https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-28 04:01:112023-12-06 04:28:00چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
723نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز و همه ی قشنگای داخل سایت ، همه ی هم فرکانسی های زیبابین .
راجع به نکات افکار منفی و زندگی اینو بگم که من خیلی وقته خداروشکر تونستم خودموکنترل کنم و جلوی افکار منفی را بگیرم با اینکه افکار منفی ، از بچگی تا الان به خاطر شرایط خانوادگی و محیطی اطرافم بوده و هست ، اما جهت دهیشون و یاد گرفتم ، یکی از آموزش هایی که دیدم و تونستم جلوی این افکار و بگیرم اینکه هروز خودمو درگیر یه کاری بکنم که حالم و خوب میکنه ، هروز به چیز جدیدی آموزش ببینم ،
هروز سعی کنم خالص تر بشم ،
سرم توی کار خودم باشه ،
برای پیشرفت خودم در آرامش کار کنم و خودمو ارتقا بدم ،
که نتایجش هم توی کسب و کارم توی درآمدم و همه چیزم مشخص شده و بسیار خداروشکر میکنم که میتونم هروز صبح توی دفتر شکرگذاریم راجع به داشته هام بنویسم و روز خودمو با فرکانس شادی شروع کنم ،
چند روز یبار اگر نشد هروز بیام چند روز یبار حتما به سایت سر میزنم و خودمو به روز رسانی میکنم راجع به شکر گذاری ،چون اینجا تمام کامنتا پر از شکر کردنه ، پر از حال خوبه ،
کنترل ذهن در هنگام اتفاقات به ظاهر بد و جلوگیری از پیشرفت افکار منفی
توی قدم اول جلسه اول شما توضیح دادید و گفتید یادمون باشه که ما افکارمون نیستیم بلکه ناظر و فرماندار افکارمون هستیم.
یعنی ما قدرت این رو داریم که هر فکری رو تغییر بدیم به سمت خوبی و بهتر و عالی تر
استاد من واقعا مرتب سعی بر این اصل دارم
اصل کنترل ذهن
خداشاهده که هنگام اتفاقات به ظاهر بد اونقدر تلاش میکنم که هم اون قضیه رو از زاویه ای ببینم که بهتر بشم.هم این که خودم رو قانع میکنم که به این دلیل این اتفاق خلق شد و دقیقا طبق فرکانس هام این مسئله پیش اومد،حالا که من فرکانس گذشته خودم رو بد ارسال کردم و این اتفاق خلق شد بیام سعی کنم فرکانس های از این لحظه رو بهتر کنم که آینده نزدیک این اتفاق نیوفته و اشکال هم نداره که الان اینجوری شد،
و میگم حالا که این اتفاق افتاد هم درس گرفتم که به خودم بگم بهتر بود اینجوری کنم و الان تجربه شد برام و الان قانون بیشتر بهم ثابت شد و برای روزها و آینده خودم سعی میکنم درس بگیرم
آقا تمام فکر و ذهنم همین سبک دیدگاه شده
اما یه جاهایی نشست میکنه احساسات بد و نجواها
از یه جایی در میره و لیز میخوره و تا میام به خودم میبینم الان نیم ساعته که ذهن یه جهنم ساخته برام.و تا میام خودم رو جمع میکنم میبینم نیم ساعت من رو خودم کار کردم تا تونستم آتش اون جهنم رو خاموش کنم و به حالت قبل برگردونم.
این مسائل شاید همیشه در جهان وجود داشته باشه.
اما بخدا که کنترل افکار یا همون تقوا برای ما کافیه یا بگم مکمل بسیار موثری هست.
وقتی میخوای ذهن رو کنترل کنی باید بیای به زیبایی ها توجه کنی و یا شکرگزاری کنی.
وقتی شکرگزاری کنی به فراوانی داری دقت میکنی
وقتی به فراوانی دقت میکنی دقیقا داری قدرت خدا رو به رخ میکشی وقتی قدرت خدا رو میبینی در فراوانی اونجا میگی پس این خدا حتما حلال مشکلاتی.حالا خدایا این مشکل رو حل کن برام تو که رحمانی.تو که رزاقی.
خدایا من میسپارم به تو خودم و تمام زندگیم رو
خدایا من تسلیم تو هستم حالا تو مثل همیشه قدرت نمایی کن
خدایا تو که خورشید رو مثل یک دانه ارزن آفریدی،و حل مشکل من برات چیزی نیست
خدایا تو که جهان رو خلق کردی پس جمع و جود کن مسئله من رو
سلام استاد عزیزم ،به به چه هوای دل انگیزی،چقدراین برگها زیباست ،سلام مریم عزیزم که با عشق داری برای این فایل زحمت میکشی،علف های هرز همیشه خیلی سریع رشد میکنند،نباید اجازه بدیم که باغ ذهنمون رو افکار هرز رشد کنه،استاد این مثال زیبا رو داره توی طبیعت وزندگی وواضح توضیخ میده عاشقتم استاد خوبم،دقیقا استاد جمله بعدیشون همین حرف بود چقدر جالب بود،بله استاد خوبم تا وقتی هواسمون هست به باغ ذهن ووجودمون وهرروز رسیدگی میکنیم متوجه میشیم وقاعدتا سریع جلوی رشدشون رو میگیریم وقتی هرروز توی سایت به یک فایل نگاه میکنم مواظبته،ولی وقتی چند روز دور میشم چند ساعت حتی میبینم که گیر کردم توی فکرم،باید مراقب ورودی ها باشم شبکه های اجتماعی هم یکی دیگه ازاون کارهایی که به رشد افکار هرز کمک میکنه،زیبایی این باغ به رسیدگی شه ،فضای ذهن ما عمیقه،وباید مراقب بود شبانه روز،جاداره یه خدا قوت بگم به استاد ومریم عزیزم که هرروز دارن برای زیبایی وشکوفایی این بهشت تلاش میکنند وبا نشون دادنش به ما کمک میکنند به هرس کردن علفهای هرز فکر ما،امروز عالی بود وبی نظیر اتفاقات خوب پشت سرهم داره میفته ومن درحال شکرگزاری وتمرین ستاره قطبی هستم ،خواستم بگم یکی دیگه از پاکسازی های ذهن هرشب تمرین ستاره قطبیه،بعضی افکار من به قدری رشد کرده که فقط با ابزار قوی مثل حرفهای مثبت استاد میتونم قطع کنم بارها خودم تونستم عالی عمل کنم ولی گاهی دربرابر افکارم عاجز میشم وفقط صحبتهای استاد اونارو ریشه کن میکنه ،خداروشکر برای وجود استاد عزیزم ️
خدایا شکرت که مرا در زمان مناسب هدایت کردی به سمت این آگاهی های ناب و الهی
حال خوب= ایجاد و یا تغییر باورها
حالا باورها ها چیه ؟ رشته افکاری هست که در برخی شرایط و موقعیت ها احساس خوبی به من نمیدهد..
پس احساسات من یک قطب نما و نقشه راه هست برای من که آیا در مسیر نعمت ها زندگی میکنم یا در مسیر کسانی که به خودشان ظلم کردند..
این من هستم که فرمان زندگی ام را به دست دارم و به هرکجا که میخواهم میتوانم هدایتش کنم نه هر عامل بیرونی دیگر فقط وفقط خودم هستم
و هرچه قدر سپاسگزار تر باشم ،هرچه قدر شکارچی نکات مثبت باشم هرچه قدر احساس خوب دائمی داشته باشم در بهترین مسیر با بهترین موقعیت ها وشرایط روبه رو میشوم
ممنون از فایل زیباتون. دقیقا همین هست ولی یک بحث جالب که خدمتتون عرض کنم اینه که دقیقا شما بهش اشاره کردید اونم اینه که افکار منفی باز ریشه کن نمیشن و ممکنه بخوان دوباره رشد کنن و ما نباید این اجازه رو بدیم اون هم با دیدن چنین فایل هایی با تمرکز بر روی نکات مثبت.
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
چقدر این فایل عالی و بموقع بود استاد
کاملا درست اشاره کردید و مثال بسیار ملموس و قابل فهمی رو زدید
وقتی به افکار منفی اجازه رشد میدی و دقت نمیکنی روی ورودی های ذهنت ، این افکار منفی همینطور رشد میکنن و تبدیل میشن به یک باور اشتباه و یک کوه بزرگی که نمیتونی از بین ببریش یا از بین بردنش بسیار سخت و انرژی بر میشه
مثال علف های هرز پارادایس، وقتی که کوچیک هستن و ریشه خاصی ندارن با دست هم میشه از ریشه درشون آورد و جلوی رشدشون رو گرفت ولی وقتی اجازه بدی بزرگ بشن و بهشون سر نزنی ، تبدیل میشن به درخت هایی با ریشه های قطور و ساقه های کلفت که با تراکتور هم از جا تکون نمیخورن، و باید با ابزاری قوی تر و محکم تر و با هزینه بیشتر از جا درشون بیاری
افکار منفی هم به همین صورت هستن، وقتی یک فکر منفی در ذهن ما ورود کرده میشه با تغذیه نکردن و توجه نکردن و تمرکز روی خوبی ها و نکات مثبت اون فکر منفی رو به راحتی و در زمان کم و با صرف هزینه کمتر از بین برد ولی وقتی همش بهش توجه میکنیم و تغذیه اش میکنیم نیاز مند انرژی بیشتر و هزینه و زمان بیشتر خواهد بود
خودم قبلا که این آگاهی ها و قوانین خداوند رو نمیدونستم مثا اکثر بدنه جامعه روی موضوعی که ناراحت کننده بود تمرکز میکردم توجه میکردم و تغذیه اش میکردم، و میدیدم که از جنس همون اتفاق باز هم برام داره اتفاق میفته و مثل برگی در باد بودم اما الان که با شما آشنا شدم کلی فایل های رایگان دیدم از شما دوره 12 قدم رو تهیه کردم و قدم آخر هستم میبینم که با توجه روی نکات مثبت و آبیاری نکردن افکار منفی وقتی که نهالی کوچیک هستن چقدر راحت میشه از بین بردشون، و هر چقدر به نکات مثبت توجه کنم و تمرکزم روی نکات مثبت و نعمت ها باشه و سپاسگزار خداوند باشم دارم نهال زیبای درختان میوه رو آبیاری میکنم و از جنس همون اتفاقات وارد زندگیم میشه
البته که این اصلاح علف های هرز و آبیاری درختان میوه ذهنمون باید همیشگی و برای تمام عمر باشه چون نمیشه بگیم یه بار این کارو کردیم دیگه نیازی به توجه و تمرکز به ورودی های ذهن نیست بلکه همیشه باید انجام بدیم
بسیار ممنونم از شما استاد عزیز این فایل عالی، زیبا و فوق العاده بود، استاد جان خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم بابت این فایل زیبا وپرازنکتهای مهم و تاثیر گذار من که خیلی لذت بردم حالا بریم تفسیر خودم روازاین فایل بگم
من دریک خانواده بشدت منفی پدر بشدت منفی وعصبی ومادری بشدت پرخاشگر چون پدرم جانباز بود خیلی توزندگی ما موج منفی بود چون من فرزند بزرگ خانواده بودم بیشتر مورد اسیب قرار گرفته بودم مادر من بشدت منفی باف بود همیشه ازکمبود ازفقر حرف میزد ومن ومادرم همیشه اینقدر درطول روز غرق درافکار منفی میشودیم که دیگه حس وحال بلند شدن رونداشتم خلاصه این افکارمنفی اینقدر دروجودمن ریشه زده بود که من درسن 15سالگی تبدیل شده بودم یک دختر گوشه گیر تنها و همیشه برای تایید شدن کارهای انجام میدادم که باب میلم نبود چون همیشه مادرمیگفت زن اگه میخواد خوشبخت بشه باید خودشو فدای دیگران کنه باید ازجونش مایع بزار این افکارمنفی وفکرمنفی اینقدر دروجود من رشد کرده بود که برمن سلطنت میکرد ومن غلام حلقه به گوش اون شده بودم من خیلی رنج میکشیدم ودرد ولی بلد نبودم چطور با افکارمنفی جلوگیری کنم همیشه یک چیزی دروجودم میگفت راهت اشتباه ارزو ولی من چون بلد نبودم چیکارکنم همیشه این حسو تو خودم خفه میکردم وبا گفتن جمله که مادر چندتاپیراهن ازمن بیشتر پاره کرده خودمو قانع میکردم خلاصه این افکار منفی اینقدر دروجودم ریشها محکم شبیه به همان درختچهای که استاد نشون دادبود شده بود محکم خطرناک وترسناک هر چه من بزرگتر میشودم اون درختچها بزرگتر وتنومندترمیشودن دیگه من حریف اونها نبودم سالها گذشته من ترک تحصیل کردم یک ازدواج ناموفق داشتم وهرروز پیرترپیرتر میشودم چون بلد نبودم افکارمو مدیریت کنم همیشه حالم بد بود خوشحالی من مقطعی بود باز دوباره میشود همون ارزوی ناامید وغمگین هیچ چیز سرجاش نبود نه حالم نه روزگارم تا رسید به سال 97که با استاد اشناشدم اونم به وسیله دوستم وقتی داخل تلگرام حرفهای استاد گوش میکردم به پهنایی صورت اشک میریختم الخصوص وقتی از شرایط خانواده محترمشون میگفتن میگفتم وای چقدر زندگی استاد شبیه منه اونجا بود که استاد به صورت منظم وپایدار دنبال میکردم چون من واستاددردهایمان مشترک بود خلاصه اینقدر گوش کردم که تبدیل شدم به یک ارزوی کمی خوشحال وامیدوار نتیجه گوش کردن به فایلهای هدیه شد خرید دوازده قدم درتاریخ 1402/08/07خداروشکر
وقتی که این فایل اومد روی سایت منو برد به سالهای دور که چقدر این افکارمنفی منو بدبخت کرده بود ترک تحصیل ازدواج ناموفق خود کشی چقدر گریه کردم اول حسرت خوردم گفتم کاش اون موقع بااستاد اشنا میشود الان زندگی بهتری داشتم ولی بعد گفتم خداروشکر من باید قانون تکامل طی میکردم تا این حرفهارو باگوشت وپوست واستخونم درک کنم
ولی الان بامفاهیم دوازده قدم وفایل امروز یاد گرفتم ریشه تمام افکارمنفی که درطول روز به ذهنم میاد شناسایی کنم وجهت دهی کنم به سمت افکار مثبت وخوب چون ذهن من همیشه منفی باف بود خیلی سخت بود وهست که سریع تغییرجهت بدم ولی من با گوش کردن به فایل دوازده قدم وفایلهای که روسایت هستن وکتابهای استاد سریع ذهنمو ونجواهای ذهنمو خاموش میکنم هنوز کارزیاد داره تا ذهنم مثبت گرا باشه ولی من تلاش میکنم وایمان دارم خدا درکنارمنه
وهمیشه با خودم میگم اگه ارزو جلوی این افکار منفی رو نگیری دوباره اون درختچهاسبز میشن وهم کارت سخت میشه هم حال وایندتو خراب میکنه پس سعی کن با تمرینها دوازده قدم وسخنان استاد وکامنتها بچها این درختچها رو در نطفه خفه کنی
استاد عزیزم ممنونم ازتون عاشقانه دوستدارم به زودی در امریکا میبینمتون مریم جون خیلی دمت گرم شما الگوی من به عنوان یک زن خودساخته هستی واستاد الگوی یک مرد ازادوثروت مند وتوحیدی
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
خیلی برام جالبه کامنت ها رو که میخوندم متوجه شدم همه ی بچه ها درست قبل از این فایل یه اتفاقی براشون افتاده که نیاز داشتن به کنترل ذهن و جلوگیری از رشد افکار منفی که این فایل میاد روی سایت و مثل نوشدارویی حال بچه ها رو خوب میکنه وقتی به این قضیه فکر کردم بیش تر همفرکانسی و قانون جهان هستی رو درک کردم از یه طرف استاد همیشه از خداوند درخواست میکنه که شاگردهایی داشته باشه که آماده دریافت باشن و استاد نخواد تازه اونا رو ورز بده و آماده کنه و از طرفی هم هرکس توی سایت هست آماده دریافت هست و با برخورد با یه تضاد و دیدن این فایل درسش رو برمیداره میزاره تو کوله پشتیش و مسیر رو ادامه میده خداروشکر که من هم جزو مسافران این کشتی نجات هستم.
اما درباره این فایل باید بگم من هم مثل اکثر دوستان با تضادی مواجه شدم که حسابی کنترل ذهن رو برام سخت کرده بود و شب که به سایت سر زدم دیدم این فایل روی سایت قرار گرفته و باز هم از این همزمانی شگفت زده شدم.
من در یک سازمانی مشغول به کار هستم و اصطلاحا کارمندم مدتی پیش به لطف آموزش های ثروت یک و دوازده قدم تونستم کسب و کار شخصی خودم رو راه اندازی کنم و خداروشکر مقداری بیشتر از حقوق کارمندی دارم پول می سازم و برای چندین نفر هم کارآفرینی کردم چیزی که از بچگی عاشقش بودم خوب همه ی کارهای کسب و کارم رو خودم انجام میدم از پیدا کردن مشتری تا حسابداری و …. و اگه به کارمندانم بگم خودم همه ی کارها رو انجام میدم هرگز باور نمیکنند چون به تنهایی دارم کار چندین نفر رو انجام میدم که خود این قضیه هم توصیه ی استاد بود در دوره ها،به هرحال یه روز صبح خواب موندم و یک ساعت دیرتر به محل کار کارمندی خودم رسیدم از اونجا که رئیس و همکارانم خیلی من رو دوست دارند چیزی نگفتند ولی یک جمله از رئیسم شنیدم که من رو کاملا بهم ریخت اونم این بود ایشون گفت میترسم با دیر آمدنت سر خودت رو به باد بدی….
این جمله برای من خیلی سنگین بود و تا پایان ساعت کاری ام همش به این جمله فکر میکردم که منی که خودم کسب و کار دارم درآمد دارم چندین نفر برام کار میکنند چرا باید یه نفر پیدا بشه این حرف رو به من بزنه و تا غروب ناراحت و عصبانی بودم از دست خودم که چرا زودتر از کارمندی خارج نمیشم من دوست دارم خودم ساعت خواب و بیدارم رو تعیین کنم نه دیگران .
شب قبل از خواب طبق معمول سری به سایت زدم و دیدم استاد این فایل رو گذاشتن و خیلی برام جالب بود درست در زمانی که من کنترل افکارم رو از دست داده بودم حالا نوشدارویی رسیده بود فایل رو گوش دادم و بعد از فایل یهو جرقه ای به ذهنم خورد گفتم تاخیر امروزم و اون حرف رئیسم تلنگری از جانب خدا بود که بهم بگه بابا کی میخوای از کارمندی خارج بشی؟چرا کارت رو بیشتر گسترش نمیدی؟ چرا دست 4 تا آدم دیگه رو نمیگیری که اونا هم بتونن شغل داشته باشن تو که هم علاقه اش رو داری هم مهارتش رو داری و برگ برنده ات هم دانستن قوانین جهان هستی و داشتن استادی مثل استاد عباسمنش هست همه چی مهیاست فقط مونده تو قدم برداری…
این فکر چنان آرامش عمیقی بهم دادکه اصلا یادم رفت من در طول روز ناراحت بودم و در ستاره قطبی پایان شبم یک عالمه نکته مثبت نوشتم که حالم رو بهتر کرد….
دقیقا صحبت های استاد درسته اگه از همون اول جلوی افکار منفی رو نگیریم خدا میدونه این افکار منفی سر از کجا در میارن خدارو شکر که من در زمان درست به مکان درست و فایل درست هدایت شدم.
ممنون از استاد بابت این فایل زیبا ممنونم از بچه های سایت بابت کامنت های زیبا.
سلام به احمد آقا فرهنگیان دوست عزیز و هم فرکانسیام در این سایت الهی
قصدم از نوشتن پیام برایتان این بود که علاوه بر تشکر بابت ارسال دیدگاهتان سخنان پایانیتان را تایید نمایم.
پریشب دوست نازنینی بهم زنگ زد و در خلال صحبتها از ایشان پرسیدم؛ آیا هنوز بازنشست نکردهای خودت را؟
آخه آقا مرتضی دوست قدیمی من به نظرم 38 ساله که معلمه و امسال هم درخواست بازنشستگی نداده!!!
ضمن اینکه ایشان فیلم سازی و کارگردانی هم میکند،حتی چند تا از فیلمهایش که با کمک همسرمحترمشان ساختهاند موفق به دریافت جوایز مختلف و حتی بین المللی گردیده!!!!
و این دوستم پاسخ داد نخیر!!!
بنده که تحت عقاید خودم از قبل همچنین آموزههای استاد عزیزمان در این اواخر فکر میکنم که آدم باید برای خودش کار کند نه کس دیگهای حتی دولت!!!
همیشه به دوستان و اطرافیانم و همین آقا مرتضی گل میگم که واسه خودت سبزی فروشی بکنی بهتره که تو دستگاه دولتی ریاست کنی!!!!
اشتباه واسه دولت کار کردن!!!
رزق و روزی خودتو زن و بچت رو مفت باختی اگر به جز خودت برای دولت کار کنی!!!
دوست داشتم اینها رو به شما هم که صاحب کسب و کاری هستید و حتی کارمند هم دارید عرض کنم و بگویم هرچه زودتر از شغل دولتی خودت را رها کن و آزاد و متمرکز بر شغل خودت شو قطعاً و یقیناً خیلی زود از این کارت خوشحال و شادمان خواهی شد.
من دوستی دارم در شهرستان مان که رئیس دفتر رئیس سازمان آب و فاضلاب شهرستان بود ایشان مدرک فوق لیسانس داشت و 16 سال به طور قراردادی در سازمان آب و فاضلاب مشغول بود.
در کنار آن یک مغازه کوچولوی تعویض و آپارات لاستیک ماشین هم داشت.
حدود یک سال پیش تصمیم گرفت از شغل دولتی دست کشیده و به شغل آزادش بپردازد.
بعد از چند ماه مغازه کوچکش را به یک مغازه بزرگ تعویض روغن تبدیل نمود و بسیار از این کار خود راضی و خوشحال است. خدا را شکر هر روز از هفت و نیم صبح تا 8:30 شب یکسره باز است و زمانی بیکار نیست و همیشه چند مشتری در نوبت منتظر دارد.
خودش تعریف میکرد میگفت برگه استعفایم رو که بردم معاون اداره امضا کنه،بهم گفت حیف نیست 16 سال سابقه داری!!!
کمی بیشتر فکر کن پشیمون خواهی شد!!!
این دوست من به معاون اداره گفته بود،یه روزی خودت بهم میگی که چقدر کار خوبی کردی که رفتی!!!
کاش زودتر این کار را میکردی!!!
و ایشان بارها و بارها از اینکه خودش را رها کرده و به شغل مورد علاقهاش پرداخته،خوشحال و خوشنود است.
بنده نیز سال گذشته به زور و با اصرار فراوان رئیس و معاون و مسئول امور اداری آموزش و پرورش شهرستانمان را راضی کردم تا با بازنشستگی ام موافقت کنند،همیشه میگفتم 30 سالم که پر بشه یک روز هم نمیمانم،این را هم بگویم که خیلی قبلتر برای خروج از کارمندی اقدام کردم،ولی بهم گفتند به هیچ وجه من الوجوه اجازه ترک خدمت نداری،
نه بازنشستگی پیش از موعد و نه بازخریدی!!! و باید تا 30 سال کار کنی!!! تنها در صورتی که بیمار شوی با تایید پزشک معتمد میتوانی از آموزش و پرورش بروی،البته این را هم بگویم که اون موقع شجاعت و جسارت الانم را نداشتم وگرنه اگر سر کار نمیرفتم که اعدامم نمیکردند!!!
منتها کمی بزدل شده بودم که به کارم در آموزش و پرورش ادامه میدادم.
اما الان که برای خودم کار میکنم و تدریس ریاضیات دارم خیلی خیلی راضیم و خداوند را شاکرم.
به قول استاد شاید میبایست تکاملم را طی میکردم تابه این پختگی و تجربه میرسیدم،به هر حال به شما نیز عرض میکنم،
به نظرم کار کردن برای خود یه جورایی توحید در عمله!!!
ولی کار کردن برای دولت شبیه به شرکه!!!
برایتان آرزو میکنم روز به روز بر مدارهای شما در زندگی افزوده گردد و ثروت و نعمت و برکت از در و دیوار زندگیتان جاری گردد
بله من هم 9 سال تجربه کارمندی دولت را داشتم حتی موقع نماز خواندن هم برام تعیین تکلیف می کردند که باید به جماعت بخونی و حتی یک روز به مسئول اداره گفتم شما مسئول ساعت کاری من از 7:30 تا 1:30 هستید مسئول مذهب من که نیستید و خیلی بهشت برخورد ی انسان شخصی به ی آخوند این حرفو بزنه انگار با پتک زدی توی سرش، خلاصه خودم استعفامو نوشتم و از اداره بیرون آمدم و چون تخصصم اینترنت و کامپیوتر و صفحات وب بود مدیریت وبمستری یک سایت را بر عهده گرفتم و دوسالی دستم بود ولی دیدم که چیزهایی که به مردم میگن خودشون اهل عمل نیستند ولش کردم و برای خودم مغازه زدم 15 سال شغل آزاد داشتم و مسائل خاص خودش را داشت و الان 6 ساله که کلا کار فیزیکی ام را جمع کردم و از توی منزل دارم کسب و کار خودم را مدیریت می کنم و همه چیزم دست خودمه و چقدر خداوند را شاکرم که منو هدایت کرد که زیر سلطه کسی نباشی و مستقل برای خودم کار کنم و حتی 14 سال بیمه تامین اجتماعی ام را هم کلا قطع کردم (بیمه تامین اجتماعی مثل ویروس کشنده س برای کارمندان که نمی تونند دل ازش بکنن) هر وقت نجوا به ذهنم می آمد که الان بدبخت میشی با زن و بچه بیمه نداری چی کار می کنی، خدا رو شاهد می گیرم از وقتی که بیمه ام را قطع کردم کمتر مریض شدیم و کمتر به دکتر و بیمارستان سروکار داشتیم انگاری خدا هم کمکم کرد که باور کنم قدیما که بیمه ای به کار نبود ولی مردم سالم تر و با خداتر بودند و الحمدلله الان که دارم این کامنت را برات می نویسم توی اطاق خودم و مدیریت دوتاسایت را بر عهده دارم و مدیریت آی تی یک درمانگاه تخصصی را هم برعهده دارم و قیمت را من تعیین می کنم و هر مبلغی اعلام کنم عاشقانه نقدی دریافت می کنم و الحمدلله رب العالمین راضی هستم
امروز هدایت شدم به خوندن کامنت شما که توی قدم 5 گذاشته بودی از جایی که خونه تون خراب میشه و شما اجاره نشین میشید وترغیب شدن به خوندن ادامه ی کامنتهاتون و رفتم به سایتتون سری زدم و یکی از آموزشهاتون رو هم گوش دادم
خیلی عالی و باعشق بود صحبتهاتون و من هرزمان لازم باشه از آموزشهاتون استفاده میکنم .
تحسینتون میکنم که اینقد پیشرفت کردید و به این نقطه از آزادی زمانی و مالی رسیدید .
خوندن و دیدن پیشرفتهای شما ودوستان انگیزه ی من رو چند برابر میکنه برای ادامه دادن
من هم دارم به ساده کردن کارهام و رسیدن به کاری که هم آزادی زمانی وهم مالی داشته باشه فکر میکنم
یک باور زیبای دیگه رو ازتون یاد گرفتم که :
وقتی افراد این همه توانایی و صداقت منو می بینند عاشقانه خودشون میرن هزارتا دیگه رو میارن
خداروشکر که به من این توانایی رو داده که به مردم کمک کنم .
و این باور؛
قیمت رو من تعیین میکنم و هر مبلغی که اعلام میکنم عاشقانه نقدی دریافت میکنم .
سلام ودرود خدمت شما استاد گرانقدر و خانوم شایسته یار همیشگی شما. وسلام به دوستان ناب. در مورد این فایل میخام بگم من تو این چن روز خیلی به درون خودم سفر کردم. وامروز با دیدن یه عکس به واقعیت این فایل بیشتر مطمین شدم. دوستان من از بچگی وتا جوانی شخصیتم جوری بود که از صد درصد هشتاد در صدش و مثبت فکر می کردم مثبت می دیدم مثبت عمل میکردم وکم کم تو این ده ساله اخر همون بیست در صده اومدم کلا از من یه شخصیتی ساخت که الان با جرات می تونم بگم عملا برام سخت شده که مثبت فکر کنم و ببینم. با دیدن این فایل فهمیدم چرا برام سخت شده چون با جوانه زدن هر درخچه سمی درسته من همون لحظه اعراض کردم که بگذره. ولی این نکته خیلی کلیدی رو بلد نبودم که تو ذهنم پاکش کنم قطعش کنم و یه جوری برای خودم حلش کنم نه تنها این کار و نکردم بلکه مثل یه گله زیبا اینقدر تو ی ذهنم ازش مواظبت کردم که چیزی ازش کم نشه وبارها وبارها برای خودم مرور کردم. ونتیجه این شد این افکار مشابهات خودش و جذب کرد و از من یه شخصیتی ساخت که هشتاد در صدش نا خواسته شد و شاید بیست در صد مثبت. استاد متشکرم شما با این کلیدی که به من دادین خیلی مسایل برام روشن شد و شروع کردم به در اووردن اون درخچه های سمی که الان به درختان تنومندی تبدیل شدن استاد سپاسگزارم. و شاکر خداوند هستم که منو در مداری قرار داد که اسمم تو سایت استاد ثبت بشه. وعکسم ماله ده ساله پیشه که خیلی کم ذهنم منفی بود اما یه چیزی که بود ذهنم پراکنده و مشوش بود و سر دوراهی های زیادی بودم. . اما الان مسیر برام روشن و مشخصه. خدا یا شکرت.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و همه ی قشنگای داخل سایت ، همه ی هم فرکانسی های زیبابین .
راجع به نکات افکار منفی و زندگی اینو بگم که من خیلی وقته خداروشکر تونستم خودموکنترل کنم و جلوی افکار منفی را بگیرم با اینکه افکار منفی ، از بچگی تا الان به خاطر شرایط خانوادگی و محیطی اطرافم بوده و هست ، اما جهت دهیشون و یاد گرفتم ، یکی از آموزش هایی که دیدم و تونستم جلوی این افکار و بگیرم اینکه هروز خودمو درگیر یه کاری بکنم که حالم و خوب میکنه ، هروز به چیز جدیدی آموزش ببینم ،
هروز سعی کنم خالص تر بشم ،
سرم توی کار خودم باشه ،
برای پیشرفت خودم در آرامش کار کنم و خودمو ارتقا بدم ،
که نتایجش هم توی کسب و کارم توی درآمدم و همه چیزم مشخص شده و بسیار خداروشکر میکنم که میتونم هروز صبح توی دفتر شکرگذاریم راجع به داشته هام بنویسم و روز خودمو با فرکانس شادی شروع کنم ،
چند روز یبار اگر نشد هروز بیام چند روز یبار حتما به سایت سر میزنم و خودمو به روز رسانی میکنم راجع به شکر گذاری ،چون اینجا تمام کامنتا پر از شکر کردنه ، پر از حال خوبه ،
اینجوریه که من تونستم با افکار منفی مبارزه کنم
در پناه خداوند بزرگ باشید .
سلام.
کنترل ذهن در هنگام اتفاقات به ظاهر بد و جلوگیری از پیشرفت افکار منفی
توی قدم اول جلسه اول شما توضیح دادید و گفتید یادمون باشه که ما افکارمون نیستیم بلکه ناظر و فرماندار افکارمون هستیم.
یعنی ما قدرت این رو داریم که هر فکری رو تغییر بدیم به سمت خوبی و بهتر و عالی تر
استاد من واقعا مرتب سعی بر این اصل دارم
اصل کنترل ذهن
خداشاهده که هنگام اتفاقات به ظاهر بد اونقدر تلاش میکنم که هم اون قضیه رو از زاویه ای ببینم که بهتر بشم.هم این که خودم رو قانع میکنم که به این دلیل این اتفاق خلق شد و دقیقا طبق فرکانس هام این مسئله پیش اومد،حالا که من فرکانس گذشته خودم رو بد ارسال کردم و این اتفاق خلق شد بیام سعی کنم فرکانس های از این لحظه رو بهتر کنم که آینده نزدیک این اتفاق نیوفته و اشکال هم نداره که الان اینجوری شد،
و میگم حالا که این اتفاق افتاد هم درس گرفتم که به خودم بگم بهتر بود اینجوری کنم و الان تجربه شد برام و الان قانون بیشتر بهم ثابت شد و برای روزها و آینده خودم سعی میکنم درس بگیرم
آقا تمام فکر و ذهنم همین سبک دیدگاه شده
اما یه جاهایی نشست میکنه احساسات بد و نجواها
از یه جایی در میره و لیز میخوره و تا میام به خودم میبینم الان نیم ساعته که ذهن یه جهنم ساخته برام.و تا میام خودم رو جمع میکنم میبینم نیم ساعت من رو خودم کار کردم تا تونستم آتش اون جهنم رو خاموش کنم و به حالت قبل برگردونم.
این مسائل شاید همیشه در جهان وجود داشته باشه.
اما بخدا که کنترل افکار یا همون تقوا برای ما کافیه یا بگم مکمل بسیار موثری هست.
وقتی میخوای ذهن رو کنترل کنی باید بیای به زیبایی ها توجه کنی و یا شکرگزاری کنی.
وقتی شکرگزاری کنی به فراوانی داری دقت میکنی
وقتی به فراوانی دقت میکنی دقیقا داری قدرت خدا رو به رخ میکشی وقتی قدرت خدا رو میبینی در فراوانی اونجا میگی پس این خدا حتما حلال مشکلاتی.حالا خدایا این مشکل رو حل کن برام تو که رحمانی.تو که رزاقی.
خدایا من میسپارم به تو خودم و تمام زندگیم رو
خدایا من تسلیم تو هستم حالا تو مثل همیشه قدرت نمایی کن
خدایا تو که خورشید رو مثل یک دانه ارزن آفریدی،و حل مشکل من برات چیزی نیست
خدایا تو که جهان رو خلق کردی پس جمع و جود کن مسئله من رو
سلام استاد عزیزم ،به به چه هوای دل انگیزی،چقدراین برگها زیباست ،سلام مریم عزیزم که با عشق داری برای این فایل زحمت میکشی،علف های هرز همیشه خیلی سریع رشد میکنند،نباید اجازه بدیم که باغ ذهنمون رو افکار هرز رشد کنه،استاد این مثال زیبا رو داره توی طبیعت وزندگی وواضح توضیخ میده عاشقتم استاد خوبم،دقیقا استاد جمله بعدیشون همین حرف بود چقدر جالب بود،بله استاد خوبم تا وقتی هواسمون هست به باغ ذهن ووجودمون وهرروز رسیدگی میکنیم متوجه میشیم وقاعدتا سریع جلوی رشدشون رو میگیریم وقتی هرروز توی سایت به یک فایل نگاه میکنم مواظبته،ولی وقتی چند روز دور میشم چند ساعت حتی میبینم که گیر کردم توی فکرم،باید مراقب ورودی ها باشم شبکه های اجتماعی هم یکی دیگه ازاون کارهایی که به رشد افکار هرز کمک میکنه،زیبایی این باغ به رسیدگی شه ،فضای ذهن ما عمیقه،وباید مراقب بود شبانه روز،جاداره یه خدا قوت بگم به استاد ومریم عزیزم که هرروز دارن برای زیبایی وشکوفایی این بهشت تلاش میکنند وبا نشون دادنش به ما کمک میکنند به هرس کردن علفهای هرز فکر ما،امروز عالی بود وبی نظیر اتفاقات خوب پشت سرهم داره میفته ومن درحال شکرگزاری وتمرین ستاره قطبی هستم ،خواستم بگم یکی دیگه از پاکسازی های ذهن هرشب تمرین ستاره قطبیه،بعضی افکار من به قدری رشد کرده که فقط با ابزار قوی مثل حرفهای مثبت استاد میتونم قطع کنم بارها خودم تونستم عالی عمل کنم ولی گاهی دربرابر افکارم عاجز میشم وفقط صحبتهای استاد اونارو ریشه کن میکنه ،خداروشکر برای وجود استاد عزیزم ️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد و سلام مریم جان
خدایا شکرت که مرا در زمان مناسب هدایت کردی به سمت این آگاهی های ناب و الهی
حال خوب= ایجاد و یا تغییر باورها
حالا باورها ها چیه ؟ رشته افکاری هست که در برخی شرایط و موقعیت ها احساس خوبی به من نمیدهد..
پس احساسات من یک قطب نما و نقشه راه هست برای من که آیا در مسیر نعمت ها زندگی میکنم یا در مسیر کسانی که به خودشان ظلم کردند..
این من هستم که فرمان زندگی ام را به دست دارم و به هرکجا که میخواهم میتوانم هدایتش کنم نه هر عامل بیرونی دیگر فقط وفقط خودم هستم
و هرچه قدر سپاسگزار تر باشم ،هرچه قدر شکارچی نکات مثبت باشم هرچه قدر احساس خوب دائمی داشته باشم در بهترین مسیر با بهترین موقعیت ها وشرایط روبه رو میشوم
باید در دلم توکل ،ایمان، امید،جوانه بزند
باید آرامش تکه ای از وجودم شود
باید صبر تمام وجودم را فرا گیرد
خدایا شکرت
استاد جان و مریم جان سپاسگزارتان هستم
سلام بر استاد عزیزم
ممنون از فایل زیباتون. دقیقا همین هست ولی یک بحث جالب که خدمتتون عرض کنم اینه که دقیقا شما بهش اشاره کردید اونم اینه که افکار منفی باز ریشه کن نمیشن و ممکنه بخوان دوباره رشد کنن و ما نباید این اجازه رو بدیم اون هم با دیدن چنین فایل هایی با تمرکز بر روی نکات مثبت.
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
چقدر این فایل عالی و بموقع بود استاد
کاملا درست اشاره کردید و مثال بسیار ملموس و قابل فهمی رو زدید
وقتی به افکار منفی اجازه رشد میدی و دقت نمیکنی روی ورودی های ذهنت ، این افکار منفی همینطور رشد میکنن و تبدیل میشن به یک باور اشتباه و یک کوه بزرگی که نمیتونی از بین ببریش یا از بین بردنش بسیار سخت و انرژی بر میشه
مثال علف های هرز پارادایس، وقتی که کوچیک هستن و ریشه خاصی ندارن با دست هم میشه از ریشه درشون آورد و جلوی رشدشون رو گرفت ولی وقتی اجازه بدی بزرگ بشن و بهشون سر نزنی ، تبدیل میشن به درخت هایی با ریشه های قطور و ساقه های کلفت که با تراکتور هم از جا تکون نمیخورن، و باید با ابزاری قوی تر و محکم تر و با هزینه بیشتر از جا درشون بیاری
افکار منفی هم به همین صورت هستن، وقتی یک فکر منفی در ذهن ما ورود کرده میشه با تغذیه نکردن و توجه نکردن و تمرکز روی خوبی ها و نکات مثبت اون فکر منفی رو به راحتی و در زمان کم و با صرف هزینه کمتر از بین برد ولی وقتی همش بهش توجه میکنیم و تغذیه اش میکنیم نیاز مند انرژی بیشتر و هزینه و زمان بیشتر خواهد بود
خودم قبلا که این آگاهی ها و قوانین خداوند رو نمیدونستم مثا اکثر بدنه جامعه روی موضوعی که ناراحت کننده بود تمرکز میکردم توجه میکردم و تغذیه اش میکردم، و میدیدم که از جنس همون اتفاق باز هم برام داره اتفاق میفته و مثل برگی در باد بودم اما الان که با شما آشنا شدم کلی فایل های رایگان دیدم از شما دوره 12 قدم رو تهیه کردم و قدم آخر هستم میبینم که با توجه روی نکات مثبت و آبیاری نکردن افکار منفی وقتی که نهالی کوچیک هستن چقدر راحت میشه از بین بردشون، و هر چقدر به نکات مثبت توجه کنم و تمرکزم روی نکات مثبت و نعمت ها باشه و سپاسگزار خداوند باشم دارم نهال زیبای درختان میوه رو آبیاری میکنم و از جنس همون اتفاقات وارد زندگیم میشه
البته که این اصلاح علف های هرز و آبیاری درختان میوه ذهنمون باید همیشگی و برای تمام عمر باشه چون نمیشه بگیم یه بار این کارو کردیم دیگه نیازی به توجه و تمرکز به ورودی های ذهن نیست بلکه همیشه باید انجام بدیم
بسیار ممنونم از شما استاد عزیز این فایل عالی، زیبا و فوق العاده بود، استاد جان خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
سلام استادجان سلام استادخوووبم منم عاشقتممم که توبهترینی .خداروهزاراااااان مرتبه شکرکه منوبسمت بهترین استادهدایت کردخدایاشکرت .
حرفهای شماروبایدباطلانوشت .وای این جمله آخرتون که بایددراحساس آرامش بودتانعمتهای خدارودریافت کردعالییییی بودقربونتون برم استادکه شماجزکلام حق جزکلام رب العالمین چیزی به مانمیگین انشاالله ماهم شاگردای خوبی باشیم وعمل کنیم …
سلام درود خدمت استادعزیزم ومریم جون باعشق
استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم بابت این فایل زیبا وپرازنکتهای مهم و تاثیر گذار من که خیلی لذت بردم حالا بریم تفسیر خودم روازاین فایل بگم
من دریک خانواده بشدت منفی پدر بشدت منفی وعصبی ومادری بشدت پرخاشگر چون پدرم جانباز بود خیلی توزندگی ما موج منفی بود چون من فرزند بزرگ خانواده بودم بیشتر مورد اسیب قرار گرفته بودم مادر من بشدت منفی باف بود همیشه ازکمبود ازفقر حرف میزد ومن ومادرم همیشه اینقدر درطول روز غرق درافکار منفی میشودیم که دیگه حس وحال بلند شدن رونداشتم خلاصه این افکارمنفی اینقدر دروجودمن ریشه زده بود که من درسن 15سالگی تبدیل شده بودم یک دختر گوشه گیر تنها و همیشه برای تایید شدن کارهای انجام میدادم که باب میلم نبود چون همیشه مادرمیگفت زن اگه میخواد خوشبخت بشه باید خودشو فدای دیگران کنه باید ازجونش مایع بزار این افکارمنفی وفکرمنفی اینقدر دروجود من رشد کرده بود که برمن سلطنت میکرد ومن غلام حلقه به گوش اون شده بودم من خیلی رنج میکشیدم ودرد ولی بلد نبودم چطور با افکارمنفی جلوگیری کنم همیشه یک چیزی دروجودم میگفت راهت اشتباه ارزو ولی من چون بلد نبودم چیکارکنم همیشه این حسو تو خودم خفه میکردم وبا گفتن جمله که مادر چندتاپیراهن ازمن بیشتر پاره کرده خودمو قانع میکردم خلاصه این افکار منفی اینقدر دروجودم ریشها محکم شبیه به همان درختچهای که استاد نشون دادبود شده بود محکم خطرناک وترسناک هر چه من بزرگتر میشودم اون درختچها بزرگتر وتنومندترمیشودن دیگه من حریف اونها نبودم سالها گذشته من ترک تحصیل کردم یک ازدواج ناموفق داشتم وهرروز پیرترپیرتر میشودم چون بلد نبودم افکارمو مدیریت کنم همیشه حالم بد بود خوشحالی من مقطعی بود باز دوباره میشود همون ارزوی ناامید وغمگین هیچ چیز سرجاش نبود نه حالم نه روزگارم تا رسید به سال 97که با استاد اشناشدم اونم به وسیله دوستم وقتی داخل تلگرام حرفهای استاد گوش میکردم به پهنایی صورت اشک میریختم الخصوص وقتی از شرایط خانواده محترمشون میگفتن میگفتم وای چقدر زندگی استاد شبیه منه اونجا بود که استاد به صورت منظم وپایدار دنبال میکردم چون من واستاددردهایمان مشترک بود خلاصه اینقدر گوش کردم که تبدیل شدم به یک ارزوی کمی خوشحال وامیدوار نتیجه گوش کردن به فایلهای هدیه شد خرید دوازده قدم درتاریخ 1402/08/07خداروشکر
وقتی که این فایل اومد روی سایت منو برد به سالهای دور که چقدر این افکارمنفی منو بدبخت کرده بود ترک تحصیل ازدواج ناموفق خود کشی چقدر گریه کردم اول حسرت خوردم گفتم کاش اون موقع بااستاد اشنا میشود الان زندگی بهتری داشتم ولی بعد گفتم خداروشکر من باید قانون تکامل طی میکردم تا این حرفهارو باگوشت وپوست واستخونم درک کنم
ولی الان بامفاهیم دوازده قدم وفایل امروز یاد گرفتم ریشه تمام افکارمنفی که درطول روز به ذهنم میاد شناسایی کنم وجهت دهی کنم به سمت افکار مثبت وخوب چون ذهن من همیشه منفی باف بود خیلی سخت بود وهست که سریع تغییرجهت بدم ولی من با گوش کردن به فایل دوازده قدم وفایلهای که روسایت هستن وکتابهای استاد سریع ذهنمو ونجواهای ذهنمو خاموش میکنم هنوز کارزیاد داره تا ذهنم مثبت گرا باشه ولی من تلاش میکنم وایمان دارم خدا درکنارمنه
وهمیشه با خودم میگم اگه ارزو جلوی این افکار منفی رو نگیری دوباره اون درختچهاسبز میشن وهم کارت سخت میشه هم حال وایندتو خراب میکنه پس سعی کن با تمرینها دوازده قدم وسخنان استاد وکامنتها بچها این درختچها رو در نطفه خفه کنی
استاد عزیزم ممنونم ازتون عاشقانه دوستدارم به زودی در امریکا میبینمتون مریم جون خیلی دمت گرم شما الگوی من به عنوان یک زن خودساخته هستی واستاد الگوی یک مرد ازادوثروت مند وتوحیدی
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
خیلی برام جالبه کامنت ها رو که میخوندم متوجه شدم همه ی بچه ها درست قبل از این فایل یه اتفاقی براشون افتاده که نیاز داشتن به کنترل ذهن و جلوگیری از رشد افکار منفی که این فایل میاد روی سایت و مثل نوشدارویی حال بچه ها رو خوب میکنه وقتی به این قضیه فکر کردم بیش تر همفرکانسی و قانون جهان هستی رو درک کردم از یه طرف استاد همیشه از خداوند درخواست میکنه که شاگردهایی داشته باشه که آماده دریافت باشن و استاد نخواد تازه اونا رو ورز بده و آماده کنه و از طرفی هم هرکس توی سایت هست آماده دریافت هست و با برخورد با یه تضاد و دیدن این فایل درسش رو برمیداره میزاره تو کوله پشتیش و مسیر رو ادامه میده خداروشکر که من هم جزو مسافران این کشتی نجات هستم.
اما درباره این فایل باید بگم من هم مثل اکثر دوستان با تضادی مواجه شدم که حسابی کنترل ذهن رو برام سخت کرده بود و شب که به سایت سر زدم دیدم این فایل روی سایت قرار گرفته و باز هم از این همزمانی شگفت زده شدم.
من در یک سازمانی مشغول به کار هستم و اصطلاحا کارمندم مدتی پیش به لطف آموزش های ثروت یک و دوازده قدم تونستم کسب و کار شخصی خودم رو راه اندازی کنم و خداروشکر مقداری بیشتر از حقوق کارمندی دارم پول می سازم و برای چندین نفر هم کارآفرینی کردم چیزی که از بچگی عاشقش بودم خوب همه ی کارهای کسب و کارم رو خودم انجام میدم از پیدا کردن مشتری تا حسابداری و …. و اگه به کارمندانم بگم خودم همه ی کارها رو انجام میدم هرگز باور نمیکنند چون به تنهایی دارم کار چندین نفر رو انجام میدم که خود این قضیه هم توصیه ی استاد بود در دوره ها،به هرحال یه روز صبح خواب موندم و یک ساعت دیرتر به محل کار کارمندی خودم رسیدم از اونجا که رئیس و همکارانم خیلی من رو دوست دارند چیزی نگفتند ولی یک جمله از رئیسم شنیدم که من رو کاملا بهم ریخت اونم این بود ایشون گفت میترسم با دیر آمدنت سر خودت رو به باد بدی….
این جمله برای من خیلی سنگین بود و تا پایان ساعت کاری ام همش به این جمله فکر میکردم که منی که خودم کسب و کار دارم درآمد دارم چندین نفر برام کار میکنند چرا باید یه نفر پیدا بشه این حرف رو به من بزنه و تا غروب ناراحت و عصبانی بودم از دست خودم که چرا زودتر از کارمندی خارج نمیشم من دوست دارم خودم ساعت خواب و بیدارم رو تعیین کنم نه دیگران .
شب قبل از خواب طبق معمول سری به سایت زدم و دیدم استاد این فایل رو گذاشتن و خیلی برام جالب بود درست در زمانی که من کنترل افکارم رو از دست داده بودم حالا نوشدارویی رسیده بود فایل رو گوش دادم و بعد از فایل یهو جرقه ای به ذهنم خورد گفتم تاخیر امروزم و اون حرف رئیسم تلنگری از جانب خدا بود که بهم بگه بابا کی میخوای از کارمندی خارج بشی؟چرا کارت رو بیشتر گسترش نمیدی؟ چرا دست 4 تا آدم دیگه رو نمیگیری که اونا هم بتونن شغل داشته باشن تو که هم علاقه اش رو داری هم مهارتش رو داری و برگ برنده ات هم دانستن قوانین جهان هستی و داشتن استادی مثل استاد عباسمنش هست همه چی مهیاست فقط مونده تو قدم برداری…
این فکر چنان آرامش عمیقی بهم دادکه اصلا یادم رفت من در طول روز ناراحت بودم و در ستاره قطبی پایان شبم یک عالمه نکته مثبت نوشتم که حالم رو بهتر کرد….
دقیقا صحبت های استاد درسته اگه از همون اول جلوی افکار منفی رو نگیریم خدا میدونه این افکار منفی سر از کجا در میارن خدارو شکر که من در زمان درست به مکان درست و فایل درست هدایت شدم.
ممنون از استاد بابت این فایل زیبا ممنونم از بچه های سایت بابت کامنت های زیبا.
سلام به احمد آقا فرهنگیان دوست عزیز و هم فرکانسیام در این سایت الهی
قصدم از نوشتن پیام برایتان این بود که علاوه بر تشکر بابت ارسال دیدگاهتان سخنان پایانیتان را تایید نمایم.
پریشب دوست نازنینی بهم زنگ زد و در خلال صحبتها از ایشان پرسیدم؛ آیا هنوز بازنشست نکردهای خودت را؟
آخه آقا مرتضی دوست قدیمی من به نظرم 38 ساله که معلمه و امسال هم درخواست بازنشستگی نداده!!!
ضمن اینکه ایشان فیلم سازی و کارگردانی هم میکند،حتی چند تا از فیلمهایش که با کمک همسرمحترمشان ساختهاند موفق به دریافت جوایز مختلف و حتی بین المللی گردیده!!!!
و این دوستم پاسخ داد نخیر!!!
بنده که تحت عقاید خودم از قبل همچنین آموزههای استاد عزیزمان در این اواخر فکر میکنم که آدم باید برای خودش کار کند نه کس دیگهای حتی دولت!!!
همیشه به دوستان و اطرافیانم و همین آقا مرتضی گل میگم که واسه خودت سبزی فروشی بکنی بهتره که تو دستگاه دولتی ریاست کنی!!!!
اشتباه واسه دولت کار کردن!!!
رزق و روزی خودتو زن و بچت رو مفت باختی اگر به جز خودت برای دولت کار کنی!!!
دوست داشتم اینها رو به شما هم که صاحب کسب و کاری هستید و حتی کارمند هم دارید عرض کنم و بگویم هرچه زودتر از شغل دولتی خودت را رها کن و آزاد و متمرکز بر شغل خودت شو قطعاً و یقیناً خیلی زود از این کارت خوشحال و شادمان خواهی شد.
من دوستی دارم در شهرستان مان که رئیس دفتر رئیس سازمان آب و فاضلاب شهرستان بود ایشان مدرک فوق لیسانس داشت و 16 سال به طور قراردادی در سازمان آب و فاضلاب مشغول بود.
در کنار آن یک مغازه کوچولوی تعویض و آپارات لاستیک ماشین هم داشت.
حدود یک سال پیش تصمیم گرفت از شغل دولتی دست کشیده و به شغل آزادش بپردازد.
بعد از چند ماه مغازه کوچکش را به یک مغازه بزرگ تعویض روغن تبدیل نمود و بسیار از این کار خود راضی و خوشحال است. خدا را شکر هر روز از هفت و نیم صبح تا 8:30 شب یکسره باز است و زمانی بیکار نیست و همیشه چند مشتری در نوبت منتظر دارد.
خودش تعریف میکرد میگفت برگه استعفایم رو که بردم معاون اداره امضا کنه،بهم گفت حیف نیست 16 سال سابقه داری!!!
کمی بیشتر فکر کن پشیمون خواهی شد!!!
این دوست من به معاون اداره گفته بود،یه روزی خودت بهم میگی که چقدر کار خوبی کردی که رفتی!!!
کاش زودتر این کار را میکردی!!!
و ایشان بارها و بارها از اینکه خودش را رها کرده و به شغل مورد علاقهاش پرداخته،خوشحال و خوشنود است.
بنده نیز سال گذشته به زور و با اصرار فراوان رئیس و معاون و مسئول امور اداری آموزش و پرورش شهرستانمان را راضی کردم تا با بازنشستگی ام موافقت کنند،همیشه میگفتم 30 سالم که پر بشه یک روز هم نمیمانم،این را هم بگویم که خیلی قبلتر برای خروج از کارمندی اقدام کردم،ولی بهم گفتند به هیچ وجه من الوجوه اجازه ترک خدمت نداری،
نه بازنشستگی پیش از موعد و نه بازخریدی!!! و باید تا 30 سال کار کنی!!! تنها در صورتی که بیمار شوی با تایید پزشک معتمد میتوانی از آموزش و پرورش بروی،البته این را هم بگویم که اون موقع شجاعت و جسارت الانم را نداشتم وگرنه اگر سر کار نمیرفتم که اعدامم نمیکردند!!!
منتها کمی بزدل شده بودم که به کارم در آموزش و پرورش ادامه میدادم.
اما الان که برای خودم کار میکنم و تدریس ریاضیات دارم خیلی خیلی راضیم و خداوند را شاکرم.
به قول استاد شاید میبایست تکاملم را طی میکردم تابه این پختگی و تجربه میرسیدم،به هر حال به شما نیز عرض میکنم،
به نظرم کار کردن برای خود یه جورایی توحید در عمله!!!
ولی کار کردن برای دولت شبیه به شرکه!!!
برایتان آرزو میکنم روز به روز بر مدارهای شما در زندگی افزوده گردد و ثروت و نعمت و برکت از در و دیوار زندگیتان جاری گردد
به خدای مهربان میسپارمتان و خدا نگهدار
سلام دوست عزیزم
بله من هم 9 سال تجربه کارمندی دولت را داشتم حتی موقع نماز خواندن هم برام تعیین تکلیف می کردند که باید به جماعت بخونی و حتی یک روز به مسئول اداره گفتم شما مسئول ساعت کاری من از 7:30 تا 1:30 هستید مسئول مذهب من که نیستید و خیلی بهشت برخورد ی انسان شخصی به ی آخوند این حرفو بزنه انگار با پتک زدی توی سرش، خلاصه خودم استعفامو نوشتم و از اداره بیرون آمدم و چون تخصصم اینترنت و کامپیوتر و صفحات وب بود مدیریت وبمستری یک سایت را بر عهده گرفتم و دوسالی دستم بود ولی دیدم که چیزهایی که به مردم میگن خودشون اهل عمل نیستند ولش کردم و برای خودم مغازه زدم 15 سال شغل آزاد داشتم و مسائل خاص خودش را داشت و الان 6 ساله که کلا کار فیزیکی ام را جمع کردم و از توی منزل دارم کسب و کار خودم را مدیریت می کنم و همه چیزم دست خودمه و چقدر خداوند را شاکرم که منو هدایت کرد که زیر سلطه کسی نباشی و مستقل برای خودم کار کنم و حتی 14 سال بیمه تامین اجتماعی ام را هم کلا قطع کردم (بیمه تامین اجتماعی مثل ویروس کشنده س برای کارمندان که نمی تونند دل ازش بکنن) هر وقت نجوا به ذهنم می آمد که الان بدبخت میشی با زن و بچه بیمه نداری چی کار می کنی، خدا رو شاهد می گیرم از وقتی که بیمه ام را قطع کردم کمتر مریض شدیم و کمتر به دکتر و بیمارستان سروکار داشتیم انگاری خدا هم کمکم کرد که باور کنم قدیما که بیمه ای به کار نبود ولی مردم سالم تر و با خداتر بودند و الحمدلله الان که دارم این کامنت را برات می نویسم توی اطاق خودم و مدیریت دوتاسایت را بر عهده دارم و مدیریت آی تی یک درمانگاه تخصصی را هم برعهده دارم و قیمت را من تعیین می کنم و هر مبلغی اعلام کنم عاشقانه نقدی دریافت می کنم و الحمدلله رب العالمین راضی هستم
سلام دوست عزیز و هم فرکانسی
محمد جان
امروز هدایت شدم به خوندن کامنت شما که توی قدم 5 گذاشته بودی از جایی که خونه تون خراب میشه و شما اجاره نشین میشید وترغیب شدن به خوندن ادامه ی کامنتهاتون و رفتم به سایتتون سری زدم و یکی از آموزشهاتون رو هم گوش دادم
خیلی عالی و باعشق بود صحبتهاتون و من هرزمان لازم باشه از آموزشهاتون استفاده میکنم .
تحسینتون میکنم که اینقد پیشرفت کردید و به این نقطه از آزادی زمانی و مالی رسیدید .
خوندن و دیدن پیشرفتهای شما ودوستان انگیزه ی من رو چند برابر میکنه برای ادامه دادن
من هم دارم به ساده کردن کارهام و رسیدن به کاری که هم آزادی زمانی وهم مالی داشته باشه فکر میکنم
یک باور زیبای دیگه رو ازتون یاد گرفتم که :
وقتی افراد این همه توانایی و صداقت منو می بینند عاشقانه خودشون میرن هزارتا دیگه رو میارن
خداروشکر که به من این توانایی رو داده که به مردم کمک کنم .
و این باور؛
قیمت رو من تعیین میکنم و هر مبلغی که اعلام میکنم عاشقانه نقدی دریافت میکنم .
ممنونم از آگاهی های نابی که به من دادی
درپناه الله یکتا شاد سعادتمند و ثروتمند باشی
سلام ودرود خدمت شما استاد گرانقدر و خانوم شایسته یار همیشگی شما. وسلام به دوستان ناب. در مورد این فایل میخام بگم من تو این چن روز خیلی به درون خودم سفر کردم. وامروز با دیدن یه عکس به واقعیت این فایل بیشتر مطمین شدم. دوستان من از بچگی وتا جوانی شخصیتم جوری بود که از صد درصد هشتاد در صدش و مثبت فکر می کردم مثبت می دیدم مثبت عمل میکردم وکم کم تو این ده ساله اخر همون بیست در صده اومدم کلا از من یه شخصیتی ساخت که الان با جرات می تونم بگم عملا برام سخت شده که مثبت فکر کنم و ببینم. با دیدن این فایل فهمیدم چرا برام سخت شده چون با جوانه زدن هر درخچه سمی درسته من همون لحظه اعراض کردم که بگذره. ولی این نکته خیلی کلیدی رو بلد نبودم که تو ذهنم پاکش کنم قطعش کنم و یه جوری برای خودم حلش کنم نه تنها این کار و نکردم بلکه مثل یه گله زیبا اینقدر تو ی ذهنم ازش مواظبت کردم که چیزی ازش کم نشه وبارها وبارها برای خودم مرور کردم. ونتیجه این شد این افکار مشابهات خودش و جذب کرد و از من یه شخصیتی ساخت که هشتاد در صدش نا خواسته شد و شاید بیست در صد مثبت. استاد متشکرم شما با این کلیدی که به من دادین خیلی مسایل برام روشن شد و شروع کردم به در اووردن اون درخچه های سمی که الان به درختان تنومندی تبدیل شدن استاد سپاسگزارم. و شاکر خداوند هستم که منو در مداری قرار داد که اسمم تو سایت استاد ثبت بشه. وعکسم ماله ده ساله پیشه که خیلی کم ذهنم منفی بود اما یه چیزی که بود ذهنم پراکنده و مشوش بود و سر دوراهی های زیادی بودم. . اما الان مسیر برام روشن و مشخصه. خدا یا شکرت.