اجرای توکّل در عمل - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

سلام به خانواده صمیمیم. سلام به خانواده ثروتمند عباس منش. سلام به استاد موحدم. سلام به مریم نازنین یکتا پرست.

روز چهل و چهارم

خدا همه چیز است. خدا نسیمیست که نوازشت میکند، آفتابیست که از نورش میبخشد. سرسبزی چمنیست که با درخشش شبنم بر روی خود، روحت را جلا میدهد. خدا تکیه گاه امن و مطمئنیست که هر لحظه که به آن متکی باشی، نگهدارت است. پشت تمام ترس هایت می ایستد و شجاعت را یاد میدهد. شجاعت رهایی از وابستگی هایی که پوچ اند. شجاعت پای نهادن در دل ترس ها. شجاعت تغییر دیدگاه نسبت به زندگی، ثروت، نعمت، عشق، روابط، نحوه خرید کردن، نحوه دوست داشتن، نحوه عاشق شدن، نحوه رها کردن، نحوه رستگار شدن به معنای واقعی.

خدا آرامشیست که بی دلیل بر قلبت جای دارد. عشقیست که بی دلیل در دل داری. شادی بیمنت و آزاد. حس رهایی جسورانه.

خدا امین ترین و خوش قول ترین در تمام عالم هستیست که واقعا دوست دارد راهنمای من باشد و تا ابد نیز در این مسیر هدایت همراه من باشد. عاشقانه دستان من را میگیرد و به خواسته هایم میرساند. همان که میگوید بشو و میشود. درخواست کن تا بشود. همان که بالاترین بالاترین بالاترین قدرتهاست. بالاترین دستهاست. روزی دهنده. بخشنده و قادر تواناست.

آرامش تنها در سایه آگاهی ناب توحیدی میسر است. در قلبی که میداند و باور دارد همه کاره و رئیس دنیا خداست. خدایی که همه جوره در تمام ریز و درشت زندگیش برایش خیر و بهترین ها را رقم میزند. خدایی که جهان را برایش و هم نوعان دیگرش مسخر کرده است. آسمان ها و زمین را برایش مسخر کرده است تا فقط زیر سایه توحید و یکتا پرستیش، در بهشتی به این عظمت و زیبایی زندگی کند و شکرگذار خداوند باشد. قلبی که به خدا ایمان دارد. باور دارد که جز او هیچ کس و هیچ عامل و هیچ دلیلی مداخله کننده در زندگی و تصمیمات اون نیستند و اگر چنین شود آلارمی در قالب احساس بد ارسال میکند تا به مومن باز هم نشان دهد که مسیر بندگی خیلی سادس. باید دوباره مسولیت هدایت را به عهده خدا گذاشت و چه چیزی بهتر از سلب مسولیت چرا ها و چگونگی های سرسام اور که قراره خدا خودش برامون درس کنه.

هرچقدر از سادگی بندگی خدا بگم کم گفتم، خدایی که به راحتی از درون توجه به یه پرنده کوچک، احساس شادی عظیم به تو میبخشد. از نسیمی که به صورتت میخوره. از رشد یه کاکتوس کوچک کاشته شده در باغچه ات. از خوردن یک تکه نان. از تماس آب خنک به صورتت و هزاران شادی و حس خوب دیگر. خدایی که در دل تمام نعمت ها حضور دارد. خدایی که در دل تمام نعمت های کوچک و بزرگ یک انرژی دارد. انرژی مثبتی که هر بار که به موفقیت میرسی، احساسش برات آشناست. میدونی تو هر پله اونی که اول از هم از موفقیتت خوشحاله خداست. حتی زودتر از خودت!

در مسیر مسافرت در سفرنامه تغییر خود، عاشق خود باخته خدا شدم. در بیوگرافی خودم دیگر اثری از من نیست. میبینم که من سرتاسر موفقیتهایم، زیبایی ام، عشقم، دست خط خوبم و همه و همه از لطف خداست. به قول استاد هر چه بیشتر میفهمی، بیشتر بی ادعا میشوی. من تو روابطم به یه حد از بی نیازی رسیدم که لازمه هزاران بار از خدا تشکر کنم. منی که به دوست پسرم وابسته بودم. الان به کسی تبدیل شده که برای تمجید خدای بزرگ تماس دوست پسرش رو میخواد قط کنه. منی که همیشه گلمند خانواده ام بودم، الان شدم بچه خدا. پدر و مادرم و اعضای خانواده ام رو مثل یک انسان عادی دوس دارم. عشق میورزم بی دلیل چون خدا میگه تو بنده منی. تو بچه منی و باید مثل من رفتار کنی. مثل من عشق بورز. هر اتفاقی افتاد مثل کوه پشتتم . منو نمیبینی ولی قدرت من رو خواهی دید.

خدارو هزاران شکر میکنم که منو به خودش شناسوند. راه هدایت رو بهم یاد داد و شاگرد استاد قرار داد. و همواره منو به مسیر هدایت و خوشبختی میکشونه. خداروشکر میکنم که با شناسوندن شرک خفی، منو از شر تمام نگرانی های ناشی از قضاوت شدن ها خلاص کرد.

استاد عزیزم و مریم عشقم. خالصانه دوستتون دارم. سایتی که طراحی کردید، یک سایت معمولی نیست. خانه ماست. خانه امن ماست که بیایم و از تجربیات و احساسای خوبمون بگیم. بگیم و بخندیم و لذت ببریم. با ثرمتمندان جدید و موحدهای رتبه بالاتر همنشین بشیم و از باوراشون استفاده کنیم. و من چقد از وجود همچین محفلی خرسندم.

استاد عزیزم، از الگوی کسب و کار صحبت به میان اومد. من همیشه تو ذهنم این سوال بود که وقتی استاد راجب الگوها و تحقیق راجب اونا صحبت میکنن، دقیقا چه نوع اطاعاتی هست و خیلی جالبه که تو این فایل فرمودید که “الگوی فکری” اونا مد نظرتونه. یعنی باورهای مشترک بین تمام کسب و کارهای بزرگ. فرکانس های اونا. این اون چیزی هست که باید تو ذهنمون ایجاد کنیم. مثلا یه بار یادمه یه ادم موفق میگفت که من همیشه از همون اول به بزرگ شدن فک میکردم، نه اینکه همونجایی که هستم بمونم!! این برام خیلی ارزشمند بود چون درسته به حرف سادس ولی به عمل جسارت میخواد و تمرین این باور که من هرکاری که شرو میکنم، قراره به صورت پله ای پیشرفت کنه. قراره هرچند وقت یه بار دکوراسیون مغز عوض بشه و خدا میدونه چه راه های پیشرفتی سرا راه ما قرار میگیره. هر کاری، تا ابد میتونه موفق و موفق تر بشه و هیچ نهایتی برای درامد از یک شغل نیست. فقط باید به خدا ایمان داشت و الهامات وایده ها رو سری ایجاد نمود.