یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن

به نام رب هدایتگرم

یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن: 30 اردیبهشت این فایل رومیبینم شب قبل تو ستاره قطبی درخواست فایل جدید کرده بودم.

سلام به تمامی دوستان عزیزم

در ابتدا تشکر میکنم بخاطر اینکه بفکر سادگی هستید و دوست دارید ما سادگی رو در تمام جنبه های زندگی اصل قراربدیم

تجملات احساس خوبی به من نمیده بنابراین سعی میکنم در تمام مواردی که جا و امکانش هست سادگی رو سرلوحه زندگیم قرار بدم و انصافا خیلیم حالم بهتر بوده و خیلی بازخورد گرفتم

چه نکات خوبی مطرح کردید استادجان (من راحتی خودم مهمه و نه اینکه سعی کنم به مهمان خوش بگذره ! مهمان خودش باید کاری کنه که به بهش خوش بگذره و من مسئول خوشی کسی نیستم! )

چقدر این موضوع حس خوبی بهم داد اینکه خودم را در مرکز جهان قرار بدم و خودم را مهمتر از هرکسی بدونم. من با اینکه دوره عزت نفس رودارم میگذرونم و تقریبا از خودم راضی ام اما این باور مخرب رو دارم که هرکسی میاد پیشم یا میاد خونمون باید کاری کنم که بهش خوش بگذره باید کاری کنم که خاطرات خوب توی ذهنش باقی بمونه و گاهی پیش میومد کارهایی میکردم که خودم اصلا علاقه ای بهش نداشتم و این خیلی فاجعه است!

چقدر من بخاطر این باور اذیت شدم چه از لحاظ مالی چه از لحاظ انرژی و تمرکز.

خودم رو به زحمت مینداختم تا موقع مهمونی حتما شیرینی یا غذایی بپزم که خیلی خاص باشه جدید باشه طعمش جدید باشه و بعضا چیزی میپختم که تا حالا انجامش نداده بودم

برای اینکه نشون بدم واااااو من چقدر هنرمندم!

ولی نمیخوام خودمو تخریب کنم چون نکات مثبتی هم در این مورد دارم مثلا برای ظرف و ظروف اصلا خودم رو اذیت نمیکنم برای خودم همیشه بهترین ظروف رو استفاده میکنم و هروقت مهمونی هم داشته باشم از همون ظروف استفاده میکنم.

یکی از خاطراتی که یادم اومد زمانی که تازه خونه جدا گرفته بودم مامانم و برادرم اومدن پیشم و قرار بود خواهرزاده ام و همسرش بیان اونجا ، هنوز وسایل کافی نداشتم مثلا چاقو میوه خوری فقط سه تا بود ظرف بزرگ میوه نداشتم میگفتن برو از همسایه قرض بگیر زشته هیچی نداری.

ولی اصلا استرس به خودم راه ندادم گفتم با همینا کارمون راه میوفته.

وقتی اونها اومدن با همون وسایل پذیرایی کردم توی بشقاب برنج خوری میوه گذاشتم همون سه تا چاقو و بشقاب میوه خوری هم که بود و همه چی رو ساده گرفتم

گفتم اینجا خونه مجردی دیگه و وسایلم در همین حده!

اصلا حس بدی نبود و چقدر راحت بودم و برای کسی هم مهم نبود اصلا زشت نبود اینکه چاقو نیست بشقاب نیس!

ابتدای فایل که از مهمونی گفتید فکر کردم شاید پنج شیش نفرباشن با خودم میگفتم اینهمه خوراکی برای چندنفر خیلی زیاده ک! ولی وقتی گفتید تقریبا سی نفر هستند تعجب کردم

خدای من خیلی خووووووب بود فقط دیزاین خوراکی ها باید انجام میشد که هیچ کار سختی نیس و چقدر صرفه جویی شد توی زمان و تمرکز شما خدایا شکرت.

وای خدا چقدر سادگی خوبه چقدر حس خوبی به مهمون میده حس میکنه خونه خودشه منم جاهایی رفتم که از سادگی زیاد دلم میخاسته ماهها بمونم هم جایی بودم که از تجملات زیاد دلم میخاسته فقط فرار کنم .

خداروشکر من از مادرعزیزم ساده زیستی رو یادگرفتم تو خیلی از جنبه های زندگی بکار بردم ،قبلا همیشه از مادرم ایراد میگرفتم وقتی مهمون میومد چندمدل غذا نمیپخت میگفتم چرا به مهمون اهمیت نمیدی میگفت مگه اونا اومدن اینجا فقط غذا بخورن؟ ولی من درک نمیکردم چی میگه، وقتی میخواستیم جایی بریم خیلی زود آماده میشد و لباسی رو میپوشید که راحتیش اولویت داشت میگفتم مادر یکمی شیک باش میگفت خوبه خوبه همینو دوست دارم و باز هم من درک نمیکردم چی میگه، اما ازوقتی آگاهیم بیشتر شده تحسینش میکنم چون مادرم هیچوقت خودشو برای کسی دیگه اذیت نمیکنه و من چندوقته روی جزییات اخلاقی و رفتاری مادرم خیلی تمرکز کردم روی حرفایی که میزنه فکر میکنم و میگم خدایا چرا قبلا نمیدیدم چرا قبلا نمیشنیدم مادر عزیزم ناآگاهانه قانونمنده و چقدر افسوس میخورم که همیشه دید انتقادی بهش داشتم ولی اون حتی یکبارم از قانون کج نرفت خیلی جاها اعراض کرد از حرفام،

البته توی مسائلی باورهای منفی هم داره مثلا مالی و مذهبی ولی خب هیچکسی باورهای صددرصد خالص نداره درست مثل خودم.

باور ایرانیها انصافا تو این مورد بحث ساده گرفتن مهمونیا ایراد داره اگر فردی ثروتمند باشه موقع مهمونیها خیلی هزینه اضافی میکنند خیلی به خودشون عذاب میدن حالا افرادی با وضع مالی متوسط شاید ساده تر بگیرند ولی اونهایی که مثلا یکمی از نظر مالی بهترن در ظاهر، البته بعضیاشون که باور خراب دارند، خیلی بیشتر عذاب میکشند بیشتر به خاطر حرف مردم و اینکه ی تفاوتی باشه بین خودشان و افراد ضعیفتر! اکثرش شو آف کردنه

حالا تو مقیاس بزرگترم ساده گرفتن خیلی نتایج خوبی داره

همین چندماه پیش ی عروسی دعوت شده بودیم که کلی تجملاتی بود کلی مهمون سرشناس داشتن مثلا قهرمانهای کُشتی منطقه،کلی از مسئولین استانی و….. بعدها شنیدیم که بخاطر این عروسی کلی وام گرفته بودن و ماشین فروخته بودن و الان نمیتونند این وام سنگین رو پرداخت کنند و به چه کنم چه کنم افتادن .و این نتیجه تجملگراییِ ولی اونها میتونستند طبق شرایطشون مجلس بگیرند و اذیت نشن.

مریم خانم آماده سازی مواد چقدر لذتبخش بود چه سبک انجام شد خیلی لذت بردم.

استاد چقدر خوبه که شما دوستایی دارید از جاهای مختلف با فرهنگ و زبان مختلف خیلی حس خوبی داره این ارتباطات ،

من یک موردش رو تجربه کردم و دوست دارم دوستایی داشته باشم که از کشورهای مختلف باشند خدایا این درخواستمو اجابت کن.

استاد خیلی خوبه که شما اجازه میدید بچه ها بیان ونعمتهایی که شما دارید رو تجربه کنند و چقدر این دوستان مدارشون بالاست که با شما دوست هستند مخصوصا دوستانی مثل علی آقا، سمیه خانم و آقا رامتین که برای ما آشناترن بهشون تبریک میگم که با استاد عزیزمون از نزدیک در ارتباطن انشاالله هرجا هستند موفق باشند.

خدایا منم دلم میخاد دوستهای خوبی مثل استاد داشته باشم دوستهایی که ازشون درس زندگی یاد بگیرم خدایا درخواستمو اجابت کن.

وای خدا هوا رو ببین تو اون بارون شنا کردن تو آب گرم دریاچه چه حس خوبی داره خدایاشکرت صحنه پریدن تو آب دریاچه خیلی هیجان انگیز بود

ماشاالله به بدنهای عضلانی شما و علی آقا

پرش علی آقا از بالاتر هیجانی و عالی بود

خدایاشکرت منم اینجا لذت بردم.

ممنونم استادجان که این لحظات عالی رو با ما به اشتراک گذاشتید .