https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-28 04:01:112023-12-06 04:28:00چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
723نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم و دوستان گرامی من از طریق پروفایل خواهرم کامنت میزارم هانیه هستم
منم چند تا مثل استاد مثال میزنم،اگر افکار منفی جلوگیری نکنیم مثل این میمونه که :
1. وقتی ما وزن مون رو کم کردیم تغییر کردیم، رعایت نکنیم بازم شروع میشه به چاق شدن خودتم خبر نداری ناخودآگاه آروم آروم بعد 2 3 ماه میبینی عه چقدر چاق شدم به شدت ( یاد استاد عزیز افتادم یکی از فایل ها تعریف میکرد توی دوره دوازده قدم میگفت توی کشتی بندر عباس اینقدر غذای خوشمزه میپختن میخوردم،یک روز دیدم نمیتونم از در وارد بشم اونجا فهمیدم به شدت چاق شدم خخخخ )
2. تو مدرسه وقتی یه دانش آموزی بعد از گرفتن مطالب جدیدی از معلم؛ بیاد تمرین نکنه، مطالعه نکنه نگه داره سر آخر امتحان پایان ترم، به شدت فشار میفته، سختی میکشه کتاب رو تموم بکنی یا حتی یک روز غایب بشی از مدرسه معلم کلی درس داده به خصوص ریاضی خخخخ . (من یادمه دوران ابتدایی 10 روز نرفتم مدرسه، خیلی سخت بود )
3. سومین مورد هم وقتی خونتون رو نظافت میکنی نگه داری یک ماه، یا یکهفته بعد، اصلا دست نزنی میبینی خونه تون چقدر کثیف، آشغال زیاد شده و میگی یا خدا چرا من همون روز اول مرتب و تمیز نگه نداشتم خونه رو.
4. و در آخر یک نفر مثلا تازه شروع میکنه کشیدن سیگار روز اول روزی یک دونه امتحان میکنه بعد از چند روز شروع میکنه دو تا بعد چندین ماه میبینه یک پاکت شده، خودشم سیگار سخته ترک کردن
مریم بانو ازتون سپاسگذارم که باعشق فیلمبرداری میکنیدواین تصاویر فوقالعاده رو برای ما به تصویر میکشید
خداروشکر بابت طبیعت زیبای پرادایس
خداروشکر بابت این همه ترکیب رنگ زیبا
خداروشکر که الان به فکر زدن درختا و درخچه های هرز هستید. اگه قراربود یکسال دیگه این کارو میکردید قطعا کار خیلی سخت میشد
چه قدر لباستون زیباست وچه قدر رنگ سفید بهتون میاد استاد عزیز
چه قدر من در مکان و زمان مناسبی هستم
خداروصدهزارمرتبه شکر بابت این موضوع
یه فکر منفی ذهنم رو قلقلک میداد یه ترسی داشت شروع میکرد به خودنمایی و نجواهایی که بیشتروبیشترمیشد
راستش از زمانی که این فایل روی سایت قرارگرفت هی به خودم میگفتم الان وقتش نیست دانلودش کنی برو فایل های قبلی که دانلود کردی رو ببین بعد بیا این فایلو دانلودکن و ببین
چندمدت پیش به صورت صوتی دانلودش کردم و بعد تموم شدن فایل گفتم نه اینجوری به دردنمیخوره برو تصویری دانلودش کن
دیگه دانلودش نکردم تا دیشب که اومدم تو سایت به طور اتفاقی دستم خورد روی دوره توانایی کنترل ذهن(یعنی دستم لرزید) و این فایل رو دیدم و دانلودش کردم حتی امروز صبح هم قصد داشتم ببینمش اما این کارو نکردم .
داشتم میگفتم یه فکر منفی ذهنم رو قلقلک میداد یه ترسی داشت شروع میکرد به خودنمایی که یه حسی بهم گفت بیام این فایلو ببینم
بله درست در مکان و زمان مناسب . دقیقا همون لحظه ای که تقریبا کلافه شده بودم و ترسم ثانیه به ثانیه بیشتر میشد حتی تا نصفه های کلیپ هم این ترس با من بود همونجا به خدا گفتم خدایا من ناتوانم در برابر توخدایا منو هدایت کن خدایا به من کمک کن …….هرموقع این جملاتو میگم ورق برمیگرده و این بارهم همین طور شد ورق برگشت انگار آدم چندثانیه پیش نبودم حرفای استادو بیشتر درک میکردم ،آرامش بیشتری داشتم ، ترسم که خیلی کم تر شده بود. من زاویه دیدم نسبت به اتفاقی که برام پیش اومده بود رو عوض کردم و اینجا بود که دنیا بهم لبخند زد
استاد عزیزم ازتون سپاسگذارم چه قدر به این حرفا احتیاج داشتم
چه قدر این جمله به من کمک کردکه گفتید وقتی احساس بدی داریدیعنی دارید به یک موضوع از زاویه ای نگاه میکنید که احساس بدی به شما میده
بله درسته ، کاملا درسته
چه قدر این جمله رو دوست دارم که در جایی که ترس هست ایمان نیست
الان خیلی خوشحالم که تونستم ذهنم رو کنترل کنم و این علف هرز را تا بزرگ نشده قطعش کردم یعنی تلاش خودموکردم و موفق هم بودم بقیه اش را به خدا میسپارم
درواقع ترس را ازخودم دور میکنم تا جایی برای ایمانم باشد
الان احساس خوبی دارم یاد گرفتم وقتی احساسم خوب است به خدا بگم بازهم ازاین اتفاقات و احساسات خوب میخوام
خداروشکر میکنم بابت تک تک لحظات زندگیم
بابت هم زمانی های زندگیم
بابت نعمت های بی شمارخدواند در زندگیم
بابت خواندن کامنت های دوستان گلم
بابت تضادهای زندگیم
بابت بودن استاد و مریم بانوی عزیز در زندگیم
درپناه خداوند باشید زندگیتون سرشار از عشق و شادی
روز مادر رو پیشاپیش به تمام مادرهای سایت تبریک میگم
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم خانم شایستهی محترم و تمامی دوستان گرامی
افکار زیادی توی سرم هست که دوست دارم به رشتهی تحریر در بیارم، خدایا ازت می خواهم کمکم کنی و هدایتم کنی که مطالب رو در ذهنم دسته بندی کنم و به بهترین نحو ممکن بنویسم
الهی به امید تو …
این روزها انگار من تازه متولد شدم …
واقعاً همچین حسی رو دارم
خیلی چیزها برای من جدیده و خیلی وقت ها به خاطر همزمانی ها شگفت زده میشم
این به نام خدای جدیدی که بالا نوشتم به لطف تشخیص دادنِ اصل از فرع هستش:)
مدتی بود اولِ تمام نوشته هایم می نوشتم «به نام یگانه خالق هستی» ، خب ، هم زیبا و دلنشین بود برایم و هم پر مفهوم
من اعتقادم اینه که باید به نام خدا گفتن ، یاد کردن از خدا ، نماز خواندن و … بهم احساس آرامش و یقین بده
این اون چیزی که اصل هستش ، اینکه به چه شکل بنویسم بر میگرده به من :) من تا چند روز پیش با اون صفت و اون جمله در مورد خداوند حال دلم خوب میشد ، حالا توسط یکی از دستان زیبا و مهربان خداوند هدایتی رو دریافت کردم که این مدل به نام خدا نوشتن به من احساس بهتری میده و از این به بعد اولِ تمام دل نوشته هایم این به نام خدا رو می نویسم
مدتی هست دارم این فایل رو گوش میدهم و آگاهی های خیلی خوبی هم ازش دریافت کردم و می خواهم بشینم و یک بار با دقت فراوان نت برداری هم بکنم
با آگاهی های این فایل به یادِ سال نود و هشت و روزهای اولیهای که وارد این جهان جدید شده بودم می افتم، وقتی به یاد میارم پیشرفت کوانتومی سال اولم رو ... وقتی به یاد میارم همزمانی ها و شگفتی های اون سال رو … وقتی به یاد میارم که چطور به خاطر رستاخیزی که به پا کرده بودم برای کنترل ورودی هایم زندگیم شیرین شده بود ؛ شیرین تر از هندونه :)) ، (ببخشید من عسل رو مثال نمیزنم ها :)) عسل دوست ها یه وقت ناراحت نشن:)) ، آخه من هندونه خیلییییی دوست دارم:)) چی کار کنم!) وقتی به یاد میارم که چی شد که در طی چند ماه درآمد من هفت هشت برابر شد… خیلی دلم قرص میشه، خیلی به آرامش و یقین میرسم ، خیلی احساس قدرت می کنم که … آقا من یه برگی رها شده بر روی جریانِ موّاجِ رودخانهای خروشان نیستم ، من یه انسانم ، اشرف مخلوقات ، خداوند برای من عزت و احترام قائل شده و از روح خودش در من دمیده و به من گفته اگر ذهنت رو کنترل کنی ، اگر سپاسگزار باشی ، اگر صلاه و ذکات داشته باشی و از همه مهمتر تسلیم و فرمانبردارِ من باشی، تو پادشاه زندگی خودت هستی و تمام جهان رو به تسخیر خودت در میاری.
خداوند رو بی نهایت شاکرم این چند روزه از آگاهی های این فایل ، آگاهانه استفاده می کنم برای کنترل ذهنم و دارم می بینم که چطور آسان میشم برای آسانی ها، خدایا شکرت
دارم می بینم که چطور یه سری مسائلی که تا همین چند وقت پیش داشتم ، یه سری دغدغه ها ، واقعاً به طرز معجزه آسایی دارند خودشون حل میشن ، برطرف میشن !!! نمی دوووونم چه جوری عقل من به جایی قد نمیده ولی می دووونم و ایمان دارم که اینها پاسخ هایی از جهان به فرکانس های جدید من هستش
و این ها داره دل من رو قرص و محکم تر می کنه که روی تعهدی که روز اول در سایت دادم، گفتم می خواهد جهاد اکبر کنم، بایستم
نمیگم از نظر ذهنی به هم نریختم تو این چند روز ، نمیگم حال بد رو تجربه نکردم ، می خواهم بگم انصافاً استمرار و تعهدی رو دارم از خودم نشون میدهم که گاهی وقت ها خودم تعجب می کنم که این همون محمد حسین 1402 هستش ؟؟!!
دوستای عزیزم به هر روشی که می توانید ، فقط یه تعهد جدی بدهید و از یه جایی برای تغییر زندگیتون شروع کنید
دلیل اینکه من روز اول توی سایت نوشتم و هنوز هم دارم مینویسم ، چون این کار انگیزه های من رو زنده نگه میداره، هم صحبتی با دوستای عزیزم در این سایت
اینکه میدونم استاد دیدگاه های من رو می خوانه و فعالیت های من رو تحت نظر داره
اینکه خودم میام این ستاره های پروفایل رو می بینم ، که نشان دهندهی استمرار ورزیدن من هستش
اینکه خودم بعضی وقت ها ، هدایت میشم به یکی دیدگاههای خودم
همه و همه انگیزه های من رو زنده نگه میداره
این ها به من قوت قلب میده
یه سری نشونه ها رو هم دریافت می کنم ، حالا یا شخصی هستش یا وقت نمی کنم بیام توی سایت بنویسم یا چی…
این ها همه به من قوت قلب میده که ادامه بدهم این مسیر شگفت انگیز رو …
من اینجوری با نوشتن انگیزه هایم بیشتر میشه
من خیلی برونگرا هستم
شما ببین تو این مداری که هستی با توجه به روحیات الان خودت ، شرایط الان خودت … چه جوری می توانی شروع کنی به تغییر؟؟؟
موضوع بعدی که می خواهم بهش اشاره کنم هم باز در مورد تشخیص اصل از فرع هستش
ذهن منطقی من دائماً بهم می گفت برو دوباره توی صفحه «هدفی متفاوت برای سال جدید» دیدگاه بنویس
به دو دلیل این حرف رو میزد ، یک تمام رد پاهای مسیر رشدم تو یه صفحه باشه … و دو!!اونجا دیدگاه های من بیشتر دیده میشه و ستاره می خوره!!
در مورد دلیل اول خیلی منطقی باهاش صحبت کردم گفتم من با خدای هدایتگری در طرفم که داره شب و روز رو به وجود میاره ، داره زمین رو هر 24 ساعت یه بار به دور خودش می گردونه ، داره هر 364 روز یه دور کامل زمین رو به دور خورشید می چرخونه و به همین شکل چهار فصل با آب و هوای متفاوت به وجود میاد
توضیح بیشتر: در واقع خداوند هر لحظه در حال انجام این کارها و مدیریت کردن این منظومهی شمسی و در کل این دنیا نیست، خداوند یک قانونه، یک نظمِ ، یک تعادله، یک سیستم هستش و تمام این کیهان داره بر اساس قوانین ثابتی که بر این سیستم مقرر شده مدیریت میشه ، قوانین فیزیک و قوانین متافیزیک ، و این سیستم یعنی خداوند طبق گفتهی خودش در کتاب آسمانی هرگز از قوانین خودش عدول (برنمیگرده ، تخطی نمی کنه) نمی کنه
حالا به نظرت؟ این خداوند و این سیستم دقیق که نظیرش رو هیچ جا نمی توانی پیدا کنی
در زمانی که من یک دیدگاه خودم نیاز داشته باشم نمی توانه به بی نهایت طریق اون دیدگاه رو نشونم بده؟ فکر می کنی خدا یادش میره دیدگاه مفیده برای اون لحظهی من کجای سایت قرار گرفته؟
این منطقِ محکم رو برای دلیل اولی که ذهنم می آورد ، بیان کردم
و در مورد دلیل دومی
بهش گفتم ببین عزیزم ، اینکه بخواهی دیدگاهات دیده بشه و ستاره بخوره و مورد توجه و تایید دیگران قرار بگیره ، اوکیه :) اصلاً بد نیست ، انسان یک موجود اجتماعی هستش و نیاز به توجه داره
و تا یه حدی … اگه بخواهی دیده بشی و مورد تایید و تعریف و تمجید دیگران قرار بگیری کاملاً پذیرفته است و این طبعیت تو هستش
انسان یک موجود اجتماعیه ، این نیست که دیگه بخواهیم بریم توی غار زندگی کنیم و از همه دست بکشیم…
اما اگر اونقدر دیده شدن دیدگاه هایت برایت مهم بشه که دیگه بخواهی به شکلی دیدگاه بنویسی و در فضایی بنویسی و منتشر کنی که صرفاً دیده بشی؟؟ این یعنی داری مسیر رو اشتباه میری … این یعنی به قول قرآن داری هدایت رو با گمراهی معامله می کنی…
عزیزم ، من میگم می خواهم تسلیم خداوند باشم، یعنی فرمانبردار این فرمانروا باشم و هرچی که ایشون میگه بگم چشم
چون من میدونم زندگی با طعم هدایت بی نهایت شیرین تر از این شیرینی لحظهای دیده شدن و مورد تایید قرار گرفتن افراد هستش
و این زندگی با طعم هدایت ، پاداش هایش بی نهایته …
البته که یک منطق دیگه هم برای ذهن عزیزم آوردم ، بهش گفتم: خانم فلانی و فلانی رو توی سایت دیدی ، آقای فلانی و فلانی رو چطور؟؟ گفتم دقت کردی که چقدر این افراد رها و سر سپرده هستند، هرجایی که خدای درونشون بگه دیدگاه می نویسند و دیدگاه هاشون هم همیشه دلی هستش و برای خودشون دارند می نویسند ، به این درک عمیق رسیدن که فعالیت در این سایت الهی و نوشتن قطعاً و حتماً کمک شایانی به خودشون می کنه ، حالا دیدگاه هاشون چقدر به بقیه کمک می کنه ؟ این دیگه بستگی به بقیه داره ؟
و این اصلاً بی احترامی به افراد نیست ، این ارزش قائل شدن برای خود هستش
و در نهایت دیدی که در 90٪ مواقع هم دیدگاه همین خانم ها و آقایان هست که در صدر هستش… چون برای خودشون ارزش قائل هستن ، خودشون رو می بینند و خودشون در اولویت هستن و بی قید و شرط عاشق خودشون هستند
این یعنی داشتن احساس لیاقت ، این یعنی احساس خودارزشمندی
دیدگاه نوشتن برای سریال ها و به این شکل تمرکز کردن بر نکات مثبت هستش.
روز اولی که من این سریال زیبا رو شروع به دیدن کردم و گفتم می خواهم در راستای هدفم که مرتبط به سفر هستش زیبایی های سفر رو ببینم و بهش متمرکز بشم و به این شکل مسیر هدایتی خودم رو کوتاه تر و لذت بخش تر کنم …
آرام آرام … ذهنم من رو برد در حالت چشم و هم چشمی … به این شکل باید حتما برای تمام قسمت های سفرنامه دیدگاه بنویسم
اونم نه یه دیدگاه کوتاه ، مفصل و پر جزئیات بنویسم، طوری که هر کسی دید بگه!! به به ، ما شا الله عجب دیدگاه پر محتوایی !!
دوباره اومدم با منطق با ذهن عزیزم صحبت کردم و برایش دلیل آوردم و همون موضوع انسان موجود اجتماعی هستش و … (ادامش) رو برایس توضیح دادم
بهش گفتم ببین عزیزم هدفِ اصلی من این هاست:
1- دیدن زیبایی ها و تمرکز بر اون هاست
2- لذت بردن از اوقات فراغت هر روزم
3- تمرکز بر سفر و موهبت هایش و اگر ترمز ذهنی دارم برای رسیدن به هدف اصلیام به این شکل با دیدن این سفرنامه پیدا کنم اون ترمز یا ترمز ها رو
هدف اصلی این هاست و هرچیزی به جز این حاشیه است
بهش گفتم عزیزم من باید فرمانبردار خدای خودم باشم
یه وقت هایی برای یه سری از قسمت ها حسم میگه نمیخواهد چیزی بنویسی
یه وقت هایی که میگه اینجا حتما بنویس
یه وقت هایی موضوعات زیادی رو به یادم میاره که بنویسم و دیدگاه طولانی میشه
یه وقت هایی هم نه … دیدگاه کوتاه میشه
و نکته مهمتر اینه که من باید سر کار هم برم باید ، ساعاتی در روز هم تمرکز روی بیزنسم و پول ساختن باشه ، این وظیفهی الهی انسانی من هستش ، باید ساعاتی از روز هم اختصاص بدهم به خودم و کارهام ، بعضی اوقات زمانی هم اختصاص بدهم به خانواده.
نمی توانم 24 ساعته که دیدگاه بنویسم عشقم:)
خلاصه به این شکل این با این صحبت کردن ها ادلهای محکم برای ذهنم میارم و با هم کنار میاییم
من دوستش دارم و باهاش مهربون برخورد می کنم و بهش سخت نمی گیرم
احساس می کنم ذهنم مثل یه کودک خیلی بازیگوش و شیطونه که باید تربیتش کنم
خداوند مهربان رو سپاسگزارم که این فرصت رو پیدا کردم تا به این فایل ارزشمند گوش کنم.
فایل های ارزشمندی که هدیه ی خدا هستن برای من و از طریق دستان پر سخاوت و مهربان استاد و مریم بانوو به من داده شدن.
خیلی احساس خووبی دارم که زمان زیادی از روزم رو توی این سایت هستم و گوش می کنم و می بینم و یاد می گیرم و تکرار می کنم ورودی های جدید ذهنم را.
تشبیه زیبا و قابل درکی بود برام و خیلی این مثال ملموس استاد به من کمک کرد تا درک بهتری داشته باشم از اینکه چطور اجازه ندم افکار منفی توی ذهنم جایگزین بشن ، ریشه بزنن ، شاخ و برگ بزنن و قطور بشن که پاک کردن این افکار برام قابل انجام نباشه.
واینکه به اتفاقات به ظاهر ناجالب ، طوری نگاه کنم ، طوری برای خودم تو ضیح بدم و آسونش کنم و مثبتش کنم که به سریع ترین زمان ، احساس ناجالب از اون اتفاق ناجالب رو از من دور کنه .
چرا که در لحظه ، خوووب و ارام و مثبت زندگی کردن یه هنره
چرا که این لحظه ی من ، لحظه ی بعدی منو می سازه.
پس چگونگی لحظه ی بعد من، مشروط به کنترل ذهنم و مثبت نگه داشتن حالم هست.
نیاز به تمرین دارم.
نیاز به تکرار دارم تا این آگاهی های ناب در من نهادینه بشه .
ممنونم از این آموزش که به صورت عااالی و با تشبیه زیبا در اختیارم قرار گرفت.
سپاسگزار جهان هستی هستم که هر لحظه سورپرایزم می کنه با حضور استاد و جملاتش .
چقدر خوبه یه محلی امن داریم که میتونیم بیایم اینجا پناه بگیریم خدایا شکرت
در این هیاهوی اخبار و حرف های آدم های دنیا و جهان که هر جایش را نگاه بکنی فقط دراند بد میگویند
و راه گریزی نداری از آنها فرار بکنی و باید ببینی
تنها نقطه امن همین سایت میشود و تنهایی خودمان
گاهی با خواندن قرآن سر میکنیم گاهی کتاب
خدایا شکرت و سپاسگزاریم که ما را فراموش نمیکنی
دل های ما را رام و آرام قرار بده
استاد توی این فایل خیلی مثال قشنگی زدید که حرص کردن افکار منفی چقدر خوب و به خصوص است
و گفتید اگر حرص نکنیم و جلوگیری نکنیم و مواظبت نکنیم انقدر تنومند میشن که تبدیل به دیو میشن و تمام زندگی مان را میگیرند
تازه اونجا باید ببینیم تصمیم میگیریم که عوض بشیم و یا عادت میکنیم و همینطور توی این باتلاق فرو میریم
انصافا بخوام اعتراف بکنم یکی از کسایی که این دیو به چشمش دیده و داشت عادت میکرد به این زندگی باتلاقی من بودم |
انقدر عمیق و سیاه هستش حتی بعضی موقع ها میترسی از بیرون اومدن ازش چون فکر میکنی هر روشنایی باعث ازبین رفتنت میشه و تو عادت کردی به آن زندگی سیاه
خب با این اوصاف فقط فقط خدا دوستت داره و میتونه نجاتت بده و دستی بزرگ بیاد در آن باتلاق نجاتت بده
و اینکه از گردن بگیرتت و بکشتت بالا
خدایا شکرت داستان روند نجاتم من در فایل های قبلی توضیح دادم …
اما همین جا اعتراف میکنم خیلی سخته خیلی خیلی خیلی سخته از اون همه زندگی سیاه و باتلاقی که برای خودمون توسط افکارمون ساختیم کاملا رها بشیم و بتونیم سراسر نور و روشنایی شاهد باشیم
چون همین حالا که چند تا دوره سایت تهیه کردیم و داریم این همه روی خودمون کار میکنیم و همه جوره برای خودمون برنامه ریزی کردیم و کاملا داریم تلاش میکنیم اما میبینی نجوا و فکرها و حرف ها شیطانی میاد سراغت
و بعضی موقع ها دست خودت نیست و کاری میکنی که میگی ای کاش نکنیم اما انجامش میدی
مثلا با چند کلیک نگاه کردن اخبار و سیاست ها
فحش دادن به آدم ها و نظام و حکومت ها
توی خیابون یه آدم میبنی که سر تا پاش جای مهر و ریش هست اما همه کارهای کثیف بر میاد
توی خیابان میری میبینی شواف سواری و هزار شعارهای پوچ را دارند میکنند توی چشمان تا حق بودن شان را نشان بدهند اما دریغ از یکم انسانیت و… غیره
فکر انتقام گرفتن و درگیر شدن و هزار جور چیز دیگر و…و…و…و
اما همینطور که استاد یادمون داد باید خوبی ها رو دید و شکر گزاری کرد و تایید کرد که هنوز دنیای خوب و سلامتی داریم
جهان در حال تغییر و گسترش هست و خوبی ها و زیبایی هایی داره که میشه دیدشون
توی خیابون که رد میشیم همین درخت های سرسبز که میبینیم روحیه میگیریم برگ های پاییزی زرد و نارنجی همه جا هست و کاملا جلوه شهر قشنگ کرده و خدا در تک تک جاها حضور داره
حتی گربه ها و کلاغ ها آزادنه دارند زندگی میکنند تایید و شکرگزاری کرد چقدر هم قشنگن واقعا بعضی موقع ها همین دو تا موجود خیلی لبخند روی لب های من میارند خدایا شکرت خداوندا سپاسگزاریم
بعضی از دختربچه ها رو میبینیم که بازی میکنند و میخندن انگار خداوند داره لبخند میزند
حتی دخترهای ما توی مترو و توی شهر آزاد هستند خیلی خیلی باعث خوشحالی میشند و این گسترش جهان نشان میدهد
وقتی دریا و سیل شروع بشود هیچی چیزی جلودارش نیست بزرگترین سدها هم نمیتونند جلوش بایستند حتی آب سنگ ها را فرسایشی میکند
همانطور که استاد گفتید فقط فقط با دیدن خوبی ها و زیباهی ها و تایید آنها میتونیم جلوی افکار بدمون بگیریم
یکی از خوبی ها و زیبای ها همین سایت tasvirkhani.com هست و پناهگاهی برای ما هست
پس استاد تا میتونید فعالیت بیشتر این سایت داشته باشید و فایل های روزانه زندگی در پرایدایس و از زندگی خود بزارید که خیلی کمک میکنه به ما
خدایا شکرت برای این سایت خوب و زیبا که ما میتونیم استفاده بکنیم
سلام خدمت استاد بی نظیرم ، استاد چقدر زیبا دنیا رو از دریچه ی قانون بررسی میکنید تا درک عمیق تری به اتفاقات دور و برمون داشته باشیم ، سالها طول کشید که بفهمم چگونه قانون کار میکنه ، انقدر این علف های هرز ذهنم زیاد بود که سالها زمان برده تا بتونم این جنگل وحشی رو پاک سازی کنم جنگلی که پر از ترس ها بود پر از کمبود ها بود پر از عجله کردن ها بود پر از غرور و تکبر ها بود و به لطف الله و استاد عزیزم تونستم اول این درخت هایی که ارتفاعش به چند صد متر میرسید رو در ذهنم با هر وسیله ای که به دستم میرسید گاه با دست های خالی سعی در نابودی آنها داشتم و نتایج تغییری نمیکرد ولی من میدونستم نهایتا این جنگل رو درست میکنم .
کم کم درخت های غرور رو از بین بردم ، درخت های کمبود رو از بین بردم ، این درختان انقدر سمی و خطرناک بودن که حتی با نگاه کردن به سریال زندگی در بهشت داشتند به من آسیب میزدند ولی به لطف خداوند با نشان دادن عزم و اراده ی خود و تلاش در جهت حذف آنها ، جنگل وجودم را پاک سازی کردم جوری که الان وقتی دارم قدم میزنم در درون ذهنم همه پاکی میبینم همه درختان میوه صبر و حال و خوب میبینم ، ویوی دریای لیاقت را میبینم که با کشتی کروز شجاعت در دریای لیاقت طلوع و غروب خورشید را نظاره میکنم ، درختان میوه ی رهایی رو دور تا دور این دریا کاشته ام و هر روز میوها های جدید بهم میده ، چندین نگهبان استخدام کرده ام که به من گزارش میدهند که الان فلان درختچه تاریکی در این باغ در آمده و من قدم زنان با یک بیلچه میروم و یک فایل از دریای سایت عباس منش پخش میکنم و درخته چه با کمترین تلاش بلافاصله خشکیده میشود انگار که اصلا نبوده است
خدارو شکر بخاطر تمام درک هایی رو که به من عطا کردی و درک هایی که در آینده قراره کلی نعمت و زیبایی وارد زندیگم کنی خداوندی که هر چه دادی نعمت است و هر چه ندادی حکمت
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که زحمت فیلمبرادری با عشق میکشن تا ما هم از مواهب این صحبت ها استفاده کنیم
خدا رو هزاران شکر که درست تو زمانی این فایل به استاد الهام شد که درموردش صحبت کنه که افراد مثل من از خدا هدایت خواسته بودن و این هدایت توسط شما استاد عزیز که یه موضوع از همه جهات مورد بررسی قرار میدین که من شنونده قشنگ درک کنم که مثل چی هست و راهش چی هست و فقط دیگه میمونه عمل و کنترل ذهن که واقعا تو بعضی از موارد از صد ساعت کار یدی سخت تر هست نمی خوام خیلی به این موضوع فکر کنم دوباره خودم درگیر کنم و این چند وقته خیلی از خدای خودم کمک خواستم و چون واقعا از یه جا زورت نمیرسه همون صحبت استاد در مورد گلوله برفی مثال واضح هست در مورد افکار منفی که مثلا از یهموضوع کچیک از کاه کوه میسازه و برا خودش سناریو فیلم هندی درست میکنه و تو اون لحظه یاد صحبت استاد میفتادم که مهم نیست با چه منطقی احساست بد هست احساس بد مثل اتیش هست و با هر باوری دست تو اتیش کنی میسوزه و باید مثل کوهنوردی باشی که اگر کنترل نکنی افکارت میافتی تو دره که مردن صد درصد هست و این حرف مدام توی ذهنم میچرخید مثل اکو توی قلبم بلند میشود و خیلی کمک کرد استاد واقعا از شما سپاسگزارم بابت درک قانون و مثال که میزنید و با نگاهی به جهان پیرامونتون دارین و از هر چیزی به سادگی رد نمیشید و تفکر مکنید همون چیزی که خدا بارها گفته تفکر نمکنید تعقل نمکنید حالا یه درخت هرز باشه یا یه انیشمن که با درک وتوضیح شما صد برابر از صد کتاب موثرتر و واقعا اون مثال دوستتون درباره جریمه شدن چقدر احساس خوبی بهم ادم میده یا اون مثال که در مورد امپابه زدین زمانی که تو ورزشگاه علیه اون شعار میدادن گفت این ادم چون من براشون مهم هستن از رفتنم ناراحت هستن و واقعا این هنری که میتونه ورق برگردونه من تو احساس بد بمونم و بدتر بشه این چرخه یا احساس بهتر بشه تمرکزم بره تو نعمت هام روی بدنی که مثل ساعت کار میکته قلبی به لطف خدا دقیق کار میکنه خانوادم همین لحظه که این فایل دیدم و الانی که دارم این کامنت تایپ میکنم از قوانین ثابت خداوند من همیشه باید روی خودم کار کنم همیشه این ذهن حرص میخواد همیشه بزم مثال های عالی خودتون که انگار تو سربالایی کوه هستیم یا میتونیم کار کنیم بریم بالا یا برمیگردیم پایین نمیتونیم ثابت بمونیم خدایا شکرت که همیشه و همیشه هادی هستی و کمک میکنی توسط دستانت و افراد صالح این زمان که واقعا هم خودشون خوب زندگی میکنن همه کمک میکنن تا جهان جای بهتری برای زندگی باشه .
راستی استاد خیلی وقت بود دور دریاچه که میدم که اون درختچه بزرگ شدن گفت استاد این همه تلاش کرد چرا دوباره رهاشون کردن که این علف های هرز رشد کنن بازم خودتون توصحبت گفتید که هیچ کس کامل نیست و این خواص این جهان مادی هست که ادم بعضی از کار هارو به بعد موکول میکنه یا الویت کمتری داره براشون یا اون اهرم رنج لذت کم رنگ شده تا دوباره یه زمانی به خودش میاد که اون کرم تبدیل شده به افعی و درختچه ای با کمترین فشار از بین میرفته حالا 50برابر تلاش بیشتر و احتیاج به بیل مکانیکی داره و چه خوب واضح میشه برام اگر کنترل نکنم هر فکری بدی چقدر خطرناک هست و چه عواقبی میتونه داشته باشه.
خدایا بازم هزار بارشکرت به خاطر این اتفاق و این فایل به خاطر اینکه هر وقت فقط از تو هدایت خواسته به قول حضرت موسی به خیری از سمت تو محتاج بودم تنها نزاشتی و دستم گرفتی البته که هدایت بر خودت واجب کردی
ممنون از شما استاد عزیز خانم شایسته مهربان که واقعا چهرشون و صحبت هاشون یه درک جدید بهم از ارامش و از در صلح بودن با خودت برام تداعی میکنه و همه دوستانی که کامنت زیبا مینویسن و واقعا بیشتر اوقات همین خواندن کامنت کمک خیلی زیادی به کنترل ذهن میکنه
خدایا شکرت بایت لطف که کردی تا این کلمات جاری بشه و برای خودم احساس عالی و درک بهتری داشته باشم
استاد امروز خداوند به کل جمعیت تهران پاداش داد و ابرهای فلوریدایی قلمبه را آورد،رنگین کمان و باران فراوانی را جاری کرد.
من از صبح کاملا کانکت بودم با منبع و خیلی حال عجیبی داشتم. احساس خوشبختی خیلی زیاد.
و نیم ساعت پیش آمدم سایت که فایل معرفی دوره ی احساس لیاقت 2 را دوباره بشنوم و دیدم که به به ، خداوند دوباره پاداش داده.
چقدر این فایل خلاقانه بود بخاطر سبک شروع متفاوت تان. با توجه به توضیح تون زمین پرادایس رو ذهن در نظر گرفتم و علف های هرز یا افکار منفی رو بهتر تونستم درک کنم. چقدر این مثالتون جالبه.همین امروز در یه موقعیتی قرار گرفتم که اگه کنترل ذهن نمیکردم قطعا الان در حال کامنت نوشتن نبودم. اون لحظه به خودم گفتم من نمیذارم حالم بد بشه.موضوع هم دقیقا احساس لیاقت بود. رها کردم خودمو و گفتم بیا جاهای جدید رو بشناس. دیدم چطور تلاش کرد که احساسم رو به گند بکشونه ولی واقعا سریع تونستم مقابله کنم.
آروم شدم با احساس خوب به دوستم زنگ زدم و بهش گفتم کجا هستم . کلی خندیدم و بعد …
استاد خیلی بهتر الان نحوه ی عملکرد افکار منفی را دارم می فهمم. من و دوستان ارزشمندم که یه گروه مختص عزت نفس داریم و توش فعالیت میکنیم ماه مهر تمرکزی روی احساس خوب کار کردیم و من موفق شدم فقط 3 روز احساس بد داشته باشم و برام یه رکورد عالی بود. ماه آبان افکار منفی به مدل های مختلف و به شکل عجیبی می آمدند. یعنی هرجا جلویشان را میگرفتم با فکت و پرونده شو میبستم از یک در دیگر وارد میشدن.
بعد با دوستام مرور کردم و گفتم ما واقعا خوشبختیم ولی او میخواد از در موضوع مالی وارد بشه و حالمون رو بد کنه در حالیکه کفه ی دیگر ترازو واقعا بالاس و با کیفیت شده، این یه مورد که ضعیفیم رو میخواد بزرگ کنه.سلامتی هست، آرامش هست، روابط عالی هست، شادی و شور برای انجام کارها و رسیدن به اهداف هست، رابطه ی معنوی عالی هست، اینا رو کوچک نشون میده و میاد مالی رو بزرگ میکنه.
همیشه سعی میکنم لحظات سخت تضادهای زندگی شما را به یاد بیارم، خودمو جای شما بذارم و بپرسم از خودم: آیا در اون شرایط میتونستم مثل شما دیدگاه دیگری داشته باشم و احساسم رو خوب نگه دارم؟
زندگی همین کنترل ذهن های کوچک کوچک است که اگه بتونم درست انجامش بدم قطعا موفق میشم. بی نهایت ممنونم برای این فایل فوقالعاده.
ممنون از این آگاهی که در این فایل ارایه دادین… تشکر فراوان …
استاد جانم، اتفاقا اخیرا که وارد دوره 12 قدم شده ام و الان قدم دوم هستم، داشتم همزمان با این فایل، جلسه سوم قدم دوم را گوش میکردم که دقیقا هم موضوع این فایل بود و من کلی کیف کردم از این همزمانی …. که چقدر این درس برای من لازم بود در شرایط حال حاضرم.
استاد عزیزم، از موقعی که از شما درس گرفتم و تکامل را تا حدی طی کردم، کم نبوده از این کنترل ذهن ها در مواقع به ظاهر تضاد. مثلاً در یه سالی که تعدیل نیرو داشتیم در محل کار، من با این تکنیک تا حد زیادی تونستم شرابط بهتری را برای خودم رقم بزنم و من جزو تعدیل کننده ها نباشم. اینکه در زمانیکه همسرم در کشوری دیگر، دچار بیماری کرونا شدند و ما از اینجا نگران …. با اینکه وضعیتشان بسیار بسیار وخیم بود، با آموزه های شما تلاش کردیم که کنترل ذهن داشته باشم …. البته که بسیار برام سخت بود … اما به حدی بود که یکسری از آشناها بهم میگفتند که آخه تو چطور میتونی اینطور تو این شرایط رفتار کنی … و شکر خدا بعد از سه ماه توانستند بهبود پیدا کنند و برگردن پیشمون. اینکه پدرم سه سال پیش با خونریزی شدید معده متوجه بیماری شدند که دچارش هستند و یکدفعه پدری که هیچ دارویی تا به اون سن نخورده بود، کلا دکترها ناامید کردند و گفتند که دیگه اصلا امیدی نیست … من تمام تلاشم را کردم که کنترل ذهن داشته باشم و ….الان به لطف خدا پدرم زندگی اش را میگذراند و هزاران مثال دیگه که همه اش را از آموزه های شما یاد گرفته ام. همه اش را …. البته که خیلی موقع ها با بیرون اومدن از مدار درست، نتونستم کنترل ذهن داشته باشم و نتیجه اش را هم دیده ام. بسیار ممنون از این مثال واضح علف های هرز که فکر میکنم با بیان این مثال عینی، خیلی کمک هست که فراموش نکنیم که اگر کنترل افکار منفی را رعایت نکنیم، بعدا رهایی اش ازش، خیلی خیلی سخت خواهد شد. یعنی وقتی احساسمون بد است، متوجه میشیم که به یک قضیه داریم از یه دیدگاه اشتباه نگاه میکنیم و میتونیم با تغییر دیدگامون نسبت به آن موضوع، حال و احساسمون را بهتر کنیم و حالا که احساس بهتر شد: اتفاق خوب برامون میافتد. بی شک
آخه قانون همینه … فقط کافیه با مرور اتفاق های زندگی، باورش کنیم.
بازم ممنون استاد جانم
در پناه خالق انسان که انسان را خالق زندگی خودش قرار داد.
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
چقدر این احساسی که توی کامنتتون بهم انتقال داده شد زیبا و الهی بود.. خصوصا اونجا که گفتید حیف وصد حیف که عمر کوتاه را زندگی نکنیم بابت حرف مردم ،، چقدر خوشبختم که اتفاقات زیبای زندگیم را میبینم و شما چقدر احساس شکرگزاری از کلامتون بهم انتقال داده شد،،،
سلام استاد عزیزم و دوستان گرامی من از طریق پروفایل خواهرم کامنت میزارم هانیه هستم
منم چند تا مثل استاد مثال میزنم،اگر افکار منفی جلوگیری نکنیم مثل این میمونه که :
1. وقتی ما وزن مون رو کم کردیم تغییر کردیم، رعایت نکنیم بازم شروع میشه به چاق شدن خودتم خبر نداری ناخودآگاه آروم آروم بعد 2 3 ماه میبینی عه چقدر چاق شدم به شدت ( یاد استاد عزیز افتادم یکی از فایل ها تعریف میکرد توی دوره دوازده قدم میگفت توی کشتی بندر عباس اینقدر غذای خوشمزه میپختن میخوردم،یک روز دیدم نمیتونم از در وارد بشم اونجا فهمیدم به شدت چاق شدم خخخخ )
2. تو مدرسه وقتی یه دانش آموزی بعد از گرفتن مطالب جدیدی از معلم؛ بیاد تمرین نکنه، مطالعه نکنه نگه داره سر آخر امتحان پایان ترم، به شدت فشار میفته، سختی میکشه کتاب رو تموم بکنی یا حتی یک روز غایب بشی از مدرسه معلم کلی درس داده به خصوص ریاضی خخخخ . (من یادمه دوران ابتدایی 10 روز نرفتم مدرسه، خیلی سخت بود )
3. سومین مورد هم وقتی خونتون رو نظافت میکنی نگه داری یک ماه، یا یکهفته بعد، اصلا دست نزنی میبینی خونه تون چقدر کثیف، آشغال زیاد شده و میگی یا خدا چرا من همون روز اول مرتب و تمیز نگه نداشتم خونه رو.
4. و در آخر یک نفر مثلا تازه شروع میکنه کشیدن سیگار روز اول روزی یک دونه امتحان میکنه بعد از چند روز شروع میکنه دو تا بعد چندین ماه میبینه یک پاکت شده، خودشم سیگار سخته ترک کردن
….
در پناه الله شاد یکتا و ثروتمند باشید.
به نام خدایی که مهربان تراز حدتصورماست…
یک سلام گرم میکنم به استادعزیزم و مریم بانو زیبا
مریم بانو ازتون سپاسگذارم که باعشق فیلمبرداری میکنیدواین تصاویر فوقالعاده رو برای ما به تصویر میکشید
خداروشکر بابت طبیعت زیبای پرادایس
خداروشکر بابت این همه ترکیب رنگ زیبا
خداروشکر که الان به فکر زدن درختا و درخچه های هرز هستید. اگه قراربود یکسال دیگه این کارو میکردید قطعا کار خیلی سخت میشد
چه قدر لباستون زیباست وچه قدر رنگ سفید بهتون میاد استاد عزیز
چه قدر من در مکان و زمان مناسبی هستم
خداروصدهزارمرتبه شکر بابت این موضوع
یه فکر منفی ذهنم رو قلقلک میداد یه ترسی داشت شروع میکرد به خودنمایی و نجواهایی که بیشتروبیشترمیشد
راستش از زمانی که این فایل روی سایت قرارگرفت هی به خودم میگفتم الان وقتش نیست دانلودش کنی برو فایل های قبلی که دانلود کردی رو ببین بعد بیا این فایلو دانلودکن و ببین
چندمدت پیش به صورت صوتی دانلودش کردم و بعد تموم شدن فایل گفتم نه اینجوری به دردنمیخوره برو تصویری دانلودش کن
دیگه دانلودش نکردم تا دیشب که اومدم تو سایت به طور اتفاقی دستم خورد روی دوره توانایی کنترل ذهن(یعنی دستم لرزید) و این فایل رو دیدم و دانلودش کردم حتی امروز صبح هم قصد داشتم ببینمش اما این کارو نکردم .
داشتم میگفتم یه فکر منفی ذهنم رو قلقلک میداد یه ترسی داشت شروع میکرد به خودنمایی که یه حسی بهم گفت بیام این فایلو ببینم
بله درست در مکان و زمان مناسب . دقیقا همون لحظه ای که تقریبا کلافه شده بودم و ترسم ثانیه به ثانیه بیشتر میشد حتی تا نصفه های کلیپ هم این ترس با من بود همونجا به خدا گفتم خدایا من ناتوانم در برابر توخدایا منو هدایت کن خدایا به من کمک کن …….هرموقع این جملاتو میگم ورق برمیگرده و این بارهم همین طور شد ورق برگشت انگار آدم چندثانیه پیش نبودم حرفای استادو بیشتر درک میکردم ،آرامش بیشتری داشتم ، ترسم که خیلی کم تر شده بود. من زاویه دیدم نسبت به اتفاقی که برام پیش اومده بود رو عوض کردم و اینجا بود که دنیا بهم لبخند زد
استاد عزیزم ازتون سپاسگذارم چه قدر به این حرفا احتیاج داشتم
چه قدر این جمله به من کمک کردکه گفتید وقتی احساس بدی داریدیعنی دارید به یک موضوع از زاویه ای نگاه میکنید که احساس بدی به شما میده
بله درسته ، کاملا درسته
چه قدر این جمله رو دوست دارم که در جایی که ترس هست ایمان نیست
الان خیلی خوشحالم که تونستم ذهنم رو کنترل کنم و این علف هرز را تا بزرگ نشده قطعش کردم یعنی تلاش خودموکردم و موفق هم بودم بقیه اش را به خدا میسپارم
درواقع ترس را ازخودم دور میکنم تا جایی برای ایمانم باشد
الان احساس خوبی دارم یاد گرفتم وقتی احساسم خوب است به خدا بگم بازهم ازاین اتفاقات و احساسات خوب میخوام
خداروشکر میکنم بابت تک تک لحظات زندگیم
بابت هم زمانی های زندگیم
بابت نعمت های بی شمارخدواند در زندگیم
بابت خواندن کامنت های دوستان گلم
بابت تضادهای زندگیم
بابت بودن استاد و مریم بانوی عزیز در زندگیم
درپناه خداوند باشید زندگیتون سرشار از عشق و شادی
روز مادر رو پیشاپیش به تمام مادرهای سایت تبریک میگم
به نام خداوند یکتای هدایتگر
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم خانم شایستهی محترم و تمامی دوستان گرامی
افکار زیادی توی سرم هست که دوست دارم به رشتهی تحریر در بیارم، خدایا ازت می خواهم کمکم کنی و هدایتم کنی که مطالب رو در ذهنم دسته بندی کنم و به بهترین نحو ممکن بنویسم
الهی به امید تو …
این روزها انگار من تازه متولد شدم …
واقعاً همچین حسی رو دارم
خیلی چیزها برای من جدیده و خیلی وقت ها به خاطر همزمانی ها شگفت زده میشم
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
این به نام خدای جدیدی که بالا نوشتم به لطف تشخیص دادنِ اصل از فرع هستش:)
مدتی بود اولِ تمام نوشته هایم می نوشتم «به نام یگانه خالق هستی» ، خب ، هم زیبا و دلنشین بود برایم و هم پر مفهوم
من اعتقادم اینه که باید به نام خدا گفتن ، یاد کردن از خدا ، نماز خواندن و … بهم احساس آرامش و یقین بده
این اون چیزی که اصل هستش ، اینکه به چه شکل بنویسم بر میگرده به من :) من تا چند روز پیش با اون صفت و اون جمله در مورد خداوند حال دلم خوب میشد ، حالا توسط یکی از دستان زیبا و مهربان خداوند هدایتی رو دریافت کردم که این مدل به نام خدا نوشتن به من احساس بهتری میده و از این به بعد اولِ تمام دل نوشته هایم این به نام خدا رو می نویسم
چون اصل «احساس خوب=اتفاقات خوب» هستش.
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
مدتی هست دارم این فایل رو گوش میدهم و آگاهی های خیلی خوبی هم ازش دریافت کردم و می خواهم بشینم و یک بار با دقت فراوان نت برداری هم بکنم
با آگاهی های این فایل به یادِ سال نود و هشت و روزهای اولیهای که وارد این جهان جدید شده بودم می افتم، وقتی به یاد میارم پیشرفت کوانتومی سال اولم رو ... وقتی به یاد میارم همزمانی ها و شگفتی های اون سال رو … وقتی به یاد میارم که چطور به خاطر رستاخیزی که به پا کرده بودم برای کنترل ورودی هایم زندگیم شیرین شده بود ؛ شیرین تر از هندونه :)) ، (ببخشید من عسل رو مثال نمیزنم ها :)) عسل دوست ها یه وقت ناراحت نشن:)) ، آخه من هندونه خیلییییی دوست دارم:)) چی کار کنم!) وقتی به یاد میارم که چی شد که در طی چند ماه درآمد من هفت هشت برابر شد… خیلی دلم قرص میشه، خیلی به آرامش و یقین میرسم ، خیلی احساس قدرت می کنم که … آقا من یه برگی رها شده بر روی جریانِ موّاجِ رودخانهای خروشان نیستم ، من یه انسانم ، اشرف مخلوقات ، خداوند برای من عزت و احترام قائل شده و از روح خودش در من دمیده و به من گفته اگر ذهنت رو کنترل کنی ، اگر سپاسگزار باشی ، اگر صلاه و ذکات داشته باشی و از همه مهمتر تسلیم و فرمانبردارِ من باشی، تو پادشاه زندگی خودت هستی و تمام جهان رو به تسخیر خودت در میاری.
خداوند رو بی نهایت شاکرم این چند روزه از آگاهی های این فایل ، آگاهانه استفاده می کنم برای کنترل ذهنم و دارم می بینم که چطور آسان میشم برای آسانی ها، خدایا شکرت
دارم می بینم که چطور یه سری مسائلی که تا همین چند وقت پیش داشتم ، یه سری دغدغه ها ، واقعاً به طرز معجزه آسایی دارند خودشون حل میشن ، برطرف میشن !!! نمی دوووونم چه جوری عقل من به جایی قد نمیده ولی می دووونم و ایمان دارم که اینها پاسخ هایی از جهان به فرکانس های جدید من هستش
و این ها داره دل من رو قرص و محکم تر می کنه که روی تعهدی که روز اول در سایت دادم، گفتم می خواهد جهاد اکبر کنم، بایستم
نمیگم از نظر ذهنی به هم نریختم تو این چند روز ، نمیگم حال بد رو تجربه نکردم ، می خواهم بگم انصافاً استمرار و تعهدی رو دارم از خودم نشون میدهم که گاهی وقت ها خودم تعجب می کنم که این همون محمد حسین 1402 هستش ؟؟!!
دوستای عزیزم به هر روشی که می توانید ، فقط یه تعهد جدی بدهید و از یه جایی برای تغییر زندگیتون شروع کنید
دلیل اینکه من روز اول توی سایت نوشتم و هنوز هم دارم مینویسم ، چون این کار انگیزه های من رو زنده نگه میداره، هم صحبتی با دوستای عزیزم در این سایت
اینکه میدونم استاد دیدگاه های من رو می خوانه و فعالیت های من رو تحت نظر داره
اینکه خودم میام این ستاره های پروفایل رو می بینم ، که نشان دهندهی استمرار ورزیدن من هستش
اینکه خودم بعضی وقت ها ، هدایت میشم به یکی دیدگاههای خودم
همه و همه انگیزه های من رو زنده نگه میداره
این ها به من قوت قلب میده
یه سری نشونه ها رو هم دریافت می کنم ، حالا یا شخصی هستش یا وقت نمی کنم بیام توی سایت بنویسم یا چی…
این ها همه به من قوت قلب میده که ادامه بدهم این مسیر شگفت انگیز رو …
من اینجوری با نوشتن انگیزه هایم بیشتر میشه
من خیلی برونگرا هستم
شما ببین تو این مداری که هستی با توجه به روحیات الان خودت ، شرایط الان خودت … چه جوری می توانی شروع کنی به تغییر؟؟؟
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
موضوع بعدی که می خواهم بهش اشاره کنم هم باز در مورد تشخیص اصل از فرع هستش
ذهن منطقی من دائماً بهم می گفت برو دوباره توی صفحه «هدفی متفاوت برای سال جدید» دیدگاه بنویس
به دو دلیل این حرف رو میزد ، یک تمام رد پاهای مسیر رشدم تو یه صفحه باشه … و دو!!اونجا دیدگاه های من بیشتر دیده میشه و ستاره می خوره!!
در مورد دلیل اول خیلی منطقی باهاش صحبت کردم گفتم من با خدای هدایتگری در طرفم که داره شب و روز رو به وجود میاره ، داره زمین رو هر 24 ساعت یه بار به دور خودش می گردونه ، داره هر 364 روز یه دور کامل زمین رو به دور خورشید می چرخونه و به همین شکل چهار فصل با آب و هوای متفاوت به وجود میاد
توضیح بیشتر: در واقع خداوند هر لحظه در حال انجام این کارها و مدیریت کردن این منظومهی شمسی و در کل این دنیا نیست، خداوند یک قانونه، یک نظمِ ، یک تعادله، یک سیستم هستش و تمام این کیهان داره بر اساس قوانین ثابتی که بر این سیستم مقرر شده مدیریت میشه ، قوانین فیزیک و قوانین متافیزیک ، و این سیستم یعنی خداوند طبق گفتهی خودش در کتاب آسمانی هرگز از قوانین خودش عدول (برنمیگرده ، تخطی نمی کنه) نمی کنه
حالا به نظرت؟ این خداوند و این سیستم دقیق که نظیرش رو هیچ جا نمی توانی پیدا کنی
در زمانی که من یک دیدگاه خودم نیاز داشته باشم نمی توانه به بی نهایت طریق اون دیدگاه رو نشونم بده؟ فکر می کنی خدا یادش میره دیدگاه مفیده برای اون لحظهی من کجای سایت قرار گرفته؟
این منطقِ محکم رو برای دلیل اولی که ذهنم می آورد ، بیان کردم
و در مورد دلیل دومی
بهش گفتم ببین عزیزم ، اینکه بخواهی دیدگاهات دیده بشه و ستاره بخوره و مورد توجه و تایید دیگران قرار بگیره ، اوکیه :) اصلاً بد نیست ، انسان یک موجود اجتماعی هستش و نیاز به توجه داره
و تا یه حدی … اگه بخواهی دیده بشی و مورد تایید و تعریف و تمجید دیگران قرار بگیری کاملاً پذیرفته است و این طبعیت تو هستش
انسان یک موجود اجتماعیه ، این نیست که دیگه بخواهیم بریم توی غار زندگی کنیم و از همه دست بکشیم…
اما اگر اونقدر دیده شدن دیدگاه هایت برایت مهم بشه که دیگه بخواهی به شکلی دیدگاه بنویسی و در فضایی بنویسی و منتشر کنی که صرفاً دیده بشی؟؟ این یعنی داری مسیر رو اشتباه میری … این یعنی به قول قرآن داری هدایت رو با گمراهی معامله می کنی…
عزیزم ، من میگم می خواهم تسلیم خداوند باشم، یعنی فرمانبردار این فرمانروا باشم و هرچی که ایشون میگه بگم چشم
چون من میدونم زندگی با طعم هدایت بی نهایت شیرین تر از این شیرینی لحظهای دیده شدن و مورد تایید قرار گرفتن افراد هستش
و این زندگی با طعم هدایت ، پاداش هایش بی نهایته …
البته که یک منطق دیگه هم برای ذهن عزیزم آوردم ، بهش گفتم: خانم فلانی و فلانی رو توی سایت دیدی ، آقای فلانی و فلانی رو چطور؟؟ گفتم دقت کردی که چقدر این افراد رها و سر سپرده هستند، هرجایی که خدای درونشون بگه دیدگاه می نویسند و دیدگاه هاشون هم همیشه دلی هستش و برای خودشون دارند می نویسند ، به این درک عمیق رسیدن که فعالیت در این سایت الهی و نوشتن قطعاً و حتماً کمک شایانی به خودشون می کنه ، حالا دیدگاه هاشون چقدر به بقیه کمک می کنه ؟ این دیگه بستگی به بقیه داره ؟
و این اصلاً بی احترامی به افراد نیست ، این ارزش قائل شدن برای خود هستش
و در نهایت دیدی که در 90٪ مواقع هم دیدگاه همین خانم ها و آقایان هست که در صدر هستش… چون برای خودشون ارزش قائل هستن ، خودشون رو می بینند و خودشون در اولویت هستن و بی قید و شرط عاشق خودشون هستند
این یعنی داشتن احساس لیاقت ، این یعنی احساس خودارزشمندی
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
یک جای دیگه هم من اصل رو از فرع تشخیص دادم
دیدگاه نوشتن برای سریال ها و به این شکل تمرکز کردن بر نکات مثبت هستش.
روز اولی که من این سریال زیبا رو شروع به دیدن کردم و گفتم می خواهم در راستای هدفم که مرتبط به سفر هستش زیبایی های سفر رو ببینم و بهش متمرکز بشم و به این شکل مسیر هدایتی خودم رو کوتاه تر و لذت بخش تر کنم …
آرام آرام … ذهنم من رو برد در حالت چشم و هم چشمی … به این شکل باید حتما برای تمام قسمت های سفرنامه دیدگاه بنویسم
اونم نه یه دیدگاه کوتاه ، مفصل و پر جزئیات بنویسم، طوری که هر کسی دید بگه!! به به ، ما شا الله عجب دیدگاه پر محتوایی !!
دوباره اومدم با منطق با ذهن عزیزم صحبت کردم و برایش دلیل آوردم و همون موضوع انسان موجود اجتماعی هستش و … (ادامش) رو برایس توضیح دادم
بهش گفتم ببین عزیزم هدفِ اصلی من این هاست:
1- دیدن زیبایی ها و تمرکز بر اون هاست
2- لذت بردن از اوقات فراغت هر روزم
3- تمرکز بر سفر و موهبت هایش و اگر ترمز ذهنی دارم برای رسیدن به هدف اصلیام به این شکل با دیدن این سفرنامه پیدا کنم اون ترمز یا ترمز ها رو
هدف اصلی این هاست و هرچیزی به جز این حاشیه است
بهش گفتم عزیزم من باید فرمانبردار خدای خودم باشم
یه وقت هایی برای یه سری از قسمت ها حسم میگه نمیخواهد چیزی بنویسی
یه وقت هایی که میگه اینجا حتما بنویس
یه وقت هایی موضوعات زیادی رو به یادم میاره که بنویسم و دیدگاه طولانی میشه
یه وقت هایی هم نه … دیدگاه کوتاه میشه
و نکته مهمتر اینه که من باید سر کار هم برم باید ، ساعاتی در روز هم تمرکز روی بیزنسم و پول ساختن باشه ، این وظیفهی الهی انسانی من هستش ، باید ساعاتی از روز هم اختصاص بدهم به خودم و کارهام ، بعضی اوقات زمانی هم اختصاص بدهم به خانواده.
نمی توانم 24 ساعته که دیدگاه بنویسم عشقم:)
خلاصه به این شکل این با این صحبت کردن ها ادلهای محکم برای ذهنم میارم و با هم کنار میاییم
من دوستش دارم و باهاش مهربون برخورد می کنم و بهش سخت نمی گیرم
احساس می کنم ذهنم مثل یه کودک خیلی بازیگوش و شیطونه که باید تربیتش کنم
دوستتون دارم
در پناه خداوند مهربان و توانا ، خداوند سفر باشید
سلام به دوستان هم خونه ایی ام.
دوستان پر انرژی ام
توی این خونه ی خوووب خدا.
خداوند مهربان رو سپاسگزارم که این فرصت رو پیدا کردم تا به این فایل ارزشمند گوش کنم.
فایل های ارزشمندی که هدیه ی خدا هستن برای من و از طریق دستان پر سخاوت و مهربان استاد و مریم بانوو به من داده شدن.
خیلی احساس خووبی دارم که زمان زیادی از روزم رو توی این سایت هستم و گوش می کنم و می بینم و یاد می گیرم و تکرار می کنم ورودی های جدید ذهنم را.
تشبیه زیبا و قابل درکی بود برام و خیلی این مثال ملموس استاد به من کمک کرد تا درک بهتری داشته باشم از اینکه چطور اجازه ندم افکار منفی توی ذهنم جایگزین بشن ، ریشه بزنن ، شاخ و برگ بزنن و قطور بشن که پاک کردن این افکار برام قابل انجام نباشه.
واینکه به اتفاقات به ظاهر ناجالب ، طوری نگاه کنم ، طوری برای خودم تو ضیح بدم و آسونش کنم و مثبتش کنم که به سریع ترین زمان ، احساس ناجالب از اون اتفاق ناجالب رو از من دور کنه .
چرا که در لحظه ، خوووب و ارام و مثبت زندگی کردن یه هنره
چرا که این لحظه ی من ، لحظه ی بعدی منو می سازه.
پس چگونگی لحظه ی بعد من، مشروط به کنترل ذهنم و مثبت نگه داشتن حالم هست.
نیاز به تمرین دارم.
نیاز به تکرار دارم تا این آگاهی های ناب در من نهادینه بشه .
ممنونم از این آموزش که به صورت عااالی و با تشبیه زیبا در اختیارم قرار گرفت.
سپاسگزار جهان هستی هستم که هر لحظه سورپرایزم می کنه با حضور استاد و جملاتش .
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
دوستتون دارم
به نام خدا
سلامی دوباره به جهان قشنگ و زیبای خانواده عباسمنش
چقدر خوبه یه محلی امن داریم که میتونیم بیایم اینجا پناه بگیریم خدایا شکرت
در این هیاهوی اخبار و حرف های آدم های دنیا و جهان که هر جایش را نگاه بکنی فقط دراند بد میگویند
و راه گریزی نداری از آنها فرار بکنی و باید ببینی
تنها نقطه امن همین سایت میشود و تنهایی خودمان
گاهی با خواندن قرآن سر میکنیم گاهی کتاب
خدایا شکرت و سپاسگزاریم که ما را فراموش نمیکنی
دل های ما را رام و آرام قرار بده
استاد توی این فایل خیلی مثال قشنگی زدید که حرص کردن افکار منفی چقدر خوب و به خصوص است
و گفتید اگر حرص نکنیم و جلوگیری نکنیم و مواظبت نکنیم انقدر تنومند میشن که تبدیل به دیو میشن و تمام زندگی مان را میگیرند
تازه اونجا باید ببینیم تصمیم میگیریم که عوض بشیم و یا عادت میکنیم و همینطور توی این باتلاق فرو میریم
انصافا بخوام اعتراف بکنم یکی از کسایی که این دیو به چشمش دیده و داشت عادت میکرد به این زندگی باتلاقی من بودم |
انقدر عمیق و سیاه هستش حتی بعضی موقع ها میترسی از بیرون اومدن ازش چون فکر میکنی هر روشنایی باعث ازبین رفتنت میشه و تو عادت کردی به آن زندگی سیاه
خب با این اوصاف فقط فقط خدا دوستت داره و میتونه نجاتت بده و دستی بزرگ بیاد در آن باتلاق نجاتت بده
و اینکه از گردن بگیرتت و بکشتت بالا
خدایا شکرت داستان روند نجاتم من در فایل های قبلی توضیح دادم …
اما همین جا اعتراف میکنم خیلی سخته خیلی خیلی خیلی سخته از اون همه زندگی سیاه و باتلاقی که برای خودمون توسط افکارمون ساختیم کاملا رها بشیم و بتونیم سراسر نور و روشنایی شاهد باشیم
چون همین حالا که چند تا دوره سایت تهیه کردیم و داریم این همه روی خودمون کار میکنیم و همه جوره برای خودمون برنامه ریزی کردیم و کاملا داریم تلاش میکنیم اما میبینی نجوا و فکرها و حرف ها شیطانی میاد سراغت
و بعضی موقع ها دست خودت نیست و کاری میکنی که میگی ای کاش نکنیم اما انجامش میدی
مثلا با چند کلیک نگاه کردن اخبار و سیاست ها
فحش دادن به آدم ها و نظام و حکومت ها
توی خیابون یه آدم میبنی که سر تا پاش جای مهر و ریش هست اما همه کارهای کثیف بر میاد
توی خیابان میری میبینی شواف سواری و هزار شعارهای پوچ را دارند میکنند توی چشمان تا حق بودن شان را نشان بدهند اما دریغ از یکم انسانیت و… غیره
فکر انتقام گرفتن و درگیر شدن و هزار جور چیز دیگر و…و…و…و
اما همینطور که استاد یادمون داد باید خوبی ها رو دید و شکر گزاری کرد و تایید کرد که هنوز دنیای خوب و سلامتی داریم
جهان در حال تغییر و گسترش هست و خوبی ها و زیبایی هایی داره که میشه دیدشون
توی خیابون که رد میشیم همین درخت های سرسبز که میبینیم روحیه میگیریم برگ های پاییزی زرد و نارنجی همه جا هست و کاملا جلوه شهر قشنگ کرده و خدا در تک تک جاها حضور داره
حتی گربه ها و کلاغ ها آزادنه دارند زندگی میکنند تایید و شکرگزاری کرد چقدر هم قشنگن واقعا بعضی موقع ها همین دو تا موجود خیلی لبخند روی لب های من میارند خدایا شکرت خداوندا سپاسگزاریم
بعضی از دختربچه ها رو میبینیم که بازی میکنند و میخندن انگار خداوند داره لبخند میزند
حتی دخترهای ما توی مترو و توی شهر آزاد هستند خیلی خیلی باعث خوشحالی میشند و این گسترش جهان نشان میدهد
وقتی دریا و سیل شروع بشود هیچی چیزی جلودارش نیست بزرگترین سدها هم نمیتونند جلوش بایستند حتی آب سنگ ها را فرسایشی میکند
همانطور که استاد گفتید فقط فقط با دیدن خوبی ها و زیباهی ها و تایید آنها میتونیم جلوی افکار بدمون بگیریم
یکی از خوبی ها و زیبای ها همین سایت tasvirkhani.com هست و پناهگاهی برای ما هست
پس استاد تا میتونید فعالیت بیشتر این سایت داشته باشید و فایل های روزانه زندگی در پرایدایس و از زندگی خود بزارید که خیلی کمک میکنه به ما
خدایا شکرت برای این سایت خوب و زیبا که ما میتونیم استفاده بکنیم
خدایا شکرت و رب العالمین سپاسگزاریم
سلام خدمت استاد بی نظیرم ، استاد چقدر زیبا دنیا رو از دریچه ی قانون بررسی میکنید تا درک عمیق تری به اتفاقات دور و برمون داشته باشیم ، سالها طول کشید که بفهمم چگونه قانون کار میکنه ، انقدر این علف های هرز ذهنم زیاد بود که سالها زمان برده تا بتونم این جنگل وحشی رو پاک سازی کنم جنگلی که پر از ترس ها بود پر از کمبود ها بود پر از عجله کردن ها بود پر از غرور و تکبر ها بود و به لطف الله و استاد عزیزم تونستم اول این درخت هایی که ارتفاعش به چند صد متر میرسید رو در ذهنم با هر وسیله ای که به دستم میرسید گاه با دست های خالی سعی در نابودی آنها داشتم و نتایج تغییری نمیکرد ولی من میدونستم نهایتا این جنگل رو درست میکنم .
کم کم درخت های غرور رو از بین بردم ، درخت های کمبود رو از بین بردم ، این درختان انقدر سمی و خطرناک بودن که حتی با نگاه کردن به سریال زندگی در بهشت داشتند به من آسیب میزدند ولی به لطف خداوند با نشان دادن عزم و اراده ی خود و تلاش در جهت حذف آنها ، جنگل وجودم را پاک سازی کردم جوری که الان وقتی دارم قدم میزنم در درون ذهنم همه پاکی میبینم همه درختان میوه صبر و حال و خوب میبینم ، ویوی دریای لیاقت را میبینم که با کشتی کروز شجاعت در دریای لیاقت طلوع و غروب خورشید را نظاره میکنم ، درختان میوه ی رهایی رو دور تا دور این دریا کاشته ام و هر روز میوها های جدید بهم میده ، چندین نگهبان استخدام کرده ام که به من گزارش میدهند که الان فلان درختچه تاریکی در این باغ در آمده و من قدم زنان با یک بیلچه میروم و یک فایل از دریای سایت عباس منش پخش میکنم و درخته چه با کمترین تلاش بلافاصله خشکیده میشود انگار که اصلا نبوده است
خدارو شکر بخاطر تمام درک هایی رو که به من عطا کردی و درک هایی که در آینده قراره کلی نعمت و زیبایی وارد زندیگم کنی خداوندی که هر چه دادی نعمت است و هر چه ندادی حکمت
سپاس گذارم خدا جوونم
به نام خدای که هدایت میکنه هر لحظه مارو
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که زحمت فیلمبرادری با عشق میکشن تا ما هم از مواهب این صحبت ها استفاده کنیم
خدا رو هزاران شکر که درست تو زمانی این فایل به استاد الهام شد که درموردش صحبت کنه که افراد مثل من از خدا هدایت خواسته بودن و این هدایت توسط شما استاد عزیز که یه موضوع از همه جهات مورد بررسی قرار میدین که من شنونده قشنگ درک کنم که مثل چی هست و راهش چی هست و فقط دیگه میمونه عمل و کنترل ذهن که واقعا تو بعضی از موارد از صد ساعت کار یدی سخت تر هست نمی خوام خیلی به این موضوع فکر کنم دوباره خودم درگیر کنم و این چند وقته خیلی از خدای خودم کمک خواستم و چون واقعا از یه جا زورت نمیرسه همون صحبت استاد در مورد گلوله برفی مثال واضح هست در مورد افکار منفی که مثلا از یهموضوع کچیک از کاه کوه میسازه و برا خودش سناریو فیلم هندی درست میکنه و تو اون لحظه یاد صحبت استاد میفتادم که مهم نیست با چه منطقی احساست بد هست احساس بد مثل اتیش هست و با هر باوری دست تو اتیش کنی میسوزه و باید مثل کوهنوردی باشی که اگر کنترل نکنی افکارت میافتی تو دره که مردن صد درصد هست و این حرف مدام توی ذهنم میچرخید مثل اکو توی قلبم بلند میشود و خیلی کمک کرد استاد واقعا از شما سپاسگزارم بابت درک قانون و مثال که میزنید و با نگاهی به جهان پیرامونتون دارین و از هر چیزی به سادگی رد نمیشید و تفکر مکنید همون چیزی که خدا بارها گفته تفکر نمکنید تعقل نمکنید حالا یه درخت هرز باشه یا یه انیشمن که با درک وتوضیح شما صد برابر از صد کتاب موثرتر و واقعا اون مثال دوستتون درباره جریمه شدن چقدر احساس خوبی بهم ادم میده یا اون مثال که در مورد امپابه زدین زمانی که تو ورزشگاه علیه اون شعار میدادن گفت این ادم چون من براشون مهم هستن از رفتنم ناراحت هستن و واقعا این هنری که میتونه ورق برگردونه من تو احساس بد بمونم و بدتر بشه این چرخه یا احساس بهتر بشه تمرکزم بره تو نعمت هام روی بدنی که مثل ساعت کار میکته قلبی به لطف خدا دقیق کار میکنه خانوادم همین لحظه که این فایل دیدم و الانی که دارم این کامنت تایپ میکنم از قوانین ثابت خداوند من همیشه باید روی خودم کار کنم همیشه این ذهن حرص میخواد همیشه بزم مثال های عالی خودتون که انگار تو سربالایی کوه هستیم یا میتونیم کار کنیم بریم بالا یا برمیگردیم پایین نمیتونیم ثابت بمونیم خدایا شکرت که همیشه و همیشه هادی هستی و کمک میکنی توسط دستانت و افراد صالح این زمان که واقعا هم خودشون خوب زندگی میکنن همه کمک میکنن تا جهان جای بهتری برای زندگی باشه .
راستی استاد خیلی وقت بود دور دریاچه که میدم که اون درختچه بزرگ شدن گفت استاد این همه تلاش کرد چرا دوباره رهاشون کردن که این علف های هرز رشد کنن بازم خودتون توصحبت گفتید که هیچ کس کامل نیست و این خواص این جهان مادی هست که ادم بعضی از کار هارو به بعد موکول میکنه یا الویت کمتری داره براشون یا اون اهرم رنج لذت کم رنگ شده تا دوباره یه زمانی به خودش میاد که اون کرم تبدیل شده به افعی و درختچه ای با کمترین فشار از بین میرفته حالا 50برابر تلاش بیشتر و احتیاج به بیل مکانیکی داره و چه خوب واضح میشه برام اگر کنترل نکنم هر فکری بدی چقدر خطرناک هست و چه عواقبی میتونه داشته باشه.
خدایا بازم هزار بارشکرت به خاطر این اتفاق و این فایل به خاطر اینکه هر وقت فقط از تو هدایت خواسته به قول حضرت موسی به خیری از سمت تو محتاج بودم تنها نزاشتی و دستم گرفتی البته که هدایت بر خودت واجب کردی
ممنون از شما استاد عزیز خانم شایسته مهربان که واقعا چهرشون و صحبت هاشون یه درک جدید بهم از ارامش و از در صلح بودن با خودت برام تداعی میکنه و همه دوستانی که کامنت زیبا مینویسن و واقعا بیشتر اوقات همین خواندن کامنت کمک خیلی زیادی به کنترل ذهن میکنه
خدایا شکرت بایت لطف که کردی تا این کلمات جاری بشه و برای خودم احساس عالی و درک بهتری داشته باشم
یا حق
درود و رحمت الهی به استادمان و بانویشان
و همه ی هم فرکانسی های محترم
استاد امروز خداوند به کل جمعیت تهران پاداش داد و ابرهای فلوریدایی قلمبه را آورد،رنگین کمان و باران فراوانی را جاری کرد.
من از صبح کاملا کانکت بودم با منبع و خیلی حال عجیبی داشتم. احساس خوشبختی خیلی زیاد.
و نیم ساعت پیش آمدم سایت که فایل معرفی دوره ی احساس لیاقت 2 را دوباره بشنوم و دیدم که به به ، خداوند دوباره پاداش داده.
چقدر این فایل خلاقانه بود بخاطر سبک شروع متفاوت تان. با توجه به توضیح تون زمین پرادایس رو ذهن در نظر گرفتم و علف های هرز یا افکار منفی رو بهتر تونستم درک کنم. چقدر این مثالتون جالبه.همین امروز در یه موقعیتی قرار گرفتم که اگه کنترل ذهن نمیکردم قطعا الان در حال کامنت نوشتن نبودم. اون لحظه به خودم گفتم من نمیذارم حالم بد بشه.موضوع هم دقیقا احساس لیاقت بود. رها کردم خودمو و گفتم بیا جاهای جدید رو بشناس. دیدم چطور تلاش کرد که احساسم رو به گند بکشونه ولی واقعا سریع تونستم مقابله کنم.
آروم شدم با احساس خوب به دوستم زنگ زدم و بهش گفتم کجا هستم . کلی خندیدم و بعد …
استاد خیلی بهتر الان نحوه ی عملکرد افکار منفی را دارم می فهمم. من و دوستان ارزشمندم که یه گروه مختص عزت نفس داریم و توش فعالیت میکنیم ماه مهر تمرکزی روی احساس خوب کار کردیم و من موفق شدم فقط 3 روز احساس بد داشته باشم و برام یه رکورد عالی بود. ماه آبان افکار منفی به مدل های مختلف و به شکل عجیبی می آمدند. یعنی هرجا جلویشان را میگرفتم با فکت و پرونده شو میبستم از یک در دیگر وارد میشدن.
بعد با دوستام مرور کردم و گفتم ما واقعا خوشبختیم ولی او میخواد از در موضوع مالی وارد بشه و حالمون رو بد کنه در حالیکه کفه ی دیگر ترازو واقعا بالاس و با کیفیت شده، این یه مورد که ضعیفیم رو میخواد بزرگ کنه.سلامتی هست، آرامش هست، روابط عالی هست، شادی و شور برای انجام کارها و رسیدن به اهداف هست، رابطه ی معنوی عالی هست، اینا رو کوچک نشون میده و میاد مالی رو بزرگ میکنه.
همیشه سعی میکنم لحظات سخت تضادهای زندگی شما را به یاد بیارم، خودمو جای شما بذارم و بپرسم از خودم: آیا در اون شرایط میتونستم مثل شما دیدگاه دیگری داشته باشم و احساسم رو خوب نگه دارم؟
زندگی همین کنترل ذهن های کوچک کوچک است که اگه بتونم درست انجامش بدم قطعا موفق میشم. بی نهایت ممنونم برای این فایل فوقالعاده.
حجم اتفاقات خوب بالاست، الهی شکرت.
سلام بر استادان جانم …
ممنون از این آگاهی که در این فایل ارایه دادین… تشکر فراوان …
استاد جانم، اتفاقا اخیرا که وارد دوره 12 قدم شده ام و الان قدم دوم هستم، داشتم همزمان با این فایل، جلسه سوم قدم دوم را گوش میکردم که دقیقا هم موضوع این فایل بود و من کلی کیف کردم از این همزمانی …. که چقدر این درس برای من لازم بود در شرایط حال حاضرم.
استاد عزیزم، از موقعی که از شما درس گرفتم و تکامل را تا حدی طی کردم، کم نبوده از این کنترل ذهن ها در مواقع به ظاهر تضاد. مثلاً در یه سالی که تعدیل نیرو داشتیم در محل کار، من با این تکنیک تا حد زیادی تونستم شرابط بهتری را برای خودم رقم بزنم و من جزو تعدیل کننده ها نباشم. اینکه در زمانیکه همسرم در کشوری دیگر، دچار بیماری کرونا شدند و ما از اینجا نگران …. با اینکه وضعیتشان بسیار بسیار وخیم بود، با آموزه های شما تلاش کردیم که کنترل ذهن داشته باشم …. البته که بسیار برام سخت بود … اما به حدی بود که یکسری از آشناها بهم میگفتند که آخه تو چطور میتونی اینطور تو این شرایط رفتار کنی … و شکر خدا بعد از سه ماه توانستند بهبود پیدا کنند و برگردن پیشمون. اینکه پدرم سه سال پیش با خونریزی شدید معده متوجه بیماری شدند که دچارش هستند و یکدفعه پدری که هیچ دارویی تا به اون سن نخورده بود، کلا دکترها ناامید کردند و گفتند که دیگه اصلا امیدی نیست … من تمام تلاشم را کردم که کنترل ذهن داشته باشم و ….الان به لطف خدا پدرم زندگی اش را میگذراند و هزاران مثال دیگه که همه اش را از آموزه های شما یاد گرفته ام. همه اش را …. البته که خیلی موقع ها با بیرون اومدن از مدار درست، نتونستم کنترل ذهن داشته باشم و نتیجه اش را هم دیده ام. بسیار ممنون از این مثال واضح علف های هرز که فکر میکنم با بیان این مثال عینی، خیلی کمک هست که فراموش نکنیم که اگر کنترل افکار منفی را رعایت نکنیم، بعدا رهایی اش ازش، خیلی خیلی سخت خواهد شد. یعنی وقتی احساسمون بد است، متوجه میشیم که به یک قضیه داریم از یه دیدگاه اشتباه نگاه میکنیم و میتونیم با تغییر دیدگامون نسبت به آن موضوع، حال و احساسمون را بهتر کنیم و حالا که احساس بهتر شد: اتفاق خوب برامون میافتد. بی شک
آخه قانون همینه … فقط کافیه با مرور اتفاق های زندگی، باورش کنیم.
بازم ممنون استاد جانم
در پناه خالق انسان که انسان را خالق زندگی خودش قرار داد.
شیما
سلااااام سلااااام به همه دوستای عزیزم
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
آمین
دوستون دارم مریم جان و استاد عزیزم
سلام ریحانه خانوم
چقدر این احساسی که توی کامنتتون بهم انتقال داده شد زیبا و الهی بود.. خصوصا اونجا که گفتید حیف وصد حیف که عمر کوتاه را زندگی نکنیم بابت حرف مردم ،، چقدر خوشبختم که اتفاقات زیبای زندگیم را میبینم و شما چقدر احساس شکرگزاری از کلامتون بهم انتقال داده شد،،،
خدایاشکرگزارم بابت این سایت الهی