چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 18

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2209 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    سلام به بهترین استاد دنیا و عزیزترین و مهربون ترین بانوی جهان

    استاد خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که امروز خواسته منو در ستاره قطبی جواب داد و اونم هدایت بود صبح که داشتم می‌نوشتم یک آن به ذهنم اومد چه جوری ولی شما گفتین با ایمان قلبی از خدا بخوایم و به چگونگیش کار نداشته باشیم از خدا خواستم به طرز عجیب و غریبی الان این فایل گوش کردم چرا میگم عجیب و غریب چون من برنامه ام جوری بود که امشب زودتر از 8 شب نمیتونستم بیام خونه و همونجور که شما گفتین وقتی با ایمان قلبی یه خواسته ای رو بخوایم خود خدا اسباب و شرایطشو فراهم می کنه و اینگونه شد که من زودتر اومدم خونه و در سکوت مطلق و تنهایی این فایل بی نظیر گوش کردم خدایا شکرت.

    استاد واقعا دو مقوله عزت نفس و احساس لیاقت در بدست آوردن اهدافمون مستقیم تاثیر گذار هستن من خودم از این دو موضوع خیلی ضربه خوردم و به قول شما وقتی تو این دو موضوع ضعف داریم اون نجواها که تو از پس هیچ کاری نمیتونی بربیای یا اصلا تو چه توانمندی داری مدام مغز و ذهنمونو مثل مته سوراخ می‌کنه و اون موقع هست که از زمین و زمان سیر میشیم و میریم تو فاز افسردگی.

    خدا امروز با این فایل هم هدایتم کرد و هم پاشنه آشیلمو بهم فهموند امیدوارم در زمان درست در مدار دریافت آکاهی های دوره احساس لیاقت قرار بگیرم.

    باید مدام فکر و ذهنمو چک کنم تا حسم بد شد برم ببینم چی باعث این حس بد و چطور این حس بد حتی با یک روزنه مثبت به سمت احساس خوب هدایت کنم تا با ورودی های مثبت و تمرکز بر زیبایی ها فرکانس مثبت به جهان ارسال کنم و نعمت و برکت رو تجربه کنم.

    یه وقتایی حتما برای همگی پیش اومده با یک جرقه از افکار منفی تا به خودمون میایم میبینیم تو فکر و خیال ببخشید قبرمونو کندیم و به اصطلاح خودمون رو دفن کردیم ولی برای تجسم سازی خواسته ها مدام تمرکزمون در ابتدای کار از دست میدیم و برامون کار سختی.

    ولی اگر همگی مثل استاد بالا سر این زمین باشیم میتونیم با رسیدگی و کاشتن بذر خوب، میوه خوب بچینیم و جلوگیری کنیم از آفات و میوه گندیده.

    همگی در پناه خداوندی که واقعا واقعا هر لحظه حواسش بهمون هست موفق باشید.

    استاد جان و مریم عزیزم زندگیتون مثل دل دریایی تون هر روز پرنعمت تر باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    خدیجه غلام زاده گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    به نام خداوند روزی دهنده و هدایتگرم

    سلام به بهترین استاد دنیا و یار و همراه و همنشین شون  مریم عزیزم و سلامی گرم به همه بچه های در مسیر رشد وتغییر.

    میتونم بگم این فایل خلاصه شده و یک مفهوم جامع از جلسه 4قدم 5 هست که استاد سخاوتمندِ ما به رایگان در اختیار مون گذاشتن. همون مفهوم ( الخیر فی ما وقع). 

    واقعا وقتی استاد  آموزش میدن هیچ فرقی بین محصولات شون و فایل های دانلودی نیست و با همه وجود و مثال های مختلف موضوع رو باز میکنند که واقعا از خداوند سپاسگذارم که افتخار شاگردی همچین استادی رو دارم.

    اون قسمت فایل که استاد گفتن وقتی اجازه بدیم نجواهای منفی ذهن قدرت بگیرن توی ذهنمون مدام تکرار می شن، کم کم شکل فکر کردن مون عوض میشه و اون حرفا، باور مون میشه و درنتیجه اتفاقات و شرایط هم سنگ رو برامون رقم میزنه. واقعا همین طوره و من سال ها پیش این حالتو زندگی کردم. وقتی مدام به خودت گیر بدی و خودت و توانایی هاتو نبینی و روی نقاط ضعف خودت متمرکز بشی و خودتو ناکافی بدونی، چنان در احساس بی لیاقتی و بی ارزشی غرق میشی که حتی اتفاقات ریز و درشت اطرافت، که اومدن تا نشانه ای باشن برات  که نجواهای منفی رو اصلاح کنی،ولی نمیفهمی ولی نمیبینی. اون موقع است که با یه تضاد و ناخواسته درشت و بزرگ باید متوجه بشی و به مسیر درست برگردی.

    واقعا چقدر ذهن ما قدرت منده چه در جهت منفی و چه در جهت مثبت. و این ما هستیم که با توجه مون بهش جهت دهی میکنیم و سرنوشت مون رو کم کم میسازیم.

    الان دیگه مطمعنم و ایمان دارم ما خالق شرایط خویش هستیم ونقش گفت وگوهای ذهنی و نجواهای ذهن بسیار قوی تر و پر رنگ تر است نسبت به انچه که دیگران به ما می‌گویند. یعنی اونچه که من به خودم مدام دارم میگم  صدها بار و خیلی خیلی مهم تره از اونچه که دیگران به من میگن. حالا میفهمم وقتی استاد میگفتند  « «اصلا دیگرانی وجود ندارد و میگفتند اگه بچه ها بتونن اینو بفهمن خیلی راحتر زندگی میکنن»»

    امروز داشتم فکر میکردم چه قدر زمان برد تا کمی معنی و مفهوم عمیق تک تک کلمات و عباراتی مثل (کنترل ذهن، فکر خدا رو بخوانیم ، الخیر فی ما وقع، حس خوب، باور، صدق بالحسنی، شکرگذاری واقعی و…) رو بتونم بفهمم و می دونم خیلی جای کار دارم برای فهم خیلی موارد دیگه این سایت

    الهی و کلماتی که الان فقط شنیدمش و هیچ درکی ازش ندارم.

    و میدونم به میزان جدیت و تمرکز و تعهدم مسیرش کوتاه تر میشه. و میدونم اگه ادامه بدم از بدنه جامعه و افکار غالبش یه روز جدا میشم.

    و الان دیگه میدونم نجواها هر لحظه در ذهن ما داره کار میکنه و من قبلا فک میکردم کنترل ذهن یعنی وقتی موضوع ناخواسته ای اومد بتونی کمی حستو خوب کنی و کم کم بهتر و بهتر بشه.

    ولی الان میدونم هر روز و هر ساعت نجواها هست و داره رو  احساس من تاثیر میزاره و من هر لحظه باید حسمو رصد کنم که الان چطوری ام!! و اگه حسم خوب نیست چرا نیست!!

    و کم کم عظه اش قوی میشه و کار راحتره.

    و در مورد در نطفه خفه کردنش، برای من اینطوریه که در همون لحظه ی اول توجه ام رو ببرم سمت دیگه ای و با هر کار ساده ای خودمو سرگرم کنم و اجازه ندم ذهن برا خودش منفی بافی کنه و موارد مشابه و ترسناک و اگزجره رو بیاره بیادم و بدترین حالت ممکنه رو تصور کنه. و من یهو به خودم بیام ببینم نیم ساعته که تو فکرم و حسمم داغون شده. قبلا این طور بود. ولی به لطف الله الان خیلی بهتر میتونم از همون اول کار نذارم ادامه دار بشه.

    (چون نسبت به احساسم شناخت پیدا کردم و جنس احساسو میفهمم چیزی که قبلا نبود) و میبینم که بعدش امید میاد و نمونه های مثبت و ختم به خیر شده میاد به ذهنم و اروم تر و اروم تر میشم انگار خدا این موارد مثبتو به یادم میاره و اینجوری میاد کمکم.

    ولی میدونم اعراض و بی توجهی فقط مسکنه و موقتیه و باید منطق بدم به ذهنم و با باورهای درست نجواها رو ساکت کنم.

    که باورهایی مثل: در دل هر سختی و همراه هر سختی ای آسانی هست. به یاد اوردن گذشته زندگی خودمون که شرایط بد به خوبی و خیر بدل شده و همراه خودش برکات اورده، هر مساله ای راه کاری داره، جهان از طریق تضاد ها رشد کرده که چندین جلسه از روانشناسی ثروت 1 استاد به وضوح از طریق تضاد پرداختن و خیلی باورهای دیگه که از استادمون اموختیم.

    و میدونم وقتی این موضوعات در ما نهادینه میشه که خودمون تجربه و لمسش کنیم، خودمون بهش برسیم به قول ابراهیم عزیز مدیر فنی سایت باید از درون خودمون به اون مورد خاص برسیم و حتی اگه خود استادم هر روز به ادم بگه تو میتونی تا خودمون بهش نرسیم درکش نمیکنیم و نتیجه خلق نخواهد شد.

    و این نکته مهم اخر فایل که وقتی ارامش نداریم و مضطرب هستیم و ذهنو کنترل نکنیم نه تنها در مدار دریافت نعمت ها و هدایت های خداوند نیستیم بلکه سیکل منی از اتفاقات مشابه رو جذب میکنیم.

    ولی اگه ارامش خودمون رو حفظ کنیم در مدار دریافت نعمتها و هدایت ها و ادم های خوب قرار میگیریم و هر روز نعمت ها و ثروت ها وارد زندگی مون میشه.

    امیدوارم که قلب همگی مون به نور حق و این اگاهی های الهی

    روشن بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    mohamad kord گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    سلام به استاد عزیز و سلام به دوستان

    خیلی تشبیه بجا و درستیه ، مخصوصا اونجا که گفتید که این علف های هرز خیلی مقاوم اند ، خیلی راحت تکثیر میشند ، باید برای از بین بردنشون زحمت کشید .

    یادمه یک فایل دیگه ای که هنوز هم تو قسمت فایل های دانلودی روی سایت هست ، درمورد باغچه ای صحبت کردید که همه چیز توش کاشته بودید و اونجا هم به این موضوع اشاره کردید ،برای اینکه بخواهیم یک درخت میوه یا سیفی جات رشد کنه ، باید مراقبت انجام بدیم ، کود و سم و ابیاری و کاشت در زمان درست و فراهم کردن شرایط مناسب

    اما علف هرز که هیج خاصیتی نداره و هیچ زیبایی نداره ،خودش رشد میکنه

    گفتید که به این موضوع فکر کنید . چرا محصولات مفید شانسی و بدون مراقبت در نمیان ؟

    ذات جهان اینه که چیز مفتی به کسی نمیده اگر کسی چیزی داره به این معنیه که لیاقتشو داره

    نمیدونم چرا وقتی جمله بالا رو دارم مینویسم ،خیلی سختمه که خودم قبول کنمش

    خودم کلی مقاومت دارم درباره اش

    اما میدونم که درست همینه ،

    اگر کسی رابطه ی زیبایی رو داره لیاقتشو داره ، اگر کسی هم نداره باز هم لیاقتش همونقدره

    اگر کسی ثروتمنده لیاقتشو داره ، اگر هم نداره لیاقتشو نداشته که نداره

    هیچ چیز شانسی نیست

    هر چقدر کار کنی همونقدر نتیجه میگیری .

    جهان آیینه ی وجود ماست .

    میخوایی بدونی چه باور هایی داری ؟

    به زندگیت نگاه کن ببین چجوریه ؟

    میخوای ببینی که داری پیشرفت میکنی یا پسرفت ؟

    خودتو با دیروزت مقایسه کن

    مقایسه کردن با بقیه حال ما رو خیلی بد میکنه

    اما مقایسه خودمون با دیروزمون واقعیت رو به ما نشون میده

    حرف زدن هم هیچ فایده ای نداره

    خود من از وقتی توی این سایت عضو شدم تا همین الان که شما میتونید تاریخ عضویت و تاریخ انتشار این کامنتو بخونید . بیشتر از عملم حرف زدم

    با خودم ، با بقیه

    خیلی حرف زدم و کم عمل کردم

    شک کردم به همه چی ، ول کردم این مباحثو ، و وقتی دیدم وضعیتم داره خیلی بدتر از قبل میشه برگشتم به مسیر

    الان دارم روی خودم کار می کنم

    استاد میگن اگر احساس نا مناسبی دارید ، این احساس داره از یک فکر توی ذهن ما نشأت میگیره ، ما باید اون فکرو پیدا کنیم و با یک باور درست جایگزینش کنیم

    اصلا وقتی پیداش بکنی ، تجربه به من میگه همون لحظه آروم میشی

    چطوری پیداش کنیم ؟

    یک راهی که من انجام میدم نوشتنه

    بنویسیم از حالمون و از خودمون بپرسی چرا حال من بده

    از استاد عزیز برای این فایل های فوق العاده که رایگان در اختیار من می ذارن تشکر میکنم

    و از شما دوستان که تجربه ها و تفکراتتون رو با بقیه درمیون میذارین هم ممنونم

    امیدوارم هر کجا هستید در ارامش کامل باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    امیررضا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1640 روز

    سلام به همه ی شما دوستای گلم هم فرکانسی ها و استاد عزیزم و مریم جان.

    توجه به نکات مثبت=خدایا بخاطر پرادایس زیبا ازت سپاسگرارم؛خدا بخاطر این اسمون زیبا شکرت

    خدایا چقد بدن استاد قشنگ شده تحسینش میکنم

    چقد مریم جان داره با علاقه و با دقت و مهارت فیلم میگیره ادم واقعا لذت میبره،،،

    اینقدر که دیدن این منظره به من حس خوبی میده هیچ منظره ایی توی هیچ فیلم و شبکه اجتماعی و تصویری بهم نمیده خدایاشکرت.

    *به تعویق ننداختن کار ها=وقتی میدونیم که یک کاری باید انجام بشه و درسته ،سریع تصمیم بگیریم و انجامش بدیم و اون کارو پشت گوش نندازیم ،این کار باعث میشه اعتماد به نفس ما بره بالا و ما بهتر بتونیم کارهامونو انجام بدیم.و وقتی یکاری رو ک میدونم باید انجام بشه انجام میدیم از بروز خیلی از مشکلات در اینده جلوگیری میکنیم همونطور ک استاد، اگ ک خیلی وقته پیش علف های هرز رو زده بود الان کارش اینقد سخت نمیشد و هزینه و زمان کمتری میزاشت برای این کار .پس اولین درسی ک من گرفتم اینه که کارهامو به تعویق نندازم .این موضوعی هستش ک به طور کای و با توضیحات کامل و دقیق استاد توی دوره عزت نفس گفتنش و من این روزا دارم روش کار میکنم و پیشنهاد میکنم حتما این دوره رو تهیه کنید.

    *دلیل ادامه دار بودن نتایج =همه ی ما تا زمانی ک نفس بکشیم زنده هستیم،تازمانی ک غذا بخوریم گشنه نمیشیم،و.. و همین طور تا زمانی ک روی ذهنمون کار میکنیم و ورودی های مناسب میدیم و توجه میکنیم به نکات مثبت و جلوی ورودی های نامناسب رو میگیریم ،نتایج میان و اتفاقات خوب میوفتن و حالمون خوبه و افکار منفی رشد نمیکنن و اگر ادامه ندیم و روی ذهنمون کار نکنیم ورودی هارو کنترل نکنیم و تمام موضوعاتی ک استد گفتن،اون نتایج قطع میشن و افکار منفی وارد ذهن ما میشن و باز اتفاقات بد میوفتن و کلا از مسیر خارج میشیم ،دقیقا مثل مثال رنگ کردن بدنه ی کشتی که استاد توی یکی از فایل های مصاحبه با استاد زدن ،اگر ی مدت بدنه ی کشتی رو رنگ نکنن باز زنگ میزنه و اونا همیشه باید مشغول رنگ زدن باشن.

    *درس دیگه ایی ک من گرفتم این بود که حتی اگ استاد عباسمش، حتی اگ بهترین جای دنیا هم زندگی کنی و هرکسی ام باشی به هرجایی ام برسی بازم مساعل و چالش هایی هستن ک باید حلشون کنی و نباید از مساعل فرار کنیم و فک کنیم یروزی میرسه ک ما هیچ مشکلی نداشته باشیم بلکه باید خودمون رو و اعتماد بنفسمون و باور هامون رو قوی کنیم ،همون مساعلی ک استاد توی دوره ی عزت نفس گفتن.

    *چطور جلوی رشد فکر منفی رو بگیریم =وقتی فکری میاد توی ذهمون همون لحظه سریع احساس مارو تغییر میده و اگ تغییرش ندیم رشد میکنه خودش ک هیچ افکار منفی دیگه ایی رو هم باخودش میاده دقیقا مثل علف های هرز ک شاخ و برگاش اضاف میشن و احساس ما بدار و بدتر میشه و اتفاقات بد بیشتری برای ما میوفتن، ولی اگ همون اول با دادن ورودی های قدرتمند کننده درباره ی اون موضوع و کنترل ذهنمون راحتر میتونیم اون رو تغییر بدیم .

    من خودم اینجور مواقع از این روش ک استاد توی یکی از فایل هاشون گفتن استفاده میکنم.اونم اینه ک میام ب خودم میگم ببین این احساس بد مث این میمونه ک دستت رو بکنی توی اتیش و مهم نیس چقد دلیل داری برای اینکه دستت رو بکنی توی آتیش چقد منطق داری ولی اگ دستت رو بکنی توی اتیش دستت میسوزه و تمام .من درمورد افکار منفی هم همین کارو میکنم و میگم این فکر داره ب من احساس بدی میده و این احساس بد داره اتفاق بد رو بوجود میاره پس باید تغییرش بدم و شروع میکنم اینکارو انجامش میدم یه مثالی از خودم بزنم ک خیلی ام شبیه مثالی بود ک استاد توی فایل زدن،:

    یکساله پیش سوار ماشین شده بودم و تصادف کردم و چون گواهینامه نداشتم باید میرفتم پیشه قاضی تا اون حکم بده و جریمه بنویسه خب اولش من تا مدتی واقعا حالم بد بود و ترس و نگرانی کل مجودمو فرا گرفته بود و هزارتا فکر منفی اومده بود سراغم و بعد اگاهانه سعی کردم ذهنمو کنترل کنم واولش نمیشد ولی بعد اروم اروم با این باور ها ک حتما توی این اتفاق خیریتی بوده ،اگ این اتفاق نمی افتاد قطعا بدترش میفتاد و اینکه خدا حواسش به من هس خدا خودش هوامو داره و… تونستم حالم رو خوب کنم و خب بعدش رفتم پیش قاضی و کاری ک من کرده بودم حکمش 3 میلیون جریمه و 3 ماه فک کنم زندان بود ولی باورتون نمیشه قاضی فقط 200 هزارتومن جریمه برای من نوشت و فقط گف ک دیگ اینکارو انجام نده

    خیلی از خداسپاسگزارم ک تونستم کامنت بنویسم

    عاشقتونم خداحافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 1060 روز

    سلام به شایسته نازنین و استاد گلم

    و دوستان ارزشمند این خانواده زیبا

    حضور تان همیشگی و گرامی باد

    دقیقاً که این نیرو مخرب به محض بی‌توجه‌ی و عدم کنترول همیشه در حال تغذیه کردن خود هستند؛ بی‌توجه مجدد که به موقع کنترول نشوند؛ ریشه ها بیدارتر و و قوی‌تر مثل یک هیولا وارد شرایط و اتفاقات می‌سازد که جنس خود را بشتر تقویت کند..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1236 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام

    برای من یکسال طول کشید تا اصلا متوجه بشم کنترل ذهن یعنی چه, اوایل که اومده بودم تو سایت سخن از ناراحت نبودن بود و من اون روزا از هررر جنبه زندگیم افسرده بودم و فقط تلاش میکردم تا فقط کمتر ناراحت باشم و بغض و ناامیدی رو در خودم کمتر کنم

    تا اینکه قدم به قدم اهسته متوجه شدم کنترل ذهن یعنی اینکه این ذهن تو بیکار ننشسته و بهت امید بده این ذهن کارش اینه که بیاد بدترین حرفها موقعیت ها تجسم ها خاطرات کینه ها همه اینارو برات بچرخونه و امید در درجه اول و درجه اخر ایمانت رو ازت بگیره!

    ولی یه فایلی استاد داشتند با استاد عرشیانفر راجب حس خوب گفتن حس خوب اصل و اساسه و ما به بچها میگیم شروع کنید از یه جایی و هر روز بیشترش کنید این حس خوب رو. و کم کم میرسیم به جایی با اینکار که اتفاق بد بیفته اولش یک ماه دپرسی بعد یک هفته و یک روز و بعد اصلا شاید دو دقیقه و این پروسه را ما باید شروعش کنیم و من اینکارو شروع کردم و دقیقا این چیزیه که استاد در مورد شبیه کردن روح و ذهن صحبت میکنند

    وقتی حالت خوبه و ذهنت ساکت یعنی در مسیر الله هستیم, اونوقته که در زمان مناسب در مکان مناسب قرارمون میده بدون اینکه اصلا بخوای به ساعتت نگاه کنی و این کار هر روز منه. این معنای تسلیم بودنه به نظر من وقتی حالت خوبه اجازه میدی خداوند هدایتت کنه و وقتی غمگینی شیطان هدایتت میکنه بهمین راحتی

    دیروز با دوستم رفته بودیم حاشیه زاینده رود پارک ناژوون از لحظه ای که رسیدیم انقدر زیبایی بود در همه جا که نتونستیم بدون عکاسی بگذریم بعدش تله سیژ رو که دیدیم دلمون هوس کرد رفتیم بلیت گرفتیم سوار شدیم فکر کنم حدودا ساعت نزدیک یک بود که نزدیک رسبدن به ایستگاه یه خانمی ازمون پرسید رفت و برگشت بودید گفتم اره گفت پس این اقا نمیزاره ما بریم که میگه تموم شده! ما اومدیم پایین همون لحظه درحال تعطیل کردنش بود, دوستم گفت چقدر به موقع رسیدیم و با خنده که کارا خداست و من ستاره قطبی هر روزم اینه که خدایا در زمان مناسب در مکان مناسب قرارم بده و فقط ارامم از لحظاتم با زیبایی ها لذت میبرم

    ازین مثالها زیاد داریم, من اصلا ادمی نیستم که بخوام تایم تعیین کنم برا خودم حتی برا بیدار شدن هم خودش بیدارم میکنه

    استاد دوستت دارم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      خدیجه غلام زاده گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      سلام به فاطمه عزیزم

      لذت بردم از کامنتت و این جمله زیبای شما نشان درک خوب و عالی شماست از کنترل ذهن «امید در درجه اول و درجه اخر ایمانت رو ازت بگیره!»

      واقعا همینه به محض شروع نجواها امیدمون از بین میره و انگار وزنه های سنگین بهمون وصله و نمیتونیم و توان حرکت و تلاش و پویایی نداریم و برنامه هایی که داشتیم رو انجام نمیدیم.

      خیلی خوب درک کردی دوست عزیزم.

      و شبیه کردن نگاه ذهن مون با دیدگاه های روح مون که در دوره عشق و مودت استاد خیلی بهش پرداختن.

      واقعا عالیه.

      سپاسگذارم ازت و موفق و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نجمه السادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2955 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و بانو شایسته عزیز

    بسیار لذت بردم از دیدن این فایل و دلم خواست دریافت‌های خودمو ازین فایل ثبت کنم

    جالبه استاد غیر از آگاهی هایی که در زبانشون جاری کردن یه سری آگاهی هارو در قالب عمل بما نشون میدن

    جریان این هرس نشدن درختان بمدت دوسه ساله که الان تابه اینحد بزرگ شده که دیگه با تراکتور امکان هرس شدنش نیست و دردسر زیادی را برای صاحب ملک ایجاد کرده ، چیزی که حجم انرژی زمانی و پولی زیادی را هم می‌طلبد از نگاه ذهن منفی بین یک اتفاق خیلی بده و در ازای این جریان ذهن شروع میکنه به ملامت خود که چطور دوسال اینکار غافل شدم چقدر بی فکری کردم ای کاش زودتر اقدام میکردم و…. هزاران صحبت دیگر درین زمینه درحالیکه استاد در فایل فقط به بیان یک جمله که الان هرس کردن این درختان هزینه و وقت زیادی ازم میگیره اکتفا کردند و در ادامه صحبت گفتن چه خوب که باز بعد دوسال اومدیم سراغشون چون یک سال دیگه عملا همه ی این ملک رو میتونست طوری بپوشونه که هیچکدوم اونایی که الان با تراکتور از جا کندیم رو نمیشد بکَنیم و هزینه وقت و انرژی بسیاااااار بیشتری بر ما تحمیل میشد این یک مرحله

    در مرحله دوم فوری درین ماجرا شروع کردن دنبال درس گشتن که درس این اتفاق رو بگیرند و اینکه ربطش بدن به موضوع ذهن و وجود آدمی و قوانین جهان هستی و ناخودآگاه تمرکزشان از وجه منفی موضوع بر داشته شده و بر درس بزرگ اون گذاشته شده

    بعد اون در مورد اون درس شروع میکنن به صحبت کردن با فرد همفرکانسشون و باااااز در ادامه یک فایلی از خودشون ضبط میکنن تا دوباره و دوباره این درس براشون مرور بشه و در نهایت آخر میشه به فایل آموزشی برای بچه های سایت و البته یک دنیا درس و آگاهی برای خود استاد

    جالبه که این درسهایی که استاد از اتفاقات بظاهر منفی زندگیشون میگیرند شده مثل مزرعه ی گندم که کاهِ ته مانده این مزرعه که کمترین سود یه زمین زراعتی هستش ، خاموش کردن نجواهای ذهنی منفی و سرزش های درونیه… به این معنا که اگر بجای اینکه در زندگیم بدنبال راهکار خاموش کردن ذهن نجواگرم باشم بدنبال درسهای زندگی خودم باشم کوچکترین سود زندگیم خاموش شدن خودسرزنشی هام خواهد بود.

    داشتم به این فکر میکردم که چطور استاد خودشو بابت این فراموشکاری یا کم توجهی ملامت نمیکنند پاسخ اومد چه سوال خنده داری… استاد از هر اتفاق بظاهر منفی که در زندگیش میفته چه خودش مقصر باشه چه دیگران اونقدددددددر ازش درس میگیره که تازه میگه چه خوب که این اتفاق افتاد و من این همه درس را گرفتم و در خلال این همه درس گرفتن دیگه ذهن نجواگر فرصت نمیکنه به غرغر و سرزنش .

    استاد درس بزرگ دیگه ای از تو حرفاتون گرفتم این بود که : گفتین نه اینکه افسردگی را نشه درمان و کنترل کرد قطعا اگر بخوای میشه ولی انرژی هزاااااااران برابر زمانی که تو فقط در حالت معمولی هستی می‌طلبد.

    استاد من نمونه ی فردی هستم که از کودکی افسردگی در وجودم بوده و همممممیشه فکر میکردم این طبیعیه که اینقدر افکار منفی در وجود آدم عمیق ریشه دوانیده و فکر میکردم همه همینطورند ولی از بعد دیدن نتایج خیلی از دوستان متوجه شدم اونها به اندازه ی من تلاش نمیکنند برای کنترل افکار منفی شون و سریعتر افسار ذهنشون به دستشون میاد برام سوال بود مگه من کجای کارم ایراد داره که اینقدر سخت میتونم در هر مسئله ای ذهنم را رام کنم و الان درین فایل برام اومد آقاجون من از وقتی فهمیدم باید رشد کنم متوجه شدم افسردگی شدید دارم سالها دارو میخوردم ، بعد از 8سال کار روی خودم و آموزش دیدن درسته اونقدر بهبود پیدا کردم که داروهای کامل قطع شد چون تا حدودی از لحاظ رفتاری روی رفتارهام کنترل پیدا کردم و بهتر از قبل عمل میکردم ولی شیوه فکریم بکل اصلاح نشده و اخیرا دارم درختای هرز فکریم که چه تنه های قطوری داره رو واضح میبینم . قبلا من فقط هاله ای سیاه جلو چشمام میدیدم که نمیفهمیدم چیه الان دارم تنه های قطور را میبینم و میدونم که با همون بیل مکانیکی و با صرف همون سااااعت ها زمان میشه کندشون . برای منی که قبلا هیچ چیز و نمیدیدم و فکر میکردم دنیا همینه و بیش ازینم نیست جای شکر داره که فهمیدم اگر این تنه ها را بکنم پشت این درختان ویو زیبایی هست. و زیباتر اینکه با شنیدن این فایل خودم را تحسین کردم که سالهاست دارم با بیماری افسردگی پیشرفته خودم میجنگم بیماری که سالها دکترها میگفتن هییییییچ راه درمانی نداره و تا آخر عمرت باید دارو بخوری و اگرم داروهات کم یا قطع بشه آخرش یه میزانی ازین بیماری در وجودت خواهد ماند و آخرش تو با بقیه فرق داری و بکل سالم نخواهی شد چون ارثی پدر و مادر کل فامیل دو طرفت همه افسردگی مزمن داشتند و دارند ولی بازم دارم تلاش می‌کنم بازم ناامید نشدم و دنبال دیدن ویویی فراتر ازین که تا الان دیدم میگردم.

    برام ارزشمنده که من واقعا دارم برای کنترل هر فکر منفی خودم ساعت ها زمان میزارم

    برام ارزشمنده که در دوره احساس لیاقت شرکت کردم و اینقدر دارم جواب میگیرم

    واقعا باگ های اصلی وجودیم اونجا داره کشف میشه

    و بابت این اتفاقهای زندگیم هم سپاسگذارم حتی بابت بیماری افسردگی و وسواس زمینه ای که داشتم سپاسگذارم چون قطعا این مسئله خودش درسهایی رو قرار بوده بهم بده که هیچ چیز دیگری نمیتونست اینجوری بمن آموزش بده. در خودم اینو بخوبی میبینم که به همون اندازه که مسیرم سخت بوده توان و انگیزه حرکتی فراتر از یک فرد معمولی بهم داده شده برای همین از حرکت نایستادم و مداااااام دارم تلاش میکنم تا بهتر از قبلم بشم.

    همینجا شهادت میدم که بخش زیادی از افکار منفی وحشتناکی که در وجودم بوده از بین رفته و فقط بچه علف هرز اون افکار در وجودم مونده که هموناروهم بخوبی و براحتی دارم کنترلشون میکنم و من که اون درختا با اون تنه ی ضخیم را بریدم میفهمم چه کیفی میده که با صرف انرژی یک هزارم گذشته برخی افکار منفی خودم را کنترل میکنم ، تااااازه دارم حس میکنم فرمون زندگیم و شرایط و افکار تا حدوووودی دست خودم اومده و این رانندگی داره بهم کیف میده و انگیزه ای میشه که با توانی بیشتر با بقیه اون افکار افسرده گونه خودم بجنگم و از جا بکنمشون.

    با تشکر و سپاس فراوان از استاد عزیزم بابت این فایل و این آگاهی های نابی که بهمون هدیه میکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      متین گفته:
      مدت عضویت: 1638 روز

      سلام نجمه عزیز

      خوشحالم که تونستی تا الان با کنترل افکارت بر بیماری غلبه کنی و به امید بهبودی کامل و صد در صدی و سلامتی کامل .

      و خوشحالم کامنتت رو خوندم . چون منم چند ماهی هست دچار مشکلات جسمی و روحی شدم و دارو مصرف میکنم . و خداروشکر میکنم که این آگاهیها رو داشتم و الان تو بهترین زمان این مشکل برام پیش اومد و مثل شما دکتر بهم گفت تو ژنتیکی از پدر و مادر اون استرس رو داری .

      این ژنتیک اینکه بخوایم قبول کنیم دیگه هیچ کاری از دستمون برنمییاد همینی که هست خدارو شکر استاد درباره همه اینها که فقط یه بار منفی و مخرب هست بهمون آموزش دادن .

      منم تمام سعیمو میکنم که ادامه بدم . و میخوام به سلامتی کامل جسمی برسم .

      هرچند با تمام سختیهایی که این چندماه اخیر کشیدم بازم خداروشکر میکنم و میگم خیر هست و همه اینها برای رشد روحی من هست و بزودی اتفاقهای فوق العاده ای برام میوفته و ایمانم رو قوی نگه میدارم .

      اینجا بهترین مکان برای گوش دادن به صحبتهای الهی و خوندن کلام الهی از زبان بنده های خوب خداست .

      با اینکه من همش درباره خودارزشی و دوست داشتن خودم صحبت میکردم و فایل گوش میدادم ولی با این اتفاق به ظاهر تلخ برام تازه فهمیدم چقدر نسبت به خودم بیرحم بودم و چقدر به جسمم بی اهمیت بودم و بجای اینکه خودمو بیشتر دوست داشته باشم نگران بقیه بودم ، حرفهاشون ، قضاوتها ، مقایسه کردنهای خودم با اونها …

      نمیگم عالیم من انسانم هم خوبم هم بد ولی دارم تمام سعیم رو میکنم خصلتهای خوبم بیشتر بشه و از همه مهمتر خودمو بیشتر دوست داشته باشم .

      امیدوارم به سلامتی کاملت هم شما و من و تمام انسانها برسند که اولویت برای هر انسانی سلامتی هست .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مهدی رجبی گفته:
        مدت عضویت: 3850 روز

        سلام متین خانم عزیز

        چقدر کیف کردم از این آگاهی که بدست آوردید و با صراحت و صداقت متن تونو نوشتید و نوشتید من انسانم هم خوبم هم بد…

        این یعنی من مجموعه ای از خصایصم نه سیاه و نه سفید… و اتفاقا مجموعه ی این خصایص باهم هستند که من رو به انسان و موجودی الهی و کل نگر تبدیل کرده و باعث خیلی از موفقیت ها و پیشرفت ها و خودشناسی ها میشه…

        این کلی معنای خوب داره

        از نظر من این معنای رشد و پیشرفت و ادراک و تغییرات جدید و عالیه…

        این یعنی افتادن در مسیر عزت نفس و پذیرش خود و دوستی و آشتی با خود

        این یعنی رفاقت با خودت و خدای درون خودت فارغ از هر گذشته و هر اتفاقی…

        این یعنی مهربانی با خود…

        تحسین میکنم این تلاش و نگاه زیبای شما رو که هوشمندانه و روانشناسانه بود…

        امروزه ژن ها هم قابل تغییرند، انسان که خدا بهش قدرت داده تا بیان و نحوه عملکرد و پاسخدهی شونو انسان می‌تونه تاثیر بگذاره و تغییرشون بده…

        ژن ها هم از مسیر عصبی دستور میگیرن که ما مشخص میکنیم…

        به امید لطف خدا که بقول خودش خدا مرجع همه امور است… شما و من و همه در مسیر تندرستی بیشتر، شادی و آرامش بیشتر قلبی و ذهنی پیش بریم

        مرجع همه امور، نه بعضی امور.. خودش فرموده…

        الهی به امید تو.. تو هدایتگرمون باش تو نجات دهنده و شفا دهنده جسم و ذهن و روانی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          متین گفته:
          مدت عضویت: 1638 روز

          سلام مهدی جان

          ممنونم از پیامت که اینروزها پیامهای پر از مهر انسانها بسیار منو تشویق میکنه به ادامه دادن در مسیرم و امید و ایمان داشتنم . و بسیار پیامهای صبر از سمت خدا برام مییاد و امیدوارم تو این مسیر که هستم بتونم به سلامت عبور کنم و به خواسته هام برسم و اولویت برای ما انسانها سلامتی هست و به امید اینکه همه ما انسانها در تندرستی و سلامتی باشیم و بتونیم به رسالتمون که چیزی جز عشق ورزیدن و عشق دریافت کردن نیست به بهترین شکل ممکن انجام بدیم .

          جمله شمارو انتهای پیامم مینویسم که واقعا زیبا نوشتید

          الهی به امید تو.. تو هدایتگرمون باش تو نجات دهنده و شفا دهنده جسم و ذهن و روانی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            مهدی رجبی گفته:
            مدت عضویت: 3850 روز

            درود متین خانم عزیز و دوست داشتنی ام..

            نمی‌دونم چند سال دارید و از چه سنی وارد این مسیر شدید، داستان و مسیر هدایت شما رو خوندم… جالب بود…

            و چه اتفاقی که گمشده ی خودتو پیدا کردی و چقدر زیبا اون دوست، تصویر دستشو در حالی کشیده بود که کیف گمشده اش رو در دستش به تصویر کشیده بود و حس و تجسم میکرد و شبیه همون اتفاق رو تجربه کردید…

            من تونستم مدل تجربه ی فکری احساسی شما رو از یکسری جهات دریافت کنم و بفهممش.

            بله دقیقاً همیشه مهمترین و اولین دعای منم از یکجایی به بعد طی 7، 8 سال گذشته بیشتر تن کاملا سالم به همراه آآرااامشش بوده

            هم آرامش در ذهن هم در بدن.. این دو در کنار هم واقعاً زندگی رو بهشت میکنند و از اینجا به بعده که آدم می‌تونه حالا در ارتباطاتش یا در ذوق و شوق زندگیش و علائق و کار و حرفه و پیشرفت و خودشکوفایی هاش بدرخشه و پیش بره…

            خدا رو صدهزار مرتبه شکر بابت تک تک ثانیه هایی که احساس خوب آرامش و اطمینان و لبخند و شادمانی و تندرستی و خواب راحت و لذت بخش و طعم عالی غذاها و صدای زیبای موسیقی ها و طبیعت رو چشانیده و همچنان ادامه داره…

            متین جان دوست تلاشگر و مسئولیت پذیرم

            شما رو سیو میکنم تا إن شالله مسیر پیشرفت و ترقی و شادی و توسعه شما در همه ابعاد رو شاهدش باشم…

            من هم تعهدنامه جدید یکساله ام رو برای خودم در دفترم پریشب نوشتم..

            خوب و دل آرام، تن آرام و ذهن آفرین باشین دختر نازنین.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان خوبم

    روز و روزگارتون پر از خیر و برکت و شادی باشه

    خدا رو شکر می کنم که فرصت دیدن این فایل زیبا و شنیدن صحبتهای استاد رو بمن داد

    خدا رو شکر که فرصت دیگه ای داد تا باز هم پارادایس رو ببینم و زیباییهاش رو تحسین کنم

    استاد در یک روز زیبای پاییزی و آفتابی در این بهشت زیبای زمینی مشغول قدم زدن و صحبت کردن درباره یک موضوع زیبا هست

    و مریم جان هم در حال راه رفتن، خیلی عالی و حرفه ای فیلمبرداری می کنه، و جا داره همینجا ازش تشکر کنم و تحسینش کنم

    من هم در خیال خودم همراه با این عزیزان قدم میزنم و به حرفای استاد گوش میدم

    علفهای هرز در ابتدا بصورت شاخه های نازک و ضعیف هستن و قطع کردنشون راحتتر هست ولی اگر جلوشون رو نگیریم مثل سلول های سرطانی بسرعت رشد می کنن و رفته رفته شاخه هاشون قطور و تنومند میشه اونوقت قطع کردنشون خیلی خیلی سخت میشه و وقت و انرژی و هزینه بسیار زیادی رو باید برای این کار صرف کنیم

    افکار منفی هم همینطور هستن، در ابتدا ضعیف و کم جون هستن تا وقتی که رشد نکردن و قوی نشدن میتونیم افسارشونو بدست بگیریم و تغییر جهت بدیم بهشون، ولی اگر روشون کار نکنیم و بحال خودشون بزاریم اینقدر  رشد  می کنن و قوی میشن که کل فضای ذهن ما رو  میگیرن، و تغییر دادنشون خیلی خیلی سخت میشه

    باید حواسمون باشه که نزاریم رشد کنن چطوری؟ با دادن دلایل و منطق و باورهای های خلاف جهت اون افکار منفی، و از زاویه دیگه ای بهشون نگاه کنیم و تمرکزمونو بزاریم روی زیباییها و نقاط مثبتی که توی زندگی و وجود خودمون هست و سپاسگزار بودن برای اونها

    خدا رو شکر که من هم در این مسیر هستم خیلی سعی می کنم ذهنمو کنترل کنم و به افکار منفی اجازه رشد و گسترش ندم

    اکثر وقتها خوب عمل کردم و گاهی حواسم جمع نبوده و دچار نگرانی و ترس شدم، ولی خدا رو شکر زود هوشیار شدم و با جایگزین کردن ایمان به حمایت و هدایت خداوند سعی کردم بر ترسهام غلبه کنم

    خودم رو هم سرزنش نمی کنم و قبول دارم که این یک مسیر تکاملی هست باید بطور مستمر روی پاکسازی و بهبود باورهام کار کنم

    این هنر رو باید کسب کنم که هر وقت اتفاق ناجالبی برام میوفته  ببینم چه وجه خیر و مثبتی می تونم توش پیدا کنم و اونو خیر بدونم

    این نوع تغییر نگاهه که تو شرایط سخت میتونه بمن آرامش بده

    و وقتی که احساس آرامش بکنم یعنی در مسیر دریافت نعمتهای خداوند هستم

    این نکته خیلی طلاییه:

    فقط زمانی در مسیر دریافت نعمتهای خداوند هستید که احساس آرامش کنید، فقط و تنها فقط

    خدا رو سپاسگزارم که در دوره احساس لیاقت با اکانت دخترم سمیه شرکت دارم و با استفاده از آموزشها و انجام تمریناتش میخوام ورژن خیلی بهتری از خودم بسازم

    از استاد عزیز و مریم بانوی مهربان بینهایت سپاسگزارم

    ازدوستان نازنینم هم فراوان تشکر می کنم که از خوندن کامنتهاشون خیلی استفاده می کنم

    در پناه خدا پر از آرامش و احساس خوب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1119 روز

      سلام و درود به بانو سلیمی

      واقعا هر وقت میام سایت و کامنت شمارا با عشق میخونم

      خیلی حس و حالم عالی میشه

      و شما الگوی یک مادر زیبا اندیش هستید

      و باعث افتخار ما و دوستانه که

      به همراه دختران گلتون دارید این مسیر بهشتی را با لذت طی می‌کنید.

      بانو سلیمی واقعا خدا قوت بهتون میگم

      برای این خانواده صمیمی و در مسیر توحید.

      ممنون که در جمع ما هستید و از تجربه های ارزشمندتون استفاده می‌کنیم.

      سپاس فراوان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1761 روز

        سلام به آقا رسول گرامی

        سپاسگزارم که به کامنتم جواب دادین

        و ممنونم از سخنان دلگرم کننده و محبت آمیزتون

        من هم خیلی شما خانواده توحیدی رو تحسین می کنم و بسیار از شما و همسرتون چیز یاد گرفتم

        خدا رو شکر که تو این مسیر و تو این خانواده بهشتی هستم که همگی از همدیگه یاد می گیریم و از تجربه های دوستان بهره می بریم و رشد می کنیم

        بهترین نعمتها و خیر و برکت وسعادتمندی دنیا و آخرت رو از درگاه خدای مهربان برای شما و خانواده گلتون درخواست می کنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    معصومه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام به استاد گرامی و عزیز و زندگی ساز

    سلام به خانم شایسته ی عزیز که آنقدر با دقت و حوصله و عشق فیلم میگرفت از صمیم قلبم قدردانی میکنم

    سلام به تمام اعضای خانواده صمیمی و گرم استاد عباسمنش

    چقدر استاد دست و دلبازانه این آگاهی ها رو به گوش ما میرسانید

    میتونم بگم کلی از پایه های اصلی ارزشمندی در جمله هاتون مطرح کردین

    مثال زدین

    بله

    حتی توی کتابهاتون هم این نگاه الخیر فی ماوقع رو توضیح دادین

    تغییر زاویه ی دید مون نسبت به موضوعات به ظاهر ناجالب

    از دقیقه ی هجده به بعد رو میشه طلا نوشت

    انگار تمام قوانین رو خلاصه مطرح کردین

    من فهمیدم که چنان چه خود شما هم همیشه می‌گید که اصل یکی است

    اون هم چطور در احساس خبوب بمونیم چطور بفهمیم که درچه فرکانسی هستیم در نتیجه چی در انتظارمون هست

    جالبه روز جمعه متوجه شدیم که لوله آب خونه شکسته سقف طبقه پایین حسابی داره چکه میکنه که چی بگم شرشر آب میاد

    یک لحظه اومدم ناراحت بشم

    یاد بکی از فایلهای استاد افتادم که گفت برای من هم پیش میاد یاد شما خاطره برج تمپا و واشر ماشین لباسشویی و خیس شدن سقف طبقه پایین افتادم کلا حرفهای شما اومد به یادم

    پیش خودم گفتم خب پس برای من هم حتما خیر است و بقول استاد خواسته های من به فرم جهان هستی انجام میشه

    مدتها بود که من ماشین ظرفشویی میخواستم ولی چون جاش نبود و پروژه سختی بود انجام نمیشد

    حالا که لوله شکست ناخواسته همه چی در گیر شد و لوله کشی شد و جای ماشین ظرفشویی باز شد شیر آبش هم کشیده شد

    هنوز آشپزخانه درگیر هست ولی بزودی من به خواسته م میرسم

    تغییر زاویه دید من و نگاه الخیر فی ما وقع

    بابت این فایل پر از آگاهی که باید چندین بار دیده و شنیده بشه

    از خداوند سپاسگزارم

    من فایل ارزشمندی رو خریدم استاد دارم گوش میدم و باور میکنید تا اینجا تو همه ی قسمتهاش شامل من می‌شد و فهمیدم چه خبره

    باعمل به آگاهی های شما من ارزشمند بودن خودم رو بیشتر میفهمم از زندگیم بیشتر لذت میبرم

    به امید الله مهربان ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3850 روز

      درود خانم محمدی عزیز…

      تجربه خوبی نوشتید

      همین چند وقت پیش اونم در حالیکه داشتم رو ذهن و احساساتم کار میکردم یهو ماشین لباسشویی ما در حالیکه رفته بودم آشپزخونه رو کفشو تمیز کنم دیدم یه اتفاقی یهو افتاد و اون تصفیه آب یخچال هم سرش شکست و یهو آب با فشار داره میزنه و خیس می‌کنه

      منم مثل شلنگ گرفته بودمش.. خخ ولی همون لحظه داشتم تو ذهنم خیلی ریلکس و خندون و باحال میگفتم ببین چه حالی میده این شلنگ کارمو راحت کرده و گفتم الخیر فی ما وقع،

      من نمی‌دونم ولی یه خوبی و خوشی پشت این ماجراست…

      حتماً نشونه ی تمرین اعتماد بنفسمه، حتما قراره به جاهای خوب هدایت بشم،

      حتما ببین چقدر کارم راحت تر شد به لطف خدا اینطوری برای تمیز کاری؟ تازه چقدر حالم میده..

      حتما قراره یاد بگیرم چطوری اینکار رو برای ماشین لباسشویی و یخچال انجام بدم…

      حتما این طرز صحبت و زبان این تصفیه آب و یخچال و ماشین لباسشویی هست که بهشون توجه کنم و…

      بالاخره بسادگی درستش کردم بدون اینکه نیاز باشه فرد متخصصی رو برم بیارم اونم فقط با 15 هزار تومان… خدایا شکرت

      بعدش کلی حال کردموو کلی دست کشیدم به ماشین لباسشوییمون و ازش تشکر کردم و تمیزش کردم… حس خوب دادمو گرفتم…

      از کامنت و تجربه خیلی خوب و بجای شما ممنون و سپاسگزارم خانم محمدی جان…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2333 روز

    به نام الله هدایتگرم و خدای زیبایی ها

    سلام ایتاد جانم

    سلام مریم زیبا دل و زیبا رو

    و سلام به دوستتنی که جنس وجودیشون از طلاست

    خدایا سکرت که حالم عالیه و الان تازه از دانشگاه اومدم و ناهار هم نخوردم اما اومدم دو تا کامنت خوندم و دلم خوایت از تجربه هفته گذشته خودم از کنترل ذهن منفی باف بنویسم

    خدایا سپاسگذارم بابت ابن هدایت و ابن یادآوری که هر روز بهش نیاز دارم چون من انسان فراموشکارم و بادم میره چطور نمرکز ذهن و قدرت ندادن به یه فکر منفی میتونه غوغا کنه و اگه ادامه پیدا کنه زندگیمون لبریز از زیبایی و حال خوب میشه که خواسته همیشگی منه

    قبل از تعریف اون داستان، دوست دارم عاشقانه شما و پرادایس رو تحسین کنم

    پرادایس رو به خاطر اون همه وسعت و زیبایی که همیشه چشم موازه و شما رو به خاطر اندام عالی، حس و انرژی عالی که همواره در فایلاتون مشخقه چقدر حال خوبی دارید

    و البته تحسین میکنم مریم نازنبن رو که در خیلی از لحظات زندگیم، الگوی من بوده و هست

    پس خدایا شکرت بابت این نعمتهای زندگیم در راستای هر روز بهتر شدن، بهتر دیدن و بهتر تجربه کردن

    هفته پیش دقیقا چهارشنبه:

    صبح توی راه دانشگاه یه نماس داشتم که خیلی حالمو بد کرد

    یعنی کلا حسم رو منفی کرد

    رفتم دانشگاه و باهام لود

    رفتم سر کلاس و دانشجوها ارائه داشتن و رفتم نشستم آخر کلاس

    هنوز ذهنم دلشت نجوا میکرد

    یکدفعه کلا ذهنم رو بردم طرف خدا

    گفتم خدایا من همیشه از تو درخواست میکنم

    خدایا همیشه افسار زندگیم رو بدستت میدم و تسلیم خیرهایی هیتم که از جانب تو میاد پس دوباره این تصاد رو هم خودت هدایت و کنترل کن

    خدایا من نانوانم اما آرتمش میخوام حال خوب میخوام و نمیدونم الان چطور اینا برام مهیا میشه ولی تو میدونی و تو قدرت برتر هستی

    دانشجو ارائه میداد و من فقط مشغول این نجواهای مثبت بودم و نمیذاشتم نجواها و افکار منفی قوت بگیرم با اینکه برام سخت بود

    از خدا خواستم برام نشانه وثبت بفرسته که باز هم مثل همیشه هست و داره ازم حمایت میکنه

    چند دقیقه ادامه دادم و خودم رو بردم توی فضای کلاس و با دانشجوها در مورد موضوع کلاس صحبت کردم و حدود نیم ساعت گذشت و ارائه نفر اول تمام شد

    دلستیم با بچه ها صحبت میکردیم که در باز شد و نماینده کلاس که یه خانم خوشکل و خوش تیپ هست اومد داخل

    توی دستاش چی بود؟؟؟؟؟

    یه دسته گل بسیار زیبا با یه جهبه بسیار شیک چرم و چوب پر از آجیل های مختلف که من عاشقشون بودم

    یعنی میتونید حس اون لحظه من رو تصور کنید؟؟؟!!!

    یعنی زبونا داشتم از اون تشکر میکردم و توی قابم ذوق مرگ سده بودم از اون نشانه ای که از خدا خواسته بودم

    به نماینده گفتم خب دلیل این هدیه چیه؟؟

    گفت هیچ دلیلی نداره همینطور براتون خریدم

    یعنی منکه دلیلشو میدونستم و درک کردم که اون نماینده و دست خدا بود که همراهی و بودنش با من رو برام ثابت کنه و حال من ولقعا عالی بود و توی قلبم قول دادم حالمو دیگه بد نکنم و برم خونه

    وقتی رفتم هم اصلا از اون موضوع حرفی نزدم و زبانا هم خودمو کنترل کردم و به نحوی عالی اون قضیه تمام شد

    یعنی نمیدونید من چقدر به خودم به خدای خودم و قولی که داده و گفته همیشه خست، افتخار کردم

    و گفتم خدایا هزاران بار شکرت بابت این عشقت، این آرامشت و این صابی که تسخر توئه

    الان هم حالم عالیه و میخوام اینو بگم به ذهن هر غذایی بدیم توی همون مسیر غذایی رشد میکنه

    غذای خوب نتیجش میشه باور خوب و غذای ناسالم میشه باورهای منفی که واقعا نابود کننده اند

    ممنونم و سپاسگذار بابت این مثالهای عملی که میزنید و هر درسی رو میبرید توی عمق وجود ما

    من هستم و پایدار و با ایمان مسیر بهبودم رو ادامه میدم

    آرزوی فعلیم خرید و عمل کردن به درس های دوره احساس لیاقت هست که بزودی انجام میشه

    خدایا سپاسگذارم کمکم کن

    با عشق

    تا بعد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: