یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-19 22:37:562024-02-14 07:27:21یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و مریم جان
من مجردم و مهمونی نمیگیرم ولی همیشه از اینکه مادرم تو مهمونی گرفتن خودشو عذاب میده تعجب میکنم و برام جالبه تو دورهمیهایی که قبلا میرفتم بعضیا بودن بسادگی برگزار میکردن و اصلا هم مهم نبود که بقیه اون غذا رو دوست دارن یا نه . فقط یه نوع غذا درست میکردن ولی مادر من چند نوع غذا و سالاد و کلی تنقلات و خدانکنه تو مهمونی یه چیزی یادش میرفت بیاره و تا سالها اونو یاداوری میکرد که چقدر بد شد . و ازش میپرسم چرا اینقد خودتو عذاب میدی میگفت من مهمونی کردنو دوست دارم میخوام به بقیه خوش بگذره . ولی به خودش چی ؟ به ما چی ؟ خوش میگذشت ؟ من با اینکه بیشتر کارهارو مادرم انجام میداد بازم هروقت مهمونی میخواست بگیره دلم میخواست فرار کنم و خونه نباشم مخصوصا اون مهمونی با آدمهایی پر میشد که من اصلا دوست نداشتم و بهم خوش هم نمیگذشت .
خوشحالم که انقدر دارم آگاه میشم که تو زندگیم اجرا کنم .
متاسفانه خیلیامون یاد گرفتیم که خودمونو فدای دیگران کنیم هزار بار عذر خواهی کنیم هزار بار بگم ببخشید خیلی خوب پذیرایی نشدید. ببخشید اگه خوش نگذشت .
ولی چقدر محکم استاد گفتن وظیفه مهمون هست که بهش خوش بگذره .
اگر دوست ندارن از مدار ما خارج میشن .
ما وظیفه ای نداریم ما ارزشمندیم . ما مهم هستیم و باید آسون بگیریم .
خب من از یه طرف کسانی رو میدیدم که درسته خودشون اذیت نمیکردن ولی یجورایی هم به مهمان بی احترامی بود که غذایی که اکثرا دوست ندارن رو درست میکردن یا انقدر دیر غذا میدادن که اصلا هم گشنه میشدن .
ولی اینجا چقدر عالی گفتین که درسته شما قانون سلامتی رو رعایت میکنید ولی اونجوری هم نیست زور کنید بگید همینی که هست . نه شما غذاهای دیگه ولی خب از نظر کیفیتی هم خیلی بالاتر از معمول در اختیار مهمان میزارید .
و خودتون هم اذیت نمیکنید .
من که تو خانواده ای بزرگ شدم که اولویت همیشه دیگران هستن .
الان میینم یکی از ایراداتم اینه که خیلی عذرخواهی میکنم از دیگران الکی هیچکاری نکردم میگم ببخشید .
مثلاا یه نمونه ش امروز بود . کلاس ورزشی که میرم تعداد 2تا 3نفر هستیم و چند بار شده که من ینفر بودم و همش گفتم ااا ببخشید من ینفر هستم میگفتین نمیومدم . یا ساعت دیگه بیام (در حالیکه سختمه بخواام ساعتمو عوض کنم و همین ساعت و تایم خودم بصورت منظم میخوام برم ولی الکی برای اینکه ینفر دیگه راحت باشه بخودم میخوام سخت بگیرم )
و امروز هم تو واتس اپ مربیم پیام داده بود که ساعت بعدی رو برم چون تایم خودم کسی نیست و منم فیلترشکنم وصل نمیشد .
و صبح نگاه کردم و وقتی هم رسیدم گفتم ببخشید من واتس اپم وصل نمیشد . دوباره دارم لباس عوض میکنم میگم ببخشید الان شما باید فقط برا یه نفر وقت بزاریدا سختتون هست .
یا دوباره آخرش دوباره کلاسم تموم شد دوباره گفتم ببخشید دیگه من یه نفر بودم ولی اینجوری منم سختمه اگه بخوام تایمم رو عوض کنم چون زود بیدار میشم و دلم میخواد اولین کار هم ورزشم باشه .
خلاصه نشمردم امروز چند بار معذرت خواهی کردم و روزای دیگه هم که تنها بودم اونارو حساب کنم فکر کنم 50باری ببخشید گفتم .
و این درحالی هست که خود مربیم با جون و دل مایه میزاره چه من ینفر بشم و چه چند نفر باشیم و اصلا از طرف اون حرفی زده نشده که کنسل کنه .
ولی انقدر خودمم گفتم که دیگه دیروز پیام داده بودتایم دیگه بیام .
و این یکی از پاشنه اشیل من هست که باید درستش کنم چون داره خودارزشی و لیاقت رو از من میگیره .
جوی که میگم حالا چه عیبی داره هی معذرتخواهی میکنم ولی قرار نیست به من که سخت بگذره من که گفتم نمیتونم تایمم رو عوض کنم .
ولی میدونم تکرار این حرفها در ناخوداگاهم میره و منو برای خودم بی ارزش و نالایق جلوه میده .
دیروز هم تو یه مهمونی بودم و از اونجایی که اصلا دوست ندارم تو مهمونیها کار کنم نشستم و کار خاصی نکردم . و بقیه رو میدیدم که چقدر راحتن اصلا سخت نمیگیرن هی بهم دیگه تعارف کنن هرکی غذای خودشو میکشه . منم همین کارو کدم و به کسی هم تعارف نکردم چون همه چی در اختیار همه هست .
یا یجا من رو مبل نشستم و یه مهمان دیگه رو زمین من بهشون گفتم بیاید بالا بشینید و گفتن نه الان زمین راحتن و منم اصرار نکردم و به خودمم عذاب وجدان ندادم .
اتفاقا چون یه مهمونی بود که کسی رو نمیشناختم و از اونجایی که حاظر شدن تو جمعهایی که نمیشناسم فوق العاده برام سخته (عزت نفس پایین)
به خودم گفتم حتما باید بری و این یه تمرین عزت نفس هست و چقدررر عالی بودم . خیلی راحت با همه صحبت میکردم خجالت نمیکشیدم . تو جمع احساس تنهایی نمیکردم . شوخی میکردم حتی کارمومعرفی کردم و کارتمم به دوتا از مهمانها دادم . پیجمو به یکیشون نشون دادم .
مهمانها متفاوت از کسانی بودن که همیشه در ارتباط بودم باهاشون و بخودم گفتم چقدر عالیه که با آدمهای دیگه آشنا بشم چقدر متفاوت و اینا چقدرشاد هستن آهنگ میزاشتن میرقصیدن و کلی خوشم اومد و اینم بخاطر درخواستی که اول سال به خدا دادم برای آشنا شدن با آدمهای جدید ، فرکنس بالا ، مثبت و شاد هست .
یه چیز دیگه که خیلی برام جالب بود اینکه یکی از مهمانها یه چالش خیلی بزرگی تو زندگیش داشت و اینکه چقدر خودشو دوست داشته و ارزش قائل بوده که بجای اینکه خودشو فدا کنه و افسردگی بگیره همش در سفر و گردش با دوست بوده و از نظرم این قوی بودن و یاد گرفتن یه تکه عالی از هر آدمی باعث میشه تو زندگیم الگو داشته باشم و بگم فلانی چقدر خوب تو اون موضوع عمل کرد .
یا یه حرف خوبی که شنیدم در مورد موفقیت یکی از خانمها بود که ینفر گفت خدا باید برای آدم بخواد و بهترین پاسخی که شنیدم از کسی دیگه گفت تو هم باید بخوای وقتی تو بخوای خدا هم میخواد .
و واقعا تحسینش کردم برای جوابش .
و خودمو میبینم که منم خواستم تغییر کنم منم خواستم از اون شخصیتی که هرروز جلوی آینه قرار میگرفت و میگفت این زندگی رو نمیخواد این شخصیت رو نمیخواد و زمانی که اون حرفارو زدم و خواستم تغییر کنم بهتر بشم ، موفق بشم و از الگوی رفتاری خانواده و از چرخه معیوب بیرون بیام . خدا هم برام خواست و من رو با سایت بهشی که زیر نظر دوتا از بنده های خوب خدا اداره میشه هدایت کرد .
و من خواستم و کمی بهتر شدم و هرروز تمام تلاشمو میکنم که کمی بهتر بشم و اگر هنوز هم ایرادامو اینجا مینویسم برای اینکه بخونم و بگم یادت باشه باید درستش کنی تا درست نشه نتیجه دلخواه نمییاد .
استاد عزیزم سلام. خدا قوت
باز هم ممنون از فایل های زیبایتان که همش پر است از زیبایی و درس.
وقتی می فرمایید هفته ای یک یا دو بار مهمانی دارین, به خودم میگم مگه میشه … چجوری آدم فرصت میکنه … اون هم 30 نفر.
خلاصه که استاد من خیلی هنر کنم 5 شنبه ها مهمان داشته باشم، اون هم نهایتا 1 بار در ماه .. این هفته هی به خودم میگفتم فلان دوستم رو پنجشنبه این هفته، بگم یا نه … میگفتم نه بابا به کارهای خودم برسم … بعدا حالا میگم … ولی با فایل شما تصمیم گرفتم تلاشم رو به داشتن مهمان در همین پنجشنبه بکنم و از سادگی کار شما درس بگیرم.
به امید خدا …
اتفاقا استاد، ما برای اولین بار نزدیک 50 نفر تو تعطیلات عید نوروز امسال، در شهر همسرم رودبار مهمان داشتیم و همسرم دوست داشت براشون شامی رودباری غذای محلی رودبار رو درست کنه … من هم همش غر که ای بابا حالا چرا این غذای سخت و … انصافا اکثر کارها رو خودش انجام داد و خیلی کمک کرد ولی من هم کنارش درگیر بودم و ما خلاصه چند روز درگیر کارهای مهمانی بودیم. تقریبا غذای سختی رو انتخاب کرده بود که هر کسی دیگه حوصله این کار ها رو نداره .. من تنها کار مفیدی که کمک کرد که یکم کار مهمانی سبک باشه کردم، این بود که برای ظروف ماست و زیتون پرورده و لیوان نوشابه، یک بار مصرف گرفتم. آخه اونجا رسم هست که حتما برای هر به نفر یه ظرف ماست یا زیتون و یا سال بزارم سر سفره. خلاصه آخرش که من که اصلا از مهمان هام چیزی نفهمیدم و دایم در حال گذاشتن و پذیرایی و … بودم. آخه عید هم بود و یکسری پذیرایی های جانبی بعد از ناهار هم داشت. آخرش هم که همه خداحافظی کردن و رفتند. در صورتی که این مهمانی میتونست خیلی خیلی راحت تر از این حرف ها باشد تا به ما هم خیلی خوش بگذرد و له نباشیم بعد از مهمانی….
باز در مورد یک مهمانی دوستان که چند مدتی پیش بود، من تصمیم گرفتم یکسری فینگر فود از بیرون سفارش بدم که خیلی خودم رو درگیر غذا پختن نکنم …. ولی به خاطر اطرافیان هی گفتن که نه بابا چرا هزینه زیاد بکنی … خودت بپز و هزینه کمتر. و من هم گوش دادم و هم همون مقدار هزینه را کردم و خیلی هم خسته شدم از آشپزی ….
حالا با این فیلم شما میخوام رو خودم کار کنم که مهمانی هایم رو خیلی سبک تر از اون چیزی که انجام می دادم انجام بدم و بیشتر مهمان داشته باشم.
استاد یه ایده که برای راحت تر کردن مهمانی ها است، الان همین سینی هایی که مریم جون زحمت کشیدن و زیبا چیدن و دیزاین کردن، بصورت آماده که خانم ها در خانه که شغلشون این است، در خانه سفارش میگیرن و براتون سر ساعت میارن. البته اگر آدم خودش فرصت کنه که خیلی بهتر است، ولی برای زمانیکه حتی فرصت خرید و چیدن در ظرف را هم نداری، این ایده خیلی خیلی خوبه …
ولی باز هم میگم استاد، من که کلی چیز یاد گرفتم برای مهمانی دادن …
ممنون استاد
در پناه خدای خوبی ها
شیما
سلام بر استاد وهمه همراهان گرامی.
چقدر دیدن این فایل زیبا واگاهی دهنده بود.من خودم تو مهمونی ها فقط یک نوع غذا می زارم با سالاد وماست.این ساده بودن را تو ی این قضیه خوب اجرا میکنم.چقدر رابطه ی شما دوعزیز قابل ستودنی هست واقعا فایلها رو خیلی لذت بخش کرده چندین بار به هم خداقوت گفتین چقدر تشکر کردین چقدر همکاری بود در انجام کارها.چقدر هر دوتاتون جوان وخوش چهره شدید.
خانم شایسته عزیز خیلی عالی وسریع کارچیدمان وتزیین انجام دادین و چقدر اون سلفون جالب وراحت بود.چرا ما خانمهای ایرانی اینقدر دنبال ظرفهای ست پذیرایی هستیم .از خانم شایسته یاد گرفتم که در این قضیه سخت نگیرم.چقدر آشپزخونه برق میزنه اخه چقدر شما خوبین وباسلیقه وتمیز کار .
یه نکته عالی:وظیفه ما نیست که به مهمون خوش بگذره وظیفه خودشه.واینکه خودمون را با انواع غذاها برای مهمون بخواهیم به دردسر بندازیم ناشی از کمبود عزت نفسمون هست.طبق دوره عزت نفس در هر شرایطی اول راحتی خودمون وبعد هم راحتی خودمون.
متا سفانه توی ایران بیشتر دورهمی ها به غیبت وفاز منفی میگذره وواقعا باید ایده برای سرگرم کردنشون به بازی ولذت بردن داشت.
بنام خدا
سلام به میزبانای فوق العاده
فایل خیلی عالی و هیجان برانگیزی بود بخصوص برای خانوما بیشتر
خیلی منتظر بودم میز چیده شده رو هم تصویرشو ببینم
کاش میشد یه دوربین حول و حوش میزها کاشت که یه تصویر کلی از لحظه ناهار رو دید و اینجوری شما هم دیگه زحمت تصویر برداشتن نمیکشیدین،
مهمونی شیک سلف سرویس که واقعا رسیدن به این سبکش همیشه یکی از آرزوهام بوده.
و چندباری توی ذهنم تصورشو کردم شاید بیشتر قبل از زمانایی که مهمونی داشتیم.
و دقیقا دست گذاشتین روی یکی از خصوصیاتِ من
که البته با گذشت زمان خیییییلی بهتر و ساده گیر تر شدم
ولی بازم قبل از مهمونی کلی وقت میذارم
و همین دقیقا همونجوری که گفتین شده یکی از دلایل کمتر مهمونی دادنه
این در جایی هست که دیدم افراد موفق و ثروتمند اکثرا اهل مهمونی دادن و مهمونی رفتن هستند
و مهمان حبیب خداست و روزی رو با خودش میاره و باعث رزق و برکت میشه
یادمه بچه که بودیم مهمونیا بی تکلف تر بود
هنوزم برای خانواده م تقریبا همونجوره و به اندازه ی من سخت نمیگیرن
پس اینکه من همیشه سعی میکردم سفره های پر رنگ و لعاب و غذاهای جدید بذارم همه برمیگره به کمبود عزت نفس
که یعنی ارزش خودمو توی سفره ای که میانداختم میدیدم نه اینکه خودم همینطوری ، فارغ از سفره ای که میندازم با ارزش باشم.
چقدر همه چیز ، هرچند چراغ خاموش ، به عزت نفس یه ربطی پیدا میکنه
مرسی از این نکته که یادمون دادین.
استاد، من وقتی به دادن چنین مهمونیای باحالی فکر میکنم ، بیشتر به این نکته فکر میکنم که کسی که ثروت داره ، کسی که نتیجه دستشه و مردم بخاطر دستیابی های مادیش، تاییدش میکنن ، اون شخص میتونه جریان سازی کنه.
البته همین حرفم تا حدزیادی به نقصان عزت نفس برمیگرده ، خودم میدونم
ولی وقتی ثروتمند باشی و مثلا همینجوری برای آماده سازی مهمونی وقت خاصی نذاری ، این به پای سبک عالی و درست زندگیت نوشته میشه ، اما همین کارو کسی که نتیجه دستش نیست انجام بده تعابیر دیگه ای ازش میشه ، مثل عزت و احترام مهمان رو بجا نیاوردن یا کلاس الکی گذاشتن و غیرو
قطعا که هرچی عزت نفس بالاتر بره و سبک شخصی پر رنگ تر بشه ، باور اینکه حرف مردم بی ارزشه و در هر حالتی اونا حرفی برای گفتن دارن ، پر رنگ تر خواهد شد.
مرسی استاد از همون اول که نتیجه ی مادی خاصی نداشتین به زیور عزت نفس و ارزشمندی خودتون آراسته بودین و با مهمون راحت بودین جوری که روشون میشد خونه تون بمونن ، و مرسی الان که به لطف الله ، عالم براتون به یه سلف سرویس بزرگ تبدیل ماهیت داده ، بازم برا مهموناتون با سخاوت خوراکیای عالی تهیه میکنین و قشنگ پذیرایی میکنین.
اتفاقا وقتی میزبان هی به آدم تعارف نکنه و همه چیز دم دست باشه آدم با آرامش بیشتری از همه چی میخوره و لذت میبره ، البته بازم درصورت داشتن عزت نفس که باز نگه فلانی داره نگاه میکنه ، از این نخورم ، یا کم بخورم، یا کلاس بذارم و این حرفا
استاد من خودم ماه رمضان افطاری در جمع اساتیدی دعوت بودم و خب من ماه رمضان اکثرا یه وعده میخوردم ، همون افطار و عادت داشتم حسابی بخورم خب ، قبل افطار به خودم گفتم ،من گرسنمه و میخوام تا آخر غذامو بخورم و اصلا برای تمرین عزت نفس هم شده نگاه نمیکنم کی روبروم یا کنارم نشسته ، من تا آخر غذامو خواهم خورد ؛)
و واقعا نمیدونم اونا کلاس گذاشتن یا واقعا غذاشون قد گنجشک بود!!! من کار خودمو کردم و دقیقا تا آخر غذامو خوردم و اصلنم گاه و بیگاه نگاه های بقیه رو اصلا جدی نگرفتم.
استاد سلفونتونم خیلی بزرگ و حرفه ای بود لذت بردم ، ثروتمند شدن پر شکوه است
اون میوه هاتونم کاش معرفی میکردین ، مثل شاتوت و رز بری و اون قرمزا شبیه توت فرنگی بوودن ولی البته که توت فرنگی نبودن چون تو خالی بودن
این جالب بود که من بجز اون نونی که کنار اون غذای لبنانی گذاشتین دیگه هیچ نون دیگه ای ندیدم
ظرفای چوبیتونم همه خوشگل بودن ، منم ظرف چوبی دوست دارم حس خوبی بهم میده
پرادایز زیبا هم فوق العادس ، انشاءالله خدا به خودش و ساکنان فوق العادش برکت و سعادتمندی دنیا و آخرتو عطا کنه
سلام و عشق به دوستان عزیز این خانواده بزرگ و الهی
به استاد عزیزم و مریم جان
اقا امروز قبل اینکه برم سراغ کارهای روزانه گفتم یه سر بزنم سایت ،یه ویدئو ببینم،فول انرژی بشم و شروع کنم.
همینم شد .فایل جدید از بهشت زیبا
الهی شکرت که چقدر ذوق میکنم وقتی سایت رو باز میکنم و فایلی جدید رو میبینم.انقدر بابتش سپاسگزاری و خوشحالی میکنم که فقط خدا میدونه.
استاد و مریم عزیز ازتون خیلی ممنونم برای ضبط این ویدئوی زیبا و پربار.
مثل همیشه چقدر درس و نکته های ارزشمند میشه ازش اموخت.
چند روز پیش تصمیم گرفته بودم تا فامیل رو دعوت کنم .دورهمی خانواده ما خیلی کمه.دقیقا به خاطر همون باگ هایی که خودمون ترمز میکنیم برای دریافت لذت های بیشتر.
یعنی همون چشم و هم چشمی،به نظر دیگران بی نقص بودن در مهمانی ها،و زحمت های عدیده ،بی شمار و به نظر من بیخودی که باعث میشه چقدر از این دورهمی ها و لذت ها رو از دست بدیم.
خیلی ها حتی با هم صحبت نمیکنن و قطع رابطه میکنن فقط به خاطر همین مسائل.البته در خانواده خودم هم،همین مشکلات زیاد دیده میشه.
من از اونجا که دورهم بودن و لذت بردن خیلی بهم کمک میکنه تا توجه کنم به زیبایی های بیشتر و سپاسگزارتر بودن،تصمیم گرفتم طی یک مهمانی بسیار ساده همه فامیل رو که سالهای زیادی میشه بصورت کامل دور هم جمع نشدیم رو دعوت کنم.
تو ذهنم اینطکر تصمیم گرفته بودم که فقط یک نوع غذا درست کنم و همه چیز در حد امکان ساده برگزار بشه.
و بعد از اون میخواستم یه زمانی رو اختصاص بدم برای توضیح دادن و صحبت کردن در مورد ساده برگزاری کردن دورهمی ها .ازشون بخوام که اونها هم همین کار رو انجام بدن،و اصلا لازم نیست به خاطر ترس از حرف دیگران یا حس کمال طلبی بخوان به مجلل ترین شکل ممکن پذیرایی فکر کنن.
که همین مسائل هست که بعضا باعث دوری میشه.
خواستم یه نطق کوتاه در پیرامون همین ترمز ها و طرز افکار بازدارنده براشون انجام بدم.که یخ همه همون اول کار ریخته بشه.
خلاصه در همین افکار و تصمیمات ،امروز این فایل بسیار ارزشمند رو دیدم و تاییدی شد برای برگزاری مهمانی ساده اما در عین حال لذت بخش.
خودم که فکر میکردم اوم ساده زیستی هستم،با دیدن این تصاویر چقدر راه های بهتر و آسانتری یاد گرفتم.
مثلا من فکر میکردم استفاده از ظروف یکبار مصرف حس بی احترامی به مهمان القا میکنه،یا حاکی از تنبلی من میشه.اما دیدم اصلا اینطور نیست.
یاد گرفتم به جای تهیه و تدارک برای شیرینی و شکلات ،میشه از تنقلات بسیار سالم در عین حال بسیار لذیذ هم بهره برد.
درسته هزینه این نوع پذیرایی خیلی بیشتر از هزینه تنقلات مرسوم مهمانی های ایرانی میشه،اما بهای سلامتی و سادگی هر چقدر هم باشه باید پرداخت کرد.
چیزهای ارزشمند،بهای بالاتری دارند،پس با عشق و احترام اولا به خودمون ،ثانیا به مهمان عزیزمون پرداخت شون میکنم با لذت
ایده بعدی همین کلمن یخ هست.من خودم برای مهمانی ها،کلمن اب یخ میزارم که همه راحت باشن،اما ایده کلمن یخ برای نوشیدنیهای دگر چقدر برای من جالب،آسان و کاربردی هست.
از این به بعد کلمن یخ نوشیدنیهای گاز دار هم اضافه شد .
یه نکته جالب هم تو فیلم دیدم که تو همه ی مهمانی های ایرانی به وفور دیده میشه،و اون نکته اینه که نمیدونم چرا آشپزخانه ها از همه جای خونه بیشتر حال میده برای حرف زدن و خندیدن و دور هم جمع شدن هر چقدر هم که کوچک باشه،اما متراکم ترین جای خونه اس تو مهمانی ها
یه ایده جالبی که ما هم بیشتر اوقات اجرا میکنیم همین بازیهای گروهیه،که علاوه بر لذت و شادی و رضایت چقدر از هم می آموزیم.مثلا برای ما بازیهای فکری
حتی تو همون بزن برقص ها هم برای خودم شناخت بیشتر و بهتر از خودم.میفهمم که چقدر توانایی دارم برای خودم بودن تو جمع.برای تمام حرکات و رقصی که درسته حرفه ای نیست اما برای لذت بردن و رها بودن انجامشون میدم و کاری ندارم که بقیه چی فکر میکنن و میگن.همون لذت و رضایت خودم در لحظه بسیار ارزشمند و فوق العاده اس.
من انسان ساده ای هستم.پوشش ساده ای دارم.ارایش ندارم،خونه ای راحت،خلوت و دوست داشتنی دارم.و حال میکنم از سبک زندگیم.هر عزیزی که میاد اولین نکته ای که بیان میکنه اینه:
چه خونه ی ساده و پر انرژی داری.
البته شده بعضی ها هم ایراد بگیرن که این چه خونه ایه؟چرا انقدر خلوته؟چرا نسبت به بزرگی خونه پر از اسباب و وسایل نیست؟چرا خونه ات مسجده (به قول معروف)از فلانی یاد بگیر چقدر با سلیقه و زرنگه.همه چی تو خونه اش گذاشته و پر کرده.
منهم با خنده میگم من با خلوتی و ارامشی که هست حال میکنم و دیگه هیچی نمیگم و بحثی نمیکنم.
انشاالله منهم بتونم با سبک و سیاق خودم مهمونی ساده و لذت بخشم رو برگزار کنم و الگویی باشم برای برگزاری دورهمی ها به سبکی ساده،آسان ،راحت و لذت بخش
استاد درسته که از یه زمانی کمتر از زندگی در بهشت محتوا تولید میکنین،اما نمیدونین چقدر با ذوق و ولع همه ی ویدئوهای صوتی و تصویری تون رو تماشا میکنم و خدا میدونه چه درسهای بزرگی ازشون میگیرم.
خیلی خیلی خیلی بابت تهیه این ویدئو از شما دو عزیز سپاسگزارم.و زیبایی های بیشتر براتون ارزومندم.
از همه ی دوستان ارزشمندم در این سایت واقعا نمونه هم ممنون و سپاسگزارم.
برای تک تکتون عشق و نعمت آرزومندم.
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان
واقعا لذت بردم از این همه افکار ناب و ایدههای جالبی که شما و مریم جان دارید واقعا عالیه که وقتی مهمون داریم به خودمون سخت نگیریم و راحت باشیم من هم چند سال پیش از این طرز فکر که حتما باید چند جور غذا و دسر و پیش غذا سر سفره باشه یا اینکه لوازم پذیرایی لوکس یا یک دست داشته باشم رنج میبردم یعنی چند وقت صبر میکردم که یه سرویس پذیرایی جدید تهیه کنم تا مهمون دعوت کنم یا دوسه روز جلوتر شروع میکردم به آماده کردن دسر و پیش غذا به طوری که هر کس چند ساعت قبل مهمونی میومد خونم فکر میکرد توی آشپزخونه بمب ترکیده واقعا اوضاعم وخیم بود چه ذهن مریضی داشتم قشنگ یادمه رفتم سفره بخرم گرون ترین سفره مغازه رو انتخاب کردم واقعا الان تعجب میکنم سفره چه اهمیتی داره در کیفیت پذیرایی یا وقتی مهمونا میومدن من انقدر خسته بودم که اصلا حوصله مهمون رو نداشتم و میگفتم فقط زود برن که من دراز بکشم و استراحت کنم تازه بعد رفتن مهمون ها من دو روز توی خونه کار داشتم برای شستن و جابه جا کردن ظرفها وای که یاد اون روزها میافتم ستون فقراتم درد میگیره ولی امروز من مریم دو سال پیش نیستم به طوری که همه میگن چقدر راحت مهمونی میگیری واقعا هیچ استرسی نداری خیلی راحت با مهمون برخورد میکنم حتی شده من عصر زنگ میزنم برای شام مهمون دعوت میکنم اونم 20،30 نفر و خیلی راحت غذایی که برام درست کردنش راحت باشه و از سفره و ظروف یک بار مصرف استفاده میکنم و خیلی شیک و مجلسی همه چیز جمع میشه خدایا شکرت بابت این رشد شخصیتی فوق العاده خدایا شکرت بابت این همه نعمت و فراوانی و خدایا شکرت بابت استاد همه فن حریفی که در زندگیم پیدا کردم
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم مریم جان وهمه اعضای خانواده صمیمی ام
تحسین می کنم این سبک زندگیتون رو که هم واسه خودتون راحت و لذت بخشه هم واسه کسی که میاد پیشتون
پریشب رفته بودم عروسی و وقتی اومدم بیرون همه داشتن از این صحبت می کردن که چند مدل غذا بود چرا این بود چرا اون نبود ! تازه 7 مدل هم غذا بود
وقتی می خواستم برم عروسی همش تو دلم این بود که قراره چه رقص هایی ببینم چقد خوش بگذره بهم
ولی وقتی رفتم دیدم خیلی از افراد رو میز نشستن ولی دارن با هم حرف میزنن یا با گوشی !! و غذا خوردن رفتن ….
تو این مهمونی با اینکه 30 نفر بود ولی همه چیزش متفاوت بود
دلیلش این بود که تمرکز روی لذت و خوش گذشتن بود
حالا با خوردن غذای خوشمزه و سالم
با تفریح
با دور هم نشستن و حرف زدن و …
ازون عنکبوت هم یاد گرفتم به محض اینکه یه چیزی خراب شد متوقف نشم دوباره از نو بسازم
دوباره از نو بسازم
نشینم به گذشته فکر کنم
قدم به قدم از نو بسازم
سلام استاد جانم و مریم پر از مهر
چگونه سپاسگزاری کنم ازین لحظه های زیبا که توی این فایل با شما همراه بودم چقدر من خوشبختم که این صحنه ها رو و شما رو میبینم و آنقدر تمرکزم رو میتونم روی چیزهای مثبت بزارم خدایا هزاران بار شکر چه مهمانی خوبی دقیقاً من هم مثل شما فکر میکنم در مورد مهمانی و خیلی مریم جون و شبیه خودم میبینم و خوشحالم ازین موضوع ولی تو ایران واقعاً سخته اینجوری عمل کردن چون ما خیلی هامون ترس از قضاوت و تایید نشدن داریم و چقدر خوبه که با آگاهی های جدید سعی در تغییر این باورها داریم و چه لذتی داره تغییر کردن و در واقع اون چیزی رو که همیشه بهش باور داشتی و عمل کنی و ترس هات و کنار بزاری ضمن اینکه به نظر من این سادگیی که شما ازش میگین خیلی متفاوته با چیزی که شاید تو ذهن خیلی ها هست چون دقیقاً همون جوری که خودتون هم گفتین مهمانی از لحاظ کیفی بسیار بالا بود و فقط آماده سازی اون زمان زیادی نبرده و این یعنی شما در عین حال که به سادگی و بدون اضطراب و با حال خوب کارهای مهمانی رو انجام میدین دارین ارزش به خود و ارزش به دیگران رو هم زندگی میکنید و طبق خلاقیت و سلیقه خودتون انرژی و زمان لازم رو برای زیباتر کردن چیزهای مختلف میزارین و نکته مهم و ارزشمندش اینجای کاره ، من واقعاً تحسینتون میکنم و لذت بردم و لحظه لحظه کیف کردم ممنونم ازتون بابت این زمانی که گذاشتین و این فایل رو برامون ضبط کردین خواهش میکنم بازم برامون فایل بزارین و ما رو هم در لحظه های زیبای پرادایس شریک کنید که یکی از دلخوشی های بزرگمون شده دیدن شما و پرادایس زیبا، پسر شش سالم کنارم میشینه و با عشق با هم شما رو میبینیم و کیف میکنیم و اون به من میگه مامان من مریم جون و میخوام ببینم اون به دیدنتون عادت کرده و از من سوال میکنه که آیا شما واقعی هستین و وجود دارین؟؟ و من با افتخار بهش میگم که همه چیز واقعی و راسته و پاکان از من میخواد که بیایم آمریکا تا بتونه از نزدیک شما رو ببینه و من این نوید رو بهش میدم که ما هم حتماً به سمتش هدایت میشیم اگر خواستمون باشه و خدارو شکر میکنم که پسرم با این آگاهی ها بزرگ میشه و زندگی رو خیلی گسترده تر از دنیای اطرافش میبینه و این رو مدیون شما هستم خونه ی زیباتون، وسایل قشنگ و سادتون، حس و حال و انرژی خوبتون صدای پرنده ها درختان زیبا و سبز مخملی ، دریاچه رویایی اون هوای ابری و دیدن اجابت خواسته ی شما و بارون رویایی پرادایس، دیدن حال خوب مهموناتون و لذت بردن از امکانات عالی خانه ی میزبان، شوق شما برای خوش گذروندن اونها چقدر لذت بخش بود استاد و مریم جان یک دنیا سپاسگزارم و از خداوند می خوام که خواسته من و خیلی های دیگه از بچه های سایت رو اجابت کنه و شما بیشتر و بیشتر برای ما فایل بزارین از زندگی در بهشت. پایدار باشید️
سلام خدای خوبم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم و تمام هم فرکانسی ها
الله اکبر میگم به همزمانی قرار گرفتن این فایل در سایت و اولین میهمانی رسمی من ،
چقدر زیبا استاد جان نکته های ظریف و مهمی را گفتن که خودم رو باهاش مقایسه کردم و دیدم چقدر باید تکامل ام رو سپری کنم که به این نگاه استاد جان و مریم عزیز برسم ،
اول دلم میخواد یک نگاه از نحوه برگزاری مهمانی خودم بگم که حدود 2 روز زمان برد برای میهمانی حدود 16 نفر تدارک ببینیم تازه به همراه همسر عزیز و مادر عزیزم ، بماند که چقدر فکر کردن به این مهمانی و برگزاری اش در ذهنم سخت بود و اقدام و عمل اش هم داستانها داشت ،
چقدر کلام ها و صحبت های استاد جان مهم و هزاران نکته دارن اول از احساس لیاقت و ارزشمندی خودم ، با اینکه خیلی جاها بهش توجه میکنم اما برای برگزاری مهمانی خودم رو اصلا ندیدم و چقدر فشار روی مادرم به عنوان شف اصلی بود ، اینکه من یک دختر کارمند و شاغل بودم و نباید توقع یک کدبانو که دوست داره از خودگذشتگی کنه تا به دیگران خوش بگذره ( باور غلط عوام و حتی خودم )
انقدر فشار ذهنی روی خودم داشتم بعد از برگزاری مهمانی ساق پایم گرفت ( جالبه کوهنوردی های 7،8 ساعته رفتم اما عضلات ام نگرفت )
درس های مهم مهمانی من : همانی که هستی باید باشی و باید بدانی تو مسیول شاد کردن و خوش گدروندن مهمانها نیستی ،
و این جمله طلایی رو باید از این پس به خودم بگم چطور از این ساده تر و اسونتر ،
نکته مهم اینکه با برگزاری مهمانی احساست خوبه یا نه ، اگر داری سخت میگیری سختش کردی و سخت میگذری و یادمون باشه هدفمون از مهمانی گرفتن لذت بردن نه طعم سختی چشیدن
بازم میگم الله اکبر برای پخش این قسمت زندگی در بهشت و حس و احوال من بعد از اولین میهمانی رسمی زندگی ام ، شاید خواسته من بود که به دل استاد جان و مریم جان عزیز الهام شد که ضبط کنن این قسمت بسیار بسیار مهم و پر از درس های صل علی رو .
یکی از اصل ترین هدفهامون برای زندکی رو زمین شادی بیشتر بوده و خدا رو شکر با وجود الگوی خوبی چون شما استاد جان و مریم جان خیلی زود پاسخ ها و نکته ها رو می بینیم .
الهی صد هزار مرتبه شکر
سلام و هزاران سلام به شما استاد و خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
سپاسگزارم استاد عزیزم از مهمونی خیلی خوبتون ،که واقعا لذت یک مهمانی تمام عیار و کامل را من که نیومدم هم از پشت صفحه گوشی احساس کردم
از خانم شایسته عزیزم به خاطر انتقال این تجربیات ارزشمند و این همه ساده سازی کارها سپاسگزارم
از پرادایس زیبا و اون ویوی فوق العاده و اون هوای بی نظیر بارانی ،و برخورد باران زیبا روی دریاچه قشنگم خدایا سپاسگزارم که منو در مدار همچنین انسانهای بی نظیری قرار دادی
از خوراکی های بی نظیرتون لذت بردم و کاملا خودمو تو مهمونی احساس کردم و موقعی که توی آب پریدم و لذت برخورد بدنم با آب
چقد خوب استاد در مورد مهمانی خوب و ساده و لذت بخش و بی تکلف توضیح دادند
و استاد تحسینتون میکنم که اینقدر مهمان پذیر هستین و خوب با مهمانانتون برخورد میکنید ،طوریکه مهمان احساس سنگینی و زیادی بودن پیشتون نمیکنه و سراسر خودتون و مهمانانتون لذت میبرید
چقدر با زبان تصویر الگوسازی کردین که قرنها مراجع دینی ما نتونستند با حرف زدن انجام بدنچون فردی داره زندگیشو نمایش میده که سراسر عمل هست عمل و عمل و ایمان و ایمان و ایمان…
از همه جالبتر اینکه چقدر به فکر سلامتی مهمانانتون هستید اینکه تا جای ممکن از غذاها و نوشیدنی های سالم استفاده میکنید
استاد تحسینتون میکنم از اینکه توی کارهای خونه به مریم جون کمک میکنید و چقدر در رابطه شما عشق و احترام دیده میشه
و مریم جون را تحسین میکنم به خاطر اینکه چقدر قشنگ و با سلیقه هم به کار خونه رسبدگی میکنه و کار و عشق خودشو همزمان چقدر قشنگ پیش میبره و اون لباس زیبای گل رز زرد تو لباستون چقدر بهتون میومد
پارادتیس زیبا و بی نظیرم را تحسین میکنم ،کلبه چوبی قشنگم را تحسین میکنم ،خدایا شکررررت،خدایا شکرت از اینهمه نعمت و زیبایی و عشق و صفا و صمیمیت و احترام و آب و هوای خوب و سرسبزی و زیبایی و دوستان خوب و عالی، و همه چیزهای درجه یکی که اینجا دیدم و شنیدم