چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 7

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بابک مبارکی گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    سلام استاد عزیز بهتون خدا قوت میگم

    من تو این 4سالی که باهاتون آشنا شدم و عضو سایتتون شدم و بار اول کامنت میزارم .این فایلو که دیدم یاد مسئله ای افتادم که چند سال پیش اتفاق افتاد و از لحاظ مالی متضرر شدم . اون موقع تازه باهاتون تازه آشنا شده بودم و تو فایلهاتون به کنترل ذهن تاکید داشتید و منم وقتی اون مسئله پیش اومد . پیش خودم گفتم حتما خیری تو این مسئله هستش و سر اون مسئله کلی حرف شنیدم از اطرافیان . اما قلبم بهم میگفت یه خیری هست تو این موضوع

    استاد عزیز شاید باورتون نشه اون مسئله باعث شد تو بین همکاران اسم ما بپیچه و شدن مشتری من بعد از اون مسئله

    بعدش به همسرم گفتم دیدی یه خیری داشت این موضوع

    از اون روز به بعد به تضادهام کمتر شد

    اما اگه تضادی هم بوجود بیاد خیلی راحت میتونم حلش کنم به لطف خدا و باعث میشه اعتماد به نفس من بیشتر بشه

    استاد عزیز از روزی که باهاتون آشنا شدم یه موضوعی خیلی خوب ازتون یاد گرفتم اونم سپاس گذاری تو هر شرایطی

    از سال 97 که باشما آشنا شدم یه دفتر خریدم هر روز بابت چیزایی که دارم سپاس گذاری میکنم و همین موضوع باعث شد درآمد من به لطف خدا از ماهی یک و نیم میلیون تو سال 97 به ماهی حدود 80میلیون در ماه در سال 402 برسه

    سلامتی جسمانی من هرروز بیشتر شده

    از اون سال به بعد خدارو شکر مریض نشدم

    از خدا میخواهم هر روز سالم و تندرست و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    درودبه استادعزیزم ومریم جونم

    وهمه دوستان عالیم

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت یک روزعالی دیگرودیدن روی ماه استادومریم عزیزکه مثل همیشه عالی فیلمبرداری کردنددراین پارادایس باشکوه وپرعظمت وهم قدم شدن بااستادوگوش جان سپردن باعشق به صحبت‌های نابشان واین موضوع مهم وحیاتی که امروزدیگرنمی تواندعرض اندام کنددرذهنی که خوداستادبذرهای امید،ایمان وتوکل رادرآن کاشتندودراین چندماه بودن مستمرومداوم دراین مسیرزیباورویایی که شده جزئی ازوجودوزندگیم.

    باورهای مثبت وافکارعالی جای خودراباافکارگذشته پرکردندوچقدرزندگی برایم زیباودوست داشتنی شده است.

    چقدراین فایل هم زمانی داشت برایم باقدم دهم جلسه اول که استادجان درموردعلفهای هرزصحبت می کردندوچقدرتفسیرعالی داشتندکه افکارمنفی چه برسرذهنمان می آوردودرنهایت زندگیمان وعجیب کلمات مثل همیشه برایم ناب وبی نهایت تاثیرگذاروامروزنتایج بی نظیر بودن کناراستادوعمل کردن به فرمایشات وراهکارهایشان رادرتمام ابعادمی بینم وبه خودم می بالم که عجب خدایی وعجب استادی دارم خداروشکر.

    ازلحظه ای که دفترستاره قطبی ام بانام زیبای خداوندنوشته شدوتابه امروزادامه داردذهنم ذهن دیگری شده است پاک وبازوآماده دریافت هدایت های خداوندکه باصبوری ،آرامش واحساس عالی درگیرهیچ چیزنیست جزخداوندی که تمام فضای ذهنم رااحاطه کرده است ومن شادوامیدوارلحظه هایم رازندگی می کنم ولذت می برم وبرای سلول به سلول داشته هایم شکرگزاروتنهارمزاین ذهن وقلب آرامم عمل کردن به تک تک راهکارهای استادم بوده وهرروزبودن وادامه دادن که جزخوشبختی چیز دیگر عایدم نشده است چون مسیری رادیدم که سراسرسلامتی،آرامش، عشق، شادی، لذت وشکرگزاری بودومن خودراشیفته دراین مسیرززیبادیدم ….

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    مهدی سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 589 روز

    بنام خدای مهربان

    با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان عزیز

    ممنون از استاد عزیزم که حرفهای گوهر بارش آرامش بخشه . و اما نظر من ….

    عزیزان ما در زندگی یک انتخاب داریم که باور داشته باشیم به یگانگی خدا و قدرت بی نهایت رب العالمین و اینکه همه چیز در ید قدرت اوست (باور توحیدی) یا اینکه هر چیزی غیر از این، ( شرک جلی یا خفی ). حال زمانیکه ما شرک خفی داریم در حال انتخاب و جایگزینی شرک به جای یقین و باور ایمان توحیدی هستیم.

    و سنگ بنای زندگی خودمون رو بر پایه ی اون انتخابمون می گذاریم .

    مگر خدای مهربان در قرآن نفرموده که شیطان یعدکم الفقر یعنی شیطان وعده فقر میده ، هر فکر منفی از جانب شیطان است و باور توحیدی آن را رد می‌کند از کوچکترین فکر که می‌تواند یک دلشوره کوچک باشد تا ….پس باور کنیم افکار منفی از جانب شیطانه و پرداختن به اونها شرکه .

    در قرآن خدا می‌فرماید لا خوف و لا هم یحزنون دیگه با چ زبان و بیانی بگه انصافا

    پس فکر منفی رو رها کنین تا فراموش بشن تا محو بشن و از طرفی کانون توجه و تمرکز خود را ببرید به سمت افکار مثبت توانایی ها ، استعدادها و زیبایی هاتون و با جان و تمام وجود بدانید و باور کنیم که من لایق افکار مثبتم ، من لایق احساس خوبم من لایق شادی ام و من لیاقتم در زندگی خلق اتفاقاتی از جنس نور است پس افکار منفی را در نطفه خفه کنیم با بی توجهی بهشون .

    منتها دو تا نکته در این مسیر یادمون باشه که اولا ایمان به توحید و فرار از شرک همه چیزه و ثانیا مداوم باید این فرایند برای ما تکرار بشه تا با بهرمندی از قاعده تکرار فرصت رشد و نمو را از افکار منفی بگیریم و اونها در نطفه خفه بشن

    بازم ممنون از همه شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    فاطمه تیموریان گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    ب نام خالق هستی بخشِ مهربان

    درود بیکران بر شما استاد عززیزم، مهربانوی دوست داشتنی و همراهان گرامی و خوش فرکانس

    خدایا بینهایت شکرت برای دیدن این بهشت روی زمین، واقعا لذت بخش ترین حس زندگی دیدن زیبایی های بی نهایت پرادایس قشنگمون هست.

    از شما بینهایت سپاسگذارم برای ب اشتراک گذاشتن این مناظر روح نواز با ما.

    چقدر زیبا مثال زدید استاد، قشنگ یادمه اولین باری ک برای حرص کردن این درخچه ها با مریم بانو چقدر زحمت کشیدید و با چ سختی هایی اوایل شروع ب پاکسازی کردید، و رفته رفته برای سهولت انجام کار کلی ایده های قشنگ و راحت ب ذهنتون خطور می‌کرد و ازش استفاده می‌کردید نتیجه های شگفت انگیزی نمایان میشد.

    اوایل با خودم میگفتم خوب چرا دارید اینکارو انجام میدید، تو ذهنم این بود ک ی کار بیهودست، اینهمه درخت و درخچه هایی ک تیغ های وحشی و آسیب زننده داشتند، و برای از بین بردنش ن کلی خراشیده میشد بودنتون .

    خوب من خودم تجربه همانند این پاکسازی رو داشتم بارها و بارها اما تو مقیاس خیلی کوچکتر، تو حیاط خونه باغ خودمون

    اما اینکه شما می‌خواستند اون جنگل و سروسامان بدید برام کمی عجیب بود، بعد ها متوجه شدم ک چ لذتی داره خلاص شدن از اون درختهای مزاحم.

    یادمه همون زمان هم درمورد همین مطلب کلی صحبت می‌کردید حین انجام کار، و مثالتون هم دقیقا همین افکار منفی بود، و چقدر مثال دقیق و واضحی بود برام.

    و امروز بعد مدتها باز این مساله رو بیان کردید،

    اینبار با گذشت زمان…

    چقدر باور پذیر تر میکنه برای خودمون ک هرچند وقت یکبار ب ذهنمون ی سری بزنیم و ببینیم تو ناخودآگاهمون چخبره؟؟

    این روزها ک دارم با دقت فایلهای دوره خود ارزشمندی رو گوش می‌کنم و یادداشت میکنم و تمریناتش انجام میدم، ب این نکته خیلی مهم و اساسی رسیدم ک ذهن ما فراتر از اونچه ک ما می‌شنویم نجوا میکنه، در طول زمانی ک ما بیدار هستیم.

    اونقدر این نجواها مویرگی هست گاهی اوغات واقعا نمی‌شنویمش، یا برامون حکم ی آهنگ زیر صدا رو داره.

    خدا میدونه از کی این نجواهای مویرگی وجود داشته و من خبر نداشتم، شایدم بهش عادت کردم و قصه تلخ عادت باعث شده نشنوم،

    اما متاسفانه ذهن میشنوه و باورش میکنه و تو مسائل مختلف بکار میگیره اون باوری ک از اون نجواها ب ذهن القا شده.

    و خیلی مواقع ما ناخودآگاه تصمیماتی میگیریم، یا دلشوره و نگرانی های وحشتناکی رو تجربه میکنیم ک نمیدونیم منشا اصلیش کجاست.

    با دقیق شدن روی افکارم متوجه این مساله مهم و بزرگ شدم و ب لطف الله و استاد عزیزم، دارم روی افکارم کار میکنم

    هنوز در ابتدای راهم و ب قول استاد باید همواره روی ورودیهای ذهنمون تمرکز داشته باشیم تا از ورود افکار ناسالم جلوگیری کنیم،

    اما یادمون باشه فقط تمرکز روی وروی گذاشتن کافی نیست، ما باید برای حرص کردن باورهای قدیمی و قطور ذهنمون اقدام کنیم، و همزمان مراقب ورودی هامون باشیم.

    عاشششقتونم استاد، شما مهربان ترین دست خدا روی زمین هستید برای من بهترین یارویاور زمینی من.

    از خدای خودم بینهایت سپاسگذارم ک پیامبر زمانه خودم رو بهم معرفی کرده، تا بتونم ازش درس درست زندگی کردن و از لحظه لحظه زندگی لذت بردن و خالق بودن رو یاد بگیرم.

    عاشششقتونم تا همیشه، عشقتون روز افزون

    ایام ب کام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مرضیه اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 967 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر مریم جان زیبا و دوست داشتنی

    سلام بر پرادایس زیبا و پر از فراوانی

    می خواهم قبل از اینکه در مورد صحبت های ارزنده استاد نظرم را بیان کنم

    از مریم جان تشکر کنم که اینقدر عاشقانه زیبا حرفه ای از استاد فیلم می گیرند من حس شما را از پشت دوربین دریافت می کنم و تحسین می کنم که همراهی می کنید در تمام لحظات استاد را

    و اینقدر تمیز و بدون لغزش از استاد و صحنه های زیبا پرادایس فیلم می گیرید و ما لذت می بریم

    متشکرم مریم جان

    اما صحبت های ارزشمند استاد عزیز و مهربان

    استاد کاملا با صحبت های شما موافقم چون لمس کردم و تجربه کردم افکار منفی را که چگونه افسار گسیخته رشد می کنند و هر روز بیشتر از روز قبل انسان را فلج می کنند

    نیروی حرکت

    نیروی اندیشه

    نیروی شادابی

    نیروی برتر درون مون

    را میگیره

    و دیگه با دست خودت خودت را در سراشیبی سقوط میاندازی و متوجه نمیشی از کجا خوردی

    بعضی از فکرها که در بچگی ریشه در وجودمون دوانده مثل همین علف های قطور در وجودمون هست و در همه جنبه های زندگی مون خودش را نمایش میده و رها نمی کنه

    استاد من دانشجوی دوره احساس لیاقت هستم شاید زمان زیادی از دوره نگذشته باشه و انتظار تغییرات کوانتومی هم انتظار بی جایی باشه ولی خدا رو شاهد میگیرم که همین آگاهی نسبت به این گونه افکار

    همین که آگاه میشی که بابا این باورت اشتباهه

    این چه ارزش مزخرفیه که داره تو را فلج میکنه

    چرا اصرار داری که اینگونه عمل کنی

    می بینی که جواب نمیده

    می بینی که مانعه رشدت شده

    می بینی که ترمزه

    آخه چرا بی منطق اینها را به خورد ذهنت دادی

    اون موقع نمی دونستی باشه

    ولی الان که آگاه شدی یک کاری بکن

    باور کنید من سالهاست تو خیلی از موضوعات زندگیم بی حرکت شدم مثل همین درخت هایی که قطور شدند ترسها و نگرانی هام هم قوی تر شدند

    اوایل اینگونه نبود حرکت می کردم اما چون باورهام غلط بود نتیجه نمی گرفتم آخرش به این نتیجه رسیده بودم من که نتیجه ای نمی گیرم ولش کن

    این از روابطم می بینی که آخر همش داغون میشه پس اصلا شروع نکن

    این از کارم می بینی آخرش بیگاری میشه و اعصاب خوردی درآمدی هم نیست پس ولش کن

    خلاصه واقعا افکار منفی وقتی ادامه دار میشه میره به سمت فلج شدن و بی حرکتی و افسردگی و انزوا

    ولی خدا رو شکر با کسب آگاهی های دوره احساس لیاقت در همین مدت کوتاه اصلا احساس می کنم محکم تر صحبت می کنم محکم تر عمل می کنم تردیدهام سرزنش هام سخت گیری هام کمتر شده

    خودم را بیشتر باور کردم

    دیگه یک معیاری دارم که درست چیه غلط چیه

    حرف هرکسی را به راحتی قبول نمی کنم

    دیگه برای خودم معیار دارم

    برای خودم قوانین و حد و مرزهایی دارم

    دیگه نیازی نمی بینم دیگران باورهای مرا بپذیرند یا تأیید کنند

    برای خودم زندگی می کنم

    از همه مهمتر

    حرکت می کنم

    عمل می کنم

    دیگه با بهانه های واهی زمان و عمر و انرژیم را هدر نمیدم

    من بارها از استاد شنیده بودم که عمل کنید ولی نمیشد

    انگار یک کوهی جلوم بود

    می خواستم اما نمیشد

    می دونستم باید عمل کنم اما نمیشد

    تازه من آدم تنبل و ترسویی نبودم و نیستم اما نمیشد

    من بارها در گذشته برای هدفم جلوی همه وایستاده بودم و عمل کرده بودم

    اما دیگه اینقدر باورهای منفی و حرفهای بی پایه و اساس اطرافیان در ذهنم پررنگ شده بود که من عملا فلج شده بودم

    به لطف الله

    با آموزه های استاد

    با توکل به خداوند

    و با پیگیری ها و خواست قلبی خودم

    قدم به قدم

    دارم تکاملم را طی می کنم و لذت میبرم

    و می بینم تغییراتش را در جهان اطرافم

    می بینم تغییرات آدم های اطرافم را

    اتفاقات جدیدی که رخ میده

    درهای جدیدی که باز میشه

    خداوند را هزاران بار سپاسگزارم بابت همه لطف و فضل و رحمت بیکرانش که سخاوتمندانه در حال باریدن است و او و من لذت میبریم از این همه نعمت که راحت وارد زندگی ام می شود

    متشکرم استاد عزیز و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    سپاسگذار خداوند هستم که یک روز دیگه هم بهم فرصت داد که در این مسیر قدم بردارم

    چند روزی بود که احساس میکردم که اتصالم به رب درونم کم رنگ شده که دیروز صبح یکی از دوستام یه اهنگ تو تلگرام برام فرستاد که شعرش ااین بود

    باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ

    گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ

    این درگه ما درگه نومیدی نیست

    صد بار اگر توبه شکستی باز آ

    یعنی این لطف پروردگار همیشه نسبت به ما همیشگیه حتی مواقعی که از مسیر دور میشم باز خودش وساطت میکنه ومارو هدایت میکنه به مسیر درست واقعا باید سجده کننده این رب بود

    که واضح تو سوره الضحی میگه وقسم میخوره که پروردگارت تورو رها نکرده و ومورد خشم قرار نداده است

    دیروز نشونه ام قسمت 80 سریال زندگی در بهشت بود که استاد زیر بارون تو دریاچه پارادایس دراز کشیده بود وبارون بهش میزد وهمونجا خوابش برد

    وداشت عشق میکرد با جت اسکیش وخانم شایسته هم شایسته تر از همیشه داشت فیلم میگرفت و عشق بازی میکردن با استاد و از وجود همدیگه لذت میبردند ودر اون بهشت زیبا لذت میبرند واقعا من کلا مسخ اون قسمت از سریال شدم

    از قضا امروز که اومدم سرکار یه بارون شدید میبارید از تاکسی که پیاده شدم اول گفتم که برم تویه پاساژی که خیس نشم بعد که بارون کم شد برم سرکارم که یه فاصله 5دقیقه ای بود اما یه لحضه قلبم گفت چرا زیر بارون قدم نزنم واین پنج دقیقه لذت ببرم ذهنم میگفت خیس میشی موهات خراب میشه لباسات خیس میشه اما من گوش ندادم ورفتم زیر بارون برام جالب بود همه رفته بودن تو مغازه ها وپاساژها که خیس نشن ونگا میکردن چرا من زیر بارون راه میرم خیس خیس شدم اما همش قلبم میگفت ارزششو داره وواقعا لذت بخش بود

    من دیروز تو ی اون فایل گفتم چ لذتی داره زیر بارون مثل استاد که خودمم امروز تجربه اش کردم الله اکبر

    اما دررمورد این فایل صبح که بیدارشدم دانلودش کردم که بعدا ببینمش واستاد در مورد افکار منفی ورشد اونها صحبت کردند

    که اگه تو نتفه خفه اش نکننیم چه پرو بالی میگیرند

    مثل اون درخت های هرز که بعد باید زمان ووقت بیشتری براش بذاریم و هزینه بیشتری براش بکنیم

    به قول معروف باید گربه رو دم حجله بکشی

    برای من اینطوره که وقتی دارم رو باورهام کار میکنم

    افکار منفی بعد چند روز واز روزنه ای به من حمله میکنند حالا با یه اتفاق به ظاهر بد و در مواقعی که من تونستم ذهنم رو کنترل کنم و اجازه ندم پرو بال بگیرند به ارامش رسیدم و دوباره تو مسیرم موندم وحالم بعد اون کنترل ذهنه واقعا بی نظیر یوده

    ولی مواقعی که نتونستم واقعا یه جوری پر گرفتن که انگار من هیچی از قانون نمیدونم و هیچ کنترلی رو خودم ندارم

    اما روشی که برای مقابله با این افکار میتونم انجام بدم اینه که باید تو اون شرایط حتما تنها بشم واز جمع دور بشم چون تو جمع باشم واقعا برام سخته بهمین خاطر کاری که انجام میدم از دفتر میرم بیرون وشروع میکنم به قدم زدن وصحبت کردن با خودم وحتی تو اون لحضه گوش دادن به فایل هم تاثیر نداره حتما باید با خودم صحبت کنم این جوری خیلی بهتر از پسشون برمیام

    واکثر مواقعی که این احساس منفی وافکار منفی زمانی به سراغم میاد که بعد یه مدت کار کردن دنبال نتیجه میگردم منطورم ازنتیجه خواسته هامه

    از لحاظ حالا مالی و روابط ووقتی میگم پس چی شد چرا نیومد اون افکار دست به کار میشن

    البته الان با اگاهی های دوره احساس لیاقت فهمیدم که از کجا اب میخورند

    یه چیز دیگه ای که من فهمیدم در مورد این افکار اینه که اشغال هارو نباید بندازیم زیر مبل مثل این که من امروز یه چیزی حالمو بد میکنه و همون لحضه با اکاهی های که دارم نمیام که تو نطفه خفه ش کنم ومیگم ولش کن فعلا شب میرم سراغش و روش کار میکنم شب هم یادم میره یا میگیرم میخوابم واون اشغال ها زیر مبل گندیده تر میشن و یه روز یه جای دیگه من رو از پا درمیارند و باید فشار بیشتر ووقت بیشتری بذارم که رو اونا کار کنم

    من قبلا اینجوری فک میکردم که روی یه باور یا موضوعی کار کنم بعد تموم بشه و دیگه سراغم نیاد

    اما ما باید هرروز روی این باورها کار کنیم تا ابد

    ونتایجی هم که میگیریم پاداش همین کار کردن روی خودمون هستش

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    با سلام به دوستان خوب و استاد عزیزو مهربان

    چقد من این فایل و در بهترین زمان و در بهترین موقع دیدم

    دقیقا درسته من چند روزی هست گوش کردن فایل و انجام تمرینات و عقب انداختم و بعضی وقتا انقد گفت و گو های ذهنی کنترل نشده ی من زیاد میشه وقتی که کار نمیکنم که احساس میکنم دارم دیوانه میشم

    واز خداوند مهربانم سپاس گزارم بابت احساسی که درون ما گذاشته تا ما بفهمیم که اینجا یه چیزی درست نیست و درستش کنیم

    سعی میکنم به خودم احساس خوب بدم وقتی از تمرین ها فاصله میگیرم و اون حس خودخوری به سراغم میاد به خودم میگم آفرین به این توجه کن که تو دفعه قبل مثلا ده روز دور بودی الان شده 7 روز آفرین که سه روز زودتر متوجه شدی

    و راجب افکار من همیشه احساس تنهایی داشتم با اینکه همیشه در تمامی لحظات خداوند در کنار من بود و خودم و خانواده ی مهربانم و باید بگم منننننن توههههمممم تنهاییییی داشتم با اینکه اینطوری نبود خیلی وقت ها ما توهم زشتی تنهایی افسردگی و…. و خیلی چیز های دیگه داریم انگار خوشمون میاد خودمونو عذاب بدیم و عادت داریم

    و چیزی که فهمیدم ما با ذهنیت و رفتار گذشته نتیجه ای متفاوت از قبل نمیگیریم

    این اولین کامنتی هست که گذاشتم با تمام عشقم گذاشتم

    براتون آرزوی حال خوب رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    شهرام براتی گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    عرض سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و دوستان عضو خانواده صمیمی سایت

    واقعا از استاد سپاسگذارم بابت تشبیه بسیار عالی تولد و رشد افکار منفی به علف هرز . این تشبیه میتونه ما رو در درک رشد افکار منفی به صورت آهسته و رونده کمک کنه . افکار منفی به موازات رشد خود فرکانس ما رو به مرور به سمت فرکانس منفی تغییر داده و ما در رسیدن به خواسته ها آرام آرام نا کام می‌شویم.

    دوستان عزیز باید در شناسایی افکار منفی و تغییر شرایط فکری خود به احساس مثبت بسیار کوشا باشیم و هر آن مراقبت کنیم که فرکانس احساسی ما مثبت باشد . یک ساعت و یک روز غفلت و کار نکردن با خود و عدم کنترل ذهن موجب می شود ما در مرداب افکار منفی گرفتار شویم . به قول استاد افکار منفی و احساس منفی موجب زایش و افزایش افکار منفی می شود و ما ناخودآگاه در مرداب افکار منفی غرق خواهیم شد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سید عبداله حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به دو استاد بزرگوار و مهربان.

    بی نهایت دوستتون دارم.

    چقدر فایل فوق العاده ای بود، یک همزمانی و

    یک معجزه بود برای من، یعنی دقیقا همون چیزی

    بود که من تو جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل زندگی دنبالش میگشتم برای پیداکردن نشتی های

    انرژی ام چه خوب شد که خداوند از این

    طریق بهم پاسخ داد ممنونتم ای خدای بزرگ.

    احساسم روز به روز و لحظه به لحظه داره بهتر و

    بهتر میشه چون تو قدم اول اومدم این علف‌های

    هرز را تو ذهنم دارم شناسایی می‌کنم و یه سری

    از علف‌های هرز را از ریشه در اوردم که به قول

    استاد زمان زیادی هم برد که به لطف خدا

    تونستم بهش غلبه کنم و نتیجه اش این شد که احساسم از همه لحاظ بهتر وبهترتر داره میشه.

    اما یکی از علف‌های هرز من ترس از گرفتن گواهینامه و رانندگی بود که از بچگی تو ذهنم بود

    و واقعا کل فضای ذهنم را اشغال کرده‌ بود

    و همه جوره داشت تو همه جا منو کنترل می‌کرد

    که این ترس را هم به لطف خدا دارم بهش غلبه

    می‌کنم دو جلسه‌ای تو رانندگی شرکت کردم

    خیلی اعتماد به نفسم قوی شده، یعنی این

    ترس ها دقیقا مثل درخت های هرز میمونند اینقدر

    تو چندین سال اخیر رشد کردند که به قول استاد

    برای کندنش زمان زیادی می‌خواد اما شدنی

    است من زمان وانرژی گذاشتم و چند نمونه از

    مسائل را حل کردم‌ و الان دیگه آگاهانه دارم به

    زیبایی ها و خوبی ها توجه می‌کنم من تکنیکی که

    خودم ازش استفاده می‌کنم اینه وقتی یه فکر منفی

    تو سرم، سکوت می‌کنم بعد چند لحظه با توجه به

    الگوهای ذهنی ام، توجه ام را از رو اون فکر

    برمی‌دارم .

    استاد شما واقعا فوق العاده هستید واقعا ممنون

    از شما و همچنین از مریم شایسته عزیز که

    واقعا مثل یه خواهر مهربان و دلسوز زحمت میکشند و این فایل ها را آماده می‌کنند.

    شاد و باحال و خوشگذران باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی

    خدایا ترا سپاس به خاطر نعمت هایی که به ما ارزانی داشتی

    خدایا ترا سپاس به خاطر هدایتت

    خدایا ترا سپاس به خاطر آنچه روزیمان کرده ای

    خدایا ترا سپاس به خاطر عشقی که درونمان نهادی

    خدایا شکرت

    استاد چه قدر پرادایس بی نظیره چه آرامشی داره و زیبایی این بهشت رویایی در نظرم هرگز تکراری نمیشه.

    خدایا شکرت

    إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

    نجوی تنها از ناحیه شیطان است، می‏خواهد با آن مؤ منان غمگین شوند، ولی نمی‏تواند ضرری به آنها برساند جز به فرمان خدا، بنابراین مؤ منان باید تنها بر خدا توکل کنند

    خدا در قرآن می‌فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم‏ دهنده‏ اى آشکارم. (ذاریات، آیه 50)

    کار شیطان ترساندن و ناامید کردن انسان هست کار شیطان ایجاد افکار منفی ست. ولی خدا در قرآن یه راه کار ارائه میده وقتی نجواها به سراغتون اومد به سمت خداوند فرار کنین. تا یک فکر منفی میاد که میخواد از کاه کوه بسازه و زندگی رو واست جهنم کنه باید سریع به سمت خداوند بدوی با ذکر نام او مهربانی و بخشنده بودن او و اینکه او همواره هدایتگر و حمایتگر توست در همون لحظه افسار ذهنت رو در دست بگیری و نجواها رو کمرنگ بکنی.

    استاد من با این حرفهای شما تمرین ساختم و توی زندگی خودم پیاده میکنم.

    مثلا چندوقت پیش داشتم آشپزخونه رو تمیز می کردم خیلی چربی روی گاز و سطوح نشسته بود با وسواس زیادی اونها رو تمیز کردم و آشپزخونه برق افتاد گذشت تا یک هفته دوباره من متوجه شدم که ای داد بیداد دوباره چربی های زیادی روی سطوح آشپزخونه و گاز جمع شده و تعجب کردم منکه تازه اونجا رو برق انداخته بودم و یاد حرف و درس شما افتادم دقیقا چربی های آشپزخونه رو مثل علف های هرز ذهن تصور کردم که هرروز بایستی بهشون سر بزنی و پاکشون کنی مثل غذا خوردن که نمیشه یک روز غذا بخوری و خیالت راحت بشه تا یکماه دیگه به غذا نیاز نداشته باشی.

    کنترل ذهن و مبارزه با ذهنیت منفی هم مثل اکسیژن نیاز ما هست ولی من بارها و بارها این نکته رو فراموش میکنم و یادم میره که وظیفه ما اینه تا ابد نجواهای ذهن که کارش ترسوندن و ناامید کردن ما هست، رو خاموش کنیم.

    برای شما استاد عزیز و هم فرکانسی های خوبم آرزوی شادی و سلامتی ثروت و عشق دارم.

    در پناه خداوند مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: