ما در این فایل با زبان تصاویر، برخی از ایدههایی را با شما اعضای خانواده صمیمیمان به اشتراک گذاشتیم که برای راحتتر برگزار کردن مهمانی اجرا میکنیم.
از دیدن این فایل لذت ببرید و در قسمت نظرات، پاسخهای خود را به این سوالات بنویسید:
1. چه درسهایی از این فایل گرفتی؟
2. چه ایدههایی گرفتی که تصمیم داری در مهمانی بعدی خود پیاده کنی تا برگزاری مهمانی برایت راحتتر و لذت بخشتر بشود؟
3. چه پیشنهاداتی برای بهبود این ایدهها داری که به همهی ما کمک کند تا برگزاری مهمانی باز از این هم راحتتر و لذت بخشتر شود؟
دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز:
ایده هایی که از این فایل گرفتم این بود که اول راحتی خودم رو در اولویت قرار بدم بعد هرچی هم آماده میکنم در نهایت حس خوبه
بعد به علایق خودم توی مهمونی و هم علایقم مهمونم توجه کنم
در مورد بندر عباس که گفتید مهمون ها میومدن ماه ها خونتون میموندن چقدر عالی و چقدر احساس راحتی میکردین
فرهنگ مردم ایران جوریه که خیلی بیشتر از زمانی که برای خودشون وقت می گذارن، برای مهمون وقت میذارن. شاید مثلا خودشون بودن یه تخم مرغ ساده درست میکردن ولی وقتی مهمونه شام و ناهار و همه چی فرق میکنه
و من ایده گرفتم که واسه مهمونی های بعدی ایده های این فایل رو انجام بدم و به خانوادمم انتقال بدم و این فرهنگ اینجا هم جا بیفته اینقدر راحت و سالم و به قول شما شیک و مجلسی جلو بریم
و اینکه کلمن نوشیدنی رو گذاشتید هرکس خودش میره برمیداره چه خوبه یعنی میزبان هم به اندازه مهمان از مهمونی لذت میبره و کیف میکنه چقدر قشنگ و لذت بخش بود
ایده برای بهتر شدن رو میشه مثلا با مهمون آماده سازی رو انجام بدیم من و دختر خاله و دختر داییم یه وقتایی که خونه ی هم میریم خودمون میپزیم جمع میکنیم میشوریم و هرکس یه بخشی از کار رو انجام میده چون جمع راحت و صمیمانه ایی دارم بنظرم این کار رو میشه انجام داد
و ایده ی شما برای همه مهمونی ها جواب میده چون خودم امتحانش نکردم هنوز نمیدونم برای بهبود چه کاری میشه انجام داد اما وقتی انجام دادم و به هر نتیجه و نگرشی برای بهتر شدن رسیدم میام و باهاتون به اشتراک میذارم
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن655MB46 دقیقه
به نام خالق زندگی، به نام یگانه هستی
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی زیبا و همه عباسمنشیهای دوستداشتنی
چقدر این فایل متناسب با حالم بود. چون چند روزیه از خدام مدار صلح و آرامش با درونم را میخوام. همین امروز صبح هم قبل رفتن به سرکار، تو دفترم نوشتم که خداجونم بشدت آگاهم که نیاز به آرامش دارم، خداجونم درهای صلح با خودم را بهم نشون بده، خداجونم بغلم کن تا از آغوش تو به آرامش برسم.
واقعیتش اینه که هرکدوم از ما با مسائلی در روزمرهمون مواجه میشیم که اگر قدرت فهمیدن آن مسئله را نداشته باشیم، یعنی نتونیم درک کنیم این مسئله ازکجا اومده؟ برای چی اومده؟ اومده که چی بهم بگه؟ حالا که اومده چطور حلش کنم؟ و… برامون به یه معضل بزرگ لاینحل ممکنه تبدیل بشه. مشکلی که هر لحظه به احتمال زیاد، بزرگ و بزرگتر میشه، ترسناکتر میشه و اگر بهش زیاد میدون بدی به یه غول سیاه هم ممکنه بدل شه که حتی از فکر کردن بهش، ناآروم و آشفته میشی.
این رو به واقع میگم دوستان، برخی اوقات یه مسئله شاید بهظاهر کوچک، با طی این مسیر معیوب که توضیح دادم، همچین غالب ترسناکی میگیره و علتش هم فقط خودمونیم که بهش اجازه رفتن تو این غالب رو میدیم.
این داستان اولش با یه جرقه شروع میشه ولی کمکم بیشتر و بیشتر میشه. میخوام یه مثال از جریان مشابه در سیستم بیولوژیک بدن خودمون بزنم. ما تو سلولهای بدن راههای ارتباطی زیادی داریم. احتمالا یکی از موثرترین اونها signaling cascade یا آبشار پیامرسانی است. علت این نامگذاری دقیقا از طبیعت گرفته شده. بالای آبشار شاید در حد یه آبباریکه باشه اما وقتی آب به پایین سرازیر میشه، دامنهی گستردهتر و وسیعتری را دربرمیگیره. زمانی که این آبشار در نقطهای از بدن فعال بشه (به دلایل مختلف علیالخصوص ویروسها) کل سلولهای بدن، به سرعت و در طیف وسیعی واکنش میدن و اصطلاحا مشکل در کل بدن، به نوعی نمود پیدا میکنه.
ببینیم که یه مشکل کوچک چه تبعاتی بزرگی میتونه بهدنبال داشته باشه، فقط به دلیل اینکه همون ابتدای امر، نتونستیم کنترلش کنیم.
این داستان را تعریف کردم که بگم خودم تو تلهی یه مسئله افتادم و روزهاست با کنترل نکردن، آرامش درونم را مرحله به مرحله بیشتر از دست دادم و اتفاقات ناخواسته پشت هم، بصورت تصاعدی به سمتم شلیک شد. این را هم بگم که قبل این مسئله من بشدت روی مدار آرامش و زیباییها بودم و از هر لحظهم درحال لذت بردن بودم.
میخوام بگم که چقدر تعهد لحظهای برای حفظ مدارم، باید برام مهم باشه.
همانطور که در کلید این فایل نوشته: قدرت بهبودهای کوچک اما پیوسته، عکسش هم میتونه تو مسیر مخالفش وجود داره= قدرت بدبودهای کوچک که اگر پیوسته بشه، چندین مدار میتونه فرد را پایین بکشه.
این فایل بهم یادآور شد که نحوه دید من به مسائل، باعث میشه چقدر بتونم تو مدار آرامش بمونم. مهمانی دادن یه معضل شده برای خیلیهامون. اینکه با چه دیدی به اینکار نگاه کنیم و به چه ترتیبی این مسئله را حل کنیم، نتیجه آرامشبخش خواهیم گرفت یا بالعکس…
در مورد موضوع این فایل، درسهایی که گرفتم را عرض کردم.
درمورد راحتتر شدن مهمانی، نظر شخصیام اینه هرچه با مهمانی که میخواد بیاد منزلم رفیقتر و عیاقتر باشم، مهمانیهای راحتتری را خواهم داشت. من بشخصه کمی در مهمان داری بخودم سخت میگرفتم. چون درگیر رسم و رسوم و روابط سنتی بودم و کم و بیش هستم. اما تجربه زیادی هم داشتم که میزان راحتی مهمانیها، به اشخاصی که منزلم میاند ربط داشته. از زمانی که این مسئله برام کاملا شفاف شد، و قبولش کردم، کمکم تعداد مهمانیهای اجباری کم شد و الان تقریبا نزدیک به صفر شده.
استادجان و مریمجان عزیزم، از حوصلهای که برای فیلم گرفتن بخرج میدید، از عشقی که برای تدوینش میکشید، از دید و فکرهای زیباتون برای راحتر کردن و لذتبخشتر کردن لحظاتتون که همه آنها را به من هم انتقال میدید و بابت هرچه در آن بهشت زیباست و بهما نشون میدین حتی حتی از عنکبوتها، بینهایت بینهایت سپاسگزارتونم.
تا ابد پراکنده عشق باشید. در پناه خالق عشق