست که تو مرورگرم باز هست ولی من با این که خیلی علاقه مند شده بودم که شروع کنم به خوندن مطالعه کردن این فایلها اما نتونسته بودم در واقع اگر اشتباه نکنم تکامل میخواسته تکامل من رو ، من سیستمم رو خاموش نمیکنم به خاطر شرایط کاری که دارم به خاطر این این صفحه از چند روز پیش تا دیشب تو مرورگرم باز مونده بود .
اولین فایلی رو که باز کردم توحید عملی قسمت 10 بود که واقعا با اینکه سالیان سال و به طرق مختلف حکایت حضرت یوسف رو خونده بودم و تو فیلم ها دیده بودم ولی دریافت و آگاهی که از گفته های استاد عزیزم داشتم یه طعم دیگه ای برام داشت خصوصا اینکه دوباره زمزمه های ذهنی ام شروع شده بود که هزار و یه جور فکر رو آورده بود تو سرم مثلا باید زودتر یه پیگیری کنی یا به فلانی زنگ بزن و با آقای ایکس مشورت کن نکنه اشتباه بری نکنه اصلا بهت زنگ نزنن و خیلی چیزای دیگه که وقت یاین فایل رو دیدم واقعا آب رو آتیش بود برام . نمیدونم چه حسی تو گفته های شما وجود داره ولی هر چه هست با توجه به حال و روز من فقط میتونم بگم چون از دل بر می آید لاجرم بر دل نشیند .
امشب دوباره نجواها شروع شده بود نشستم یه مقدار رو کارای خودم کار کردم که خودم رو مشغول کنم که دیدم خیلی موثر نیست اومدم سراغ قسمت بعدی که گفتم تا دانلود میشه دیگاه برتر این قسمت رو بخونم که نتونستم صبر کنم و دیدم یه حسی بهم میگه برو بنویس این چیزی رو که من میگم و کاری هم به درست یا اشتباه بودنش نداشته باش بنویس که چی جوری بودی و با خوندن متن بهت گفتم صبوری کن و به من اعتماد داشته باشد
بهم گفت که من و تمام کائناتم هر لحظه حواسمون به تو هست ولی این تویی که خودت رو فراموش میکنی و فک میکنی که خودت تنهایی کارایی که تا الان به ثمر رسوندی رو انجام دادی .
بهم گفت ببین نفست رو ببین چشمات رو ببین انگشتاتت رو ببین تک تک سلولهایی که من برات گذاشتم تو اصلا مگه حواست بوده یا تو اصلا مگر از من درخواست کرده بودی که حتما دو تا گوش برات بزارم که من دو تا گوش برات گذاشتم
بهم گفت اصلا مگر تو میدونی یا تو از من درخواست کردی که کلیه هات رو برات کجای بدنت بزارم
بهم گفت مگر تو قراردادی برای گردش خون و نحوه پمپاژ اون در بدنت داری مگر اکسیژن موجود در هوا و نحوه تصفیه اون رو در بدنت در بدو تولدت ازش مطلع بودی
و. هزاران چیزی دیگه در حین خوندن متن روشا جان در ذهنم نقش بست و منلبم کرد .
خدایا شکرت استاد عزیز سپاسگزارم از شما و تیم ارزشمندت
روشا جان از شما سپاسگزارم
استاد عزیز واقعا که این سایت یک محل خدایی و الهی است یک محل برای هدایت به سمت بهترینها است .
گنجینه ای عظیم برای هر هدایت شونده و نه برای هر کسی .
استاد عزیز فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم دلم نمیخواد تموم بشه گذشت زمان رو متوجه نمیشم با دنیای اطرافم رابطه ام قطع میشه قبلا هم گفتم در یکی دیگه از فایلهای توحیدی که قلبم شکفته میشه وقتی شما صحبت از توحید میکنید و این شعر زیبای پروین اعتصامی سخن خدا با مادر موسی ، شما که شروع کردین متن شعر رو از گوگل سرچ کردم و همزمان هم گوش میکردم هم میخوندم و ناخوداگاه اشک میریختم که چقدر من بنده ناسپاسم! این منم منم هایی که دارم روی چه حسابیه؟! اصلا چه قدرتی من دارم اگر او نباشد!! پروین چقدر زیبا گله مندی خداوند رو از بنده هاش بیان کرده !!
و اما اولین کامنتی که خوندم، من عادت دارم همیشه از صفحه اول شروع میکنم برای کامنت خوندن و کامنتی که دیدم مربوط به آقای اسماعیل خسروی بود
خوندم و اشک ریختم( کامنتهای بعدی متوجه شدم بقیه دوستان هم حال من رو داشتن ) خوش به سعادت این دوستمون که توحید رو اینقدر عمیق درک کرد و در عمل هم نشون داد، قدرت رو از عواملی که همه ما بارها تو زندگیمون روشون حساب میکنیم اونم در بدترین مرحله و شرایط از زندگی ،گرفت و خودشو سپرد به خدایی که گفته من برای شما کافی هستم !
خواست بشنوه و شنید، حرف گوش کرد و هدایت شد قدم به قدم ،دست در دست …..و شد آنچه باید میشد خدارو هزاران مرتبه شکر
چه لذتی داشت خوندن سرگذشت دوست عزیزمون چقدر من رو بیشتر عاشق و شیفته خدا کرد
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ناب، همیشه دوست داشتم وقتی اسم خدا میاد وقتی بهش فکر میکنم شوق بهم دست بده و این اتفاق برام افتاد و روز به روز داره بیشتر میشه اونم به واسطه حضورم در سایت و گوش دادن روز و شب به صحبتهای استاد و خوندن کامنت دوستان، خدارو هزاران مرتبه شکر
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کنم
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کن.
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
سلام بر دو عزیز بزرگواری که در هر کلام نام خدا را برایم زمزمه می کنند
استاد عزیز این فایل برای من نور و روشنی و نمایانگر قدرت پروردگارم بود
احساس فوق العاده ای خداوند از سوی شما به من بخشید ، و از صمیم قلبم دعا میکنم در این احساس استمرار داشته باشم و صدها برابر این احساس نورانی را برای شما آرزومندم.
این فایل پر از نشانه و هدایت رب العالمین بود، از پریروز که با فایل صوتی سوره قصص روحم جلا پیدا کرد تا دیروز صبح که بیست برابر مبلغ همیشگی به یک خیریه کمک کردم و در برابر نجوای شیطان ایستادم و گفتم من نمیدونم از کجا فقط وعده فضل و فزونی پروردگارم رو باور میکنم تا ظهر که به یک تضاد خوردم و عصر منو به نوشتن و بعد به یک احساس ناب سپاسگزاری که تا حالا نداشتمش هدایت کرد و قبل از خواب از کامنت یکی از دوستان به فایلی از شما در مورد شعر خانم پروین اعتصامی که درود و رحمت خدا بر قلب توحیدیش ، رسیدم ، داستان پیرمرد رو شنیدم و با بغض شما گوشه چشمی تر کردم
صبح بیدار شدم توی دفترم نوشتم خدایا من نمیخوام راه نمرود و فرعون و قارون رو برم که میخوام راه پیامبر و موسی و حضرت عیسی رو برم
در این حد برای خودم بولد کردم که مثل اهرم رنج و لذت برام عمل کنه و بعد سایت رو باز کردم و با دیدن فایل توحیدی پرواز کردم و وقتی اسم پروین رو آوردین گریه های من شروع شد و با شنیدن اسم اونهابی که در اهرم رنج و لذتم برده بودم میخکوب شدم از هدایت رب العالمین ،
به عمرم این قدر از احساس عشق و نزدیکی به خدا گریه نکرده بودم ، احساسی که با هیچ چیز عوضش نمیکنم
استاد ما تشنگان توحید رو سیراب می کنین ولی ما بازم تشنه توحید هستیم
الهی که به قول یکی از دوستان فایل توحید 111 بیاد روی سایت
من عاشق خدا و حقیقتم
خانم شایسته جان اون لبخند شما با نظر به جاده پر باران از قدرت خدا ،خودش یه قاب نمایی از توحید و سپاسگزاری بود
سلام استاد عزیزم سلام به تمامی دوستان الهی شکر بابت این فایل زیبا جنس این فایل خیلی لطیف و روحانی هستش چون سخن از توحید توکل هست همه ما بارها شده توکل کردیم خداوند دستانشو بسمت ما هدایت کرده ولی ما شرک ورزیدیم به دستان خداوند وجالب از همون دستان خدا ضربه خوردیم ربی که تمام قدرت ها تمام نعمت ها تمام ثروت ها تمام لذت ها تمام زیبایی ها تمام آرامش ها تمام سلامتی ها تمام آنچه که فکر میکنیم به دست اونه چرا قدرت اون وقت میدیم بدست غیراز او؟!استاد عزیزم از شما سپاسگزارم بخاطر درک درست وصحیح از قانون آنقدر ساده راحت به ما آموزش میدی
نیست هیچ جایی از دنیا آنقدر ساده وزیبا قانون بیان کنن
الان محرم هستش من درشهر قم هستم شهر مذهبی طرف رفته 50 سال درست طلبگی خونده مثلا متخصص دین هستن ولی بندگان خدا تو درو دیوار هستن از خدا میخوام منو به راه راست هدایت کنه به راه کسانی که بهشون نعمت داده ثروت داده آرامش داده وبتونم قدردان نعمتهایش باشم
” به نام خداوندی که مرا با عشق آفرید و عشق را در وجودم نهاد.”
سلام و درود به شما برادر گرامی.
از خواندن نوشته ی شما بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و آن را همراه با گریه و احساس خوب اینکه خداوند در همه جا و همه حال مراقب و یاور ماست می خواندم.از خدا می خواهم که من هم چنین تجربه ی نابی داشته باشم و از آن لذت ببرم ، هر چند خیلی اوقات واقعا بزرگی خداوند را به نحوی و شکلی درک کرده ام .امروز من اولین نوشته ی خود را در سایت نوشتم چون به تازگی عضو سایت شده ام و این اولین نوشته ی من است.از خدا می خواهم که همچنان در مدار و فرکانس خدایی خود باقی بمانید و از زندگی خود لذت ببرید.همگی در پناه خداوند عزوجل و مهربان.
*به مادر موسی وحی شد که کودکش رو در آب بندازه و نگران نباشه و نترسه. عدم نگرانی و ترس از ایمان و توکل میاد و باید ایمان داشته باشی به آنچه که خداوند به تو الهام می کنه و بدون چون و چرا انجامش بدی و نگران نباشی. مادر موسی نگران شد و خداوند بهش گفت کفر نورز ما کاری را که گفتیم انجام میدهیم و فراموش نمی کنیم ولی نگرانی تو را به خاطر مادر بودنت درک می کنیم.
*هر جا خداوند در قرآن درباره توحید و توکل صحبت کرده است با ضمیر متکلم وحده صحبت کرده و هر کجا درباره مشیت صحبت کرده از ضمیر ما استفاده کرده. ابر و خورشید و فلک همه با هم دست به دست می دهند تا تو به آنچه میخواهی برسی
*قطره ای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود. همه چیز طبق مشیت الهی در حال انجام کاری هستند و هیچ چیز بی دلیل و بی هدف نیست.
* انا علینا للهدی: بر ماست که شما را هدایت کنیم. خداوند هدایت ما را وظیفه خودش می داند.
ما انسان ها بر خلاف همه اجزای هستی مثل آب و سنگ و ابر و باد و….هستیم آن ها بر اساس مشیت الهی کارهاشون رو انجام میدهند و از خودشون اراده ای ندارند. اما ما انسان ها می تونیم پیام خداوند رو بپذیریم یا رد کنیم.
بارها ما مسیر رو اشتباه رفتیم و خداوند اشتباهات ما رو پوشونده و بارها ما رو هدایت کرده و مسیر رو بهمون نشون داده و این لطف و مهربانی خداوند هست. ما چقدر مسیر رو اشتباه بریم که عذاب اعمال خودمون دامنمون رو بگیریم.
*قدرت خداوند در خلق اتفاقات: نعمت و سلامتی و عقل و …
چقدر ما تو شرایط سخت از خداوند کمک خواستیم و وقتی کمکمون کرد یادمون رفته و جوری رفتار کردیم که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده. و فکر می کنیم خودمون انجامش دادیم. و فکر میکنیم من من من انجامش دادم.
*همه چی بت شده واسه ما، من نمی تونم فلان کار رو بکنم چون پدر و مادرم منو اینجوری بزرگ کرده، چون ژنتیک چون کشورم چون رییس جمهورم چون چون چون …. همه چی رو بت میکنیم و قدرت خداوند رو نادیده می گیریم.
و وقتی خداوند نعمت می ده و میگیم خودم انجام دادم و ناشکر میشیم همه چیز به هم می رسه
خدایا من تسلیمم و به هر چیزی که از تو می رسه فقیرم و اینجاست که همه چی درست می شود.
*خداوند میگه ما نمرود رو از دریاها نجات دادیم موسی که پیامبر ماست و هیچ وقت اونو فراموش نمی کنیم.
به اندازه ای که سرمون جلوی خداوند پایینه و نعمت های خداوند رو میبینیم و درک می کنیم نعمت هایی که بهمون داده به همون اندازه در مقابل غیر خداوند سرمون بالاست.
به نام خدای مهربان .. بنام خدای مهربان . بنام خدای مهربان (نیمدونم چرا؟ولی یک حسی بهم گفت سه بار بنویس بلکه جلوی ریختن اشکم گرفته بشه و کمی از خجالتم کم بشه تا بتونم صفحه مانیتور رو ببینم و بقیه مطالبم رو بنویسم )
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیزم که امروز صبح دستی از دستان خدای مهربانم شد تا باز هم با من حرف بزنه و راهنماییم کنه و البته ایندفعه شاید کمی شرمسارم کنه و با تلنگری که در این فایل به من میزنه باعث رشد بیشتر من بشه که باید بگم واقعا این اتفاق افتاد … من در این یکسالی که از حضورم در این سایت الهی میگذره واقعا تغییرات زیادی کردم و ذهنم واقعا داره با شکرگذاری و داشتن احساس خوب آداپته میشه به نحوی که واقعا اگر یک روز شکرگذاری نکنم حالم خوب نیست و از طرفی اخبار هم اصلا نمیتونم ببینم و واقعابادیدن چند دقیقه از اخبار سرم بشدت دردمیگیره و سریع میرم سراغ کارهای دیگه ولی بنا به دلایلی در دو روز گذشته حالم زیاد خوب نبود و تقریبا اصلا شکرگذاری نکردم و این درحالیه که دائما حواسم بود به این موضوع ولی انگار با خودم لج کرده بودم و نمیدونم چرا میخواستم اینکارو نکنم و حتی از سر سفره هم که بلند میشدم هیچ تشکری نه از خدا و نه از همسر مهربانم که با عشق و با زحمت اون غذای عالی و طبخ کرده بود نکردم و خب طبیعیه که حالم هر لحظه بدتر و بدتر میشد تا اینکه امروز صبح اول وقت این فایل رو گوش دادم و نمتونم جلوی اشکامو بگیرم که خدایاتو بامن چکار داری میکنی ؟؟؟؟ چقدر حواست به من هست و خدایا شکرت که بازهم دستی از دستان نوازشگر و حمایتگرت را در زندگی من آشکار کردی و باهام حرف زدی و راه راست را دوباره نشونم دادی و مطمئنم که هوامو داری و این دلگرمم میکنه … خدایا شکرت بابت داشتنت و بودنت /
چقدر مطالب جدید و باور های جدیدی در این فایل برای خودم ساختم و از استاد عباس منش عزیز تشکر میکنم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم ( خدا خیرتون بده) .. چقدر به نکته ظریفی اشاره کردند که یکدفعه تکونم داد وقتی در بین صحبتهاشون گفتند حتی ما انسانها ژنتیک را هم برای خودمون بت میکنیم و میگیم قدرتش از خداوند بیشتره و واقعا ناگهان یکجوری شدم و احساس شرمندگی ام در اینجا بیشتر هم شد و البته که سریعا خدارو شکر کردم که این باور منفی هم در خودم شناختم و از این به بعد به این موضوع هم حواسم خواهد بود و قطعا باور های توحیدی من با این فایل به مرحله بالاتری رسیده و نمیدونم چطوری بگم ولی قشنگ خودم دارم احساس میکنم که مدارم عوض شده و در پوست خودم نمیگنجم که واقعا چه خدایی دارم و چقدر خیالم راحتتر شده و چقدر احساس میکنم پشتم بهش گرمتر شده و سپاسگزار خداوندم که امروز حواسش به من بودو خوشحالم که اینقدر مدارم بالا رفته که سریعتر خدا باهام صحبت میکنه و نمیذاره زیاد از مدار خارج بشم و به خودم افتخار میکنم و ازصمیم قلب از استادعباس منش نیز تشکر میکنم که امروز بادیدن این فایلشون چقدر درس و نکته جدید وارد مغز و ذهن و باورهای من شدکه میتونه زندگی منو تغییر بده …دلم آروم شد و احساسم عالیه و خدایا سپسگزارم بابت همه چیز بابت نفسهایی که میکشم و بابت اینکه فرصت جبران دارم تابتونم زندگیمو تغییر بدم و بهتر از قبل باشم .. خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
در پناه خدای مهربان ،شاد ،پیروز و سربلند باشید . خدانگهدار
نمیدونم باید چی بنویسم،فقط خیلی این فایل عالی بود برام و الان در حال اشک ریختن و آرامش هستم به خاطر بهترین پشت و پناهی که داریم و گاهی اوقات خیلی راحت فراموشش میکنیم.
استاد خوبم من اولین باری هست که دارم در مورد فایلی که از شما دیدم دیدگاهم رو تو سایت میزارم
خیلی وقته که فایلهاتون رو گوش میدم ولی هنوز گاهی اوقات حالم بد میشه …
و امروز بهترین حال رو دارم به خاطر آرامش عمیقی که وجودم رو فرا گرفته …فقط میتونم بگم متشکرم به خاطر همه ی آگاهی های عالی که در اختیارمان قرار میدید…خدایا و پناهتون
و اگر خدا گزند و آسیبی به تو رساند، آن را جز او برطرف کنندهای نیست، و اگر برای تو خیری خواهد فضل و احسانش را دفع کننده ای نیست؛ خیرش را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است. (107)
بگو: ای مردم! یقیناً حق از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ پس هر که هدایت یابد، فقط به سود خود هدایت می یابد و هر که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه می شود، و من نگهبان شما نیستم. (108)
و از آنچه به سویت وحی می شود، پیروی کن و [در برابر پیش آمدها و تکذیب منکران] شکیبا باش تا خدا [میان تو و مخالفانت] داوری کند؛ و او بهترین داوران است. (109) ️
بنده خیلی وقته که کامنت نزاشتم و الان موضوعى برام پیش اومد که احساس دورنیم گفت که بیام کامنت بزارم
من چند سالى هست با سایت توحیدی عباسمنش آشنا شدم و دورهاى استاد رو خریداری کردم و خداروشکر یسری نتایج هم گرفتم اما نه اونی که دلم میخواست و خودم هم میدونم که تلاش و تمرکزم روى دورها کم بوده.
موضوع از این قرار که من مدتی درگیر یک تضاد عاطفى هستم و چند هفته پیش اومد توى دفترم نوشتم که خدایا کمک و هدایتم که از طریق نشونهات اینو حلش کنم و خداوند از طریق نشونهاش که دقیقا واضح هم بودم بهم گفت که آقا قطعش کن و من گوش کردم و قطعش کردم و تمرکزم رو گذاشتم روى سایت و یسرى از فایلهاى رایگان سایت رو گوش و تکرار میکردم دیروز ذهن نجواگرم اومد بهم گفت باز برگرد و من خودم رو سرگرم فایل گوش دادن و خوندن کامنتهای بچها میکردم که بها بهش ندم ولی بعضی اوقات وقتى کم ایمان باشی ذهن شیطانى ازت زور میشه و من باز برگشتم به روال قبلم و از ثانیه ی که برگشتم حالم دگرگون و خراب شد طورى که تحمل خودم رو نداشتم اومد توى سایت دیدم فایل توحیدى عملى ٩ اومده زدم روش که بازش کنم باز نشد و حکمتى توش بود که باز نشد،خیلی تو خرابات بودم و دلم میخواست زار زار گریه کنم لباسامو پوشیدم هدفونمو گذاشتم یه موسیقى بی کلام برای مراقبه رو پلى کردم و شروع کردم ساعت ١١ شب به پیاده روى و از شروع گوش دادن به موزیک زیر لب شروع کردم به گفتن من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم و این همراه بود با بعض و گریه تا یک ساعت من تسلیمم رو تکرار کردم و اومد خونه و باز اشک ریختم و از خستگى و انرژی پایین خوابم برد صبح از خراب بیدار شدم و با حال خراب اومدم تو سایت فایل توحیدی عملی ٩ رو باز کردم و با موضوع و کلام استاد کم کم آروم شدم و اشک شوق ریختم اینبار براى نشونه ى خداوند که اصلا انگار خدا این فایل رو براى من ساخته که بهم بفهمونه که مصطفی به انسانها شرک نورز مشرک نباش قدرت فقط رب العامینه تا کى میخواى با کله خودت راه برى تا کى میخوای منم منم کنی هر موقع با کله خودم رفتم به بن بست خودم هر موقع با کله خودم رفتم چکو لقت خوردم هر موقع هم که با ایمان کمم به خدا سپردم نتیجه درست رو گرفتم بقول استاد میگه ما یسرى هامون سرمون به سنگ میخوره یسرى هامون باید سنگ رو بزنن به سرشون من از گروه دومم که سنگ رو باید بزنن به سرش که درک کنه و بفهمه وقتی با خدای خودت عهد و پیمان میبندى زبونی نیست باید با قلبت تعهد بدی وقتی بهت میگه قطع کن یعنی تمامش کن کشش نده که اگه ادامش بدی حال خودت خراب میشه خداروشکر که الان دارم مینویسم آروم شدم وقتی با قلبم گفتم من تسلیمم و از تمام وجودم به خدا گفتم من از هر خیرى که از طرف تو به من برسه محتاج فقییییر وتسسسسسسلییییممم منو رو به حال خودم وا نزار خدایا من نادان ناتوان و نا آگاهم دستم رو بگیر و منو در آغوشت نگه دار تو دانا توانا عالم و آگاهی من عاجزانه ازت میخوام کمک و هدایتم کنی به مسیر توحید ایمان و باور به خودت من دوست دارم مسیر رو تو نشونم بدى دوست دارم نور و روشنایی راهم باشی دوست دارم راهنما و راه بلد مسیرم باشی خدایا بهم آرامش بده خدایا بهم درک و فهم قوانین کیهانی رو بده خدایا بهم اراده و عمل کردن رو بده خدایا بمنه آسون کن براى آسونى ها منو راحت کن براى راحتى ها من دوست دارم مثل الگوهایى مثل ابراهیم و استاد عباسمنش باشم که توحید و یکتا پرستى توی سلولهای وجودشونه خدایا منو حفاظت کن حمایت کن در برابر انرژی های منفی و نجواهای شیطانی ذهنم ، از خدا میخوام قدرت سپاسگزاری بیشتر رو بهم بده از خدا میخوام لبریزم کنه از توحید منو یکی کنه با اصل خودم .
خداروشکر میکنم که خداوند هر روز با نشونهاش باهام حرف میزنه خداروشکر که هروقت رفتم تو جاده خاکی باز برمگردوند و خداروشکر میکنم بابت وجود تک تک اعضای سایت که با کامنتهاشون اشک ریختم آگاهی گرفتم لذت بودم شاد شدم عشق کردم و یه تشکر ویژه دارم از سردار دلها سید حسین عباسمنش و بى بى مریم که یکى از زنان اسطوره زندگی بنده هستن ایشون.
سلام
سلام به خدای مهربونم
سلام به استاد عزیز
سلام به روشا جان و دیدگاه تاثیرگذارش که با اینکه فایل هنوز در حال دانلود شدن هست اشکم جاری شد با خوندن دیدگاه قشنگت .
تو این چند روز یه شرایطی برام پیش اومده بود مثل شرایط روشا جان با یه گروه جدید صحبت کرده بودم برای قرارداد جدید کاری خیلی هم استقبال کرده بودند و من هم بعدش کار فعلی رو یه جورایی برده بودم به سمت خاتمه و تموم شدن ولی از تیم جدید هنوز هم خبری نشده حالا بماند که چه جوری و چه قدر قشنگ با این گروه وارد مصاحبه شدم که اونم واقعا معجزه و هدایت خدا بود اصلا خود خدا بود .
نمیدونم چی بگم فقط دارم هر چی تو ذهنم میاد رو با انگشتام می نویسم (خدایا شکرت خدایا شکرت) دیشب بعد از اینکه آرامش شبانه فرا گرفته بودم صفحه ای رو که چند روز بود باز نگه داشته بودم یعنی ((دستهی اجرای توحید در عمل)) باز کردم اونم خیلی خیلی اتفاقی این صفحه بیش از چند روز هست که تو مرورگرم باز هست ولی من با این که خیلی علاقه مند شده بودم که شروع کنم به خوندن مطالعه کردن این فایلها اما نتونسته بودم در واقع اگر اشتباه نکنم تکامل میخواسته تکامل من رو ، من سیستمم رو خاموش نمیکنم به خاطر شرایط کاری که دارم به خاطر این این صفحه از چند روز پیش تا دیشب تو مرورگرم باز مونده بود .
اولین فایلی رو که باز کردم توحید عملی قسمت 10 بود که واقعا با اینکه سالیان سال و به طرق مختلف حکایت حضرت یوسف رو خونده بودم و تو فیلم ها دیده بودم ولی دریافت و آگاهی که از گفته های استاد عزیزم داشتم یه طعم دیگه ای برام داشت خصوصا اینکه دوباره زمزمه های ذهنی ام شروع شده بود که هزار و یه جور فکر رو آورده بود تو سرم مثلا باید زودتر یه پیگیری کنی یا به فلانی زنگ بزن و با آقای ایکس مشورت کن نکنه اشتباه بری نکنه اصلا بهت زنگ نزنن و خیلی چیزای دیگه که وقت یاین فایل رو دیدم واقعا آب رو آتیش بود برام . نمیدونم چه حسی تو گفته های شما وجود داره ولی هر چه هست با توجه به حال و روز من فقط میتونم بگم چون از دل بر می آید لاجرم بر دل نشیند .
امشب دوباره نجواها شروع شده بود نشستم یه مقدار رو کارای خودم کار کردم که خودم رو مشغول کنم که دیدم خیلی موثر نیست اومدم سراغ قسمت بعدی که گفتم تا دانلود میشه دیگاه برتر این قسمت رو بخونم که نتونستم صبر کنم و دیدم یه حسی بهم میگه برو بنویس این چیزی رو که من میگم و کاری هم به درست یا اشتباه بودنش نداشته باش بنویس که چی جوری بودی و با خوندن متن بهت گفتم صبوری کن و به من اعتماد داشته باشد
بهم گفت که من و تمام کائناتم هر لحظه حواسمون به تو هست ولی این تویی که خودت رو فراموش میکنی و فک میکنی که خودت تنهایی کارایی که تا الان به ثمر رسوندی رو انجام دادی .
بهم گفت ببین نفست رو ببین چشمات رو ببین انگشتاتت رو ببین تک تک سلولهایی که من برات گذاشتم تو اصلا مگه حواست بوده یا تو اصلا مگر از من درخواست کرده بودی که حتما دو تا گوش برات بزارم که من دو تا گوش برات گذاشتم
بهم گفت اصلا مگر تو میدونی یا تو از من درخواست کردی که کلیه هات رو برات کجای بدنت بزارم
بهم گفت مگر تو قراردادی برای گردش خون و نحوه پمپاژ اون در بدنت داری مگر اکسیژن موجود در هوا و نحوه تصفیه اون رو در بدنت در بدو تولدت ازش مطلع بودی
و. هزاران چیزی دیگه در حین خوندن متن روشا جان در ذهنم نقش بست و منلبم کرد .
خدایا شکرت استاد عزیز سپاسگزارم از شما و تیم ارزشمندت
روشا جان از شما سپاسگزارم
استاد عزیز واقعا که این سایت یک محل خدایی و الهی است یک محل برای هدایت به سمت بهترینها است .
گنجینه ای عظیم برای هر هدایت شونده و نه برای هر کسی .
دنیایی متفاوت برای حس کردن تفاوت
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
استاد عزیز فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم دلم نمیخواد تموم بشه گذشت زمان رو متوجه نمیشم با دنیای اطرافم رابطه ام قطع میشه قبلا هم گفتم در یکی دیگه از فایلهای توحیدی که قلبم شکفته میشه وقتی شما صحبت از توحید میکنید و این شعر زیبای پروین اعتصامی سخن خدا با مادر موسی ، شما که شروع کردین متن شعر رو از گوگل سرچ کردم و همزمان هم گوش میکردم هم میخوندم و ناخوداگاه اشک میریختم که چقدر من بنده ناسپاسم! این منم منم هایی که دارم روی چه حسابیه؟! اصلا چه قدرتی من دارم اگر او نباشد!! پروین چقدر زیبا گله مندی خداوند رو از بنده هاش بیان کرده !!
و اما اولین کامنتی که خوندم، من عادت دارم همیشه از صفحه اول شروع میکنم برای کامنت خوندن و کامنتی که دیدم مربوط به آقای اسماعیل خسروی بود
خوندم و اشک ریختم( کامنتهای بعدی متوجه شدم بقیه دوستان هم حال من رو داشتن ) خوش به سعادت این دوستمون که توحید رو اینقدر عمیق درک کرد و در عمل هم نشون داد، قدرت رو از عواملی که همه ما بارها تو زندگیمون روشون حساب میکنیم اونم در بدترین مرحله و شرایط از زندگی ،گرفت و خودشو سپرد به خدایی که گفته من برای شما کافی هستم !
خواست بشنوه و شنید، حرف گوش کرد و هدایت شد قدم به قدم ،دست در دست …..و شد آنچه باید میشد خدارو هزاران مرتبه شکر
چه لذتی داشت خوندن سرگذشت دوست عزیزمون چقدر من رو بیشتر عاشق و شیفته خدا کرد
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ناب، همیشه دوست داشتم وقتی اسم خدا میاد وقتی بهش فکر میکنم شوق بهم دست بده و این اتفاق برام افتاد و روز به روز داره بیشتر میشه اونم به واسطه حضورم در سایت و گوش دادن روز و شب به صحبتهای استاد و خوندن کامنت دوستان، خدارو هزاران مرتبه شکر
سلام خدمت شما دوست عزیز
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کنم
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
دوست دارم خدارو درک کن
سلام خدمت شما دوست عزیز
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کن.
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
دوست دارم خدارو درک کن
به نام صاحب نور چشمانم
سلام بر دو عزیز بزرگواری که در هر کلام نام خدا را برایم زمزمه می کنند
استاد عزیز این فایل برای من نور و روشنی و نمایانگر قدرت پروردگارم بود
احساس فوق العاده ای خداوند از سوی شما به من بخشید ، و از صمیم قلبم دعا میکنم در این احساس استمرار داشته باشم و صدها برابر این احساس نورانی را برای شما آرزومندم.
این فایل پر از نشانه و هدایت رب العالمین بود، از پریروز که با فایل صوتی سوره قصص روحم جلا پیدا کرد تا دیروز صبح که بیست برابر مبلغ همیشگی به یک خیریه کمک کردم و در برابر نجوای شیطان ایستادم و گفتم من نمیدونم از کجا فقط وعده فضل و فزونی پروردگارم رو باور میکنم تا ظهر که به یک تضاد خوردم و عصر منو به نوشتن و بعد به یک احساس ناب سپاسگزاری که تا حالا نداشتمش هدایت کرد و قبل از خواب از کامنت یکی از دوستان به فایلی از شما در مورد شعر خانم پروین اعتصامی که درود و رحمت خدا بر قلب توحیدیش ، رسیدم ، داستان پیرمرد رو شنیدم و با بغض شما گوشه چشمی تر کردم
صبح بیدار شدم توی دفترم نوشتم خدایا من نمیخوام راه نمرود و فرعون و قارون رو برم که میخوام راه پیامبر و موسی و حضرت عیسی رو برم
در این حد برای خودم بولد کردم که مثل اهرم رنج و لذت برام عمل کنه و بعد سایت رو باز کردم و با دیدن فایل توحیدی پرواز کردم و وقتی اسم پروین رو آوردین گریه های من شروع شد و با شنیدن اسم اونهابی که در اهرم رنج و لذتم برده بودم میخکوب شدم از هدایت رب العالمین ،
به عمرم این قدر از احساس عشق و نزدیکی به خدا گریه نکرده بودم ، احساسی که با هیچ چیز عوضش نمیکنم
استاد ما تشنگان توحید رو سیراب می کنین ولی ما بازم تشنه توحید هستیم
الهی که به قول یکی از دوستان فایل توحید 111 بیاد روی سایت
من عاشق خدا و حقیقتم
خانم شایسته جان اون لبخند شما با نظر به جاده پر باران از قدرت خدا ،خودش یه قاب نمایی از توحید و سپاسگزاری بود
نیست اندر جبه ام الا خدا
وه چه می جویی اندر زمین اندر سما
راهتون مستدام
در پناه خدا امن و آرام باشیم همه مون
سلام استاد عزیزم سلام به تمامی دوستان الهی شکر بابت این فایل زیبا جنس این فایل خیلی لطیف و روحانی هستش چون سخن از توحید توکل هست همه ما بارها شده توکل کردیم خداوند دستانشو بسمت ما هدایت کرده ولی ما شرک ورزیدیم به دستان خداوند وجالب از همون دستان خدا ضربه خوردیم ربی که تمام قدرت ها تمام نعمت ها تمام ثروت ها تمام لذت ها تمام زیبایی ها تمام آرامش ها تمام سلامتی ها تمام آنچه که فکر میکنیم به دست اونه چرا قدرت اون وقت میدیم بدست غیراز او؟!استاد عزیزم از شما سپاسگزارم بخاطر درک درست وصحیح از قانون آنقدر ساده راحت به ما آموزش میدی
نیست هیچ جایی از دنیا آنقدر ساده وزیبا قانون بیان کنن
الان محرم هستش من درشهر قم هستم شهر مذهبی طرف رفته 50 سال درست طلبگی خونده مثلا متخصص دین هستن ولی بندگان خدا تو درو دیوار هستن از خدا میخوام منو به راه راست هدایت کنه به راه کسانی که بهشون نعمت داده ثروت داده آرامش داده وبتونم قدردان نعمتهایش باشم
” به نام خداوندی که مرا با عشق آفرید و عشق را در وجودم نهاد.”
سلام و درود به شما برادر گرامی.
از خواندن نوشته ی شما بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و آن را همراه با گریه و احساس خوب اینکه خداوند در همه جا و همه حال مراقب و یاور ماست می خواندم.از خدا می خواهم که من هم چنین تجربه ی نابی داشته باشم و از آن لذت ببرم ، هر چند خیلی اوقات واقعا بزرگی خداوند را به نحوی و شکلی درک کرده ام .امروز من اولین نوشته ی خود را در سایت نوشتم چون به تازگی عضو سایت شده ام و این اولین نوشته ی من است.از خدا می خواهم که همچنان در مدار و فرکانس خدایی خود باقی بمانید و از زندگی خود لذت ببرید.همگی در پناه خداوند عزوجل و مهربان.
” یا حق “
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم مسیر من
*به مادر موسی وحی شد که کودکش رو در آب بندازه و نگران نباشه و نترسه. عدم نگرانی و ترس از ایمان و توکل میاد و باید ایمان داشته باشی به آنچه که خداوند به تو الهام می کنه و بدون چون و چرا انجامش بدی و نگران نباشی. مادر موسی نگران شد و خداوند بهش گفت کفر نورز ما کاری را که گفتیم انجام میدهیم و فراموش نمی کنیم ولی نگرانی تو را به خاطر مادر بودنت درک می کنیم.
*هر جا خداوند در قرآن درباره توحید و توکل صحبت کرده است با ضمیر متکلم وحده صحبت کرده و هر کجا درباره مشیت صحبت کرده از ضمیر ما استفاده کرده. ابر و خورشید و فلک همه با هم دست به دست می دهند تا تو به آنچه میخواهی برسی
*قطره ای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود. همه چیز طبق مشیت الهی در حال انجام کاری هستند و هیچ چیز بی دلیل و بی هدف نیست.
* انا علینا للهدی: بر ماست که شما را هدایت کنیم. خداوند هدایت ما را وظیفه خودش می داند.
ما انسان ها بر خلاف همه اجزای هستی مثل آب و سنگ و ابر و باد و….هستیم آن ها بر اساس مشیت الهی کارهاشون رو انجام میدهند و از خودشون اراده ای ندارند. اما ما انسان ها می تونیم پیام خداوند رو بپذیریم یا رد کنیم.
بارها ما مسیر رو اشتباه رفتیم و خداوند اشتباهات ما رو پوشونده و بارها ما رو هدایت کرده و مسیر رو بهمون نشون داده و این لطف و مهربانی خداوند هست. ما چقدر مسیر رو اشتباه بریم که عذاب اعمال خودمون دامنمون رو بگیریم.
*قدرت خداوند در خلق اتفاقات: نعمت و سلامتی و عقل و …
چقدر ما تو شرایط سخت از خداوند کمک خواستیم و وقتی کمکمون کرد یادمون رفته و جوری رفتار کردیم که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده. و فکر می کنیم خودمون انجامش دادیم. و فکر میکنیم من من من انجامش دادم.
*همه چی بت شده واسه ما، من نمی تونم فلان کار رو بکنم چون پدر و مادرم منو اینجوری بزرگ کرده، چون ژنتیک چون کشورم چون رییس جمهورم چون چون چون …. همه چی رو بت میکنیم و قدرت خداوند رو نادیده می گیریم.
و وقتی خداوند نعمت می ده و میگیم خودم انجام دادم و ناشکر میشیم همه چیز به هم می رسه
خدایا من تسلیمم و به هر چیزی که از تو می رسه فقیرم و اینجاست که همه چی درست می شود.
*خداوند میگه ما نمرود رو از دریاها نجات دادیم موسی که پیامبر ماست و هیچ وقت اونو فراموش نمی کنیم.
به اندازه ای که سرمون جلوی خداوند پایینه و نعمت های خداوند رو میبینیم و درک می کنیم نعمت هایی که بهمون داده به همون اندازه در مقابل غیر خداوند سرمون بالاست.
به نام خدای مهربان .. بنام خدای مهربان . بنام خدای مهربان (نیمدونم چرا؟ولی یک حسی بهم گفت سه بار بنویس بلکه جلوی ریختن اشکم گرفته بشه و کمی از خجالتم کم بشه تا بتونم صفحه مانیتور رو ببینم و بقیه مطالبم رو بنویسم )
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیزم که امروز صبح دستی از دستان خدای مهربانم شد تا باز هم با من حرف بزنه و راهنماییم کنه و البته ایندفعه شاید کمی شرمسارم کنه و با تلنگری که در این فایل به من میزنه باعث رشد بیشتر من بشه که باید بگم واقعا این اتفاق افتاد … من در این یکسالی که از حضورم در این سایت الهی میگذره واقعا تغییرات زیادی کردم و ذهنم واقعا داره با شکرگذاری و داشتن احساس خوب آداپته میشه به نحوی که واقعا اگر یک روز شکرگذاری نکنم حالم خوب نیست و از طرفی اخبار هم اصلا نمیتونم ببینم و واقعابادیدن چند دقیقه از اخبار سرم بشدت دردمیگیره و سریع میرم سراغ کارهای دیگه ولی بنا به دلایلی در دو روز گذشته حالم زیاد خوب نبود و تقریبا اصلا شکرگذاری نکردم و این درحالیه که دائما حواسم بود به این موضوع ولی انگار با خودم لج کرده بودم و نمیدونم چرا میخواستم اینکارو نکنم و حتی از سر سفره هم که بلند میشدم هیچ تشکری نه از خدا و نه از همسر مهربانم که با عشق و با زحمت اون غذای عالی و طبخ کرده بود نکردم و خب طبیعیه که حالم هر لحظه بدتر و بدتر میشد تا اینکه امروز صبح اول وقت این فایل رو گوش دادم و نمتونم جلوی اشکامو بگیرم که خدایاتو بامن چکار داری میکنی ؟؟؟؟ چقدر حواست به من هست و خدایا شکرت که بازهم دستی از دستان نوازشگر و حمایتگرت را در زندگی من آشکار کردی و باهام حرف زدی و راه راست را دوباره نشونم دادی و مطمئنم که هوامو داری و این دلگرمم میکنه … خدایا شکرت بابت داشتنت و بودنت /
چقدر مطالب جدید و باور های جدیدی در این فایل برای خودم ساختم و از استاد عباس منش عزیز تشکر میکنم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم ( خدا خیرتون بده) .. چقدر به نکته ظریفی اشاره کردند که یکدفعه تکونم داد وقتی در بین صحبتهاشون گفتند حتی ما انسانها ژنتیک را هم برای خودمون بت میکنیم و میگیم قدرتش از خداوند بیشتره و واقعا ناگهان یکجوری شدم و احساس شرمندگی ام در اینجا بیشتر هم شد و البته که سریعا خدارو شکر کردم که این باور منفی هم در خودم شناختم و از این به بعد به این موضوع هم حواسم خواهد بود و قطعا باور های توحیدی من با این فایل به مرحله بالاتری رسیده و نمیدونم چطوری بگم ولی قشنگ خودم دارم احساس میکنم که مدارم عوض شده و در پوست خودم نمیگنجم که واقعا چه خدایی دارم و چقدر خیالم راحتتر شده و چقدر احساس میکنم پشتم بهش گرمتر شده و سپاسگزار خداوندم که امروز حواسش به من بودو خوشحالم که اینقدر مدارم بالا رفته که سریعتر خدا باهام صحبت میکنه و نمیذاره زیاد از مدار خارج بشم و به خودم افتخار میکنم و ازصمیم قلب از استادعباس منش نیز تشکر میکنم که امروز بادیدن این فایلشون چقدر درس و نکته جدید وارد مغز و ذهن و باورهای من شدکه میتونه زندگی منو تغییر بده …دلم آروم شد و احساسم عالیه و خدایا سپسگزارم بابت همه چیز بابت نفسهایی که میکشم و بابت اینکه فرصت جبران دارم تابتونم زندگیمو تغییر بدم و بهتر از قبل باشم .. خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
در پناه خدای مهربان ،شاد ،پیروز و سربلند باشید . خدانگهدار
سلام به استاد خوب و مهربانم
نمیدونم باید چی بنویسم،فقط خیلی این فایل عالی بود برام و الان در حال اشک ریختن و آرامش هستم به خاطر بهترین پشت و پناهی که داریم و گاهی اوقات خیلی راحت فراموشش میکنیم.
استاد خوبم من اولین باری هست که دارم در مورد فایلی که از شما دیدم دیدگاهم رو تو سایت میزارم
خیلی وقته که فایلهاتون رو گوش میدم ولی هنوز گاهی اوقات حالم بد میشه …
و امروز بهترین حال رو دارم به خاطر آرامش عمیقی که وجودم رو فرا گرفته …فقط میتونم بگم متشکرم به خاطر همه ی آگاهی های عالی که در اختیارمان قرار میدید…خدایا و پناهتون
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه ی دوستان
چقدر فوق العاده بود این فایل
این روزها فقط برکت و نعمت و قلبی که رو به خداوند باز شده
از خداوند میخوام بهم قدرت درک مطالب و انجامش بده و ازش بی نهایت سپاس گذارم به خاطر عدالتش و قانون بدون تغییرش ️
وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿١٠٧﴾
و اگر خدا گزند و آسیبی به تو رساند، آن را جز او برطرف کنندهای نیست، و اگر برای تو خیری خواهد فضل و احسانش را دفع کننده ای نیست؛ خیرش را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است. (107)
108
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ﴿١٠٨﴾
بگو: ای مردم! یقیناً حق از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ پس هر که هدایت یابد، فقط به سود خود هدایت می یابد و هر که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه می شود، و من نگهبان شما نیستم. (108)
109
وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّىٰ یَحْکُمَ اللَّهُ ۚ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿١٠٩﴾
و از آنچه به سویت وحی می شود، پیروی کن و [در برابر پیش آمدها و تکذیب منکران] شکیبا باش تا خدا [میان تو و مخالفانت] داوری کند؛ و او بهترین داوران است. (109) ️
روزگار بر وفق مرادتون باشه عزیزان
بنام خداوند هدایتگر
سلام بر استاد عزیزم و بى بى مریم عزیز
بنده خیلی وقته که کامنت نزاشتم و الان موضوعى برام پیش اومد که احساس دورنیم گفت که بیام کامنت بزارم
من چند سالى هست با سایت توحیدی عباسمنش آشنا شدم و دورهاى استاد رو خریداری کردم و خداروشکر یسری نتایج هم گرفتم اما نه اونی که دلم میخواست و خودم هم میدونم که تلاش و تمرکزم روى دورها کم بوده.
موضوع از این قرار که من مدتی درگیر یک تضاد عاطفى هستم و چند هفته پیش اومد توى دفترم نوشتم که خدایا کمک و هدایتم که از طریق نشونهات اینو حلش کنم و خداوند از طریق نشونهاش که دقیقا واضح هم بودم بهم گفت که آقا قطعش کن و من گوش کردم و قطعش کردم و تمرکزم رو گذاشتم روى سایت و یسرى از فایلهاى رایگان سایت رو گوش و تکرار میکردم دیروز ذهن نجواگرم اومد بهم گفت باز برگرد و من خودم رو سرگرم فایل گوش دادن و خوندن کامنتهای بچها میکردم که بها بهش ندم ولی بعضی اوقات وقتى کم ایمان باشی ذهن شیطانى ازت زور میشه و من باز برگشتم به روال قبلم و از ثانیه ی که برگشتم حالم دگرگون و خراب شد طورى که تحمل خودم رو نداشتم اومد توى سایت دیدم فایل توحیدى عملى ٩ اومده زدم روش که بازش کنم باز نشد و حکمتى توش بود که باز نشد،خیلی تو خرابات بودم و دلم میخواست زار زار گریه کنم لباسامو پوشیدم هدفونمو گذاشتم یه موسیقى بی کلام برای مراقبه رو پلى کردم و شروع کردم ساعت ١١ شب به پیاده روى و از شروع گوش دادن به موزیک زیر لب شروع کردم به گفتن من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم و این همراه بود با بعض و گریه تا یک ساعت من تسلیمم رو تکرار کردم و اومد خونه و باز اشک ریختم و از خستگى و انرژی پایین خوابم برد صبح از خراب بیدار شدم و با حال خراب اومدم تو سایت فایل توحیدی عملی ٩ رو باز کردم و با موضوع و کلام استاد کم کم آروم شدم و اشک شوق ریختم اینبار براى نشونه ى خداوند که اصلا انگار خدا این فایل رو براى من ساخته که بهم بفهمونه که مصطفی به انسانها شرک نورز مشرک نباش قدرت فقط رب العامینه تا کى میخواى با کله خودت راه برى تا کى میخوای منم منم کنی هر موقع با کله خودم رفتم به بن بست خودم هر موقع با کله خودم رفتم چکو لقت خوردم هر موقع هم که با ایمان کمم به خدا سپردم نتیجه درست رو گرفتم بقول استاد میگه ما یسرى هامون سرمون به سنگ میخوره یسرى هامون باید سنگ رو بزنن به سرشون من از گروه دومم که سنگ رو باید بزنن به سرش که درک کنه و بفهمه وقتی با خدای خودت عهد و پیمان میبندى زبونی نیست باید با قلبت تعهد بدی وقتی بهت میگه قطع کن یعنی تمامش کن کشش نده که اگه ادامش بدی حال خودت خراب میشه خداروشکر که الان دارم مینویسم آروم شدم وقتی با قلبم گفتم من تسلیمم و از تمام وجودم به خدا گفتم من از هر خیرى که از طرف تو به من برسه محتاج فقییییر وتسسسسسسلییییممم منو رو به حال خودم وا نزار خدایا من نادان ناتوان و نا آگاهم دستم رو بگیر و منو در آغوشت نگه دار تو دانا توانا عالم و آگاهی من عاجزانه ازت میخوام کمک و هدایتم کنی به مسیر توحید ایمان و باور به خودت من دوست دارم مسیر رو تو نشونم بدى دوست دارم نور و روشنایی راهم باشی دوست دارم راهنما و راه بلد مسیرم باشی خدایا بهم آرامش بده خدایا بهم درک و فهم قوانین کیهانی رو بده خدایا بهم اراده و عمل کردن رو بده خدایا بمنه آسون کن براى آسونى ها منو راحت کن براى راحتى ها من دوست دارم مثل الگوهایى مثل ابراهیم و استاد عباسمنش باشم که توحید و یکتا پرستى توی سلولهای وجودشونه خدایا منو حفاظت کن حمایت کن در برابر انرژی های منفی و نجواهای شیطانی ذهنم ، از خدا میخوام قدرت سپاسگزاری بیشتر رو بهم بده از خدا میخوام لبریزم کنه از توحید منو یکی کنه با اصل خودم .
خداروشکر میکنم که خداوند هر روز با نشونهاش باهام حرف میزنه خداروشکر که هروقت رفتم تو جاده خاکی باز برمگردوند و خداروشکر میکنم بابت وجود تک تک اعضای سایت که با کامنتهاشون اشک ریختم آگاهی گرفتم لذت بودم شاد شدم عشق کردم و یه تشکر ویژه دارم از سردار دلها سید حسین عباسمنش و بى بى مریم که یکى از زنان اسطوره زندگی بنده هستن ایشون.
یا حق