چند سالِ پیش، وقتی به طرزی معجزه آسا شروع به مطالعه قرآن نمودم، با شخصیتِ ابراهیم خلیل آشنا شدم. شخصیتی که بسیار مرا تحتِ تأثیر قرار داد و به مسیری دعوت کرد که توانستم خدا را بهتر بشناسم. فهمیدم مهم ترین چیزی که مانعِ رابطه ی نزدیکِ من با خداوند و شناختِ او گردیده بود، شرکی خفی بود که معمولا خیلی از افراد درونِ خود دارند.
شخصیت ابراهیم، یکتا پرستی ناب را به من آموخت و همانگونه که خداوند به پیامبرش توصیه کرده بود که پیروِ ملتِ ابراهیم باشد زیرا او موحد بود و مشرک نبود، من نیز تصیم گرفتم ابراهیم خلیل الله را الگوی یکتا پرستی ام قرار دهم و با تمام وجود از خداوند خواستم هدایتگرم باشد تا بتوانم هر آنچه را که از یکتا پرستی و نتیجه این نگرش آموخته ام، که همانا رسیدن به آرامش حقیقی بوده است، با دیگر بندگانش به اشتراک بگذارم.
خواندنِ داستان های موفقیتِ شما، خاطراتِ آن روزها و قول و قرار هایی را در من زنده کرد که بین من وخدایم بود. وقتی از بهبودِ روابط تان با خدا نوشته بودید، از آرامشی که حاصلِ نگرشی متفاوت نسبت به خداوند و قوانینش بوده، واقعا به وجد آمدم و خداوند را بی نهایت شکر کردم که توانسته ام این مسیر را طی کنم.
خدا را شکر می کنم که نتیجه به اشتراک گذاری نحوه نگرشم به خداوند، این نتایج عالی را به بار آورده است و باز هم منتظرِ خواندنِ داستان های بیشتری از شما هستم.
مدتی است که تمام تمرکز و اوقاتم صرف تحقیقاتی وسیع درمورد مطالبی شده است که قرار است دوره روانشناسی ثروت۳ را بسازد.
چیزی که در این تحقیقات بسیار مشهود است، این است که اگر می خواهید کسب و کارتان را شروع کنید،در اولین قدم، الگوهای موفقی را پیدا کنید که توانسته اند با شرایط شما یا حتی شرایطی پایین تر از شرایط شما کار را شروع کنند و به موفقیت های مد نظر شما یا حتی بیشتر برسند. یعنی بعنوان قدم اول با مطالعه ی الگوهای موفق، کانونِ توجه تان را بر جزئیات موفقیت های آن افراد بدوزید تا ایمان تان را در نقطه شروع تغذیه کنید، تا هر لجظه به یاد آورید که حتی از دل یک مشکل، می شود ایده هایی موفق را بیرون کشید و با همراهی ایمان و باورهای قدرتمند کننده، آن را به ثروتی عظیم تبدیل کرد.
در این مدت سعی داشتم از قوانینِ کیهانی ای که درک کرده ام، ذره بینی بسازم و بر روی باورها و فرکانس های افرادی قرار دهم که در این چندساله ی اخیر توانسته اند یک کسب و کار را از صفر شروع و در بازه زمانی کوتاه و البته منطقی آن را به رشد و سودِ قابل توجهی برسانند.
کسب و کارهای شکل گرفته با ایده های بسیار ساده و حتی بدیهی که بخاطرِ ایمان، تعهد و باورهای قدرتمندکننده صاحبان شان، آنچنان ساخته و پرداخته و رشد کرده که تمامِ معادلاتِ شرکت هایی قدیمی و موفق چون بنز، بی ام دبلیو و … را زیر سوال برده است.
مطالعه ی این الگوها، من را به سمتِ یک کلیدِ مهم رهنمون کرد. کلیدی که هماهنگ با قوانین کیهانی است.
این کلید می گوید:
میزانِ ثروتی که هر فرد در زندگی اش کسب می کند، به اندازه میزانِ گسترشی است که در جهان به وجود می آورد.
به اندازه میزانِ خدماتی است که به تعدادِ بیشتری از افرادِ جهان ارائه می دهند و به اندازه مسائلی است که از سرِ راهِ افرادِ بیشتری بر می دارد…
نگاهی به کسب و کارهای اطرافتان بیندازید:
یک سوپر مارکت به همان اندازه ثروت کسب می کند که با خدماتش، جهان را گسترش می دهد.
یک هایپر مارکت یا شرکتی مانند وال مارت نیز به همان اندازه که با خدماتش جهان را گسترش می دهد، ثروت می سازد.
یک شرکت طراحی معماری نیز با طرح های جسورانه اش موجب ساخته شدنِ سازه هایی خودکفا می شود که، نیازهای خود مانند آب، برق و تهویه را تأمین، مسائل عمده ای را حل و جهان را گسترش و به همان اندازه نیز ثروت می سازد.
یک شرکت مثل گوگل، ماکروسافت و … نیز به اندازه ای که با خدماتِ خود، مسائلِ افرادِ زیادی را در سراسرِ جهان حل و موجبِ گسترشِ جهان می شود، ثروت می سازد.
اما در دوره روانشناسی ثروت۳، اتفاقات حتی شگرف تر از این موضوعات است.
در این دوره قرار است با باورها ، نحوه رفتار، عملکرد و تجربه ی الگوهایی واقعی احاطه شوید که در همین چند ساله اخیر، با ایده هایی ساده و در یک بازه زمانی کم، از هیچ به موفقیت های بیلیون دلاری رسیده اند.
در این دوره، با جوهره تبدیل یک ایده به یک کسب و کارِ موفق آشنا می شوید.
اینکه چگونه یک ایده را می بینید؛ چگونه با ایمان و باورتان آن را جدی می گیرید، از آن بعنوانِ یک حلِ مسئله برای مشکلاتِ مردمِ زیادی در جهان استفاده می کنید و به اندازه ی این رشد، به ثروت می رسید.
اطلاعات بیشتر درباره دوره روانشناسی ثروت 3
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری اجرای توکّل در عمل292MB24 دقیقه
- فایل صوتی اجرای توکّل در عمل22MB24 دقیقه
در مدار چهل و چهارم “تحول زندگی”فصل دوم
///////////////
چرا باید پیرو آیین ابراهیم باشم؟؟؟
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ ۗ فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
بگو: سخن خدا راست است، پس باید از آیین ابراهیم پیروی کنید که بر آیین پاک توحید بود و هرگز از مشرکان نبود.
ترجمه های دیگشو خوندم … که هدایت شدم به بحثی بین علمای سایر ادیان و پیامبر که مسبب نزول این ایه بوده … گویا گفتن برچه منطقی میگین ابلاغ کننده دین و آیینی هستی که تکمیل کننده شریعت های پیشین هست و کتب اسمانی ما این استدلال های جدید رو تائید میکنه ؟؟
اگه به ایه های قبل و بعد ال عمران۹۵ رجوع بشه بیشتر متوجه میشم
/ فک کن مثلا توی منطقه ای سالها زندگی میکردی یه نفر تازه وارد میاد و صحبت از مکان های جدید و طبیعت بکر در همون نطقه میکنه؟؟!!!
طبیعتا تو بهش میگی: من وجب به وجب اینجا رو گشتم چیز جدیدی ندیدم!!
؟اون ادرس میده فلان جاده فلان کوچه رو رفتی
میگی اره
میگه خب کنار همون جاده یه پاکوب خاکی هست ادامه بدی میرسی به یه غار که داخلش چنتا حوضچه اب گرم هست…. برو ببین لذتشو ببر بعد بیا ادرس بقیشو هم بهت میدم!
فک میکنم همچین فضایی رخ داده و یه سری نکات مایه هدایت درتورات، انجیل، صحف ابراهیم، زبور داوود طبق اصل تکامل نازل شده و قران آخرین ورژن و بی مانند ترین کتاب اسمانی هست در این باره قبلا کاملا تحقیق کردم یقین کامل دارم بهش. پس با شبیه سازی متوجه موقعیت حضرت محمد شدم ،حالا چرا گفته حنیف باش ؟؟؟
جالبه یه جایی خوندم گویا اعراب مکه قبل ظهور اسلام خودشونو حنفا میناامیدن در حالی که بت ها و مجسمه هایی داخل و اطراف کعبه قرار داده بودن برای توسل جستن به رب العالمین
استدلالی که شد و از خدا میخام از کج فهمی دور و وعده “فرقانا” رو در وجودم فعال کنه اینه اونا در یکی بودن رب مشکلی نداشتن فک کنم گمراهی اونا در الهه ها بوده
درصورتی که حضرت محمد واضح گفت تنها یک خدا یا اله وجود داره که الله است و تنها یک رب وجود داره که صاحب اختیاره همه جهانیان است
واقعا مقوله یکی دونستن ربوبیت و الوهیت خیلی …… خدایا شکرت ازت میخام بدونم درک کنم بفهمم ببینم بشنوم ازین بیشتر…
/
همین الان با اینکه بیش از ۱۴۰۰ سال ازین مسئله گذشته هنوز که هنوز برای صحبت کردن با خدا هزارجور توسل و نخ میبیندن
چرا جای دوری بریم همین خود بنده!
رفتم تو جمعشون ، مدت های زیادی ام به سرو سینه زدم هیچی عایدم نشد بجز فرو رفتن تو تضادها و ناکااااااامی های بیشتر…
بارلها پروردگارا ربنا خدایا معشوقا من به خودم ظلم کردم اگه فضل و رحمت و هدایت تو نباشه از گمراهان هستم …
مشتاق هر محبتی ام که تو در حقم داشته باشی…
///
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم بر وجودم علم و عملی رو نازل میکنی که موجب خشنودی تو و فرای لعلک ترضی واسه من بشه
خدایا شکرت خدایاشکرت
////
کلیدش مهدی اقا پیروی کردن از مسیر ابراهیم است…
/خب چرا ابراهیم؟ من یهودا یا نصارا رو میخام انتخاب کنم!
مهم نیست چه اسم و رسمی مهم اینه مشرک نباشی و موحد باشی…
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُٓ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ
[و یاد کنید] هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم
بقره – ۱۳۱
وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا
و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است، و از آیین ابراهیم یکتاپرست حقگرا پیروی کرده است؟ وخدا ابراهیم را [برای حقگرایی، خلوص، پاکی اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت.
نساء – ۱۲۵
خلاصه در اینکه چرا اصلا باید پیرو ایین ابراهیم یا به گفته قران اطبع مله ابراهیم بود و اصلا چیشد که این همه فرقه و مذهب شکل گرفته در قران اشاره های جالبی شده:
کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ
مردم در آغاز، یک امّت بودند و اختلافی نداشتند، سپس تضاد منافع باعث اختلاف میان آنان شد و برای رفع اختلاف به قوانین و مقرراتی نیازمند گشتند. پس خداوند پیامبران را به عنوان نویددهنده و هشدارگر برانگیخت و کتاب آسمانی را به حق در حالی که گواه راستگویی آنان بود، فرو فرستاد، تا میان مردم درباره آنچه در آن اختلاف داشتند داوری کند. سپس در مورد کتاب آسمانی و آیین خدا نیز اختلاف پدید آمد، و تنها عالمانِ دینی که به آنان کتاب آسمانی داده شد در آن اختلاف کردند، آن هم پس از آن که دلایل روشن و روشنگر برایشان آمده بود، و اختلافشان نیز در اثر برتری جویی و ستمی بود که میان آنان پدید آمده بود. در این میان، خداوند کسانی را که ایمان داشتند، به اذن خود به همان حقی که دیگران در آن اختلاف کردند هدایت نمود، و خدا هر که را بخواهد به راهی راست هدایت می کند.
بقره – ۲۱۳
هربار که به ایه بالا اشاره میشه دنبالش ایه ۷ سوره ال عمران قرار میگیره و واقعا حرفی باقی نمیمونه
هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﺘﺎﺏ ، ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺤﻜﻢ ﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﺻﺮﻳﺢ ﻭ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻰ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ] ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪ ، ﻭ ﺑﺨﺸﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺘﺸﺎﺑﻪ ﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﻛﻠﻤﺎﺗﺶ ﻏﻴﺮ ﺻﺮﻳﺢ ﻭ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ ] ﻭﻟﻲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﻮﺑﺸﺎﻥ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ [ ﺍﺯ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﻟﻬﻲ ] ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻱ ﻭ ﻃﻠﺐ ﺗﻔﺴﻴﺮِ [ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻣﺮﺩم ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻧﺎﻥ ] ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺘﺸﺎﺑﻬﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﺪ . ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ [ ﻭ ﭼﻴﺮﻩ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻴﻨﺶ ]ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ، ﻫﻤﻪ [ ﭼﻪ ﻣﺤﻜﻢ ، ﭼﻪ ﻣﺘﺸﺎﺑﻪ ] ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ . ﻭ [ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ] ﺟﺰ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺧﺮﺩ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ
/
خدایا با تمام وجود سپاسگذارم و میخام محبتی عظیم شامل حالم کنه که بتونم به فهم بیشتر و عملکردن به الهاماتم مثه خلیل الله باشم
///////////
خلاصه روزا گذشت الان شهرمکه و کعبه شده مرکز اجتماع یکتا پرستان اما حسم گفت هنوز همون آشه و همون کاسه…
از خدا میخام از کج فهمی دورم کنه و هدایتم بشم به راه درست و اصلیه…
زدم تو گوگل : کعبه خانه ی خدا
تصاویر زیبایی و بناهای مجللی نمایش داد
ناگفته نماند قبلش هدایت هایی شد از مقام ابراهیم که در ایه ۱۲۵ سوره بقره چیه؟؟ یادم میاد مادرم که رفته بود حج گفت رفته اونجا رو زیارت و نمازشو هم خونده !
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَآ إِلَىٰٓ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّآئِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ
و [یاد کنید] هنگامی که ما این خانه [کعبه] را برای همه مردم محل گردهمایی و جایگاه امن قرار دادیم، و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم جایگاهی برای نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اعتکافکنندگان و رکوع کنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگی ظاهری و باطنی پاکیزه کنید.
بقره – ۱۲۵
اعتراف میکنم یکی از بزرگترین خواسته های بچگیم باز شدن در کعبه بود!همیشه دلم میخاست داخلشو ببینم!
کاش ارزوهای بزرگتری هم میداشتم زمان بچگی چون به همشون رسیدم در ایام جوانی…. و خداروشکر در جوانی خوندم کتاب رویاهایی که رویا نیستند…
/
بگذریم کعبه از چهار وجه یا رکن تشکیل شده که هر قسمت نامی برای خود دارد و آدابی ….
درب کعبه …
حجرالاسود…
ملتزم…
شاذروان….
میزاب یا ناودون رحمت…
حجر اسماعیل…
مقام ابراهیم…
صحبت از مقام ابراهیم بود … تو قران هم بهش شاره شده اما پس از تحقیق کردن در این مورد بود که فهمیدم واویلا….
فویل للمصلین …
تو یه مقاله ای نوشته بودن:
در مورد تفسیر و معنای «مقام ابراهیم» بعضی بر این اعتقادند که تمام «حج» مقام ابراهیم است. عده ای بر این باورند که مقام ابراهیم «عرفه»، «مشعر الحرام» و «جمرات سه گانه» است. برخی نیز اعتقاد دارند که تمام حرم مکه، مقام ابراهیم محسوب میشود
/////
چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اقااااااااا ببین فکر یا ایدئولوژی ابراهیم چی بوده !!!!!!!!
موهای تنم سیخ شدن به ابلفضل!
گمراهی تا این حددددددد؟؟!!!!!؟؟؟؟؟
ساخت کعبه یکی از اقدامات مهم توحیدی حضرت ابراهیم به شمار میاد اماااااا فلسفه ساختش مهمه نه فعل انجام شده !!!!!
روحم میخاد جامه های تنم رو بدره و به بیابان ها بگریزه
خخخخخخخخ
بگذریم
همه چی همین حال خوبه….
مقصود همین ارامشه و کعبه و بت خانه بهانه….
قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّیٓ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حقگرا، و او از مشرکان نبود.
تمام
ارادتمند
مهدی وثوق
الان از:مشهد/ایران
+۱۶۷
سلاااااااام محمد عزیزم!
عوایل اشناییم با سایت اسمتو زیاد میدیدم…
اولین بار با نوشته ای که تو واسه یه نفر نوشته بودی عجیب جوین شدم !
دقیق یادم نیست تقریبا اینحوری بود دیالوگت : ” برای پیدا کردنش از خدا هدایت بخواه” و بدون هدایت میشی …
همون لحظه گفتم بذار تستش کنم…
خدایا میخام این پسرو پیدا کنم و بیشتر ازش بدونم… شاید باورش واست سخت باشه اما حتی کامنت هایی که تو ساندکلود هم گذاشته بودی رو پیدا کردم! علاوه بر پیج اینستا و…
خلاصه اینکه من خیلی تورو میشناسم و باهات دور دور رفتم …
ماجراهای هدایتت به جنوب و کمپ زدنات تو جنگل و اشناییت اون چوپانی که تو رو تنها دیده بود و مشغول شدنات به پیچیدن اون کاردستی های نخی و بادهایی که از شدت زیاد میخاست تیرک های چادرتو بشکونه و… عجیب رو ذهنم هک شده…
پسر تو یکی از الگوهای منی. خیلی ارادت داریم…
همین چند دقه پیش رفتم واسه خودم چای بریزم چشمم به اینه افتاد گفتم سلام برپادشاه مهدی…
تا سایتو باز کردم دیدم نوشته از “پادشاه مارکو”
میفهمی همزمانی شو ؟؟
خیلی خوشحال شدم ازین تعامل…
ینی صبح ازین بهتر هم میشه شروع بشه ؟
در خصوص متن هم خودت واقف هستی که کردیتش به انرژی منبع میرسه ما گاهی واسط هستیم.
و چه خوش اتصالی…
بازهم میخام…
+۲۴۰