یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

وسلام به تک تک دوستانم

من دوست دارم اسم این فایل رو برای خودم بذارم یک الگوی مناسب در تمام جنبه ها برای من…

مریم جان رو میگم واقعا از هر نظر برام االگو هست، من از خیلی جهات شبیه مریم جان هستم یعنی از وقتی تو این سایت با مریم شایسته ی عزیز آشنا شدم هر روز وهربار بیشتر خودم رو باهاش شناختم …

از نظر اندام و ظاهر و اخلاق وخنده هاش و تمیزی و زبر وزرنگیش و با متانت بودنش و مستقل بودن ونترس بودنش، تا دست به قلم شدنش و تصویر کشیدن زیبایی های جهان و صحبت در موردشون باعشق، چه در مورد استفاده درست کردن از نعمت ها برای نشون دادن سپاسگزاری تاااااا برسه به اینکه همیشه دوست داره بهترین خودش رو به جهان عرضه کنه….

من خیلی خیلی از مریم جان تواین چندسال الگو گرفتم وسعی کردم که بتونم با کار کردن روی شخصیتم نقص هام رو کمتر کنم تا اینهمه حسن در من نمایانتر بشه چه برای خودم وچه در برابر دیگران وجهان هستی…

ولی خب یه چیزی هست که من نتونستم به درستی انجامش بدم و هنوزم بلدش نیستم اینه که با دید قوانین به همه چیز نگاه کنم واینکه من مسئول صد درصد زندگیم هستم رو بپذیرم….

یادمه تو یه فایلی شما استاد عزیزم گفتید مریم جان اگر با خودش در صلح هست به این خاطره که باور داره هرچی از خودش نشات گرفته، تا جایی که اگر من یه روزی رفتار یا گفتار تندی داشته باشم مریم جان صبور وارام هست و میگه حتما در درون من چیزی وجود داره که من در بیرون از خودم اون رو به این شکل تجربه کردم!!!!

میدونید من چقدر این جمله رو از شمل واز خیلی ادمها وکتابها شنیدم وخوندم که جهان مثل آینه عمل میکنه و هرچیزی در بیرون از ما نشانگر درون ماست!!!!

ولی هیچوقت تا لحظه ای که شما در مورد مریم جان وخودتون اون مثال رو نزده بودید من چنین دقت ودیدی نسبت به این موضوع نداشتم…

اینکه چقدر یه نفر می تونه با خودش در صلح باشه چقدر قدرتمند باشه که وقتی شخص یا اشخاص روبروش برخوردی مناسب نداشتند یا به هر دلیلی برخوردی کردند که با میلش نیست نمیگه که طرف مشکل داره، میگه حتما در درون من چیزی هست که در بیرون یا در وجود اون شخص خودش رو نمایان کرده…

واااای خدااااا کی میشه منم همچین دید ونظر وباوری در خودم نسبت به دیگران داشته باشم…

من در مورد خیلی از افراد می تونم اینو بپذیرم که مثلا خودم باعث شدم با اون باور یا افکار یا گفتار یا رفتاری که دارم شخص یا اشخاصی رو جذب کنم که مثلا غیبت میکنند یا غر میزنند یا مثلا رفتار مناسبی ندارند

اما در مورد یک سری از افراد خاص که اتفاقا از نزدیکترین اشخاص به من هستند نمی تونم این باورو داشته باشم که کم لطفی ها وبی مهریهاشون رو بذارم رو حساب اینکه حتما منم در درون خودم این خصوصیات منفی رو دارم!!!!

خیلی جاها به خودم یاد آور میشم که جهان عمل وعکس العمل هست یعنی من عملی انجام دادم یا فکری کردم که حالا جوابش به شکل شاید نادلخواه به سمت من برگشته، واتفاقا خیلی موشکافانه میشینم بررسیش میکنم تا خودم رو اصلاح کنم…

ولی چون خیلی اوقات این منیت رو دارم که مثلا من از فلان نظر وفلان نظر از خیلی ها سرتر هستم یعنی شخصیت مناسبی دارم چرا باید همچین برخورد بدی رو از طرفم ببینم…

و می بینم خانم هایی رو که زیاد به تمیزی ومرتب بودن وبا ادب بودن و آشپزی وخونه داری، یا حتی درست وبه جا حرف زدنشون، به ظاهرشون و….رسیدگی نمی کنند خیلی تمبل هستند و نمی تونند درست حسابی زندگیشون رو مدیرییت کنند ولی اتفاقا بیشتر مورد تحسین وتمجید قرار میگیرن!!!

بعد میام به خودم میگم خب عزیزم شاید اونا بیشتر از تو خودواقعیشون هستند و قبول کردند که همینطوری هم دوست داشتنی هستند برای همینم مورد دوستداشته شدن وقدردانی قرار میگیرند

ولی تو اونجور که باید حتی وقتی صدتو میذاری دیده نمیشی!!

نه اینکه بخوام مورد تایید یا تحسین قرار بگیرمااا نه موضوع این نیست..

من کلا شخصیتم اینطوریه که هر کاری انجام میدم یا در راستای اهدافم هست که تغییر شخصیت الوییت منه یا از روی عشق انجام میدم یا اینکه جزء وظایف تعریف شده خودم به عنوان یک زن میدونم وسعی می کنم به درستی انجامش بدم…

ولی باز گاهی پیش میاد مورد کم لطفی قرار میگیرم…

اینارو گفتم که بگم چقدر این اخلاق مریم جون رو دوست دارم ، در صلح بودن با خودش، حالا بماند که در کنار شما زندگی کردن همچین شخصیتی هم از آدم میسازه…

ولی بدون شک مریم جان در فرکانسی بود و درخواستهایی به جهان عرضه کرده بود که کنار شما قرار گرفت که الگوی میلیونها نفر هستید به عنوان یک مرد، به عنوان یک استاد، به عنوان یک بنده یکتاپرست ….

شکر خدا خیلی بهتر از 3و4 سال پیشم هستم در این مورد، از نظر اطرافیان که من خیلی با خودم در صلح هستم و خیلی شخصیت منحصر به فردی دارم ولی از نظر خودم هنوز در جایگاه مناسبی نیستم…

اینو موقعه ای می فهمم که وقتی رفتار نامناسبی از کسی می بینم واگویه ها میاد سراغم یعنی تو دلم با خودم در مورد رفتار یا حرف اون شخص صحبت می کنم وگاهی علامت سوالهای بزرگی میاد تو سرم که مثلا چرا فلانی اون حرکتو زد؟

در صورتیکه حق من نبود ودر خور من نبود…

حالا خیلی کار دارم که بخوام ادعا کنم من شخصیتم تغییر کرده، هنوز خیلی راه دارم که با خودم به صلح درونی برسم…

به قول شما استاد عزیزم یکی از نشونه های در صلح بودن باخودت آرامش. داشتن هست، ببین آرامش داری؟؟؟

راستش رو بگم خیلی وقتها آرومم، اما هنوزم پیش میاد که رفتار یا حرف کسی منو برنجونه وبعدش من انرژیم بیفته، یا مثل گذشته بخوام بگم اوکی دیگه اگه فلان کار وفلان خوبی رو در حقت کردم…اگه دیگه باهات هم کلام شدم…

اینهارو توی ذهنم میگمااا نه به طرف…

ولی خب شاید چند دقیقه وچند ساعت وگاهی یکی دو روز ذهنم درگیرش بمونه ونخوام بپذیرم که این شخص به قول فلورانس اسکاولشین، نه دوست منه نه دشمن من بلکه معلم منه( نه هیچ انسانی دوست توست ونه هیچ انسانی دشمن توست، بلکه هر انسانی معلم توست))

اینو توی گوشیم یادداشت کردم چند روزه، هر روز توی یه تایم مشخص الارم گوشیم این یادداشت رو برام میاره روی صفحه گوشیم تا بخونمش، چون اگاهانه میخوام کنار اینهمه حسنی که به عنوان یک خانم ویک انسان دارم، این حسن رو هم داشته باشم که انقدر به فکر اصلاح خودم ودر فکر پرورش خودم باشم که هر ناخواسته ای رو حالا به هرشکلی دیدم بگم این اومده که بهم یاد بده انسان بهتری باشم پس مقاومت نکنم در مقابلش…

من واقعا از ته قلبم همیشه ایمان وعملی مثل ایمان شما استاد عزیزم ومریم جان وعملکردی مثل شما دو عزیز رو از خداوند طلب میکنم و ازش میخوام که کمکم کنه تا بتونم هر روز در مسیر خودسازی خودم وسرگرم رفع ودفع عیب های خودم باشم جای اینکه تمرکزم روی بیرون از خودم باشه…

در موردآسان گرفتن مهمانی شکر خدا تو خانواد ودوست واشنا زبانزدم، انقدر همه چیز و آسون میگیرم که این راحتی من باعث میشه همیشه افراد دوست دارند هم مهمون خونه ی من باشند وهم با من همسفر باشند،کلا راحترین راه وساده ترین راه رو انتخاب می کنم وانقدر خودم راحتم وبا دل وجون وبا عشق مهمون داری می کنم که شکر الله ندیدم تا حالا کسی با من معذب باشه…

واقعا روی خوش وخندون صاحب خونه و همراه توی مسافرت و تو هم نشینی بهتر از هزار نوع بریز وبپاش الکی وسخته که ادم رو بندازه تو دردسر، خصوصا اگه پای چشم وهم چشمی بیاد وسط…

الهی هزاران بار شکر که به لطف خدا در مسیر اصلاح خودم ودر این مسیر زیبا هستم به لطفش…

استاد ومریم عزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم بابت تمام فایلهایی که با ما به اشتراک میذارید که تک تکشون راه وروشی اسان ودرست برای زندگی کردن وداشتن خیر دنیا واخرت هست برامون…

خوش به حال دوستان ایرانی ما که اونجا در کنار شما هستند ومی تونند از نزدیک با شما باشند…

ان شالله دیدار شما ومریم جان از نزدیک وبودن کنارتون قسمت ما هم بشه به لطف الله