چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 784 روز

    سلام به استاد خوش تیپ و خانوم شایسته عزیز و دوستان با معرفت سایت..

    خدا را شکر که این حرف های زیبا رو دوباره شنیدم مثل علف هرز که اگر در ذهنم بزارم رشد کنه دیگه بیرون کردنش خیلی سخت میشه..

    اگر من به فکر ذهنم نباشم دیگه اون افکار منفی آنقدر بزرگ میشه که دیگه نمیتونم بیدارش کنم البته این هم اضافه میشه کرد که فیلم های بد و مستهجن و صحنه هایی که ضد ارزشی هست هم میشود به این قانون اضافه کرد ..

    خدا رو شکر که این فایل رو به موقع دیدم چون واقعا این فایل واقعا داره کمکم میکنه که واقعا به طور جدی

    مراقب ذهنم باشم خدا رو شکر که این فایل رو گذاشتین استاد.. ممنونم آقای عباسمنش عزیزم که چقدر قشنگ توضیح دادی و قشنگ با تصویر علف هرز مسئله رو روشن کردید.. یعنی وقتی افکار و تصاویر منفی قدرت بگیرد دیگه نمیشه کاریش کرد اول کوچیکه میشه جلوشو گرفت ولی وقتی بزرگ بشه کار خیلی سختیه نمیگم محاله چون من تو شرایط خیلی منفی منفی منفی هم بودم و تو قعر جهنم بودم آنقدر روی روشنی ها کار کردم تا تاریکی ها رفت بیرون ولی راستشو بخواهید پدرم در اومدش…

    در هر صورت خدا رو شکر میکنم با حرف های شما استاد عزیز هم سیگار هم نسکافه هم مشروب هم هر اعتیادی رو میشه کنار گذاشت واقعا سپاسگذارم استاد عزیزم

    در الطاف خداوند غوطه ور باشید

    شکر

    شکر

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    مرضیه اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 974 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر مریم جان زیبا و دوست داشتنی

    سلام بر پرادایس زیبا و پر از فراوانی

    می خواهم قبل از اینکه در مورد صحبت های ارزنده استاد نظرم را بیان کنم

    از مریم جان تشکر کنم که اینقدر عاشقانه زیبا حرفه ای از استاد فیلم می گیرند من حس شما را از پشت دوربین دریافت می کنم و تحسین می کنم که همراهی می کنید در تمام لحظات استاد را

    و اینقدر تمیز و بدون لغزش از استاد و صحنه های زیبا پرادایس فیلم می گیرید و ما لذت می بریم

    متشکرم مریم جان

    اما صحبت های ارزشمند استاد عزیز و مهربان

    استاد کاملا با صحبت های شما موافقم چون لمس کردم و تجربه کردم افکار منفی را که چگونه افسار گسیخته رشد می کنند و هر روز بیشتر از روز قبل انسان را فلج می کنند

    نیروی حرکت

    نیروی اندیشه

    نیروی شادابی

    نیروی برتر درون مون

    را میگیره

    و دیگه با دست خودت خودت را در سراشیبی سقوط میاندازی و متوجه نمیشی از کجا خوردی

    بعضی از فکرها که در بچگی ریشه در وجودمون دوانده مثل همین علف های قطور در وجودمون هست و در همه جنبه های زندگی مون خودش را نمایش میده و رها نمی کنه

    استاد من دانشجوی دوره احساس لیاقت هستم شاید زمان زیادی از دوره نگذشته باشه و انتظار تغییرات کوانتومی هم انتظار بی جایی باشه ولی خدا رو شاهد میگیرم که همین آگاهی نسبت به این گونه افکار

    همین که آگاه میشی که بابا این باورت اشتباهه

    این چه ارزش مزخرفیه که داره تو را فلج میکنه

    چرا اصرار داری که اینگونه عمل کنی

    می بینی که جواب نمیده

    می بینی که مانعه رشدت شده

    می بینی که ترمزه

    آخه چرا بی منطق اینها را به خورد ذهنت دادی

    اون موقع نمی دونستی باشه

    ولی الان که آگاه شدی یک کاری بکن

    باور کنید من سالهاست تو خیلی از موضوعات زندگیم بی حرکت شدم مثل همین درخت هایی که قطور شدند ترسها و نگرانی هام هم قوی تر شدند

    اوایل اینگونه نبود حرکت می کردم اما چون باورهام غلط بود نتیجه نمی گرفتم آخرش به این نتیجه رسیده بودم من که نتیجه ای نمی گیرم ولش کن

    این از روابطم می بینی که آخر همش داغون میشه پس اصلا شروع نکن

    این از کارم می بینی آخرش بیگاری میشه و اعصاب خوردی درآمدی هم نیست پس ولش کن

    خلاصه واقعا افکار منفی وقتی ادامه دار میشه میره به سمت فلج شدن و بی حرکتی و افسردگی و انزوا

    ولی خدا رو شکر با کسب آگاهی های دوره احساس لیاقت در همین مدت کوتاه اصلا احساس می کنم محکم تر صحبت می کنم محکم تر عمل می کنم تردیدهام سرزنش هام سخت گیری هام کمتر شده

    خودم را بیشتر باور کردم

    دیگه یک معیاری دارم که درست چیه غلط چیه

    حرف هرکسی را به راحتی قبول نمی کنم

    دیگه برای خودم معیار دارم

    برای خودم قوانین و حد و مرزهایی دارم

    دیگه نیازی نمی بینم دیگران باورهای مرا بپذیرند یا تأیید کنند

    برای خودم زندگی می کنم

    از همه مهمتر

    حرکت می کنم

    عمل می کنم

    دیگه با بهانه های واهی زمان و عمر و انرژیم را هدر نمیدم

    من بارها از استاد شنیده بودم که عمل کنید ولی نمیشد

    انگار یک کوهی جلوم بود

    می خواستم اما نمیشد

    می دونستم باید عمل کنم اما نمیشد

    تازه من آدم تنبل و ترسویی نبودم و نیستم اما نمیشد

    من بارها در گذشته برای هدفم جلوی همه وایستاده بودم و عمل کرده بودم

    اما دیگه اینقدر باورهای منفی و حرفهای بی پایه و اساس اطرافیان در ذهنم پررنگ شده بود که من عملا فلج شده بودم

    به لطف الله

    با آموزه های استاد

    با توکل به خداوند

    و با پیگیری ها و خواست قلبی خودم

    قدم به قدم

    دارم تکاملم را طی می کنم و لذت میبرم

    و می بینم تغییراتش را در جهان اطرافم

    می بینم تغییرات آدم های اطرافم را

    اتفاقات جدیدی که رخ میده

    درهای جدیدی که باز میشه

    خداوند را هزاران بار سپاسگزارم بابت همه لطف و فضل و رحمت بیکرانش که سخاوتمندانه در حال باریدن است و او و من لذت میبریم از این همه نعمت که راحت وارد زندگی ام می شود

    متشکرم استاد عزیز و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    شکوفه نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 716 روز

    به نام تک خالق جهان

    ومن یتوکل علی الله فهو حسبه

    سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی

    استاد عزیزم از تجربه این مدت خودم اومدم بگم

    از وقتی که دوره احساس لیاقت رو خریداری کردم خیلی اتفاقات خوب داره برام میافته

    من در تهران ، پرستار در منزل هستم و خیلی دلم میخواست که یه شغلی داشته باشم که بتونم آزادی مکانی و زمانی و.. داشته باشم و چون کارم پرستاری بود عملا هیچ آزادی نداشتم

    و از همون اول که دوره رو تهیه کردم به من پیشنهاد کار اینترنتی شد و بعد یه هفته دوباره به من پیشنهاد دادن اون هم از طرف فردی که اصلا نمیشناختم و نمیشناسم و اینکه الان بیشتر به سلامتیم اهمیت میدم و سعی میکنم خوراک بهتری داشته باشم

    استاد نمیدونید این دوره لیاقت چقدر به من کمک کرده و باعث شده برای خودم ارزش قائل بشم چیزیکه سالیان سال خانواده ام با زبان بیزبانی بهم میگفتن و من درکش رو نداشتم

    و تمام تلاشم رو میکنم که بهتر از قبلم بشم و همیشه رو به پیشرفت باشم

    این ویدیو به من بهترین آموزش رو داد و خیلی واضح من فهمیدم که افکار منفی با ذهن من چیکار میکنه و با انگیزه بیشتر و با قدرت هرچه بیشتر تلاش میکنم افکار منفی رو از خودم دور کنم

    استاد عزیزم ممنونم از شما و خانم شایسته عزیز که انقدر وقت میزارید برامون و بهمون آموزش میدید تا زندگی بهتری داشته باشیم مرسی

    به امید پیشرفت همیشگی

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    سامان سادین گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد سلام جون دلم نمیدونم چطوری شکر گذاری کنم این فایل و موقعی دارم می‌شنوم لحظه ای دیدم که عجیب بهش نیاز داشتم این دقیقا برای من هستش دیشب تو نجوا ها تا مرز جنون رفتم نا امیدی و شک وجودم و خورد آنقدر سخت شد که ساعت هشت شب پناه بردم به خواب اول صبح بیدار شدم و این فایل و دیدم قشنگ صحبت خدا هست بامن دیشب ساعتی عزیز دلم که اونم عباس منشی هست یک ساعت بااین که میخواستم تلفن و قطع کنم رها م نکرد و آموزه ها هدایت ها رو برام تکرار کرد که این هدایت ها از زبان خدا بود توسط این روح خدا من آروم تر شدم و خوابیدم و صبح خدا از زبان شما و این فایل گفت الله اکبر که تنها میشه اشک ریخت وشکر کرد از خدا که عشق شو هدایت شو به عزیزش عشقش میرسونه الان خالی ام از همه عجله و ترس بجاش شکوه و عظمت خدا رو درک کردم اگه خواستم همین صبح برا ورده میشد آنقدر که این هم زمانی هدایت برام معنی پیدا کرد قدرت نداشت استاد شکر از وجودت قربون این خدا برم که بدون هیچ توقعی نه ناراحت میشه و نه نا امید از بندش میرم برای کندن این درخت های افکار منفی شاید سخت باشه اما تجربه عشق خدا ارزش شو داره لمس خدا آغوش خدا ارزش شو داره بندگی توکل خدا ارزش شو داره خدای که نا امید نمیشه از بندش بنده ای که میبینه نشانه خدا رو دیشب عزیز دلم هم حرف های عالی زد که هدایت های که تو فایل ها هست و از خدا ببین خدارو بروت نشسته از کلام استاد میگه این که خدای که استاد پیدا کرده ساخته قدرتش به اندازه حرکت استاده و اگه من تو سختی و این حالم نشانش اینه خدا ی قوی نساختم باور نکردم قدرتشو که خدای که استاد و از بندر عباس و راننده تاکسی بودن به این جا رسونده همین خدای که منم بندشم نمیتونم بنویسم اشکه که جاریه نمیبینم ببخشید شکر استاد سپاس برای وجودت خدا شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    علی وزیری وصال گفته:
    مدت عضویت: 2729 روز

    به خالق یگانه ، تنها قدرت هستی

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    اول از همه از خداوند شاکرم که به من فرصت داده رد پایی از برداشت از قانون بجا بذارم، سپاسگزارم

    استاد عزیزم چقدر زیبا از منطقی ترین حالت ممکن یکی از اساسی ترین کار های ما ( کسانی که در مسیر رشد و بهبود الهی ) هستند استفاده کردید و به ما آگاهی دادید.

    مثال اینجاست که ذهن رو به مانند یک باغ پرادایس و درختان و گیاهان و باغبان رو خودمون که ناظر بر این باغ (افکار و باور واحساسات) و مدیریت و کنترل و پاکسازی این کار رو یکی از مهم ترین کار ها و تمرینات ما مثال زدید

    بریم سراغ کلید واژه های قانونی : “از قدیم گفتند هرچقدر زودتر جلوی ضرر رو بگیری منفعتِ” خوب که چی؟ یعنی این که من اانسان که دارای ذهنی به مانند باغ بزرگی از مجموعه افکار مثبت و باور های درست (گل ها و درختان مفید و میوه جات ) و افکار منفی =( احساسات بد + افکار منفی + ورودی ها و هزار گفتگوی منفی ذهنی ) هستم

    در هر لحظه ….تاکیید میکنم در ( هر لحظه) متمرکز بر افکار مون باشیم. خوب چجوری علی جان؟

    جواب این کلید واژه : تمرکز بر افکار و ناظر بر افکارم باشم و احساسمون رو یک قطب نما حساب کنم و ببینم چرا حالم بده یا خوبه؟؟

    یا احساسم یجوری نا خوشاینده و این درختچه هرز (احساس بد) ریشه اش از کجاست؟! و با چه زاویه یا دستگاهی میشه سریع سر این احساس بد رو با جایگزین کردن یک منطق درست ببریم و فرکانس و احساسم رو تغییر بدیم به احساس خوب به سمت خواسته ها، چرا؟؟ …چون قانون میگه : ما در هر لحظه با استفاده از همین ذهن در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم و هرچقدر این احساس بد یا افکار منفی بیشتر بشه دیگه کارش به این راحتی نیست. و با بیل مکانیکی باید روش وقت بذاری/

    خوب علی ما چیکار کنیم کار آسون تر چیه که همه ی افکار و سطح زمین رو نذاریم الف هرزی باشه اگر هم هست چکار کنیم؟؟؟ همیشه سوال های به ظاهر پیچیده و سخت پاسخ آسون دارن!!!؟:

    جواب اینجاست:

    سعی کنیم احساسمون خوب باشه و ته دلمون قرص باشه (احساس خوب = زمین پاک و اتفاق های خوب)

    1. قدرت رو به خدا بدیم و بگیم این احساس و افکار میخواد یه درس خوب یا یک یا دو تا از ترمز های منو بهم بگه و خودمونو آروم رو آغوش خدا (لحظه ی حال بنشونیم)

    2. شروع کنیم به شناخت خودمون

    3. شناخت ترس هامون

    4. شناسایی ورودی های ذهن و مدیریت ذهن

    کلی : وقتی بررسی ذهنمون که الف هرز چیه و اصلا چرا این هستش؟! رو انجام دادیم شروع کنیم به باور سازی بسیار منطقی ( تیغه ی فولادی برش ) به اندازه ای که بتونه اون فکر و ریشه و احساس بد رو ببره ( تبدیل به احساس خوب بکنه ) انجام بدیم

    نقاط مثبتمون رو هی ببینیم و رشد بدیم و آبیاری کنیم و این باعث میشه ما کنترل ذهن به معنای واقعی انجام میدیم و نگاهی به احساسمون کنیم

    ((( بیاییم از ورودی های منفی جلوگیری کنیم )))

    بیاییم برای ترمز هایی که شناسایی کردیم طبق شناختی که از خودمون داریم یک تمرین بنویسیم که دقیقا اون درخت هرز رو میبره و جاش نحال میوه بکاریم و هی آبیاری کنیم ( و نگیم دیگه تموم شد بلکه هر روز این کار رو تکرار کنیم و باز مانیتور ما احساس خوبمون و همون زمین صاف هستش)

    ما باید هر روز باغبانی افکار و ذهن و احساسمون و ما رهاشون نکنیم بلکه متمرکز تر بشیم

    من هم مثالی دارم:

    من سال ها فکر میکردم که کار یدی یا کار سخت عامل پول سازی و بشدت باور کمبود داشتم و هنوزم هستش اما من جدیدا ریشه رو پیدا کردم و اول به خودم آرامش دادم و فهمیدم چرا پولی به سراغ من نمیومده یا باید پدرم درمیومده چون من الف هرز و ریشه درخت هرزمو یک درخت معمولی میدیدم و متمرکز نبودن به افکارم و حالا فهمیدم و شروع کردم به منطق و باور سازی اینکه اتفاقا دنیا پر از فراوانی پوی بی نهایت تراکنش بی نهایت خرید بی نهایت جابجایی داره صورت میگیره و همین الان لباسی که تنم هستش خودم خریدم و رفتم به سراغ چکاپ فرکانسیم و دیدم من در این حد نداری بودم اما الان دارم و خدا بهم سایت داده و رشد کردم خودم مشتری دارم و الان خودم رو مهمون میکنم و هدف ام این بود که اون احساس رو تبدیل کردم به احساس خوب و حالا تمرین نوشتم و هر روز با الگو یابی منطقی ( سرچ تو یوتوپ که چقدر بلاگر و طراح میلیاردر هستش بدون کار فیزیکی خاصی و فقط پشت سیستم خستند میلیاردر شدند و با کار های دیجیتال قدم برداشتند) پس اگر اون ها رشد کردند من هم میتونم چون خداوند وهاب است خدا رزاق است + پولسازی بسیار آسون و راحته + پولسازی باشکوهه

    دوم ذهنم رو جهت دهی بدم بهسمت خواسته ها و داشته ها و این پاکسازی اون درختچه رو تکاملی از ریشه در بیاره و ا.ن احساس خوب تبدیل میشه به احساس خوب پایدار

    و چه زیبا به من هم ایده و شرایط فراهم میشه برای مراحل بعدی و مدار بالاتر و ضعیف شدن الف های هرز دیگه

    واقعا استاد میشه زیبا به پایان رسید که باید گفت هرچه که گفتیم باید در سایه ی (توحید) باشه ( همون توصیه شما که وقتی پول و نعمل به سمت شما میاد که آرامش داشته باشید!! خوب چه کسی آرامش قلبی داره کسی که رهاست و روی خدا حساب باز کرده و ته دلش نمی لرزه و ایماااان داره

    درهر لحظه آرامم در آغوش تو خدا ، چون اول وآخر تویی ، چون رب من تویی

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    سلام.

    کنترل ذهن در هنگام اتفاقات به ظاهر بد و جلوگیری از پیشرفت افکار منفی

    توی قدم اول جلسه اول شما توضیح دادید و گفتید یادمون باشه که ما افکارمون نیستیم بلکه ناظر و فرماندار افکارمون هستیم.

    یعنی ما قدرت این رو داریم که هر فکری رو تغییر بدیم به سمت خوبی و بهتر و عالی تر

    استاد من واقعا مرتب سعی بر این اصل دارم

    اصل کنترل ذهن

    خداشاهده که هنگام اتفاقات به ظاهر بد اونقدر تلاش می‌کنم که هم اون قضیه رو از زاویه ای ببینم که بهتر بشم.هم این که خودم رو قانع میکنم که به این دلیل این اتفاق خلق شد و دقیقا طبق فرکانس هام این مسئله پیش اومد،حالا که من فرکانس گذشته خودم رو بد ارسال کردم و این اتفاق خلق شد بیام سعی کنم فرکانس های از این لحظه رو بهتر کنم که آینده نزدیک این اتفاق نیوفته و اشکال هم نداره که الان اینجوری شد،

    و میگم حالا که این اتفاق افتاد هم درس گرفتم که به خودم بگم بهتر بود اینجوری کنم و الان تجربه شد برام و الان قانون بیشتر بهم ثابت شد و برای روزها و آینده خودم سعی میکنم درس بگیرم

    آقا تمام فکر و ذهنم همین سبک دیدگاه شده

    اما یه جاهایی نشست میکنه احساسات بد و نجواها

    از یه جایی در میره و لیز میخوره و تا میام به خودم میبینم الان نیم ساعته که ذهن یه جهنم ساخته برام.و تا میام خودم رو جمع میکنم میبینم نیم ساعت من رو خودم کار کردم تا تونستم آتش اون جهنم رو خاموش کنم و به حالت قبل برگردونم.

    این مسائل شاید همیشه در جهان وجود داشته باشه.

    اما بخدا که کنترل افکار یا همون تقوا برای ما کافیه یا بگم مکمل بسیار موثری هست.

    وقتی میخوای ذهن رو کنترل کنی باید بیای به زیبایی ها توجه کنی و یا شکرگزاری کنی.

    وقتی شکرگزاری کنی به فراوانی داری دقت میکنی

    وقتی به فراوانی دقت میکنی دقیقا داری قدرت خدا رو به رخ میکشی وقتی قدرت خدا رو میبینی در فراوانی اونجا میگی پس این خدا حتما حلال مشکلاتی.حالا خدایا این مشکل رو حل کن برام تو که رحمانی.تو که رزاقی.

    خدایا من می‌سپارم به تو خودم و تمام زندگیم رو

    خدایا من تسلیم تو هستم حالا تو مثل همیشه قدرت نمایی کن

    خدایا تو که خورشید رو مثل یک دانه ارزن آفریدی،و حل مشکل من برات چیزی نیست

    خدایا تو که جهان رو خلق کردی پس جمع و جود کن مسئله من رو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1026 روز

    به نام خالق زیبایی‌ها استاد خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم یه فایل جدید روی سایت قرار گرفته و مشتاقانه شروع کردم به گوش دادن این فایل و چقدر نکات زیبایی توی این فایل بیان شد

    چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟

    دقیقاً مثال علف‌های هرزه که توی پرادایس رشد کرده بودند به این دلیل که شما یک سال به هر دلیلی وقت نکرده بودید اون‌ها را قطع کنید و برخی از اون‌ها انقدر بزرگ شده بودند که حتی تراکتور هم نمی‌تونست اونا رو قطع کنه و شما برای اینکه اون‌ها را از بین ببرید نیاز به انرژی خیلی بالا و حتی هزینه داشتید تا یه شخصی بیاد حالا با یه دستگاه خیلی بزرگتر اونها رو قطع کنه

    افکار منفی هم دقیقاً به همین شکل هستند وقتی که میان توی ذهن ما اون‌ها کوچیکن و ما می‌تونیم با تغییر جهت و تغییر نگاهمون و توجه و تمرکز به زیبایی‌ها و نکات مثبت و چیزهایی که به ما حس بهتری میده اون‌ها رو در وجودمون کمرنگ کنیم و ازبین ببریم

    اما اگر جلوی اون‌ها رو نگیریم و نتونیم کنترلشون کنیم اون‌ها در وجود ما شروع به گسترش می‌کنند

    و نحوه تفکر ما به اون شکل در میاد ما باید مراقب افکارمون باشیم اگه یه باوری داریم مثل باور کمبود که پول نیست یا توی زمینه روابط که رابطه خوب نیست دختر یا پسر مناسب نیست

    این افکار وقتی میان مثل یک جرقه هستند اما اگه ما نتونیم با تغییر زاویه دیدمون اون افکارو از بین ببریم این افکار انقدر گسترش پیدا می‌کنند

    که کل فضای ذهن ما را پر می‌کنه ما وقتی که یه فکر منفی توی ذهنمون میاد باید باورهای خوبمونو بیایم تقویت کنیم و منطق‌هایی نشون بدیم مقابلش که فراوانی ثروت و روابط ایده آل فراوانه و باید شروع کنیم به زدن علف‌های هرز و اینو بدونیم و این کاریه که ما باید برای کل عمرمون انجام بدیم و هر چقدر که ما بتونیم با تغییر زاویه دیدمون توجه به نکات مثبت و سپاسگزاری این افکار منفی از بین ببریم

    در واقع رام کردن ذهن راحت‌تر می‌شه و به این دلیل که ما احساسمون رو بهتر می‌کنیم اتفاقات خوبی هم برای ما رخ میده و

    همین باعث میشه که بتونیم دفعات بعد مثل خود استاد که الان توی فراوانی ثروت اتفاقات خوب قرار داره بتونیم راحت‌تر ذهنمون رو کنترل کنیم

    افسرده چه کسی است؟؟

    افسرده کسی هستش که ذهنش پر از افکار منفی شده و انقدر این علف‌های هرز و اینقدر این افکار منفی توی ذهنش رشد کرده که اونو به حالت غم و حالت افسردگی برده

    اما اگر ما بیایم از همون اول با تغییر زاویه دیدمون حس بهتری در خودمون ایجاد کنیم طبق قانون احساسات خوب مساوی هستش با اتفاقات خوب و ما میایم توی یه سیکل مثبت قرار می‌گیریم

    درسته که اولش نیاز به تلاش داره اما بعدش به صورت اتوماتیک ما به زیبایی‌ها دقت می‌کنیم و با ادامه دادن و حرکت کردن و تغییر نگاهمون زیبایی‌ها و ایده‌ها و شرایط بهتری رو تجربه می‌کنیم

    بنابراین کاری که ما باید بکنیم اینه که وقتی که یه فکر منفی توی ذهنمون میاد خودمونو سرزنش نکنیم و

    خودمونو با دیگران مقایسه نکنیم چون این باعث میشه که حس ما بدتر بشه و اتفاقات بدتری برای ما بیفته ما باید بیایم با تغییر زاویه دیدمون یعنی از زاویه‌ای به موضوع نگاه کنیم که به احساس بهتری برسیم که همون ذهن و روحمون رو هماهنگ کنیم و اینجا چون احساس ما بهتر میشه بنابراین ما توی یه سیکلی قرار می‌گیریم که احساس ما بهتر و بهتر و بهتر میشه

    و بدونیم در هر اتفاقی که می‌افته خیری هستش و تنها کار ما اینه که باید ذهن و روحمون را هماهنگ کنیم چطور با تغییر زاویه دیدمون انشاالله که خداوند همه ما رو به زندگی دلخواهمون هدایت کنه

    وبدونیم این افکار منفی همیشه هست بایکبار نمیتونیم خیال خودمون راحت کنیم این توانایی ک افکار منفی از بین ببریم باید همواره در ما درحال قوی‌تر شدن باشه

    شاد و پیروز باشید ممنون استاد عزیز عاشقتونم ک دستی شدید از سمت خدا برای هدایت ما و ممنون مریم جان بابت فیلمبرداری این فایل زیبا

    وازهمینجا از خدا میخام که شرایط خرید دوره احساس لیاقت برام فراهم بشه چون باهمه وجودم تشنه آگاهی‌های این دوره عالی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    فرهاد و عسل گفته:
    مدت عضویت: 3708 روز

    درود خدمت شما استادعباس منش عزیزم خداقوت

    خداقوت و ممنونم از این فایلهای فوق‌العاده تون

    استاد عزیزم خیلی خیلی از سبک زندگی شما و انرژی شما در پرادایس لذت می‌برم و خیلی عالی دارید از دارایی‌تون استفاده می‌کنید و مسافرت‌های عالی میرید و خیلی خوب و مثبت دارید در پرادایس توی آرامش مطلق زندگی می‌کنید

    استاد این مدل سبک زندگی شما یه جوری شده که من عاشق این مدل زندگی کردن و این مکان‌ها باشم واز خدا خواستم که بتونم تجربه شما رو تجربه کنم

    چقدر از دید عالی و قانون جهان هستی به همه چی نگاه می‌کنید این درخت‌های هرز رو به افکار منفی و به افکاری که بهش توجه نمی‌کنیم و پروبال می‌گیره و به پاشنه‌های آشیلمون ارتباط عالی می‌دید که بتونیم به صورت عملی و مثال واضح ببینیم که اگر روی افکارمون کار نکنیم خیلی زود به افکار قبل باز می‌گرده و مسیرهایی رو میره که خیلی اشتباست

    وخیلی ما رو از مسیر دور می‌کنه اما با کار کردن روی افکار و باورها و ادامه دادن و در مسیر ماندن و باور کردن و عمل کردن میشه خیلی رشد عالی رو در زندگی تجربه کرد

    استاد عزیز این درخت‌های بزرگی رو که میگی میشه با بیل مکانیکی فقط درشون بیاری واقعاً فقط کار بیل مکانیکیه

    استاد عزیز تخصص من در کار کردن با همون بیل مکانیکی که دارید می‌گید هست و من یکی از بهترین‌ها در این حرفه هستم و وقتی که اون درخت‌ها رو می‌بینم خیلی خیلی دلم می‌خواست اونجا می‌بودم و تمام اون درخت‌ها رو از ریشه در می‌آوردم

    طوری اونجا رو سر و سامون می‌دادم که این علف‌های هرز و این درخت‌ها حالا حالاها نتونن رشد کنن

    و حتی در قسمت‌های قبلی زندگی در بهشت که یک بیل مکانیکی کوچیک اونجا یک ریشه بزرگ رو از جلوی سوله درآورده بود خیلی لذت بردم و خیلی از اون بیل مکانیکی کوچیک و صاحبش و سبک کار کردنش که با اون تراک زیباش بیل مکانیکی رو جابجا می‌کرد بی‌نهایت لذت بردم

    انشالله در پناه فرمانروای کیهان دراوج سالم سلامت ثروتمند قدرتمند لیاقتمند و خوشحال باشیم

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    خداهست گفته:
    مدت عضویت: 980 روز

    سلام به استادعزیزم ودوستای نازنینم

    جایی ام که نمیشه فایل رو گوش دادولی ردپامومیذارم که گم نشه وحتماسرِفرصت ببینمش

    درشغلی که فعالیت میکنم یه سمیناری گذاشته بودن که کسایی مجوزشرکت دراین سمینارو داشتن که به یه خدنصابی ازدرامدورشدمالی رسیده باشن وقراربود کسی بیادوبرامون ازتجربیاتش بگه وحرف بزنه که یکی ازشخصیت های قَدَرِ این شغله وتقریبا داره جهانی میشه من که تاحالا فقط اسمشوعکسشو ازاینور اونور دیده بودم خیلی مشتاق بودم ازنزدیک ببینمش تفکرات ونوع نگاهش اونم به ثروت بدونم ولی یه موانعی سرِ راهم بود اولا که به اون درامدموردنظرنرسیده بودم دوما یه شهرِ دیگه برگزارمیشد

    بدیش اینجابود رسیدن تک به تک همکارامو میدیدم ولی غم به دلم راه نمیدادم میگفتم خدایاتلاش بامن نتیجه باتو

    خداشاهده به یه مسیرهایی هدایت شدم خدا یجوری نتیجه تلاشامو میداد که بی اختیاربااشک میوفتادم زمین سجده شکرمیرفتم الان که میگم چشام بارونی میشه یه جهش مالی داشتم که تاحالاتجربه نکرده بودم کیفم حسابم پُره پول بود

    خداازجایی که فکرشونمیکردم وفراترازانتظارم روزی میداد،ومهم ترازهمه گفته بودن سمینارآبان ماه 1402برگزارمیشه ولی من خیلییییی فاصله داشتم تااون درامده ازخداخواستم بهم فرصت بده دمش گرمممممم

    مجوزها جورنشد موند برا آذرماه وتواین مدت خدابه بهترین شکل ممکن حمایتم کردولحظه آخررسیدم

    چقددددسپاسگزاربودم نه بخاطراینکه اون شخص برام بت بودنه!بخاطراینکه خواستم خودمو برای خداوخودم ثابت کنم ازش فرصت خواستم برای تلاش وداد

    چون همیشه استادمیگه مهم ترین عامل موفقیت ذکاوت نیس جسارته این شد سرلوحه زندگیم پاروترسام گذاشتم جسارت به خرج دادم وچه نتایج بینظیری اومد…چه قدرعزت نفسم بالاتررفت ازاین شجاعتم،چقدپول ساختم باکمک الله

    زمان سمینارتعیین شد10آذر ولی بع یه تضادی خوردم شوهرم گف نرو راه دوره منم نمیتونم ببرمت…

    الانم پاییزه زود هواتاریک میشه رفتی چجوری میخای برگردی اونجاهارم نمیشناسی کسی هم نداری

    حرفای شوهرم برام خنده داربود تودلم میگفتم خدایاشوهرم نمیدونه ولی منکه میدونم تورو دارم تواون شهر ودلم بهت قرصه

    خیلی خودموبه این درواون در زدم که دوستی همکاری کسی پیداکنم باهم بریم چون شوهرم میگف تنهانمیذارم بری ولی پیدا نشد…

    هرکسی هرراهی که به ذهنم میرسیدخواستم اجراکنم نشد،ته دلم قرص بودازبابت رفتنم ولی راهشوپیدانکرده بودم چجوری برم باکی برم؟

    پدرم شهرِ دیگه کارمیکنه ،داداشم سربازه،شوهرمم میگه نمیبرمت

    دستم ازهمه جاکوتاه شدنشستم یه گوشه گفتم خدایامن هرراهی که به ذهنم میرسیدکردم،دیگه واقعانمیدونم چیکارکنم خودت جورش کن خودت تااینجاحمایتم کردی ازاینجابه بعدشم باخودت،سپردم بهت من دیگه زورم به بیشترازاین نمیرسه چون فرداش سمیناربودومن 10 شبه هنوز مشخص نشده قراره چجوری برم…

    خداشاهده اومدم دیدم چندتاتماس بی پاسخ ازمادرم دیدم ویس داده که جورشدفردامنم میام باهم میریم درحالیکه قبلش میگف عمرا نمیتونم جوردرنمیاد

    راننده کیه؟

    یکی ازآشناهای دورمون که بهش عمومیگیم خیلی اوکیه باهامون،نگو اینامیخاستن 10 آذرکه روزجمعه بودیه جایی برن یه شهرِ دیگه حال وهواشون عوض شه ولی نمیدونستن کجا،اومدن خونه ما حرف سمینارشده که شهرِ دیگس گفته بیاییدباهم بریم خانوم منم تنهانمیمونه باهم میریم اون شهر شمارومیرسونیم سمینار،ماهم میریم میگردیم برگشتنی هم باهم برمیگردیم..‌

    قشنگترازاین؟؟؟

    بی اختیارسرم فرود اومد رو زمین

    این سجده چجوری خوبیای تورو جبران کنه؟

    فرداش باخوبی وخوشی رفتیم سمینار

    عجب سمینارِ توپیییی بودددددچقدفضاش مثبت بودددد

    اون آدم شریف وقتی رفت توسِن تک تک کلماتش بوی خدامیداد،بوی عباسمنش،بوی جسارت،شهامت،قوی بودن،بوی تواضع درعین قدرت قدرتی که به خداوصل بود،اینکه خداچجوری اززیرفرش به بالای عرش رسونده بود

    اینهمه ادم ازشهرای مختلف اومده بودن ازتک تک حرفاش فیلم‌میگرفتن ویادداشت میکردن

    اولین جملشو بااین حرف شروع کرد؛خدای منوشمایکیه منم مث شماانسانم نه پاهام ازشمابیشتره نه دستام،خدا خدای غنی وبی نیازه،ودنیا دنیای فراوانی،اینهمه نعمت بی پایان وزیبایی هارو داده برامنو وتوعه بشر،اولین چیزیکه بایدازخودت دورکنی حس مقایسه ومنفی هاس که این منفی ها نجوای شیطانه واونجایی پررنگ میشه بهت حمله میکنه اختیارو ازت میگیره که میترسی..‌اونجاکه میخای به درامدبالابرسی میترسونه نکنه نشه نکنه من نرسم نکنه خدابه من نده نکنه براازمابهترونه،نکنه کسی که رسیده لیاقتشو تواناییشو داشته؟!

    که هیچ کدوم اینارو خدانخواسته خدانمیخاد که تودرفقروبی پولی بمونی،خدانخواسته بین بنده هاش فرق بذاره،خداثروت،سلامتی،حالِ خوب خواسته…

    حواست باشه به حرف کدوم گوش میدی…

    (حقیقتش وقتی گفت دنیا،دنیای فراوانیه تیک ذهنیم خوردکه این ادم حرف براگفتن داره وقتی ادامه داد ناخوداکاه دست به قلم شدم وچقدحرفاش شبیه حرفای استادبود ولذت میبردم چون استادگفته بود برید باادمای ثروت وموفق مصاحبه کنیدازنزدیک ببینیدوحالا این فرصت برای منم فراهم شده بود

    محوحرفاش شده بودم

    اخرِحرفاش یه جمله ای گفت که اشکم دراومد،منو به تامل واداشت گفت؛خداوقتی آفریدت گفت فتبارک الله احسن الخالقین،گفته جانشین منی رو زمین،تمام انسان ها خالق هسدن خالق زندگی وشرایط خودشون اینهمه بهت توانایی داده،توهم میتونی به خدای خودت نشون بدی که لیاقت پاگذاشتن توزمین زیباش رو داری؟لیاقت آفرینشش رو داری؟

    یکی ازبهترین لحظه های عمرم بود انگاراستادعباسمنش درقالب یه ادم دیگه ازنزدیک حرف میزدباهام

    بهترین رفیقم،پناه عاشقانه ام ،الله یکتادوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1227 روز

      سلام دوست عزیزم

      اسم زیباتو اینجا ننوشتی برامون ولی قلبم گواه میده که اسم شما هم مثل کلامتون بسیار زیباست

      چه ماجرای زیبای برات پیش اومده که باعث شد اشک شوق تو چشمام جمع بشه و لذت ببرم و بیاد بیارم وقتهایی که از خود خدا خواستم و چه ماهرانه و از جایی که حتی فکرشم نمیکردم درها رو برام باز کرد و سنگینی باری که روی دوشم بود رو برداشت

      جملات همش توحید بود همش عشق بود و بوی خدا میداد دوست عزیزم

      از خدا برات آرزوی بهترینها رو دارم از خدا برات طلب یکی شدن باهاشو دارم

      در پناه الله یکتا شاد و خرم باشی و همیشه سلامت و تندرست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        خداهست گفته:
        مدت عضویت: 980 روز

        سلام محمدعزیزم

        ممنون ازکامنت قشنگت ووقتی که برای خوندنش گذاشتی

        خوشحالم که نوشته هام ردپاهای خدارو برات مجددا یادآوری کرده،

        اسمم فاطمه اس

        درسته خیلی دوسش دارم وشوهرم عاشق اسممه وخیلی بااسم ایشون تناسب خوبی داره ولی ازوقتی یادم میادهمهههه جااسم خودمو نوشتم توبرگه های امتحانی،موقع ثبتنام موقع استخدام و‌….

        ولی وقتی وارداین سایت شدم اسم وفامیل خواست خواستم بنویسم یه لحظه باخودم گفتم نه اینجافرق داره باهمه جاهایی که تاحالااسمتوخواستن

        اینجا مقدسه،سرزمین تحقق رویاهاس،اینجاهمون جایی هس که وصلت میکنه به خدا،قراره باخودشناسی به خداشناسی برسی،ماهیت آفرینشت رو درک کنی

        اینهمه اسمتو نوشتی به چه دردی خورده؟

        اینبار به قلبم الهام شدبنویس خداهست همون اسمی که باهرباردیدنش حضورش وجودش برات یادآوری بشه

        نوشتم وچقدددددعاشق این اسمی شدم که اینجاثبت شده

        دوکلمه اس ولی دنیادنیا حرف داره برام….که توصیفش توهیچ کتابی جانمیشه بانوشتن تموم نمیشه

        محمدعزیزخوشحالم ازاینکه دراین مسیرزیبا باهم هم فرکانسیم،وبابت اشتباه های تایپی که توکامنتام هس عذرمیخوام فاطمه هیچ کامنتی نداره که اشتباه تایپی نداشته باشه اونقدررررباهیجان وبدون فکر تایپ میکنم وارسال میکنم که ردپابذارم حتی چک نمیکنم ببینم دقیقا چی نوشتم هرچی ازدلم برمیاد میریزم روسایت

        دوست خوبم میگن خوشبختی نگاه خداس ،آرزو میکنم که خدا هیچ وقت ازت چشم برنداره..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2626 روز

    سلام بر استاد عزیز ودوست داشتنی

    چند وقتی بود که هر چقدر تلاش می کردم به حال خوب نمی رسیدم والان فهمیدم مشکل چی هست.باوجودی که هر روز فایلهای شما رو گوش میدم اما دقت نمیکردم به ریشه حال بدم والان متوجه شدم که دلیل حال بد من این هست که من اصل رو ول کردم وچسبیدم به مسایل فرعی .واقعا به این فایل نیاز داشتم وسپاسگزارم که باز اصل رو به ما یادآوری کردین که مهم چی هست ومهم این هست که ذهنت رو کنترل کنی وهر لحظه جهاد اکبر داشته باشی برای کنترل ذهن چون اگر ما تمرکزمون رو بزاریم روی ناخواسته ها وبه جای اینکه تلاش کنیم برای شاد بودن وبه جای فکر کردن به اینکه چی نمیخوایم فکرمون رو بزاریم روی اینکه چی میخوایم وبه جای اینکه بگیم خدایا چرا من حالم خوب نیست بگیم ما چه کاری کردیم که دوباره به شیطان اجازه دادیم برما مسلط بشه ومثل دیوی بشه بالای سر ما که تمام انرژیمون رو بگیره ونزاره خوشحال باشیم .این چند وقت همش این حس رو داشتم احساس میکردم دیو سیاهی بالای سرم هست وداره تمام انرژی من رو میگیره.چند وقتی بود که خیلی توی صحبت کردن دقت میکردم واینقدر به خودم توجه می کردم که تا می اومدم حرف منفی بزنم خودم حرف رو عوض می کردم واصلا موضوع بحث میرفت سر یه قضیه دیگه وآخرش از اینکه تونسته بودم درست عمل کنم خوشحال می شدم.الان که فکر می کنم میبینم این خوشحالی ها همون انرژی بود که من داشتم والان اگر انرژی ندارم به خاطر عدم کنترل صحبت کردن هست .استاد چقدر عالی گفتین افکار منفی از کوچیکی باید جلوش گرفته بشه .حالا که فکر می کنم مدتی بود که تلویزیون نمی دیدم اما بعد کم کم برای غذا خوردن که خانواده می نشستن وتلویزیون میدیدن من کم کم توجه کردم وفراموش کردم که نبینم بعد این انرژی منفی که چرا به این کار عمل نکردم باعث شد که در صحبت کردن هم دیگه دقت نکنم وبعد هی حالم بدتر شد وهی افکار منفی واون افکار رو آوردم بر روی کارم ورابطه هام وهمه اینها از تماشای تلویزیون شروع شد.

    واقعا چقدر انسان فراموش کاره وچقدر سریع همه چی فراموش میشه وجاشو افکار منفی میگیره.اکر قراره تلویزیون نبینیم نباید ببینیم.اگر قراره منفی حرف نزنیم نباید حرف بزنیم.اگر قراره زمان اتفاقهای منفی مثبت فکر کنیم باید مثبت فکر کنیم.نباید مسیر درست رو فراموش کنیم .عادت کردن به تنبل بودن وطبق عادت بقیه رفتار کردن میشه تفاوت ما با شما استاد عزیز.شاید شما استاد عزیز یکبار طبق عادت کار اشتباه رو انجام دادین ولی اگر اون حس مثبت بهتون می گفت نباید این کارو میکردی یادتون می افتاد که دفعه بعد انجام ندین.اما بعضی از ما تنبل هستیم البته من خودم رو میگم.طبق عادت بقیه رفتار کردن برامون راحت تر هست تا اینکه یه خرده سختی بکشیم وخودمون رو از جامعه بیرون بکشیم وصلاح کار خودمون رو ببینیم.البته فکر می کنم این ریشه در احساس بی لیاقتی داره اینکه ما فکر می کنیم اگه همه تلویزیون میبینن ما نبینیم همه مارو مسخره می کنن یا اگر در جمعی همه دارن در مورد موضوعی غیبت می کنن وما بریم کنار همه مارو انسان مغروری می دونن.در واقع احساس بی لیاقتی چیزی هست که شیطان داره ازش استفاده می کنه برای فریب ما انسانها تا با استفاده از اون بتونه کم کم بر ما مسلط بشه ومثل دیوی بالای سر ما باشه وما اینقدر با افکار منفی واشتباهاتی که انجام دادیم اینقدر کوچیک بشیم که دیگه نتونیم حریف این دیو سیاه خبیث بشیم.

    استاد از شما سپاسگزارم که همیشه مثل فرشته نجات میاین وما رو از این دیو سیاه آگاه میکنین.فقط خدا میدونه که چقدر به این حرفها نیاز داشتم واز خدای مهربون میخوام که همیشه سالم وشاد وپاینده در این راه باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: