یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

499 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2274 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استادان عزیزم

    و دوستان همفرکانسی

    شما استاد من هستین توی آموزش قوانین زندگی و یک الگوی تمام عیار..

    و مریم جون به عنوان یک خانوم استاد من هستن در مورد بازم قوانین اما از یه زاویه ی دیگه..

    اول ازتون تشکر کنم بابت زندگی در بهشت که وااااااقعا دلمون تنگ شده بود..

    استاد بخداشاید باورتون نشه من اینقدر که دلم برای مهمونی های شما تنگ میشه دلم برای مهمونی های خودمون تنگ نمیشه!!

    یعنی راستشو بخاین مهموننی های خودمونو اصلادوست ندارم!

    الانم که مدتیه بصورت تمرکزی کارمیکنم باورتون نمیسه از عیدنوروز تا به الان که همه دورهم جم شدیم الان2ماهه من اصلاخونوادموندیدم!

    حتی قبل از نوروز هم همینطور بود.اصلاانگار خیلی دور شدم ازشون یجوری مسایلی پیش میاد که همه ی اونا باهم هستناااافقط من نیستم!یک خانواده ی پرجمعیت هم دارم.

    اما من فقط توی این فضا هستم ..

    واقعا جهان عالی کارسو انجام میده!

    یادمه استادبرای سال تحویل که همه جم شده بودیم استثناعاخونه ی خواهرم!میزبان وسط مهمونی سردردوحشتناک گرفت و رفت زیرسرم!!!!!!!!!!!!!!!

    حتی وقتی خونه ما میومدن من حتی از خستگی ازصبح تاشب یک لقمه نمیتونستم غذابخورمو بعدشم سردردو،،،،

    واااااقعامیزبان پدرش درمیاد ..توی مهمونی های ما!!!!!!!!

    اما من از وقتی که بهتر روی خودم کار کردم دیگه ازون مهمونیاندادم!!

    اگه دعوت شدم رفتم گاهی امااااگاهانه تصمیم گرفتم که خودم حداقل اینکارو نکنم..

    همیشه هم استاد حتی با این قوانین هم آشنا نبودم زیاد حال نمیکردم با این شیوه ی مهمونی!

    از وقتی من این تصمیم رو گرفتم عملادیگه مهمون خاصی نداریم!!

    چن اونا اون شیوه رو قبول دارن..

    اینو گفتم که حتی نزدیکترین افرادخونوادت ممکنه ازت دور بشن!!

    از وقتیکه 12قدم رو شروع کردم که هیچی رسماااااتنهای تنهاشدم…

    منم هنوز جسارت اینجورمهمونی رو ندارم هاااااما اون شیوه ی قبلی رو دیگه انجامش نمیدم و نتیجه شده یک تنهایی لدت بخش که بتونم با تمرکز بیشتر روی خودم کار کنم.

    و حتمااااااحتمااااااتوی اولین مهمونی که بخام بگیرم دیگه فقط از شیوه ی شما استفاده میکنم.

    مریم جون ک زمان کار رو گفتن اصلاااااا…

    دیدم من درسته که مهمونی به شیوه ی قبلی رو برگزارنمیکنم!!!

    اماااااامن همین زمان رو و چه بسابیشترروزانه برای پخت و پز خودمون میزارم!!!

    یک خانواده 4نفری هستیم ما..

    حتما حتمابرنامه میریزم که زمان های کمتری از عمرم رو توی آشپزخونه بگذرونم.

    اولین قدم رو که انجام دادم این قدم رو هم باید بردارم تاحد امکان ساده کنم کار رو که زمان کمتری هم ببره.

    جواب سوال اول=درس زندگی به شیوه ی طبیعی رو گرفتم استاد.درس آسان گرفتن کارها و زندگی رو که پاشنه ی آشیل منه سختگیری در تمام ابعادش!

    درس لدت بردن از وجود مهمانها و ارزش قایل شدن برای خودم که من هم اگه چه میزبانم امااادامیتونم به اندازه ی میهمانهاخوش بگدرونم و لدت ببرم!

    اتفاقی که هیچوقت وقتی میزبان بودم نیوفتاده برام!

    درس در لحظه بودن و لدت بردن..

    درس رهاییییییییییییی که بازم پاشنه ی اشیلمه!

    عوض کردن نگاهم و راحت گرفتن و راحت بودن اول خودم بعد انتقال پیدا کنه به میهمانهام.

    درس آرامشششششششش که بعید میدونم خانمی مهمون داشته باشه و ارامشم داشته باشه باشیوه ی نادرست مهمونی گرفتن البته.

    هدف از مهمونی غذاخوردن نیس فقط!!

    چن توی ایران اینجوریه تقریبا همع عدامیخورن بعد هرکسی میره توی گوششیش بعدشم پامیشن میرن خونشون خخخخ

    صحبت هم که میکنن همش موارد منفی و رایج مملکته دیگع!!!

    بخصوص اتفاقات اخیر ایران که بطرز عجیبی من ،توی مهمونی ها و دور همی هاااا و اون فضاهای مسموم خییییییلی کم بودم اونقدر کم که میتونم بگم اصلانبودم!

    بیشترین علت فاصله و دوری از خانوادمم همین موردبوده که اونا دواتیشه دنبال تعیر مملکت بودن!!!

    اما من اینجا بودم واقعا دیگه انگار بامن حال نمیکردن…یعنی خودشون همیسه جم میشن دور هم ولی منو دعوت نمیکنن خخخخ

    منم خییییلی خوشحالمو توی دنیای خودم هستم که این سایته دنیای هر روز من..

    و این روند ادامه داشت هنوزم داره میگم من فقط سال تحویل چند ساعت پیش شون بودم و دیگه تمام..

    دوم =استفاده از طروف یکبار گصرف برای میهمان و ظروف خوبتر برای خودم خخخخحححخ

    البته من از وقتی با قانون آشناشدم این مورد رو خیلی خوب انجام دادم.

    ازبهترین طروف برای خودمون استفاده میکنم ینی ما دیگه سالهاس توی خونمون ظروف جدااصلاااااانداریم واسه مهمانهاهم از همون ظروف که خودمون روزانه استفاده میکنیم میزارم..

    ‌که اولش استاد با مقاومت بقیه روبرو شدم که بابااااازشته برای مهمان ظروف ارکوپال بزاری!!!

    ارکوپال خیلی سبکه من خیییلی دوستش دارم ..

    میگفتن برای مهمان باید چینی بزاری!!چن سنگینه من اصلادوست ندارم و همه ی چینی هامو هدیه دادم چن سالی یکبارم استفاده نمیکردم ازش..

    من الان چقدر تغیر کردم وااااقعا دقیقا الان که اینارو نوشتم متوجه شدم هاااااا…

    خداروشکر.من الان خییییبلی بیشتر از مهمان برای خودم ارزش قایل هستم نه توی مهمونی گرفتن هااااتوی استفاده از ظروف و این چیزا.

    دیگه قدم بعدی اینه که سبک مهمونی هم عوض بشه 180درجه..

    من استاد بیشتر از یکساله که سبک شخصیمو پیدا کردم و دارم به همون سبک دیزاین میکنم خونمو..خیییلی لدت بخشه..

    سبک شخصی جدیدم هم مهمونی گرفتن به شیوه ی شماست انشالله.

    خییییییلی لدت میبرم وقتی بچه های سایت رو میبینم توی پردایس خیییییلی انگیزه میگیرم که میشود.

    واااقعا هر وقت دوستانمون رو میبینم ناخوداگاه تحسین میکنم که اینقدر روی خودشون کار کردن که با شما همفرکانس شدن،نوش جونشون این نتیجه و تجربه ی بی نظیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سام احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    به نام الله .سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان همیشگی خودم .این فایل بابت دل من بود و واقعا از استاد و خانم شایسته سپاس گزارم و چقدرر نکته ها ودرس های طلایی توش بود واسه سبک زندگی شخصی .من هم اکثرا هر هفته مهمون دارم و خانومم 8 ساعت فقط آشپزخونه س و قطعا لذتی نمیبره از این دورهمی و من هم همیشه نگاش میکنم که چقدر خسته میشه .ولی درس های شما استاد عزیز رو امروز گوشواره ی گوشم میکنم به ساده ترین شکل از مهمونی گرفتن لذت ببریم از تهیه غذا و حتی ظروف یکبار مصرف این نگاه شما رو میکنم سبک زندگیم چون من همه جوره شما رو قبول دارم و شاگرد شمام .نکته طلایی این درس شما وظیفه شاد کردن مهمون رو نداری باید خودش لذت ببره .من تلویزیون ندارم منظورم ماهواره و سریال و فیلم فقط چن تا مستند از زیبایی های کشور ها رو دانلود کردم ریختم رو فلاش همیشه پخش میشع تا خودم و خانومم به جای اخبار و سریال ب زیبایی ها توجه کنیم مهمون ها هم خداروشکر الله فیلتر شون کرده هرکس میاد اصلا نمیگه چرا فلان سریال یادفلان شبکه رو دارید فقط خواستم بگم استاد زندگیم عالی شده .

    برگردیم ب فایل چقدر مریم خانوم زیباس ینی انگار خواهر بزرگتر خودم رو می بینم بخدا .و چقدر وسایل هاتون زیباس استاد .استاد هرچی او تلویزیون نمیدونم چند اینچه با دسته های ایکس باکس میبینم یاد pesی افتم میگم کاش یه روزی بشه استاد رو ببرم چون واقعا بازیم عالیه و من این زندگی رو با این همه نعمت و زیبایی تحسین میکنم دیگه فصای پرادایس دیگه گل سرسبده چقدررر الله من زیباس اون بارون یکدفعه بارید بخداا گفتم الله جانم مگه از این جا زیباتر هم هست .یه روز بشه انشالله با خانومم مهمون شما بشم انشالله میشه فقط باید ادامه بدم و توکل بکنم به الله جانم .استاد دوستهات هم خیلی خوبت معلومه علی اقای همه چی فن و دوستهای دیگرتون این همه ثروت و زیبایی و رابطه ی عالی رو تحسبن میکنم .الله نمونه ی شما رو زیاد کند

    الله یار و یاورتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    بنام رب وهاب و غفورم رب زیبایی ها

    سلام به دوستان عزیز و ارزشمندم

    روز 82 ام

    خدایا شکرت برای اینکه اینقدر عالی و شنونده هستی، دیروز داشتم سپاس گزاری میکردم از اینکه چقدر عالی صدام رو مشنوی، و شب ازت خواستم صبح زود که بیدارم کردی یه فایل جدید استاد گذاشته باشه ببینم حال کنم کامنت بزارم، و تا اومدم به سایت سر بزنم، دقیقا دیدم استاد یک فایل گذاشتن تازه اینو جزء خواسته هام ننوشتم با این منطق که استاد تازه فایل گذاشته پس فایل جدید نمیزاره، و فقط به اندازه یک فکر کوچک از قلبم رد شد، ولی خداوند که شنواترین و بیناترین به قلب هاست سریع اجابت کرد

    و تاااااااازه هر بار که فایلی میبینیم و با خودمون میگیم بابا دیگه این فایل آخرشه، ولی استاد و خانم شایسته میان میگن اگر فکر کردی که میتونی فکر کنی از اون بهتر نیست، بیا اینم بهتر و عالی تر؛ اصن قانون اینه هر روز بهتر از دیروز. و به قول استاد جهان هر روز در حال بهتر شدن و پیشرفته و اینم نمونه بارز، خدایا شکرت هزاران بار

    نکته هایی که یاد گرفتم از این فایل:

    1) اول سپاس گزاری می کنم از شما برای زیبایی های بصری فیلم:

    برای نشان دادن خوردنی ها و میوه های سالم و زیبا که چقدر تحسین برانگیزن

    برای اینکه چقدر زیبا و خوشتیپ شدین هر دو شما خانم شایسته با اون پیراهن زیبا و پیشبند خوشرنگ شبیه خانم هایی بود که تو انیمیشن ها می دیدم و زیبا و عروسکی و استاد تیپ و استایل اسپرت زیبا، خدایا شکرت برای وجود شما

    برای اینکه ایده دادین هر چه بیشتر در جهت تلاش برای راحت تر کردن لذت ها

    2) استاد من که فایل ها زندگی در بهشت رو به همراه خواهرام میبینیم همیشه، یادمه زندگی در بهشت قسمت 91 بود که شب عید داشتیم میدیم یعنی بعد سال نو البته که چقدر عالی و راحت و خوب بودن مهمونی ای که تو تمپا گرفتین با آقای چاره جو و شارلوت که چقدر معرکه بود و چقدر لذت بردم و گفتم دقیقا باید مهمونی ها همینجور باشن راحت، آسوده و تازه این یکی که دگه معرکه بود، که یادمه دو هفته پیش تقریبا به جایی دعوت شدم به همراه خواهرام که دقیقا میزبان گفت همون موقع که وارد شدیم بچه ها من کلی چیز آماده کردم گذاشتم فلان جا و اینکه دیگه هر چی احتیاج داشتن خودتون بردارین و غذا هم چند نوع درست نکردم ه مدل درست کردم، ول فقط پیش شما بشینم و از مهمونی لذت ببرم، خلاصه همینطورم شد و کلی دقیقا نزدیک با چندین بار همه به هم میگفتن که چقدر داره خوش میگذره و چه مهمونی ای عالی ای هست و حتی میزبان تا بعد ها هم تعریف میکرد که چقدر اون روز خوش گذشت و باید باز انجور مهمون بگریم و این راحت ترین مهمانی ای هست که تا حالا برگزار کردم و خلاصه خیلی بود، خدا رو شکر برای اون روز زیبا (در مورد اتفاقی زیبا در گذشته حرف زدم و ان هم تمرینی هست که ناخودآگاه انجام شد بخاطر خوندن کامنت های بچه ها از تمرین هایی که گفته بودن برای دیدن زیبایی ها انجام میدن در کامنت های فایل “عادت که زندگ شما رو برای همشه تغییر می دهد1و2”).

    و یک نکته دیگه که استاد گفتن، دقیقا نکته ای است که تو تحولات خودمون که در از آشنایی با استاد یاد گرفتیم ان بود که “ما 3) کاری نمی کنیم که به مهمون خوش بگذره، مهمون خودش باید کاری کنه که بش خوش بگذره، همونجور که ما جای مهمانی میریم کاری می کنیم به خودمون خوش بگذره”؛ و دقیقا می دیدیم که چقدر احساس های بدی پیدا میکردیم وقتی باید کاری کنی که بقیه بشون خوش بگذره و هر چی خودمون با خودمون راحت تر شدیم و خودمون رو بیشتر قبول کردیم و هیچ فشاری نیوردیم به خودمون در ارتباط برقرار کردن با افراد و اوقاتی رو باشون گذراندن، همیشه بهترین اتفاق ها افتاد و این با دوره عزت نفس هر چی بیشتر برامون به وجود اومد و خیلی راحت تر شدیم، سپاس گزارم استاد گرانقدرم برای این آموزه های ارزشمند

    4) نکته بعد سپاس گزاری استاد در زمان های مکرر از خانم شایسته و انرژی دادن به ایشون بود و همینطور خانم شایسته از استاد و ان واقعا عالی بود و اینجوری واقعا همه چیز زیباتر میشه، سپاس گزاری واقعا همه چیز رو شیرین تر و عالی تر می کنه

    5) استفاده از ظروف یکبار مصرف (من توجه کردم کلی ظروف یکبار مصرف شک و مجلس اومده به بازار که واقعا ان پیشرفت در دیزاین قابل تحسینه، مثل همین ست قاشق چنگال چاقویی که استفاده کردن استاد دقیقا انگار مدل استیل بودن ولی با این تفاوت که سبک تر و راحت ترن)، که دیگه برای شستن طورف تو مهمونی استرس نداری که بعد از مهمونی حالا باید کلی ظرف بشوری و …، از این حث واقعا عالیه، خدایا شکرت و نکتش اینه: “وقتی استایلی که باش راحتی رو پیدا می کن، در برقراری روابط، در برگزار مهمانی و …، آدم هایی و شرایطی تجربه خواهی کرد که با این استایل راحت هستند و بقیه خدا بشون سلامتی بده”. اینم نکته های دوره عزت نفس هست. یعنی کار جهان اینه که کاری رو انجام بدی و شرایطی رو داشته باشی که بتونی هر چه بیشتر لذت و راحتی رو تجربه کنی و وقت خواستتم این باشه و رفتارات در راستای این خواسته، پس جهان آدمایی که با این استایل و سبک جدید تو راحت نیستند رو به راحتی هر چه تمام تر عین آب خوردن از زندگیتون جدا می کنه، و آدمهایی که راحتن با ان سبک زندگی رو به سمتتون میاره باز به راحتی هر چه تمام تر، خداایاااااا شکرت برای شندن این آگاهی ها.

    6) خداایا شپاس گزارم برای دیدن زیبایی های پردایس که عملا جهانیست برای خودش، چقدر خوش آب و رنگ، احساس می کنم که چقدر اون فضا معطر و خوشبوعه و استاد گفتن هوا عالیه چقدر برای آبتنی و بعد که استاد در مورد خواستشون گفتن که هوا ابری شه و چقدر رویایی هست واقعا نم نم بارون و پریدن تو آب رودخونه ای به اون زیبایی واقعا لذت بردم استاد از دیدن این تصاویر، من عاشق آب بازی هستم و شما به زیبایی هر چه تمام تر و با دوستان زیباتون این رو به نمایش گذاشتین. عاشقتونم استاد و عاشقتونم خانم شایسته گرانقدر و عزیزم که چقدر عالی هستین و چقدر ان روزا داره بم خوش میگذره که زود به زود می بینمتون و فایل میزارین.

    استاد آخرای فیلم از آب که میخواستین بیاین بیرون گفتین این آب شفاست، یاد ان عادت خودم افتادم که هر چی بیشتر قرآن مخوندم خیلی توجه من جلب میشد به آیه های از قرآن (برای مثال: “وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ” (آیه65 سوره نخل: و خداوند از آسمان آب را نازل کرد تا زمین را پس از مرگش زنده کند و در آن نشانه ای است برای قومی که آن را میشنوند )) که در مورد آب بودن و همش خدا میگه این آبی که نازل کردیم شفا بخشه، زنده کننده و احیا کنندس، و همیشه زیر دوش که میرم ان نعمت و رحمت رو به خودم یادآوری می کنم و به از خدا میخوام با این آب تمام وجودم رو شفا بده جسمی و فکری (البته اینو از یکی از کتاب های پائولو کوئلیو یاد گرفتم) و احساس تولد دوباره دارم هر بار و برای همین عاشق دوش گرفتن هستم.

    استاد هزاران بار از شما و خانم شاسته بابت این فایل زیبا سپاس گزارم و عاشقتونم

    عاشقتم خدای بزرگم برای این روز زیبا

    خدایا شکرت برای بودن در جمع شما دوستان عزیزم

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مریم شریعت گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    سلام به استاد پر انرژی و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که این فایلهارو تهیه میکنید و برای ما میفرستید واقعا لذت بردم از اینکه مریم جان با عشق وسایل پذیرایی رو آماده میکردند با ظرفهای خیلی ساده و شیک و شما چقدر عاشقانه از ایشون سپاسگزاری میکردین

    من خودم تقریبا برای میهمانی چند جور غذا درست میکنم و کلی هزینه و کلی زحمت و وقتی میهمانی تموم میشه میبینم که خیلی کم پیش میهمانها نشستم و خیلی کم با هم صحبت کردیم و لذت بردیم و حتی چیزی یاد نگرفتیم و به خودم میگم این میهمانی برای من فقط خستگی بجا گذاشت البته گاهی هم که راحت میگیرم میبینم که چقدر از میهمانی لذت بردم و تا یکی دو روز طعم شیرینی میهمانی در من باقی میمونه من فکر میکنم برای میهمانی به رسم ایران تهیه یک نوع خورشت و پلو و یک نوع سالاد کافی باشه یا مثلا یک نوع فست فود که از بیرون تهیه میکنیم کفایت می کنه من خودم اگه بخام تو خونه غذا درست نکنم هزینه غذای بیرون رو با غذایی که تو خونه درست میکنم و با توجه به زحمتی که میکشم ببینم اگر اختلاف خیلی نباشه معمولا از بیرون میگیرم خوب این خیلی خوبه و آدم میتونه خیلی بیشتر کنار مهمان بشینه ونکته مهم اینکه خستگی از قبل هم نداره و با نشاط کنار میهمان میشینه به یاری خداوند من سعی میکنم ساده تر و راحتر میهمانی برگزار کنم فارغ از اینکه دیگران چه نظری دارند هم میهمانی بیشتری برگزار کنم هم از میهمانی لذت ببرم و هم هزینه معقولی داشته باشم البته اگر ما راحت بگیریم و خودمون باشیم و کار خودمون رو انجام بدیم و به قول استاد ادا در نیاریم هم به خودمون خوش میگذره هم به میهمان و هدف از برگزاری میهمانی چیزی غیر از این نیست استاد جان باز از این فایلها برای ما بزارین تا ما یاد بگیریم میهمانی ساده بگیریم و میهمانی زیاد بگیریم چون الان تو ایران خیلی مهمانی گرفتن کم شده بخاطر هزینه های سنگین و سخت گرفتن میهمانی که امیدوارم درس خوبی گرفته باشیم دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سحر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2583 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم زیبا و همه دوستان

    عجب لباس زیبایی دارید مریم جان. من همیشه لباس های که شما میپوشید را تحسین میکنم. بسیار خوش سلیقه هستید و همیشه لباس زیبایی دارید. چقد خوبه که شما دو نفر رابطه به این خوبی دارید و هرکسی بخشی از کار را انجام میدهد بدون اینکه غر بزند.

    مریم جان شما چطوری میتونید همه کارها را با ان همه شور وشوق و لذت انجام بدهید. یک جوری برای مهمان ها غذا اماده میکنید که من لذت بردم. با شادی و شور وشوق.

    اینجوری که شما رفتار میکنید من هر روز دوست دارم بیام خونه شما و مهمان شما باشم. خدایا شکر

    استاد با بقیه دوستان در آب مشغول لذت بردن هستند و مریم جان هم با بقیه دوستان. چقد این رابطه فوق العاده است.

    چقد ایده جالب برای اسنک مهمان دارید. چقد خوبه همه چیز را ساده میکنید. چقد جالبه شما بابت کارها از همدیگر تشکر میکنید. مگه میشود یک رابطه انقد فوق العاده باشد.

    استاد از وقتی سریال زندگی در بهشت می بینم کم کم دارم باور میکنم میشود رابطه فوق العاده داشت اما آزاد بود .بدون وابستگی بدون ایراد گرفتن. واقعا میشود. خدایا شکرت بابت این همه ثروت. بابت این پارادایس زیبا. بابت باران زیبا. بابت دوستان فوق الاده

    چقد خوب لری هم بود خیلی وقت بود در سریال ندیده بودمش. خدایا شکر بابت این دوستان فوق العاده که با عشق کباب میپزد.

    خدایا شکر بابت این همه نعمت و خوشبختی و آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    پویان ریحانی گفته:
    مدت عضویت: 2324 روز

    شما خیلی خفنید .

    واقعا لذتی که تو کارتون و تو صحبتاتون هست .احساس منم درگیر کرد و این احساس عشق درون سینم جوشید ممنون از این که هستید و ممنون از خداوند که شمارو آفرید .

    تماما درک کردم که پاسخ جهان فقط به احساسات هست و قدرت کنترل ذهن و آنچیزی که میخواهیم باشیم درخواست داریم چقدر با هم مطابقت دارد .

    استاد عزیز خیلی از بزرگان مثل جو دیسپانزا ،شما و حتی قرآن کریم همه به موضوع رو با زبان های مختلف بیان کردن و حالا کتابی مثل قرآن کامل ترین حالت و دقیقترین حالت و کتاب ها و افراد مختلف شاید کمی مختصر تر اما تماما تمام افراد بزرگ و واقعی دارن یک موضوع رو بیان میکنن.

    احساسات متعالی .

    من واقعا به شخصه زمانی که شروع کردم و پاسخ رو دریافت کردم کاملا تو شک رفتم و هنوز برام مثل یه رویا و یا یک قدرت ماورایی هست که انگار روشن شده .

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز.

    انشاالله حالتون مثل همیشه عالی باشه.

    اول بگم که شما با ما چه کردید که اینقدر در لحظه با دیدن ویدیو ها با شما زندگی می کنم،یعنی طوری که همش با خودم میگفتم وای دیر شد،الان مهمونا میان و از این قبیل موارد.

    دوم اینکه واقعا شمارو تحسین می‌کنم از اینکه اینقدر راحت و با آرامش و با آغوش باز پذیرای مهمونا هستید.

    ما که تو ایران اگه 4 نفر مهمون داشته باشیم از ی هفته قبل بشور رو بساب و بعدشم روز مهمونی کلا من نباید برم سر کار که مهمون داریم باید کار هارو کمک همسرم انجام بدم،و این میشه که می شیم مهمون گریز چونکه کلی ی مهمونی دادن از کار افتادگی داره.

    تا یادم نشده اینم بگم که واقعا دمتون گرررم که تو این جمع 30 نفری حتی یه استکان مشروب کسی نمی خوره و همه بصورت طبیعی شاد و سرحال هستن.

    جالب تر از همه این که خانم شایسته مهمون دارن ‌‌رفتن نشستن پای سیستم و دارن کارای سایت رو انجام میدن.

    خیلی خیلی جالب بود برام که مهمونا چند ملیتی بودن و در کنار هم بدون هیچ مساله ای داشتن شادی می کردن.

    در نهایت از شما بی نهایت سپاسگزارم و خداروشکر که شما این فایل های پر از زیبایی رو منتشر می کنید.

    واقعا زمانی که داخل سایت هستم کلی انرژی میگیرم چون مطالبی رو می بینم که همش با افکار و عقایدم تطابق داره و‌نیازی نیست هی تلاش کنم و به افکارم جهت دهی کنم،مثل زمانی که توی خونه ام یا سر کار،آدما اصلا شبیه من نیستن و باید مرتب مراقب کانون توجهم باشم تا ی وقتی نرم تو جاده خاکی.

    کاش این قانون وجود داشت انسان هارو بتونی تغییر بدی،لااقل همسرت رو کاش می شد تغییر بدی.

    در آخر دم شما گرررم

    من تا آخرین لحظه عمرم با همین فرمون میرم و هرگز تسلیم نمی شم.

    حق نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    زهرا عریانی گفته:
    مدت عضویت: 1204 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان گل

    واقعا یکی ازدغدغه های منو خواهرم که همیشه باهاش مشکل داریم همین مهمونی گرفتنه واقعا من اصلا حاضر نیستم مهمونی بدم بس خورد خاکشیر میشم ازکار دوروز فقط تدارک چیدن یک روزهم بعد فقط تمیزکاری و ظرف …هنوز سالهای قبل خیلی این موضوع بدتر بود یعنی من انقدر کمال گرا بودم که بیشتر بنظرم میخواستم توجه جلب کنم یعنی میوه ارایی انواع و اقسام دسر کیک غذا واس خاطر همین واقعا حال مهمون داری دیگه ندارم و خیلی وقته مهمونی نگرفتم همش میزبان داخل اشپزخونه و درحال پذیرایی باید باشه همیشه بزرگترین مشکل منو خواهرم این بوده که درموردش صحبت کردیم ولی این فایلو که دیدم به خودم گفتم منم همینطور مهمونی بگیرم همه چی یکبار مصرف همه چی اماده فقط بچین تو ظرف بزار رومیز هرکسی ازخودش پذیرایی کنه و همه باهم لذت ببریم از مهمونی ازمهمونی من فقط خستگی و له شدگیش دارم 🫠 چقدر عالی بود عالی لذت بردم اینجوری بقول شما هم مهمون راحته هم میزبان دمتون گرم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    زهره یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    درود خدمت استاد وراهنمای عزیزم

    درود خدمت مریم بانوی کدبانو وهنرمندم

    ودرود خدمت خواهر وبرادرهای هم فرکانسی ام

    ربم را هزاران بار سپاسگزارم به خاطر هدایت من به سمت شما ها به خاطر این همه آگاهی ناب وخالص چی میتونه از این تو زندگی بهتر باشه که یه نفر رو کنارت داشته باشی که همیشه راه رو بهت نشون بده استادم ،مریم جانم از تون سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    در صلح بودن با خودم واحترام گزاشتن به خودم باز بر میگردیم به اینکه خودمون رو درگیر حرف دیگران نکنیم

    وبه خودمون احترام بزاریم وآسایش وراحتی خودمون برامون مهم باشه نه آسایش وراحتی دیگران و اینم باز بر میگرده به احساس لیاقت وبا ارزش بودن خودمون که باید تحت هر شرایطی به خودمون وراحتی وآسایش خودمون احترام براریم وبعد به فکر دیگران باشیم ،

    چقدر جالب من خبلی وقتا پیش میومد که میگفتم خوب الان هر چی هست با بقیه میخورم بعدا تنها که شدم غذای مخصوص خودمو درست میکنم در صورتی که مریم جان میگن هر چی مهمونا دوست دارن برای اونا دریت میکنن وهر چی خودشون واستاد دوست دارن برای خودشون واین یعنی عزت نفس یعنی هم احترام به خود وهم احترام به دیگران بسیار زیبا بود این فایل من هر زمان که مهمون داشتم البته خیلی وقت هست که بهتر شدم ولی واقعا به قول استاد از یه هفته قبل شروع میکردم وبه روشهای مخطلف غذاهای مخطلف درست میکردم ولی الان برام بسیار واضح شد که آسان گیر کارها کز روی طبع سخت میگرد جهان بر مردمان سخت گوش

    یا اون دعای استاد که چقدر قشنگ خداوند براشون اجرا کرد که استاد از خداخواست هوا خوب بشه وآفتاب نباشه ودقیقا همون طوری شد وهوا بسیار مطبوع و با نم باران شد خداوندا سپاسگزارم منم الان از خدا میخواهم نیروهایی هم فرکانس با من برای لاین های سالن بیاورد همین امروز .

    سپاسگزارم استادم سپاسگزارم سپاسگزارم

    ربم سپاسگزارم سپاسگذارم

    شاگرد شما زهره یوسفی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به شما استادعزیز و گرانقدرم به شما مریم عزیز و دوست داشتنی ام

    سلام به شما دوستان هم فرکانسی و ارزشمندم

    اومدم طبق قولی که به خودم دادم بعد انجام تمرین دوره حل مسائل زندگی اینجا تو فایل های بینظیر دانلودی و هدیه کامنت بذارم.اینجوری به خودم دارم جایزه میدم. وای که چقدر خوشحالم دارم اینجا مینویسم.

    (به ترتیب رفتم تا رسیدم به این فایل که براش ننوشتم)

    قبل اینکه برم سراغ سوال ها و نوشتن ایده هام باید بگم همزمانی اومدن این فایل روی سایت با صبح روزی که روز قبلش یک دورهمی کوچیک بادوستان داشتیم اونم در پارک نزدیک خونه ی ما و یکجورایی ما میزبان بودیم و برام خیلی درس ها مرور شد و یادم اومد که چقدر من تغییر کردم و راحتتر همه چی رو میگیرم.

    من قبلا با اینکه خونه تمیز بود باید حتما یک جاروبرقی کل خونه رو میکشیدم، کلی خودمو دچار دردسر و سختی میکردم. اما از وقتی اومدیم تهران خیلی راحت میگیرم. حتی منی که اگر یکنفر بدون هماهنگی میومد خونمون یکجورایی موذب بودم و ناراحت میشدم. الان اصلا اینجوری نیستم و نگران این نیستم الان یکی میاد آشپزخونه کلی ظرف ها نامرتبه یا خونه مثل همیشه همه چی سرجاش نیست. شده خاله ام که تهران هستن یکهو اومده و من مشغول لباس شستن بودم یا جارو وسط خونه بوده. یا چای دم نکردم هنوز و بااینکه هنوز خیلی دوست ندارم کسی اینجوری اینقدر یکهویی بیاد اما مثل قبل که شاید کلی حرص میخوردم نیستم، خیلی استرس میگرفتم نیستم. اینکه وای الان میوه نداریم زشته یا نگران سر و وضع خودم یا خونه نیستم.واقعا الان در این موضوع میتونم بگم وقتی اومدیم تهران و مهاجرت کردیم و خونمون شکل قبل و وسایل قبل رو نداره خیلی رهاتر و راحت تر شدم. ما خونمون الان مبل هم نداره یک سری ظرف و ظروف خاص هم ندارم اما بهم خیلی خوش میگذره وقتی مهمون میاد به اصل میچسبم.

    اصل مهمونی رفتن و دورهم بودن لذت بردن و از معاشرت با اون عزیزان استفاده کردنه. اصل از حال هم خبر دار شدن و همو خوشحال کردنه.تازه بعد از قانون سلامتی که کلا خیلی چیزهای دیگه هم دچار تحول شده تو مغزم بیشتر از قبل. اینکه به خاله ام میگفتم چرا فکر میکنید ما وقتی میایم باید حتما نهاری شامی بخوریم یا همش چیزی جلومون بذاری و باید بخوریم. ما اومدیم ببینیم تون همین. چرا اخه فکر میکنیم دید و بازدید یعنی خوردن.

    آره من الان اینو خوب میدونم چون تو ذهن ما آدم ها خوردن مترادف هست با لذت بردن و چون اصل قضیه لذت بردن رو درک نمیکنیم فکر میکنیم طبق رسم و رسوم باید هرکسی میاد بشینیم با هم غذا بخوریم، میوه بخوریم و اینجوری از کنار هم بودن لذت ببریم. اما منـی که از خانواده ام دور شدم و با تماس تصویری فقط با حرف زدن و دیدن لذت بردم و میبرم(اتفاقا چند ساعت پیش هم یک مهمونی رفتیم تولد بازی اونم مجازی. با نرم افزار اسکایپ ما هم لذت بردیم و خوشحال شدیم.) من قدر این کنار هم بودن و لذت بردن رو میدونم. من الان قدر اینو میدونم که ما برای شکم جایی نمیریم. ما نباید اون لذت رو با این لذت قاطی کنیم. نباید این فرهنگ غلط باعث بشه اصل رو توی این حواشی گم کنم. اصل با هم بودن و لذت بردن و تازه شدن دیدارها و حال و احواله. اصل اینه ما انسان ها موجوداتی اجتماعی هستیم، موجوداتی دارای عواطف و احساسات هستیم پس این یک نیازه که با هم در یک اجتماعی باشیم و میتونه این اجتماع بشه یک جمع خودمونی تر، این جمع توسط یک میزبان مدیریت بشه و اعضای جمع یا باهم دوست باشن یا نسبت فامیلی داشته باشن و اسمش رو بذاریم مهمونی، اسم اون جمع رو بذاریم تولد، اسمش رو بذاریم عروسی…میتونه هدف اون جمع شدن صرفا تازه شدن دیدارها باشه یا میتونه هدفش خوشحال کردن و به بهانه یک روز خاص باشه…خلاصه که اصل رو باید چسبید و من معتقدم اگر این خوردنی ها حذف بشه رفت و آمدها هم بیشتر و هم راحت تر و غنی تر میشه. اما حالا قراره از مهمونی ایی بیشتر صحبت کنیم که توش غذا خوردن هست حالا به اسم عصرانه یا نهار یا شام…

    من مهمون داشتن هامون رو به چند دسته میتونم تقسیم کنم.

    مهمونی های قبل از مهاجرت و تغییر

    مهمونی های بعد از مهاجرت و تغییر

    مهمونی های قبل از زندگی به سبک قانون سلامتی

    مهمونی های بعد از زندگی به سبک قانون سلامتی

    یعنی میتونم در حد فصل هایی از کتاب هر کدوم از این دسته بندی ها رو بنویسم و به یاد بیارم.

    اما ادامه این کامنت رو میذارم بعد مینویسم طبق فرمت و سوالات هوشمندانه ایی که برامون نوشتین.قطعا نوشتن هام رو مدیریت بهتری میتونم بکنم و به چیزی که اکنون هستم نزدیک تره…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: