اجرای توکّل در عمل - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

691 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3545 روز

    سلام و درود به استاد عزیز و شرکت کنندگان و برندگان مسابقه ایشاالله در همه مراحل زندگیتون موفق و پیروز باشید

    یه چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد اینه که خانوم شب خیز با اینکه همه فایل های استادو گوش دادین ولی احساس نمیکنید کمی شرک کاملا اشکار توی باورهاتون دارین؟؟!!!

    امید وارم من بد متوجه شده باشم اما زیارت امام رضا هیچ کمکی به شما نمیکنه بلکه شما دارین امام رضارو مثه بت های زمان حضرت ابراهیم پرستش میکنین خودتون میگین فهمیدین خدا از رگ‌گردن به شما نزدیک تره ایا لازمه برای خواستن از خدایی که یه انرژی که همه جا حضور داره برین به یک مکان که همه دارن قبر پرستی میکنن بر خلاف دیدگاه حضرت علی در نامه 31 به امام حسن و در حضور کسایی که دارن شرک میکنن از خدایی که درونتونه درخواست کنین خدارو خیلی خوب فهمیدین و درکش کردین اما بدونین اگه توجه کنین امام رضا هیچ کمکی به شما نمیکنه اگه شما برین امام رضا اونجا از خدا بخوایین؟؟!!یعنی خدا وقتی شما کناره قبر امام رضایین به شما بیشتر کمک میکنه یعنی واقعا با این همه موفقیت بازم خدارو اینطور باید دید فایل نامه 31 حضرت علی به امام حسن رو گوش بدید تا شاید دیدگاهتون تغییر کرد ممنونم که تو نظرات عقل کل هم منو راهنمایی کردین ایشالله منم تونسته باشم و بتونم کمکی به شما و افرادی که به دنبال موفقیت و توحید هستن کمک کنم

    این متنو باید در زیر نظرات فایل قبل میزاشتم اما چون درگیر انجام تمرینات استاد بودم نتونستم بیام توی سایت و نظراتو بخونم و ایشالله خانم شب خیز موفق باشین و ازینکه انقد توی سایت فعال هستید خیلی خیلی به من کمک کردین و همچنین به اعضای سایت ممنونم از همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حامد میرزایی گفته:
      مدت عضویت: 3502 روز

      با سلام خدمت داداش عزیزم،آقای علی مرادی

      میخواستم یه نکته کوچیک راجع به ایرادی که برای خانم شبخیز،واسه توسل به امام رضا (ع) گرفتین،بگم.

      من یه مثالی میزنم:

      بارها واسه همه ما پیش اومده که تو یه اداره یا جای دیگه ای،پیش یه نفر کارمون گیره،و از این طرف و اون طرف دنبال پارتی و آشنا هستیم تا سفارشمونو به اون طرف بکنه،تا به واسطه اعتماد و سابقه خوب آشنای ما که قبلا پیش اون طرف ایجاد شده،کار ما راه بیوفته.

      حالا اینجا ما خودمون هم میتونستیم خواستمونو بگیم به طرف،ولی محکم کاری میکنیم و از یکی دیگه کمک میگیریم که از ما بهتر جواب میگیره.

      تو اصطلاح عامیانه،به این کار ما میگن “توسل”

      حالا من همه حرفهای شما و استاد رو قبول دارم که خدا از رگ گردن بهمون نزدیکتره و باید از اون خواست و از غیر اون خواستن،شرک محسوب میشه،ولی طبق مثال بالا چه اشکالی داره که واسه بیان خواسته مون از خدا،از پارتی هایی مثل امامان و مقربین خدا کمک بگیریم و خواستمونو به واسطه ایشون مطرح کنیم تا بیشتر مطمئن به برآورده شدنشون بشیم.

      اولیایی که نزد خدا دارای عزت و مقام هستند و همه دار و ندارشونو تو راه خدا صرف کردن و در آخر جونشونم تو راه خدا دادن،راحت میتونن با خدا ارتباط پیدا کنن و مایی که ادعا میکنیم شیعه و پیروشونیم،به نظر من اشکالی نداره از این چنین اشخاصی به عنوان پارتیمون استفاده کنیم.

      به هر حال در آخر بازم میرسیم به اصل مرکزی مباحث استاد،باور و اعتقاد هر کس،به عقیده خودش،درسترین و محکم ترین دلیل و استدلال دنیاست و هر کس طبق عادات و هنجارهای روزمره زندگیش و با استدلال هایی که با استفاده از عقل و شعورش به وجود میاره،پایه و اساس باورهاشو میریزه.پس هم باور شما درسته که فقط باید از خدا درخواست کرد و هم باور ما که میگیم قراردادن یه واسطه برای گرفتن حاجتمون،بهتر جواب میده.

      موفق باشید.

      حالا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        حس سپاس گزاری گفته:
        مدت عضویت: 3922 روز

        سلام به دوستان گلم

        من نظرم اینه که باتوجه به فایل استاد فقط روی خدا حساب کن بهتره ما فقط از خدا بخواهیم.

        خدا هم به نظر من پارتی نمی خواد دستتو کافیه بالا بگیری و ازش بخوای و درخواست کنی جواب میده

        ممنون که خوندی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          محمد رفیع عثمانی گفته:
          مدت عضویت: 3378 روز

          سلام خدمت شما دوستان گرامی.

          نزد خدا نه پارتی قبول میشه و نه وسیله سازی امامان و و و .

          وقتی شما مستقیم به خدا خواست خوده میگین چنان باوری ندارید که قبول میشه یا نه و خواست شما هم زمانی قبول حق میشه که صد در صد به به حق باور داشته باشید . خواست های ما به اندازه باور مان برآورده میشه. حالا کسایکه میرن نزد افراد و بندگان صالح خدا که ابروی خوبی نزد خدا دارن فکر میکنم ازی طریق خواست خوده بگم خدا زود تر قبول میکنه و باور دارن که چون من این امام یا این حضرت را وسیله ساختم خواست من قبول میشه حتمن و همین باور سبب میشه که خواست شان را خداوند قبول کنه. و قبول شدن خواست شان سبب میشه که این بنده خدا باور بیشتر به آن اما یا حضرت داشته باشه. ..تشکر

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    اکرم نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

    استاد من واقعا در بدترین روزهای زندگیم با شما آشنا شدم و از همون موقع که فایل های رایگان رو گوش کردم تغییرات آروم آروم تو زندگیم شروع شد منتها وقتی به فایل مربوط به خدا رسیدم چند دقیقه رو گوش کردم بعدش پاک کردم چون بشدت تعصب داشتم به چیزایی که از اجدادم بهم رسیده بود و چون خداوند رو به شکل ترسناکی بهم نشون داده بودن ترسیدم خدا از شنیدن این فایل تنبیه ام کنه خلاصه مدتها گذشت و وقتی مدارم تغییر کرد دوباره رسیدم به فایل خدا اینبار با دل و جون گوش کردم بارها و بارها و کلی حالم خوب شد و از اون زمان تا بحال شاید هفته ای چند بار فایل های مربوط به خدا رو گوش میکنم و هر بار عشقم به خدا بیشتر میشه منی که زندگی خیلی سختی رو گذرونده بودم و یه جا دیگه کلا وایستادم و با همه وجودم از خدا کمک خواستم و بعد با شما آشنا شدم حالا نتیجه این آشنایی شناخت واقعی خداوند هست دیگه زندگی روی خوشش رو بهم نشون داده و همش رو اول مدیون خدا هستم و بعد لطف شما که دست خدای مهربونم هستید

    نمیدونید چه حس قشنگی دارم وقتی تو نمازم سوره حمد رو میخونم همه وجودم لبخنده چون خدا رو احساس می کنم

    وقتی فایل های شما رو گوش کردیم با همسرم متوجه شدیم ما چقدر مشرک بودیم و خودمون نمیدونستیم جالبه چند شب پیش که داشتیم یکی از فایل های شما رو گوش می کردیم دقیقا همسرم اینو گفت که شما مثل یک پیامبر ما رو راهنمایی کردید و می کنید مگه پیامبر چی میگفت جز این که خدا رو بشناسیم و بهش شرک نداشته باشیم

    استاد خدا بهت اجر بده که ما رو باهاش آشتی دادید ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ارام خیام گفته:
    مدت عضویت: 2554 روز

    سلام استاد ارامم

    قطعا نظراتم خوندید

    امشب که این متن مینویسم برای بار سوم صحبتهای شما و خانم شایسته را شنیدم و بعد هدایت شدم به فایل دعای کمیل و با وجودم شنیدم و الان هم متن این فایل را خوندم

    و زندگی من از سال ۹۷ زیرو رویی شد دارامد ۵ میلیون کجا و با محدویت و ترس و کور کورانه ایمانی که اسمش ایمان نبود ترس بود عدم توحید بود و ندانسته بعضی وقتها به ندای دلم گوش میکردم تا اینکه با قوانین افرینش جوری شروع کردم که خودم ملزم کردم به روزی ۸ ساعت شنیدن و کم کم شغلم که مربیگری باشگاه بود هدایت شدم به سمت بیزینسی بین المللی و الان با وجود هر نوسانی امشب که ۲۸ شهریور ۹۹ هست میتونم با ایمانی که بازگشت به وجودم با خریدن محصولاتتون از جمله کشف قوانین .قدمها .ثروت ۱ .عزت نفس .روابط.هدف.رویاهای که رویا نیستند و تک تک دانلوهای سایت تا جایی که روزی ۲ تاش را برنامه گذاشتم به لطف خالق بشنوم و ببینم و بخوانم با سفر نامه با زندگی در پاردایس و تمام لایوهاتون واقعا تک تک هدایت شدم زندگیم هر لحظه اگاهانه تر و روابطم هدایتی و اگاهانه و به لطف خالق هستی معجزات بینظیر را شاهدم در امدم رسید به ماهی ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون و واقعا شاکرم و سفرهای که اتفاق افتاد این بین و زیبای که در مسیرم هر لحظه هدایت به سمت نگاه توحید عملی تر را واسم داشته از خالق هستی طلب خیر و گسترش جهان و ظرفی بینهایت برای شما و جهان میکنم 🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    به نام الله یکتا

    استاد عزیز و مهربانم و توحیدی ترین استاد دنیا

    منم یکی از اون هزاران نفری که نور یکتا پرستی شما دگرگونم کرده

    الان که دارم براتون مینویسم یه موردی پیش اومده که اگر قبلن بود کاملا بهم میریختم و یه استرس سیاه گونه ای تا چندین روز همه وجودم رو فرامیگرفت

    ولی به لطف الله یکتا و هدایتش اینفدر آرامم که دارم از این آرامشم لذت میبرم

    تمام سندهای آپارتمان ما حاضر شده به جز واحد من …

    ولی من گفتم خدایا میسپارم به تو هر چی تو میدونی و اصلا منو هدایت کن به هر کاری که لازمه

    و اینو با خودم میگم که خدایا می دونم اینقدر بهم ثروت میدی که این آپارتمان میشه کوچیکترین ملکی که دارم از لحاظ مادی

    و میدونم الله یکتا که منو هدایت میکنی به سمت آسانترین مسیر و درست ترین مسیر

    و چقدر حالم خوبه استاد و چقدر عاشق شمام

    چقدر شما رو ستایش میکنم و اون وجود ابراهیم وارتون که استرس وجود من رو تبدیل به یه آرامش بزرگ و یک ایمان الهی کرده

    به خدا قسم حالم خیلی خوبه و یه حس الهی و توکلی همه وجودم رو فراگرفته حتی در این لحظه که ناخواسته ای هست تو زندگیم

    باز دلم قرص و مجکمه و دارم میرسیم به این آیه و لاخوف علیهم و لایحزنون

    چقدر عاشق این آیه هستم

    که میفرماید :

    کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و سپس استقامت کردند نه ترسی دارند و نه غمی

    خدایا دارم برای ماندن در حال خوش و احساس خوب استقامت میکنم و فقط و فقط و فقط از تو میخوام و هیچ کسی در چشمانم به اندازه پشه ای قدرت و اراده ای نداره به غیر قدرت تو

    و همرو دستان تو میبینم نازنین من و رب من و الله من

    و هر چه تو بگی و بخوای میگم چشم و منتظر هدایت تو هستم یا رحمان

    استاد نازنیم و استاد تو حیدیم

    استاد عباس منش عزیزم

    منم دارم سعی میکنم عباس منش وار باشم و توحیدی باشم و یکی ببینم واز یکی بخوام

    استاد نازنین و زیبای من فقط در این دم اذان مغرب و این حالت روحانی خاصی که دارم از توکل و ایمان به پروردگارم

    با همه وجود بهترین ها رو براتون میخوام از الله یکتا

    و با همه وجود عاشقتونم

    و با همه وجود شاگردتونم و تشنه آگاهی های ناب و الهی و توحیدی شما

    این متن رو نوشتم که برای خودم بماند به یادگار که در جایی که باید میترسیدم طبق باورهای قدیمیم

    توکل کردم و حالم و احساسم رو آگاهانه خوب نگه داشتم

    خدیا شکرت

    خدایا این حال و احساس خوش رو همیشگی کن تو زندگی من و زندگی همه مردم روی زمین

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2896 روز

    روز 44 سفرنامه

    معمولا بعد از شروع بیداری و در اغاز فعالیت های روزانه م فایل مربوط به روزشمار تحول فردی ام را می بینم. امروز به این شکل پیش نرفت چون برای یک سفر کوتاه به باغچه مادربزرگ خانه را صبح زودتر از همیشه و پیش از شروع هر کاری ترک کردم.

    امروز روز متفاوتی بودچون باید تصمیمات جدی و اساسی میگرفتم. تعهدم را از شب قبل نوشته بودم اما جرات و شهامت لازم را برای عملی کردنش نداشتم. امروز در ارامش و سکوت باغچه با صدای پرندگان نشانه ها را دنبال کردم نشانه هایی که هرلحظه من رو برای قدم برداشتن مصمم می کرد. نشانه هایی که از جانب نفس من نبود.

    حتی وقتی بسته اینترنتم تمام شده بود و من بودم و طبیعت به پروردگارم گفتم چه کنم چه موقعی زمان ترک کردن هست اصلا ایا کار درستیه من باید یا برم؟ و همه ش می گفتم خدایا نمیدونم چجوری و از چه طریقی اما راه درست رو بهم نشون بده راه کسانی که به انها نعمت دادی. وقتی ارام تر شدم و اون حالت اضطرار (حس منفی) را رها کردم و گفتم به وقت درستش راه درست هم برام واضح میشه و من تصمیمی درست می گیرم چند لحظه بعد از رهایی افکارم وقتی که حیاط و باغچه از حضور خانوادم شلوغ شده بود و من بدون اینکه کلمه ای بشنوم داشتم اطرافم را نظاره می کردم. گربه سیاه (از گربه هایی که همیشه از این باغچه عبور می کند) از در حیاط اهسته امد و مسیر پشت بام را نگاه کرد و چند لحظه به شلوغی و حضور افراد تازه نگاهی انداخت و بدون هیچ اضطراب و با همان آرامشی که از در حیاط وارد شد و چند لحظه سکوت کرد و با همان ارامش نیز از همان در برگشت و از حیاط خارج شد. انگار فقط من بودم که اون گربه را می دیدم یهو با خودم گفتم من باید خارج بشم انگار یک ارامشی قلبم رو گرفته بود دیگه نمی ترسیدم/

    و نامه عدم همکاری ام را در دفترچه یادداشت گوشی ام نوشتم و به خودم گفتم وقتی به خانه برگشتم و کمی استراحت کردم ان را در گروه کاری ام می نویسم و سپس ان گروه را ترک می کنم. من مدتها بود که نشانه های ترک شغل را می دیدم مثل خسته تر شدن کاهش تمرکز افزایش سختگیری اون ها و شناخت بیشتر از علاقه م و افزایش مهارتم در اون زمینه و….. خیلیهای دیگه اما ترس هام مانع میشد. این نشانه برای من خیلی عجیب بود و اولین بار بود که از خدا می خواستم از طریق طبیعت بهم نشانه ای نشون بده و فکرش را نمی کردم یعنی چگونگی اش را نمی دونستم. یهو یاد داستان قابیل افتادم که چطور از طریق طبیعت خداوند بهش یاد داد در اون شرایط چکار کنه و داستان های مشابه به خودم گفتم ببین فرناز حتی اگر اینترنت نداشتی گوشی نداشتی بازم هدایت پروردگار به طور واضح هست. و چقدر زیبا پیغام خودش رو بهت نشون داد و درسی دیگه که احساس کردم و برای خودم بود این بود که من هیچ وقت از دیدن این گربه سیاهه خوشحال نمیشدم باوجودیکه میدونستم این احساسم درست نیست و اون هم افریده و مخلوق پروردگاره این بار یه ارامش عجیبی داشتم موقع دیدنش و اصلا حسم بد نبود

    با خودم گفتم ببین فرناز این همون گربه سیاهست که مردم بهش انگ نحسی زدن اما تو نشونه پروردگارت را از طریق همین گربه سیاه گرفتی نه هیچ گربه دیگه ای. انگار خدا داره بهت میگه همه افریده های من پاک و مقدسند و سیاه و سفید نداره..

    گربه عزیزکرده پرودگار که پیغامش را اورد

    وقتی به خانه برگشتم و عملا ترک کار زدم در ارامش و امیدواری کامل بدون حس عجله یا ….. و اومدم تا فایل مربوط به روزشمار تحول فردی ام را ببینم از دیدن موضوع و کامنت های دوستان هنگ کردم. چه همزمانی بی نظیری به فال نیک گرفتم و نشانه ای دیگر از پرودگارم. درست زمانی که من باید دیگه کسب و کار خودم را پیش ببرم امروز هم درباره اجرای توکل در عمل بود. درباره راه اندازی کسب و کار بود و حل مسائل و نحوه گسترشش و کامنت های دوستانو تجربه هاشون برام بسیار دلگرم کننده بود و تحسین کردم این زیبایی و همزمانی را. تحسین می کنم هدایت پرودگارم را. الهی هزاران بار شکر و سپاس ربّ عزیزم

    از استاد عزیزم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    شیدا و مهرک گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    من این فایل رو چندین بار گوش دادم

    اما هردفعه که گوش میدم باز هم یک چیزی میشنوم که قبلا نشنیده بودم نه فقط این فایل بلکه تمام فایل ها همینطور هستند

    استاد عزیزم من بعد از 8 ماه رها کردن قوانین

    الان 3 ماه هست که مجددا دارم روی خودم و باور هام کار میکنم

    الان که دارم این رو مینویسم تو شرایط به ظاهر وحشتناک بدهی هستم اونم تو کشوری دیگه اما هم من هم همسرم یک ایمانی تووجودمون هست که نمیدونم چطوری اما اینقدر آروم هستیم که هیچکس باورنمیکند این حس رو و فکر میکنه ما بیخیال هستیم

    اما من خیلی خوب درک کردم توکل رو خوب درک کردم ایمان رو

    خوب درک کردم روی خدا حساب باز کردن رو این دلیل آروم بودن من هست

    امروز صبح وقتی بیدار شدم یک پیام برام اومده بود از مرجع قضایی کشوری که زندگی میکنم و این یکم ترسناک بود چون بدهی ما به آدم نیست به دولت هست

    شاید فقط 1 ساعت ذهنم درگیر این قضیه بود و بعدش گفتم خدامن روهدایت میکنه تا این مسئله رو حل کنم و تو همین شرایط خواستم این کامنت رو بزارم و یک رد پای دیگه ای از خودم و ایمانم برای خودم و خانواده عباسمنشی بزارم

    اون قسمتی از این فایل که استاد گفتید وقتی تو این شرایط هستی چقدر میفهمی که به خدا چقدر ایمان داری و چقدر باور های خوبی راجب خدا ساختیت با تک تک سلول هام درک کردم

    خدارو شکر میکنم به خاطر اینکه قوانین رو میشناسم و به خاطر وجود استاد تو زندگیم به خاطر این حال خوبم به خاطر این ایمانم

    شاید این حرف ها هدایتی باشه برای کسی که مثل من تو این شرایط هست من همین جا تو همین تاریخ اعلام میکنم که

    من با ایمانم به خدا من احساسم با باور این شرایط رو درست میکنم و فقط از خدا کمک میخوام و باور دارم که هدایتم میکنه

    نه فقط من رو همه ی ما رو هدایت میکند

    من تو همین دوره تو ادامه جلسات براتون از نتایجی که اتفاق افتاد به زودی مینویسم تا هم خودم هم هر کسی که این کامنت رو خونده بدونه وقتی روی خدا حساب میکنی اون همه چیز رو درست میکنه

    استاد عزیزم خیلی خیلی دوستتون دارم واز خدا براتون سلامتی و شادی و ثروت میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    اعظم آبست گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    بنام رب تنها قدرتمند کیهان

    با سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته

    با سلام به همه ی دوستان سایت و همفرکانسی های عزیز

    روز ۴۴: اجرای توحید در عمل

    سلام خدا جانم حالت چطوره ؟؟ من بنده تو خوبم خدا جانم امروز خیلی دوروبرم به هم ریخته بود و به خودم میگفتم چه قدر کار دارم امدم و نشانه امروز زدم خدا جانم خیلی قشنگ راهنمایی ام کردی در مورد نرم افزاری بود که برنامه ریزی میکردی و بهت یاد آوری میکرد . خدا جانم همون جا گفتم تو خدای من چه قشنگ بهم گفتی نگران نباش ، برنامه ریزی کن به همه ی کارهات یکی یکی میرسی .خدا جونم سری قبل که یه اتفاق به ظاهر بد برام افتاد اومدم و نشانه ی روز زدم و بهم گفتی صبر کن صبر کن . خداجانم هیچ وقت تو رو این قدر نزدیک به خودم ندیده بودم . خدا جانم باور اینکه تنها منبع قدرت تو هستی . بزرگترین باوریه که ایمان بهش دیگه نه ترسی در آدم ایجادمیکنه و نه غمی . باور اینکه تمام خزائن آسمان و زمین در دست توست . یکی از بهترین باورهای ثروت ساز . خدا جانم نشانه ها آمدن، آرامش هست از همون روز اول سپاسگزارتم ربم . دیگه جونم برات بگه سلامتی هست سپاسگزارتم ربم . دیگه جونم برات بگه پذیرفتن اطرافیانم همین طور که هستن و دوسشون داشته باشم و زور نزنم برای تغییرشون که البته شرکه میدونم ،هست. سپاسگزارتم عشقم .ببخش ببخش حبیب من باید خیلی تلاش کنم خودت کمکم کن نازنینم .

    حبیب من، به خودم میگفتم کی ثروتمند میشم . رب العالمینم از زبان بنده محسنت گفتی که نگران نباش لاتحزن به وقتش . خدای مهربونم عشقم شککککرت از وقتی روی باورهای ثروتم کار میکنم خودت که میدونی قشنگم حقوق همسرم رو که قبلا سه ماه به سه ماه میدادن الان زودتر میدن . وای که عاشششششقتم عشششششقم می خواستم به زبون یه دوست با تو حرف بزنم حبیبم نازنینم خدایا تو در درون منی اما ذهن نجواگرم میگه تو از خداااا دور شدی. دوستم، میدونم این مسیری که الان توشم الهیه مسیر یکتا پرستیه نازنین کمکم کن ازت پرسیدم اسماالحسنی چیه ؟ بردی و بهم توسط بنده صالحت گفتی . ازت هر چی خواستم نشونم دادی پس خدایا عزیزم این حس چیه یعنی شیطانه، بهم بگو وقتی میگه از خدا دورشدی و باعث رنجم میشه چه کارش کنم ؟؟عشقم ،دیشب توی پیاده روی ام کلی گل ها رو ناز کردم و قربون صدقه شون شدم رب وجودگلها رو ستایش کردم . خدایا این بار هم کمکم کن .دوروز دیگه عید قربان ، عید بندگیه ، خدایا میخوام عید قربان امسال با سالهای دیگه برام فرق کنه . خدایا بارالها حبیب من عزیز من کمکم کن .

    با تشکر از همه ی دوستان

    عید بندگی پیشاپیش مبارک

    با آرزوی بهترین ها برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    علیرضا ایمان وردی گفته:
    مدت عضویت: 2102 روز

    سلام به دوستای عزیزم

    مطالبی که از این فایل یاد گرفتم:

    همه چیز به رابطمون با خدا وصلِ

    سلامتی ، اعتبار ، نفوذ ،محبوبیت ، ثروت هر چی که بخوایم بهمون میده

    هر چقدر که داستان افراد موفق رو بیشتر مطالعه کنیم بیشتر بهمون کمک میکنه که ثروتمند بشیم چون باور های ما رو تقویت میکنه

    جهان با سرعت بیتشری به خواسته های آدم ها پاسخ میده

    جهان بی نهایت ثروتمندِ ، هر روز ثروت ها بیشتر میشه

    بی نهایت فرصت و ثروت برای هر کسی که بخواد هست

    هر روز زمان رسیدن به ثروت های زیاد ، کوتاه تر میشه

    همه چی میتونه زیباتر بشه وقتی که بتونیم باورهامون رو عوض کینم

    واسه همتون آرزوی موفقیت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    حبیب الله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3955 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی

    فکر میکنم بزرگترین تفاوتی که همه ما افرادی که وارد سایت استاد عباس منش شدیم از همون اول متوجهش شدیم این بود که همه جای این سایت رنگ و بوی توحیدی داره. توحید شالوده تمام فایل ها و آموزش های استاده و چیزیه که واقعا تو سایت ها و مطالب و کتاب های اساتید دیگه به ندرت، یا شاید حتی بشه گفت هرگز دیده نمیشه. توحید اون اصل و اساسی هستش که استاد با درکی که از قرآن پیدا کرد و فهمید که مهمترین موضوع زندگیه سعی کرد که تو تمام دوره ها و فایل ها و آموزش هاش رد پایی ازش به جا بزاره. و ما به خاطر این نعمت و به خاطر این آگاهی ها و به خاطر این هدایتی که شدیم به این مسیر واقعا چه جوری میتونیم خدا رو شکرگزار باشیم. ما تو مسیری داریم حرکت میکنیم که شاید 99 درصد مردم اصلا هیچ خبری ازش ندارن و دنبال این موضوعات هم نیستند و هر روزی که دارن سپری میکنند مادامی که نخوان تغییر کنند و از خداوند هدایت نخوان زندگی شون پر از مشکلات و ناآرامیه.

    خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم، ما را به راه راست، راه کسانی که به آنان نعمت دادی، و نه کسانی که به آنان غضب کردی و نه گمراهان هدایت کن. خدا رو شکر که تو این مسیر هستیم. در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    ابراهیم آقا Brj_auto_glass گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    به نام خدای ثروت

    سلام به استاد و دوستای گلم

    امروز خدارو شکر بدون وقفه روز چهل و چهارم سفر به درونم رو دارم مینویسم

    توی یه شب برفی بسیار زیبا خدایا شکرت

    خداوند تنها نیرویی است که می‌تونه مرا به عرش برسونه اونه که قادر متعاله البته تکامل میخواد باور بهش

    📌چرا مقاومت دارم برای ایمان عملی؟

    ♦️انسان با دیدن باور می‌کنه من نتیجه ندیدم

    ♦️چون تا حالا خدارو یه خدای سمبلیک می‌دیدم

    📌چرا سمبلیک؟

    ♦️چون هرچی دعا میکردم نتیجه نمی‌دیدم

    ♦️چون می‌دیدم مادرم برام دعا میکرد نتیجه نمی‌داد

    ♦️چون می‌دیدم کسایی که به کسی نفرین می‌کردن ولی اون شخص آسیب نمیدید

    ♦️چون بارها خدا رو امتحانش کردم با گریه با خنده / سر نماز /تو شب احیا / واسطه می‌بردم و ….ولی خبری از اجابت نبود

    📌چرا اجابت نمیشد؟

    ♦️چون صداش میکردم ولی از سر عادت از سر ترس

    ♦️چون از راهش وارد نشده بودم

    ♦️چون قانونش را رعایت نکرده بودم

    ♦️چون میخواستم اما هزارتا شرک و ترس هم داشتم

    ♦️چون بزمو نکشته بودم ((امیدم به بزم (پل‌های پشت سرم) بود))

    ❤️استاد خدا امواتتو بیامرزه که

    🖍️خدای رفیق رو بهم شناساندی

    🖍️خدایی که باهام قهر نمیکنه

    🖍️خدایی که مثل یه مادر که بچه معتادش رو تحمل می‌کنه اونم من باری به هر جهت رو تحمل می‌کنه

    🖍️خدایی که پشتم رو خالی نمیکنه

    الان که دارم مینویسم اشک تو چشمم جاری شد به خاطر اینکه چقدر بی معرفتم که همه دری رو زدم بجز در خونه اون

    من اسمم ابراهیمه قبلا که بچه تر بودم همیشه از اسمم خجالت می‌کشیدم (چون می‌دیدم اسمهای بقیه رامین و مازیار و امیر و اشکان و ….)

    الان عاشق اسمم شدم

    اسمی که تا سی سالگی عظمت هم اسمم که ابراهیم خلیل است و نمی‌دونستم

    فکر میکردم این چیزا که میگن در حد داستانه

    📌چقدر ایمان میخواد که زن و بچه رو ول کنی تو بیابون بی آب و علف و بری ؟

    تو این عصری که همه چیز تکنولوژیه و همه در رفاه اند و هر وقت اراده کنی میتونی تصویری ارتباط برقرار کنی دلمون نمیاد زن و نوزادمون رو بزاریم تو یه آپارتمان با همه تجهیزات چرا؟

    چون میگیم اگه شب و نصف شب بچه یا زن حالش خراب شه کی به دادش برسه

    📌چه ایمانی میخواد در زمانی که همه بت میپرستند بری بتهاشون رو بشکنی؟

    ما خودمون الان حاضر نیستیم برای هدفمون یه سیلی بخوریم

    چقدر ایمان میخواد با نمرود (نماد قدرت روی زمین) مقابله کنی؟

    ما حاضر نیستیم جلوی یه رییس اداره که داره بهمون اچهاف می‌کنه اعتراض کنیم چون میگیم اگه اعتراض کنم باهام لج میکنه

    مشکل شخص بنده شرکه ترسه بی ایمانیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: