قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-27 13:59:052024-06-27 06:23:53قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه عباسمنشیای عزیزدل
با توکل به خدای بزرگ و رزاق و وهاب فصل سوم این سفرنامه رو شروع میکنم و کامنت روز 61ام رو مینویسم.
چیزی که میخام بنویسم شاید در نگاه اول توجه به اتفاقات نامناسب باشه.ولی به نظرم توجه به نکات مثبت هست.
الان که در حال نوشتن کامنت امروز هستم، حدود 8 ساعت از فوت علی انصاریان عزیز گذشته.من نه زیاد ادم فوتبالی هستم نه خیلی ادم احساسی شدیدی که خیلی از دست دادن ادما منو زیاد تحت تاثیر قرار بده.ولی واقعیتش از عصر کلا حالم گرفته شد.حتی اولش یه مقدار به خودم خورده گرفتم که یعنی چی؟؟جم کن خودتو.ولی خب همه ما انسانیم احساسات داریم.الان که دارم واستون این کامنت رو مینویسم چندین ساعته که فکر کردم چطور میشه به همچنین مساله ای نگاه مثبت داشت.
حتما شما هم قسمتهایی از مصاحبه های اقای انصاریان رو دیدید که چندین بار گفتن من دوست دارم زودتر از مادرم بمیرم.نکته اولی که من از دید قانون دارم بهش فکر میکنم اینه که تو وقتی واقعا چیزی رو بخای بهش میرسی.حتی نوع مرگ و زمان مرگ.پس این میتونه یه نکته خیلی مثبت باشه که اون به ارزوش رسیده.چرا ما نباید از رسیدن ادما به اروزشون خوشحال باشیم؟؟درسته دیگه در بین ما نیست و شاید قسمت اعظمی از ناراحتی ما هم به همین علته.ولی خب مهم اینه که اون به ارزوش رسید.
بحث دیگه ای که فکر کردم بهش اینه که چرا بعضیا رفتنشون ازین دنیا دل ادما رو خیلی میسوزونه یا اینکه دل خیلی از ادما رو میسوزونه.شاید دلیلش توحیدی بودن اون ادما باشه.و شاید دلیل دیگش اینه که اون ادم وقتی توی دنیا بود حالش خوب بود.
ما از علی انصاریان اولین چیزی که به یادمون میاد چیه؟فکر میکنم شما هم باهام موافقید که خنده هاش اولین چیزیه که به یادمون میاد.
میدونید چیه بچه ها.از خندیدن ادما میشه فهمید چقد حال دلشون خوبه.خنده به نظر من فرکانس داره.کسایی که حال دلشون خوبه، خنده هاشون ادمو میگیره.انگار حال اونا به ماهم انتقال پیدا میکنه.فرکانسشون.
پس نکته مثبت دیگه اینه که هر چقدر توحیدی تر باشیم و حال دلمون بهتر باشه، مردم هم قطعا مارو بیشتر دوست دارند.
نمیخاستم با نوشتن در مورد این واقعه کامتون رو تلخ کنم.ولی اولین جمله های متن این فایل این بود که چطور در لحظات سخت بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم.به نظرم ما. و مشخصا خودم نباید خیلی به خودمون بعضی مواقع سخت بگیریم.من چند ساعتی ناراحت شدم و حالم خیلی گرفته شد ولی واقعا سعی کردم ببینم نکات مثبت این داستان چی میتونه باشه.اینقد استاد هزارها بار گفتن مهم اینه بتونید ذهنتونو کنترل کنید.قصه که واسه ما تعریف نمیکنن.قراره به این اگاهی ها عمل کنیم.
یه نکته مثبت دیگه که واقعا خیلی مهمه اینه که به نظرم علی انصاریان تا حدی زیادی در لحظه خوب زندگی میکرد و با اینکه عمر نسبتا کوتاهی کرد ولی تجربه های چند وجهی در زندگی داشت.از فوتبالیستی و بازیگری و مجری گری و فعالیتهای دیگه.پس لحظه های زندگی رو دربیابیم.بهرحال ما نمیدونیم چقدر قرار زندگی کنیم.پس هیچ چیزی رو واسه حسرت خوردن در لحظه مرگ بجا نگذاریم.جوری زندگی نکنیم که مدام یه سری ای کاش و اما و اگر به زندگیمون اضافه کنیم تا اینکه لحظه مرگمون برسه.
امیدوارم زمانی لحظه مرگم برسه که مشتاق رفتن و دیدن زیبایی های اون طرف باشم و هیچ گونه حسرت و اما و اگری در این دنیا برایم باقی نمانده باشد و بدون هیچ دلبستگی و وابستگی برم.
پس با ترسهامون روبه رو بشیم.از زندگیمون لذت ببریم.کاری که دوست داریمو انجام بدیم.نزدیک دوساله که فقط برای کارایی که دوست دارم وقت میگذارم.اینکه نتیجه چی میشه، باید باورهامو درست کنم.ولی فقط کاری رو انجام میدم که بهش علاقه دارم.باهاش عشق میکنم.
امیدوارم که در زمان مناسب ببینمتون استاد و بوسه بارونتون کنم.
خدانگهدار همگی
سلام
سلام به همه عزیزان همراه و دوست داشتنی💚💜❤
وقتی که گوش دل به حرفهای استاد میدهم، حرفهایی آشنا و جدید را درک میکنم. فکر میکنم همه ما در این موضوع مشترک هستیم و تجربههایی داریم که جنس واحدی دارند. با اینکه برای ذهن فراموشکار و نجواگر سخت است تا یگانگی و هماهنگی جهان را درک کند و همیشه در پی انکار است، ولی وجودمان حس آشنایی و آگاهی از این جنس تجربهها و الگوها را دارد. وقتی با گوش جان این حرفهای استاد را میشنوم، احساس همنوایی دلپذیر ی میکنم و بهتر به غیب آگاه می شوم.
چون از همین جنس تجربهها و احساسات را، وقتی در این مسیر قدم گذاشتم درک و تجربه کردم، خیلی این فایل برایم روشنگر بود و بهتر فهمیدم که:”مهم تر از مقصد، مسیر دسترسی به آن است.” که چگونه آن را میپیمایم و تجربه میکنم. بلکه هدف و مقصد یک انگیزه است. شاید قبلاً به این آگاهی به شکل یک جمله زیبا و جالب نگاه میکردم ولی وقتی از این مسیر قدم زدم و تجربه اش کردم و با تجربیات استاد و دوستان عزیزم باخبر شدم ، بیشتر به عمق این مفهوم بزرگ پی بردم و بیشتر به آن عمل کردم، بیشتر متعهد شدم که با عینک و دیدگاه جدیدی به زندگی و دنیا نگاه کنم، بیشتر سعی کردهام که لذت ببرم و قدردان و تحسین گر باشم.
این جمله استاد آرامش خاصی به من داد که ” وقتی از هرچیزی که هست و داری لذت میبری و سپاسگزار آن هستی، خواستههایت هم در زمان مناسب و مکان مناسب به تو داده می شود. مهم داشتن احساس خوب است.”
دوست دارم که نکات ناب این فایل را دوباره برای خودم تکرار کنم:
🌠ما خالق زندگی خودمان هستیم به هر شکلی که بخواهیم.
🌠تنها راه کنترل افکار، کنترل ورودی های ذهن است و سپس ساختن باورهای قدرتمند کننده.
🌠وقتی شروع به کنترل ورودیها میکنیم و بر روی باورهای قدرتمند کننده کار میکنیم همه چیز به نفع ما رقم میخورد.
🌠بعد از مدتی که در مسیر هستیم دیگر به محض انحراف از مسیر، سریع بیدار میشویم.
🌠وقتی از انرژی عالی مثبت وجودمان سیراب شود، روند تکاملی شروع میشود یعنی هر بار که سیراب میشویم خواستهای جدید را میخواهیم و پله پله تکامل را طی میکنیم.
🌠باید بتوانیم اتفاقات و رویدادهای خوب را ببینیم، تحسین کنیم و به آن توجه کنیم.
🌠باید نتایج افراد صحبت کند نه خودشان.
🌠وقتی دیدگاه و نگرش ما به همه چیز عالی و بهشت گونه باشد، آرامآرام به سمت بهشت نیز هدایت می شویم.
🌠وقتی بر روی باورهایمان کار میکنیم شروع به تغییر درونی میکنیم و پر و سیراب میشویم و خواستههایمان در وقت مناسب خودش اتفاق می افتد.
شاد و پیروز باشید.🙏😊😀
… اینقدر حسم با گوش کردن این فایل خوبه که نمیدونم از کجا شروع کنم واقعا…
این فایل نشانه امروزم بود و دیگه زبانم قاصره از اینکه بگم نشانه ها دقیقاااا به جا کار میکنن و انگار جواب سوال و حال و هوای اون روزت هستن. از وقتی بصورت جدی تر دارم رو خودم کار میکنم انگار که یه رفرش داخلی دارم میشم اینو تا امروز درک نمیکردم و هی برام سوال بود که چرا من اینقدر آشفتم چرا با وجود اینکه خیلی چیزا رو میدونم خیلی چیزا یاد گرفتم اما باز حالم خوب نیست چرا مثل یویو شدم یروز حالم خوب خوووب یروز نه چرا اینقدر تضاد دارم چرا یروز به خواستم هرچند کوچیک میرسم و سپاسگذارم و خوشحال و خوووب یروز دیگه با اینکه اوضاع به ظاهر خوبه حالم خوب نیست و ذهنم از قصد میره دنبال خوراک منفی واقعا الان که دارم اینو مینویسم اشک تو چشمام جمع شده خدای مهربون من یهو وسط این فایل بدون اینکه استاد بهش اشاره ای کنه بهم یاداوری کرد که تو یکی از فایل های استاد دقیق یادم نیست کدوم فایلش حتی گفته بودن که وقتی داری رو خودت کار میکنی ممکنه که حتی بدتر بشی حال و روزت خوب نباشه این اصلا بد نیست این یعنی اینکه تو داری تو مسیر درست گام برمیداری و باید ادامه بدی و نا امید نشی بهر حال 30 ساله خوراک ذهنت افکار و باورهی منفی بوده زمان بده به خودت بزار همونطور ک تو داری رو خودت کار میکنی جهان هم کم کم نشانه ها رو آروم آروم بهت نشون بده از خدا سپاسگذارم که منو با شما آشنا کرد منو با این سایت آشنا کرد من زیاد بلد نیستم با کلمات بازی کنم فقط حسی که دارم و میگم و اونم اینه که تو فوق العاده ای مرد باعث شدی خدای خودمو بهتر از خدایی که قبلن بهم شناسوندن بشناسم و هنوز هم جا دارم و امیدوارم تو مسیر درست باشم خداوند همراهی لحظه به لحظه منو قطع نکنه عاشقتونم.
بنام نیروی هدایت.
سلام😃♥
روزشمار تحول زندگی من فایل شماره 61.😃😘😍👊تا قسمت 72 رو سایت اومده.من تصمیم نداشتم همراه شم با روزشمار تا اینکه حسم گفت شروع کن.😬😃😛♥اما چرا؟؟!! چونکه دوستم(منظورم تضادیه که دارم و بخاطر اینکه جو اطرافم کمی سیاسی هست باعث میشه حرفهای پوچ سیاسی تو ذهنم نشخوار بشه و این دوست من ینی همین تضاد من لعنتی ماشالا خیلی بامعرفته😅😄😆😂😂😂و خلاصه ولکن ما نیست)منو وادار کرد بیام اینجا.اییییینه ها ارزش تضاد.لامصصصصب اگه بلد باشی روششو و احساس لیاقت داشته باشی و نشون بدی بهش اینجوری به تکاپو و حرکت میندازه.😃😛😛😬😅😘😍👊به به از چه فایلی هم شروع شد خیلی خاطره دارم ازش.راستی چند وقتی بود کامنت ننوشته بودم واااااای وقتی مینویسم چقدر وصل و هماهنگم اصلا دونه دونه کلماتی که باید بگم گفته میشه.خییییلی فراتر ازون چیزی که خودم انتظار داشتم بگم.😬😛😃😘😍👊آره.خلاصه خیلی اینو گوش کردم فکر کنم اولین کامنتمم تو سایت زیر همین فایل بود گمونم. اونجا که گفت استاد اینجا باد میاد و رو به اقیانوس اطلسه و بعدش گفت توجه به نکات مثبت و یجا گفت لطیف شدم.آره واژه درستش اینه.اینا منو برد به 3سال پیش آخخخخخ.خدا هممون چقدر تو این سه سال رشد کردیم اصلا استاد الانو مقایسه میکنم با این فایل با اینکه اینجا هم محشر بود و منم تو همون حدودا آشنا شدم باهاش ولی پیشرفتش تو این 3سال رو میبینم مو به تنم سیخ میشه آخ آخ.😯😯👌👌
ی نکته ای که داشت برام این فایل این بودش که آره وقتی خوب ی مدت رو خودمون کار میکنیم دیگه همینکه یکککم یکککم از مسیر خارج بشیم مثل ریل قطار سریع می فهمیم و اصلاحش میکنیم.دقیققققاااا مثل الان من که دیدم این افکاری که گفتم منو احاطه کرده.دقیقااااا هدایت بود برام این جملت استادجان.😘😍😃👊چقدددددر این نعمت بزرگیه که سریع میفهمیش انگار به نفس مطمئنه رسیدی به نقطه امن.هرچند که بنظر من هیچ نقطه امن و اطمینانی نیست همونطوری که الله به محمد میگه به آنان بگو:
من نمی دانم چه بر خودم خواهد رفت نه بر شما
اینا ینی چی؟!یعنی اینکه معصومیت یک دروغ بزرگ است.بعد اینکه اگر ما ماهیت فرکانسی خود را بدانیم و ساختار جهان و الله رو میفهمیم که فرکانس یعنی لحظه الان.اصلاااااا برای این قانون پشیزی ارزش نداره که قبلا چی فرستادی.آقاااااا اون لحظه با اون منطقه که الله اینجوری درباره محمد میگه با این منطق هستش که برای فرعون هم راه باز بود چون وقتی بنده و معبود یک چیزن جدا نمیشن که باز بخوان بهم برسن. یکی بووووودن!!!فقط فرعون پشت کرده بود بهش و برای قانون فرکانس های این همه سال جنایت فرعون مهم نبود فقط لحظه حال مهم بود و این قانون خود خود خوووود خداسسسست.پس با این منطق راه رو برای همه بنده ها هرچند که شبیه فرعون هم باشن باز میذاره!!!!!چی خواستم بگم رسیدم به کجا.
نکته بعدی این تاکید استاد بر عمل گرایی عه اگر تغییر باورها مارو بلند نکنه و به حرکت نندازه طبق الهاماتی که بهمون میشه و راهکار ها و ایده ها ینی باوری عوض نشده.
باور اگر بلندمون نکنه باور نیست باره!!!ی بار اضافیه!!فقط با کلمات خوشکل دهن پر کردنه خون پرش ی ارج و قربی پیش بقیه برات میاره که وقتی پا کار رسیدی و دیدن جرات عمل کردن نداری اتفاقا قاه قاه هم بهت میخندن
نکته بعدی اینکه استاد میگه آقا فکر نکنید نفس من از جای گرم بلند میشه.من نه تو این ناز و نعمت بلکه وقتی پول حتی ی کتونی هم نداشتم حالم عااااااالی بودش…اینا به منو تو باید انگیزه بده رفیق من که ما که خیلی هامون ینی اکثر مون شرایط مون از استاد بهتره حتتتی اگه بدتر باشه باااااااااز ما ی الگو که برامون باورسازی میکنه اونم شددددددید داریم استاد که نداشت.استاد تو شروع کارش تو تهران بود گمونم 75 میلیون اوووووون موقع رو بدهکار شد ولی بااااازم حس خوبشو حفظ کرد.نگفت برررررو بابا توجه به نکات مثبت و کنترل ذهن چیه بدبخخخخخ شدم رفت.نهههههه ادامه داد پس ما بهونمون چی باشه؟؟؟؟؟!!!!!
استاد،مریم جان،خانوم فرهادی،ابی جان و بچها؛تا درودی دیگر بدرود.😊😘😍👌♥
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز شصت ویکم سفرنامه
خداروشکر توانستم شصت روز حداقل به گونه ای فکر کنم که تا الان درعمرم اینگونه نبودم شاید آنگونه که دوست داشتم عملگرا نبودم اما تغییر کردم و این تغییر را به خوبی احساس میکنم .روز اول سفرنامه خیلی دوست داشتم این روز رو ببینم روز شصتم روزی که قراره برداشت نتایجم باشه و خداروشکر میکنم که بهترین نتیجه ای که گرفتم شناخت خودم هست که قطعا باید به خداشناسی بهتر هم برسه.قانون احساس خوب رو خوب اجرا کردم و سعی کردم لحظات زیادی رو توی یک حس درونی خوب باشم.روزهاو لحظاتی هم بود که نتونستم احساسم را خوب نگه دارم که به امید خدا بهتر میشوم. و امروز که نیاز داشتم به آگاهیهای ناب این فایل یعنی قدم های عملی برای کنترل ورودی های ذهن .و این جمله که برای من تاثیر گزار بود و واقعا نیاز داشتم:”
آن زمان، اوضاع مالی و موفقیت های الانم را نداشتم. به سختی از عهده هزینه های اولیه زندگی بر می آمدم، اما به اندازه الان خوشحال بودم و به اندازه الان جهان برایم زیبا عالی و سخاوتنمد بود”
استاد این جمله ها شرایط امروز من هم هست به سختی از عهده هزینه های اولیه زندگی بر میام….اما این شصت روز بااین سفرنامه ناب نگذاشتم حالم بد بشه وبا کوچکترین چیزها خندیدم و توکلم را بیشتر کردم از بغل کردن فرزندم کیف کردم و شکرگزاری کردم از اینکه میتوانم ورزش کنم و با فرزندم بخندم شکر گزاری کردم از اینکه بعضی روزها غذای مان اندک هست به شکرگزاری نعمتهای فراوان دیگرم رسیدم ومی بردم به اونها .از روبرو شدن و حرف زدن با طلبکارام نترسیدم و سعی کردم یادبگیرم چطوری باهاشون صحبت کنم که صبر کنند.ارتباطم رو با خدا بیشتر کردم و سعی کردم روزانه با خدایم مناجات کنم.تلاش کردم برای رسیدن به اهدافم کوچکترین کاری را که میتوانم انجام بدهم و اینکه فقط حرف نزنم و عمل کنم .خداروشکر تو این شصت روز یکی از وامهام تسویه شد و چندتا بدهکاری دادم که همه از لطف خدا بود و تغییراتی که تو این شصت روز داشتم.و تعهد دادم که دیگه به هیچ وجه وام نگیرم .
استاد من به خاطر اعتباری که داشتم راحت میتونستم از بانکها وام بگیرم و این اشتباه بزرگی بود که اون موقع نمیدونستم و حالا که به این تضادبزرگ خوردم فهمیدم وام گرفتن چقدر مخرب هست و آرامش رو از آدم میگیره و الان هم بدهکار شدم هم اعتبارم…والبته این رو هم فهمیدم که اعتبار من از کس دیگه ای بوده و همون خدا که به من اعتبار داده بود دوباره هم عزت و اعتبار به من میده و باعث شد که مردم ونظر مردم درباره من برام مهم نباشه چیزی که پاشنه آشیل اساسی من بوده و هنوز هم .گاهی اوقات دچارش میشم. تا خودم رو نسازم تا عضله های ذهنم قوی نشه تا عمل نکنم به این آگاهیها باید نامید نشوم وادامه بدهم حتی تو این شرایط سختم ایمان و عمل هست که من رو سرپا نگه می داره و میتونم مقاومتهای ذهنم رو ازبین ببرم.
استادیادمه گفتید سخته تو شرایط سخت زندگی بدهکاری انگیزه انرژی داشته باشی و خودت رو نبازی آره واقعا سخته اما خداروشکر که الگویی چون شما داریم که میتونیم حتی تواین شرایط هم راه رو از بیراه تشخیص بدهیم و از این روزها هم درس بگیریم .همین که اگر حالمون بد بشه و بد عمل کنیم بیدار میشویم و میتونیم تغییر کنیم نتیجه بزرگی هست و نیاید دست کمش بگیریم.
استاد این روزها هم برای من تموم میشه و همین طور که تا الان با یک شیب هر چند ملایم مسائلم با ایمان به الله حل شده ادامه مسیر خوشبختی ام رو هم با ایمان و توکل بیشتر میروم تا من هم روزی مثل شما بیام واز نتایج بزرگم بگم که برای بقیه شبیه معجزه خواهد بود و چقدر لذت بخش هست طی کردن مسیری که توش عطر خدا باشه عطر اشتیاق به بودن با رب با فرمانروای عالم با خدایی که بودن با او و درک کردنش از همه ثروتها و لذتها بالاتر هست.خدایی که خودش وعده بهترین ها را در دنیا وآخرت به بندگان با ایمانش داده .ادعونی استجب لکم.آقا خودش گفته بخواه تا بهت بدهم اما راهش رو خودت تعیین میکنی من وظیفه ام اینه که بدهم که وهاب باشم که رحمان باشم و تو وظیفه ات اینه بیای تو خیابون من تو مسیر من روی خط تلفن من و روی فرکانس من تا اونوقت ببینی چقدر همه چیز آسان بهت داده میشه .کن فیکون.
خدایا تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم ای فتاح وای رزاق
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام دوست من
اینقدر از کامنتتون حس خوب ایمان و توکل دریافت کردم که ذوق زده اومدم براتون بنویسم که رب ما رحمتش رو بر بندگانش واجب کرده، پروردگار ما زحمت و فضل و نعمتهاشو توی زندگیتون جاری میکنه و خوشحال میشم اگه این جریان نعمت رو با ما هم به اشتراک بزارین🤩
خداوندا تو وکیل و حامی و پشتیبان و هدایت کننده ی ما باش و در ادامه ی این راه مارو حمایت کن🙏🌈
پروردگارم شکرت🙏❤️
سلام دوست عزیز من مریم خانم
خداروشکر میکنم و خیلی خوشحالم که تونستم دستی از دستان خداوند باشم تا به شما حس ایمان وتوکل رو منتقل کنم .قطعا اون روز دیر نخواهد بود که من و شما وهمه دوستان این خانواده بیایم و از نتایج شگفت انگیزمان بگیم بنویسیم.به خدا تا همین الان هم ما خیلی نتایج عالی داشتیم.همین که نگاهمان و شناختمان از خدا نسبت به اکثر افراد جامعه متمایز هست بزرگترین نتیجه هست من خودم زندگیم یه زیر صفر رفته واگر خدا وندرو اینگونه که استاد عباس منش برای من شناساند درک نکرده بودم حتما تا الان سکته کرده بودم از فشار و استرس ونگرانی اما از پارسال که با این استادِ الهی آشنا شدم روزنه های تغییر در زندگیم باز شد و اتفاقات طوری برام رقم خورد که فقط اشک میریختم و خداروشکر میکردم و الان پس از یک سال اگر چه هنوز تا رسیدن به اهدافی که دارم نیاز به تکامل دارم اما دیگه برام مثل روز روشن هست که به تمام اهدافم میرسم .تازگیها فهمیدم پول میتواند ساده ترین نتیجه ای باشد که ما میتوانیم داشته باشیم به شرط اینکه خداوند رو به عنوان نیروی مطلق درست بشناسیم الان دیگه به جایی رسیدم که سختیهای مسیر هم برام لذت بخش شده و اگر چه گاهی اوقات خسته میشم اما صلابتم رو از دست نمیدم و زود خودم رو بازیابی میکنم .امیدوارم شما دوست هم فرکانسی عزیز هم با ایمان وتوکل وتسلیم و از همه مهمتر عمل گرایی به خواسته هاتون برسید و همین جا نتاجمون رو به اشتراک بگذاریم .
به امید دیدار همه دوستان در کنار استاد عباس منش دوست داشتنی
سلام استادوبرادرر عزیزو خواهر مهربان شایسته جان
نمیدانید که چقدر امروز من خدا را زیباتر شناختم وچقدر ازوجود وآشنایی با شما خوشحالم. دیشب یک احساسی داشتم که خیلی دلم میخواست با کسی حرف بزنم واز اینکه بااو صحبت میکنم لذت ببرم. دنبال کسب میگشتم که بهش اعتماد کنم وازهر دری که میخواهم با او صحبت کنم ولی هرچه فکر کردم که چه کسی هست که این حس را به من بدهد کسی به ذهنم نیامد. تا اینکه صبح وقتی سرکار میرفتم شروع کردم به سپاسگزاری ودریک آن متوجه شدم که چه کسی بهتر ازخدا که با او حرف بزنم. اوکه بهتر از هرکسی من را میفهمد ودرک میکند چرا به ذهنم خطور نکرد که میتونم به خدای بخشنده ومهربان حرف بزنم. وشروع کردم به خدا صحبت کردن. وبعد سرکارم هدایت شدم به این صفحه. وچقدر حالم خوب شد چقدر انرژی گرفتم. خدایا شکرت شکرت شکرت. این هم از برکات امروزم وتا شب بیشتر وبیشتر میشوند. الهی شکر دوستان ازتون بینهایت سپاسگزارم که با کامنتهای فوق العاده تون وبا اوناحساسها وتجربیاتتون بیشتر وبیشتر کمک میکنید تا روی خودمون تمرکز توجه کنیم وهرلحظه احسا های بهتری را تجربه کنیم. درود وسلام خدا بر هم شماها.
به نام خداوند مهربان
سلام به همه عزیزان
خدا رو شکر که در مدار این فایل قرار گرفتم و امیدوارم بتونم آگاهی های این فایل رو درک کنم
بهترین راه کنترل ورودی های ذهن چیست ؟
نحوه اداره جهان توسط خداوند . خداوند یک سری قوانین در جهان قرار داده که هر کس این قوانین رو رعایت کنه می تونه زندگی خودشو هر جوری دوست داره خلق کنه
ما انسانها با توجه به افکار مون و با تمرکز روی چیزهای مختلف یک سری فرکانس ها رو به جهان می فرستیم . اگه ما بتونیم افکار مون رو به درستی کنترل کنیم و به ورودی های ذهن مون توجه داشته باشیم اتفاقاتی برای ما میوفته که ما رو به خواسته ها مون می رسونه
وقتی ما روی خودمون کار می کنیم یک سری از افراد خود به خود از زندگی مون خارج میشن و یک سری رو هم باید خود مون آگاهانه حذف شون کنیم
یکی از بهترین راه های کنترل ورودی ذهن اینه که با خدای خودمون صحبت کنیم
خبر خوب اینکه بعد از یکی دو سه سال که روی خودمون کار می کنیم در مسیری قرار می گیریم که اگه از مسیر خارج بشیم خیلی زود می فهمیم ، انگار که توی یک ریلی قرار می گیریم که دیگه نمی تونیم از اون ریل خارج بشیم و فقط به سمت خوشبختی و موفقیت و نعمت و ثروت پیش میریم ، اما اگر به خاطر کنترل نکردن ورودی ها یه جاهایی بخوایم از مسیر خارج بشیم خیلی زود می فهمیم و خیلی زود جلو شو می گیریم و خیلی زود بیدار می شیم و بعد می تونیم مسیر مون رو پیدا کنیم و بعد زندگی فقط خوبیه و خوبیه و خوبیه
وقتی که آدم سیراب میشه از انرژی مثبت و انرژی خداوند بعدش روند تکاملی شروع میشه
باید بتونیم اتفاقات خوب کوچک رو ببینیم ، وقتی بتونیم زیبایی ها رو ببینیم و نکات مثبت کوچک رو ببینیم و تایید کنیم نشانه های کوچک رو و بخاطر شون سپاس گزار باشیم و باور کنیم باورهای ما اتفاقات خوب رو رقم می زنند و ایمان داشته باشیم که پول و نعمت خودش در زمان مناسب وارد زندگی مون میشه و خداوند خودش اتفاقات خوب رو برامون رقم می زنند
در مورد پول ما باورهای محدود کننده و منفی بیشتری نسبت به بقیه مسائل داریم ، اما وقتی ما روی مسائل دیگه کار میکنیم و نتیجه اش رو می گیریم باور می کنیم که باور های ما اتفاقات رو رقم میزنه کم کم باورهای محدود کننده مون در مورد مسائل مالی کمتر میشه و کم کم می تونیم از لحاظ مالی پیشرفت کنیم
باید یاد بگیریم که چیزی که یاد می گیریم رو عمل کنیم و دنبال این نباشیم به بقیه یاد بدیم و آدم هایی نباشیم که دنبال نصیحت کردن کسی باشیم . عمل کنیم نتیجه بگیریم و نتیجه ها مون با دیگران صحبت کنه
سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به استادعزیزم ودوستان همفرکانسی
استاد با این فایل فقط اشک شوق ریختم وخداااااروهزاران بار شکر میکنم که هستید ومارو به خدانزدیکتر میکنید.هزاران هزاربار به خاطر این حس خوبی که به من دادید ممنونم
به نام خدی مهربان.
سلام خدمت همه ی دوستان عزیز.
قدمهایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن.
فایل روز شست و یکم روز شمار تحول زندگی من.
من قبل از اینکه فایل رُ گوش بدم و کامنت ها رُ بخونم می خوام روش های خودم رُ بنویسم.
خُب اول از همه این رُ بگم که من از همون قدیم مدیما اصلا علاقه ای به اخبار و نشستن توی جمع و صحبت کردن و گرم گرفتن با دیگران و صحبت در باره ی این موارد نداشتم.
یکی از روشهای من برای کنترل ورودی های ذهن گوش دادن به فایل های استاده ( آخه من کارم جوری هست که میتونم روزی بین س الی 5 ساعت به به فایل های صوتی استاد گوش بدم )
2. روش دوم خواندن کامنت های سایت،مخصوصا کامنت بچه های دو ره ی دوازده قدم.
3. خوندن زندگی نامه ی افراد ثروتمند جهان.
4. وقتی در جمعی قرار می گیرم که نمی توانم از آن جمع خارج شوم (مثل خودرو) سعی می کنم با تصویر سازی( خروج از باغ😄) یا گوش دادن به فایل های استاد با هندز فری سعی می کنم نشنوفم چیزی رُ.
5. یکی دیگه از روشهای کنترل ورودی های ذهن میتونه توجه بر نکات مثبت باشه (قطعا)
6. به نظر من فکت ها یعنی همون نتایج و تجاربی که قبلا داشتیم و الآن برامون کوچیک به نظر میان .
وقتی ما بتونیم افکارمون رُ که تنها راه کنترل افکار کُنترل ورودی های ذهنمونه کُنترل کنیم ، می تونیم باورهامون رُ اون طور که دوست داریم بسازیم.
وقتی ورودی هامون رُ کُنترل می کنیم اتفاقات شروع می کنند به تغییر کردن در زندگیمون.
7. یکی دیگه از راه های کُنترل ورودی های ذهن حرف زدن با خداست(این رُ نمی دونستم؛از استاد شنیدم.البته قبلی ها رُ هم از استاد یاد گرفتم اما قبل از این فایل)
ممنونم استاد.
واقعا از سریال زندگی در بهشت خیلی خیلی انگیزه می گیریم و باور می کنیم که میشه آدم اینقدر راحت و سریع و بدون توجه به قیمت ،هر چی رُ که اراده کرد خرید کُنه یا سفارش بده.
وایی خُدای من، استاد چه نکته ای گفتند و یه سد رُ که من از وقتی که با استاد آشنا شدم اوایل فکر می کردم که فقط می تونم با شغلی مثل شغل استاد به این همه آزادی برسم برای من شکستند.
استاد میگه من از اول اصلا به این فکر نبودم که بخوام یه روز این آموزش ها رُ تدریس کنم اما هدایت شدم به این راه. واقعیتش همینه که وقتی ما در مدار درست باشیم به راه های دُرُست هدایت می شیم . یعنی نیاز نیست ما به دنبال رزق بدویم بلکه به قول امام علی که در نهج البلاغه گفتند: دو تا رزق داریم؛ یه رزقی که شما به دنبال اون می روید و یه رزقی که اون به دنبال شما میاد باید کاری کنیم که رزق به دنبال ما بیاد. و این چه زمانی اتفاق می اُفته؟؟؟زمانی که ما کاری رُ برای علاقمون انجام بیم و ازش لذت ببریم، نَه اینکه بگردیم دنبال شغلی که در آمد بیشتری داره.
خدا حافظی می کنم.
خدا نگهدار.
سلام و سپاس اول برای خدا و دوم به استاد عزیز که طرز فکرش و طرز عملکردش موجب آرامش و موجب تعهد واقعی میشه.. فکر کنم این اولین کامنت منه که دارم می نویسم.. من امروز حالم خیلی خوب نبود و گفتم برم سری به سایت بزنم ببینم چه خبره که این فایل باز کردم.. نمیدونم باید چی بگم ولی الان حالم بهتره از حدود دو سه ماه پیش که با این سایت آشنا شدم به لطف خدای مهربان و با صحبتهای استاد خیلی بهتر میتونم ورودی ها ی ذهنم رو کنترل کنم… کنترل ورودی و بمباران باور با ورودی های جدید خیلی کار سخت و شیرینیه هرچند من فعلا اول راهم ولی تاثیر زیادی داشته برام …امیدوارم شاد و سالم و عاقبت به خیر باشید ممنون از همگی